باسمه تعالی: سلام علیکم: این عادت که شما و امثال رفقا میفرمایید غیر از آنی است که بعضی عبادات را در حدّ انجام آن اعمال و به صورت ظاهری آن میپندارند. و لذا همین دغدغهی شما نحوهای از حضور است و موجب اتصال به روح منوّر رسول خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است برای درک روح غربی برخورد غربِ مهاجم را به سرزمین سرخپوستان مطالعه کنید. شهید آوینی در مقالهی «چگونه هنرها را در خدمت اسلام درآوریم» اشارهای گذرا ولی حکیمانه به این امر دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر دو لازم است، ولی اولی تقدم دارد. بحث نگاه قرآن را برایتان نفرستادم؟ ۲. یادم نیست. ۳. برای نشر معارف، زبان انگلیسی، ولی برای فهمِ تفکر، زبانِ آلمانی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه، نیاز به این حرفها نیست!! عظمت قرآن در جای دیگر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه افقِ توحیدی خود را دائماً مدّ نظر داشته باشید که حضرت حق مدبّر عالماند و ما با شکلدادنِ نسبت خود با پروردگار عالم، از طریق رعایت شریعت الهی در امنیت خواهیم بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اوایل کتاب «آشتی با خدا» بحثی تحت عنوان «خدا چرا ما را خلق کرد؟» مطرح شده است. إنشاءاللّه جواب سؤال خود را در آنجا مییابید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنا به نظر خود دانشمندان مسیحی و یهودی، آن دو کتاب، تحریفاتی دارد ولی نکات خوبی نیز در آنها مطرح است. ۲. به حکم «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ» و بنا بر نظر علامهی طباطبایی، توحیدِ قرآن شدیدتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شاید هر دو ۲. در هر حال باید تکلیف خود را معلوم کند. ۳. به نظر بنده همینطور است به همین جهت باید همواره مواظب باشیم زمینهی برگشت آنها را از بین نبریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته با نگاه شما همراه هستم. در آن نوشتهها غرب به اعتبار روح اُمانیسمیاش نقد شده است و این غیر از نظر به عقل تکنیکی است که در مباحث «ماهیت عقل تکنیکی» در ۹ جلسه عرض شده. در آن جلسات، بیشتر مقالهی «پرسش از تکنولوژی» جناب هایدگر مورد بررسی قرار گرفته است و جزوهی مذکور که بر روی سایت هست نیز، خلاصهی مقالهی «پرسش از تکنولوژی» است بد نیست به آن جزوه و صوت جلسات سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با اینهمه باید در ارتباط با انسانها سختگیری نکرد و در دلِ ماجراها توحید را تجربه نمود. مثل اینکه ما در همین جهانِ آشفته باید ایمان را تجربه کنیم، نه آنکه از اجتماع فرار کرده به غارها پناه ببریم! به همین جهت نباید طوری زندگی را تعریف کنید که در پذیرش خواستگاران سختگیری شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، اگر امروز اسلامْ محدود به فقه شد، این حرفها به میان میآید که جایگاه عرفان، درست نگاه نمیشود. ولی قصهی تاریخِ آینده، تاریخی است که اسلامِ بدون ابعاد عرفانیاش، امکانِ ادامه ندارد و این را عالمانی متوجه شدهاند که نسبت به زمانهی خود آگاهیِ لازم را پیدا کرده بودند. مثل حضرت امام و آیت اللّه شاهآبادی و علامهی طباطباییها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این مورد سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد نتوانستم به نتیجهی روشنی برسم از آن جهت که حضرت ربّ العالمین با فطرت الهی که به انسانها عطا فرموده و گفته است: «لا تبدیل لخلق اللّه» تمام انسانها در نسبت با سلوک إلی اللّه شرایط مساوی باید داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! موضوع رجوع به حضرت حق و در نتیجه، روبهروشدن با بهشت و نعمتهای آن یک بحث است که آن عبادت احرار است. ولی یک بحث آن است که انسان از ابتدای امر، انگیزهی عبادتش را رسیدن به نعمتهای بهشتی و یا فرار از عذاب جهنم قرار دهد. انگیزهی اولیاء الهی در عباداتشان، حالت دوم نیست و این غیر از تلاش برای جهنمنرفتن است، زیرا متوجهی محرومیتهای بزرگ در ازاء گرفتارشدن در جهنم هستند.
آری! وقتی انگیزهی انسان در عبادات، نظر به حضرت معبود شد عملاً حاصل آنها تجلی انوار الهی به صورت حورالعین است. ولی آنکس که به امید حورالعین عبادت میکند، نمیدانم به چهچیز میرسد. در حالیکه حورالعین محل تجلی اسماء جامع الهی است و عطایی است از طرف پروردگار برای مقربین، حال چه آن مقربین زن باشند و یا مرد، سراسر حیاتبخش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در تقسیم اولی، واهمه به یک معنا در حوزهی خیال قرار میگیرد و در تقسیم دومی، خیال جزو ملکوت محسوب میگردد به اعتبار اینکه وجهِ متعالیتر از وجهِ مادی انسان میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً اینطور نیست که دعا، سرنوشت انسان را تغییر ندهد! انسان با دعا، جایگاه او در هستی تغییر میکند و خداوند بر اساس جایگاه جدیدی که او پیدا کرده است با او برخورد مینماید در آن حدّ که در روایت داریم: «الدُّعَاءُ يَرُدُّ الْقَضَاءَ الْمُبْرَم» دعا، قضای مُبرمی که بناست محقق شود نیز تغییر میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در عین احترام شدید به جناب مولوی و ضرورت حضور معارف عالیه او در این زمان برای بشریت؛ معتقدم ما در این تاریخ به حافظ نیاز داریم. لذا اگر با شناخت هویت تاریخی خود، سراغ جناب حافظ برویم، چشماندازی بس بزرگ از چشم اندازهایی که انبیای الهی مقابل بشر قرار دادند، مقابل ما میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این نظریه شبیه نظریهی آقای بارکلی است. به نظر بنده این نظر از انتخابگریِ انسان غفلت دارد و اینکه ریشهی انتخابهای متفاوت انسان، خودِ انسان است و نه امر سومی که فهم و انتخاب انسان را مدیریت کند و تفاوت انتخابها یا فهمهای یک نفر، هم ریشه در نفس ناطقهی او دارد که میتواند با حضور در عوالم مختلف، انتخابهای خود را تغییر دهد.
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مشاهدات ما در عالَم معادمان، صورتِ جانمان میباشد بدون دوگانگی بین شاهد و مشهود. زیرا فرمود: «تطّلع علی الأفئده» یعنی آنچه در بیرون، اطراف ما را فرا میگیرد اعم از بهشت یا آتش، صورت جان ما است که به ظهور آمده. آیا سیر عبور از حسادت در جای خود، نوعی رحمت نیست که به صورت آمده است؟ ۲. به همان اندازه که عبور کردهایم با نور رحمت روبهرو میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر روز صبح بعد از نماز صبح که در مسجد خدیجه کبری «سلاماللهعلیها» انجام میشود، خدمت دوستان هستم. موفق باشید
سلام استاد: آیا شخصیت هایی مثل مالک اشتر مثل معصومین هستند که اگر در هر زمانی حاضر باشند به نحو احسن کارایی و کارآمدی داشته باشند؟! مثلا آیا اگر الان مالک را با همون فعلیتی که در قرن خود داشته در این قرن حاضر کنیم کارآمد خواهد بود؟! در این شکی نیست که اگر مالک در قرن فعلی متولد میشد قطعا ابر مردی بود برای خودش و مثل امام و رهبری بودن و حتی بالاتر. اما ما داریم از یک چیز بدیهی حرف میزنیم مبنی بر اینکه مالک با همان فعلیتی که در تاریخ خود دارد قطعا با قرن فعلی بیگانه است و نمیتواند کارآمد باشد! هر چند باید گفت مبنای کارآمدی جناب مالک در همان تاریخ باید مبنای کارآمدی الان هم قرار گیرد، ولی بحث ما در مورد تخصص ها و آگاهی های مورد نیاز فعلی است! مثلا قطعا علامه حلی نمی تواند جای رهبری را در زمان فعلی بگیرد و اگر علامه حلی با همان نصاب های زمان خودش را اینجا بیاریم و در جایگاه رهبری بزاریم قطعا کارآمد نخواهد بود! چون اون نه مدرنیته را درک کرده نه بایسته های زندگی در قرن فعلی را و.... لطفاً منو روشن کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا جناب مالک اشتر را رحمت کند، مرد بزرگی بود، ولی وقتی او را با حاج قاسم سلیمانی مقایسه میکنیم، با توجه به اطلاعاتی که بنده از آن دو بزرگوار دارم. حاج قاسم از مالک اشتر بزرگتر بود حتی اگر در این تاریخ مالک اشتر حاضر میشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. مباحث حرکت جوهری برای این مقطع سخت و سنگین است. مطالعهی کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» پیشنهاد میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بیخود روی مباحث نمانید ولی تفکری که پایههای تفکر بالاتر میشود از طریق همان مباحث از دست ندهید. آری! بفهمید و رد شوید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ببخشیدشان تا خدا نیز شما را ببخشد. موفق باشید