باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» تا حدّی به تفصیل موضوع برسید، إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع که آمریکاییها عملزدهترین مردم جهاناند؛ یک موضوع روشن از طریق کارشناسان جهانی است. حتی از نظر خود استراتژیستهای آمریکا. مرحوم نیلپستمن در کتاب «زندگی در عیش، مردن در خوشی» این را بهخوبی نشان میدهد. موفق باشید
باسمه تبارک و تعالی سلام علیکم: طلبه جوانی هستم که چند سالی در حوزه نفس کشیده و رفت و آمد کردم. در این سالها به لطف خدا پایه های درسی را طی کرده و دروس سطح را به پایان رساندم. علاقه و ارادت شدیدی به امامین انقلاب سلام الله علیهما دارم و سالهاست که سیر مطالعاتی خود را بر محور منظومه فکری آن دو حکیم بصیر تنظیم کردم. علاقه زیادم به مطالعه و درس و تبلیغ باعث شده تا امروز و در سن ۳۲ سالگی علیرغم داشتن یک رزومه علمی پژوهشی و تبلیغی قابل توجه چون دستم از پول خالی است و دستاورد مالی نداشته و اولیات اقدام برای ازدواج در شرایط فعلی جامعه را ندارم خانواده (پدر و مادر) ضمن فاصله گرفتن از حوزه و نظام، به شدت و از سر خیرخواهی بر خروج بنده از حوزه و رفتن به خدمت سربازی و نهایتا ورود به یک شغل و حرفه برای کسب درآمد تاکید می کنند. از آن استاد عزیز تقاضامندم حقیر را در موارد زیر آگاه کرده و راهنمایی بفرمایید ۱. خروج از طلبگی مصداق گناه کبیره تعرب بعد الهجره است؟ ۲. چگونه والدینم را اقناع کنم که هم به هدف برسم هم ادب و احترام مراعات گردد و هم در طلبگی بمانم؟ ۳. برای امرار معاش طلابی که وضع زندگی شان از زهد نیز فراتر رفته و روی زهد را سفید کرده و در عین حال به کلاس و درس و بحث و تبلیغ علاقمند هستند چه راهکاری پیشنهاد می کنید؟ دعاگویم و محتاج دعا.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بتوانید با حوصله و خوشرویی مسیر طلبگی را حفظ کنید، بهتر است. ولی هیچوقت خروج از طلبگی به معنای گناه نیست، چه رسد به گناه کبیره! تصور بنده آن است که خود خداوند آنچه رزق ما است به وقتش میرساند مشروط بر صداقت و تواضع. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: طیّ الأرض که قانون نمیخواهد!! سلوکی است خاص که بنده علم آن را ندارم. قوانین، مربوط به حرکات طبیعی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد یکی از راههای پیشنهادی که به نظر میآید راهی کاربردی باشد آن است که انسانهای بزرگ و راهکارهای آنها را مدّ نظر قرار دهیم. پیشنهاد مشخص بنده، مطالعه جدّی و با حوصله کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در طوفان ظلمانی دوران جدید، دینداری و بر مرز حقیقت ماندن، به این سادگیها نیست و همانطور که ملاحظه میکنید با احساسات ساده، خواسته یا ناخواسته به دام شیطان میافتیم تا سره از ناسره مشخص شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع نفس، مباحث بسیار ارزشمندی شده است تا انسان به بهترین نحوه از نمازگزاری نائل شود. مثل کتاب «آداب الصلواة» که حضرت امام تألیف نمودند. بحث، در بهترین نحوه حضور در محضر حضرت حق است که در آخرالزمان بهترین حضور، حضورِ محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» میباشد و نماز، حضور در محضر حق است با افقی که حضرت محمد «صلواتالله علیهوآله» به نور الهی به میان آوردهاند. آری! بالاخره قبض و بسط در صحنه است. «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکلاتی که مشکلاتِ تکاملزا نامیدهاند، برعکسِ مشکلات تکاملسوز که ریشه در گناهان دارد؛ هرگز منجر به بحران نمیشود. نمونهی آن مشکلاتی که صدام حسین برای خود پیش آورد که در نهایت به آن سرنوشت دچار شد، و مشکلاتی که شیطان و دشمن برای حضرت امام و انقلاب اسلامی پیش آوردند که موجب تعالی و رشد انقلاب شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید به همان قبضی که عرض شد باید فکر کرد. إنشاءالله منجر به بسط میشود. در ضمن موضوعات مطالعهی خود را در کنار ورزش تغییر بدهید، بد نیست. زندگینامهی شهداء افقهایی را در مقابلتان میگشاید. سری هم به کتاب «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» بزنید إنشاءالله جهان گمشده را متذکر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موضوعات ورودی نداشتهام که بتوانم رابطهای بین حکمت متعالیه و طب سنتی پیدا کنم. ظاهراً آیت الله حسنزادهی آملی در این موارد قدمهایی برداشتهاند. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: رهبر انقلاب فرمودند سیلی سختتر در پاسخ به شهادت حاج قاسم، همون غلبه بر هیمنهی پوچ استکبار است. در این مورد یک مقدار توضیح میفرمایید؟ چرا حضرت آقا روی انتقام نظامی مثل این نوع از انتقام تاکید نمیکنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انتقام نظامی را که نفی نکردند، ما را متذکر نمودند که سیلی سخت باید حالت نرمافزاری داشته باشد تا حیات فرهنگیِ استکبار از بین برود. در این رابطه یادداشتی شده است که در عین آنکه در بنر سایت هست، عیناً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته در انقلاب اسلامی
باسمه تعالی
حضرت علی «علیهالسلام» صورتِ به ظهورآمدهی سرّ ولایت نبیّ اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» است[1] و ائمهی معصومین «علیهمالسلام» نیز صورتهای حقایق نهفته و متنوع ولایت علی «علیهالسلام» هستند،- که در شرایط مختلف به ظهور آمدند- و زینب کبری «سلاماللهعلیها» به عنوان صورت حقیقت اسرارآمیز زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» می باشند، تا بشریت تا حدّی متوجهی اسرار نهفتهی اولیای الهی بشود.
در راستای به ظهور آمدن اسرار نهفتهای که در قلب اولیا همواره جاری می باشد و «پری روی تاب مستوری ندارد» است که می توان گفت:
انوار نهفتهای که بر قلب حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» اشراق شد و رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» ذیل آن اشراق قرار گرفتند، شخصیت برجستهی حاج قاسم در ارتباط با آن عارفِ واصل و آن تابعِ صادق، به ظهور آمد تا همه متوجه شوند نسبت به آن رازی که بر قلب آن عارف واصل اشراق شد، بیگانه نیستند.
مواجهه مردم با آن شهید نشان داد که حاج قاسم را نمودِ رازی از شخصیت خود یافتند، زیرا او صورت نازلشده و ملموس حقیقتی بود که بر قلب حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» اشراق شد، تا انسانها معنای حضور تاریخیِ حقالیقینیِ خود را درک کنند و متوجه شوند چگونه ارادهی خداوند تمام وجود آنها را در برگرفته و حاج قاسم متذکر چنین حضوری بود که حضور همهی ما در آغوش ارادهی خداوندی است که بنا بر نفی استکبار دارد.
آری! به اندازهای که ما چشم بر افقِ آیندهی تاریخ انقلاب اسلامی بگشاییم عطایای الهی در این رابطه به سراغ ما میآید تا هر کدام سیلی سختی شویم جهت غلبهی نرمافزارگونهای در راستای نابودی هیمنهی پوچ استکبار. به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در رابطه با انتقامی که باید از استکبار نسبت به شهادت حاج قاسم سلیمانی گرفته شود، فرمودند: «سیلی سختتر عبارت است از غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنهی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.»
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[1] - پیامبر خدا می فرمایند: «يَا عَلِي! كُنْتَ مَعَ الْانْبِيَاءِ سِرّاً وَ مَعِيَ جَهْراً» اى على! تو با بقيه انبياء در باطن و سرّ آنها بودى و براى من در ظاهر هستى و در كنار من، و يا مىفرمايند: «لِكُلِّ نَبِيٍّ صَاحِبُ سِرٍّ وَ صَاحِبُ سِرّي عَلِيِبْنِ ابيطالِب» براى هر پيامبرى صاحب سرّى است و صاحب سرّ من علىبنابىطالب است.
باسمه تعالی :۱. عرایضی در شرح سورهی یونس «علیهالسلام» شد. آری! بنا به نظر حضرت علامهی طباطبایی بنا بود آن حضرت منتظر بمانند تا خدا دستور بدهد آن شهر را که آثار بلا در آن ظاهر شده بود، ترک کنند. ولی خودشان اینکار را کردند که این شأن پیامبر نبود.۲. فرق نمیکند. هرکس در زمین آمده است به حکم آدمیتاش به آن شجره نزدیک شده است. در مورد ائمه «علیهمالسلام» آنچه آنها را از بقیه جدا میکند، مربوط به نور عظمت آنهاست که مقامی است فوقِ آدمیت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مستند «روزگار ابراهیم» که روایتی بود از زندگی شهید مصطفی صدرزاده را بعد از آنکه شما تذکر دادید دیدم. قصهی «بودنی» بود که ما نیز میتوانیم احساسِ «حقالیقینی» را کم و زیاد در خود احساس کنیم که در این زمانه گویا این تنها معنای بودنی است که میتوانیم خود را در آن پیدا کنیم و بپذیریم. آری! همانطور که انقلاب اسلامی همچون موجودی زنده مراحلی را به سوی بلوغ دارد، نسبت ما نیز با این ودیعهی الهی مناسب حضور تاریخیاش در مراحل گوناگون به یک معنا متفاوت میشود و قصهی حضور در دفاع از حریم اهلالبیت «علیهمالسلام» یکی از آن مراحل بود و هست. مرحلهای که عرش، آری! عرش را در مقابل ما گشود و عدهای همچون مصطفی صدرزاده سر از پا نشناختند و قدم در آن راه گشوده نهادند. و امروز یک ندا به وسعت سینهی شهدای مدافع حرم باید بگشاییم، وگرنه از آن حضور عرشی عقب میافتیم. ما در باطن حرکات امثال حاج قاسم و پیرو آن شهید صدرزاده معنایی را یافتیم بزرگ تر از همهی آنچه تا حال از کربلا فهمیده بودیم. چه موقع ما میدانستیم کربلا یعنی محبت و محبت و یگانگی؟ در اینجا اوج آنچه در دفاع مقدس یافته بودیم، تجربه شد. در جهانی بسیار بزرگتر از جهانی که با اشگهای خود آن را شناخته بودیم. اشگهایی که به بزرگی همهی عالم بود. به همین جهت برای شهید صدرزاده برگشت از سوریه یعنی برگشت از آن جهانی که از همهی عالم بزرگتر است، و این ممکن نبود. و اینکه رفیق او میگوید: «زیادی مهربان بود»؛ رازِ رجوع او بود به حقیقت و شناختی که از حقیقت داشت و اگر پرتوی از آن را در کسی میدید به او عشق میورزید و این یعنی گشوده شدن در آغوش خدا. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور پراکنده عرایضی شده است بهخصوص در بحث «انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده» که در کانال @esharat میتوانید آن را دنبال کنید. ۲. فرق نمیکند بالاخره موسیقی نیز به عنوان صوت زیبا با انسانها حرف دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده همینطور است. به همین جهت ما در زیارت حضرت معصومه «سلاماللّهعلیها» نیز داریم: «یَا فَاطِمَةُ اشْفَعِی لِی فِی الْجَنَّةِ» و معنای توسل نیز در چنین فضایی معنا میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دروس رسمی آموزش و پرورش به حاشیه نرود، کار خوبی است، بعضا هم نتیجه دادهاست و بعضا نیز حالت افراطی پیدا کردهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ماده که نمیتواند علتِ چیزی بشود که درجهی وجودیاش شدیدتر از علت اش است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف ایشان از نظر ادبیات قرآنی، حرف درستی است. إلا اینکه بگوییم آنهایی که عنوان «اولیالأمر» به حضرت آقا میدهند، از نظر معنایِ کلمه منظور خود را دنبال میکنند یعنی کسی که امور مسلمین را به عهده گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آمدن کودک در محیط خانه با خودش فرشتههایی را همراه میآورد و موجب تعادلِ بهتر انسان میشود حتی جهت ارتباط با سایر انسانها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکتهی خوبی است. فکر میکنم بد نیست از زاویهای دیگر سری به بحث «پیامبران خدا و نظر به آغازِ آغازها» همراه با شرح صوتی آن بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه راه خوبی در پیش گرفتهاید اگر همانطور که عرض شد، کار را جلو ببرید. آری! در عین حال به اعضای جلسه سختگیری نکنید. بنده هنوز آن تذکرات را مفید میدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به خودتان سخت بگیرید. به نظرم بد نیست سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایمان اولیه، ایمان به وجود پروردگار عالم است که با نظر به ربوبیت او، عبودیت ما به ظهور میاید و معنا پیدا میکند و با رعایت واجباتی که پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» فرمودند، بندگیِ انسان به صورت بالفعل شکل میگیرد و معلوم است که حتماً این نوع بندگی با دشمنی با دشمنان خدا و رسول خدا که مانع ظهور حقیقت به بشریتاند، همراه خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این شرایط همینطور خوب است که در آن قرار گرفتهاید، ولی به مرور سعی کنید روحِ تاریخی سخنانِ مقاتل را بیابید که در جای خود، نوعی حضوری متعالی است در آن حدّ که انسان احساس میکند در کنار حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» و در پرتو شخصیت آن حضرت تنفس میکند. چیز عجیبی است گزارشی که مقاتل بهخصوص «لُهوف» سید بن طاووس به میان آورده است موجب میشود که دوگانگی بین ما و واقعه یعنی اینکه به عنوان یک ناظر به صحنه بنگریم؛ از میان میرود و حقیقت، با انسان یگانه میگردد و کربلا چشیده میشود به جای آنکه شنیده شود.
در موضوع دوم فکر میکنم بد نیست با کتاب «کربلا؛ مبارزه با پوچیها» نسبت به رخداد کربلا، به کربلا فکر کنید. قضیهی کربلا فوق حرفهایی است که بتوان با الفاظ از آن گزارش داد، بیشتر، اشارت است به چیزی که انسانها در جان خود از آن بیگانه نیستند. موفق باشید
اسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. ما در فضای شیفتگی نسبت به غرب، از غرب رانده و از فرهنگ خود نیز، مانده شدهایم. و البته و صد البته نقشِ تبلیغات دشمن را نیز نباید نادیده گرفت. در هر حال از نظر بنده راهِ حلّ مشکل از یک طرف، نجات از غربزدگی و از طرف دیگر برگشت به سنت معنوی و خردِ اسلامی ایرانی است. در این مورد بد نیست به جزوهی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» که بر روی سایت است رجوع فرمایید. موفق باشید