بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
24458
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد ارجمند دو سوال خدمتتان داشتم که اگر امکانش هست جواب بدهید. ۱. برای حل شبهات ایده‌آلیست ها و شک‌گرایان و نسبی‌گرایان افراطی چه می کنید؟ (فکر کنید که من یک شک‌گرا یا ایده‌آلیست هستم و در وجود اشیایی در خارج از ذهن، شک دارم. به من چه جوابی می دهید؟) ۲. برای حلّ مشکل فکری پست‌مدرنیست ها چه می‌کنید؟ (می دونید که پست مدرنیست‌ها، علم را یک مقوله‌ی فرهنگی می‌دانند و می‌گویند، هر فرهنگی، علم خود را دارد. در نتیجه، همه‌ی علوم نسبی می‌شوند. برای خروج از این نسبیت، باید علمی داشته باشیم که فرافرهنگی باشد و بشود با آن، همه چیز را قضاوت کرد.) آیا چنین علمی وجود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همین‌که می‌داند شما هستید و می‌خواهد سوالی بکند نشان می‌دهد شک او علمی نیست بلکه یک نوع بیماری روحی است. ۲. با نظر به وجود و عین وجود که عین کمال است پس حقیقت که همان وجود است را عقل می‌شناسد و می‌پذیرد و بدین لحاظ کمالات و از جمله علوم به عنوان فهمی که حکایت از خارج دارد امری است حقیقی. آری بحث تشکیک در وجود و شدّت و ضعف در علوم غیر از نسبی بودنِ علوم است به این معنا که ملاک بودن و نبودن، نظر انسان باشد که مشهور است میشل فوکو چنین گفته‌است. موفق باشید

24154
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: سوألی داشتم در مورد این مطلب که حضرت امام و دیگران فرموده اند انسان موحد بخاطر شوق به بهشت و ترس از جهنم خدا را عبادت نمی کند و این ترس از دوزخ و شوق بهشت یک مرحله بسیار پایین از بندگی است. حال سوالی اینجاست چرا در ادعیه منسوب به ایمه اطهار (ع) این نعمتهای بهشتی درخواست شده؟ چرا امیر المومنین علی (ع) اینقدر از آتش و عذاب های دوزخ نام برده اند و اظهار خوف نموده اند؟ مگر در قیامت نعمت های بهشتی همان جلوه های ظهور حق تعالی نیستند؟ و مگر بهشت خواستن با خدا خواهی در تصاد است؟ یا مگر کسی وقتی شوقی به بهشت داشته باشد اصلا غیر از شوق بخدا است؟ این همه آیات الهی در قران در مورد نعمت های بهشتی و حتی مخصوص مقربین برای چه عنوان شده؟ بالا ترین درجه در قران برای مقربین مطرح شده و بهشت آنها را هم بصورت نعمت های بهشتی در کنار روح و ریحان معرفی نموده حال آیا یک انسان مقرب می تواند بگوید من نعمت ها را نمی خواهم فقط خود خدا را می خواهم؟ مگر جدایی بین این نعیم بهشتی و خدا هست؟ مگر حورالعین جلوه تام خدا نیست؟ آیا یک عارف بالله از حور العین فراری است و فقط خدا را می خواهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! موضوع رجوع به حضرت حق و در نتیجه، روبه‌روشدن با بهشت و نعمت‌های آن یک بحث است که آن عبادت احرار است. ولی یک بحث آن است که انسان از ابتدای امر، انگیزه‌ی عبادتش را رسیدن به نعمت‌های بهشتی و یا فرار از عذاب جهنم قرار دهد. انگیزه‌ی اولیاء الهی در عبادات‌شان، حالت دوم نیست و این غیر از تلاش برای جهنم‌نرفتن است، زیرا متوجه‌ی محرومیت‌های بزرگ در ازاء گرفتارشدن در جهنم هستند.

آری! وقتی انگیزه‌ی انسان در عبادات، نظر به حضرت معبود شد عملاً حاصل آن‌ها تجلی انوار الهی به صورت حورالعین است. ولی آن‌کس که به امید حورالعین عبادت می‌کند، نمی‌دانم به چه‌چیز می‌رسد. در حالی‌که حورالعین محل تجلی اسماء جامع الهی است و عطایی است از طرف پروردگار برای مقربین، حال چه آن مقربین زن باشند و یا مرد، سراسر حیات‌بخش است. موفق باشید    

23142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده دو بار سوال ۲۳۱۳۸ رو پرسیدم ولی جوابی دریافت نکردم لطفا پاسخ را بر روی سایت قرار دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی نظر اصلی ایشان همان بود که در جلسه عرض شد. موفق باشید

22865

شخصیبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی من عضو هیئت علمی دانشگاه در رشته مهندسی آب هستم. کار ما دو قسمت آموزشی و پژوهشی دارد. نظر شما در مورد اینکه در قسمت پژوهشی من در زمینه پژوهش موضوعی در قرآن کریم متمرکز شوم. و اطلاعات لازم در خصوص آن را کسب کنم. مثلا برای شروع در زمینه همان آب یا موضوعات دیگر نزدیک به تخصص خودم، تحقیق کنم. و دیگر انرژی خود را در زمینه پژوهش در موضوعات تخصصی بی فایده برای کشور تلف نکنم. ضمنا در صورت نظر موافق ممنون می شوم برای کار پژوهشی در قرآن راهنمایی فرمایید. ضمنا من حافظ حدود هفت جزء قرآن هستم و حدود صد جلسه از تفسیر شما را در خصوص سوره های زمر و نساء گوش داده ام. و حدود دو هفته هم هست که مطالعه تفسیر المیزان را بر اساس روش جزوه جنابعالی شروع کرده ام. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم کار به خوبی دارد جلو می‌رود به این صورت که با حساسیت و تخصصی که دارید تفسیر المیزان را دنبال کنید، هرجا به موضوعی در مورد تخصص خود برخورد کردید به طور جداگانه یادداشت فرمایید تا إن‌شاءاللّه در آخر، جمع‌بندی خوبی پیش آید به‌خصوص با ادامه‌ی مطالعه‌ی المیزان، نوعی اندیشه در شما ایجاد می‌شود که می‌توانید کلیّات امور را در اختیار داشته باشید و همین امر، انگیزه‌ی ادامه‌ی کار بر روی المیزان را در شما دوچندان می‌کند. موفق باشید

31605

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما: این بیت که میرزا جواد ملکی تبریزی قرائت کرده اند تفسیرش چیست؟ ما را ز جام باده هستی خراب کن / زان پیشتر که عالم فانی شود خراب
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همه ما باید از خداوند بخواهیم تا تمام وجود ما را محو خود کند و از کثرت به سوی وحدت حقه حقیقیه سیر دهد. عرایضی در شرح سوره مطففین در این رابطه شده است که در قسمت سوره‌های سایت «لُبّ المیزان» می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

31521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد طاهرزاده: چگونه می تونیم عینی سازی شهودی رو در زندگی مون پیاده کنیم؟ اگر کتابی در این زمینه هست ممنون می شم راهنمایی کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله سه جلسه آخر بحث سوره جاثیه و سه جلسه اول سوره فتح، کمک می‌کند. موفق باشید

31070

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: این ایام صحبت های زیادی در مورد اعدام های سال ۶۷ و نقش حجت الاسلام رییسی و اعتراض های آقای منتظری شنیدیم. اگر امکان هست پاسخ جامعی بفرمایید، تا ما با افراد و گروه هایی که روبرو هستیم، حداقل بتوانیم این پاسخ را ارسال کنیم. با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه بحث، بسیار مفصل است. همین اندازه متوجه باشید که بعد از عملیات مرصاد که منافقین جهت براندازیِ نظام به ایران حمله کردند و بنای آن‌ها آن بود که قتل عام مفصلی انجام دهند، پس از غافلگیرشدنِ آن‌ها و شکستی که بر آن‌ها تحمیل شد؛ اسنادی به‌دست آمد حاکی از آن‌که عده‌ای از زندانیانِ داخل کشور با آن‌ها همکاری کاملی داشتند و عملاً در امر محاربه با ملت، شریک بودند و طبیعی است که هرکجا باشند حکم آن‌ها قتل است و حضرت امام«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» به عنوان ولیّ فقیه دستور قتل آن‌ها را صادر فرمودند. و انطباق محارب‌بودنِ تک تک افراد را به عهده بعضی از آقایان گذاشتند که البته این ربطی به اصل حکم ندارد. حضرت امام در آن حکم فرمودند: «: «از آنجا که منافقین خائن به هیچ وجه به اسلام معتقد نبوده و هر چه می‌گویند از روی حیله و نفاق آنهاست و به اقرار سران آن‌ها از اسلام ارتداد پیدا کرده‌اند، با توجه به محارب بودن آن‌ها و جنگ کلاسیک آن‌ها در شمال و غرب و جنوب کشور با همکاری‌های حزب بعث عراق و نیز جاسوسی آن‌ها برای صدام علیه ملت مسلمان ما و با توجه به ارتباط آنان با استکبار جهانی و ضربات ناجوانمردانهٔ آنان از ابتدای تشکیل نظام جمهوری اسلامی تا کنون، کسانی که در زندان‌های سراسر کشور بر سر موضع نفاق خود پافشاری کرده و می‌کنند، محارب و محکوم به اعدام می‌باشند و تشخیص موضوع نیز در تهران با رای اکثریت آقایان حجت‌الاسلام نیری دامت افاضاته (قاضی شرع) و جناب آقای اشراقی (دادستان تهران) و نماینده‌ای از وزارت اطلاعات می‌باشد، اگر چه احتیاط در اجماع است، و همین‌طور در زندانهای مراکز استان کشور رای اکثریت آقایان قاضی شرع، دادستان انقلاب یا دادیار و نماینده وزارت اطلاعات لازم الاتباع می‌باشد، رحم بر محاربان ساده‌اندیشی است، قاطعیت اسلام در برابر دشمنان خدا از اصول تردیدناپذیر نظام اسلامی است، امیدوارم با خشم و کینه انقلابی خود نسبت به دشمنان اسلام رضایت خداوند متعال را جلب نمایید، آقایانی که تشخیص موضوع به عهده آنان است وسوسه و شک و تردید نکنند و سعی کنند اشداء علی الکفار باشند. تردید در مسائل قضایی اسلام انقلابی نادیده گرفتن خون پاک و مطهر شهدا می‌باشد. والسلام» . مفصل‌ترِ مطلب را می‌توانید در خبرگزاری شبستان به آدرس زیر دنبال فرمایید.  http://shabestan.ir/detail/News/954591  موفق باشید

30358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم دلالت تصوری یعنی اراده تصور در ذهن خود و دیگری صرفا ایجاد و وجود بخشیدن به کلمه یا حتی جمله یا هر چیز دیگری می باشد و صرفا تصور مفردات نیست بلکه جمله و هیات آن نیز می تواند صرفا تصور باشد بدون دلالت تصدیقی در جاییکه همراه قضاوت و ادعا نیست و فقط طلب ایجاد باشد مانند جملات انشایی مثل پرسشی و امری که طلب ایجاد تصوراست چه در ذهن غیر چه در ذهن خود. پس ایجادیت فقط در حروف و هیاتها نیست بلکه خود تصور کلمه مفرد نیز ایجاد است اراده ایجاد تصور وجود دارد. حالا که ایجادی می‌شود قطعا ثابت و متغیری دارد. ثابت آن همان ارواح معانی و متغیر آن همان تغییر در افراد و مکان و زمان و مصادیق آن در هر برهه است که معنای کلی روح معنا بر آن مصادیق تطبیق میابد یعنی با این نظریه معنای جزیی وجود ندارد بلکه تمام معانی از این جهت کلی خواهند شد. اگر جمله و تصور آن دارای قضاوت و ادعا شد (ادعای تطابق یا عدم تطابق با واقعیت) می‌شود دلالت تصدیقی که در جملات خبری خواهد بود. دارای قابلیت تصدیق و تکذیب است. این گونه تعریف تصور و تصدیق این قابلیت را دارد که فقط محدود به الفاظ نیست بلکه شامل نوشتار و حتی ساخت چیزی و هر چیزی که ایجاد می شود و اراده ای پشت آن است چه اراده خداوند چه انسان و... می‌شود. پس فهم حوادث عالم و فهم های دیگر را هم مدیریت می کند. حالا اشتراک فهم در دلالت های تصدیقی یا حتی همان روح معنا در تصورات برمی‌گردد به علم حضوری و فطرت مشترک انسان ها و همچنین وجود اهل بیت علیهم الصلاه و السلام که فهم ها را مدیریت می کنند. (همه فهم ها از دست این بزرگواران است) توضیح بیشتر اینکه: مثلا فردی از یک کتاب مطالعه می کند یا روی بحثی فکر می کند کتاب را همه می‌خوانند ولی فهم ها متفاوت است. پس فهم از کتاب تنها نیست و گرنه همه یکسان می فهمیدند. یا یک فرد یک بحث را چند بار می‌خواند و هر بار فهمی متفاوت میابد پس خود فرد و کتاب هم به تنهایی برای فهم کافی نیستند چیز سومی هست که سبب فهم می شود. گاهی هم خود فرد روی بحثی تنها فکر می کند یعنی آن بحث را نمی داند بعد از فکر جواب را می فهمد کسی که چیزی ندارد که به خودش چیزی نمی تواند بدهد پس فهم از جایی دیگر به او داده می شود غیر از تلاش خودش. این شی سوم و کسی که فهم را می دهد خداست که به دست اهل بیت علیهم الصلاه والسلام این کار انجام می شود یعنی تمام فهم های عالم را باید از دست این بزرگواران با واسطه هایی دریافت کرد. تفاوت در فهم به میزان اراده انسان ها ظاهرا بر می‌گردد. به نوع اراده و شدت اراده و جهت اراده به نظرم تفاوت به اراده انسانها برمی‌گردد. که این اراده انسان ها در ظرف مکان و زمان و تخاطب متفاوتی هست. با سلام لطفا بفرمایید این مطلب صحیح است یا خیر؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این نظریه شبیه نظریه‌ی آقای بارکلی است. به نظر بنده این نظر از انتخاب‌گریِ انسان غفلت دارد و این‌که ریشه‌ی انتخاب‌های متفاوت انسان، خودِ انسان است و نه امر سومی که فهم و انتخاب انسان را مدیریت کند و تفاوت انتخاب‌ها یا فهم‌های یک نفر، هم ریشه در نفس ناطقه‌ی او دارد که می‌تواند با حضور در عوالم مختلف، انتخاب‌های خود را تغییر دهد.

موفق باشید

30339
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: توی شرح کتاب معاد در قسمت تجسم اعمال فرمودید که ما با صورت سیرمون در دنیا روبرو میشیم و اون رو می‌بینیم. مثلا فردی ۱۰ سال کار میکنه تا حسادتش رو کنار بذاره و بالاخره هم موفق میشه و این رو در برزخ صورت روندش رو می‌بینه. ۱. آیا این مشاهده گری براش عذاب آور نیست؟ مگه نمی‌گفتیم عملی که صورت پیدا میکنه و در واقع خود ما هست و از ما جدا نیست، آیا اینطوری دیگه مشاهده گری مطرحه و ما اذیت نمیشیم؟ ۲. اگه توی این دنیا مثلا روی حسادتمون کار کردیم ولی موفق نشدیم که کامل از بینش ببریم اونوقت تفاوت سیرش با حالت ۱ چی میشه؟ سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مشاهدات ما در عالَم معادمان، صورتِ جان‌مان می‌باشد بدون دوگانگی بین شاهد و مشهود. زیرا فرمود: «تطّلع علی الأفئده» یعنی آنچه در بیرون، اطراف ما را فرا می‌گیرد اعم از بهشت یا آتش، صورت جان ما است که به ظهور آمده. آیا سیر عبور از حسادت در جای خود، نوعی رحمت نیست که به صورت آمده است؟ ۲. به همان اندازه که عبور کرده‌ایم با نور رحمت روبه‌رو می‌شویم. موفق باشید

29266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب و احترام خدمت استاد و برادر بزرگوارم: حقیر همیشه دعاگوی جنابعالی و همه ی عزیزانی که برای انقلاب عزیز ایفای نقش مستمر دارند، هستم. استاد ارجمندم، حقیر خواستم نظر حضرتعالی رو درباره، کتاب با عنوان حرکت و نامه های بلوغ، و... یا دقیقتر عرض کنم. در مورد، نویسنده کتاب مرحوم علی صفایی چیه؟ خیر دنیا و آخرت رو برای استاد خوبم و همه ی دوستان فعال و انقلابی لب المیزان از خداوند متعال مسئلت می‌کنم. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب خوبی است. خداوند مرحوم آقای صفایی را رحمت کند. موفق باشید

29184

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ادب: استاد من نفس انقلاب اسلامی را و ولایت و رهبری را قبول دارم، البته با اندک اطلاعاتی که دارم، الان مایلم تخصصی تر و با مطالعه انقلاب را بپذیرم. شما چه منبعی را معرفی می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید مبانی کلامی موضوع دنبال شود مثل کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» به‌خصوص قسمت آخر کتاب که مربوط به بحث «حکومت دینی» است و سپس مباحثی مثل کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه». موفق باشید

28959

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
در سوره والعصر داریم که احتمالا این آیه برای دوران آخرالزمان هست. ببین واقعیتش الان در این دوران دو چیز کم شده، شناخت حق (نمونه اش در فتنه ۸۸ دیدیم) و یکیش افزایش گناه و غیره. خب دقیقا هم خدا دارد می‌گوید اگر می خواهید خسران نبینید، بایستی ۲ کار را انجام بدید، اولیش یکدیگر به به حق توصیه کنید (من حس می‌کنم حق، الان توصیه های رهبری و اطاعت از ایشون هست که هدف دشمن برای به زمین زدن نظام جمهوری اسلامی یکیش همین ولایت فقیه هست که بسیار مهم هست) دومیش هم یکدیگر را به صبر دعوت کنید، خب جالبه یکی از مصادیق صبر، همین صبر بر معصیت هست که خیلی جالبه، این صبر بر گناه می‌شود جز عمل صالح و کاری که انسان در دوران آخر زمان وقتی انجام دهد نه تنها ارزش بسیاری دارد بلکه جز عمل صالح هم می باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات خوبی است آنچه فرمودید. آری! همه‌ی این امور در دل توحیدی ناب نتایج خوبی به بار می‌آورد. موفق باشید

27991

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: صوت های تفسیر سوره بقره در سایت نبود. کجا باید گیر بیارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن زمان که سوره‌ی بقره بحث شد، مباحث ضبط نمی‌ شد.

موفق باشید

26803
متن پرسش
با سلام: ۱. استاد عزیز، چون برایم دسترسی به کتاب تورات و انجیل مقدور نیست، سوال اول اینکه آیا کتب انجیل و توراتی که امروز هست مورد تایید است یا تحریف هم شده؟ ۲. با مطالعه قرآن کریم به مراتب می خوانیم که دین برتر اسلام است، در جای دیگر داریم که دین نوح و ابراهیم و موسی و عیسی بینشان اختلافی نیست و یکی است، آیا این یکی بودن از لحاظ بخش اعتقادی و اخلاقی است که ثابت بوده، وجه تمایز دین عزیز اسلام با آن دین حقیقی مسیح و دین حقیقی که حضرت موسی (ع) آوردند جدای از تحریفاتی که در دین مسیح و یهود ایجاد شد چیست؟ اگر خواهیم در سه دسته عقاید و اخلاق و احکام دین را دسته بندی کنیم، وجه تمایز چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بنا به نظر خود دانشمندان مسیحی و یهودی، آن دو کتاب، تحریفاتی دارد ولی نکات خوبی نیز در آن‌ها مطرح است. ۲. به حکم «تِلْكَ الرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ» و بنا بر نظر علامه‌ی طباطبایی، توحیدِ قرآن شدیدتر است. موفق باشید

26760
متن پرسش
سلام: کتاب المظاهر الالهیه، مرحوم آخوند (ره) آمده: باید سالک مشغول شود به ریاضت علمی و عملی تا «حتی یتیسّر له شروق نور الحق و تحصیل ملکة خلع الابدان» این مطلب در کجای منازل جای می گیرد؟ یعنی کجای منازل السائرین قسمت مربوط به خلع ابدان را بطور مفصل پیدا کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در خلع بدن، بحث در احساس وجود خود است با سعه‌ی لازمی که دارد ماورای بدن. عرایضی به طور پراکنده شده است ولی جای خاصی را در نظر ندارم. موفق باشید

26728

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام خدمت استاد گرامی: پیرو سئوال ۲۶۷۰۸ که فرموده بودند چگونه پر حرفی رو درمان کنیم، فرموده بودید خود را متوجه پیام حق کنید خوب مشکل اصلی همین جاست که انسان چگونه خود را متوجه پیام حضرت حق کند اگر می توانید و مقدور هست کمی بیشتر توضیح دهید تا این مطلب واضح گردد، چون واقعا بیماری مهلکی است و انسان رابه عقب می ندازد، با تشکر از شما و تلاش بی وقفه تان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید جهت رفع آن مشکل برنامه ریزی کرد؛ به همین جهت موضوعِ شرح حدیث جنود عقل و جهل را متذکر شدم. پیشنهاد بنده آن است که فرصتی بر روی آن کتاب بگذارید. بنده نیز عرایضی در شرح آن داشته‌ام. موفق باشید

26570

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد من از وقتی یادم میاد خیلی درس خوندم و هنوزم دارم میخونم. من به جز درس و مطالعات غیر درسی هیچ کار جدی ای نکردم. همسرم بهم میگن خجالت نمیکشی اگه امام زمان ظهور کنن تو هیچ توانایی نداری؟ استاد من واقعا نمیدونم چیکار کنم و وظیفم چیه لطفا کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه اشکال دارد که عده‌ای سربازِ فرهنگیِ نهضت مولایمان حضرت حجت «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» باشند؟! مگر جز این است که با این مطالعات، بنا دارید معارف عالیه‌ای را کسب کنید تا در بحران‌های فکری مددکارِ خود و اطرافیان باشید؟! به رفقایتان در گروه‌های فضای مجازی کمک کنید تا بهتر بیندیشند. موفق باشید

26205

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا مثلا ادراک کلی ما از درخت (یعنی مفهومی که هست اما ماده و اندازه و شکل ندارد) آیا این ادراک در عالم عقول وجود دارد؟ آیا می شود گفت که این ادراک کلی از درخت اتحاد وجودی ما با عالم فرشتگان است (یعنی آن ادراک کلی درخت یک حقیقت عقلی خارج از ذهن ما است)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفاهیم ذهنی، انتزاعِ عقل است از امورِ کثیره‌ی خارج. و این غیر از اتحاد با عالم عقل می‌باشد. در این مورد خوب است به بحث «برهان صدیقین» رجوع فرمایید. موفق باشید

26151
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد بزرگوار، امیدوارم اتصالتان به عالم ملکوت و جبروت روز به روز بیشتر شود. ببخشید در این ایامی که به برکت خون شهدای عزیز مخصوصا سپهبد سلیمانی پیروزی و دست آوردهای بزرگی شامل حال حزب الله شده، شیطان در صدد است این اتحاد و یک دله شدن مسلمانان و اهالی جبهه حق را دچار شک و تفرقه کند. لذا به نظرم وقوع زلزله ها و سقوط هواپیما و ماشین و.... همه طرفند پلید او بوده است تا بتواند، برای اهالی جبهه خودش خوراک فکری و استدلال و توجیه ایجاد کند. نظر شما چیست؟ آیا درست فکر کرده ام؟ هر چند کید او ضعیف است و تنها سنگ محکی است برای مومنان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب تشخیص داده‌اید و به همین جهت افرادی که به نور الهی و به مدد ارادت به حاج قاسم عزیز وارد جبهه‌ی انقلاب شدند، باید مواظب باشند با کید شیطان و به بهانه‌ی خطایی که در زدن هواپیما پیش آمده، خود را از دریچه‌ای که خداوند به قلب‌شان گشوده است، محروم نکنند. و این ممکن نیست مگر آن‌که از گناهانِ گذشته‌ی ارادت به غرب، فاصله بگیرند وگرنه شیطان از همان طریق باز قلب آن‌ها را در اختیار می‌گیرد. موفق باشید   

25403
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که در قیامت فقط با حضرت الله که با مظاهرش بر من تجلی می کند و این وجود های جدا از هم مانند زن، فرزند، حضرت محمد (ص)، برداشته می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت، نسبت‌ها تغییر می‌کند به همان معنایی که قرآن می‌فرمایدک «والأمرُ یؤمئذ للّه» در آن روز تنها نسبت انسان با خدا معنا پیدا می‌کند حال به همان اندازه که سایر امور، خدایی‌اند با آن‌ها رابطه خواهیم داشت به‌خصوص با پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله». موفق باشید

25191

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد بنده ضعف جسمانی شدیدی دارم حالا با این حال جایگاه روایاتی که از زیاد خوردن منع می کنند و بخصوص فقره مربوطه در روایت عنوان بصری برای بنده چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرکس به اندازه‌‌ی مکفی که ضعف جسمانیِ او را جبران کند، باید از غذا استفاده نماید و هرکس در این مورد، خودش باید تشخیص دهد. موفق باشید

24920
متن پرسش
سلام: یادم هست جایی به کتاب گلستان یازدهم اشاره کردید و آنجایی که همسر شهید چیت سازیان می گفت «انگار یکی به من می گفت خوب این بدن را نگاه کن و بخاطر بسپار، چشم گوش بازو و....» و از این قسمت به نیکی یاد کردید، حال یک سوال دارم: درست است که این بدن همان ظهور نفس متعالی آن شهید بوده ولی آیا این جسم مادی که پایین ترین درجه وجود هست ارزش این همه نگاه و بخاطر سپردن دارد؟ و آیا مانع از ارتباط نفس ناطقه خود همسر شهید با نفس شوهرش نمی شود؟ حتی شما در دروس معرفت نفس می فرمودید وقتی شما به من نگاه می کنید با من من در ارتباط هستید و ممکن است حتی تن من رو نبینید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌جا موضوع فرق می‌کند. در این‌جا آن دست و پا، مظهر کسی است که روحش سختْ در حال پرواز است شبیه حرم امامان که مظهر نور امام است. آن خانم در این دست و پا، بدن را نمی‌نگرد، روحِ در حالِ پرواز شهید را می‌بیند. «در آینه، رخ یار دید». موفق باشید

24133

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهر زاده عزیز: ۱. آیا گروه شما اساتید و کارشناسانی دارد که در فضای فکری خودتان باشند و آنها را برای پاسخ به پرسشهای دانش آموزان به مدرسه دعوت کنیم؟ ۲. به نظر شما با توجه به فضای فکری جامعه این کار صحیح است که در مدرسه محیط را محرم سازی کرده و دختران دانش آموز در این فضا بدون حجاب درس بخوانند و به اصطلاح راحت باشند و مثلا در جامعه نخواهند که جلوه گری کنند؟ به نظرتان این کار نتیجه ای دارد یا خیر؟ با تشکر در پناه خدا موید باشید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه، به صورت مشخص افرادی را در این رابطه نمی‌شناسم. ۲. در این رابطه با کارشناسی بیشتر باید وارد شد. آری! در این حدّ که اگر در کلاس و یا مدرسه هیچ مرد نامحرمی نباشد، نباید به پوششِ سر سخت گرفت، یک بحث است؛ ولی بحث فرم و پوشش به عنوان یک دانش‌آموز، بحث دیگری است؛ مثل فرم لباس پرستارها در کل دنیا. موفق باشید

32908

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب محضر نورانی استاد محترم: ۱. در شرح خطبه ی سوم نهج البلاغه جلسه ی یک فرمودید یکی از عرفای بزرگ فرمودند برای رسیدن به حقیقت اسلام باید ابابکر و عمر درون خود را بشناسیم و زیر نظر استاد کامل برطرف کنیم و... امکانش هست بفرمایید اون عارف بزرگ کی بودند؟ ۲. استاد بزرگوار امکانش هست حضرتعالی مباحث خلیفه شناسی را برگزار بفرمایید و در سایت بارگزاری بفرمایید تا ما هم در شهرهای دیگر استفاده کنیم. آخر یک عمر است فقط گفتند فلانی و فلانی خلافت را غصب کردند و همیشه این سوال در جان ما بوده که مگر به همین راحتی است که انسان هر چند خوب به این راحتی به جای انسان کامل بنشیند؟! چطور امر مشتبه شده و چه شده که اینطور شده با اینکه همه مسلمان و پیامبر دیده و غدیر شنیده بودند. راستش استاد محترم من خیلی ترسیدم و لرزیدم که این عارف بزرگ این صحبت را کردند، چون عینا شاید در وجود ما هم باشد اینجور که فرمودید خلیفه ی اول بسیار زيبا بودند با چشمان رنگی، چهره ی موجه، ریش های سفید، مقید به آداب شرعی، اهل نماز و روزه و قرآن، اولین کسی که در مکه قرآن را بین مشرکین بلند خواندند و ورق را به نفع اسلام برگرداند، چیزی از بیت المال برای خود هرگز برنداشت و.... این فردی را که با همین چند جمله فرمودید که همه ی ما شاید براحتی بجای امیرالمومنین علی (ع) بنشانیم. اصلا بعید نیست شاید در اون شرایط خیلی هم منطقی هم بوده. نکند که ولی عصر (عج) تشریف بیاورند و امر بر ما مشتبه شود و... استاد عزیز چه کار کنیم، از این دست افراد که در جامعه زیاد هستند بخصوص به تعبیر امام (ره) در بین خر مقدس ها. آنهایی که آقا را یک آدم خوب می دانند نه ولی که اتفاقا خیلی هم نوچه های مقدس دارند یا معتقدند انقلاب یک جریان احساسی بوده که ظرفیت های ظهور را به هدر داده و موفق هم نشده و صراحتا این مسائل را در دروس به اصطلاح معرفت النفس و توحیدی خود بیان می کنند. ۳. استاد عزیز چطور می تونیم خلفا رو بشناسیم، و در درون خود کشف کنیم و ریشه ی اون رو بخشکانند تا به حقیقت قلب پیامبر (ص) ، یا همون انفسنا در آیه ی مباهله نزدیک شویم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به یاد ندارم ۲ و ۳. حقیقتاً مسئله همان‌طور که متوجه هستید بسیار حساس است تا انسان بین سقیفه و غدیر را بتواند تفکیک کند و این نیاز به بصیرت تاریخی دارد از آن جهت که غدیر، ادامه تاریخی است که با اسلام شروع شده، ولی سقیفه، ادامه همان جاهلیت است با آن تفاوت که تا دیروز افراد، بت می‌پرستیدند و حال، ظاهرِ عبادات‌شان تغییر کرده است که بحث آن مفصل است. کتاب‌های «بصیرت حضرت فاطمه «سلام‌الله‌علیها» و «راز شادی امام حسین «علیه‌السلام» در قتلگاه» و کتاب «الغدیر» از مرحوم امینی در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

31316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ویکی پدیا در مورد مرحوم هوشنگ ایرانی آمده است که با اینکه به سرطان مبتلا شد مداوا نکرد. یکی از اساتید ما در دانشگاه اصفهان چند ماه قبل از فوتشان ظاهرا در اصفهان سخنرانی داشتند و از مصائبی که از سرطان کشیدند شیمی درمانی ها و... با این وجود از امیدی که همچنان داشتند سخن گفتند حال روش جناب ایرانی صحیح است یا استاد ما چون ایرانی دو سال بعد فوت کردند و استاد ما 7 ، 8 سالی گویا درگیر بودند و این شیمی درمانی ها اگرچه عمرشان را شاید افزود اما به قیمت رنجی مضاعف. مطلب بعد آنکه آیا جهان بدون سرطان احسن نبود؟ امان از دست خدا با این خلقتش (با خدا دلال کردم کفر نگیرید)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در رجوع به طبّ سنتی و طبّ جدید در بیماری‌ها بحثی نیست. ولی بحث در شیمی‌درمانی است که آیا چه اندازه باید به آن تن داد بخصوص برای افرادی که سنی از آن‌ها گذشته است. موفق باشید

نمایش چاپی