با سلام: آیا اسماءالهی همیشه همراه صورت مثالی و یا مادی است؟ بعبارتی دیگر آیا همیشه اسماء الهی را باید در مظاهر مادی و مثالی جستجو کرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است و به گفته جناب ابن عربی هر اسمی به دنبال سلطنت خود میباشد که همان مظهرش به حساب میآید در جلسه اخیر در راستای بنیان حکمت حضور انقلاب اسلامی در «جهانی بین دو جهان» عرایضی در این رابطه شد. https://eitaa.com/matalebevijeh/14331. موفق باشید
با سلام خدمت استاد: ببخشید من مادرم حدود سه ساعت قبل از اذان صبح بیدار میشن برای عبادت ذکر قرائت قرآن و... و سعی میکنن بین الطلوعین هم بیدار باشن، وقت صبح که خانواده میخواهند روز خودشون شروع کنن، مثلا کنار هم صبحانه بخورن مادر به خاطر شب زنده داری که داشتن، یا خواب هستن یا بی حوصله و بی انرژی، سوالم از جناب عالی این است آیا این عبادت در راستای رضای الهی است ، که خانواده این بی توجهی را ببینن هر وقت هم شکایت میکنیم میگن شما هم باید ابن سبک زندگی کنین اگر مثل من بیدار بشید با من هم بخوابید مشکلی پیش نمیاد. اگر واقعا این سبک زندگی درسته که ما قبول کنیم با ابن مسئله کنار بیاییم توقع خودمون از مادر خانواده برداریم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید شرایط فرق کرده است نسبت به زمانی که بنا به توصیههای دینی بعد از نماز عشاء بیداری نداشتهایم و به جهت تغییر شرایط عروس حضرت امام در جایی میفرمایند حضرت امام کمی قبل از طلوع فجر جهت نماز شب بیدار میشدند و پس از اقامه نماز صبح و تعقیبات لازم میخوابیدند و رجوع مکرر ایشان به قرآن در روز بود. موفق باشید
سلام و رحمت: استاد بنده جوانی ۲۰ ساله هستم و وقتی به خودم نگاه میکنم و خلوتی دارم و فکر میکنم به این نتیجه میرسم که هیچ چیزی را نمیدانم، جایگاه هیچ چیزی برایم روشن نیست، یک سری کتاب هایی مثل جوان و انتخاب بزرگ و اشتی با خدا و طرح کلی اندیشه اسلامی و چند کتاب دیگر هم خوانده ام ولی شاید این مطالب در حد اطلاعات بیشتر برایم نماند، از شما راهنمایی میخواهم، برنامه ای میخواهم ۳،۴،۵ ساله تا جوابگوی جانم باشد، اینقد چه کنم چه کنم نکنم، راهم برایم روشن باشد، دلم میخواهد به حقیقت هر چیز برسم، نفس را بشناسم، وقتی به زیارت میروم نمیدانم در محضر چه کسی هستم، نمازم فقط از حفظ خواندن اذکار و روزه ام فقط گرسنگی و تشنگی است، با ۲۰ سال سن هنوز به هر جمعیتی نالان شدم هستم، و اینها مرا اذیت میکنند و من خسته ام از این حضور و این نوع وجود که برای خود ساخته ام، حرف زیاد است ولی شرایط نیست، ببخشید طولانی شد، در پناه حق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به لطف الهی همین دغدغهها هست که انسان را حساس می کند تا بیشتر خود را دریابد و به مرور با ابعاد متعالی خود در عالم حاضر شود. بالاخره مقصد، قرآن و روایت است البته با طیّ مقدمات. مقدماتی مثل «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» کمک میکند تا به لطف الهی با استماع صوت شرح سورههای عنکبوت و زمر و روم و آلعمران، آرامآرام از طریق تفسیر قیّم المیزان با قرآن آشنا شوید و در کنار آن در راستای رجوع به روایت شرح حدیث «ای اباذر» که روی سایت هست رجوع شود، خوب است. https://lobolmizan.ir/sound/661?mark=%D8%A7%DB%8C%20%D8%A7%D8%A8%D8%A7%D8%B0%D8%B1. موفق باشید
سلام علیکم: دیدگاه استاد نسبت به این نقد استاد علیدوست در مورد سخنان حجت الاسلام و المسلمین عالی چیست؟https://v-o-h.ir/?p=44060
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان اصل قضیه یعنی سخنان جناب حجت الاسلام آقای عالی نیستم شاید تذکرات آیت الله علیدوستی از آن جهت لازم باشد که ما نباید به بهانه دفاع از انقلاب، ضعف هایی که به تعبیر رهبر معظم انقلاب به جهت کوتاهیهایی که انجام شده است، توجیه نماییم. البته بنده برای هردو بزگوار ارزش قائلم. موفق باشید
سلام: امیدوارم حالتون خوب باشه. از زحمات شما بسیار تشکر میکنم. استاد بنده کتاب خویشتن پنهان و کتاب ده نکته از معرفت النفس رو خوندم. کتاب معرفت النفس و الحشر شما رو خوندم. بسیار عالی بود. در یه جایی شما گفتین هرکس دوسال روی این کتاب وقت بذارد وارد عالم معنویت میشه. سؤالم اینکه چه کار باید انجام بدیم، شما دراین کتاب راه کار ارائه نداده بودین. لطفا بیشتر توضیح بدین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: راهکار همان توجه به حضور وجودی خود در عالم است امری که در کتاب «چگونگی به فعلیترسیدن باورهای دینی» همراه با شرح صوتی آن بدان اشاره شده. موفق باشید
با سلام: نظر حضرتعالی در باب اینمساله چیست؟ آیا شما به شاهد بازی اعتقاد دارید؟ علت اصلی همجنس بازی متشرعین در حوزههای علمیه ایران و اقشار مرتبط با حوزهها، فلسفه ملاصدرایی است. (همان فلسفه افلاطونی و سقراطی). آنها معتقد بودند مردان برای رسیدن به کمال تنها و تنها باید از مسیر عشقبازی با دیگر مردان (پسرها) بخدا برسند و این مسیر با زنان میسر نیست و زنان مثل دیگر حیوانات هستند که برای زاد و ولد و زناشویی آفریده شدهاند! دکترابراهیم فیاض، استادِ فلسفه دانشگاه تهران
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها تهمت ها و سخنان مزخرفی است که انسانهای فاسق برای توجیه رذالتهای خودمی بافند. موفق باشید
با عرض سلام و تقدیم بهترین درودها خدمت شما استاد مهربان ✍ امسال محرم برای خیلی ها عزاداری کنید. امسال عزاداری کنید برای تمام آن جوان هایی که قرار بود امسال عروس و داماد بشوند ولی با این وضع اسفناک قید هر چه عشق و ازدواج و تشکیل زندگی را زدند. امسال عزاداری کنید برای کشوری که ارزش پولش از تمام کشورهای دیگر کمتر شده. امسال عزاداری کنید برای مستاجرهای جواب شده، برای افراد بیکار و عائله مند، برای افراد محتاج دارو و بی پول. برای آبرودارها و بازنشستگان مستاصل. برای پدر و مادرهای شرمنده و پشیمان. امسال عزاداری کنید و اشک بریزید برای حال مردم. مردم مهربانی که حال دل شان خوب نیست.😭 پس عزا بر خود کنید ای خفتگان زانک بد مرگیست این خواب گران. (مولوی) جواب اینهمه ظلم را چه کسی می دهد؟ ای خدای مهربان چه کسی جوابگوی ضجه های مردم در کوچه و خیابانهاست به خاطر بی تدبیری و یکدنگی؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حقیقتاً باید عزاداری کرد و اشک ریخت برای همین مظلومهای عزیزی که میفرمایید. ولی باید مواظب خطای تشخیص بود تا جای شهید و جلاد جابجا نشود و معلوم گردد مشکل را باید با نظر به افقی که از طریق انقلاب اسلامی پیش آمده است جبران نمود. و این سخن حکیمانه مقام معظم رهبری را همواره مدّ نظر داشت که میفرمایند: «ما اگر مشکلات را مشاهده میکنیم، باید انگیزهمان تقویت بشود برای پیدا کردن راههای رفع مشکل و کمک به آنهایی که در میدان، در مقابل این مشکلات ایستادهاند و برای رفع آنها دارند تلاش میکنند.» (۱۴ خرداد ۱۴۰۲). موفق باشید
سلام: سوالی داشتم، چرا شما سالهای گذشته فقط ده روز اول محرم رو مشکلی میپوشیدید ولی امسال بعد از عاشورا هم میپوشین؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! هنوز هم بنده فکر میکنم همان ده روز اول محرم پوشیدن لباس مشکی کافی است. میماند که این امر مصادف شد با رحلت خواهرم و یا اینکه در جلساتی که صرفاً در راستای عزاداری برای حضرت است؛ از لباس مشکی استفاده میشود. موفق باشید
سلام و عرض ادب: در این ایام سختی و تحریم اگر خامنه ای ورود کنند و جلوی افراد تندرو که اینروزها بشدت مخل آسایش ملت و مملکت شده اند بایستند امور جاری کشور رو به بهبودی خواهد رفت. بطور مثال سردبیر کیهان و چند فرد دیگر که سر عفاف بلوا بپا میکنند و عمدا می خواهند خودی نشان بدهند را بر کنار کنند خیلی از امور خودبخود حل می شود. مردم بطور ذاتی عفیف هستند و لازم نیست عده ای با فریاد این چیزها را یادشان بندازند. در شرکتهای خصوصی خیلی سالها پیش بی حجابی دیده میشد که برای کشور مشکلی نداشت از این ببعد هم نخواهد داشت. برپایی نماز و رعایت عفاف یک دعوتنامه از سوی خدای متعال است کسانی که این دعوت را رد میکنند خودشان بی سعادت هستند یا شاید فکر میکنند راه دیگری برای رسیدن به سعادت وجود دارد باید گذاشت بروند راهشان را پیدا کنند. اونها را بعدا خواهیم دید که با گریه و زاری به پابوس حرم حضرت رضا علیه سلام می روند و طلب بخشش خواهند کرد. بزارید بروند. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست آری! باید بین افراد غافل و آنهایی که مأمورند تا تعمداً چهره جامعه را از حالت عفاف و حجاب خارج کنند تفکیک کرد و همچنانکه مستحضرید عدهای حقیقتاً مأمورند تا از طریق تشییع فحشاء نظام خانوادگیِ جامعه را که مأوای اصلی هر انسانی است؛ به هم بزنند. سختی کار آنجا است که بین غافل و مقصر چگونه تفکیک شود و اینجا است که با صبر و متانت و مقاومت، مطمئناً جریانی که به دنبال تشییع فحشاء در جامعه هست به نور خون شهداء رسوا و ناکام میشود. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. اللهم صل علی محمد و ال محمد. سلام و ادب و احترام خدمت شما، دو نکته عرض میکنم: الف) نکته اول آقای طاهرزاده; استاد خوب و قابل استفادهای است و بنده مرید شما نیستم و از تذکرات دینی و عقلی شما استفاده میکنم. اما نکته دوم; با آنکه شما سعی دارید هیچ ردی از سؤال کنندگان نباشد اما در ارتباط با یکی از سؤال کنندگان نکاتی داشتم ; ۱. مدتی قبل با یکی از کسانی که از مخالفان انقلاب و به تبع مخالف فکری شما هست گفتگوی آرام و دوستانه ای داشتم. هیچ حرف اساسی نداشت تمامأ حرف های خیلی سطحی و عوام پسند میزد (اصطلاحأ حرف های آنطرف آبی میزد و حتی بهتر از آنها حرف میزد) ۲. اخیرأ (با نشانه هایی که در محتوای سؤالات و واژه ها و تکیه کلام خاص، ضرب المثل خاص و نشانه خاصی که نمیتوانم بگویم) درسؤالات مکرر، جهت دار و تقریبإ هم شکل یکی از کاربران دیدم; به آن فرد مذکور در شماره ۱ دلالت شدم . ۳. این کاربری که مدام به شما حرف ها و تهمت های ظالم بودن و دفاع از حکومت ظالم را میزند و عقده گشایی میکند، فرد معمولی و منتقد عادی و حتی منتقد عصبانی نیست بلکه همیشه لیدر جریان ضد انقلاب بوده است. به نحوی که همیشه بو میکشد تا اگر جایی، کمترین آثاری از تجمع و اعتراض و اغتشاش هست سراغ آنها برود و آنها را هدایت سوء به مسیر انحراف کند و لیدری آنها را دست بگیرد. این کاربر محترم، خیلی خیلی با هوشست به نحوی که ثروت نامشروع زیاد یا بهتر بگویم جهنم زیادی از طریق هوش سیاه بدست آورده (با پولشویی و فریب دیگران و ظاهر الصلاة جلوه دادن و سخنان بسیار زیبای توهمی و...). مطالعات خیلی سطحی در تمام حوزه های علوم انسانی دارد و افراد بی سواد و کم سواد و عامه مردم را خیلی زود میفریبد اما در مقابل منِ کمترین، زانو میزند چون در مقابل حکمت صدرایی قرار میگیرد و لال میشود. ۴. به هرحال خواستم مخاطبین عزیز بدانند که اینگونه افراد، جریان وابسته و محدودی هستند که معلوم نیستند که از کدام یک از دشمنان تغذیه میشوند و پول میگیرند و همه مخاطبین میدانند که به ما مربوط نیست ولی دستگاه های امنیتی اینگونه افراد را تحت رصد خودشان دارند و مخاطبان بزرگوار بدانند اینها، مردم عادی نیستند اینها دمل های چرکی هستند که هراز گاه در اغتشاشات و فتنه ها، خود را نشان میدهند و برای سلامت و حیات طیبه انقلاب مفید هستند دمل چرکی با دید جزئی نگری، (محدود نگری و نگرش بسته) خیلی بد هست اما با دید کلی نگری، (در ارتباط با کل بدن) خیلی خوبست چون که عفونت های کل بدن، خارج میشود و سلامت جسم را در پی دارد. همین همین قدر برای تذکر به خودم کافیست. موفق باشید والسلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست همانطور که کاربر محترم سؤال شماره 35710 فرمودند حقیقتاً انقلاب اسلامی عطای بزرگ الهی است و توجه به این امر موجب میشود که انسان خود را در این بستر در آغوش خدا احساس کند حتی اگر همچون مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» تکهتکه شویم. قصه، قصه حضورِ تاریخی، چیز دیگری است. قصه بودن در صراطی است که انسان را در بر گرفته تا بیش از پیش او به خودش آورد و معلوم است در این نوع «واقعبودگی» سخنان و بیانصافیهای افرادِ ناسپاس به این عطای بزرگ الهی را به چیزی نگیریم و تذکر به آنها در واقع در راستای بسطِ حضور بیشتر خودمان خواهد بود، نوعی تجربه صبر و بردباری است. باید از خود بپرسیم چگونه مسیری را که با انقلاب اسلامی در پیش گرفتهایم ادامه دهیم؟ با توجه به آنکه ما دارای سنت معنویِ چشمگیری هستیم که با حضورِ خود در آن سنت میتوانیم متذکر هستی و بنیاد خود شویم. این است راهی که خداوند از طریق انقلاب اسلامی در مقابل ما گشوده است. موفق باشید
با سلام خدمت استاد محترم: بعضا توی حوزه می بینیم که بعضی اساتید ما در ماه محرم خیلی حالت قبض و گرفتگی پیدا می کنن؟ حتما علت این قبض کربلاست. ولی ماها چی؟ اگر قبضی پیش بیاد چه طور بفهمیم بار گناهان هست یا مربوط به حال بد روحی مشکلات و یا کربلاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین اندازه میتوان عرض کرد که چگونه دنیای پست، امکان آن را دارد که در کربلا بهترین انسانها را اینچنین مورد ظلم و بیحرمتی قرار دهد و معلوم است که برای روح هر انسانی یادآوریِ آن بسیار آزاردهنده است هرچند آن بزرگان، در بستر همان ظلمها راه درخشش انسان را به میان آوردهاند وگرنه با تصور اینهمه ظلم، انسان قالب تهی میکرد. موفق باشید
سلام علیکم و خدا قوت خدمت استاد: متأسفانه وقتی این حجم از ناسپاسی و انتقاد از اصل نظام جمهوری اسلامی رو می بینم، بخوبی متوجه ناآگاهی و عدم مطالعه تاریخ سلطنت منحوس شاهنشاهی میشم مردم در فقر و نادانی و امکانات بسیار اندک جرات نطق کشیدن نداشتند، نه گاز، نه کولر، نه خودرو و.... مسافرت با هواپیما که اصلاً.... و از طرفی بی عفتی و فحشا بیداد می کرد. کاباره، مشروب فروشی و... زن یا معلم بود در نهایت اگر به سربازی! می رفت در سپاه دانش! و یا منشی جنسی بود! در شهر بزرک ما فقط یک دکتر زن بود! از پاکستان و هند! دکتر وارد می کردند! عکس زنان برهنه در سر در سینما ها، ولنگاری در پارک و... خانواده های مذهبی رو عاجز کرده بود! سال ۵۵ هم کلا حجاب رو ممنوع کرده بودند و محرمانه ابلاغ کرده بودند به مراکز آموزشی و دانشگاهی... خفقان بیداد می کرد و در جمع های خصوصی هم کسی جرات نداشت اسم شاه رو به زبان بیاره چه برسه که انتقاد کنه! همسرم قبل از ازدواج با من در حالی که ۱۵ سال حدودا داشت در اتاق موسوم به اتاق فوتبال خونریزی معده کرد بینی ش شکست و برای همیشه از انجام فریضه روزه محروم شد. ساواک وحشیانه به خانه ها حمله می کرد و حتی اجازه حجاب به اهل خانه نمی داد! شب ها از ترس ساواک خواب درستی نداشتیم! داماد های خانواده که روحانی بودند در زندان ساواک در بند بودند یکی شون رو روی صندلی فلزی زیرش آتش روشن کرده بودند و با بوی گوشت سوخته اش زندانیان سیاسی رو آزار می دادند! ولی با وجود فقر مفرط هیچ شعار اقتصادی داده نشد! « استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی » بعد هم جنگ و روز شب های بدون همسر و پدر و برادر و بمب های شیمیایی و.... انقلاب فقط برای انسان سازی بوجود آمد چنانکه از نامه امام خمینی عزیز به گورباچوف پیداست که دعوت به تعلیم حکمت صدرایی کرده و خودشان تفسیر انفسی سوره مبارکه حمد رو شروع کردند که متأسفانه با تنگ نظری بعضی نیم کاره ماند ولی الحمدلله سد جهل و نادانی شکسته شد! اگر امروز از شاگردان علامه طباطبایی و علامه حسنزاده آملی و... بهره میبریم همانند علامه سعادت پرور و شاگردان شان استاد مروجی سبزواری و دیگر شاگردان مانند استاد صمدی آملی و استاد امینی خواه و خود جناب استاد طاهرزاده و.... بخاطر انقلاب اسلامی و مجاهدان آن هست. اگر امروز مردم بدون ترس از شکنجه و دستگیری از صدر تا ذیل رهبری عزیز و دیگر کارگزاران نظام رو می کوبند بخاطر آن رنج ها و مجاهدت ها و خون های پاک به زمین ریخته شده است! ما برای چریدن و خور و خواب به دنیا نیامده ایم! آمده ایم انسان شویم و به بالا ترین مقامات الهی عروج کنیم تا از بال فرشتگان الهی هم گذر کنیم. که الحمدلله این امکان در سایه رهبری عزیز و امنیت بوجود آمده این امکان فراهم آمده است و اساسا بنا به گفته بزرگی رزق و روزی دست رییس جمهور و مغازه و.... نیست و اینها رب و پروردگار ما و روزی رسان ما نیستند و در جای جای قرآن کریم آمده است که تقوا و استغفار و انفاق و عمل صالح و... عامل روزی پر برکت هست و گناه و فحشا و.... سرچشمه رزق را میخشکاند! از طرفی رزق زیاد را خداوند عامل طغیان انسان می داند و مستکبران را مانند ترامپ با رزق زیاد مجازات می کند و می فرماید اگر ترس از دست دادن ایمان مومنین نبود نردبانی از طلا برای مفسدین قرار می دادم! و ظرفیت رزق زیاد را امیرالمومنین علی علیه السلام دارد که هنوز عرقش از حفر چاه و رسیدن به آب خشک نشده در خواست قلم برای انفاق و بخشیدن آن می کند و خدا را سپاس می گوید که خانواده اش بهره ای از آن ندارند! و در ختم کلام همت کنیم و از وجود استادان الهی و شاگردان شایسته آنان که اکنون به راحتی در دسترس ما هستند، استفاده کافی و وافی را برای طی مقامات انسانی ببریم تا ان شاالله حجاب های ظلمانی و حتی ان شاالله نوری را از بین ببربم و از خداوند جز خودش را طلب کنیم. با احترام و التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آفرین به اینهمه بصیرت. آری! بزرگترین خطر آنجا است که انسان نعمتهای الهی را نبیند و خدای ناکرده کفران نعمت کند و نعمت بزرگ استقلال و امکان ادامه زندگی دینی و شرافت انسانی، نادیده گرفته شود. در آن صورت است که خدای ناکرده حضرت حق نعمت خود را میگیرد و در آن صورت، فاسقان و مترفان بر مردم حاکم میشوند. در کلمات جنابعالی تذکرات دلسوزانه به جایی هست و بحمدلله اکثر مردم مانند جنابعالی متوجه این امر هستند که انقلاب اسلامی عطای بزرگ الهی است تا ما در ابعاد متعالی خود بیش از پیش حاضر شویم و در جهانی دیگر که مسلّماً جهان توهّمیِ دنیای مدرن نیست؛ حاضر شویم. و این است آن تأکیدی که منجر میشود تا نعمت الهی بیش از پیش به ما ارزانی گردد. موفق باشید
با سلام خدمت استاد طاهرزاده: در کتاب معرفت نفس و حشر بارها از زبان ملاصدرا ذکر کردهاید که انسان باید ارتباط اش را با مجردات و معقولات حفظ کند تا عقل نظری اش فعال شود. من این مبحث را چندبار خواندهام و متوجه متن میشوم ولی راهکار عملی حفظ ارتباط چیست؟ (غیر از کنترل قوه غضب و شهوت) آیا منظور این است که روزانه به خداوند و ملایکه بیاندیشیم؟ پیشاپیش سپاسگزارم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود به خود هر اندازه انسان به عالَمی که نفس ناطقه او در آن حاضر است، نظر کند و خود را متوجه آن عالم قرار دهد؛ آن حضور پیش میآید بخصوص وقتی متوجه باشیم عالمِ کثرات ما را از آن حضور وحدانی محروم میکند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. با سلام و درود خدمت استاد بزرگوار: خدا شما و خانواده محترمتون رو حفظ کنه به وقتتون برکت بده. ۱. چرا شما اهدای عضو رو قبول ندارین، دلیلش چیه؟ در مورد اهدای خون نظرتون چیه؟ ۲. چکار کنیم که حضور تاریخی داشته باشیم؟ ان شاءالله.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بحث در قبول و یا ردّ بنده نسبت به اهدای عضو در میان نیست. عرض بنده آن است که از نظر مباحث معرفت نفسی، هنوز نفس، حتی در حالت اغماء به بدن خود توجه دارد حال اگر کسی با توجه به این امر، راضی باشد که در آن موقعیت خاص، عضوی را از بدنش جدا کنند مربوط به خودِ او است. ۲. فکر کنم مباحثی که اخیراً تحت عنوان «کربلا و رازی که شهدا متوجه آن بودند» شد (میتوانید آن را در کانال مطالب ویژه و یا روی سایت «لبّ المیزان» دنبال کنید) کمک بکند. موفق باشید
با سلام: آیا از شاگردان علامه طباطبایی، کسی معاد مورد نظر ایشان را تبلیغ و بیان کرده اند؟ در کدام آثارشان؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت الله جوادی در شرح جلد نهم اسفار و آیت الله محمد شجاعی در کتاب «یاد معاد» و آیت الله حسینی طهرانی در مجلدات درسهایی از معاد به نام «معاد شناسی»؛ همه تحت تأثیر نگاهِ آیت الله طباطبایی مطالب مربوط به معاد را عرضه داشتهاند. موفق باشید
با سلام: می خواستم نظر شما را در مورد جلسات استاد محمد مهدی معماریان بدانم؟ آیا ایشان مورد تایید شما هستند؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان را نمیشناسم. موفق باشید
با سلام: استاد صمدی آملی در سخنرانی مورخه نهم مردادماه امسال فرمودند که: علامه حسن زاده آملی ، پیامبر انبائی بود. منظورشان چه بودهاست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی شریعت جدیدی نیاوردهاند ولی از حقایق عالَم خبر دادند. موفق باشید
سلام علیکم: با عرض ادب و ارادت محضر استاد طاهرزاده. جنابعالی درباره حادثه کربلا فرمودید در روز عاشورا بر پیکر امام حسین علیه السلام و یارانش اسب تازاندند. تا به خیال خودشان حقیقت را از بین ببرند و بعد آن حادثه تا اکنون حقیقت کربلا زنده است. در زمان حال شاهد عمل شنیع قرآن سوزی هستیم که به خیال خودشان میتوانند حقیقت قرآن را مخدوش کنند و از طرفی به به مقام معظم رهبری که قبلشان متصل به حقیقت قرآن است و همچنین انقلاب اسلامی تجلی اراده الهی و جلوه آیات قرآن حمله میکنند. حال خواستم تبیین فرمایید این قرآن سوزی که در ادامه همان اسب تازاندن در کربلا است، چگونه در این عصر باعث زنده تر شدن حقیقت قرآن میشود؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بهترین دلیل بر عظمت قرآن در این زمانه همین است که پستترین انسانها و کثیفترین جریانهای سیاسی با آن به ناشیانهترین شکل مقابله میکنند و حقیقتاً خداوند دشمنان ما را از احمقترین انسانها قرار داده است تا آن اندازه که هرکس کمترین فکر را داشته باشد تلاش میکند به قرآن رجوع کند و بنگرد چه چیزی در آن هست که اینان میخواهند از صحنه این تاریخ خارجش کنند و مسلّم بدانید رجوع به قرآن همان، و توجه به عظمتهای آن همان. گویا خداوند اراده کرده است تا بشرِ این دوران را از سرگردانی نجات دهد و این اراده، از طریق فاسقترین مخلوقات در حال انجام است زیرا تجربه نشان داده است وقتی به قرآن رجوع کردند متوجه میشوند جواب همه نیازهای معنوی و روحانیشان در همین قرآن است. خاطرات روژه گارودی خاطرات عجیبی است که چگونه با آنهمه مطالعاتی که نسبت به سایر مکاتب داشت، وقتی متوجه قرآن شد به گفته خودِ او، معلوم شد نیاز حقیقی بشرِ امروز همین قرآن است. موفق باشید
سلام استاد: در شهر ما گروهی برای بدحجابی راه افتاده که شامل دو نفر نیروی انتظامی ۲ نفر از سپاه با ۴ نفر خانم داوطلب که راه بیوفتن امربه معروف کنن. این سبک حرکتها درسته؟ دو دستگی رو بیشتر نمیکنه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جریان هستید نوع برخورد با چنین موضوعی بسیار حساس است. باید منتظر باشیم ببینیم نمایندگان نسبت به لایحه عفاف و حجاب که از امروز در مجلس در صحن علنی در مورد آن صحبت میکنند؛ به چه چیزی میرسند. بحثی در شبکه افق بین آقایان پیش آمد که میتواند قابل توجه باشد. https://eitaa.com/jahanara_ofogh/1478 خوب است به آن بحث نیز رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام استاد: درسته که اگه شهید نشم و مثل حضرت زینب بعد شهادت امام حسین خودم رو حاظر کنم این هم همون شهادت هست ولی من دلم میخواد که این بدنم هیچی ازش نمونه و تیکه تیکه بشم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: هم اکنون هم خودتان هستید و خودتان. بدن، ابزاری است که بالاخره از آنِ ما نیست. باید سعی کرد از طریق خودمان در عوالم معنوی، خود را حاضر و حاضرتر کرد در آن صورت، چه فرق میکند «زیر دریا خوش بُوَد یا روی او». موفق باشید
با سلام: حضور در جلسه شنبه هفته پیش (شهادت) باعث شد که تفکر ۵ ساله من نسبت به تاریخ تغییر کند. قبلا طرز فکرم اینگونه بود که ایرانِ اسلامی، از لحاظ اسلامیت در حال سقوط است. به این نظر که دهه شصت اکثریت غالب باحجاب و متدین بودند ولی دهه ۷۰ به بعد به چاله افتادیم. حسّم اینطور بود که اسلام ۱۴۰۰ سال قدمت دارد و غرب مدرن ۵۰۰ سال، و این ۵۰۰ سال در حال شکست دادنِ آن ۱۴۰۰ سال است. اما جرقه ای در ذهنم افتاد که: « شاید اسلام مال همین الان است و ۴۵ سال است که این دین برای ما آمده و تازه ما اول راه هستیم». همینطور که پیش رفت برایم متجلی شد که واقعا ما در آغازیم و اگر حضوری در نهایت قرار است پیش بیاید در آیندهٔ همین راه پیش خواهد آمد. فلذا این برهنگی ها و این میزان نفرت پراکنی ها تاثیرات ۵۰۰ ساله رسانه غربی بر اسلام ۴۵ ساله است که هنوز درخت تنومندش مانده تا برگ در افلاک بگستراند. پس از این به شدت امیدوار شدم. در این یکساله که به لطف نادانی مسئولان و هوشمندی دشمنان، بی حجابی به برهنگی تبدیل شده همیشه است، این حسِ افول به سمت بی ایمان شدن جامعه را داشتم و در راه آمدن به جلسه جنابعالی که سوار وسایل نقلیه میشوم این حس بیشتر القا میشود؛ اما حال که این طرز فکر تغییر کرده انگار دنیا عوض شده است. انگار این افراد، خرده سد های خوفناکی هستند که در مسیر انقلاب اند. خُرده به خاطر اینکه در برابر ایدئولوژی انقلاب اسلامی هیچ اند و خوفناک به خاطر اینکه این خوف ما را به حرکت وا می دارد. به قول جنابعالی: «چه خوش است این خوف!» خلاصه کلام بنده این بود که این انقلاب اسلامی در مرحله آغازین خود خرازی و باکری و حججی و سلیمانی و علی وردی و... خلق کرده است؛ در آینده قرار است چه بکند؟! و اینکه ان شاءالله خداوند مارا آینده این انقلاب قرار بدهد. آمین!
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است زیرا حرکتی که مبتنی بر توحید باشد روز به روز با جلوههای بیشتری خود را نشان میدهد و پیش میرود. باید از خود پرسید در موقعیت تاریخی که ما در آن قرار داریم خداوند با ما چه نسبتی برقرار کرده و ما نیز چه نسبتی باید با او برقرار کنیم؟ مسلّماً بدون درک زمانه، هيچ قدمي به سوي آيندهي خود نميتوان برداشت و رخداد انقلاب اسلامی در اين تاريخ، همان زماني است که ميتوانيم با قرارگرفتن در آن، سرنوشت خود را از بند غرب آزاد کنيم.
ما همانطور که در سنن الهي قرار داريم، اگر از حضور خود در آن سنن آگاه شويم راهِ آينده نسبت به آن سنن در مقابل ما گشوده ميشود. به همين معنا ما در تاريخي هستيم که رخداد انقلاب اسلامی به صورتي خاص ظهور کرده که اگر از حضور خود در اين رخداد آگاه شويم، راهِ آيندهي تاريخ قدسی ما در مقابل ما گشوده خواهد شد و ديگر در توهّمات بشرِ غربزده قدم نخواهيم زد. امام صادق «علیهالسلام» ميفرمايند: «قَالَ فِي حِكْمَةِ آلِ دَاوُدَ عَلَى الْعَاقِلِ أَنْ يَكُونَ عَارِفاً بِزَمَانِهِ مُقْبِلًا عَلَى شَأْنِهِ حَافِظاً لِلِسَانِه» ( الكافي، ج2، ص: 116) در دستورهاى حكيمانهي آل داود چنين آمده است که وظيفهي انسان خردمند است كه زمانهي خويش را بشناسد و مناسب شناختی که دارد متوجهی حوادث باشد و زبان خود را حفظ کند و مطابق روح زمانه سخن بگوید. و یا ميفرمايند: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَيْهِ اللَّوَابِس» (الكافي، ج2، ص 116) بر آنكس كه به زمانه خود داناست، اشتباهات هجوم نمى آورد. وقتی متوجه باشیم انقلاب اسلامی توسط سالک عارفی که متوجهی زمانهی خود بوده است؛ مطرح شده است و چنین افرادی بیش از آنکه بخواهند با تفکرات عادی بشریِ خود راه حلِ عبور از ظلمات زمانه را بیابند، مطابق دغدغهی خود به خداوند رجوع میکنند و منتظر میمانند تا خداوند إشراق لازم را به قلب آنها بنماید، نگاهمان به انقلاب اسلامی نگاه خاصی خواهد شد. و لذا در نگاهی تأویلی و هرمنوتیک همهی تلاشمان آن میشود که به جنبهی باطنی انقلاب اسلامی یعنی به روح تاریخی آن بنگریم و معنای شناخت زمانه در این رابطه شکل میگیرد.
مقام معظم رهبری «حفظهاللّه» در راستای نقش تاریخی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعليه» و اینکه انقلاب اسلامی یک حقیقتِ تاریخی در این دوران است و میتواند جهت تاریخِ معاصر را تغییر دهد؛ میفرمایند: «واقعاً حضرت امام «رضواناللّهتعالیعليه» انسان عجيبى بود اصلاً پيدايش و وجود اين انسان با آن ابعاد، هيچ قابل تحليل نيست جز اينكه بگوييم تفضّل الهى بود براى اينكه چرخشى در تاريخ و در حركت قافله عظيم بشرى به وجود آورد، دستى بايد از غيب ظاهر مى شد، خداى متعال اين دست را ظاهر كرد». (بيانات در تاريخ: 1/3/1369) و در تاريخ 21/11/90 يعني پس از گذشت بيست سال ميفرمايند: «امام عزيز ما آن مرد عظيمي که بلا شک خداوند لمعهاي و لمحهاي از انوار طيبهي نبوتها را در وجود او قرار داده بود». حال این مائیم و آیندهای که وعدههای الهی روز به روز یکی بعد از دیگری به ظهور میآید. موفق باشید
سلام استاد عزیز: من تقریبا هر چند هفته یا چند ماه یه بار که از همه جا میبرم میام و پرسش و پاسخ های سایت را میخونم و میبینم چقدررر آدم شبیه من هست و چقدر دغدغه های مشابه! شاید هزار بار توبه شکستم و هزار و یک بار توبه کردم! بارها بریدم و بارها بلند شدم! خصوصا در قضیه با نامحرم هر بار میام تو دستگاه الهی و به بی تابی میرسم و جواب بی تابیم را در چیزهای دیگه میبینم و کم میارم و گناه میکنم ولی الان به این نتیجه رسیدم که من جایگاه شریعت را نمیدونم! و نمیدونم هر عملی قراره چیکار کنه! و ازاون سخت تر اینکه نمیدونم گناه چقدر بد هست! شاید روی کاغذ متوجه باشم ولی به صورت دلی واقعا نمیدونم. من تا الان کتاب یا سخنرانی یا مرجعی ندیدم که اونطور از گناه بگه که من از ته دل متنفر بشم از گناه! حقیقتا من همیشه زمانی از گناه بدم اومد که اون رو لمس کردم و متوجه شدم تهش هیچی است. زمانی به درگاه خدا اومدم که از همه جا بریدم و شاید کس دیگه راهم نداد! لطفا از گناه بگید گناه چطور ما را میکشه! چرا نماز خوبه و گناه بده! به نظرم جایگاه شریعت توی اسلام درست باز نشده و علما و حتی عرفا نتونستن جایگاه شریعت و ارتباطش با انسان را درست بیان کنند! وگرنه ما باید توی نماز از شوق به ملکوت میرفتیم و توی هر گناه میمردیم. ولی الان برای من انگار گناهم و نمازم یکی شده! لطفا ته صحبتتون اگه کتابی که درست و عرفانی راجع به گناه حرف زده باشه برامون بگین ببخشی دسوالم طولانی شد و خدا را شکر که امثال شما وجود دارند و قایل دسترسی اند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان متوجه جایگاه وجودی خود در نزد خود و متوجه جایگاه وجودی خود در عوالم مختلف هستی بشود، بخصوص از طریق معرفت نفس؛ مییابد چه اندازه می تواند در عوالم نورانی و کیفی حاضر شود و شریعت الهی و احکام دینی راههایی هستند تا انسان را به سوی آن عوالم نورانی سیر دهند و از این جهت گناه، ظلم بزرگی است به خود انسان که انسان را تا ابد از آن نوع حضور محروم میکند و بزرگان دین در همین رابطه جایگاه عبادات را تعیین میکنند مانند کتاب «آداب الصلواه» از حضرت امام خمینی و کتاب «راز نماز» از آیت الله جوادی. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. استاد حکم قران سوزی چیه؟ ایا کفاره داره در صورت توبه خدا میبخشه؟ اینایی که تو سوئد این کار رو کردن راه توبه و جبران واسشون هست؟ میتونن جبران کنند؟ ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد باید فقهای محترم نظر بدهند. خوب است از زاویه دیگر به سؤال و جواب شماره 35703 رجوع فرمایید. موفق باشید
صلوات بر پیامبر و سلام و درود به شما. سوال کردن که شما محبوبیت ندارید میخام بگم که مردان الهی همواره در راه تبلیغ دین مورد نیش و کنایه دشمنان بوده اند و مادامی که حضرتعالی پشتیبان و حامی حاکم ستمگر و ویرانگر کشور و ملت نباشید در دل ما جای دارید و کتابهای شما زینت دهنده کتابخانه ما و مطالعه آن باعث نورانیت دل و روح ماست. اما در استانه هفته دولت مطلبی از امام عزیزمان را دیدم که خطاب به حاکم فعلی فرمودن ولی متاسفانه گوش نکردن و الان رسیدیم به وضعیت فعلی که فساد و بی عدالتی جامعه اسلامی را فراگرفته و به جایی رسیدیم که پول نفتمان با اجازه آمریکا در عمان بلوکه شده و باید با اجازه شیطان جهانخوار!!! خرج کنیم. بیانات امام خمینی در دیدار با هفته دول 1362 یکی از انگیزه هایی که دیکتاتوری پیش می آورد این است که دیکتاتورها می بینند ملت همراهشان نیست، اعمال دیکتاتوری می کنند. یکی از انگیزه هاست البته، انگیزه های دیگر هم دارد. چنانچه ملت ها همراه دولت باشند، وجهی پیدا نمی کند که دیکتاتوری بکنند با ملت خودشان، مجهز می شوند برای کسانی که به آنها حمله می کنند. وقتی که ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده کند و بدوشد ملت را، دیکتاتوری پیش می آید. به مناسبت هفته دولت، صبح روز هفتم شهریور 1362 اعضای هیئت دولت به همراه رئیس جمهور و نخست وزیر وقت با حضرت امام در جماران دیدار کردند. امام در این دیدار با تشریح انگیزه حضور مردم در انقلاب، لزوم خدمت مسئولان به مردم را یادآور شدند. متن کامل سخنان امام و توصیه های ایشان در ذیل آمده است: بسم الله الرحمن الرحیم موقعیت جمهوری اسلامی در دنیا در این «هفته دولت»، ما تلخی ها و شیرینی ها داشتیم. تلخی ها از دست دادن چند نفر اشخاص متعهد که قبل از هفته، مرحوم «عراقی» بود که من مرحوم عراقی را از آن اولی که نهضت شروع شد و تماس با ما داشتند، می شناختم و انصافاً مردی بود که عمرش را صرف خدمت به اسلام کرد. و در این هفته هم که مرحوم آقای «رجایی» که همه می دانید چقدر مرد متعهدی و خدمتگزاری بود، و واقعاً معلم اخلاق بود به اعمال خودش. و همین طور آقای «باهنر» که مرد دانشمند متعهد و معلمی بود. این اسباب تأسف و تأثر ماست و شما. و این تلخی است که خوب، غیر از این هم ما در این طول مدت داشتیم. و شیرینی و شیرینی ها آنچه بحمد الله در این هفته که «هفته دولت» است و واقعاً باید هفته دولت حساب کرد. دولت و هر چه وابسته به اوست و ارتش و سپاه و همه اینها جای خودشان را در دنیا باز کرده اند. یعنی، دنیا امروز روی این جمهوری و روی دولت جمهوری و روی رئیس جمهور این کشور و روی مجلس و همه ارگان های دیگر حساب باز کرده است. آنهایی که تا کنون در کمین بودند که این دولت در بین خودشان یک چیزهایی واقع می شود و مردم هم اینها را قبول ندارند و بعد از یکی دو ماه قضیه تمام است، و صدام هم روی همین زمینه بازی اش دادند، الآن چند سال است گذشته است و آنها باز در خارج نشسته اند و منتظرند به اینکه کسانی برایشان کار بکنند و آنها بیایند بهره برداری کنند. و بحمد الله الآن دولت استقرار پیدا کرده است و کشور ما یک کشور مستقر مستقلی، آزادی است. و من امیدوارم که بیشتر از این، رو به استقلال و آزادی و جهات دیگر برود. اسلامیت انقلاب، انگیزه حضور مردم در صحنه ها و مهم همین معناست که کراراً من عرض کرده ام، این است که جمهوری چون اسلامی است و ملت اسلامی هستند، مسلم هستند، مادامی که دولت و رئیس جمهور و رئیس مجلس و مجلس و قوای قضائیه و ارتش و پاسدار و همه، رو به اسلام باشند این کشور اسلامی رو به آنهاست، و اساس همین است که برای خاطر اسلامی بودن از اول پیروزی حاصل شد. شما گمان نکنید که اگر یک انگیزه دیگری عرضه شده بود به این ملت، ملت مجتمع می شدند. برای اینکه ملت، ملت مسلمان است. وقتی که اسلام عرضه شد، خوب، تمام روحانیون، اکثر روحانیون، اکثر کسانی که در کار بودند تبلیغ کردند و مردم را به صحنه آوردند، و مردم هم خودشان با روی گشاده آمدند، و تا امروز هم تمام این فداکاریها، فداکاریهای روی اسلام است نه اینکه حساب دیگری دارد. مسأله ملیت هست، اما نه آن طوری که آقایان خیال می کنند که ما ملیت را بگیریم و کاری به اسلام نداشته باشیم، اول ملی باشیم و بعد اسلامی باشیم، نخیر، مسئله اسلامی بودن است که مردم را وادار کرد به اینکه جوان هایشان را بدهند و فریاد بزنند باز جنگ، این غیر از این چیزی نیست. همراه نبودن مردم با حکومتهای دیکتاتور و من کراراً به آقایان عرض کرده ام و حالا هم باز تکرار می کنم که خدمتگزار باشید به این ملتی که آن دست های خیانتکار را قطع کرد و این امانت را به شما سپرد. شما الآن امانت بزرگی از دست این ملت تحویل گرفتید و مقتضای امانتداری این است که آن را به طور شایسته حفظ کنید و به طور شایسته به نسل آینده و دولت های آینده تحویل بدهید، و مادامی که این طور باشید ملت پشت شماست، و مادامی که ملت همراه شما باشد هیچ آسیبی به شما و به کشور نمی رسد. یکی از انگیزه هایی که دیکتاتوری پیش می آورد این است که دیکتاتورها می بینند ملت همراهشان نیست، اعمال دیکتاتوری می کنند. یکی از انگیزه هاست البته، انگیزه های دیگر هم دارد. چنانچه ملت ها همراه دولت باشند، وجهی پیدا نمی کند که دیکتاتوری بکنند با ملت خودشان، مجهز می شوند برای کسانی که به آنها حمله می کنند. وقتی که ملت جدا باشد از دولت و دولت هم بخواهد از ملت استفاده کند و بدوشد ملت را، دیکتاتوری پیش می آید. در این رژیم های سابق شاهنشاهی وضع این طور بود که مردم حال گریز داشتند، و اینها می خواستند آنها را با فشار نگه دارند و از آنها بدوشند، از این جهت دیکتاتوری پیدا می شد. شاهش دیکتاتور بود و- عرض می کنم که- استاندارهایشان هم همین طور، و فرماندارهایش هم همین طور، و شهربانی اش هم همین طور، و همه شان، ارتش هم همین معنا بود. برای اینکه، اینها می دیدند که مردم با آنها همراه نیستند، آنها هم که می خواهند استفاده بکنند، مسأله هم استفاده بود، نه مسأله برای انگیزه انسانی بود، برای استفاده بود، از این جهت، این انگیزه دیکتاتوری می شد، تو سر مردم زدن می شد. آن روزی که شما احساس کردید که می خواهید فشار به مردم بیاورید بدانید که دیکتاتور دارید می شوید. بدانید که مردم معلوم می شود از شما رو برگردانده اند. مادامی که مردم هستند و کمک دارند به شما می کنند، شما اگر مردم نبودند نمی توانستید این جنگ را اداره بکنید، این شک ندارد. مردم اداره کردند، یعنی این سپاه مردمند، این بسیجی ها مردمند، ارتش هم امروز مردم است. اگر ارتش سابق بود همان طوری که خیال کرده بود صدام، خیالش به واقعیت می پیوست. برای اینکه، یک ارتشی بود که انگیزه اسلامی نداشت و انگیزه منافع شخصی داشت و به مجرد اینکه وارد می شدند آنها هم دست بر می داشتند. خوب، ما سابق دیدیم که وقتی که جنگ عمومی پیش آمد بدون اینکه با ما کار داشته باشند، آنها می خواستند از اینجا عبور کنند، هیچ هم کار به ما نداشتند، به مجرد اینکه اینها در سرحد وارد شدند، تمام ارتشی ها و ژاندارمری همه فرار کردند. و در تهران هم من خودم شاهد بودم که تهران هم چمدان ها را همین ارتشبدها و امثال اینها می بستند و از تهران فرار می کردند. کجا می خواستند بروند نمی دانم. و من دیدم که این سربازهایی که از توی سربازخانه ها آمده اند بیرون می گردند دنبال اینکه یک چیزی پیدا کنند بخورند. این برای این بود که، مردم همراه نبودند. مردم شکر می کردند که آمدند اینجا و رضا خان رفت. این یک واقعیت بود که ما شاهد بودیم این معنا را که شکر می کردند که خدا به آنها یک منتی گذاشته است که اجنبی ها، آنی که اجنبی بودند، از روسیه بود، از امریکا بود، از انگلستان بود، اینها آمدند و «پهلوی» رفت. وضع این طوری بود، چنانچه دیدید وقتی که محمد رضا هم رفت مردم ریختند و آن طور جشن بپا کردند، گویی که الآن سلطنت طلب ها در خارج همین دیشب هم می گفتند که همه ایران سلطنت طلبند، و اعلیحضرت رضای دوم «1» الآن محبوبیتی دارد که مردم همه با او هستند! خوب، اینها بگویند. و من اعتقادم این است که این رندها جمع شده اند دنبال این بچه که پول هایش را از جیبش درآورند. اینها می خواهند این را، پول هایی که پدر کذایش از مردم گرفته و حالا در بانک ها دست این است با این بهانه ها از او در آورند و بعد هم رهایش کنند برود سراغ کارش. و من صلاحش را می دانم برود سراغ تحصیل و برود سراغ یک کاسبی. بداند که دیگر این کارها گذشته است. مردم اگر چنانچه جمهوری اسلامی هم نباشد، دیگر سلطنت طلب نیستند، این شکی در کار نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به این نکته فکر کنید که به هر حال انقلاب اسلامی فرصتی است تاریخی، حال باید از خود بپرسیم چه نسبتی بین عملکرد ما و این فرصت تاریخی هست تا جدّیتر از آنچه هستیم باشیم؟
متفکران جهان مدرن مانند ویل دورانت خود را در احساس تاریخی خود جستجو میکردند، در آن حدّ که در تلاشهای خود روز و شب نداشتند. حال مائیم و اتفاقی که از طریق انقلاب اسلامی پیش روی ما قرار گرفته و ما را دعوت میکند تا متفکرانه نسبت به آن فکر کنیم، از آن جهت که وظیفه متفکر، درک زمان و توجه به ظرفیتهای پیش آمده است، در عین توجه به دردهای انباشته قرنها و دهههایی که به ارث بردهایم و البته برای عبور از آنها باید روحی دیگر به میان آید، روحی که چراغی باشد برافروختهشده از روحِ خلوتنشینی به نام حضرت روحالله «رضواناللهتعالیعلیه» تا در نتیجه تغییری در بنیان جان انسانها شکل بگیرد و تاریخ دیگری آغاز شود و آینده دیگری به میان آید، غیر از آیندهای که جهان مدرن مدّ نظر انسانها قرار داده بود، آیندهای که با آزادی و تفکر محقق میشود و انسانها با انتخاب خود متوجه زمان قدسیشان در تاریخ باشند، با خودآگاهی نسبت به بینظمیها و پریشانیها و پراکندهکاریهایی که ما را در بر گرفته و در عین حال با حضور در قلمرو تاریخی که با انقلاب اسلامی پیش آمده میتوان به خردی رسید که اشاره به آینده دیگری دارد، در عین ایمان و امید. موفق باشید
با سلام: از زندگی خود خسته شده ام از غوطه ور شدن در گناهان، گویا در باتلاقی فرو رفته ام که خروج از آن ممکن نیست هرچه توبه می کنم دوباره گناه می کنم، چه کنم؟ چگونه توبه کنم که دیگر برنگردم؟ چه کنم تا گناه طعم و لذتش را برایم از دست بدهد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از راز توبه و برکات آن حتی اگر چندین بار گناه کرده باشیم نباید غفلت کرد که چگونه جهان انسان را تغییر میدهد و افقی نورانی در مقابل انسان میگشاید. در این مورد خوب است به جواب سؤال شماره 35675 رجوع فرمایید. موفق باشید