باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه ضعفهایی داریم بحثی نیست؛ ولی چرا به قوتها و حضوری که در منطقه داریم نظر نمیشود؟ باید امثال آقای امید دانا موفقیتهای ما را بر شمارند؟ و خودمان متوجهی آنها نباشیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد حجاب، بیشتر باید خود مردم آرامآرام متوجهی عظمت حجاب بگردند. مجلس نهایتاً میتواند هنجارشکنی را به عنوان خلاف قانون وضع نماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد فکر نکردهام هرچند البته روایات خوبی جهت امر فوق در متون روایی خود داریم، ولی میتوانیم به این موضوع هم فکر کنیم که هر اندازه در مسیرِ موفقیت نظام اسلامی قدم برداریم، به همان اندازه زمینهی ظهور حضرت را فراهم کردهایم و حضرت را نسبت به موفقیتشان در امر ظهور، امیدوارتر نمودهایم. مولای ما منتظر بصیرتی هستند که مردم آن حضرت را درک کنند و تنها نگذارند و ما در ایجاد بصیرت و درک جایگاه تاریخیِ انقلاب اسلامی هنوز باید تلاشهای مستمری داشته باشیم تا مذهبیهای ما بتوانند جهانی فکر کنند و حضرت را در برنامهی جهانیشان یاری نمایند. موفق باشید
سلام علیکم: در یادداشت «براستی همه ما حاج قاسم هستیم»، اشاره به حس حضور تاریخی خدا از طریق انقلاب اسلامی کردید و فرمودید، شهید سلیمانی در بستر این نهضت غرق در اراده الهی بود. در کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی نیز در این باب مطالبی دارید و نوشته اید «مشکل امروز ما اين است که جوانان ما دارند عالَم ديني شان را از دست مي دهد و گرنه از من و شما بهتر مي توانند خدا را ثابت کنند، ولی با علم به وجود خدا، وارد عالَمی نشده اند که منجر به اُنس با خدا گردد و به همين جهت در عالَم خود جايگاهی براي احکام الهی نمي شناسند.» در ادامه هم تبیین فرمودید علت اینکه خیلی افراد نسبت به تک تک احکام دینی سوال کرده و یا ابهام برایشان ایجاد می شود، همین وارد نشدن و نشناختن عالَم دینی است. فکر می کنم و برداشتم این است که منظور حضرتعالی این بود که اگر ما سعه وجودی مان را از طریق الفت با ذات اقدس رب العالمین بالا ببریم و به عمق جهانی کاری که در پرتو انقلاب اسلامی در حال شکل گیری است بیندیشیم و خود را در طرح بزرگ تمدن سازی توحیدی حاضر ببینیم، صبر و بصیرت پیشه می کنیم و دیگر سختی ها و مشقت های این مسیر ما را زمین گیر و ابن السبیل نمی کند و آن وقت حتی عباداتی مثل نماز یومیه را هم از دین دید می بینیم که این نماز، به ما عظمت روحی می دهد تا در کلان پروژه تاریخ خود ثابت قدم و استوار بمانیم و به واقعیت این جمله امام راحل برسیم که عالَم محضر خداست. نمی دانم تا چه حد این برداشت من از سخنان حضرتعالی درست بوده اما بواقع نکات عمیق و قابل تدبر و حکمت آمیز در یادداشت تان درباره شهادت حاج قاسم سلیمانی بود و ان شاء الله باب تدبر برای همه ما به برکت خون این شهید عزیز، باز شود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است. احساسِ بودنِ حقیقی، نه به بودنِ مفهوم، بلکه در بودنِ تاریخی محقق میشود و انقلاب اسلامی عطای الهی است به بودنِ تاریخی که همیشه انسان اصیل به دنبال آن است. علی «علیهالسلام» مظهر کامل بودنِ تاریخیِ اسلاماند. عرایضی در این رابطه در بحث سورهی «نبأ» شد. متن درسگفتارِ آن را در زیر خدمتتان میفرستم. البته تنها یک جلسه در شرح مفادّ آن متن بحث شده. عمری باشد ادامه خواهد یافت. موفق باشید
تعیّن تاریخی نباء عظیم
باسمه تعالی
در راستای به ظهور آمدن نباء عظیم که یوم الفصلی است وعده داده شده در تحقق شخصی که مصداق «وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً» است می توان گفت:
۱. انسان با نظر به «بودن»اش، حقیقت را در بستر تقدیرِ تاریخ احساس میکند، از آن جهت که «حقیقت» در افق زمان و تاریخ، در شخصیتی متعین فهمیده میشود.
۲. «بودنِ» انسان در گرو فهم «وجود» است تا با این فهم، انسان مانند سایر موجودات صرفاً در درون جهان قرار نگیرد بلکه چون فهمی از وجود دارد، در میان آینده و گذشته و آزاد از زمان، خود را احساس میکند و بر این اساس، یعنی بر اساسِ فهم «وجود»، موجودات از حیث وجودشان در افقِ فهم انسان به حضور در میآیند و معنا میشوند. یعنی انسان کامل جایگاه هر چیزی را به معنای واقعیاش درک میکند.
۳. وقتی انسان خود را در تاریخی که به ارادهی الهی ظهور آمده، احساس کند، با نظر با وجه وجودی خود به موجودات، گشوده میشود. نحوهی گشودگی و برونخویشیِ انسان اصیل، وجهی از همان ساختارِ در جهانبودنِ آن است.
۴. بودنِ در زمان و تاریخِ خود، بودنی است غیر ذهنی که میتوانیم خود را بیش از آنکه بفهمیم، حسّ کنیم. این است معنای «كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِي ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّه عَلَيْهِ التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَار» اكثر عبادت اباذر تفكر و عبرت گيرى بوده.
۵. انسان، موجودی است که باید در همان نحوهی واقعیت و وجودش، عین رویآورندگی باشد. بودنِ انسان اساساً چیزی جز رویآورندهبودن نیست، وجودی که عین گشودگی است و به همین جهت، هویت اش تعلقی است. «ماهِيتُهُ انِيتُهُ»، چيستى او همان هستى اوست و در این رابطه پرسش از آنکه انسان چیست، پرسش بی ربطی است.
۶. انسان اصیل در عین آنکه یک فرد است، به وسعت هستی است و درعین آنکه متناهی است، مطلق است به جهت مقام فهم «وجود و بودن» خویش. این انسان از حیث وجودش سر و کارش از یک طرف با وجودِ خویش است و از طرف دیگر با تمام عالم وجود سر و کار و رابطه دارد.
۷. گشودگی انسان اصیل، ایجاب میکند تا همواره با امکانهای بودن خویش و به تبع آن، با انحاء اتمام نا پذیر مواجهه با موجودات، روبرو باشد.
۸. اگر انسان خود را تنها یکی از موجوداتِ عالم بفهمد، غیر اصیل است ولی انسان اصیل باشد، بودن خود را در خواهد یافت و آن را مصممانه بر عهده خواهد گرفت.
۹. آیندهی آغازین و اصیل، حرکت به سوی خود است؛ به سوی خودی که عین ربط به بیکرانه وجود است برای تعالی یافتن.
۱۰. این که انسان با موجود نسبت برقرار کند و موجود بما هو موجود را تجربه کند، به جهت آن است که وجود به او عطا شده. و گرنه خود را یک وجود بیگانه از سایر موجودات میفهمد.
۱۱. رویداد های تاریخی در بستر اسلامی که شروع شد، انسان اصیل، خود را به واسطهی روشنیگاه های وجود احساس می کند، اساسا به واسطهی رویدادهای تاریخی است که انسان و حقیقت در تعلّق متقابل یکدیگر قرار میگیرند. به همان معنایی که علی علیه السلام از طریق اسلام با حقیقت روبرو شدند و آن را در صحنه های نبرد دنبال کردند.
۱۲. انسان با آن گشوده شدن نسبت به انوار الهی در پرتو رخدادهای توحیدی به دست میآید.
۱۳. تاریخ هستی، همان تاریخ فرستادنها و حوالت هستی است که موجودات را به نحوی آشکار و در عین حال پنهان میدارد.
۱۴. تاریخِ حقیقی، حال است. حال، آینده است از آن جهت که حال، چیزی است که انتظارِ وقوع لوازم تاریخ جدید را میکشد. آیا این همان بودن نیست که ذاتی است همواره در حال، آن چیزی که در برابر ما، منتظر ما است؟ همان آیندهای است که به درستی اندیشه شده.
۱۵. وقتی انسان عین نسبت با وجود باشد، وجود، صرفاً خود را در چنین نسبتی آشکار میسازد که همان حضور یافتن است که تعلّق متقابل میان انسان و خدا است.
۱۶. هستی یا وجود به مثابهی رویداد، همواره ارتباطی متقابل میان انسان و وجود را بر قرار میکند و وجود به مثابهی رویداد، همواره در پیوند با انسان است که همان «کلّ یومٍ هو فی شأن» است. یعنی تاریخ توحیدی ظرفیت رابطهی متقابل بین خدا و ظرفیت تاریخی انسان است.
۱۷. احساسِ «بودن»، در مواجههی با حق، در تاریخ، یعنی خود را به صورت اصیل احساسکردن است و این نوع «بودن» همان رویداد مواجهه با جنبهی وجودی هر موجود است و در این حالت، انسان بر عکس سایر موجودات، وجودش عین گشودگی خواهد بود که این، در واقع همان «هویت تعلقی» انسان میباشد. انسان در این حالت در زمان نیست، بلکه ماورای زمان، عین گشودگی با موجودات است و به موجودات، مجال میدهد تا در نسبت با زمان خاصشان آشکار شوند. معنای فراتاریخیِ اولیای الهی را باید در این نحوه بودن جستجو کرد.
۱۸. هویت تعلقیِ انسان یعنی در عینِ ربطبودن با کلّ هستی. این یعنی جمع بین تناهی و نامتناهی که در اولیای الهی محقق میشود.
۱۹. انسان از موطن «بودن»ِ خود در مقام نظر به رویدادهای تاریخی در فهمِ وجود قرار میگیرد و از این حیث، بر تمام موجودات تقدم مییابد. این نوع «بودن»، احساسِ انسان است نسبت به خود در بیکرانگیِ با وجود، نه موجودی در میان موجودات.
۲۰. انسان با فهمِ «بودن»ِ خود، فهمندهی وجود است و با بودنِ صرف خویش مواجه میشود و این همان راز گشودگی انسان است یعنی درکِ اتحاد با خویشتن که منجر به درک وجودی همهی موجودات میشود و همهی عالَم را نزد خود احساس میکند به همان معنایی که مولایمان علی «علیهالسلام» میفرمایند:
اتَزْعَمُ انَّكَ جِرْمٌ صَغيرٌ وَ فيِكَ انْطَوَى الْعالَمُ الاكْبَر
تو مى پندارى كه همين جسم كوچك هستى، در حالى كه جهان بزرگى در نهاد تو پنهان است.
با اینهمه، انسانِ اصیل نمیتواند وجود خود را به صورت تامّ و تمام تجربه کند. زیرا ذاتاً همواره در مقام «امکان» است یعنی بیشتر از آنچه واقع شده است میباشد و همین امر موجب میشود تا احساسِ «بودن» در عینِ حضور بیکرانهی «وجود» را در خود احساس کند.
۲۱. آنچه آینده است، در اصل همان امکان است که به سوی انسان اصیل که با «بودن»ِ خود بهسر میبرد، میآید، وقتی که او گشودگی خویش را حفظ کرده باشد. پیشروی انسان در آینده به معنای بازگشتِ او به سوی خود است، به معنای آنچه همواره از پیش بوده است.
۲۲. انسانِ اصیل در «حال» قرار میگیرد و میتواند با موجودات، مواجه شود، به واسطهی رابطهی آینده و گذشته. و لذا نحوهی ارتباط آیندهبودگی و «حال» را در وحدتشان نشان میدهد.
۲۳. انسان اصیل در مواجهه با موجودات باید خود را در حدّ مطلقِ گشودگی دریافته باشد و این دریافت، همان حرکتی است که در نخست از آینده در مواجه با نهائیترین امکان، آغاز میشود و به سوی «بودگی» میرود.
۲۴. انسان اصیل که خود را در گشودگی نسبت به همه چیز مییابد، به اطلاقی میرسد که در آن اطلاق، دیگر خود را به واسطهی موجودات درون جهان نمیفهمد. بلکه «بودن» خویش را در خود جهان احساس میکند.
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخنان سخت بیتفاوت و سرد نسبت به قلبهای جریحهدارِ این ملت ازشهادت آن سردار بزرگ که از آن سلبریتی که عملاً زبان دشمنان آن ملت شد؛ جانِ هر واقعیتی را به درد میآورد که از جمله فرزند شهید دوران مقدس آقای حسین قدیانی است. قلم آقای قدیانی حکایت از جانِ آتشگرفتهای است از دست این سلبریتیهایی که اینهمه جفا به ملت را نمیبینند و گویا در بستر عزاداریِ فریبکارانهی ترامپ برای بعضی از مردم ما در حال عزاداریند. قلم آقای حسین قدیانی، قلمِ غضب است در بستر غیرت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در خواب و در قیامت، ملکات باقی میمانند و نه محفوظات. ۲. به هر حال در آن حالت به این صورت برای جناب آقای قوچانی ملکین ظهور کرده است. شاید در برزخِ اصلی بیشتر ظهورِ حقایق قلبی به میان آید 3- باید به حقیقت آن سخنها توجه کرد و با انسانها مدارا نمود. در ضمن جزوهای در رابطه با «سیاحت غرب» بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی تقدیرات الهی که برای هرکس مقدّر شده است، فکر کنید. مستقرشدن در تقدیر الهی، همان بهشت انسان میشود و مقایسه با تقدیرات بقیه، آن بهشت تبدیل به جهنم میگردد. راه زندگی صحیح با خدا، راضیبودن به تقدیر حضرت حق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره انسان با انسان، انسان میشود. تنهایی به خودیِ خود خوب نیست مگر در مواردی که باید تنها بود ولی نباید از اجتماع مؤمنین و دوستان فرار کرد. مؤمن باید اهل الفت باشد. ۲. نمیدانم. زیرا بالاخره لعنکردنِ بدان، جایگاه قرآنی دارد. در آیه ۱۵۹ سوره بقره میفرماید: «ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدی من بعد ما بیناه للناس فی الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللعنون» آنهایی که آنچه ما نازل کردیم از بینات و هدایت کتمان می کنند پس از آن که بیان کردیم آن را برای مردم در کتاب. این کتمان کننده ها مورد لعن خدای متعال است و آن ها لعن کنندگان لعن می کنند. دقت در متن، ابتدای آیه کتمان ما انزل الله است، انتهای آیه این افراد مورد لعن و نفرین خدا و بندگان خداست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید در این مورد کتابهای آقای دکتر موسی نجفی و آقای دکترموسی حقّانی کتابهای قابل اعتمادی باشد. در ضمن در این مورد میتوانید با حجتالاسلام آقای کاظمی به شمارهی ۰۹۱۳۲۹۴۳۷۴۹ مشورت کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده کتاب «آشتی با خدا» را برای آن تنظیم کردم تا با افراد همچون جنابعالی آن موضوعات را در میان بگذارم. فکر میکنم بد نیست سری به آن کتاب بزنید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در آموزههای دینی در مورد خودکشی مطرح است غفلت از رحمت الهی است که موجب یأس از ادامهی زندگی میگردد. در این رابطه در چند قسمت اول کتاب «آشتی با خدا» عرایضی شده است و کسانی که در خودکشی ناموفق بودهاند نیز باید به این موضوع فکر کنند؛ چرا آرزوهایی را برای خود برجسته و با اهمیت کردهاند که با عدم دستیابی به آنها، احساس میکنند در زندگی شکست خوردهاند و زندهبودن خود را به چیزی نمیگیرند؟ در حالیکه رحمت الهی وسعت دارد و راههای دیگری برای زندگی هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر سعی بفرمایید خداگاهیِ خود را نسبت به هر امری محفوظ بدارید، بعد از مدتی متوجه میشوید در این مسیر که قرار گرفتهاید، بیشتر با توهّماتتان زندگی کردهاید و نه با واقعیات، در حالیکه ما را گریزی از واقعیات نیست. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» تا حدّی به تفصیل موضوع برسید، إنشاءاللّه. موفق باشید
سلام وعرض ادب: بنده با یک گره ذهنی روبرو هستم چرا باید شکرگزار وجودمان باشیم در صورتی که وقتی نبودیم نیازی به نعمت وجود نداشتیم که حالا با موجود شدن شاکر باشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» عرایضی شده مبتنی بر اینکه وجود ما برای ما نعمت است و بستر رسیدن به کمالاتی است که در بستر همین «وجود» ظهور میکند و از این جهت این عطا را که همان وجود خودمان است باید پاس بداریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کربلا را عشق است حتی اگر با واکسن زدن به دیار باقی بشتابیم. دقیقاً بنده تنها به جهت تبعیت از مقام معظم رهبری و برای آنکه بهانهای برای سفر به کربلا برای بهانهگیرها نباشد؛ آری! رفتم و هر دو دوز واکسن را زدم، علی الله. ما را و حسین، و لا غیر.
هست از هر مذهبی آگاهیم
اللّه اللّه من حسین اللهیم
بندهی کس نیستم تا زندهام
او خدای من، من او را بندهام
نی شناسای نبیم نی ولی
من حسینی میشناسم بن علی
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع نفس، مباحث بسیار ارزشمندی شده است تا انسان به بهترین نحوه از نمازگزاری نائل شود. مثل کتاب «آداب الصلواة» که حضرت امام تألیف نمودند. بحث، در بهترین نحوه حضور در محضر حضرت حق است که در آخرالزمان بهترین حضور، حضورِ محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» میباشد و نماز، حضور در محضر حق است با افقی که حضرت محمد «صلواتالله علیهوآله» به نور الهی به میان آوردهاند. آری! بالاخره قبض و بسط در صحنه است. «آنقدر ای دل که توانی بکوش / گرچه بهشتش نه به کوشش دهند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان هر اندازه در مسیر شریعت الهی بیشتر جلو برود بهتر و بهتر مییابد که اگر توفیق الهی در امور خیر و عبادات حضرت حق برایش نباشد، دلِ او را شیطان در اختیار میگیرد. لذا در مسیر شریعت است که به مرور و آرامآرام انسان احساس میکند خداوند قدم به قدم خود را و نقش خود را به ما نشان میدهد و قدم به قدم خودبینیِ خود را از ما میستاند. به نگاه جناب فیض کاشانی در این امر نظر کنید که میگوید:
دل از من بردى اى دلبر به فن، آهسته آهسته
تهى کردى مرا از خويشتن آهسته آهسته
کشى جان را بنزد خود ز تابى کافکنى در دل
بسان آنکه مى تابد رسن آهسته آهسته
ترا مقصود آن باشد که قربان رهت گردم
ربائى دل که گيرى جان ز من آهسته آهسته
چو عشقت در دلم جا کرد و شهر دل گرفت از من
مرا آزاد کرد از بودِ من آهسته آهسته
به عشقت دل نهادم زين جهان آسوده گرديدم
گسستم رشته جان را ز تن آهسته آهسته
ز بس گشتم خيال تو، تو گشتم پاى تا سر من
تو آمد رفته رفته، رفت من آهسته آهسته
سپردم جان و دل نزد تو و خود از ميان رفتم
کشيدم پاى از کوى تو من آهسته آهسته
جهان پر شد ز حرف (فيض) و رنديهاى پنهانش
شدم افسانهی هر انجمن آهسته آهسته
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً چون مسئلهای که میفرمایید برای مقام معظم رهبری و جریانهای فرهنگی اصلی نظام بسیار جدّی است، بنا ندارند مثل سایر کشورها تسلیم شوند، ولی باید حکیمانه عمل کرد تا در این موضوع، دو جبههی موافق و مخالف پیش نیاید و کارها از طریق همین دولتها جلو برود. این ها از جمله تنگ نا های تاریخی ما است که باید طی فرایندی از آن ها عبور کرد. مثل این که ابتدا بحث جهش تولید را پیش کشیدند و امسال بحث موانع تولید را به میان آوردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ای کاش یک لحظه از شهداء و راهی که گشودهاند، غفلت نکنیم. ۲.
عرایضی در این رابطه در آیات اولیهی سورهی فاطر شده است. خوب است به فایل صوتی آن رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صلهی رحم، خوشبینی و خوشرویی، صدق و تواضع و توبه و حلالیت طلبیدن از ذویالحقوق کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقهی انسان اگر از ابزاری به نام بدن آزاد شد و به سعهی وجودی خود رسید که در همهی عوالم حاضر است، از آن به بعد هرچیزی را در خود مییابد بدون آنکه نیاز به اعضاء داشته باشد. مثل آنکه ما در خواب چیزهایی را رؤیت میکنیم و گمان میکنیم با چشممان در حال دیدن آن هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور همان آیهی اول است ولی آیت اللّه قاضی توصیه فرموده بودند هر سه آیه خوانده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید دینی را متذکر بشر گرفتار نیهیلیسم شد که احساس کند از آن پوچی نجات پیدا میکند و راهِ امام شهدا و شهدای عزیز چنین راهی است و راز علاقهای اینچنین شدید نسبت به سیرهی شهدا توسط مقام معظم رهبری نیز در همین رابطه میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به طور پراکنده عرایضی شده است بهخصوص در بحث «انقلاب_اسلامی_و_جهان_گمشده» که در کانال @esharat میتوانید آن را دنبال کنید. ۲. فرق نمیکند بالاخره موسیقی نیز به عنوان صوت زیبا با انسانها حرف دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده متوجهی نکات خوبی شدهاید و پیشنهاد بنده آن است که تمام هفت جلسهی بحث «با دعا در آغوش خدا» که بجز جلسهی پنجم آن، بقیه بر روی سایت هست را مطالعه فرمایید. انشاءالله جلسهی پنجم نیز با ویرایش جدید در اسرع وقت در معرض دید کاربران قرار میگیرد. موفق باشید