باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صلهی رحم، خوش خُلقی، تواضع و صداقت راهگشا هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اموری مثل صلهی رحم، خوشبینی و خوشرویی، صدق و تواضع و توبه و حلالیت طلبیدن از ذویالحقوق کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خارج از موضوع خاصی که میفرمایید به عنوان یک بحث علمی بنده شخصیت استاد یزدانپناه را شخصیتی عمیق و استاددیده میشناسم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مستند «روزگار ابراهیم» که روایتی بود از زندگی شهید مصطفی صدرزاده را بعد از آنکه شما تذکر دادید دیدم. قصهی «بودنی» بود که ما نیز میتوانیم احساسِ «حقالیقینی» را کم و زیاد در خود احساس کنیم که در این زمانه گویا این تنها معنای بودنی است که میتوانیم خود را در آن پیدا کنیم و بپذیریم. آری! همانطور که انقلاب اسلامی همچون موجودی زنده مراحلی را به سوی بلوغ دارد، نسبت ما نیز با این ودیعهی الهی مناسب حضور تاریخیاش در مراحل گوناگون به یک معنا متفاوت میشود و قصهی حضور در دفاع از حریم اهلالبیت «علیهمالسلام» یکی از آن مراحل بود و هست. مرحلهای که عرش، آری! عرش را در مقابل ما گشود و عدهای همچون مصطفی صدرزاده سر از پا نشناختند و قدم در آن راه گشوده نهادند. و امروز یک ندا به وسعت سینهی شهدای مدافع حرم باید بگشاییم، وگرنه از آن حضور عرشی عقب میافتیم. ما در باطن حرکات امثال حاج قاسم و پیرو آن شهید صدرزاده معنایی را یافتیم بزرگ تر از همهی آنچه تا حال از کربلا فهمیده بودیم. چه موقع ما میدانستیم کربلا یعنی محبت و محبت و یگانگی؟ در اینجا اوج آنچه در دفاع مقدس یافته بودیم، تجربه شد. در جهانی بسیار بزرگتر از جهانی که با اشگهای خود آن را شناخته بودیم. اشگهایی که به بزرگی همهی عالم بود. به همین جهت برای شهید صدرزاده برگشت از سوریه یعنی برگشت از آن جهانی که از همهی عالم بزرگتر است، و این ممکن نبود. و اینکه رفیق او میگوید: «زیادی مهربان بود»؛ رازِ رجوع او بود به حقیقت و شناختی که از حقیقت داشت و اگر پرتوی از آن را در کسی میدید به او عشق میورزید و این یعنی گشوده شدن در آغوش خدا. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. یا ۷۰ مرتبه حمد و یا ۷۰ مرتبه آیات سُخره. لازم نیست جمع آنها انجام شود. ۲. إنشاءاللّه آن خوابها جزو مبشرات است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. در این رابطه مباحثی که اخیراً در رابطه با «انقلاب اسلامی، جهانی بین دو جهان» شروع شده است، إنشاءاللّه با ادامهی آن مباحث، این موضوع کمی از اجمال به در خواهد آمد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور که میفرمایید مفادّ منشور بهار چیزی جز همان آرمانهای انقلاب اسلامی نیست. ولی آیا تیمی که میخواهند آن را اجرا کنند، بصیرت و حکمت لازم را دارا هستند؟ ۲. به نظر بنده کاملاً صحیح می فرمایید و إنشاءاللّه ما برای آیندهی نظام اجرایی شخصیتهایی را خواهیم داشت که امیدبستن به آنها موجب ناکامیمان نخواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در زمان ما بحث از این قرار بود که رقابت شاهپور غلامرضا پهلوی و جناب تختی، کار را به قتل تختی کشاند. زیرا از نظر شخصیت، جناب تختی بسیار مورد توجه مردم بود. به عنوان مثال در صحنهای که شاپور غلامرضا در ورزشگاهی بوده و وقتی حضور او اعلام می شود جمعیت حاضر واکنش استقبالی نشان نمی دهند ولی تا غلامرضا تختی که از سال های قهرمانی فاصله گرفته بود برای تماشا پا به سالن می گذارد جمعیت یک صدا او را تشویق می کنند به حدی که غلامرضا پهلوی ناگزیر از ترک سالن می شود. گوینده بار دیگر نام شاهپور غلامرضا را می آورد اما مردم فریاد می زنند غلامرضای تختی.
حتی وقتی روزنامههای رژیم، خبر خودکشی تختی را اعلام کردند، روزنامهی «توفیق» نوشت: «تختی را خودکشی کردند». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برعکس، باید با حضور در نظام الهی هر قدمی که برمیداریم جایی برای آنکه حضرت حق وکالت ما را بر عهده بگیرد و بهتر از ما کار را به ثمر برسانند؛ بگذاریم. آری! با توکل زانوی اُشتر ببند، یعنی در همان کار هم، جای خدا را باز نگه دار. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای یزدانپناه کتاب مستقلی در شرح کتاب «مصباح الهدایه» حضرت امام دارند و اساساً برای فهم کتب عرفانی باید به «فصوص الحکم» محیالدین رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آمدن کودک در محیط خانه با خودش فرشتههایی را همراه میآورد و موجب تعادلِ بهتر انسان میشود حتی جهت ارتباط با سایر انسانها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان خدا را فراموش کرد متوجهی اتصالِ وجودی خود به حضرت حق و عبودیت خود نخواهد بود و این به معنای فراموشی خود است چون حقیقت خود را فراموش کرده است.
سلام: من دختر ٢٩ سالهای هستم که دغدغههای اجتماعی مختلفی دارم. به عنوان مثال از ماه رمضان ۳ سال پیش تاکنون مساله محیط زیست و دینداری و ارتباط خیلی نزدیک اینها و غفلت خیلی زیاد ما توجهم رو جلب کرده، و در حد توان در مسیر تغییر سبک زندگی خودم و آگاهسازی و فرهنگسازی این موضوع تلاش میکنم. این روزها اما مسالهی زنان که همیشه گوشهی ذهنم بوده، خیلی برام جدیتر شده. مخصوصا اینکه در شرف ازدواج هستم، و بعد از حدود ۱۰ سال که خواستگاران زیادی داشتم، حدود ۳ ماه هست که با یکی از خواستگارانم تا حد زیادی پیش رفتهایم و در شرف ازدواج هستیم، و خدا رو شکر از جنبههای دینی و اخلاقی و خانوادگی کفویت زیادی داریم و عشق و احساس زیادی هم بینمان شکل گرفته. در این سالها از فعالین مسائل زنان زیاد شنیده بودم که بخاطر ضعف قوانین ایران در برخورد با زنان و بطور خاص در زندگی مشترک و ظلمها و آسیبهایی که در مسیرهای قانونی به زنان میشه، شروط ضمن عقد رو جدی بگیرید و ۶ شرط، حق طلاق، حق مسکن، حق تحصیل، حق اشتغال، حق خروج از کشور و حق حضانت رو حتما به عنوان وکالت در ابتدای ازدواج بگیرید. و من هم بعد از مدتی آشنایی، موضوع رو با طرف مقابلم مطرح کردم، و در ابتدا ایشون پذیرفتن، اما الان احساس خوبی به این موضوع ندارن و کمی دچار تردید و نگرانی شدن. ضمن اینکه گرفتن این حقوق، «مهریه» رو هم تحتالشعاع قرار میده. شاید حداقل ۳ هفتهای میشه که دارم راجع به این موضوعات تحقیق و پرس و جو و تفکر و مطالعه میکنم، و متاسفانه هنوز درماندهام. نه متوجه فلسفهی مهریه میشوم، و نه اینهمه آزار زنان توسط برخی از مردان رو قابل چشمپوشی میدونم. دوست دارم واقعا نگاه درستی به این مسائل داشته باشم و مطمئن و خوب جلو برم و حتی بتونم الگو باشم برای دیگران و فرهنگسازی کنیم در این زمینه هم، اما فعلا توی کار خودمون موندیم. نمیفهمم اگر مهریه صرفا یه هدیه هست، چرا اینهمه عندالمطالبه داره و حتی قبل از تقسیم ارث از مال جدا میشه؟! حتی چرا این هدیه یک طرفه هست و فقط برای زن هست؟! آیا ربطی به بکارت زن و رابطهی جنسی داره که موقع عقد و دوشیزگی اگر کسی بخواد جدا بشه نصف میشه؟ آیا این درسته که برخی میگن یه پشتوانهی اقتصادی هست برای زن به جبران نصف بودن ارث و حتی اینکه در زمان بارداری و بچهداری زن نمیتونه مثل مرد کار اقتصادی انجام بده؟ اصلا کی باید میزان مهریه رو مشخص کنه؟ درسته که دختر و پسر خودشون راجع بهش صحبت کنن (چون برای من حس خوبی نداره که بخوام مبلغی مشخص کنم)؟ چرا در روایتی گفته شده زن نیکو کسی هست که مهریهاش کمتر باشه؟ مهریهی حضرت زهرا به زمان ما گویا چیزی در حدود ۲۵ سکه بوده، که حدود ۳۰۰ میلیون میشه. اینکه میگن عُرف اون رو مشخص میکنه واقعا یعنی چی؟! چون الان عرف خانوادهی ما حدود ۲-۳ میلیارد هست (بین ۲۰۰-۳۰۰ تا سکه). و نگاهشون اینه که اگر روزی زن مجبور به جدایی شد، بتونه زندگیش رو خودش اداره کنه و نخواد دست از پا درازتر برگرده خونهی پدرش. یا حتی بخاطر قانون جدید مهریه و اینکه شاید در عمل سالیانه یک یا دو سکه پرداخت میشه، خیلیا دیگه اون رو بیارزش میدونن و اصرار دارن که اگر پسر ملکی داره، میتونه یه بخشیش رو به نام همسرش کنه به عنوان مهریه. الان جوری سردرگم شدم که نه میدونم تکلیفم با مهریه چیه و نه با شروط ضمن عقد که خانوادهها هم تقریبا حس خوبی بهش ندارن و همه میگن این صحبتا رو ابتدای ازدواج نکنید، درحالیکه در همین ابتدای ازدواج تمامی حقوق اولیهی زن ازش گرفته میشه و با حرف نزدن راجع بهش هم چیزی تغییر نمیکنه. دوست ندارم عشق و احساس خوبمون رو در ابتدای مسیر خراب کنیم، اما میخوام تکلیفم رو با زن بودنم و امنیت و عدالت و آرامش و آسایش خودم و همسر آیندم بدونم و تصمیمی بگیریم که به نفع همه باشه. واقعا ممنون میشم که راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله بسیار پیچیده و بغرنج است از آن جهت که ازدواجهای ما در سه حوزه فرهنگی گیر افتاده است. یکی در حوزه فرهنگیِ صدر اسلام با شرایط خاصی که زنان در آن فرهنگ داشتهاند و دیگر در حوزه فرهنگی خودمان و شرایطی که زنان در دل فرهنگ ایرانی و سنت ایرانی دارند و سوم در حوزه فرهنگیِ جهان جدید که ما از آن جدا نیستیم. و همین امر موجب اختلال در امر ازدواج شده است و همینطور که متوجه شدهاید با بعضی از این شروط ضمن عقد که بیشتر مربوط به این جهان و شرایط امروزین زنان و مردان نیست، کار مشکل و مشکلتر شده است و حرف در این مورد بسیار است. بخواهیم و نخواهیم هیچکدام از این شروط ضمن عقد، نه نقشی در استحکام خانواده دارند و نه نقشی در آنکه اگر زوجین نتوانند با همدیگر زندگی کنند، مانع جدایی میشود. از این جهت به نظر میآید نگاهِ واقعبینانه آن است که همان صفای اولیه را بدون این نوع شرطهای با بند و وصل و بدون مهریههای سنگین حفظ کنیم و هنرِ طرفین آن باشد که تلاش کنند معنای زندگی با همدیگر را درک نمایند و نیازشان نسبت به همدیگر را که هرکدام میتوانند نقش مکملّی داشته باشند؛ فهم کنند. عرایضی در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» شده است. موفق باشید
با سلام. من یک دختر ۱۴ساله هستم. مشکل اساسی در نماز دارم. یعنی از نظر من این دلایل کلیشه ای که برایمان از نماز امروزه میاورن. همه فرع است. نماز باید فلسفه و دلیل عظیم واصلی دیگر داشته باشد. چون خدا قطعا نماز را فقط برای تشکر از او نگذاشته این دلایل من را نمیتواند قانع کند. میخواهم بدانم شما که در کتاب بصیرت فاطمه گفتید حضرت زهرا (س) فرمودند وقتی ولایت جامعه از دست امام معصوم گرفته میشود بشریت هیچوقت دلیل نماز خواندن را نمیفهمد. پس شما چطور تونستید خودتان را قانع به خواندن نماز کنید؟ اگر میشود راهنماییم کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید خوب است بعد از مباحث «معرفت نفس» که روی سایت هست به شرح کتاب «آداب الصلواة» از حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید https://lobolmizan.ir/sound/674
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر کانال @matalebevijeh کانال های زیر نیز فعال هستندhttps://eitaa.com/joinchat/2809856099C3b4af1d5b8
https://eitaa.com/joinchat/2778398828Cfed1dac2b8
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده همانطور که مکرراً عرض کردهام این نحوه تقدیر را نوعی زندگی میدانم و این اتفاقی نیست و در همین رابطه در جزوهی «هویت قدسی زن و حضور در جهان گستردهی امروز» عرایضی شده است. در ضمن شرحی که بر «مناجات التّائبین» روی سایت هست، حضور در جهان کیفی را که در جزوهی مذکور متذکر آن شده، تا حدّی معلوم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه فرمایید که این سؤالات آنچنان کلّی است که جواب آنها چند کتاب است. پیشنهاد بنده آن است جهت شروع، کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست را دنبال فرمایید. موفق باشیدhttp://lobolmizan.ir/book/1383/
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ما در هر زمانی در سنتهایی که در آن قرار داریم میتوانیم مطابق آنها فعالیتهای فرهنگی داشته باشیم و در عین حال هر اندازه عمیقتر در معارف الهی ورود کنیم، بهتر میتوانیم به جامعهی خود کمک نماییم. لذا از این جهت نه بهکلّی از فعالیتهای اجتماعی، خود را جدا کنیم، و نه تماماً غرق فعالیتهای اجتماعی شویم و از عمقبخشیدن به معارف خود غافل گردیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید دین مسیح جهت تکمیل دین حضرت موسی «علیهالسلام» توسط حضرت عیسی «علیهالسلام» به میان آمد و به همین جهت مسیحیان دارای دو کتاب «عهد عتیق» و «عهد جدید» هستند. ۲. بهائیت یک حزب است با مزدورانی که در درون جهان اسلام برای مقابله با اسلام ساخته شده است. آن حرفها بهانه است. ۳. از این جهت که توحیدهای ادیان هندی قابل قبول است حرفی نیست. به گفتهی علامهی طباطبایی حرف در آن است که چون آن وحدت وجود، درست مطرح نشده، کارش در بسیاری موارد به شرک کشیده شد و عملاً آن عبادتی که موجب قرب إلی الله میشود، از صحنه خارج شد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ای کاش یک لحظه از شهداء و راهی که گشودهاند، غفلت نکنیم. ۲.
عرایضی در این رابطه در آیات اولیهی سورهی فاطر شده است. خوب است به فایل صوتی آن رجوع شود. موفق باشید
سلام علیکم استاد عزیز: رهبر انقلاب فرمودند سیلی سختتر در پاسخ به شهادت حاج قاسم، همون غلبه بر هیمنهی پوچ استکبار است. در این مورد یک مقدار توضیح میفرمایید؟ چرا حضرت آقا روی انتقام نظامی مثل این نوع از انتقام تاکید نمیکنند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انتقام نظامی را که نفی نکردند، ما را متذکر نمودند که سیلی سخت باید حالت نرمافزاری داشته باشد تا حیات فرهنگیِ استکبار از بین برود. در این رابطه یادداشتی شده است که در عین آنکه در بنر سایت هست، عیناً خدمتتان ارسال میشود. موفق باشید
حاج قاسم سلیمانی و ظهور صورت حقیقت نهفته در انقلاب اسلامی
باسمه تعالی
حضرت علی «علیهالسلام» صورتِ به ظهورآمدهی سرّ ولایت نبیّ اکرم «صلواتاللهعلیهوآله» است[1] و ائمهی معصومین «علیهمالسلام» نیز صورتهای حقایق نهفته و متنوع ولایت علی «علیهالسلام» هستند،- که در شرایط مختلف به ظهور آمدند- و زینب کبری «سلاماللهعلیها» به عنوان صورت حقیقت اسرارآمیز زهرای مرضیه «سلاماللهعلیها» می باشند، تا بشریت تا حدّی متوجهی اسرار نهفتهی اولیای الهی بشود.
در راستای به ظهور آمدن اسرار نهفتهای که در قلب اولیا همواره جاری می باشد و «پری روی تاب مستوری ندارد» است که می توان گفت:
انوار نهفتهای که بر قلب حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» اشراق شد و رهبر معظم انقلاب «حفظهالله» ذیل آن اشراق قرار گرفتند، شخصیت برجستهی حاج قاسم در ارتباط با آن عارفِ واصل و آن تابعِ صادق، به ظهور آمد تا همه متوجه شوند نسبت به آن رازی که بر قلب آن عارف واصل اشراق شد، بیگانه نیستند.
مواجهه مردم با آن شهید نشان داد که حاج قاسم را نمودِ رازی از شخصیت خود یافتند، زیرا او صورت نازلشده و ملموس حقیقتی بود که بر قلب حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» اشراق شد، تا انسانها معنای حضور تاریخیِ حقالیقینیِ خود را درک کنند و متوجه شوند چگونه ارادهی خداوند تمام وجود آنها را در برگرفته و حاج قاسم متذکر چنین حضوری بود که حضور همهی ما در آغوش ارادهی خداوندی است که بنا بر نفی استکبار دارد.
آری! به اندازهای که ما چشم بر افقِ آیندهی تاریخ انقلاب اسلامی بگشاییم عطایای الهی در این رابطه به سراغ ما میآید تا هر کدام سیلی سختی شویم جهت غلبهی نرمافزارگونهای در راستای نابودی هیمنهی پوچ استکبار. به همان معنایی که رهبر معظم انقلاب در رابطه با انتقامی که باید از استکبار نسبت به شهادت حاج قاسم سلیمانی گرفته شود، فرمودند: «سیلی سختتر عبارت است از غلبهی نرمافزاری بر هیمنهی پوچ استکبار؛ این سیلی سخت به آمریکا است که باید زده بشود. بایستی جوانان انقلابی ما و نخبگان مؤمن ما [با] همّت، این هیمنهی استکباری را بشکنند و این سیلی سخت را به آمریکا بزنند.»
السلام علیکم و رحمه الله و برکاته
[1] - پیامبر خدا می فرمایند: «يَا عَلِي! كُنْتَ مَعَ الْانْبِيَاءِ سِرّاً وَ مَعِيَ جَهْراً» اى على! تو با بقيه انبياء در باطن و سرّ آنها بودى و براى من در ظاهر هستى و در كنار من، و يا مىفرمايند: «لِكُلِّ نَبِيٍّ صَاحِبُ سِرٍّ وَ صَاحِبُ سِرّي عَلِيِبْنِ ابيطالِب» براى هر پيامبرى صاحب سرّى است و صاحب سرّ من علىبنابىطالب است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: کشف استعدادهای طبیعت یک بحث است که در روح بشر جدید به صورتی برجسته به صحنه آمده است و با ظهور حضرت، این نحوه ورود به عالَم بیشتر میشود. ولی اینکه امروزه با ساختن ماشینهای مهیب، نظام طبیعت را به هم میزنند، بحث دیگری است. به نظر میآید خداوند به بشر جدید استعدادهایی داده که میتواند امکانات نهفتهی عالم را کشف کند. شاید اگر کار را به اینصورت دنبال کنید در این مسیر قرار میگیرید که استعدادهای نهفتهی عالم را بیابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً همینطور است. به گفتهی رسول خدا «صلواتاللهعلیهواله»: «طوبی للغرباء» خوشا به حال آنهایی که بیسر و صدا در راستای تحقق توحید در بستر انقلاب اسلامی که در این تاریخ تعیّن توحید و اسلام است؛ در حال فعالیتاند. و به جهت سعهی وجودی که عطای الهی به آنان است، ملامتِ هیچ ملامتگری آنها را از راهی که انتخاب کردهاند، دلسرد و مأیوس نمیکند و دشمن هم از همین امر عصبانی است زیرا این عزیزان بر عکسِ روشنفکران مدعی در جهانی بیرون از جهان مدرنیته و ساز و برگهای آن، خود را حاضر کردهاند و معلوم است که عقل غربی اینان را نبیند ولی آنان را چه باک! زیرا با خدا معامله کردهاند تا خدا به مناسبات انسانهای این دوران برگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. موضوع از این قرار است که وقتی سالک طوری متوجهی حضور خداوند شد که ابتدا و انتهای آن حضور، همواره مدّ نظرش قرار میگیرد، در مقام حیرت وارد شده است که به اصطلاح میگویند حالت دایرهوار پیدا کرده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بهخصوص که رشتهی ریاضی از علوم پایه است. موفق باشید