باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید با مطالعهی کتاب «روح مجرد» از آیت اللّه حسینی تهرانی در رابطه با نظر مرحوم قاضی، راحتتر میتوانید در این موارد قضاوت داشته باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث کوتاهیهای ما در حفظ دین و حفظ حقوق اولیای الهی و گرفتارِ کفارهی آن شدن؛ یک بحث است، و بحث به صلیبرفتن حضرت مسیح «علیهالسلام» به گمان مسیحیان به جهت گناه اولیهی آدم؛ بحث دیگری است. بحث دوم است که عجیب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را باید از مرجع تقلید خود سؤال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اگر کسی قصد فساد داشته باشد و سعیاش آن باشد در صدای خود به اصطلاح عشوه بیاید، حکمش فرق میکند. ولی اگر کسی صرفاً صدای خوبی دارد، آیا ما به جهت فسقِ طرف میتوانیم بگوییم آن صدا بد است؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح، إنشاءاللّه آرامآرام آن اذکار را تحمل خواهد کرد و آن فشاری که موجب مشکلات در خواب میشود، مرتفع میگردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید شیطان تلاش خود را میکرد، یک مرتبه احساس کرد همهچیز از دستش رفت. معلوم است که سعی میکند با یارانِ قسمخوردهاش از مردم انتقام بگیرد، ولی نمیداند مردم با بصیرتی بیشتر و عزمی به قوت عزم آن سردار شهید، هویت انقلابی و قدسی خود را بهتر ادامه میدهند زیرا همیشه معلوم شده است در این صحنهها «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطَانِ كَانَ ضَعِيفًا». مگر آن مرد الهی یعنی شهید بهشتیِ بزرگ نفرمود آمریکا از ما عصبانی باشد و از عصبانیت خود بمیر. آری! آمریکا با آن تشییع با شکوه، نهتنها حیرتزده بلکه بسیار عصبانی است و معلوم خواهد شد با این چهار نفر طرفدارانش باز شکستی بر شکستهای خود اضافه خواهد کرد و باز انقلاب اسلامی چهرهای دیگر از تواناییهای خود را به میان میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: افسردگی یک مشکل روحی است و ربطی به یأس از رحمت خدا ندارد. آری! گاهی انگیزهی انسان در امور دینی ضعیف میشود، ولی این یأس از رحمت خدا نیست. موفق باشید
.
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءاللّه مطالعهی کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود» که بر روی سایت هست، زبان شما را باز میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی تقدیرات الهی که برای هرکس مقدّر شده است، فکر کنید. مستقرشدن در تقدیر الهی، همان بهشت انسان میشود و مقایسه با تقدیرات بقیه، آن بهشت تبدیل به جهنم میگردد. راه زندگی صحیح با خدا، راضیبودن به تقدیر حضرت حق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان که مرحوم شهید مطهری در کتاب «عدل الهی» میفرمایند اینجا نقص از معلول و مخلوق است که برای بهوجودآمدنش محدود به ابزار خاصّی است. ولی گاهی روحِ انسان ماورای ابزارها با خدا مرتبط میشود و مستقیماً از فیض خاصی برخوردار میگردد. ۳. هرکس که آمادگی اطمینان قلبی پیدا کند خداوند آن اطمینان را به او میدهد. ۴. چرا نباید در همهی امور به خدا امید داشت و به تقدیرات او راضی بود؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آتش جهنم از جنس خشم الهی است و روح را میسوزاند و آثار آن بر آن بدنی که مظهرِ روح است، ظاهر میشود. ۲. نباید به این نوع صحبتها توجه داشت که مبنایِ درستی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قم نمایندگیهای انتشارات لبالمیزان به قرار زیر است: موفق باشید
تلفن همراه: 09133057948
(قـــــم)
تلفن: 02537735451
(قـــــم)
تلفن: 02537839402
(قـــــم)
تلفن: 6-02537840844 تلفن همراه: 09121501732
(قـــــم)
تلفن: 02533917727
(قـــــم)
تلفن: 02537742757تلفن همراه: 09107755159
(قـــــم)
تلفن: 02532110651تلفن همراه: 09107755161
(قم)
تلفن : 02532110412 و 02132917727 و 02532904440*
(قم)
تلفن : 02537742757 و 02537735451 - موبایل : 09128518568 اسلامی*
(قم)
تلفن : 37742757 - موبایل : 09128518568 اسلامی فر*موبایل : 09361543580 آل ایوب*
(قم)
(قم)
سلام علیکم استاد گرامی: جناب استاد اگر خاطر شریفتون باشه سال نود و پنج در معیت شما مشرف به پیاده روی اربعین شدم و در حین سفر سفرنامه ای نوشتم که وقتی تقدیم شما کردم منت گذاشتید تقریظی بر اون نوشتید و فرمودید یا چاپش کنم و یا در فضای مجازی در معرض دید علاقمندان قرارش بدم. حقیقتش خیلی دنبال چاپش بودم منتها چون تمام هزینه اش بر عهده خودم بود توان مالی این کار را نداشتم. پارسال می خواستم قبل از اربعین در فضای مجازی نشرش بدم که به علت فوت مادرم روحیه این کار را نداشتم. اما اگه خود امام حسین قبول کنه با اجازه شما مدتیه در فضای اینستاگرتم و تلگرام با آدرس (hampayedel) همپای دل این سفرنامه را نشرش دادم. الان هم مزاحم وقت شریفتون شدم که اگه شما استاد تایید می فرمایید این پیام من در معرض دید سایر مشتاقین و عشاق حسین علیه السلام قرار بگیره شاید به این وسیله حتی یک نفر زائر به این جمعیت باشکوه و عاشق اضافه بشه. سایه لطف شما بر سر ما مستدام
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سفرنامههایی که رفقا در راستای عشق به مولایمان حضرت سیدالشهداء «علیهالسلام» به نگارش درآوردهاند به یک معنا خودش نوعی زیارت به حساب میآید و ما را در فضای اُنس با امام میبرد. به همین جهت خوب است که رفقا با آن سفرنامهها مأنوس باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم با مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» تا حدّی به تفصیل موضوع برسید، إنشاءاللّه. موفق باشید
سلام وعرض ادب: بنده با یک گره ذهنی روبرو هستم چرا باید شکرگزار وجودمان باشیم در صورتی که وقتی نبودیم نیازی به نعمت وجود نداشتیم که حالا با موجود شدن شاکر باشیم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «آشتی با خدا» در قسمت «چرا خدا ما را خلق کرد؟» عرایضی شده مبتنی بر اینکه وجود ما برای ما نعمت است و بستر رسیدن به کمالاتی است که در بستر همین «وجود» ظهور میکند و از این جهت این عطا را که همان وجود خودمان است باید پاس بداریم. موفق باشید
یا مهدی ادرکنی: سلام علیکم. خدا بر توفیقاتتان بیفزاید ان شاءالله. استاد من سالهاست توفیق بهره گیری از مطالب حضرتعالی رو دارم بحمدالله. استاد، شوهر من شخص مومنی است نمازهاشونو با حال و شوق می خوانند قرآن رو دوست دارند و تلاوت می کنند و... اما در مواردی حق من رعایت نمیشه، چون ایشون هم نظرات حضرتعالی رو قبول دارند گفتیم به شما مراجعه کنیم. استاد عزیز، ما در خانه مان را که باز کنیم مسجد است، یعنی رو بروی خانه ما مسجد است و نماز جماعت هم برگزار می شود، همسر من که از صبح تا شب سر کار است و من چشم براه آمدنشان هستم، میگویند الا و لابد من باید بروم مسجد محله مادرم اینا، نماز بخوانم، چون از کودکی در آنجا خاطره دارم و....، محله زندگی ما منطقه ۴ است محله مادرشون منطقه ۱۵، فلذا از سر کار بدون این که بیان خونه_ معمولا_ میروند مسجد محله شون، ۳ ساعتی طول می کشد حدود ساعت ۱۰ شب میان خونه، آن موقعی که می آیند باید برنامه کاری فرداشون رو هماهنگ کنند و معمولا با من حرف نمیزنن. من از شدت کمبود محبت مانده ام چکار کنم. ببینید من هم به فضل خدا اهل دین و دیانتم، عاشق اهل بیتم، اما هر زنی نیازمند محبت شوهرش است این حس را خدا در نهادش گذاشته، ایشون به این موضوع دقت ندارند. تفریح ما هم فقط خانه مادرشان است که مرا میگذارند آنجا و میروند مسجد، و من باز هم تنها هستم، در مسجد هم فقط نماز نمی خوانند که، می روند بلندگو رو میگیرند یاسین، دعا کمیل و....وقتی سوار ماشین می شویم برویم خانه مادرشان چون در خانه فرصت حرف زدن نیست تا می آیم حرف بزنم بهم تشر میزنن که سوار ماشین شدیم باید قرآن بخوانی، شروع می کنن چهار قل، قدر ، کوثر و.....تا بیام حرف بزنم قرآن تمام شده رسیدیم، استاد من بهشون میگم پیغمبر صلوات الله میفرمایند ساعتی نزد همسرت بنشینی از اعتکاف در مسجد من بهتره و... زیر بار نمیرن. به هرکس میخواد ازدواج کنه میگم با یک آدم معمولی که دین معمولی داره ولی هوای زن رو داره و مسئولیت پذیره و به زنش محبت میکنه ازدواج کنید و با این مومنای این مدلی ازدواج نکنین. همیشه یاد مثال امام صادق علیه السلام می افتم و اون فرد تازه مسلمان مسیحی. استاد یعنی کار ایشون درسته؟ توقع من که میگم برو مسجد کوچه خودمون، که اتفاقا جوانها هم می آیند و می شود کار فرهنگی هم کرد، به جای مسجد محله خودشان که فقط چند پیرمرد و پیرزن می آیند، اشتباه است؟ استاد شوهر من اهل کار خیر هم هست، بنده هم قبل از ازدواج اهل کار خیر بودم اما حالا اسم کار خیر میاد چهارستون بدنم میلرزه، همسر من بخش عمده همون یه کم وقتش که میمونه رو میره دنبال کار خیر: برای فامیل و دوست و آشنا و غریبه و... میرن مرغ قربونی می کنن و بعد دونه دونه توزیع میکنن بین فقرا. کلی لباس و... از اقصا نقاط جمع و توزیع می کنن، سبد غذایی درست میکنن بین فقرا توزیع می کنن، و هزار جور کار دیگه... که معمولا هر روز انجام میدن و وقتی برای من نمیذارن. حالا اگر من بگم یه چیزی برای خونه بگیر معمولا چندین روز طول میدن که یا خودم باید برم بیرون بخرم یا با دعوا و تشر بخرن. حالا مثلا بگم پیاز بگیر میره تعمدا بدترین پیاز رو که جوانه زده و ریز و بیخوده میخره بعد که میگم آخه یک مقدار چیز بهتر بخر شروع به نفرین میکنه که خدا نعمت رو ازش بگیر و... تو قدر نعمت الهی رو نمی دونی و... حال آنکه برای دیگران که میخواد بخره چیزهای خوب میخره، استاد آیا اسلام این رو میگه؟ من خودم شاغلم، به راحتی هم میتونم دست ایشون رو از همه چیز قطع کنم و خودم رئیس خانه شوم اما شرع و اخلاق بهم این اجازه رو نمیده که همسرم رو از ریاست ساقط کنم حال آنکه ایشون اجازه تماشای تلویزیون رو نمیدن، آشپزخانه رو گرفته دستش، اگر خلاف میلش رفتار بشه بداخلاقی می کنه و... خلاصه من علیرغم میل باطنیم مجبور میشم داد بکشم تا دست برداره، خب چرا یک مرد مومن باید زنشو به اینجا برسونه؟ همیشه بهش میگم هرکسی جای من بود از دین و دیانت زده می شد. نه دلخوشی نه تفریح، شما فکر می کنید منظور من از تفریح رستوران و شهربازیه؟ من شخصا به اینجور جاها علقه و علاقه ندارم، من دلم میخواد یه جمعه غذا درست کنم بریم زیارت شهید حججی رحمت الله علیه، بیرون چای و غذامون رو بخوریم و بیاییم. بریم گلستان شهدا، باغ رضوان سر مزار پدرم. اما ایشون فقط فقرا. فقط مسجد. تازه معتقدند عقد موقت ثواب دارد! در حالیکه اینطور نیست و ثواب ندارد حتی رهبری هم فرمودند، بعد به دوستانشون که میگن همسرانشون سرد هستند و... از بین خانمهای فقیر یک مورد صیغه ای معرفی میکنن، و من بهشون میگم این راهش نیست و اون آقا باید همسرش رو درمان کنه و الان راههای نوین و سنتی فراوانی هست، به جای اینکه بنیاد خانواده بپاشه، چون روح زمانه ما اینه که چون خانمها غالبا و اکثر خانمهای مذهبی سعی میکنن حق همسر رو ادا کنن، نمی پذیرن که شوهرشون دنبال این برنامه ها باشه، فلذا خانواده میپاشه... در مجموع البته من نمیگم همسرم هیچ خوبی ندارن، اینطور نیست،خوبیهایی هم دارند، اما کلیت شخصیت ایشان و خیلی از آقایان متشرع با همسرشون، نوعی دگم بودن و احساس عقل کل بودن است، در حالی که زنانی که در دامان انقلاب اسلامی رشد کرده و بالنده شده اند، هیچ چيز از یک مرد کامل کم ندارند، اما برخی از مردان مذهبی به همسرشان به چشم کنیز نگاه می کنند، این باعث سرخوردگی شدید این بانوان میشه، استاد تصور و خواست همیشگی من از همسر مومن، کسی در افق سیره شهدا بود اما... استاد جان، تو رو خدا یه کم این مومنها رو نصیحت کنید، شاید به حرف شما گوش بدن، من میگم اگر ندیدید اون دنیا همین مرد خوش اخلاق و خوش خونه ها، که نصف شما هم دوندگی نکردن، ولی با خانوادشون خوبن، درجاتشون از شماها بالاتر نبود. استاد حق و حقوق زن چیه در زندگی؟ آیا این دین عمرگونه درسته؟ سپاس از لطف شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همینطور که تشخیص دادهاید این افراد بعضاً میدان عمل را و گشودگی نسبت به آنجایی که باید گشوده باشند را، فراموش میکنند. مسلّماً در تنهاییِ ابدیشان از این نوع خلأهایی که در این دنیا پر نکردهاند اذیت میشوند. انسان عاقل انسانی است که متوجه شود وظایف او در این صحنه و این زمان و این شرایط چیست. آقای قرائتی میفرمودند میهمان پدر شهیدی بودیم و برای تجدید وضو مجبور شدم پلههای زیادی را پایین بروم. همینکه وضو گرفتم دیدم پدر پیر آن شهید حولهای را جهت خشکاندن دست و صورتم تقدیم کرد. به او گفتم مستحب است آب وضو را خشک نکنیم. و او گفت همان خدایی که گفته است آب وضو را خشک نکنید، نگفته است دست ردّ به عطایی که پدر شهیدی اینهمه پله را طی کرده و آورده است، نزنید؟!
قصه ما مذهبیها همینطور است. یکجایی را در نظر میگیریم و جاهایی را در نظر نمیگیریم. خوشا به حال مؤمنینی که با گشودگی خود همه جوانب را در نظر میگیرند و به وسعت انسانی خود نسبت به همه انسانها فکر میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل کاری که علامهی طباطبایی در المیزان انجام دادند. یا حضرت امام با تفقه در روایات، کتاب «چهل حدیث» را نوشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آن حال باید ما را به رجوعی عمیقتر به سوی خدا برساند. ۲. معارف الهی باید دنبال شود. ۳. در آینهی نبیّ در ماه شعبان در دین خدا حاضر میشوید به جهت آنکه ماه شعبان، ماه رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» است. قال علی علیه السلام: صَومُ شَعبانَ یَذهَبُ بِوَسواسِ الصَّدرِ وَ بَلابِلِ القَلبِ. روزه ماه شعبان، وسواس دل و پریشانى هاى جان را از بین مى برد. تحف العقول ص ۱۰۲ - خصال ص ۶۱۲. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در مواردی روحیهها با همدیگر متفاوت است و در اختیار انسانها نیست. ولی در کسب تقوا، هرکس باید خودش تلاش کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا آیه را محدود به جهاد و نماز بکنیم؟! چرا میفرمایید شهدا در قید حیات نیستند؟! در حالیکه قرآن میفرماید: «بل احیاء» و از آن مهمتر میفرماید: «فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُوا بِهِمْ مِنْ خَلْفِهِمْ أَلَّا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ» (آلعمران/ ۱۷۰). موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سخن درستی است. بحث در چگونگی آن است تا گرفتار پیشنهادهای انتزاعی نشویم. هنر آقای دکتر داوری در اینجا است که با واقعیتها در بستر تاریخیِ آنها روبهرو میشود و همواره متوجهی امکانات تاریخی ما میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفتهی مرحوم قاضی طباطبایی «شما قبل از طلوع فجر بیدار شوید و حتی یک فنجان چایی بخورید.» آرامآرام، روحِ انسان مییابد که چه کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال ظهور نفس ناطقه در اعمال و گفتار، در محدودهی عالَم ماده به میان میآید هرچند حضورش وسیعتر از آن است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در وَجهِ تکوینی عالم، قضیه از آن قرار است که فرمودند و در شرح آن جمله باید عرض شود که شعورِ فهمِ تعیّن ولایت الهی در همهی موجودات نبوده است. موفق باشید