باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- آری! فقر ذاتی ما را به وابستگی میکشاند. ولی جواب فقر ذاتی خود را با اُنس با حضرت حق باید بدهیم 2- شاید در کتاب «فرزندم اینچنین باید بود» و جلسهی آخر کتاب «آشتی با خدا» نکاتی را در رابطه با موضوع «مُد» بتوانید پیدا کنید 3- در ذهنم هست که در آخر کتاب «تعلیم و تربیت» شهید مطهری، موضوع ناامنبودن از انسانهایی که شخصیتهای فرومایه دارند، مطرح شده 4- باز تأکید میکنم کتاب «انقلاب اسلامی؛ بازگشت به عهد قدسی» کتابی است که امثال شما مورد خطاب آن بودهاند. بنابراین اگر مطالب را با دقت دنبال کنید، إنشاءاللّه نتیجه میگیرید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مطالب اصلیِ سیر را، به ترتیب دنبال کنید. ولی مباحث اخلاقی و قرآنی و نهجالبلاغه را در کنار آنها در هر فرصتی که پیدا کردید، دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل آنکه شما در موقعیتی متوجه مسئلهای میشوید که تا حال متوجهی آن نبودید. این یک نوع نفخه است و موجب میشود حرکات شما مطابق آن شکل گیرد. همین امر در جنین پیش میآید و حرکات او را به سوی انسانشدن جلو میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر به حکم وظیفه معارف آلاللّه را به گوش مردم برسانید، خداوند انوار حکمتش را بر قلبتان میگشاید. آری! حرف زائد و فضولالکلام قلب را تیره میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بخواهد تفاوتهایی که در عالم هست را، متذکر شود که چگونه مدیریت و ربوبیت خداوند تا اینجاها نفوذ دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنجایی که طرف آمادگیِ فهم اشارات عرفانی را ندارد، صحبت نتیجه نمیدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علمِ به مفهوم وجود و علمِ به حقایق هم علم است و مقدمهی اُنس با حقایق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «جوهر» فعلیت ندارد بلکه قوهی پذیرش صورت است. آنچه فعلیت دارد، صورت است و به همین جهت فرمودهاند: «شیئیت شیئ به صورت آن است و نه به مادهی آن». منتها چون صورتها در یک موجود تغییر میکند باید قوهای که قبول صورتهای مختلف را دارد در میان باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده آثار ایشان را مفید و قابل استفاده میدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد از نماز و صبر کمک بگیرید. (استعینوا بالصبر و الصلواة). در هر فرصت که پیش آمد به نماز بپردازید و در مقابل خیالاتی که سراغتان میآید، مقاومت کنید. پس از مدتی طوری مشکل حل میشود که خودتان هم باورتان نمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست ما باید در حال حاضر در دو جاده حرکت داشته باشیم: یکی در جادهی استکبارستیزی که عامل بقای ما و حفظ هویت ما است، و دیگر در عین حفظ هویت، ارتباطداشتن با دنیا است و جمع این دو کار هرکسی نیست. رهبری عزیز در این مسیر بسیار موفق بودهاند. ولی آنهایی که به آمریکا خوشبین هستند یقیناً شکست میخورند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند با نیّت ما با ما روبهرو میشود و جواب نیّتهای ما را میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» شروع کنید إنشاءاللّه راههایی را مییابید. بعد از آن به همت شما بستگی دارد. کتاب مذکور بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو راه خوب است. راه دوم مشهور است به راه «احراقی»، که سالک انانیت خود را آتش میزند و عرفان عملی و نظری متکفل آن راه است. اگر بخواهید وارد آن راه شوید کتبی مثل «فصوص الحکم» و «منازلالسائرین» کمک میکند. تفسیر حمد حضرت امام برای ورود، باب خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته کتابهای جناب آقای مستحسن را مطالعه کردهام و مطالب خوبی را در آن دیدم، إلاّ اینکه باید در معارف اسلامی و حقایق ولایی حضور تاریخی امروز ما مدّ نظر قرار بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای استاد حجتالاسلام امینینژاد در مجلهی «حکمت عرفانی» تحقیق بسیار عالمانهای تحت عنوان «حلاج از منظر توقیع امام عصر» کردهاند. خوب است در این مورد به آنجا رجوع فرمایید. پی دی اف آن را در سایت http://tnews.ir/news/15C436279544.html جستجو کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در جبههی مقابله با باطل باید به این چیزها فکر کرد؟!! اگر حضرت امام اینطور فکر میکردند که امروز صدام در کشور ما حکومت میکرد!! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ساعت 4 تا 5 بعد از ظهر است. البته کسانی میتوانند از آن جلسه استفادهی کامل را ببرند که بحثهای تفسیر سورهی حمد امام را دنبال کرده باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه فلسفه غرب در قسمت شک دکارت این طور نوشته ام شاید به کارتان آید:
شك دكارتى
آنچه عامل معرفت است يكى حواس است و ديگرى تعقل. اما دكارت خواست به آنچه در اثر به كار بردن «حواس» و «عقل» در نفس انسان حاصل مى شود شك كند. مى گويد: كيست كه به من اطمينان بدهد حواس ما هميشه ما را فريب نمى دهد؟ و يا كيست به من اطمينان دهد كه وقتى من خيال مى كنم درست استدلال كرده ام، به حقيقت دست يافته ام و در اشتباه نمى باشم؟ بدين سان از نظر دكارت؛ نه حواس و نه عقل و خرد، براى اثبات يك قضاوت كافى نيست، و در همين جاست كه او نخستين مطلب خود را به نظر خود كشف مى كند كه «من مى انديشم پس هستم». مى گويد: حواس و عقل تنها منبع كسب معرفت انسانى نيستند منبع ديگرى هم هست كه از آن بسيار غفلت شده است و آن تجربه درونى است كه هر وجدانى نسبت به خود دارد. مى گويد: «من مى انديشم» حقيقتى است كه نه حواس و نه خرد آن را به من تعليم نداده اند. و من اين حقيقت را در نتيجه يك عمل وجدانىِ بى واسطه مى شناسم و فقط به وسيله اين عمل است كه حس مى كنم مى انديشم. حال من در نتيجه تجربه درونى به وجود خاص خودم پى بردم. پس من به حقيقت مسلّمى دست يافته ام و آن وجود انديشه من است كه براى من يقينى و فوق هر گمانى است و اين نخستين يقينى است كه من مى توانم داشته باشم و انديشه من ممكن نيست رؤيا باشد و حقيقت آن از همان لحظه اى كه شروع به كار مى كند و به كاركردن خود وجدان دارد، مسلم است.
مى گويد: ممكن است فكر كنم راه مى روم، بى آنكه راه بروم. اما نمى توان فكر كرد كه فكر مى كنم، بى آنكه فكر كنم. و لذا اين حال كه «فكر مى كنم، پس هستم» حالت ممتازى است غير اينكه بگويم راه مى روم پس هستم، و لذا اين قضيه از تمام سفسطه هاى شكاكان مصون است.
فقط چيزى كه او در فلسفه اى كه مطرح مى كند، متوجه است اينكه تعيين حقيقت تخمينى است، چون در واقع روح ما با تعقل مى تواند چيزى بسازد، حال چه اعتمادى داريم كه اين تعقل ما را فريب نمى دهد. دكارت مى گويد: اگر ممكن باشد كه وجودِ يك خداى فوق العاده خوب و فوق العاده قادر را ثابت كنم خيال ما به كلى آسوده خواهد شد.
مى گويد: خدا فوق العاده خوب است، زيرا نخواسته است ما را فريب بدهد، و فوق العاده قادر است پس او مى تواند از همان لحظه اى كه بخواهد ما را فريب ندهد، فريب ندهد پس ما مى توانيم به او و در نتيجه به عقل خود اعتماد داشته باشيم . موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما به هیچوجه اشتباه نمیکنید که چنین انتظاری از حوزهی علمیه دارید. عرض بنده آن است که اولاً: متوجه شویم در چه جایگاهی از تاریخ خود قرار داریم؟ ثانیاً: مراجع عظام را در چه جایگاهی از تاریخ اسلام بنگریم؟ شما بنا دارید از سرمایههای اساسی حوزه استفاده کنید و در تاریخی وارد شوید که از یک طرف انقلاب اسلامی به طور کاملاً شفاف و زلال متذکر حیات قدسی بشر است و از طرف دیگر نظام استکباری همهی پردههای تزویر خود را کنار زده و با خط قدسیِ انقلاب اسلامی به مقابله پرداخته. در حالیکه بسیاری از مراجع عظام آن زمان که در سنّ و موقعیت تحصیلی شما بودند و سلوک حوزوی خود را جهت حفظ اسلام انتخاب کردند و خواستند شخصیت خود را بر اساس آن تاریخ شکل دهند؛ انگیزهشان آن بود که اصل اسلام را در مقابل فرهنگ سکولارزدهی رضاخانی حفظ کنند تا اسلام از دست نرود. وقتی عمامهها را از سر برمیداشتند و روحانیت بهشدت تحقیر میشد، همین بزرگان حوزه بودند که مقاومت لازم را از خود نشان دادند و حال در ادامهی آن شخصیت، اسلام را در فقه و فقاهت مدد میرسانند. آیا بیش از این از آنها میتوان انتظار داشت؟! و بدین لحاظ است که بنده در درون خود انتقادی نسبت به آن بزرگان ندارم که البته در این مورد حرف و سخن بسیار است. ولی آنچه برای تازههای حوزههای علمیه مهم است؛ درک درست شرایط تاریخی است که شما در آن قرار دارید و اینکه امروز طلبهی انقلاب اسلامی به وسعت همهی عالم، وسعت یافته و باید از زیرساختهای تاریخ گذشتهی حوزه به بهترین نحو استفاده کنیم ولی در آن پازل، خود را محدود ننماییم. در پازلی که تلاش میشد رضاخان و دستیاران او – مثل محمدعلی فروغیها - با روحیهی سکولاریته، دین را از ما بربایند. باید به شرایطی که از طریق انقلاب اسلامی بهوجود آمده است و در عین حال، به ظاهر دیده نمیشود؛ نظر کرد. کوشش بنده برای نشاندادنِ آن شرایط است. ما در این شرایط، خودمانْ خودمان هستیم و در شرایط دیگر این «ما» ما نیستیم. هر متفکری وقتی میخواهد متعهدانه در تاریخ خود جلو رود با مشکلات خاص خود روبهرو میشود. مهم آن است که رسالت تحقق تفکری که در این دوران باید به صحنه آید را از دست ندهیم. چرا طلاب عزیز متوجهی چنین حضوری در این تاریخ نیستند تا امیدوارانه، خود را بر اساس نقطههای هدف مجهز کنند؟ و چرا متوجهی جایگاه افراد نمیباشند تا در دورهی فترتی که در آن قرار داریم، تحمل فشاری که به طور طبیعی در این دوره بر دوش طلاب قرار دارد را، تحمل کنیم؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این اعتقاد درستی نیست و از القائات شیطان است 2- طبق نظر صاحبنظران در این امر، احادیث مربوطه قابل اعتماد است 3- این نوع از درک، ماوراء علم زمینشناسی است و مربوط به روحی است که مدبّر این نوع سنگهای مذهبی هستند 4- ما در زمینشناسی منکر وجود دایناسورها نیستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شب قدر به صورت خاص مربوط به شبهای 15 شعبان و 19 و 21 و 23 و 27 ماه رمضان است که به صورت تشکیکی در این شبهای خاص، ظهور دارد. ولی به صورت عام، مربوط به خود انسان است که چه شبی را با اعمال و رفتار روزانهی خود، به شب قدر خود تبدیل کند و منوّر به نزول ملائکه و روح گردد و در احساس و شعور برتری نسبت به حقایق عالَم وارد شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مسیر إنشاءاللّه به آنجایی میرسد که شیطان دائماً زمین میخورد. بنا نبود که شیطان در میان نباشد. بنا بود ما در مقابل اغوائات شیطان مأیوس نشویم. سرِ خودتان را زیر بیندازید و مشغول وظیفهی طلبگیتان باشید و اضطرابی بهخود راه ندهید. در قسمت «پرسش و پاسخ برگزیده» عرایضی تحت عنوان «وقتی در مسیر حق باشید روز به روز قدرت صورتهای خیالی باطل، برایتان ضعیف و ضعیفتر میشود» شده است. خوب است به آنجا رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مقدمات لازم فراهم باشد هر سه کتاب، کتابهایی ارزشمندی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقاتلی مثل کتاب «لهوف» عین تذکر به حقایق معنوی است که از طریق ذوات مقدس اولیاء الهی در کربلا به صحنه آمده است. موفق باشید