بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13439
متن پرسش
سلام: در تاريخ 19/9/1379 رهبري در ديدار اعضاي‌ شوراي‌ عالي‌ انقلاب‌ فرهنگي‌ فرمود: «دولت‌ ديني‌ با دين‌ دولتي‌ متفاوت‌ است‌ و دولتي‌ كه‌ مبناي‌ مشروعيتش‌ دين‌ است‌ بايد براي‌ حفظ دين‌ و فرهنگ‌ مردم‌، بدون‌ هراس‌ از جوسازي ها با استفاده‌ از شيوه‌هاي‌ لازم‌ به‌ وظايف‌ خود كاملا عمل‌ نمايد.» و در تاريخ 19/9/1392 در همين ديدار اعضاي‌ شوراي‌ عالي‌ انقلاب‌ فرهنگي‌ فرمودند: «بعضى‌ها با عنوان «دين دولتى» و «فرهنگ دولتى» مي خواهند نظارت دولت را محدود كنند و تخريب كنند و به‌اصطلاح يك اَنگ غلطى و مخالفتى به آن بزنند كه آقا، اينها مي خواهند دين را دولتى كنند، فرهنگ را دولتى كنند! اين حرفها يعنى چه؟ دولت دينى با دين دولتى هيچ فرقى ندارد. دولت جزو مردم است؛ دين دولتى يعنى دين مردمى؛ همان دينى كه مردم دارند، دولت هم همان دين را دارد. دولت، وظيفه براى ترويجِ بيشتر [دين] دارد. خلاصه: 1- دولت‌ ديني‌ با دين‌ دولتي‌ متفاوت‌ است‌. 2- دولت دينى با دين دولتى هيچ فرقى ندارد. اين تناقض را لطفا توجيهش كنيد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه کنید در یک فضا متذکر می‌شوند که نباید دین خود را از دولت‌ها و بخش‌نامه‌ها بگیریم. و در فضای دیگر که عده‌ای می‌خواهند بگوین دولت‌ها نباید در دین مردم مسئولیتی داشته باشند و یک دولت سکولار را پیشنهاد می‌کنند، مقام معظم رهبری متذکر می‌شوند وقتی دولت، مردمی است، دیگر دین دولتی و دولت دینی فرق ندارد. موفق باشید

13438
متن پرسش
با سلام: به لطف و هبه الهی دو سه سالی هست که صبح ها نیم ساعت قبل از اذان صبح بیدار می شوم. اوایل با نماز سه رکعتی شروع کردم (شفع و وتر) می گفتم کم کم که آمادگی پیدا کنم 11 رکعتی می خوانم اما متاسفانه هنوز موفق نشده ام. چگونه آمادگی روحی ام را افزایش دهم؟ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید در طول روز، روح خود را آرام نگاه دارید، وارد درگیری‌های جزیی نشوید و آرزوهای بلند دنیایی را در ذهن خود بزرگ نکنید تا إن‌شاءاللّه نفس ناطقه‌ی شما قدرت لازم را جهت نفوذ اراده‌اش در بدن شما داشته باشد. موفق باشید

13437
متن پرسش
با سلام: لطفا برای موضوع دین و سیاست منابعی معرفی کنید. اجرتان با خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما با آیات و روایات مأنوس باشیم، پس از مدتی نگاه سیاسی لازم را به‌دست خواهیم آورد. موفق باشید

13436
متن پرسش
با عرض سلام و احترام و تبریک عید سعید غدیر خدمت استاد گرامی: سوال بنده در مورد دایره ولایت ولی فقیه مطابق با نظریه ولایت فقیه خود مرحوم امام هست. یعنی بر طبق نظر مرحوم امام، تا کجا امر و گفته ولی وقیه واجب الاطاعه هست؟ مرز بین اموری که اصطلاحا ارشادی هستند با اموری که مولوی هستند کجاست؟ فی المثل اگر رهبری قبل از انتخابات بگویند که به کاندیدایی ما نیاز داری که فلان ویژگی ها را داشته باشد؛ آیا ما شرعا موظفیم مطابق با نظر و معیار ایشان کاندیدای خود را انتخاب کنیم و یا اینکه این امور جزو حیطه منطقه الفراغ به حساب می آید؟ یا مثلا وقتی که رهبری می گوید مهمترین معروف، نظام سازی است؛ آیا حرف ایشان که قاعدتا تبعات عملی هم دارد؛ پذیرشش برای ما الزامی هست یا نه؟ به طور خلاصه لطفا معیار و شاخصی برای تمییز گفته هایی که از جانب ولی فقیه بیان می شود و اطاعتش بر ما واجب است با گفته هایی که شرعا اطاعت از آنها و پذیرشش بر ما لازم نیست؛ ارائه بفرمایید. ترجیحا مطابق با نظریه ولایت فقیه امام. و یا قانون اساسی. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که ولیّ فقیه حکم خدا و رسول را می‌گوید، پذیرش حکم او بدون قید و شرط لازم است. ولی همان‌طور که می‌فرمایید بعضاً حکم ایشان ارشادی است، یعنی طوری سخن نمی‌گویند که عدم تبعیت از ایشان به معنای مقابله با حکم ایشان باشد. از این گذشته بعضاً سخنانی دارند که نسبت به افراد مختلف، متفاوت است. مثل همین نظام‌سازی که می‌فرمایید. برای یک صنعت‌گر یک‌نوع تکلیف می‌آورد، و برای یک روحانی، یک نوع دیگر. حتی یک سخن ممکن است برای یک نفر انجامش، واجب باشد ولی برای کس دیگر واجب نباشد. به همین جهت نمی‌توان به طور مشخص روشن کرد کدام سخن واجب‌الاطاعه است و کدام سخن واجب الاطاعه نیست. به اصطلاح گفته می‌شود حوزه‌ی سخن جایگاه سخن را تعیین می‌کند. موفق باشید

13435
متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: 1. من دانشجوی ترم یک هستم و یکی از کلاسهایم با اذان مغرب تداخل پیدا می کند و با توجه به اینکه می گویند (هرکاری که انسان را از نماز اول وقت باز دارد خیری در آن نیست) وظیفه ی بنده چیست؟ در ضمن در صورت غیبت بیش از سه جلسه حذف می شوم. 2. انسان چگونه می تواند مسیر زندگی خود را پیدا کند و بداند که برای چه کاری ساخته شده تا حداکثر موفقیت را در آن زمینه کسب کند؟ مثلا دکتر چمران تحصیل در خارج از کشور و فعالیت های علمی را انتخاب کردند یا شهید مطهری طلبگی و تحصیل در حوزه را انتخاب کردند یا کسی ممکن است فعالیت های فرهنگی را انتخاب کند من چطور پی ببرم که برای چه کاری ساخته شده ام؟ 3. چرا انسان ثبات شخصیت ندارد. مثلا بعضی وقت ها بشدت خوشحال و بعضی اوقات به شدت ناراحت است در حالی که برای هیچ کدام از این حالت ها دلیل خاصی ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ما نباید بی‌دلیل وقت فضیلت نماز را به عقب بیندازیم و این غیر از آن است که به جهت داشتن کلاس، وقت انجام نماز به تأخیر می افتد. رخصت‌دادن‌ها به جهت همین محذورات است 2- سیری که در مقابل شما قرار می‌گیرد را اگر دنبال کنید خداوند خودش کمک می‌کند که در شرایط مناسب آن‌چه به استعداد شما مربوط است، در جلوی شما قرار گیرد 3- شاید کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد کمک کند. موفق باشید

13433
متن پرسش
سلام استاد گرامی: ببخشید وقت شریفتون رو می گیرم. سوال من اینه، فرض بگیرید جوانی رو که اصول دینش رو با تحقیق قبول کرده و اعتقادی بدون شک در دل دارد و در مسایل حرام و حلال الهی هم در حد وسعش رعایت میکنه و همچنین در تزکیه نفس تلاش داره و در حد وسعش به فضایل اخلاقی مزین و از رذایل تخلیه میکنه خودش رو و همچین دلداده اهل بیت علیهم السلام می باشد و متوسل به ایشان و با قرآن مانوس و از خرمن معارف قرآن و اهل بیت از طریق علمای ربانی استفاده میکنه و همه اعمال ظاهری و باطنی رو با اخلاص انجام میده و هدفش از عبودیت رضای حق تعالی و خوشنودی و در رکاب بودن با اهل بیت است و به دنبال کشف و کرامت هم نیست با این اوصاف آیا این جوان به مسایل معرفت نفس به طریقی که شما دنبال می کنید آیا نیازمند هست یا نه؟ منظورم اینه که معرفت نفس اون به اینصورت باشه که خودش رو اینجور شناخته بر اساس قرآن و روایات که مخلوق خداست که چند صباحی با این بدن خاکی که شرافتش به روحشه در دنیا مورد آزمایش الهی قرار میگیره و تنها راه سعادت دنیوی و اخروی رو در اطاعت عاشقانه از خداوند میدونه که اوامر خداوند رو هم از طریق قرآن و اهل بیت علیهم السلام دریافت میکنه که البته حلقه کامل کننده این اتصال علمای ربانی هستند؟ با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین فردی که توصیف می‌فرمایید بحمداللّه می‌تواند با اُنس با خدا به همه‌چیز برسد. مباحث معرفت نفس مقدمه است برای معرفت بیشتر به خدا و اُنس بیشتر با حضرت رب‌العالمین. این‌طور نیست که حتماً به روشی که امثال بنده، مباحث معرفت نفس را مطرح می‌کنیم باید کار جلو رود! مسیرهای رسیدن به خدا به عدد انفاس خلایق است. موفق باشید

13432
متن پرسش
سلام علیکم: اینکه باید تمدن سازی بشود شکی نیست، اما آیا تمدن سازی اسلامی زمان امام معصوم می باشد یا انقلاب اسلامی هم الان می تواند تمدن سازی اسلامی کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم در حوزه‌ی محدودی، انقلاب اسلامی پایه‌های تمدن مهدوی را شروع باید بکند تا إن‌شاءاللّه با حضور مبارک آن حضرت آن تمدن، جهانی شود. موفق باشید

13431
متن پرسش
سلام علیکم: استاد دروس معرفت النفس آقای صمدی املی را مفید می دانید که برایش وقت بگذاریم؟ آیا نماز شب های قبلی مثلا ماه ها و سال های پیش را به جا بیاوریم این اثرات را دارد یا منصرف شویم. خیلی عذر می خواهم مزاحم شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث معرفت نفس جناب آقای صمدی آملی نکات خوب و ارزشمندی را متذکر می‌شود 2- آیت اللّه شجاعی برای جبران نوافلی که نخوانده‌ایم توصیه می‌کنند در هر فرصتی نافله بخوانید تا جبران آن‌ها بشود. موفق باشید   

13430
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامي: اينجانب از كتب و دروس صوتي اساتيد مرحوم علامه طباطبايي -علامه حسن زاده - علامه جوادي - حضرات صمدي املي و جنابعالي موضوعات معرفت نفس - اتحاد عاقل و معقول شرح مقالات استاد شجاعي - بدايه و نهايت الحكمت - اسفار ج 8 و 9 -شرح سوره حمد و مصباح الهدايه امام خميني - ده نكته - خوشتن پنهان و اكثر كتب اساتيد و شما بهره مند شده ام. بفرماييد بعد از ج 8 و 9 اسفار سير مطالعات و نحوه تهيه آن چگونه است. سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم مقالات آیت اللّه شجاعی را اگر با شرحی که بنده عرض کرده‌ام دنبال بفرمایید، مقدمه‌ای جهت درک فصوص‌الحکم باشد. جناب حجت‌الاسلام و المسلمین استاد یزدان‌پناه، شرح خوبی از اسفار دارند. موفق باشید

13429
متن پرسش
سلام استاد گرامی: درباره نماز خواندن و سبک شمردن آن مطالب زیادی می دانم، اما متاسفانه قادر به انجام درست این فریضه نیستم و وقتی هم تصمیم می گیرم که بهتر بخوانم از قبل از تصمیم گرفتنم کیفیت بدتری پیدا می کند. خمیازه و هر چیزی که قبل از نمازم وجود ندارد دقیقا وقت نماز سر و کله اش پیدا می شود. از طرفی در سن تکلیف به خاطر سخت گیری پدرم در مورد نماز خواندن (حالا به هر کیفیتی که بود) مجبور بودم نمازم را بخوانم حالا اگر شده همه نماز ظهر و عصر دو دقیقه طول بکشد (البته می دانم ایشان از سر دلسوزی مجبورمان می کردند) و برخورد تندی انجام می دادند. این گذشته بد هم مزید بر علت شده و به شدت نماز خواندن برایم سنگین است و برایم یک کار رفع تکلیفی شده است. نمی دانم باید چه کنم؟ از لحاظ دانستن مشکلی ندارم ولی پای عملم می لنگد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از پدرتان گله‌مند نباشید، بالاخره همین عادت به نماز از خدمات ایشان به شما است. سعی کنید با نگاه عرفانی به ابعاد نماز شوق لازم را در خود ایجاد نمایید. کتاب «آداب الصلواة» از امام خمینی کمک می‌کند. موفق باشید

13428
متن پرسش
سلام استاد: این جمله که می گویند: سلامتی امام زمان (عج) صلوات. این جمله ایراد ندارد؟ مگر امام ما جسم است؟! یا بعضی می گویند امام زمان (عج) مریض می شوند؟!!؛ التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم مبارک آن حضرت هم مثل جسم سایر امامان مریض می‌شود ولی دعا برای سلامتی آن حضرت بیشتر در رابطه با دعا برای تأثیر و حضور و ظهور بیشتر آن حضرت است. موفق باشید

13427
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: رهبری در تاریخ 22/12/1379 در دانشگاه امیر کبیر در جواب سوالی این چنین فرمودند: در حال حاضر با توجه به شبهه‌افکنیها و ریاکاری بعضی از مسؤولان و در نتیجه آلوده کردن چهره‌ی نظام اسلامی، چه راهکارهایی را برای در امان ماندن از غفلت یا تندروی های بیجا، و تصمیم‌گیریهای خداپسندانه و مبتنی بر اسلام پیشنهاد می کنید؟ فرمودند: «من کلّاً به جوانها و بخصوص به دانشجویان و طلاّب توصیه می کنم که آگاهیهای خودشان را افزایش دهند. بسیاری از این کجروی هایی که شما ملاحظه می کنید، ناشی از کمبود آگاهی است. نسل امروز - به‌ویژه نسل جوان ما - باید از تاریخ کشورش اطّلاع داشته باشد؛ بخصوص از زمان مشروطیت به این طرف را بداند. شما در هر رشته‌ای که تحصیل می کنید، چون جزو نخبگان جامعه هستید - بعد از این هم ان‌شاءاللَّه جزو نخبگانِ برتر خواهید بود - باید بدانید که کشور شما در چه موقعیتی قرار داشته و دارد. شما باید بخصوص تاریخ رژیم گذشته را بدانید. نسل امروز ما درست نمی داند که انقلاب اسلامی چگونه این کشور را از چنگال آن رژیم خلاص کرده است. این را ما که با همه‌ی پوست و گوشت و همه‌ی هستىِ خود آن رژیم را حس کردیم، خوب می دانیم. اینها باید منعکس و گفته شود. البته در این زمینه، چیزهایی هم نوشته شده است. رژیم گذشته، رژیمی فاسد و صددرصد وابسته و به‌کلّی دور از عدالت بود. برای آن رژیم مسأله‌ی مردم در کشور به‌هیچ‌وجه مطرح نبود. برای آن رژیم ارزش یک مستشار امریکایی یا یک سیاحتگر صهیونیست، به مراتب بیشتر بود تا جمعیت عظیمی از مردم ایران! عناصر آن رژیم به مفت خوری، زیادی خوری، غارت منابع ملی و استفاده‌ی نامشروع از همه‌ی امکانات کشور عادت کرده بودند. آن رژیم بر پایه‌ی نامشروعی بنا شده بود؛ یعنی کسی که در آن زمان در رأس قدرت بود - که تقریباً سیوپنج سال هم حکومت کرد - فقط با این اعتبار به حکومت رسیده بود که پدرش قبل از او حاکم بوده است! شما ببینید چه منطق غلطی برای حاکمیت یک نفر وجود داشت. همه‌ی قدرت ها و ثروت ها در اختیار او بود و اگر گفته می شد که شما با چه استدلالی روی کار آمده‌ای، پاسخ این بود که چون پدرم قبل از من در این‌جا حاکم بوده است! او با پشتوانه و خواستِ مستقیم انگلیسی ها بر سرِ کار آمد و سی و پنج سال هم حکومت کرد؛ بدیهی است که مملکت متعلّق به آن کسانی باشد که او را بر سر کار آوردند یا از او حمایت کردند. ما چنین رژیمی را پشت سر گذاشتیم. پدر او چرا روی کار آمده بود؟ چون یک کودتای انگلیسی شده بود و آنها این‌طور خواسته بودند. شما باید اینها را بدانید. شما باید تاریخ کودتای رضاخان در اسفند ۱۲۹۹، بعد رسیدنش به سلطنت در ۱۳۰۳، بعد جانشین شدن محمدرضا را بدانید. البته در تلویزیون هم برنامه‌های خوبی گذاشتند و اینها را تشریح کردند. در کتابهایی هم این مطالب نوشته شده است. آگاهی های شما از مسائل جهان باید بالا برود. من گمانم این است هر کسی، هر جوانی و هر دانشجویی که بداند این انقلاب و این نظام، کشور را از دست چه گرگ های خون‌آشامی گرفته و چه زحماتی را در این بیست‌ودو سال تحمّل کرده تا به این‌جا رسیده و چه دشمنی هایی با آن شده و الان هم در کمین آن است، کاملاً می فهمد که در این نظام چه باید بکند. یعنی وظیفه‌ی خودش را حس می کند و تشخیص می دهد. جوان ایرانی، هم روشن‌بین و باهوش است، هم سیاسی است. لذا جای ابهام باقی نمی‌ماند. بنابراین، علاجی که من پیشنهاد می کنم، کتابخوانی، افزایش مطالعه و کشاندن اجتماعات دانشجویی به بحثهای صحیح و حقیقی - نه بحثهای انحرافی - است. البته بحث خودسازی و درون‌سازی و نورانی کردن دل و امثال اینها هم بحثهای مفصّلی است که در جای خود باید مورد تأکید قرار گیرد.» سوال این است که چه جوری سطح آگاهی خود را بالا ببریم و یا از تاریخ کشور به خصوص از مشروطه به این طرف مطلع شویم؟ آیا شما کتابی سراغ دارید یا آیا خودتان کتابی نوشته اید در این زمینه؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید امروز کتاب‌های بهتری در رابطه با تاریخ صدساله‌ی گذشته‌ی ما در بازار باشد ولی رویهم‌رفته کتاب‌هایی مثل «تحلیلی از نهضت امام خمینی» از آقای حمید روحانی و یا کتاب‌های آقای موسی حقّانی و موسی نجفی کمک‌کننده در این امر هستند. جزوه‌ی تحلیلی از انقلاب اسلامی که بنده تنظیم کرده‌ام انشاءاللّه می‌تواند مفید باشد. کتاب «از سید ضیاء تا بختیار» از آقای بهنود نیز نکات خوبی دارد به‌خصوص که این کتاب را قبل از پیوستن به اصحاب بی‌بی‌سی نوشته است. موفق باشید

13426
متن پرسش
بسم الله سلام استاد یزرگوار: یک مسئله ای هست که مدت زیادی است ذهنم را درگیر کرده و جوابی نیافتم! کتاب «کربلا مبارزه با پوچی ها» را خوندم و همچنین «زیارت عاشورا اتحاد روحانی»! استاد هر کاری می کنم و هرچه تحقیق می کنم می بنم که این سینه زنی که الان در هیأت ها هست ظلم به امام (ع) است چون ما را در حجاب عمیقی برده! من با یک ساعت یا دو ساعت سینه زنی آن هم با سبک های این چنینی و آن چنینی و این شعر ها چطور راه امام حسین (ع) و مرام ایشان را بگیرم و ادامه دهنده ی راه امام در جایگاه تاریخی خودم باشم! خودم هم هیئتی هستم اما این سوال مدت زیادی ست که ذهنم را درگیر کرده گاهی حرفهایی می زنم در همین مورد و گاهی هم می ترسم که نکند با این حرف خدایی نکرده حضرت از دست ما ناراحت شوند! ولی چه کنم هر کاری می کنم جدیدا! این سبک مراسم ها در من جا نمی افتد البته به نیت قریت سعی می کنم شرکت می کنم و کمک هم می کنم اما نمی توانم خود را آرام کنم! چطور باید خروجی این هم هیأت این شود که عده ایی فقط بدهانی کنند به علماء و سیاسیون و هر کسی که دلشان بخواهد ... در ضمن ماشاءالله هم که کار انقلابی و آنچه مدنظر حضرت آقاست را انجام نمی دهند! چطور هیئت دم از امام حسین(ع) می زند اما نمی تواند جایگاه حسین های زمان ببیند و بشناسد و عمل کند ... ببخشید استاد درد دلی بود ... گفتم حرفهای دلم را بزنم که اگر خدایی نخواسته شیطانی ست بروم و خاکی بر سر گیرم با این همه حرفهای ناسنجیده اگر هم درست است فکری کنم بر اینکه این همه شعار چه سود ... البته می دانم هیأت های خوب هم در کشور داریم. منظور هیأت های رایج در همه جاست که ذکر حسین(ع) را چنان تند می گویند که با خود می گویم اگر امام اینجا حضور داشت چه می گفت!!! اگر صلاح دانستید خصوصی پاسخ دهید تا خدایی ناکرده دوستان ناراحت نشوند! خدا را شکر که با شما و تفکر به این نابی آشنا شدم ... الحمدالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام حسین«علیه‌السلام» به وسعت جواب‌گویی به ابعاد همه‌ی انسان‌ها در صحنه‌ی کربلا حاضر شده‌اند و هرکس به وسعت طلب خود، کمال خود را در حرکت آن حضرت جستجو می‌کند. نه بنا است که امثال شما در حدّ محدود حرکات هیئت‌های معمولی با حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» مأنوس شوید؛ و نه بنا است مردمِ معمولی در حدّ کتاب «حماسه‌ی حسینی» با حضرت مأنوس گردند! آری؛ یکی از وجوه عزاداری، هیئت است آن‌هم در محدوده‌ای مشخص، بیشتر از آن متذکرشدن از سیره‌ی امام است از طریق عالِمان فرهیخته. و این غیر از آن است که بعضی از هیئت‌ها حتی متذکر مراتب پایین سیره‌ی حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» هم نیستند، بلکه حجاب حرکت آن حضرت می‌باشند و دشمنان اسلام در این‌جا بی‌نقش نیستند. در هرحال باید به قامت بلند حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» از عرش تا فرش نگاه کرد تا تاریخی بس متعالی‌تر از تاریخ امروز برایمان رقم بخورد. موفق باشید

13425
متن پرسش
سلام: خسته نباشید. استاد ریاضت های شرعی که باعث شود انسان کمی کرامت دار شود هست؟ نه این که فکر کنم کرامت اصل است. نه. بدیهی است که اصلا مهم نیست. ولیکن طبق کمی تحقیق و دقت به این نتیجه رسیدم که بعضی از کرامتها در بعض سالکها. جنبه ی جایزه دارد. برای ادامه راه. یا به اعتباری تشویق می کند آنها را. درست است یا من اشتباه می کنم. بعد از توضیحاتتان اگر در زمینه چیستی کرامت کتابی یا مطلبی سراغ دارید معرفی بفرمایید که إن شاءالله این مسأله را برای خودم روشن کنم. تشکر از شما التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر مسیر بندگی را به صورت قلبی و وجودی طی کنید کرامت‌هایی را هم که پیش می‌ آید، به چیزی نمی‌گیرید و راه خود را ادامه می‌دهید. زیرا می‌یابید که بالاتر از کرامت، خودِ حضرت کریم است. چرا با کرامت کار را ادامه دهید؟! با توحید کار را ادامه دهید. موفق باشید

13423
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد نحوه مطالعه تفسیر المیزان جزوه مربوط را خواندم. خواستم از تجربه شما استفاده کنم: آیا همه آیات قرآن را کاملا بنویسم یعنی در پایان یک دوره قرآن را نوشته باشم؟ (البته همراه با تفسیر) دیگر آنکه از آنجایی که ممکن است برخی مطالب بعدا بخواهد اضافه شود دفتر را پیشنهاد می کنید یا برگ کلاسور قطع A4 مناسب تر است یا گونه ای دیگر؟ برخی اوقات که نفس پشت می کند ادامه ندهم؟ چکار کنم یاری خدا شامل شود و اکثر اوقات بتوانم با شوق و ذوق ادامه دهم؟ دعایم کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر طور صلاح می‌دانید عمل کنید از آن جهت دفترِ خاصی را پیشنهاد کردم که بتوانید راحت‌تر در اختیار بگیرید. سعی کنید کارهای دیگر را تا حدّ ممکن تعطیل کنید و فقط به تفسیر بپردازید. در عین حال خود را درگیر کارهای دردِ سردار و رقابت‌آفرین، ننمایید. موفق باشید

13422
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد: احتراماً، پیرو سوال 13408 و جواب جنابعالی در خصوص نسبت خداوند با مخلوقات، چون حضرت امام (ره) در تفسیر سوره حمد می فرمایند که نسبت خداوند با مخلوقات حتی مانند نسبت نفس با قوای نفس نیست و بالاتر از این حرفهاست. به همین دلیل مزاحم شدم که راهنمائی بفرمائید منظور امام چیست؟ با تشکر و آرزوی سلامتی حضرت استاد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح آن فراز از سخنان حضرت امام، عرض شد که در هرحال در نسبت بین قوا و نفس یک نحوه دوگانگی در میان است. در حالی‌که مطابق وحدت شخصیه‌ی وجود، بین خالق و مخلوق دوگانگی نیست. به همین جهت فرمودند: مثل موج و دریا بهتر است چون در عین آن‌که موج؛ غیر دریا است ولی بیرون دریا هم نیست بلکه مظهری از دریا است. موفق باشید   

13421
متن پرسش
سلام استاد: مکر لیل و نهار که شما زیاد در پاسخ هایتان استفاده می کنید چیست و اگر کسی بخواهد به کمال برسد چگونه باید در برابر این مکر لیل و نهار چاره کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در تبیین سوره‌ی سبأ آیه‌ی 33 عرایضی شده است. منظور، حیله‌های روزگار است که انسان‌ها را ناخواسته فریب می‌دهد. خوب است به آن بحث رجوع فرمایید. موفق باشید

13420
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در سال های اخیر تعدادیی از دوستان قدیمی من از دین برگشته اند و حتی یکی از آنها کاملا به خداوند کافر شده و آتئیست شده است. بابت این دوستانم ناراحتم بابت اینکه دوست ندارم این شرایط را داشته باشند، بابت خودم هم نگرانم که نکند دیدار این دوستان منجر به بی ایمانی من شود و از طرفی سردرگم هستم که من در این دوستان چه وظیفه ای دارم؟ و چگونه می توانم ایمان خود را به اصول دین تقویت کنم تا خود به مشکل برنخورم. یکی دوبار سعی در توجیه یکی از دوستانم کرده ام ولی همانطور که در تفسیر سوره آل یس فرمودید ممکن است که بخواهم حرف حق بزنم ولی مطمئن نیستم که حرف حق را بتوانم خوب بزنم بنابراین تصمیم گرفتم با شما مشورت کنم. حال سوالات اصلی من شامل موارد زیر است: 1. چه کنم که ایمان خودم به گونه ای شود که در برخورد با این دوستانم آنها را تحت تاثیر تفکر توحیدی قرار دهم و خود تحت تاثیر آنها قرار نگیرم؟ 2. اصلاً من در برابر این دوستانم چه وظیفه ای دارم؟ با توجه به اینکه این دوستانم حتی نماز می خوانده اند و بعضاً خانواده های مذهبی دارند. 3. آیا ارجاع دادن دوستانم به خود شما، استاد عزیز، برای ملاقات حضوری ممکن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- وقتی انسان ایمان خود را نسبت به حضرت حق وجودی و حضوری کرد دیگر به همان معنایی که خود را احساس می‌کند، خالق خود را و سیر ابدی خود را احساس می‌نماید. در این مورد شرح کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و شرح «رسالة الولایه» که هر دو بر روی سایت هست، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند 2- وظیفه‌ی شما نسبت به دوستتان در آن حدّ است که به آن‌ها تذکر دهید تحقیق لازم در این مورد بکند، اگر آماده بود شرح «برهان صدیقین» را دنبال کند، در تهیه‌ی کتاب و شرح کمکش کنید 3- به شکل ملاقات حضوری نمی‌توانم خدمت عزیزان باشم. موفق باشید

13419
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: بنده مسئول موسسه اسلام شناسی در عصر مدرن هستم ـ که رسالتش تلاش در راستای تحقق تمدن اسلامی است ـ که در حال حاضر به پژوهش پیرامون چیستی (تعریف)، چرایی(ضرورت شکل گیری)، و چگونگی (نحوه تحقق) تمدن اسلامی از منظر اشخاص و مراکز فعال در این عرصه اشتغال دارم. از این رو تقاضامندم حقیر را در دست یابی به دیدگاه های استاد مساعدت نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب‌های «تمدن‌زایی شیعه » و «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی» و «امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» در این رابطه نوشته شده است. إن‌شاءاللّه با مطالعه‌ی آن متون، الهامات لازم برایتان پیش آید. موفق باشید

13418
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز و آرزوی توفیق شما: می خواستم بپرسم با وجود اهمیت لباس روحانیت که در پاسخ های شما به این موضوع اشاره شده چرا شما لباس روحانیت نمی پوشید؟! استاد بنده در مورد ملبس شدن خیلی مشورت گرفتم و این مشورت ها هم با اشخاص بزرگی بوده امثال آیت الله جوادی ولی متاسفانه حالت بدی دارم حقیقتا مردد هستم بین پوشیدن و نپوشیدن و در بزرخی دردناک به سر می برم. لازم به ذکر است که حدود یک سال است که به طور موقت ملبس شدم ولی دایما نمی پوشم چون گاهی اوقات به این نتیجه می رسم که باید ملبس بشم و گاهی اوقات به این نتیجه می رسم که فعلا نباید دایما بپوشم. حقیقتا مانده ام که کدام طرف رضایت الهی است و کدام طرف نفس. حدود یک سال هم هست در این زمینه تفکرات طولانی و مطالعات بسیاری و مشورت زیاد داشته ام ولی به نتیجه نرسیدم. خواهشمندم کمکم کنید و چیزی بگویید تا قلبم آرام بشه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده مطالعات فقهی لازم را جهت معمم‌شدن ندارم و همان‌طور که در جواب‌های قبل عرض شد؛ روی‌همرفته طلبه باید بعد از رسائل و مکاسب، معمم شود. حال اگر دائم نمی‌تواند، بحث دیگری است. بالاخره اگر در ملبس‌شدن، نفس امّاره هم در میان است باید به نفس اماره بی‌محلی کرد، نه آن‌که از ملبس‌شدن کوتاه بیاییم. موفق باشید

13417
متن پرسش
سلام استاد: برای چندمین بار است که مزاحمتان می شوم. این حقیر طلبه هستم (پایه3). متاسفانه مسأله ای پیش آمده که فکرم را مشغول کرده و اخلاص نیتم را در ماندن در حوزه زیر سؤال برده است و آن این است که چند بار که خواستم از حوزه بروم یکی از نیت های نرفتنم این بود که با خود گفتم چرا می خواهی بروی هر ماه که دارند پولی ولو ناچیز به تو می دهند بیمه ات هم که کرده اند. البته استاد این فکر 30 درصد نرفتنم از حوزه بود هفتاد در صدش این بود که به خاطر کمک به امام زمانت نرو. اما باز آن سی درصد، اخلاص را ناقص می کند. من هم که جوانم و عجول، استخاره کردم با این نیت که شهریه و بیمه ام را قطع کنم و تا آخر طلبگی از راه دین اعم از منبر و نماز و... پولی در نیاورم، خدا و امام زمان روزی مرا تأمین می کنند تا دیگر ماندنم در حوزه به خاطر دنیا نباشد و خالص باشد برای خدا، استخاره خوب آمد (آیه ی ششم سوره ی حج آمد). من هم در خواست قطع شهریه و بیمه ام را دادم. استاد خیلی شدید به مشورت شما احتیاج دارم. آیا کار درستی کردم؟ حال که نیت کردم از پول در آوردن از راه دین و شهریه و بیمه و منبر، صرف نظر کنم آیا امام زمان روزی مرا خواهد رسانید یا نه؟ استاد اضطرابی شدید مرا گرفته. آیا تصمیم درستی گرفتم؟ چه کار کنم به این تصمیم جامه ی عمل بپوشانم یا نه؟ منتظر جوابتان هستم تا قلبم آرام شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودِ امام زمان«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» از طریق شهریه و بیمه، طلبه‌ها را تأمین می‌کنند. مگر بنا است حضرت مستقیماً پول در جیب شما بگذارند؟! تصمیم‌تان صددرصد غلط است و حتماً بروید آن کاری که کرده‌اید را، نفی کنید و به مرور، إن‌شاءاللّه نیّت خود را خالص نمایید. موفق باشید

13410
متن پرسش
با عرض سلام: شاید یکی از هدف های حوادث ناگوار مکه، زیر سوال بردن امن بودن حرم الهی است و با توجه به اینکه شما در جزوه ی خود امن بودن کعبه را امنیت روحی و امنیت از شیطان معرفی کردید(هر چند اینطور که از شواهد بر می آید افتادن جرثقيل در همان ساعت در یازده سپتامبر کار شیطان بزرگ است) و به امنیت جانی اشاره نکردید از شما خواهشمندم امن بودن این خانه را توضیحی دوباره دهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 13396 عرض شد آن امنیت، یک امنیت تشریعی است و بشریت باید برای اثبات عبودیت خود آن را رعایت کند و در عدم رعایت آن، ظالم‌بودن و کافربودن آن روشن می‌شود. موفق باشید

13409
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد: خداقوت، سوال داشتم از کتاب هدف زمینی آدم: در صفحه 139 آمده که آدم بعد از توبه کردن باز از بهشت بیرون شد تا در زمین زندگی را شروع کند، حال سوال من این است بعضا در روایت و تفاسیر که می خوانیم که چندین سال حضرت آدم (ع) گریه کرد در کوه صفا و حضرت جبرییل (ع) آمدند و کلمات و نام پنج تن را یاد دادند یا اینکه در معرفی آداب حج روایت داریم که حضرت جبرییل فرمود عرفت ایشان فرمودند بله و در روز عرفه بخشیده شدن را یا در ایام البیض ماه رجب را نقل شده ایشان روزه گرفتند و هر روز به واسطه روزه قسمتی از بدنشان که به واسطه آن اشتباه سیاه شده بود سفید شد و....نقل ها زیاد است سوال من این جاست که اگر حضرت آدم (ع) در عالم بالا توبه کرد پس این روایات که حاکی از آن است که ایشان در زمین توبه کردند چیست؟ سپاسگزارم، و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به صراحت آیات قرآن که توبه‌ی حضرت آدم را قبل از هبوط بر زمین ذکر می‌کنند، باید این روایات را با نظر به جنبه‌ی مثالی و برزخی آن معنا کرد. مثلاً کوه صفا را مظهر آن جنبه‌ی صفایی دانست که حضرت آدم به آن رجوع کردند و مفتخر به توبه شدند. و بقیه‌ی مثال‌ها در مورد حضرت آدم را نیز باید همین‌طور معنا کرد تا مقابل آیات مربوطه قرار نگیرد. موفق باشید

13408
متن پرسش
به نام خدا با عرض سلام و ادب خدمت حضرت استاد احتراماً، چرا نسبت خداوند با مخلوقات همانند نسبت نفس با قوای نفس نیست؟ با تشکر و آرزوی سلامتی برای استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نزدیک‌ترین مثال در فهم تصور نسبت حضرت حق با مخلوقات، همین نظر به نسبت نفس با قوای نفس است. موفق باشید

13407
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: با توجه به دو سوالی که در قسمت پرسش ها توسط شما جواب داده شده در موضوع جسمانیه الحدوث بون نفس سوالی داشتم ابتدا دو سوال مورد نظر رو عینا میزارم بعد سوال میک نم شماره سوال: 11492 تاریخ ارسال: چهارشنبه ۱۳ اسفند ۹۳ آخرین تغییر: چهارشنبه ۱۳ اسفند ۹۳ موضوع: حدیث، حضرت علی(ع)، توحید، اسماءالهی، انسان شناسی، معرفت نفس، اصطلاحات، شبهات دینی، فلسفه، با سلام خدمت استاد گرامی: چند سوال ازخدمتتان داشتم: 1- با توجه به این‌که شما به «جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء» روح معتقدید، نظرتان در مورد عالم «ذر» یا عالم «ارواح» چیست؟ (امام علی«علیه‌السلام» در حدیثی می‌فرمایند: خداوند ارواح را دو هزار سال قبل از بدن‌ها آفرید). 2- منظور از لقاءالله چیست؟ پیوستن وجود به وجود خدا و وحدت‌یافتن با خداست؟ 3- آیا مشیت ازلی و ابدی است؟ با تشکر فراوان باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- هر شخصی به عنوان یک شخص خاص بر اساس جسمانیة الحدوث‌بودنِ نفس از رحم مادرش شروع می‌شود، ولی وجود علمیِ همان شخص قبل از بدن در علم خداوند هست و اولیاء الهی قبل از آن‌که آن افراد خلق شوند، آن روح‌ها را می‌شناسند. 2 - وقتی انسان به مخلوقات رجوعِ وجودی کرد و با وجود روبه‌رو شد لقاء الهیِ او شروع می‌شود، می‌ماند هر اندازه که عمیق‌تر سلوک کند و به فناء از خود و باقی‌شدن به بقاء الهی نزدیک شود لقاء او مصفاتر می‌شود 3- آری هر آن‌چه خدا اراده فرموده از ازل تا ابد ثابت است، می‌ماند که خود او اراده فرموده ما با تلاش، خود را بسازیم. موفق باشید شماره سوال: 9833 تاریخ ارسال: جمعه ۷ شهریور ۹۳ آخرین تغییر: سه‌شنبه ۱۱ شهریور ۹۳ موضوع: انسان شناسی، معرفت نفس، فلسفه، حکمت متعالیه، با سلام: با توجه به اینکه انسان جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا است چرا می گویند انسان در قوس نزول از عوالم مختلف عبور کرده است؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: از جهت روحی تا بیاید در مرحله‌ی جسم و حدوث واقع شود، از بالا نزول کرده است. در حرکت جوهری روشن شد که نفس، جسمانیة الحدوث است نه این‌که علت نفس جسم باشد. موفق باشید استاد عزیز شما فرمودید نفس از جهت روحی از بالا نزول کرده تا در مرحله جسم و حدوث قرار بگیره سوال من اینه با این وضعیت باید نفس قبل از رسیدن به مرحله جسم و حدوث وجود داشته باشه اگر وجود داشته جسمانیه الحدوث بودن معنا نداره و اگر بفرمایید وجود نداشته پس شما از تنزل چه موجودی صحبت می کنید. سوال بعد اینه که شما روایت خلقت ارواح قبل از ابدان رو در حد علم خداوند و یا شناخت اولیا الهی توجیه کردید در صورتیکه در روایت صحبت از آفرینش ارواحه. اگه ممکنه بیشتر توضیح بدید. با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت وجودِ علمی هر مخلوقی غیر از وجودِ عینی او است. به همین جهت قرآن می‌فرماید: «اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون» یعنی اگر خداوند چیزی را اراده کرد به آن چیز می‌گوید بشو و می‌شود. پس معلوم است که یک وجودِ قبل از خلقت داشته است که به آن خطاب می‌کند. در حالی‌که طبق همین آیه هنوز خلق نشده است. از این جهت گفته می‌شود انسان یک وجود علمی در نزد خدا دارد که حضرت حق با نظر به آن وجود علمی، مخلوق را ایجاد می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی