بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29288

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام و آرزوی سلامتی شما بزرگوار: بحث در مورد آسمان های هفتگانه را در کدام یک از از بیانات شما می‌توان پیدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور مشخص و منظم عرایضی نداشته‌ام. در شرح کتاب «آداب الصلواة» حضرت امام در موضوع آسمان اول عرایضی شده است. موفق باشید

29188
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی سالها در زمینه کار فرهنگی و بصیرت افزایی و گفتمان سازی حول انقلاب فعالیت کردید و تجارب زیادی هم بحمدالله دارید. این رو به این جهت از خدمتتون می‌پرسم که خودم قصد دارم که مشغول فعالیت در این زمینه ویژه برای جوانها باشم،و این بحث برام اهمیت ویژه داره. خب امروز اگر بخواهیم اندیشه و معارف انقلاب را در بین جوانها و نوجوانها گفتمان سازی و بصیرت افزایی کنیم، چگونه می‌شود این گفتمان سازی درست و ترویج و تبلیغ اندیشه انقلاب رو داشت؟امروز شبهات و تشکیکات ماشاءالله زیادی علیه انقلاب و مبانی اش مطرح می‌شود و تهاجم فرهنگی شبکه ای هم در جریان هست و روی برخی جوانان و نوجوانان هم علیرغم فطرت اسلامی و انقلابی و روحیه ای که دارند تاثیراتی گذاشته و البته عملکرد و تفکر غیر انقلابی و بینش غبارگرفته یکسری از مسئولان هم تاثیراتی داشته و علیرغم اینکه بشخصه خودم بعنوان یک جوان می بینم بعضی نوجوانها یا جوانها با فطرت و روحیه متعالی و رشیدی که دارند، شبهات و تشکیکاتی دارند و موید این شبهات و تهاجم فرهنگی هم مشکلات و معضلات و ثمره عملکرد برخی مسئولان است. پیشنهاد حضرتعالی به شخص خودم که توفیقی شده با جمعی از افراد مرتبط بشم و بنا بر تبلیغ اندیشه انقلاب رو داشته باشم، برای تثبیت تفکر انقلابی بین آنها و گشودن افقی برای حضور در ساحت انقلاب اسلامی چه هست؟ من خودم ویژه که از دوره نوجوانی و با تشویق خانواده و پیگیری که داشتم با تاثیری که از کتب حضرتعالی در باب انقلاب بوده از انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی تا گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب داشته و دارم، نظرم روی سیر مطالعه و مباحثه حول این کتب بود چون به نظرم کتب شما روش تحلیل و تفکر و تعمق درباره انقلاب رو باز میکنه و تفصیل میده و وقتی یک نفر روش و شیوه تفکر رو توانست دریابد حالا هر قدر هم شبهه و تهاجم فرهنگی مطرح شود و هر قدر هم عملکردهای غیر انقلابی و مشکلات ببینید، چون شیوه و روش تفکر درباره انقلاب را می‌داند می‌تواند از آنها گذار کند و تاثیری نگیرد و در ساحت انقلاب حاضر شود. ان شاء الله موید باشید، التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! به نظر بنده به‌خوبی متوجه‌ی این امر هستید که اگر نظر به تاریخی داشته‌ باشیم که به اراده‌ی الهی در حال به ظهورآمدن است؛ موانع راه را شکست نمی‌بینیم بلکه فربه‌شدن برای ادامه‌ی راه می‌یابیم آن‌طور که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» شهید خوش‌ لفظ را متذکر آن امر کردند.[1] عمده توجه‌دادن به فرآیندی بودنِ یک حرکت توحیدی است و در سیر تاریخی این حرکت، مأواگزیدن که این عین حضور است. پیشنهاد بنده مطالعه‌ی جزوه‌ی «نقش فرآیندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» و «انقلاب اسلامی و عصری جدید در گام دوم» می‌باشد. موفق باشید   

 


[1] - آقای علی خوش‌لفظ، بسیجی جانباز دوران دفاع مقدّس و راوی کتاب «وقتی مهتاب گم شد» خطاب به رهبر معظم انقلاب گفت: «فقط یک نکته بگویم؛ ببخشید من بسیجی آقای متوسّلیان بودم .. این‌که آقا! شما خیلی دارید درد می‌کشید، زجر می‌کشید؛ به هر حال این بحث اختلاس‌ها و حقوق‌های نجومی را می‌گویید، این‌ها گوش نمی‌دهند. یک چیزی بگویید که ما آرام بشویم؛ ما همچنان فدائی شما هستیم؛

 رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» فرمودند: آرام باشید. این چیزهایی که شما می‌بینید، این‌ها حوادث طبیعی یک راه دشوار به سمت قلّه است؛ هیچ انتظار نباید داشت که اگر ما می‌خواهیم برویم به قلّه‌ی توچال یا قلّه‌ی دماوند، در راه چاله نباشد، سنگ نباشد، باد نباشد، دود نباشد، گاز نباشد؛ مگر می‌شود؟ امّا داریم می‌رویم، داریم می‌رویم، عمده این است. اصلا نگران نباشید؛ این حوادث وجود دارد؛ اگر این حوادث نبود باید تعجّب می‌کردید.» و کربلا نشان داد آن راه به اربعین ختم می‌شود، یعنی راه توحید بدون موانع نیست ولی همچنان ادامه دارد.

28858

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و عرض ادب: با توجه با تکمیل شدن کارهای کتاب شرح فصوص، و احتمالا تا هفته آینده چاپ شدن آن، بنظر حضرتعالی ادامه مباحث را با همان صوت کار کنیم بهتر است، یا از طریق کتاب دنبال کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتما باید متن فصوص با شرح صوتی آن دنبال شود. اساسا این نوع متون به صرف ترجمه و شرح آن خود را ظهور و بروز نمی‌دهد. موفق باشید

28802
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از پرسش های قبلی، تنگ نظری و توقف در ظاهر دین و عدم نظر به حقیقت شریعت را عامل شهادت حضرت اباعبدالله (ع) دانستید. تحجر امروز چه رنگی دارد و امروز تحجر در چه پرچم و حضور و یا جریانی حاضر شده و تحجر امروز به نظرتان چه کس ها و چه پرچمی هست؟ آیا تحجر امروز علیرغم تاکید بر حفظ سیره نبوی و ادعای ستیزه با مدرنیته، خودش تحجر مدرن شده است و حتی در صحنه هایی به مدرنیته می‌رسد و حتی مایه تقویت پرچمداران عالم غربی می‌شوند و همسوی با آن می‌شود و چون نظر به حقیقت ندارد، به ظاهر اصالت می‌دهد چه ظاهر عادات گذشته چه ظاهر حیات مدرن و به نحوی از ارائه طرحی برای برون رفت از عالم غربی عاجزست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تحجر، صورت‌های مختلف دارد یک صورت آن لیبرالیته است که به پوزیتیویسم ختم می‌شود و نفیِ هرگونه امری غیبی. و طرف دیگر آن مقدسان نادان هستند که نه دیروز متوجه‌ی حضور تاریخی نهضت حضرت اباعبداللّه «علیه‌السلام» شدند و نه امروز متوجه‌ی انقلاب اسلامی در جهانی هستند که انقلاب، در آن حاضر است. در آخر شرح غزل ۸۸ عرایضی در این مورد شده است. در بحث اخیری که در شرح کتاب «فتح خون» شهید آوینی شد، در این مورد نیز نکاتی مطرح گشت. موفق باشید

28545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر: سوال من در ارتباط با قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین است. واقعا دل انسان بدرد میاد، این‌همه استقامت کردیم که به این نقطه برسیم؟ خزانه دولت خالیست قبول، پول نداریم قبول، نفت نمی توانیم بفروشیم قبول، کشورهای دوست جرات ندارند بدون اجازه امریکا از ما چیزی بخرند یا بفروشند قبول، ولی دلیل می شه کشور رو به چین بفروشیم؟ مگر استقلال از اصول شعار انقلاب نبود. در ثانی گیریم که عده ای به هر دلیل و توجیهی چنین تصمیمی گرفته اند، سوال اینه چه کسی به آنها اجازه داده از جانب همه ملت ایران و همچنین فرزندانی که به دنیا نیامده اند چنین تصمیمی بگیرند، تصمیمی که به نیابت از ایرانیان گرفته بشه و به اونها اطلاع هم داده نشه؟ عده ای استدلال می کنند چون صدای آمریکا در آمده پس قرارداد خوبیه اولا این عقل و شعورتون وقتی که آمریکا برجام رو پاره کرد کجا بود، دوم وقتی ما مملکت رو عرصه تاخت و تاز چین کنیم البته آمریکا ناراحت میشه ولی کدوم عقل سلیمی می گه این به نفع ایرانه. نکته: طبق اونچه که نقل شده: این همکاری حضور چین در بخشهای بانکی، مخابرات، خطوط ریلی، بنادر و ده ها پروژه دیگر را بشدت گسترش می دهد طبق آنچه که سخنگوهای پراکنده ایران در جاهای مختلف بیان می کنن: شما غلط می کنید می خواهید جزییات قرارداد رو بدانید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صاحب‌نظرانِ دلسوز و آگاه، عکسِ آن را می‌گویند، چرا سختْ تحت تأثیر دشمن هستید؟ حداقل به این متن که بی‌بی‌سی مطرح می‌کند، فکر کنید:

واشنگتن پست: سیاست فشار حداکثری ترامپ شکست خورد مگر در سوق دادن ایران به سوی چین.

 

 

28318
متن پرسش
سلام علیکم: با اینکه حرکت و تمامیت انقلاب اسلامی در برابر استکبار، توحیدی و حرکت ناب تمدنی است، ولی برخی معتقدند چنان ظلمات و تاریکی ها بر نظام و انقلاب فائق آمده که مشروعیت و محبوبیت و مقبولیت آن هم از دست رفته و خود دیانت هم در اثر آوردن دین در لایه های سیاست و قدرت ضربه خورده و انقلاب اسلامی از ریشه ها جدا فاصله گرفته و یا حتی چه بسا بگویند هر چقدر آن روح توحیدی و عریق و عرفانی باشد ولی با این رویکرد اتفاقات و ابتلائات سختی برای انقلاب که حتی می‌تواند منجر به اجلی برای آن شود، باشد. در باب این مطالب چه صحبت‌ها و پاسخ‌هایی می‌توان داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این عزیزان خوب است کمی به موضوع «صبر» در قرآن فکر کنند که چگونه برای یک حرکت توحیدی و عبور از جاهلیت، قرآن بزرگیِ شخصیت و رشد معنوی و روحانی انسان را در باقی‌ماندن نسبت به حرکتی می‌داند که شروع شده است و معلوم است فرهنگ قبلی با سابقه‌ی زیادی که دارد به راحتی همچون ورق‌زدن یک کتاب از صحنه بیرون نمی‌رود. عمده آن است که اهل «صبر» می‌یابند آرام‌آرام و طیّ یک فرآیند حضور یک تمدن و فرهنگ توحیدی جای خود را باز می‌کند. موفق باشید

28294

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در مباحث کنترل غریزه جنسی پیش از ازدواج راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان بتواند عفت خود را حفظ کند، نورانیت خاصی از طرف خداوند به او الهام می‌شود. موفق باشید

28052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب و احترام خدمت طبیب روح: پیرامون روابط مقدس زناشویی چند سوال داشتم: ۱. بعضی اوقات که انسان طبع بسیار گرمی دارد هفته ای چندبار باید رابطه داشته باشد؟ درحالت عادی چگونه باید باشد؟ برای زوج های جوان و برای نو عروسان چگونه باید باشد؟ ۲. اگر در یک وعده دو بار به ارضا برسد آیا بار دوم تقویت طبع حیوانی است؟ با توجه به اینکه گفتیم افراد مومن و شخصیت های عرفانی در عالم ماده فقط در حد ضرورت اکتفا می کنند؟ ضرورت اینجا چگونه معنا می شود؟ ۳. بطور کل در سیره ی عرفا و بزرگان این پدیده چطور معنا می‌شود و نگاهشان به آن چگونه هست؟ اگر به نیت لقاء الله در آغوش همسر برویم، باز توضیح بدهید که معنای زَوِجّنا من الحورالعین چیست؟ ۴. اگر میل طبیعی انسان به رابطه زناشویی هر شب باشد آیا دچار تقویت خوی حیوانی می‌شود یا خیر؟ کدام اولویت دارد؟ مثل باشگاه بدنسازی نمی‌شود که جسم فقط تقویت می‌شود اما روح خیر؟ نکته: خواهشا کلی جواب ندهید، همان طور که گفته شده حیا و خجالت در سوال و جواب های دینی در اسلام وجود ندارد پس واضح و دقیق جواب بدهید، این سوالات جهت تکامل روحی بیشتر در سیر کمالی انسان با هم نوع خودش است نه اینکه جنبه ی مادی و دنیائی داشته باشیم. با تشکر فراوان از استاد محترم و بزرگوار که ما را در سیر توحیدی یاری و راهنمایی می کنید. توحیدتان روز افزون و مداوم و کثیر در عین وحدت باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات به ما فرموده‌اند لذّت حلال که بیشتر اشاره به همان روابط زناشویی دارد، موجب شوق در عبادت می‌شود. ظاهراً حدّی برای آن تعیین نشده و خود انسان باید متوجه باشد که نه بی‌دلیل رُهبانیت پیشه کند و نه افراط نماید. موفق باشید

27950
متن پرسش
سلام علیکم: برای رغبت و مداومت بر ترک معصیت و اینکه بتدریج از معاصی فاصله بگیریم، چه نکته مهم و اساسی هست؟ چون بسیاری اوقات قصد ترک معصیت می‌شود ولی مداومت بر آن و نظم در پیگیری آن نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بدانیم خداوند در بستر اسلام در هر زمانی چه جهان گشوده و سراسر کیفی را مقابل ما قرار داده و تنها کافی است بر اطاعت او صبور باشیم؛ عبور از معصیت با آن رویکرد به راحتی فراهم می‌شود و قصه‌ی «انتظار الفرج» به آن معنا نیز خود، فرجی برای انسان به میان می‌آورد. موفق باشید

27881

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: معمولا می گویند مواقعی که قلب اقبال داره مستحبات بخوانید و زمانی که قلب ادبار دارد به واجبات اکتفا کنید. اگر چله نماز قضا برداریم یا چله نماز نافله و وسط راه کسالت پیدا کردیم، ادامه دهیم؟ و سوال دوم، اگر این کسالت در اواخر ماه رمضان اتفاق افتاد همان مطلب است که فرمودید حفظ قلب نکردید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت باید چندان در تصمیمی که گرفته‌اید متوقف نباشید. به هر حال همان اراده‌ی اولیه برای به نتیجه رسیدن نهایی کمک می‌کند هر چند که در میانه‌ی راه ضعف‌هایی پیش آید. تا آن‌جا که ممکن است نباید متوقف شد. موفق باشید

27755

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و آرزوی قبولی طاعات: اینجانب سوال شماره ۲۷۵۵۴ را ارسال نمودم ولی تا کنون پاسخی دریافت نکرده ام. اگر امکان پاسخگویی وجود دارد سپاسگزار خواهم بود که بدانم تا چه محدوده زمانی به پاسخ سوالم خواهم رسید. پیشاپیش از زمانی که اختصاص می دهید متشکرم. با تقدیم احترام/ باران چشمه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن سؤال نیستیم. اگر ممکن است و مربوط به فضای سؤالاتی است که این سایت جواب می‌دهد، مجدداً ارسال فرمایید. موفق باشید

26953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: میدونم که ساعت ۸ سوالات سایت رو پاسخ میدید. پس الان که دارید پیامم رو میخونید سال تحویل شده، عیدتون مبارک. استاد من این بار پرسشی نداشتم، ولی تنها راهی بود که میتونستم خواهشم رو بهتون برسونم دعا کنید همه خوشبخت بشن و من هم امسال ازدواج کنم و خوشبخت بشم. دیگه تحمل نگاههای بد مردا و پسرای فامیل رو ندارم، دیگه نمیتونم این وضعیت رو تحمل کنم. البته قبلش دعا کنید که به شناخت درستی از خدا، خودم و زندگی برسم. نمیدونم چرا در این زمان اینقدر شناخت پیدا کردن سخت شده، آدم حتی وقتی میگه خودش رو شناخته چند روز بعد از یه سری چیزایی وجودش شگفت زده میشه. وقتتون شریفه، ازتون نمیگیرمش. فقط برای من دعا کنید. شاید که دعای شما گیرا واقع بشه. این پیام بین خودمان و خدای خودمان بماند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه آنچه بهترین تقدیر است را خداوند برای شما تقدیر کند. از تدبّر در قرآن غفلت ننمایید. موفق باشید

26828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بعد از مطالعه کتب شما چه کتب دیگری را برای مطالعه برای یک طلبه پیشنهاد می کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از تفسیر ارزشمند «المیزان» و کتاب‌های ملکوتی حضرت امام، غافل نباشید. موفق باشید

26805
متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بخاطر پاسخهای قبلی بسیار سپاسگذارم۔ خداوند اجر عظیمی بهتون عطا فرماید۔ سوالم در مورد اعیان ثابته است۔ تا اینجا برایم مشکلی نیست که ربط اسم و عین ثابت از قسم ظاهر و مظهر است نیز مقدرات بر طبق استعداد مخلوق افاضه می شوند۔ اما اینکه می فرمایند خداوند زردآلو رو زردآلو نکرد بلکه بهش وجود عطا فرمود کمی گیج کننده است۔ چون زردآلو بهرحال صورت یک اسم الهیست و زردآلو در آن قدرت و فرصت انتخابی نداشت که صورت و مظهر کدام اسم الهی قرار بگیرد۔ پس اینطور بنظر می رسد که زردآلو شدنش خیلی هم انتخاب خودش نبوده است؟! لطفاً راهنمایی فرمایید۔ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر روی این نکته فکر کنید که اسماء الهی بر اساس امکانِ ذاتی و ظرفیت اشیاء بر آن‌ها تجلی می‌کند. بد نیست در این مورد به بحث «رجوع به اصلِ اصل‌ها» در قسمت «یادداشت ویژه» سایت رجوع فرمایید. موفق باشید

26468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که سیب برزخی یا اخروی بدون دهان لذت خوردن آن درک می شود؟ سوال دوم آیا در برزخ و قیامت لذت هایی مانند لذت خوردن، آشامیدن، نیاز جنسی، احتیاج به عضو مخصوص است مانند بدن دنیایی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان‌طور که جسم برزخی داریم، آن جسم دهانِ مخصوص به خود را نیز دارا می‌باشد. ۲. آن لذّات به صورت متعالی آن در میان است. موفق باشید

26288
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: مفهوم توکل بین جوامع اسلامی یک مفهوم پویا و دینامیک است یا یک مفهوم انفعالی است که در جایی کاربرد دارد که دیگر هیچ کار و اقدامی از دست انسان برنمی آید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برعکس، باید با حضور در نظام الهی هر قدمی که برمی‌داریم جایی برای آن‌که حضرت حق وکالت ما را بر عهده بگیرد و بهتر از ما کار را به ثمر برسانند؛ بگذاریم. آری! با توکل زانوی اُشتر ببند، یعنی در همان کار هم، جای خدا را باز نگه دار. موفق باشید

26220
متن پرسش
سلام علیکم: از آنجایی که اجنه نیز همانند ما مکلف و مختار هستند ملاک برتری انسان بر اجنه چیست؟ در هرم شبکه هستی موطن حضور اجنه را، عالم برزخ معرفی می کند آیا واقعا آنها در عالم برزخ زندگی می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق سوره‌ی جنّ، از اجنّه پیامبری مبعوث نمی‌شود و این نشان می‌دهد آن‌ها تا مقامِ گرفتن وحیِ الهی از خداوند، وسعتِ وجودی ندارند. ولی مثل ما پس از مردن، در عالم برزخ و قیامت حاضر می‌شوند. موفق باشید

25854
متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. به عقیده تان اساساً در انقلابهای اسلامی و نهضت ها و جبنش هایی که در بلاد اسلام در چند قرن اخیر رخ داده نظیر مبارزات سید جمال، نهضت جنگل، انقلاب مشروطه، ملی شدن صنعت نفت، بیداری اسلامی مصر سال ۱۳۹۰ و ...، عامل اصلی انحراف بسیاری از اینها یا به زانو در آمدنشون و یا عدم تاثیرگذاری عمیقشون چه بوده؟ ۲. استاد، آیا عوامل انحراف و شکست و عدم عمق وسیع تاثیر گذاری این انقلابها و جنبشها، برای انقلاب اسلامی ما هم قابل تجربه و رخ دادن است یا انقلاب اسلامی ظرفیت هایی نظیر ولایت فقیه دارد که بتواند بسیاری از چنین عواملی را خنثی سازد و البته متذکر عواقب کنار گذاشتن مشی اصیل انقلابی هم بشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. غفلت از تقابل با روح استکباری دنیای استکبار. ۲. بحمداللّه انقلاب اسلامی به خوبی از آن گردنه‌ها که سایر نهضت‌ها را زمین‌گیر کرد، در حالِ گذار است. موفق باشید

25495
متن پرسش
سلام استاد: شبتون بخير استاد بنده كتب انسان شناسي شما (٦جلد) و معرفت النفس علامه حسن زاده و انسان از آغاز تا انجام علامه جوادي و انسان شناسي در قرآن علامه را مصباح خواندم. هنوز هم خيلي سوال دارم. راجع به نفس و روح - نظر ابن سينا و ملاصدرا. اگر امكانش هست لطف كنين سير مطالعاتي پيشرفته تري معرفي كنين.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم بعد از مطالعه‌ی کتاب «خویشتن پنهان» و مطالعه‌ی کتاب «معاد» همراه با ۷۵ جلسه‌ی صوتی آن در این مورد آن‌چه باید بدانید، را یافته‌اید. خواستید هم سری به کتاب «معرفتِ نفس و حشر» بزنید، ولی بیش از این وسواس به خود راه ندهید. موفق باشید

25250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: استاد درباره نحوه خوراک و برکات گرسنگی کشیدن و حذف تنقلات سوالاتی داشتم: ۱. آیا برای خانم ها هم مفید است، چه در دوران مریضی ماهیانه، چه در دوران بارداری، چه در دوران شیردهی؟ ۲. منظور از حذف تنقلات، حذف میوه ها هم هست؟ ۳. روزه گرفتن در هر ماه برای خانم ها به نظر شما به چه شکل مناسب است؟ خدا به شما عافیت عطا کند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. باید نیاز بدن تأمین شود ولی نه این‌که انسان دائم به فکر خوردن باشد. ۲. به همان صورت سه روز در ماه. ۵ شنبه‌ی اول و آخر ماه، و چهارشنبه‌ی وسط ماه. موفق باشید

25053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مورد شخصیت یزید برخی مورخین می‌گویند فردی مهربان و صلح طلب بوده و جز در موارد نیاز دست به خشونت نمی زده. آیا فرهنگ یزیدی فقط مخالف احکام شریعت و یا اسلامی ست که رنگ و لعاب سکولاریته و یا تزویر و ریا گرفته ست می باشد یا یزید از لحاظ بدنی و مالی هم به مردم ظلم می کرده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در خشونت آن فاسقِ لعین همان بس که دستور به واقعه‌ی «حرّه» داد. آری! آن فاسق لعین خشونت خود را در زیر پرده‌ی ریاکاری حفظ کرده بود. موفق باشید

24912

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهر زاده: خواستم بگویم که آیا نظر و توجیهاتان نسبت به آن شرکت کننده عصر جدید که شعبده بازی می کرد عوض شد؟ چون در قسمت سوالات بار اول گفتید که به سبب تجرد نفس می تواند حوادث آینده عالم ماده را ببیند ولی بار آخر گفتید که این کار ها تردستی است و از مقوله خطای خیال است. خواستم ببینم نظرتان کدام یک از این دو است؟ هر چند شاید موضوع چندان مهمی نباشد. لطف بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عرض اول فرض بر این بود که کار آن آقا مثل مرتاض‌ها باشد و نه تردستی. ولی وقتی خودش نشان داد با خطایِ دید، آن کارها را انجام می‌دهد و نه با قوای نفس؛ موضوع تغییر کرد. موفق باشید

24575
متن پرسش
سلام استاد عزیزم، خدا قوت، دو سوال داشتم: اول در مورد کتاب نیروی حال اکهارت توله، و این به حال بقاء در عرفان نزدیک هست یا نه؟ مورد تایید شما هست؟ من تا نصف کتاب رو خوندم میتونم از کتاب استفاده کنم؟ دوم در مورد روستای تبریزی ها در طالقان هست، به نظر میاد بیشتر به تمدن درست انسانی که شما در موردش تو کتاب هاتون دارید نزدیک باشن، نظرتون رو می خواستم بدونم، با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  ۱. آن کتاب را نخوانده‌ام. ولی رویهمرفته جناب اکهارت تحت تأثیر عرفان ابن عربی است. ۲. بنا نیست ما در این تاریخ و در مواجهه با فرهنگ غربی عقب‌نشینی کنیم، بلکه باید به راه برتری فکر کرد که در این رابطه عرایضی در کتاب «تمدن‌زایی شیعه» شده است و نمونه‌ی آن را در جواب سؤال شماره‌ی ۲۴۵۷۳ ملاحظه می‌کنید. موفق باشید

24418
متن پرسش
استاد عزیز سلام: با توجه به جواب سوال ۲۴۴۱۱ بنده منظورم این بود که مگر طبق فلسفه ارتباط مجرد با ماده محال نیست، پس چطور می گویید نفس با بدن مادی ارتباط دارد؟ پس یا این فرض فلسفی که ارتباط مجرد با ماده محال است غلط است و یا اگر درست است چگونه توجیه می شود؟ بالاخره همان تدبیر انضمامی هم ارتباط مجرد و ماده هست، شاید توجیه این باشد که نفس که مجرد است از نظر وجودی شدیدتر است و همه جا میت واند حضور داشته باشد حتی در عالم ماده، و مادیت ماده به دلیل ضعف وجودیش بر نفس که وجودی شدید است تاثیر ندارد و این نفس است که ماده را که همان بدن است متأثر می کند و این فقط به دلیل شدت وجود مجرد نسبت به ماده امکان دارد و قطعا از احکام و قوانین الهی است، مثل ارتباط باری تعالی با عالم ماده که البته چون وجود مطلق و شدیدترین وجود است پس در همه عوالم حضور کامل دارد حتی عالم ماده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که می‌فرمایید قابل تفکر است ولی باید مباحث «برهان صدیقین» که نظر به صِرف وجود دارد و مباحث کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که موضوع را در افق دیگری مدّ نظر قرار می‌دهد، مورد غفلت قرار نگیرد. موفق باشید

24131
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد عزیز آقای طاهرزاده: کوچیک شما حنیف هستم که چندی پیش در جلسه پردیسان قم و نیز جلسه مؤسسه امام خمینی (ره) در قم مزاحم اوقات شریف شدم. سوال اول: از سوالات نسل جوان و حتی غیر جوان (مذهبی و غیرمذهبی، شاغل در حاکمیت و غیرشاغل در آن) اینست که: «در حوزه تمدنی، حقانیت خط فکری انقلاب اسلامی و امام خمینی با معضلات و ناکارآمدی‌های معرفتی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی، سلامت اداری، انسانی و سیستمی همخوانی ندارد. یعنی هموطن ایرانی از ما می‌پرسد که این چه حقیقت و حقی است که نمی تواند در مقیاس تمدنی و تمدن‌سازی از پس مشکلات معرفتی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و... بر آید و پیشرفت شده پشرفت نظامی توام با موعظه‌ها و سخنرانی‌های اخلاقی. مملکت‌داری و تمدن‌سازی با سخنرانی‌های اخلاقی صحبت از ایده‌ها و ایده‌آلهای تکراری و رجزخوانی، انجام نمی شود.» این سوال با «سفرهای حقیقی و مجازی مسلمانان این عصر حتی مسلمانان انقلابی و حزب‌اللهی و حتی طلبه‌های مبلغ انقلابی به اقصی نقاط گیتی و آشنایی بیشتر آنان با فرهنگ و مظاهر غرب و محسنات ظاهری آن همچون: وامهای غیر‌ربویِ بانکهای غربی، نظم و انضباط، احترام به هم و حقوق همدیگر، راستگویی و صداقت در قول و فعل و... در کشورهای مدرن» با شدت و حدّت بیشتری مطرح می گردد. حقیر در کتابهای جنابعالی و سؤالات پرسش‌کنندگان سایت، چیزی که صراحتاً پاسخ سؤال مذکور باشد ندیدم. ممنون میشم اگر در این زمینه رهنمود بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به صورت‌های مختلف در این مورد عرایضی داشته‌ام و این موضوع، موضوعی است با عرضی عریض، از آن جهت که اولاً: ما در چهارصدسال اخیر با تمدنی روبه‌رو هستیم که زیرساخت‌های خود را شکل داده و برای هرچیزی، تعریفی دارد. منتهی به جهت آن‌که به گفته‌ی متفکران غربی نتوانست به وعده‌های خود عمل کند، فکر تمدنی دیگر به ذهن انسان‌های دارای تمدن‌های کهن آمد. تمدن‌های دیگری مثل تمدن لائوتسه‌ای در چین و یا تمدن هندی و تمدن ایرانی. و این به معنی مقابله با تمدن غربی نیست، بلکه به معنای به خودآمدنِ تمدن‌هایی است که در مواجهه با تمدن غربی نسبت به آموزه‌های بومی خود به خود آید و به یک معنا آن نوع معنایی از انسانیت که در تمدن غربی به حاشیه رفته است را، به میان آورند و همان‌طور که در بحث «جایگاه تمدن اسلامی و نسبت آن با این تاریخ» عرض شد: «رفت و برگشتی باید صورت گیرد تا آموزه‌های دینی و فلسفه‌ی اسلامی مجدداً فهم شود و این همزمان با شناخت غرب ممکن است و افق این غرب‌شناسی برای بازگشت به وطن و نوعی خودشناسی در تاریخ جدید است تا از داشته‌های خود مطابق تاریخی که هستیم بهره‌مند شویم. این آن راهی است که در آن قرآن و روایات و فلسفه‌ی اسلامی از انزوای تحمیلیِ توسط فرهنگ سکولاریته آزاد می‌شوند و رجوعی ماورای رجوعِ فعلی به آن‌ها خواهد شد، رجوعی که فعلاً متون دینی و فلسفی ما در حدّ موضوعاتِ درسیِ آموختنی، تقلیل داده شده و دین و فلسفه وارد زندگی جامعه‌ی ما به صورت حضوری تاریخی و تمدنی نشده.»

 آنچه در حال ظهور است ابداً با وضع موجود ربطي ندارد. مدت مديدي است با ظهور مدرنيته زندگي حقيقي يعني آن نوع زندگي که بر مبناي يک تمدن زنده اداره شود، فراموش شده و آن فرهنگي که همچون يک موجود زنده بايد مناسبات بشريت را مديريت کند دستخوش تجزيه قرار گرفته است. هيئت دروني زندگي‌ها از هم پاشيده شده زيرا آن نيرويي که موجب مي‌شود تا اعمال انسان‌ها در يک وحدت و يگانگي نسبت به همديگر قرار داشته باشند از ميان رفته و کشش کلّي و عمومي که نحوه‌ي فعاليت افراد را تحت تأثير خود قرار مي‌دهد، از ضمير وجداني افراد جامعه به حاشيه رانده شده است. مسائل اقتصادي در حدّي بزرگ گشته، که نفوذ افراد، به موضوع اقتصاد گره خورده و معناي زندگي، در ثروت و بهره‌مندي از دنيا جستجو مي‌شود وثروت، مترادف با شرافت تلقّي شده، بدون نظر به روح زندگي. تجسم عيني اين نوع برداشت از زندگي، ظهور «شهرهاي بزرگ» و کنده‌شدن دهقانان از آب و خاک اجدادي و مجتمع‌شدن در شهرها شد.

در اين دنياي سنگي و سنگ‌شده يعني شهرها، توده‌هاي انساني که بايد آن را به توده‌ي بي‌شکلِ شن شبيه دانست، به وضع هولناکي کنار هم جمع شده‌اند. از اين ماده يعني توده‌ي شني مردم، مي‌توان هرگونه ترکيب تصنعي که خيلي زود در معرض تجزيه واقع مي‌شوند، پديد آورد. از آن‌ها مي‌توان حزب درست کرد و آرمان‌هاي زودگذرِ خيالي را پيش چشمشان آورد و مشغول تشکيلات ساختگي‌شان کرد.

در اين شن‌زار انساني، ديگر آن‌گونه نيروي طبيعي که سبب نشو و نماي عقل و عاطفه‌ي انساني شود، به‌کلّي مرده است. در اين شن‌زار انساني، ديگر انسان‌هايي به چشم نمي‌خورند که زندگي را براي ما به معناي واقعي آن معنا کنند و روشن کنند چرا کشش و کوشش براي ادامه‌ي خانواده از ميان رفته و ازدياد نسل و فرزند که بارزترين نشانه‌‌ي جامعه‌ي سالم است، اسباب دردسر و تمسخر شده است.

ساکنان شهرهاي بزرگ اَتم‌وار استقلال پيدا نموده‌اند و خودخواهانه تنها به خود فکر مي‌کنند. با این‌که نه در توده‌ي اَتم‌ها زندگي هست و نه در توده‌ي انسان‌هاي منفرد از يکديگر آن نوع زندگي به چشم مي‌خورد که در جمع انسان‌هاي وارسته در جريان بود و در ذيل اهداف قدسي، در زير سايه‌ي همديگر زندگي مي‌کردند. آنچه از شهرهاي سنگي و از ريگ‌زارهاي انساني بيرون مي‌آيد «مُد» روز است يعني تصورات بي‌پايه‌ي روزمرّه‌گي‌ها که ابداً روح و بقاء ندارند.

در مقابل آنچه در بالا گفته شد تمدن حقيقي قرار دارد که با ارتباط با عالم قدس و معنويت مانند يک موجود زنده مي‌رويد و قد مي‌کشد و داراي تقسيماتي مثل ريشه و تنه و برگ است، گل مي‌دهد و به ميوه مي‌نشيند و هرکدام از اعضاء در جاي خود مطمئن و راضي هستند. هر اندازه آن تمدن واقعي‌تر باشد و مبتني با آموزه‌هاي الهي شکل گرفته باشد، بيشتر قد مي‌کشد و يال و کوپال پيدا مي‌کند و اعضاي آن بهتر در جاي خود قرار مي‌گيرند و دقيق‌تر جاي ديگران را درک مي‌کنند و سنن و آداب تکويني و تشريعي دقيق‌تر در آن جاري مي‌باشد.

تمدن حقيقي عبارت از نظامي است که در عين مراتب مختلف که در بين اعضاي آن هست هيچ‌کدام از اعضاء نسبت به هم احساس حقارت نمي‌کنند زيرا آنچه عامل کرامت‌و شرافت‌مي‌باشد تقوا است.

در تمدن حقيقي، متانت در کليه‌ي حرکات و سکنات با تعريفي معنوي که محصول پرورشي است مطابق آداب محکم و متقن الهي، چون خون جاري است، زيرا آن حرکات و سکنات ريشه در حقايق عالم دارد و عملاً آن جامعه را با هزاران وظيفه‌ي ناگفته و تعهدات نانوشته اداره مي‌کند و به جهت نظر به آن حقايق عِلوي امور جامعه سر و ساماني غير قابل تصور مي‌يابد. جامعه‌اي که به حقايق عِلوي نظر دارد به صورت طبيعي داراي نوعي متانت و آداب محکم از زندگي است که همه‌ي مردمان تحت نفوذ غير محسوس آن قرار دارند و چون با فطرت آن‌ها هماهنگ است، آن‌ها را در نوعي از يگانگي و حياتي واحد قرار مي‌دهد که افراد آن جامعه از حدود فرديت خود فراتر رفته، معناي خود را در گستره‌ي تمدني جستجو مي‌کنند که شرف و شرافت و غيرت را معناي قدسي مي‌بخشد و در آن حال عناوين قدسي در سراسر زندگي افراد بيشتر از عناوين اجتماعي نفوذ کرده است. شرف شخصي در چنين جامعه‌اي عبارت است از احساس وظيفه‌ي هر فرد در مقابل تمدني که در آن زندگي مي‌کند. زيرا هر فرد در چنين فضايي حيات اجتماعي خود را احساس مي‌کند و با حيات آن تمدنِ قدسي زندگي را معنا کرده و لذا وجود ديگران را که در آن تمدن زندگي مي‌کنند، وجود شخصِ خود مي‌پندارد. همان چيزي که شما در صدر اسلام ملاحظه کرديد تا آن‌جايي که خداوند در وصف چنين روحيه‌اي فرمود: «يُؤْثِرُونَ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ وَ لَوْ كانَ بِهِمْ خَصاصَة»(حشر/9) آن‌ها آنچه بود را به ديگران ايثار مي‌کردند در عين آن‌که خودشان به آن نياز داشتند.

تمدني که ما مدّ نظر داريم

در تمدني که ما در ادامه‌ي انقلاب اسلامي مدّ نظر داريم، هر فرد پيرو انديشه و روش خود نيست، بلکه مسئول جامعه‌ي خود است و همه مسئول روش و انديشه‌ي واحدي هستند که آن جامعه‌ي قدسي اقتضاي آن را دارد. اساس و جوهر چنين جامعه‌اي از تعهد معنوي انسان‌ها سرچشمه مي‌گيرد و تعهدي که افراد نسبت به همديگر دارند. در چنين جامعه‌اي عدم شرافت مربوط به کساني است که تنها به خود مي‌انديشند. هر کسي به جهت تعلقي که به آن جامعه دارد شرافت دارد، مگر آن‌کسي که به شرافت ديگران توجه نمي‌کند که خود به ‌خود به او به عنوان انساني فرومايه نگاه مي‌شود. در تمدن الهي تنها چنين افرادي فرومايه‌اند وگرنه ثروتمندنبودن، مغايرِ شرافت نيست. انسان‌هاي حسودِ امروزي که در فرهنگ غربي تنفس مي‌کنند تصور مي‌کنند ناداري يک نوع عدم شرافت است، زيرا اين‌ها به زندگي شريف حساس نيستند و کشش طبيعي آن‌ها از شرافت واقعي منحرف شده است.

اين همان جدايي از نيستان است

ايران شيعه قبل از ورود فرهنگ غرب فارغ از آنچه در دربار شاهان مي‌گذشت، به عنوان يک دولت نامرئي نسبت به دولت رسمي، مناسباتي را بر اساس آموزه‌هاي ديني بين افراد جامعه‌ي خود ايجاد کرده بود و امروز مي‌توان گفت در آن شرايط و با آن محدوديت‌ها يک تمدن قدسي به حساب مي‌آمد ولي متأسفانه به جاي آن‌که ادامه يابد و تمدني مقابل تمدن غرب شود، حاکمان خودباخته و تازه به دوران رسيده‌ي قاجار با شيفتگي نسبت به غرب، مانع ادامه‌ي آن شدند. همين امر موجب شد امروز شما با شرايطي روبه‌باشيد که نه‌تنها هيچ‌کس در جاي خود نباشد، بلکه ارزش و شرافت انسان‌ها بر محور ثروت و مقام اداري و اجتماعي آن‌ها بنا شده باشد. اين همان جدايي از نيستان است که صداي آن از گذشته‌ي تاريخ ما به گوش مي‌رسد، اين دردِ هجران از آن روح ظريفي است که زماني ما را به هم پيوند داده بود و زمينه‌ي ريزش الطاف الهي را بر جامعه‌‌ي ما فراهم مي‌کرد و هرکس نسبت به جاي‌جاي آن جامعه احساس مسئوليت مي‌نمود. با ورود فرهنگ مدرنيته و طرح آرمان‌هاي فرومايه‌ي دنيايي، آن پيوند به حاشيه رفت و ما امروز در ادامه‌ي گذشته‌ي توحيدي خود قرار نداريم، بايد در راهي که صدساله‌ي اخير طي کرده‌ايم، تجديد نظر کنيم. زندگي آينده‌ي ما مديريت زمين است از طريق آسمان با نفي خودخواهي‌هايي که بايد آن‌ها را زير پا گذارد. اکنون آن زمان فرا رسيده که ما به آنچه مي‌توانيم باشيم نظر کنيم و تصميم نهايي را اَخذ کنيم و پاي در راهي بس طولاني گذاريم که تنها راه سعادت ما است. موفق باشید

نمایش چاپی