بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25896

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز راجع به نمک ید دار و نمک دریا بسیار حرف و سوال و نظر مطرح می شود با یه سرچ ساده در اینترنت هر کسی نظری دارد و بعضی کارشناسان نمک معمولی دیدار رو خطرناک و سرطان زا می دانند بعضی مفید و نمک دریا هم همینطور بعضی ها می گویند مواد صنعتی دارد و مضر و بعضی می گویند اتفاقا دارای املاحی است که شدیدا نیاز بدن است. حال با توجه به اینکه سفارش شده غذا رو با نمک شروع و با نمک به پایان برسانیم و در مصرف آن زیاده روی نکنیم و نیز با توجه به اینکه طبق معارف معرفت نفس بدن سالم روی نفس اثر گذار است و باید از بدن مراقبت کرد تا نفس تدبیر خود را بکند. حال بفرمایید واقعا کدام نمک بهتر است زیرا ارتباط تنگاتنگ با غذا و خوراک دارد و بالاخره بدانیم کدام مفیدتر است؟ در سوالی اشاره کرده بودید خودتان نمک دریا مصرف می کنید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در بررسی‌های خود به نمک دریا و سپس به نمک معدنی رسیده‌ایم و ابداً نمک ید دار را مصرف نمی‌کنیم. موفق باشید

25708
متن پرسش
سلام: منظورم در سوال ۲۵۶۹۳ از مرگ برزخی است که شما در کتاب معاد فرموده اید که هنگام قیامت کبری تمام موجودات عالم ماده و عالم برزخ می میرند. با توجه به این مطالب اگر ممکن است جواب قسمت سوال ۱ در سوال ۲۵۶۳۹ را بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با تغییر نشئه‌ی دنیا همه‌چیز به نشئه‌ی برزخی می‌روند؛ هویتِ برزخی پیدا می‌کنند. مثل آن‌چه انسان در خواب، با موجودات با هویتِ ذهنیِ موجودات روبه‌رو می‌شود. حال همین حالت نسبت به قیامت پیش می‌آید و همه‌ی عالَم و آدم، هویتِ قیامتی پیدا می‌کنند و وجودشان شدیدتر می‌شود. موفق باشید

25563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و خدا قوت. لطفا بفرمایید دلیل عقلی (غیر قرآنی و غیر روایی) برای اینکه دین اسلام کاملترین دین است چیست؟ ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این مورد به بحث «دریچه‌های اعجاز قرآن» که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بحث شده است، رجوع فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

25380

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر ۱. صبح تا شب و شب تا صبح رو چگونه میشه به حقیقی ترین نوع ممکن گذراند. در هر سن و شرایط و شغل و شهر و کشور و موقعیت؟ ۲. اینکه کسی هدفش رواج فرهنگ قرآن و اهل بیت (ع) هست اول فلسفه و حکمت و عرفان بگذرونه یا یک راست بره سراغ خود قرآن و روایات؟ مثلا میخوایم علم آموزی رو برای کنکوری ها جا بیندازیم تا عمرشون بیهوده در سیستم آموزشی پر از مشکل از بین نره. آیا میشه کتاب فضل علم از اصول کافی رو براشون شرح داد؟ یا باید اول مقدمه چینی کرد با توجه به کتاب جوان و انتخاب بزرگ.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همان احکام شریعت در امور فردی و اجتماعی و رعایت حقوق افراد کم ندارد؟ ۲. به نظر می‌آید مقدمات معرفت النفسی نیاز باشد. موفق باشید

25230
متن پرسش
استاد گرامی سلام: شما در جلسه دوشنبه که در مورد حزن و خوف و توکل بود فرمودید که حزن سعادت انسان را در خطر می اندازد چون تقدیر را نمی‌پذیریم، حال اگر شخصی در امور اعتقادی دائما دچار شبهه و شک و وسواس است و از این وضع غمگین است و حزن در دل دارد و مشکلش را خدا با توجه به دعاهای بسیار و توکل ها و توسل های بسیار حل نکرده، باید این دور ماندن از معارف حقیقی و عدم رشد روحی را تقدیر بداند و بگوید خدایا شکرت که مشکلم حل نمی شود و از راه راست و یقین و سلامت نفس فاصله دارم و احتمالا با این اوضاع هلاک خواهم شد و عاقبت بخیر نخواهم شد و از معارف حقه نتوانم استفاده کرد و آنگونه که باید آدم شوم آدم نمی شوم و به مراتب بالای یقین نخواهم رسید و آنکه برای شدنش خلق شده ام نمی شوم و....، این حزن و اندوه که برای عدم عاقبت بخیری و مشکلات نفسی و روحی و اعتقادیست چگونه توجیه می شود کاملا هم به حق است، حال با این اوصاف شخص باید بگوید تقدیر خدا بر انحراف و عدم عاقبت بخیری و ماندگاری مشکلات اعتقادی و وسواس و لاجرم در آخر هلاک شدن من قرار گرفته و خدا خواسته من کافر بشوم و ... با پذیرش این تقدیر و رضایت از اوضاع کنونی اش خود را زودتر و بیشتر به هلاکت و عدم عاقبت بخیری نزدیک کند، این تقدیر را باید پذیرفت و یا نه باید دانست خداوند چنین تقدیری برای بنده طالب هدایت رقم نخواهد زد و همچنان بر دعا و توسل و توکل و امید خود با وجود حزنی که برای مشکلش که ذکر شد دارد اصرار کند تا زمان هدایت و گشایش بالاخره از جانب پروردگار برسد، حال اگر تا آخر عمر هم طول بکشد؟ تکلیف چنین شخصی چیست؟ چه کند تا آن حزن حقیقتا از بین برود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه می‌فرمایید «خوف» است و نه «حزن». و این موجب تحریک بیشتر انسان می‌گردد برای عمیق‌شدن در معارف الهی. در این رابطه «امید» را از دست ندهید و سری هم به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۲۲۸ بزنید. موفق باشید

24718

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: راه تشخیص حق میان وحدت وجودی ها و تفکیکی ها چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفکر و تنها تفکر. پیشنهاد می‌شود مباحث مربوط به «برهان صدیقین» را دنبال فرمایید. موفق باشید

24619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرانقدر: بنده خیلی در امور اعتقادی شک می کنم و در ذهنم شبه ایجاد میشه و همیشه از این بابت ناراحت و نگرانم، با اینکه انگار نفس من یا بهتره بگم خود من دنبال شبهات جدید می گرده تا مشغول حل و فصل شبهه بشه و از ذکر و یاد خدا غافل و صفای دل رو از دست بده، با اینکه جواب شبهه را بدست می آورم و از شر آن شبهه خلاص می شوم، اما دوباره با شبهه جدید با موضوع جدید سرگرم و مشغول می شوم، دیگه خسته شده ام، احساس می کنم و مطمئن ام عمرم دارد تلف می شود، می خواهم به صفای دل برسم و به ارتباط با ائمه اطهار آن جور که شایسته است برسم و دیگر این حجاب شبهات در میان نباشد، چه کنم که نفس شبهه ساز و یا شیطان تلقین کننده را برای همیشه لگام بزنم و از شر این افکار و امور بیهوده خلاص شوم، لطفا مرا راهنمایی کنید و راه حلی برای بنده ارائه دهید، آیا ذکری هست که با گفتن آن و استمرار بر آن ذکر به خصوص، از این حجاب ظلمانی خلاص شد؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خوبی است. زیرا انسان در عقائد خود عمیق و عمیق تر می‌شود البته به شرطی که جواب شبهات را درست بدهید. پیشنهاد ما اولا مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و ثانیا برهان صدیقین از کتاب «از برهان تا عرفان» می‌باشد که هر دو باید با شرح صوتی آن دنبال شود. موفق باشید

24553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سایت ها شرایط ورود به حوزه را تمام شدن پایه نهم می گویند ولی حرفی از تحصیل هم زمان نزدند. آیا میشه هم در مدارس استعدادهای درخشان و هم در مدارس حوزه به صورت هم زمان تحصیل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم که حوزه امکان چنین کاری را می‌دهد یا نه. ولی فکر می‌کنم اگر طلبه تماماً فکر و ذکر خود را مشغول دروس رسمیِ حوزه بنماید، نتیجه‌ی بیشتری می‌گیرد. موفق باشید

32077

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با تو سجده خواهیم کرد با سلام. هواداران تیم فوتبال لیورپول سرودی ساخته‌اند که در آن خطاب به محمد صلاح، بازیکن مصری خود می‌گویند: «اگر گل بزنی مسلمان خواهم شد. به خاطر تو به مسجد خواهم رفت و مسلمان خواهم شد.» محمد صلاح هر بار که گل می‌زند، همان‌جا وسط زمین سجده می‌کند و هوادارن لیورپول به افتخارش می‌خوانند که «با او سجده خواهند کرد.» از لیورپولی‌ها که بگذریم، برخی از هواداران دیگر تیم‌های لیگ جزیره نیز محمد را بهانه کرده و مسلمان شده‌اند. بِن بِرد که هوادار تیم ناتینگهام فارست و دانشجوی مطالعات خاورمیانه است، محمد صلاح را هدیه‌ی خدا و الهام‌بخش خود برای روی آوردن به اسلام معرفی می‌کند. اِمی و نیکی، دو خواهر انگلیسی، نیز می‌گویند با الهام از اخلاق این بازیکن مصری مسلمان شده‌اند. اروپایی‌ها پیش از این نیز بازیکنان مسلمانی چون فرانک ریبری، مسعود اوزیل، آردا توران، حاتم بن عرفا، و کریم بن زیما را دیده بودند؛ اما هیچ‌کدام از آن‌ها به دلیلِ مشکلات و درگیری‌های اخلاقی، نتوانستند کاریزمای اعجوبه‌ی آنفیلد را داشته باشند. محمد نه تنها در زمینِ فوتبال که در خارج از زمین نیز مسلمان متفاوتی است. او آن‌قدر خوب است که هیچ یک از مسئولان فوتبال جزیره نگران رفتار مذهبی او در زمین مسابقه نیستند. پیارا پاوار، مدیر اجرایی یوفا در مبارزه با نژاد پرستی، بی‌آن‌که نگران باشد مبادا سجده‌های بعد از گل محمد به تنش‌های مذهبی بیانجامد، می‌گوید: «این اولین بار است که شاهد وجود چنین واکنش مثبت و تحسین‌آمیزی در خصوص مسائل مذهبی هستیم.» هیچ بعید نیست ماه رمضان آینده، بسیاری از لیورپولی‌ها با محمد صلاح روزه بگیرند و به عشق او و فوتبال جذّابی که دارد، عید فطر در کنارش نماز بخوانند. این بازیکن مسلمان مصری، به تنهایی به اندازه‌ی صدها کتاب و همایش اروپایی‌ها را با اسلام آشتی داده است. محمد حقیقتِ پیش روی ماست. حقیقتی که می‌گوید در جهان امروز، آن‌قدر که افراد با تعهد و سلوک اخلاقی‌شان می‌توانند دین خود را نمایندگی کنند، متکلمان و الاهیات‌دانان نمی‌توانند. این بازیکن مسلمان مصری با جذابیّت‌های اخلاقی و فوتبالِ خیره‌کننده‌اش کاری کرده است که مراکز آموزشی و تبلیغی با سال‌ها تلاش و صرف هزینه‌های گزاف از عهده‌اش بر نیامدند. او نشان داد که «دو صد گفته چون نیم کردار نیست.» سلام استاد وقتتون بخیر عزاداریهاتون مقبول. اگر زحمتی نیست میخواستم نظرتون را درمورد این مطلب بدونم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم : شاید بتوان گفت آقای محمد صلاح بهانه است تا بشر امروز که طالب وسعتی بیشتر از حضور در جهان کمیت‌ها و سکولارزده‌است؛ با او نظر به آن جهانِ کیفیت‌ها بیندازند. در حالی‌که جهان مسیحیت به جهت  سطحی‌بودنش نتوانسته است آن افق را در مقابل جوانان این تاریخ بگشاید. آری! این جوانان به جهت صفای شخصیتی که آقای محمد صلاح از خود نشان داده، خود را با ابعادی برتر در او جستجو می‌کنند. عمده آن است که متوجه باشیم این تاریخ، ظرفیت جوابگویی به انسان‌هایی که در طلب هویتی برتر هستند را دارد . اگر بتوانیم آن هویتِ برتر را بنمایانیم. البته و صد البته فکر نمی‌کنم روحی که انقلاب اسلامی به صورتی نرم و نامرئی به ظهور آورده است، در این صحنه‌ها بی‌تأثیر باشد. بالاخره آن‌ها از طریق حضور تاریخیِ انقلاب اسلامی و حاج قاسم سلیمانی افقی را در مقابل خود یافته‌اند که ارادت به آقای محمد صلاح برای نزدیکی به آن افق است. می‌ماند که اگر نتوانند از طریق او به نوعی از حضور تاریخی دست یابند و وجه وجودیِ بیکرانه خود را در این صحنه‌ها احساس نکنند، سرخورده خواهند شد. زیرا موضوع، یک موضوع اخلاقی نیست بلکه موضوع، پیداکردن شخصیتی است که زندگی را در ابعاد تاریخی آن به معنای حق‌الیقینِ تاریخی معنا کند. نقش حاج قاسم را نمی‌توان در این موارد نادیده گرفت. گویا به دنبال حاج قاسمی هستند به اسم محمد صلاح..

31649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر ۱. ببخشید اگر دو نفر در مقام توحید افعالی باشن یا مثلا فنای فی الذات آیا هر دو یک سطح معرفت دارند در این مقام؟ یا اینکه درجات معرفت افراد در مقامها هم متفاوته؟ ۲. تفاوت درجه معرفت در مقامها به چه عواملی بستگی دارد اعم از اخلاص و کیفیت عبادت و؟میشه توضیح بدهید. ۳. اینکه می‌گویند با یک گناه درجه ای از عقل برداشته می‌شود و دیگر برنمی‌گردد آیا با توبه هم برنمی‌گردد؟ و اینکه چرا با وجود اینکه استغفار می‌کنیم طعم عذاب و بلا را خدا به خاطر آن گناهی که سر می‌زند به ما می‌چشاند؟ توبه چگونه باید باشد تا بلاهای تنبیهی مطلق کنار رود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال توحید در هر مرحله‌ای که باشد چه در مرحله توحید افعالی و یا غیر آن، مراتب خاص خود را دارد زیرا توحید، امری ذومراتب است. ۲. آری! درجات توحید، به معرفت و خلوص بستگی دارد. در این مورد خوب است به مباحث «رهنمودهای سلوکی و اخلاقی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. http://lobolmizan.ir/sound/1304 3- آری! با توبه، تمام آثار گناه از بین می‌رود به طوری که رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند مانند کسی می‌شود که آن گناه را انجام نداده است. بنابراین معنای چشاندن طعم عذاب، دیگر معنا ندارد.   موفق باشید

31403

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد معظم: ممکنه با توجه به تجربه حضرتعالی، در مورد مرحله سوم تمدن اسلامی که دولت اسلامی است و راهی که در این زمینه در جهانی میان دو جهان باید در نظر داشته باشیم از ساختار های کوچک مثل مجموعه های فرهنگی و هیات ها گرفته تا ساختار ها و نهاد های کلان مثل ادارات و سازمان ها اشارات و راهنمایی هایی بیان فرمایید؟ راهی که نه مدیریت و برنامه ریزی به معنای مدرن لفظ هست، نه آشفتگی و نا هماهنگی، ضمن اینکه از اقتضائات و سختی این راه در تعارض با فرهنگ جهانی که بصورت تمدن تحقق یافته را نمی‌توان چشم پوشی کرد. همچنین فعالان در میانه میدان و مسئول یا شاغل در ساختار های مذکور چگونه می‌توانند این افق را تحقق ببخشند؟ استاد صلاح می‌دونند بصورت تفصیلی در این باب اشاراتی داشته باشند؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «تمدن‌زایی شیعه» در همین موارد قدم زده و امید است با تأمّل و حوصله در مطالعه آن کتاب، افق‌های مفیدی برای جنابعالی گشوده شود. موفق باشید

31069

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در پاسخ یکی از کاربران فرمودید «در بحث حرکت جوهری روشن شد که دائماً عالم ماده با تبدیل قوه‌ها به فعل، قیامت می‌شود و باز سلسله عالم وجود تا عالم ماده بسط می‌یابد و باز حرکت جوهری و باز فعلیتِ قوه‌های عالم ماده» این جمله یعنی همیشه یک آدم ابوالبشری خواهد آمد و یک حضرت محمدی؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! همین‌طور است. عرایضی قبلاً در جواب سؤال شماره 31009 شده است. موفق باشید

30909

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: آيا در هنگام باز پرداخت ديون مي توان نرخ تورم را در نظر گرفت تا سرمايه. قرض دهنده كاهش نيابد؟. در آخر ايت مباركه تحريم ربا قيد نه ظلم كنيد و نه مورد ظلم و واقع شويد آمده است. از پاسخ شما پيشاپيش. سپاسگزارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد زیاد شده است. به همین جهت بعضی پیشنهاد کرده‌اند در هر قرضی ملاک را قیمت طلا در آن زمان که قرض می‌دهند، بگیرند و بعد نیز بر اساس قیمت طلا، پول خود را باز پس بگیرند. مثلاً طرف، پولی را که قرض داده است در ازای 10 سکه طلا بوده، سال بعد که پس می‌گیرد پولی در ازای 10 سکه طلا پس بگیرد تا در قرض الحسنه خود ضرر نکرده باشد. موفق باشید

30905

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد: طاعات قبول حق. سوالی داشتم، بعد از خواندن کتاب روزه دریچه ای به عالم معنا این سوال برایم پیش آمد که در طول روز دقیقا باید چه مقدار غذا مصرف کنیم تا به درجات عالی برسیم؟ تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در حدّی که حکم پرخوری نداشته باشد و البته افراد در این رابطه متفاوت هستند. موفق باشید

30631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دو تا سوال داشتم: ۱. گوش کردن به سابلیمینال برای تغییر خصوصیات ظاهری یا وضع زندگی گناه داره؟ ۲. کسی که به گناه استمناء آلوده باشد آیا همسر خوب و ایده آل نسیبش می‌شود؟ یا به خاطر گناهی که مرتکب شده همسر خوب و قسمتش از بین می‌رود؟ و یا توبه کردن باعث می‌شود که همسر عالی و ایده آل داشته باشد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم این امور با توهّمات و ساختن توهّمات همراه است. خداوند به انسان عقل داده است که بتواند با آن زندگی کند. ۲. ان شاءالله با توبه، انسان می‌تواند در جایگاهی قرار گیرد مثل کسی که گناه نکرده است. موفق باشید 

30477

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در جلسه شنبه اشاره کردید به اینکه در گذشته مردم مثلا اصفهان جهانشون محدود به قبیله یا همون اصفهان بوده، حال آیا این خصلت خوبی بوده یا بد؟ حضرت علی که هزار سال قبل از این مردم بوده فرموده اگر گرسنه ای در دورترین نقطه ی زمین باشد خوابشان نمی‌برد، چرا حضرت علی هزارسال قبل به وسعت همه عالم بودند ولی مردم اصفهان ۵۰۰ سال قبل جهانشون محدود به اصفهان بوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در خوب و بد موضوع نیست. بحث در انسانی است که در هر تاریخی برداشتی از خود و جهان پیرامونیِ خود دارد که در هر زمانی، خود را متفاوت می‌یابد و هنر ما آن است که در هر تاریخی مناسب آن تاریخ، خود را درک کنیم. البته و صد البته اولیای الهی فراتاریخ هستند. موفق باشید

30398

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به سوال 30353 جسارتا پاسخ استاد قانع کننده نبود. اول اینکه نگاه عموم علما و مفسران تا پیش از قرون جدید، بطلمیوسی بود و خود می دانید که آیات را طبق هیئت قدیم تفسیر می‌کردند. دوم اینکه من در آن سوال کار به قرآن نداشتم نظر به کتب عرفا داشتم که وقتی به عالم ماده می رسند آن را مطابق علوم زمانه شان بحث می‌کنند که اکنون منسوخ شده است. کافیست به گلشن راز مراجعه شود که به تفاریق از هیئت قدیم سخن رانده است. راهکار حقیر چون کشف عرفا را یقینی و علوم جدیده را ظنی می‌دانم پذیرش حقانیت هیئت قدیم است. حال شما اگر نظر بر علوم ظنیه جدیده دارید منتجا می پذیرید که کشف عرفا نسبت به عالم ماده باطل بوده است؟ و بدین منوال اگر عارفان در کشف عالم پیش پا افتاده ماده به خطا رفته اند چگونه بپذیریم که شهودشان نسبت به عوالم اعلی صائب بوده است؟ مطالب کانت را به خاطر آوریم که چقدر عقل چون از موارد محسوس فاصله گیرد دچار تزلزل می‌شود و بعضا گرفتار جدل الطرفینی ها، بگذریم که عارفان (اگر علوم جدید را بپذیریم) حتی در محسوسات هم مسجون مشهورات زمانه اند و تخته بند زمان و به قول شاعر «کسی کو در طبیعیات عاجز چگونه در الهیات فائز» باری حقیر چون با عارفان اندک الفتی دیرینه دارم و عالم آنان را پذیرفته ام و در آن فضا نفس می‌کشم نمی‌توانم بپذیرم که شهود راستین عارفان مبنی بر وجود گنبد شیشه ای که در یکی از سوالات از قول آیت الحق قاضی در شرح دعای سمات و نیز بقیه مطالب حقه ای که ایشان منطبق بر هیئت قدیم فرمودند باطل باشد. همانطور که در طب جدید این چنین نیست که بطلان طب سنتی را ابتدائا اثبات و بعد منسوخش کنند در هیئت هم وضع به همین صورت است کوپرنیک فرض را بر خورشید مرکزی نهاد نه اینکه واقعا گردش ارض به گرد شمس را مشاهده کرده باشد یا در هندسه اقلیدسی بجای یکی از فرضها فروض دیگری نهادند هندسه های نااقلیدسی پدیدار شد باری غرض از تطویل کلام اینست که بشخصه نمی‌توانم شاهد باشم عارفان در تبیین عالم ساده ماده بر خطا باشند و و آنگاه سخن از صقع ربوبی بمیان آورند نه بازی بازی همه یا هیچ است و چون در عوالم اعلی نظر عارفان را صائب می‌دانم بنظرم به طریق اولی در عوالم ادنی نیز صادق اند. به یاری حق فالحق والحق اقول والسلام
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد در شهود عرفانی، واقعاً آنچه عارف می‌یابد همان حضور اوست در آن عوالِم، منتها ممکن است با زبان عُرف بگوید. به همین جهت عرض شد واقعاً عارف، هفت آسمان را در منظر خود می‌یابد، حال چه هیئت بطلمیوسی تصدیق کند و چه نکند. موفق باشید

30365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اسماء الهی به دو دسته کلی اسماء جلال و جمال تقسیم می‌شود و انسان می‌تواند مظهر هر دو دسته از اسماء باشد ولی بزرگی از عرفا می‌فرماید ما اسماء جلال را طلب نمی‌کنیم چر ا که آنها دهشت آور هستند منظور ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان صرف اسم جلال باشد، همین‌طور است. ولی اولیای الهی در مقام جمع این دو اسم هستند یعنی: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ». موفق باشید

30033

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: استاد من دانشجوی ارشد فلسفه تعلیم و تربیت گرایش اسلامی دانشگاه تهران هستم، در مورد درس رویکردهای تربیت دینی سوالی داشتم. یکی از رویکردهای تربیت دینی رویکرد عملگراست. یکی از مصداق های این رویکرد را در جامعه ایران معرفی می نمایید. عملگرا به این معنا که اهل نظر تنها نباشد بلکه در زمینه عملی هم فعالیت های چشمگیری داشته باشد. با تشکر و امتنان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده در تربیت‌های دینی، نظر به اسوه‌ها و شخصیت‌ها است. آن شخصیت‌ها در حال حاضر از جهتی امثال حضرت امام باید مدّ نظر باشد و از جهتی امثال حاج قاسم یا شهید آوینی. به همین جهت به ما فرموده‌اند: «كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ‏ بِغَيْرِ أَلْسِنَتِكُمْ لِيَرَوْا مِنْكُمُ الِاجْتِهَادَ وَ الصِّدْقَ وَ الْوَرَع‏. امام صادق عليه السّلام به من فرمود: مردم را به غير از زبانتان دعوت به دين كنيد، تا سعى و كوشش و درستى و پرهيزگارى و خويشتن دارى را از شما مشاهده كنند. موفق باشید

29852

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: بنده طلبه هستم از کتب فلسفی بدایه و نهایه خوندم (با استاد امینی نژاد) می خواستم وارد کتاب های عرفان نظری بشوم. از اسفار قبل از ورود به عرفان نظری کدوم جلدها ضرورتا باید خوانده شود و کفایت می کنه؟ لطفا راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از جلد ۶ تا ۹ لازم است به‌خصوص جلد ۸ و ۹ که حضرت امام هم به آن تأکید کرده‌اند و تعلیقات ایشان هم از این دو جلد محفوظ مانده است. موفق باشید

29561
متن پرسش
سلام و ادب استاد عزیز: گویا ملاصدرا تن را جزو نفس می داند. آیا با فرمایش حضرت عالی که به تن در مقابل من معتقدید منافات ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ملاصدرا در رابطه با نفس می‌فرمایند: «النّفس جسم آلی ذی حیات» و این یعنی مقام نفس به اعتبار آن‌که جسم را تدبیر می‌کند باید دنبال شود و در این نگاه، اساساً دوگانگی بین نفس و جسم نیست، بلکه حضور نفس در جسم و تدبیر جسم مدّ نظر باید باشد. پس بحث نفس است و وسعت آن. در این مورد خوب است کتاب «معرفت نفس و حشر» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

28371
متن پرسش
سلام علیکم: شخصیتی مثل شهید آوینی در وجود امام خمینی (ره) چه می بیند که در مقاله داغ بی تسلی درباره امام، می نویسد: «خمینی، این ماه بنی هاشم، میراث دار همه صاحبان عهد بود در شب یلدای تاریخ. در عصر ادبار عقل و فلک زدگی بشر، در زمانه غربت حق، در عصری که دیگر هیچ پیامبری مبعوث نمی شد و هیچ منذری نمی آمد خمینی میراث دار همه انبیا و اسباط ایشان بود. آخر او آیتی بود که «ثقلین» را در وجود خود معنا می کرد، آخر آدم هایی چون او، قطب سنگ آسیاب افلاکند، مصداق حدیث «لو لاک» اند و غایت الغایات وجود» چگونه در شخصیت امام این افق را در می یابد و با عشق، چنین مطالبی را می نگارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده، فهم زمانه است که شواهد زیادی حکایت از اراده‌ی الهی جهت تحقق توحیدی ناب در مناسبات بشر امروز دارد و حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آینه‌ی ظهور آن اراده‌ی متعالی است که هرچه در مورد آن گفته شود خدا می‌داند اجمالی است از آن ملکوت بیکرانه که در آینه‌ی گفتار و رفتار او قابل نظارت و مشاهده است. موفق باشید  

27796
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، امیدوارم ان شاء الله توفیق شود در این لیالی عظیم، دعاگوی حضرتعالی که بسیار از آشنایی با شما خوشحال هستم و توفیق بزرگی برای خودم می‌دانم که توفیق شد از محضرتون بهره ببرم و با اندیشه متعالی اسلامی آشنا شوم. استاد بزرگوار، این شبها اینجانب رو هم در کنار تمام عزیزان دعا بفرمایید که ان شاء الله با بصیرت و عشق، در مسیر انقلاب و ارادت به حضرت بقیه الله قرار بگیرم و شک و شبهه و ریایی برای بودن در این مسیر نداشته باشم. شاید برای اعتقاد و دوست داشتن انقلاب، مورد ناراحتی و چالش شده ام و شاید حتی لرزه بر دلم می افتاد که نکند اعتقاد داشتن به انقلاب و پافشاری بر انقلابی بودن، به نحوی عبث و غلط و معیوب است و این ظرفیت در انقلاب نیست. ولی گویی تمام وجودم در این مسیر است و می‌خواهم از همین نوجوانی آنچنان باشم که اگر روزی رفتم و نبودم، مانند بزرگانی مثل شهید آوینی و شهید مطهری بشوم که وجودشان برای انقلاب موجب قوت و دلگرمی ولی فقیه بود و امام و آقا وقتی این عزیزان شهید شدند، فرمودند فقدان شان سخت است و مانند یک بازوی محکم برای انقلاب بودند. امیدوارم چنین باشم و خودم با اطمینان و توکل بتوانم جلو بروم و اعمالم من را وارد عالمی کند که عالم انس با حضرت ولیعصر و عالم ظهور اسماء الهی است و عالم عبور از مدرنیته و انسان غریب با عالم قدس بسمت تمدن نوین اسلامی که امانت بزرگ انبیا و اولیا است. ان شاء الله به مدد الهی و نظر لطف امیرالمومنین سلامت باشید و من را هم دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم و خواهم بود. بحمداللّه در شب‌های قدر سفره‌ای گشوده برای دل‌گرم‌شدن به آن چیزی که انبیاء و اولیاء وعده داده‌اند. تجربه‌ای است از آنچه تنها از آن خبری داشتیم. موفق باشید 

26922

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ به چند سوال فرمودید که اسلام مانند نفس ناطقه که در عین تجرد، تغییر دارد و حرکت جوهری هم برای آن پیش می آید، اصول ثبات بعنوان نوامیس عالم دارد که در دل آنها انعطاف نیز وجود دارد و معنا می دهد و این مطلب همان برخاسته از آیه «کل یوم هو فی شان» هست. آیا اعتقاد شما در این عرصه شبیه همان بحثی است که رهبر انقلاب در کتاب انسان ۲۵۰ ساله مطرح می فرمایند و معتقدند اهل البیت، در عین در نظر گرفتن مقتضیات زمانه و اصول روشنگری و هدایت مطابق شئون آن زمانه، کلهم نور واحد اند و همه وحدتی در راستای قرب به رب العالمین و تحقق شاخص ها و معرفت وحیانی را دنبال می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. مرحوم شهید مطهری نیز در کتاب «اسلام و مقتضیات زمانه» به خوبی این امر را دنبال کرده‌اند. موفق باشید

26701
متن پرسش
سلام علیکم: به نظر حضرتعالی از چه زمان و برهه ای جبهه و سردمداران لیبرال_دموکراسی متوجه شدند که مقیاس درگیری با انقلاب اسلامی، یک درگیری تمدنی تمام عیار و بسیار عمیق تر از مواجهه با کمونیسم هست؟ آیا حادثه ۱۳ آبان و تسخیر لانه جاسوسی که شکست ابهت این جبهه و محور آن یعنی ایالات متحده بود و فروپاشی شوروی در زمان گورباچف، دو نقطه عطفی نبودند که نشان دهنده شروع عصر جدید و تقابل تمدن ها (تمدن نوین اسلامی به محوریت ایران اسلامی و تمدن لیبرال مدرن به محوریت آمریکا)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی ریشه‌های انقلاب عرایضی در این مورد هست. تصور اولیه آن بود که حضرت امام خمینی در حدّ مهاتما گاندی است که در محدوده‌ی مبارزه‌ی منفی می‌مانند ولی با تسخیر لانه‌ی جاسوسی و اظهار نظر امام در آن رابطه که انقلابی است بزرگ‌تر از انقلاب اول، معلوم شد جبهه‌ای مقابل استکبار شروع شده‌است که بس جدی و تاریخ ساز است. موفق باشید

نمایش چاپی