بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26614

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اینکه ما نمی توانیم ثابت کنیم که اجتماع نقیضین محال است، مطابق با واقع است یا نه؟ به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بدیهیات که قابل رد یا اثبات نیست. تصورش برای تصدیقش کافی است. موفق باشید

26343
متن پرسش
با سلام: ۱. سیب مادی فقط مزه سیب می دهد. اما سیب برزخی مزه تمام میوه ها را می دهد. آیا سخن بالا درست است؟ ۲. آیا شکل داشتن نقص عالم ماده است یا نقص عالم مثال هم هست؟ در رابطه با دو سوال فوق منبع می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  آری! آری! ۲. شکل، صورت و تعیّنِ اسماء است، نقص نیست، لازمه‌ی ظهور است. ۳. سری به کتاب «معرفت نفس و حشر» بزنید بد نیست. موفق باشید

26309

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من در منزلی ۲۷ سال است ساکنم که محل حضور جنیان است و حضورشان کاملا احساس می شود. من کتاب جنابعالی را در مورد شیاطین و جنیان مطالعه کردم ولی به جایی راهی نبردم موضوع دیگر فرزند من است که با چیزهایی که در کتاب شما خواندم به نظر می رسد که او را تحت کنترل دارند و من نمی دانم چه کنم لطفا مرا راهنمایی کنید. واقعا به راهنمایی و کمک احتیاج دارم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچند یک‌بار آشنایان و یا روحانیِ محل را به خانه دعوت کنید و همراه فرزندتان به نماز جمعه و جماعت تشریف ببرید. موفق باشید 

25563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عرض ادب و خدا قوت. لطفا بفرمایید دلیل عقلی (غیر قرآنی و غیر روایی) برای اینکه دین اسلام کاملترین دین است چیست؟ ممنون و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این مورد به بحث «دریچه‌های اعجاز قرآن» که در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بحث شده است، رجوع فرمایید. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

24553

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سایت ها شرایط ورود به حوزه را تمام شدن پایه نهم می گویند ولی حرفی از تحصیل هم زمان نزدند. آیا میشه هم در مدارس استعدادهای درخشان و هم در مدارس حوزه به صورت هم زمان تحصیل کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان نیستم که حوزه امکان چنین کاری را می‌دهد یا نه. ولی فکر می‌کنم اگر طلبه تماماً فکر و ذکر خود را مشغول دروس رسمیِ حوزه بنماید، نتیجه‌ی بیشتری می‌گیرد. موفق باشید

34155
متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد عزیز و گرامی: شبهه ای در ذهن بنده هست که تا حالا جواب های زیادی رو در موردش شنیدم ولی من رو قانع نکرده. و اون این هست که چطور ممکنه که غیرت الله حضرت امیر علیه السلام در خانه باشند و با این وجود حضرت زهرا علیها السلام به تنهایی پشت در خانه بیایند و با اون جماعت صحبت کنند که بعد منجر به اون حادثه تلخ بشه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این مورد در کتاب «بصیرت فاطمه زهرا «سلام‌الله‌علیها» شده است از آن جهت که جلسه‌ای در خانه حضرت با بعضی از اصحاب رسول خدا«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در رابطه با کودتایی که منجر به خلافت ابابکر بود تشکیل شده بود و خلیفه دوم خبر دار شد و خواست بزعم خود خانه را آتش بزند و آن جلسه را به هم بریزد. و زهرای مرضیه «سلام‌الله‌علیها» با شجاعت کامل در مقابل کسی ایستادند که در تندی مشهور بود و متأسفانه مداحان ما طوری موضوع را مطرح می‌کنند که سنت خدا در عزّتمندی مؤمنین فراموش می‌شود و متوجه نیستیم به همان معنایی که خداوند فرمود: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ» (منافقون/8) هیچگاه خداوند طوری صحنه‌ها را به‌وجود نمی‌آورد که مؤمنین تحقیر شوند، حتی اگر به قیمت شهادت حضرت امام حسین «علیه‌السلام» باشد. موفق باشید      

33992
متن پرسش

سلام: به نظر می رسد با توجه به مقاومتی که اوکراین دارد و حتی شهر خرسون را علی رغم الحاقش به خاک روسیه باز پس گرفت امیدی به پیروزی جناب پوتین نباشد. انتظاراتمان را جناب پوتین برآورده نکرد و حدود ۹ ماه ابرقدرت اول هسته ای در باتلاق اوکراین افتاده است و خوف آن هست که ما را نیز با خود به زیر کشد و در نظم جدید باز شاهد تفوق غرب باشیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً متوجه هستید که موضوع، بسیار پیچیده‌تر از این‌ها می‌باشد. جنگی است تمام عیار و حضور در نظمی جدید که مسئله مقابله غرب اعم از آمریکا و روسیه در زمین اوکراین یکی از ابعاد آن است. به آمریکا فکر کنید که خواسته و نخواسته در تلاش است تا بلکه از افولِ خود جلوگیری کند و همین امر افول آن را تسریع می‌کند و در همین رابطه مقام معظم رهبری «حفظه‌الله» می‌فرمایند: «اینکه آمریکا مجبور می‌شود دست و پایش را از جهان جمع کند. الان آمریکایی‌ها در بسیاری از مناطق دنیا پایگاه دارند؛ در منطقه‌ی ما، در اروپا، در آسیا، پایگاه‌های نظامی با جمعیّت‌های زیاد، پولش را هم از خود آن کشور بیچاره‌ای که در آنجا پایگاه هست می‌گیرند؛ هزینه‌هایش را او باید تأمین کند و آمریکایی‌ها بخورند و آقایی کنند! این دیگر تمام می‌شود؛ دست و پای آمریکا از حضور در سراسر جهان جمع خواهد شد. این، آن خطّ اصلی اوّل، از خطوط اساسی نظم جدید آینده‌ی جهان.  خطّ اساسی دوّم؛ انتقال قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و حتّی علمی، از غرب به آسیا. امروز قدرتهای غربی هم اقتدار سیاسی دارند، هم اقتدار علمی دارند، هم اقتدار فرهنگی دارند، هم اقتدار اقتصادی دارند؛ یعنی خیلی چیزها دارند، البتّه تعبیر درست‌ترش این است که بگوییم داشتند، و دارند آرام‌آرام از دست می‌دهند؛».

با توجه به این نکته اساسی آری! باید به آینده‌ای فکر کرد که ایران از طریق انقلاب اسلامی در نظم جدید حرف‌ها دارد در راستای غفلت بزرگی که جهان مدرن نسبت به معنابخشیِ انسان دارد.  موفق باشید  

32810

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقت بخیر: من چند سال هست خیلی ضعف شدید دارم همینطور کمر درد شدید هرچقدر هم پیش دکترهای گیاهی و شیمیایی می‌رم خوب نمیشم خیلی طب سنتی و اصول غذایم رو خیلی رعایت می‌کنم ولی اصلا افاقه ایی نکرده و همینطور ترس شدید دارم و از ترس شب ها نمیتونم بخوابم و کابوس می‌بینم و کلا زندگیم خیلی به هم ریخته. یک حاج آقایی که دعا نویس بود و مورد اعتماد به من گفتن که دچار جن زدگی شده ای و شما رو طلسم کرده اند. یک شخصی رو فرستادن که بیان داخل خونمون و خونه رو تخلیه اش کنند. اون آقا گفتند که داخل خونه طلسم گذاشتند و خودت و همسرت رو طلسم کردند. و همینطور من چند سالی هست که حرز امام جواد رو مینوشتم برای خودم و خانوادم و کلا بعضی از دعا و قرآن ها رو می‌نویسم برای دوری از چشم زخم و سلامتی. الان این آقا به من گفتند که همه مریضی هایی که این چند ساله داری بخاطر نوشتن این دعا هاست، بخاطر اینکه میگن شما اذن نوشتن دعا و قرآن رو ندارید. میخوام ببینم گفته این ها تا چه حدی صحت دارند که اگر حرفشون درست هست اجازه بدم بیاند داخل خونه ام؟ اگه میشه من رو راهنمایی کنید، من سردم گمشدم و واقعا نمیدونم دیگه چیکار کنم و نا امید شدم و اگه میشه میتونم باهاتون تماس بگیرم. ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر برای نوشتن دعا و قرآن باید از کسی اجازه گرفت؟!! به هر حال نباید خودتان و زندگی‌تان را به دست چنین افرادی بدهید که موجب سرگردانی شما می‌شود. با ورزش و با درمان‌های طبی اعم از طب جدید و سنتی همت کنید به یاری خدا از این نوع ضعف‌ها و بیماری‌ها عبور نمایید و در حدّ خود نیز راضی باشید. اگر فرصت کردید مطالعه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، إن‌شاءالله نکاتی در عزم و اراده شما برای عبور از این نوع سختی‌ها در شما ایجاد خواهد کرد. موفق باشید

32799

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: یکی از آشنایان بنده که در آمریکا زندگی می کند در یک موضوعی درخواست راهنمایی داشتند که خواستم نظر شما را در این باره جویا شوم. مسئله این است که در آینده ای نزدیک سلمان رشدی در یکی از مناطق نزدیک زندگی این دوست ما برنامه ای (سخنرانی یا هر چیز دیگری) دارد، حال سوال دوست ما این است که آیا واجب است که به محل این برنامه برود تا او را بکشد و به سزای عملش برساند؟ این در حالی است که طبیعتا او (سلمان رشدی) تحت محافظت ویژه ای خواهد بود. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید موضوع به این سادگی‌ها نباشد. البته بنده در این موارد صاحب‌نظر نیستم. موفق باشید

31865

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد ارجمند: آیا شما دیدن فیلم و سریال هالیوودی یا انیمیشن را به قصد تنوع برای سالک خوب می‌دونید؟ البته هر دو سانسور شده باشند و به مقدار کم مثلا یک یا دوبار در هفته تماشا بشوند. یا علی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد صاحب‌نظر نیستم زیرا به‌کلّی در فضای این امور قرار ندارم تا بتوانم نظر بدهم. موفق باشید

31836

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: استاد گرامی دوستی دارم که دارای تحصیلات عالیه در رشته فقه و تفسیر و الهیات و مطالعات فراوان در این رشته هستند و آثار خوبی هم برجای گذاشته اند و به چشم دیده ام که مورد عنایت اهل بیت علیهم السلام بوده اند ولی متاسفانه هنوز به پذیرش عقلی و حسی و عاطفی نسبت به شخص آقای خامنه ای به عنوان ولی فقیه نرسیده اند و دچار شبهه هستند. پس از فوت آیت الله لنکرانی (به عنوان مرجع تقلید ایشان) به حضرت آقا رجوع کردند و در حال حاضر مدتهاست که قصد رجوع به حضرت جوادی آملی را دارند و اندیشه ها و بیانات ایشان را به خود نزدیکتر می دانند و به عبارتی بیشتر قبولش دارند. با دفتر آقای جوادی آملی تماس گرفته و درخواست تغییر مرجع خود را مطرح کردند و پاسخی که شنیدند این بود که باید دو عالم دیگر برتری آقای جوادی بر حضرت آقا را تشخیص دهند تا ایشان بتواند چنین تغییری انجام دهد. حال این پاسخ هم به شبهه های ایشان دامن زده و هم شرایط را سخت تر کرده. آیا هیچ دو عالم دیگری پیدا می شود که حکم برتری آقای جوادی بر حضرت آقا را بدهند؟ آیا چنین پاسخی از دفتر آقای جوادی درست آست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اعلمیت مرجع تقلید است به آن معنا که در همه ابعاد اسلام، اعلم باشد و معلوم است که اگر تشخیص دهیم مرجعی از همه ابعاد نسبت به مرجع ما اعلم است، عقلاً اقتضاء می‌کند که از اعلم تقلید کرد. موفق باشید

 

31003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: برای تقویّت ایمان مخاطبین گرامیتان چنانچه کشف و شهودی معنوی داشته اید و به کراماتی رسیده اید بعضی هاشون را نقل فرمائید و درست است که آن که را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند ولی خواهشاً اگر کشف و شهودی داشته اید همچون آیت الله بهجت و ... و بفرمایید که انشاء الله کی قرار است همچون حاج قاسم شهید شوید تا به وصال معشوق برسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که جناب صدرالمتالّهین می‌فرمایند: «المعرفة بذر المشاهده». آری! معارف عالیه خود به خود مقدمه و بذر مشاهده آن حقایقی است که انسان بدان معرفت یافته است. موفق باشید

30946
متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزیزم بنده احساس می کنم هر اندازه انسان‌ با نظر به انقلاب اسلامی موحدتر باشد؛ به همان اندازه تاثیر گسترده و عمیقی در بسط حقیقت اسلام در افراد جامعه دارد و به عبارتی انقلاب اسلامی سریع تر به اهداف متعالی خود نائل می آید. به طور مشخص می خواهم بگویم که چه بسا به زودی افرادی در انقلاب ظهور نمایند که شخصیت توحیدی آنها از شهید حاج قاسم سلیمانی افزون و به مراتب تاثیر گسترده و عمیقی در جامعه ایرانی و جهانی داشته باشند. لطفا نظر مبارک خویش را در مورد احساس فوق بفرمایید. استاد جان! بنده الحمدلله چندین سال هست که با آثار شما مانوس هستم؛ که در حال‌ حاضر به مطالعه کتاب گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی می پردازم، که در آخرین اوراق آن هستم. استاد طبق گزاره های جنابعالی در آن کتاب؛ ما باید زبان خدا در این تاریخ باشیم و این یعنی هیچ شدن ما...! لذا احساس می‌کنم باید در عین تفکر در گزارش های حقیقی شما در آثار ارزشمندتان، باید از مباحث جنابعالی هم عبور کنم تا خدا به وسیله بنده عامل بسط حقیقت اسلام و انقلاب گردد. لطفا نظر مبارک خویش را هم در مورد احساس بالا بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً با هر دو نکته‌ای که می‌فرمایید موافق هستم. آری! انقلاب اسلامی مابه‌القوه‌هایی دارد که هنوز فعلیت نیافته‌اند و آری! باید با چشم‌اندازی که انقلاب مقدس اسلامی مقابل ما می‌گشاید به حقیقت این تاریخ نظر کنیم. موفق باشید

30631

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دو تا سوال داشتم: ۱. گوش کردن به سابلیمینال برای تغییر خصوصیات ظاهری یا وضع زندگی گناه داره؟ ۲. کسی که به گناه استمناء آلوده باشد آیا همسر خوب و ایده آل نسیبش می‌شود؟ یا به خاطر گناهی که مرتکب شده همسر خوب و قسمتش از بین می‌رود؟ و یا توبه کردن باعث می‌شود که همسر عالی و ایده آل داشته باشد؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم این امور با توهّمات و ساختن توهّمات همراه است. خداوند به انسان عقل داده است که بتواند با آن زندگی کند. ۲. ان شاءالله با توبه، انسان می‌تواند در جایگاهی قرار گیرد مثل کسی که گناه نکرده است. موفق باشید 

28642

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: بنده به عنوان یک زن در تاریخ فعلی در مسیر بندگی و سلوک هر چه فکر می کنم با چه انگیزه ای وکیل باشم انگیزه ای ندارم فکر می کنم حضور قلبم خیلی کم می شود اگر ما پهلوان خانم نباشیم یعنی دنبال قدرت و ثروت نباشیم آیا به نیت خدمت به خلق در این شغل خدمت کنیم؟ خوب استاد می ترسیم حب دنیا ما رو از مسیر بندگی خارج کند. استاد بنده حافظ قرآن هم هستم و می توانم در این عرصه به جای وکالت خدمت کنم. اما استاد هر چه فکر می کنم شب ها و روزها نمی توانم تصمیم بگیرم که در کدام مسیر باشم به خدا نزدیکترم. استاد نظر شما چیه بنده با مطالعه سیر مطالعاتی شما سعی می کنم در همه مسائل زندگی پیرو نظر شما باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جهان باید حاضر شد. فکر می‌کنم بعد از مدتی که در امر وکالت حاضر شدید، آن حضور قلب و طمأنیه‌ای که به دنبال آن هستید به‌دست آورید. موفق باشید

28013

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقت شما بخیر ان‌شاءلله که سلامت باشید استاد تا اونجایی که یادم میاید از ابتدا با عشق الهی با سلوک آشنا شدم و پا در مسیر سلوکی گذاشتم. مسله ای که خیلی آزارم می‌دهد این است که در ابتدا آتش عشق و حرارت بسیار حس می‌شد ولی با گذشت زمان کم شد و روبه سردی گذاشت (البته با تناوبی میرا: یعنی عشق و حرارت من تناوبی بود یک روز بود یک روز نبود ولی در کل اگر میانگین بگیرم خیلی آن حرارت و آتش کم شده) علارغم اینکه سعی کردم بیشتر به دستورات پایبند باشم یعنی مراقبه اعمالی که در ابتدا داشتم کم بود ولی با گذشت زمان بیشتر شد سعی کردم بیشتر رعایت کنم و همچنین در پی کسب معرفت برامدم و کتب معرفتی نیز مطالعه کردم با این حال علارغم اینکه هم مراقبه عملی من بیشتر شد و متشرع تر شدم و هم معرفتم و دانسته های توحیدی من بیشتر شد آن حرارت و عشق خیلی کمتر شد. البته چند مطلب را بگویم: ۱. مراقبه به معنای یاد خدا بودن من در ابتدا نسبتا بیشتر بود چرا که وقتی که حرارت و عشق بیشتر بود بدون زحمت و سختی در حضور و یاد خدا بودم ولی وقتی آن حرارت و عشق رفت هرچه تلاش می‌کنم نمی‌توانم به یاد خدا باشم اصلا فکر می‌کنم مراقبه معلول جذبه هست نه برعکس و در نتیجه مراقبه (به معنای حضور قلب در تمام لحظلات) من نسبت به گذشته کم شد. ۲. تا آن جایی که یادم می آید حالم از ابتدا به سه قسمت تقسیم می‌شود: در ابتدا که اصلا قبض و بسطی نبود و فقط عشق و حرارت بود. در اواسط دچار قبض و بسط های خیلی شدیدی شدم و هر چه گذشت از شدت قبض کاسته و به زمان آن اضافه شد و قسمت سوم هم که احوالات اخیر من است شدت قبض های من خیلی کم ولی زمان آن طولانی شد و خبری هم از آن حرارت و عشق گذشته نیست (البته هر از چندگاهی به ما سر می‌زند و زود می‌رود و بطور میانگین کم شده). ۳. از همان ابتدا هم واقعا نمی‌گویم مراقبه خوبی داشته ام و الان هم به نظر خودم ندارم. استاد این وضعیت فعلی من عادی است؟ یعنی همه همین طور می‌شوند؟ (منزلی از منازل است) یا مشکل من است و به دلیل کم کاری و عدم مراقبه به این صورت شدم؛ استاد حالا به نظر شما چی کار کنم وقتی هیچ عشقی نمانده و سرد شدم چطور مسیر را ادامه دهم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مسیری فکر کنید که رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» در مقابل ما گذاشته‌اند. مسیری که باید طی شود هرچند هزاران موانع و احوالات متفاوت در این مسیر پیش آید و با صبر بر طاعت، انسان طوری از آن موانع عبور می‌کند که پس از مدتی إن‌شاءاللّه به جامعیتِ لازم می‌رسد و می‌فهمد که همه‌ی آن موانع و تفاوت احوال در جای خود لازم بود. پس: «تو پای در نِه و هیچ مپرس». موفق باشید 

27123
متن پرسش
سلام و ادب: در مورد فطرس ملک از شما زیاد سوال شده و شما با استدلال آیت الله جوادی آملی و آیه: «لایعصون ما امر الله» پاسخ فرمودید اما در دعای روز سوم شعبان که از امام صادق (ع) روایت شده و در مفاتیح الجنان هم نقل شده است بر آن مورد خود حضرت استناد می فرمایند اگر جواب دیگری مد نظر جنابتان هست بفرمایید تا بهره مند گردیم. متن دعا (ترجمه استاد حسین انصاریان): اللّٰهُمَّ وَهَبْ لَنا فِى هٰذَا الْيَوْمِ خَيْرَ مَوْهِبَةٍ ، وَأَنْجِحْ لَنا فِيهِ كُلَّ طَلِبَةٍ ، كَما وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لُِمحَمَّدٍ جَدِّهِ ، وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ ، فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَنَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ. خدایا! ببخش بر ما در این روز بهترین بخشش را و برآور برای ما هر خواسته‌ای را، چنان‌که حسین را به محمّد جدّش بخشیدی و فطرس به گهواره‌اش پناهنده شد و ما پناهنده به مزار اوییم پس از شهادتش، بر تربتش حاضر می‌شویم و بازگشتش را انتظار می‌کشیم، آمین ای پروردگار جهانیان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیریم که به حکم آیه‌ی قرآن برای فرشتگان اختیاری نیست تا گناه کنند؛ مجبوریم در مورد دعای مذکور، یا بگوییم آن دعا منسوب به حضرت است بدون آن‌که از حضرت صادر شده باشد، یا بگوییم راوی روایت، این قسمت را بنا به باور خود اضافه کرده است. زیرا به هرحال برای فرشتگان چند بُعد نیست تا بعدی را بر بعدی ترجیح دهند. زیرا در قرآن از قول ملائکة‌اللّه داریم که می‌فرمایند: «وَمَا مِنَّا إِلا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ» برای ما مقامی نیست إلاّ مقامی معلوم، یعنی مقامی محدود. موفق باشید

26701
متن پرسش
سلام علیکم: به نظر حضرتعالی از چه زمان و برهه ای جبهه و سردمداران لیبرال_دموکراسی متوجه شدند که مقیاس درگیری با انقلاب اسلامی، یک درگیری تمدنی تمام عیار و بسیار عمیق تر از مواجهه با کمونیسم هست؟ آیا حادثه ۱۳ آبان و تسخیر لانه جاسوسی که شکست ابهت این جبهه و محور آن یعنی ایالات متحده بود و فروپاشی شوروی در زمان گورباچف، دو نقطه عطفی نبودند که نشان دهنده شروع عصر جدید و تقابل تمدن ها (تمدن نوین اسلامی به محوریت ایران اسلامی و تمدن لیبرال مدرن به محوریت آمریکا)؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوه‌ی ریشه‌های انقلاب عرایضی در این مورد هست. تصور اولیه آن بود که حضرت امام خمینی در حدّ مهاتما گاندی است که در محدوده‌ی مبارزه‌ی منفی می‌مانند ولی با تسخیر لانه‌ی جاسوسی و اظهار نظر امام در آن رابطه که انقلابی است بزرگ‌تر از انقلاب اول، معلوم شد جبهه‌ای مقابل استکبار شروع شده‌است که بس جدی و تاریخ ساز است. موفق باشید

26566
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی چندین بار فرمودید از اواخر دوران ناصرالدین شاه قاجار، ما به جهتی رفتیم که خودمان را ذیل هویت مدرنیته و نظم مدرن تعریف کنیم حالا در عین استحاله در نظام مدرن، واجبات و مستحبات دینی مثل نماز رو هم بجا میاریم ولی هویت اساسی ما مستحل در نظام و جبهه مدرنیته است. آیا این برداشتم از سخنان شما درست است که به نحوی این دیدگاه و این رویکرد، اصلی ترین مانع برای قرارگرفتن ذیل گفتمان انقلاب و تمدن نوین اسلامی است و حتی نظریاتی مثل ژاپن اسلامی یا مدرنیته اسلامی یا کلا به هر چیزی برچسب اسلامی زدن بدون در نظر گرفتن مبانی و اصول و رویکرد حضور در فضای مدرنیته و قرار دادن مذهب هم در پرتو آن، از این دیدگاه معاصر پس از ناصرالدین شاه نشات گرفته است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نیز همین‌طور است. متأسفانه آن زمان در مقابله با جریان مدرنیته نتوانستیم جایگاه خود را بشناسیم و در زوایای مختلف گرفتار از خودباختگی شدیم به‌خصوص که در جنگ‌های بین ایران و روس شکست خوردیم و خود را باختیم و در مشروطه هم که داشتیم به خود می‌آمدیم، باز عنصر روشنفکری و جریان غرب‌زده، یک روز کار را به شهادت شیخ فضل اللّه کشاند و فردای آن روز کار را به شهادت شهید مدرس؛ یعنی شهادت عنصر استقلال و عزم دیانتِ یک ملت. و فعلاً با کوهی از غفلت مواجهیم، غفلت از آنچه باید باشیم و هنوز از گذشته‌ی خود برای بودن‌مان عبرت نیاموخته‌ایم. ولی بحمداللّه عزمی که با انقلاب اسلامی شروع شده است، این پیکر شکسته و زخم‌خورده را در میان آورده تا با ترمیمِ کمبودها و سستی‌ها، جهانِ گمشده‌ی ایرانی- اسلامی‌مان را احیاء کنیم و از بی‌آیندگی رهایی یابیم. عرایضی در جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست، شده است. بد نیست به آن نظری بیندازید. موفق باشید

26199

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا با سلام در ابتدا: امام علی علیه السلام پس از جنگ نهروان اجازه دادند فراریان جنگ جمل وارد کوفه و بصره شوند و سهم خود را از بیت المال بگیرند آنها در میان کلام علی (ع) بی ادبی می کردند و حضرت یقین داشتند به دست اینان شهید می شوند و بساط حکومت اسلامی برچیده می شود اما خبری از شکنجه و سلاخی نیست. ابن ملجم ملعون ضربت می زند و امیر المومنین می فرماید از همین شیری که من می نوشم به او بنوشانید. در جنگ صفین عمرو عاص که از یک لشکر خطرناکتر بود کشف عورت می کند و علی می داند نجات این ملعون یعنی جنگ نهروان یعنی شهادت خودش یعنی صلح حسن اش یعنی شهادت حسین اش علیهم السلام اما نمی کشد. پس از جمل به خانه ای که عایشه در آن است می رود، زن خانه که شوهرش کشته شده بر علی (ع) دو مرتبه توهین می کند و مرگ می گوید یاران می خواهند ادبش کند علی (ع) می گوید پیامبر فرمود بر زنان مشرک و کافر متعرض نشویم چگونه می خواهید به طرف زن مسلمانی تعرض کنید. آن خوارجی نادان در جمع فریاد می زند خدا بکشد این مرد کافر را به زبان امروزی یعنی مرگ بر.... کافر حضرت می فرماید به من فحش داد یا باید او را فحش داد یا بخشید؟ تصور کن امروز این اتفاق بیفتد پوست از سرش می کنند. دو جوانی انقلابی در کوفه شعری هجو در وصف عایشه بانی کشتار مسلمانان جنگ جمل سرودند فرمان داد هر یک را صد تازیانه زدند و اکنون در حکومت اسلامی که به نام علی است استاد خبر داری در اطلاعات چه می گذرد خبر داری؟ استاد می دانم اهل مطالعه ای کتاب خاطرات دو دکتری که پس از نامه به هاشمی دستگیر شدند را بخوان خونهایی که چکه چکه از بین انگشتانش می چکد را که اعترافی بکنند تا متهم شوند را خواهی دید. یکی از اقوام بی سواد ما با سه فرزند با حقوق اداره کار عکسی از رهبر گذاشته بود و ظاهرا جمله نوشته بود روزگارش را سیاه کردند و در مرحله اول ۴ سال زندان بر ایش بریدند این یک نمونه بسیار بسیاربسیار کوچک است. وای که چه خانواده هایی نابود شدند، چه شکنجه هایی که عقل از سر آدم می پراند در سردخانه ۲۴ ساعت نگه داشتند تا نزدیک مرگ، الان که این سوال را از شما می پرسم بیم دارم نکند به دست اطلاعات برسد. استاد چرا رهبری همچون علی نمی خروشد؟ همه اش که نباید بر سر آمریکا فریاد زد. مگر این علی (ع) نیست که در فرمانش به مالک می نویسد مبادا خون ناحق بریزی که در پیش من و خدا هیچ عذری نداری اگر بگویی رهبر خبر ندارد که منطقی نیست. من کاری به افکار دکتر سروش ندارم اما در نامه ایشان به رهبری آمده است زندانها و بازداشتهای شما خبر از خدایی خونریز و سفاک می دهد. اگر بگویی نمی تواند جلوگیری کند اولا چرا نمی تواند؟ دوما چگونه حکومتی که می خواهد مقدمه ظهور عدل مطلق باشد بر پایه این همه ظلم و شکنجه است؟ پس به قول استاد حکیمی حکومت مسانخ چه شد؟ استاد می دانی خیلی از این شکستن ها و تخریبها در اعتراضات مردم از خود نیروهای حکومتی شروع می شود تا هم دیگران تهییح شود و مستمسک داشته باشند فیلمهایش در اینترنت موجود است. براستی استاد چگونه براحتی می آمدند به حکومت شخص اول و دوم جهان خلقت ایراد می گرفتند و اعتراض می کردند اما استاد شما یک راه قانونی در این مملکت بگو که معلمان، کارگران یا هر کسی بتواند اعتراضش را بیان کند. این که خصوصیت حکومت دینی نیست. خبرداری کارگری که به نماز جمعه رفت بلندگو را گرفت و گفت آقا ما سیاسی نیستیم مخالف انقلاب نیستیم ما چند ماهه حقوق نگرفتیم در اولیات زندگی مانده ایم هیچ کس گوش نکرد بعد که راهپیمایی کردند ۴ سال حبس برایش بریدند. استاد شاید شما خبر نداشته باشد چه در این مکانها به نام دین به نام حفظ نظام می گذرد واقعا قابل وصف و بیان نیست، لرزه بر اندام انسان می اندازد. چرا امام علی (ع) برای حفظ نظام توحیدیش این خوارج که عملا به جنگ آمدند بعد که به کوفه آمدند نگرفت در زندان کند شکنجه بدهد اعترافهای کذب از آنان بگیرد تا حکومت توحیدیش بماند؟ چرا طلحه و زبیر را گرچه می دانست می خواهند قائله جمل راه بیاندازند و بسیار کشته از مسلمانان بگیرند حصر خانگی نکرد؟ استاد یک بار امتحان کن با همه خدمت هایت به انقلاب برای امتحان یک سخنرانی بکن و نظرات مخالف ولایت فقیه از بین علما را بیان کن اما رد نکن آن وقت می بینی در سخنرانی دوم و سوم حتی استاد طاهرزاده از کجا سر در می آورد؟ این شبهات نسل جوان پاسخ می خواهد و گرنه تشیع جنازه سردار سلیمانی که بخش مهمی از آن ناشی از قدردانی از امینیت و غرور ملی بود نه دلخوش داشتن از حاکمیت و این مطلبی است که ما توده ها در بین مردم می بینیم و می شنویم و شاید شما از آن دور باشی و همه را به پای ارادت به انقلاب بگذارید به سرنوشت «یدخلون فی دین الله افواجا» دچار شود و بعد دو باره حدیث «ارتدالناس الا...» مصداق یابد. آنچه ما از شیوه امیرالمومنین علیه السلام آموخته ایم با آنچه می بینیم نمی خواند. حالا شما هر چه می خواهی از توحید و نور انقلاب بگو. استاد نکند به قول شهید بهشتی باز هم انقلابمان تک بعدی شود؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم کم و بیش به این مطالب فکر می‌کنم هر چند در این حد که می فرمایید نیست و عده ای مامورند این طور مطالب را مطرح کنند ولی با توجه به تجربیات اجرایی که دارم به نظر بنده بهترین راه برای عبور از این مشکلات، همین راهی است که رهبر معظم انقلاب پیشه کرده‌اند تا به مرور و با نجات‌یافتن از فتنه‌های دشمن، مردم ما وارد آن نوع خودآگاهیِ لازم بشوند وگرنه نقشه‌هایی که برای ما کشیده‌اند، محقق می‌شود و در تقسیم ایران و قرارگرفتنِ هر قسمتی از آن زیر نظر اسرائیل و آل سعود، موفق می‌گردند. این است که مقام معظم رهبری بنا به قاعده‌ی «برای آبادکردن دهی نباید شهری را خراب کرد» با حکمتِ خاصِ خدایی، سعی دارند این کشتی را در این طوفان به ساحلِ امن و نجات برسانند. موفق باشید

26131

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت فرا رسیدن ایام فاطمیه: سؤالی خیلی ذهن بنده را مشغول و اسباب ناراحتی و نارضایتی بنده را فراهم کرده است: گویا استاد فرموده اند که انتخاب پدر و مادر هم دست خود آدم هست. لطفا بفرمایید چطور می شود که فردی والدین بی دین یا با اعتقادات ضعیف را انتخاب می کند و فردی والدینی همچون شهدا و خانواده شان را بر می گزیند؟ چرا من فرزند یا عضوی از خانواده سردار سلیمانی نشدم؟! متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست طبق بحث «رجوع به اصلِ اصل‌ها» که در یادداشت ویژه‌ی سایت همراه با شرح صوتی آن هست، باید به خود رجوع کرد و این‌که چرا چنین انتخابی ما داشته‌ایم؟ آیا مصلحت ما برای رسیدن به کمال در دلِ آن شرایط فقط ممکن بوده است؟ موفق باشید

25526
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: حقیر برای پایان نامه خود در مقطع کارشناسی ارشد (رشته علوم سیاسی گرایش روابط بین الملل) موضوع داعش را انتخاب کردم به نظر شما نیاز جامعه علمی امروز ما در رابطه با داعش چه چیزی هست که آن را در قالب یک کار تحقیقاتی و با فکت علمی بخواهیم به اثبات برسانیم و ان شا ء الله با ترجمه آن کمکی به فهم بهتر دیگر جوامع نیز انجام داده باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: داعشی‌گری یعنی دین را به جای آن‌که راهی گشوده به سوی حقیقت بدانیم؛ صرفاً آن را محدود به مجموعه‌ای از آداب می‌گیریم و هرکس را در اندازه‌ی همین آداب، حقِ حیات می‌دهیم و هرکس جز به برداشت ما از دین رجوع داشته باشد، مهدورالدم می‌دانیم. موفق باشید

25230
متن پرسش
استاد گرامی سلام: شما در جلسه دوشنبه که در مورد حزن و خوف و توکل بود فرمودید که حزن سعادت انسان را در خطر می اندازد چون تقدیر را نمی‌پذیریم، حال اگر شخصی در امور اعتقادی دائما دچار شبهه و شک و وسواس است و از این وضع غمگین است و حزن در دل دارد و مشکلش را خدا با توجه به دعاهای بسیار و توکل ها و توسل های بسیار حل نکرده، باید این دور ماندن از معارف حقیقی و عدم رشد روحی را تقدیر بداند و بگوید خدایا شکرت که مشکلم حل نمی شود و از راه راست و یقین و سلامت نفس فاصله دارم و احتمالا با این اوضاع هلاک خواهم شد و عاقبت بخیر نخواهم شد و از معارف حقه نتوانم استفاده کرد و آنگونه که باید آدم شوم آدم نمی شوم و به مراتب بالای یقین نخواهم رسید و آنکه برای شدنش خلق شده ام نمی شوم و....، این حزن و اندوه که برای عدم عاقبت بخیری و مشکلات نفسی و روحی و اعتقادیست چگونه توجیه می شود کاملا هم به حق است، حال با این اوصاف شخص باید بگوید تقدیر خدا بر انحراف و عدم عاقبت بخیری و ماندگاری مشکلات اعتقادی و وسواس و لاجرم در آخر هلاک شدن من قرار گرفته و خدا خواسته من کافر بشوم و ... با پذیرش این تقدیر و رضایت از اوضاع کنونی اش خود را زودتر و بیشتر به هلاکت و عدم عاقبت بخیری نزدیک کند، این تقدیر را باید پذیرفت و یا نه باید دانست خداوند چنین تقدیری برای بنده طالب هدایت رقم نخواهد زد و همچنان بر دعا و توسل و توکل و امید خود با وجود حزنی که برای مشکلش که ذکر شد دارد اصرار کند تا زمان هدایت و گشایش بالاخره از جانب پروردگار برسد، حال اگر تا آخر عمر هم طول بکشد؟ تکلیف چنین شخصی چیست؟ چه کند تا آن حزن حقیقتا از بین برود؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه می‌فرمایید «خوف» است و نه «حزن». و این موجب تحریک بیشتر انسان می‌گردد برای عمیق‌شدن در معارف الهی. در این رابطه «امید» را از دست ندهید و سری هم به جواب سؤال شماره‌ی ۲۵۲۲۸ بزنید. موفق باشید

24418
متن پرسش
استاد عزیز سلام: با توجه به جواب سوال ۲۴۴۱۱ بنده منظورم این بود که مگر طبق فلسفه ارتباط مجرد با ماده محال نیست، پس چطور می گویید نفس با بدن مادی ارتباط دارد؟ پس یا این فرض فلسفی که ارتباط مجرد با ماده محال است غلط است و یا اگر درست است چگونه توجیه می شود؟ بالاخره همان تدبیر انضمامی هم ارتباط مجرد و ماده هست، شاید توجیه این باشد که نفس که مجرد است از نظر وجودی شدیدتر است و همه جا میت واند حضور داشته باشد حتی در عالم ماده، و مادیت ماده به دلیل ضعف وجودیش بر نفس که وجودی شدید است تاثیر ندارد و این نفس است که ماده را که همان بدن است متأثر می کند و این فقط به دلیل شدت وجود مجرد نسبت به ماده امکان دارد و قطعا از احکام و قوانین الهی است، مثل ارتباط باری تعالی با عالم ماده که البته چون وجود مطلق و شدیدترین وجود است پس در همه عوالم حضور کامل دارد حتی عالم ماده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکاتی که می‌فرمایید قابل تفکر است ولی باید مباحث «برهان صدیقین» که نظر به صِرف وجود دارد و مباحث کتاب «معرفتِ نفس و حشر» که موضوع را در افق دیگری مدّ نظر قرار می‌دهد، مورد غفلت قرار نگیرد. موفق باشید

32534

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم سلام و عرض ادب و تبریک سال نو بر شما استاد گرامی و آرزوی برترین خیرات و برکات و توفیقات وافر تحت عنایت خاصه حضرت ولیعصر(عج). سوالی داشتم از محضرتون که با توجه به دیدگاهتون در مسایل مختلف که سالهاست شاگردی شما را از دور می‌کنم پاسخ شما برایم ارزشمند خواهد بود. متاسفانه پس از کشف حجابهایی که در مجامع عمومی شاهد آن بودیم و با کوتاهی های انجام گرفته از طرف خودمان و مسئولین در تمام جوانب این مساله در حال گسترش است. اولا رویکرد جنابعالی هم در مورد برخورد شخصی و هم در مورد روش رویکرد مسئولین نسبت به این مقوله را می‌خواستم جویا شوم. دوما متاسفانه اخیرا در فامیل و جمع های خانوادگی نیز بدلیل اختلاف نظر مطرح شده توسط افراد پس از سالها احترام به عقاید فامیلی، شاهد کشف حجاب افراد فامیل و کم کم گسترش آن بین جوانان فامیل هستیم و مبرهن است این رفتار خاتمه نخواهد داشت و کشف حجاب از روسری و ..‌‌ می‌تواند آغازگر انواع مسایل دیگر باشد. با توجه به اینکه روش برخورد در مجامع عمومی اعم از امر به معروف و نهی از منکر و در نهایت عدم حضور در چنین مجامعی امکان عمل به تکلیف شخص را محقق می‌کند گرچه نیاز به راه حل ریشه ای می باشد اما در مجامع فامیلی بدلیل احترام خاصی که بین اقوام از جمله بزرگترها هست و لازم است باشد و بحث صله رحم و... برای روش برخورد صحیح و عمل به تکلیف شرعی دچار شبهاتی شدیم که پس از مشورت با افراد صاحب نظر علمی و دینی پاسخی نیافتیم در نهایت از مرجع گرانقدر و رهبر معظم استفتاء کردیم که خدمتتان ارسال می‌کنم: بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم: به تازگی و متاسفانه چند نفر از اقوام اقدام به کشف حجاب در مهمانی های خانوادگی نموده اند تکلیف ما در برخورد با این موارد چیست؟ تذکر دادن ممکن است موجب کدورت فامیلی شود تکلیف چیست ادامه ارتباط یا ترک مجلس؟ بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله و برکاته اگر حضور در آن مجلس مستلزم عمل حرام و یا تأیید ایشان در عدم التزام به امور دینی باشد یا نهی از منکر متوقف بر خروج از آن مجلس یا شرکت نکردن در آن باشد، باید در آن مجلس شرکت نکنید و اگر شرکت کرده اید، باید از آن خارج شوید. و در صورت معاشرت نیز، با تمکن و تحقق شرایط امر به معروف و نهی از منکر، حتماً در انجام این فریضه مهم الهی مبادرت ورزیده و از اعمال خلاف شرع آنها اظهار تنفر کنید و آن ها را به هر روشی که مؤثر و مفید می دانید، موعظه کنید؛ ولی قطع رحم جایز نیست؛ البتّه صله‌ رحم منحصر در دید و بازدید نیست بلکه از ‏طرق دیگر مانند تلفن، نامه و امثال آن نیز محقّق می‌شود.‏ موفق و مؤید باشید. از جنابعالی تقاضا دارم در سوال دوم رویکرد صحیح در برخوردهای فامیلی را با توجه به نگاهی که نسبت به مسایل دارید بیان بفرمایید. ضمنا بنده سعی کردم در موارد مختلف راههای مختلف را امتحان کنم. بیشتر ناظر به پیدا کردن راه حلی که در این زمانه بتواند در کنار عمل به تکلیف شخصی راهی بگشاید برای حضور در بیکرانه هویت تاریخی و یافتن بابی برای بحث تمدن اسلامی ظهور چون نگاه افراد در این زمانه به فرموده خود شما نگاهی است جستجوگرانه به دنبال هویت یابی و بنده پس از شاگردی در محضر شما معتقدم این رفتارها اگر به سمت صحیحی هدایت گردد پاسخی عالی در باب گشودن تمدن ظهور خواهد بود چرا که هویت حقیقی انسانها در پس رفتارهایی نادرست در طول تاریخ پنهان گردیده و انقلاب اسلامی در دورانی است که پس از گذار از آزمون و خطاهای بسیار می‌تواند با رویکردی صحیح و قابل اجرا برای بشر جدیدی که پرسشگر هویت و حقیقت خود است مسیری روشن و حقیقی را بگشاید از توجه و عنایت جنابعالی کمال تشکر را دارم و شاکر حق تعالی هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! در این که کوتاهی‌هایی شده، هیچ شکی نیست ولی این کوتاهی‌ها به جهت عدم رعایت دستورات شریعت الهی بوده است و نه به جهت رعایت آن. و به همین جهت با بازخوانی‌هایی که بحمدلله در حال انجام است، شرایط تغییر می‌کند. ۲. آری! اگر فضا، فضایی است که در آن فتوا فرموده‌اند باید در آن مجالس حاضر نشد و یا آن مجلس را ترک کرد. ولی ممکن است صورت دیگری نیز مسئله داشته باشد که عملاً به صورتی ظریف، حضور بیابید جهت نفی آن جریان. و یا تذکری نرم به آن جریان. در این حالت است که می‌توانید راهی در راستای گشوده‌شدن حضور تاریخی انقلاب اسلامی به ظهور آورید، إن‌شاءالله. موفق باشید

نمایش چاپی