بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13080
متن پرسش
سلام علیکم: پیرو سوال 13051 آیا شما شیمی و فیزیک و...را - که مورد نیاز جامعه اسلامی است برای این که عزت مند باشد و مستقل ... - علم می دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما در حال حاضر با توجه به این‌که فرهنگ مدرنیته نیازهایی برای ما ایجاد کرده است که با این علوم برآورده می‌شود نمی‌توانیم این علوم را نادیده بگیریم، ولی به تاریخی فکر کنید که شاید نیازهای ما آن‌چنان طبیعی باشد که مجبور نباشیم از طریق این علوم این‌همه سر به سرِ طبیعت بگذاریم. موفق باشید

13078
متن پرسش
سلام خدمت جناب استاد: ادراکات ما به وسیله خود ما است. سوال من این است که این همه دستگاه های پیسرفته در بدن انسان برای چیست یعنی نمی شد به جای نورون ها که سلول هایی پیچیده هستند وسیله ای ساده تر می بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ی انسانی به عنوان موجوی مجرد خودش خود را و قوای خود را ادراک می‌کند ولی وقتی بخواهد آن را در موطن بدن و عالَم ماده ظهور دهد در دوره‌ی جنینی به ساختن ابزارهای مناسب جهت این ظهور اقدام می‌نماید. موفق باشید

13075
متن پرسش
با عرض سلام: با توجه به فرمایشات شما در تفسیر آیه 64 سوره آل عمران به نظر می رسد که جنابعالی به تازگی رویکردی ثبوتی را نسبت به دنیای غرب آغاز کرده اید که قبلا اینگونه نبود و گویی مباحث جدید شما مکمل رویکرد سلبی باشد که قبلا در کتابهای غرب شناسی شما غلبه داشت و کمتر از این جنبه غرب را مورد تحلیل قرار می دادید. اگر این برداشت بنده صحیح باشد آیا می توان از شما تقاضا کرد که مقداری این رویکرد را تفصیل دهید تا ابهامات آن برطرف شود و در ادامه سیر غرب شناسی به صورت کتاب در اختیار علاقمندان قرار گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مراحل حضور در تاریخی که در آن به‌سر می‌بریم چند مرحله است: یکی تذکرات آیات 51 تا 54 سوره‌ی مائده که متذکر عدم محبت به یهود و نصاری می‌شود. و یکی آیات 64 به بعد سوره‌ی آل‌عمران که متذکر روش گفتگو با اهل کتاب می‌باشد. و این غیر از آن است که از عدم محبت به آن‌ها غفلت شود. و دیگر آیات مثل آیه‌ی 69 و آیه‌ی 72 سوره‌ی آل‌عمران است که ما را متذکر جریان‌هایی در درون اهل کتاب می‌گردد که کارشان توطئه و تخریب است. ما در بحث آیات 64 به بعد خواستیم که عزیزان فراموش نکنند بین کلیّت گفتگو با اهل کتاب با توطئه‌گرانِ اهل کتاب باید تفکیک کرد. موفق باشید قرآن

13073
متن پرسش
سلام استاد: من بیست و چهار سالمه و از نوجوانی مدام در این فکر بودم که هدف خلقت من چی بوده یعنی خدایی با این همه عظمت فقط ما رو آفرید که بزرگ بشیم و ازدواج کنیم و بچه دار بشیم و آخر بمیریم؟ با عقلم جور درنمیومد. تا اینکه به این سن رسیدم و مدتی پیش یا یک حاج آقایی مطرح کردم و ایشون شما رو معرفی کرد و چون شما در کتابهاتون مبهم صحبت کرده بودید تا مقداری بیشتر نتونستم سردربیارم، که ناامید به امام زمان (عج) توسل کردم به طور اتفاقی با مباحث آقای پناهیان آشنا شدم و تونستم چیزهایی یاد بگیرم. حالا خیلی علاقه به عرفان و سیر و سلوک دارم و از طرفی نمیتونم به حوزه برم (بخاطر شرایط مالی و تحصیلی) حالا چکار کنم؟ آیا میشه بدون حوزه هم به سلوک دست پیداکرد و اصلا این سلوک چی هست و از چه راهی بدست میاد؟ ممنون از ساییتتون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که بر روی سایت پیشنهاد شده با همین نیت است که إن‌شاءاللّه آرام‌آرام کاربران عزیز در مسیر عرفان اسلامی قرار گیرند. موفق باشید

13072
متن پرسش
سلام علیکم: سوال بنده در نظام کشورمان است که آیا واقعا این حکومت مورد تایید اسلام و اهل بیت (ع) می باشد؟ آیا در خط آنان سیر می کند؟ جناب استاد راستش بنده در مورد حقانیت نظام مدتی است که دچار شک و تردید زیادی شده ام. من نسبت به سنم جزو پر سابقه های بسیجم و طعنه و کنایه زیاد شنیده ام ولی الان می گویم نکند عمرم تباه شده و در زمره آنهایی باشم که قرآن فرموده گمان می کرده اند کار درستی انجام می داده اند. از یک طرف به دشمنانمان که دشمن اسلامند، به تهاجمات فرهنگی و عقیدتی علیه ملت، و به کفر و فسادشان، به وقایعی چون سال 88 و به دفاعمان از مظلومین نگاه می کنم و با خودم می گویم لابد حکومت ما به حق است و یا می شود گفت تنها حکومت به حق؛ اما از طرفی به آنچه در کف جامعه می گذرد یعنی آنچه که مردم (بما هو) مردم با آن سر و کار دارند نگاه می کنم مثل گرانی های روز افزون، افزایش طلاق، بی بند و باری جوانان و نوجوانان، از چشم افتادن روحانیت، اختلاف نظر مراجع بزرگ در مورد برخی مراسمات مثل روز قدس و 22بهمن، نبود آزادی پس از بیان و حصر برخی از علما و شخصیت ها، ظلم مردم به یکدیگر، فساد اداری و مالی مسولان و از همه بدتر دین گریزی مردم و... می گویم نکند به قولی این انقلاب از طرح های انگلیس و آمریکا بوده و یا به دست جریان نفاق افتاده است. و جالب اینکه بیشترین چیزی که می شنویم این است که مدام می گویند مردم باید قدر این امنیت را بدانند. کسی می گفت بنی امیه هم برای ادامه تسلط باید امنیت برقرار می کرد. همچنین به تازگی کتابی با عنوان (انتقاد از خود) که از مرحوم آیت الله منتظری است خوانده ام که گویا پاسخی است به چرایی مشکلات این مملکت اسلامی. لطفا پاسخی دهید که بتوانم حق و باطل را تشخیص دهم و همچنین در مورد کتاب مذکور توضیحاتی بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعات آخرین نظرات آقای منتظری متوجه می‌شویم که این بنده‌ی خدا نمی‌دانسته است که در کدام تاریخ زندگی می‌کند! گمان ایشان در همین حدّ است که در این تاریخ هم می‌توان مثل پانصدسال پیش و هزارسال پیش زندگی کرد که این عملاً یک‌نوع سلفی‌گریِ خطرناکی را به همراه دارد. در رابطه با اصل انقلاب و جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی باید چند چیز را در نظر گرفت: اولا؛ ببینیم اگر این انقلاب با همه‌ی مشکلاتی که به همراه دارد، اگر واقع نمی‌شد کشور ما که مسلّم در آن صورت در ذیل آمریکا می‌بود، در چه شرایطی قرار می‌گرفت؟ و آیا روحیه‌ی حرّیت و آزادگی شیعه که وامدارِ نهضت حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» هست، راضی می‌شد؟ ثانیا؛ آیا دشمن با انواع چالش‌هاییی که برای انقلاب ایجاد کرده است نمی‌خواهد ما به این نتیجه برسیم که انقلاب توانایی جواب‌گویی به نیازهای مردم را ندارد؟ در این صورت باید بر عهد خود با انقلاب تأکید کنیم، حتی اگر به مشکلاتی بدتر از این گرفتار شویم؟! یا با خواری تمام تسلیم پروژه‌ی دشمن اسلام شویم؟ ثالثاً؛ ما در تعریفی که از انسان و انسانیت داریم باید جایگاه انقلاب را و نسبت خود را با آن بررسی کنیم که آیا در فضای چنین انقلابی تنفس‌کردن به انسانیت خود معنا داده‌ایم یا چشم خود را هم بگذاریم تا هر ظلمی به هر شکلی در هرجایی واقع شود؟! رابعاً؛ فراموش نکنید که بسیاری از مشکلاتی که جهان بشری امروز را فراگرفته است لازمه‌ی فرهنگ مدرنیته است و خود مدرنیته تلاش دارد با طرح موضوعات «پُست‌مدرنیسم» و «ترانس‌مدرنیسیم» بلکه خود را از این مهلکه‌هایی که خود ایجاد کرده است رهایی دهد. بزرگان اندیشمند غربی می‌گویند مدرنیته همه‌ی سنت‌ها را ویران کرد تا خودْ بماند، حال خودْ در حالِ ویرانی خود است. سؤال بنده از جنابعالی آن است این موضوع جهانی را باید مثل عوام به پای انقلاب اسلامی بنویسیم؟! یا آگاهانه متوجه‌ی تاریخی باشیم که در آن به‌سر می‌بریم؟ موفق باشید

13071
متن پرسش
سلام: آیا وحی هم مانند وجود شدت و ضعف دارد؟ مثلا بگوییم وحی بر زنبور عسل یک نوع وحی است به نازله، و وحی حضرت محمد (ص) وحی به معناالاتم است. و آخرین مرتبه وحی است در شدت؟
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که هر حقیقتی تشکیکی است از جمله وَحی. و حتی وحی‌ای که به پیامبران می‌شود در عین تجلی نور ربوبیت ربّ است، باز شدت و ضعف خود را دارد یعنی وَحی آن‌طور که برای آخرین پیامبر نازل می‌شود با وحی‌ای که برای مثلاً حضرت یونس«علیه‌السلام» بوده است در یک درجه‌ی وجودی نیست. موفق باشید

13067
متن پرسش
سلام استاد: مزاحم همیشگی شما دوباره مزاحم شد. عذر خواهم. چون ما توفیق نزدیکی به شما رو نداریم مجبوریم اینطوری مزاحم شما بشیم. ازین مساله واقعا معذرت می خواهم. دیروز صحبت حضرت آقا را گوش می دادم. وسط بحث چیزی قریب به این مضمون فرمودند: این انقلاب باعث یقظه در دنیا شده و بیداری اسلامی ایجاد شده. آیا این یقظه همان یقظه ای است که در عرفان از آن یاد می شود؟ یا ایشون صرف کلمه عربی فرمودند؟ یعنی این انقلاب نوری ایجاد کرده که یقظه ای که قبلا لازم بود استاد دید تا فراهم شود به سرعت در جهان در حال انتشار است؟ ۲. خود رهبر شریف هم در سیر و سلوک هستند؟ ایشان را می توان از عرفای نادر این زمان دانست؟ آخر جملات علامه حسن زاده راجع به ایشان بسیار اعجاب انگیز است. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم منظور مقام معظم رهبری در این سخنرانی «یقظه» به معنای عرفی آن باشد و نه به معنای عرفانی آن 2- همه‌ی شواهد خبر از آن می‌دهد که بحمداللّه رهبری عزیز از انوار خاص الهی بهره‌مندند. موفق باشید

13066
متن پرسش
با عرض سلام: جناب استاد چند سوال داشتم: 1. اگر کسی به درجه یا مقام ایمان نرسیده باشد آیا اعمال دیگرش مثال انفاق او قبول می شود؟ 2. چرا انسان با توکل می تواند قدرتمند باشد؟ آیا انسان بی ایمان که البته ظاهرا مایل به ایمان است ولی در باطن نتوانسته به ایمان برسد در معرض تجلیات لطف حق قرار ندارد یعنی خداوند به انسان با ایمان نظری مخصوص تر دارد مگر نه این است که خداوند از پدر و مادر بر انسان مهربان تر است و همیشه بر انسان مهربان؟ 3. وقتی کسی ذکر «لا حول ولا قوه الا با الله» را سه بار می گوید چه می شود که اثر چشم زخم بر او کم می شود یعنی قلب ما متوجه خدا می شود و او هم به ما توجه می کند؟ یعنی ما با اختیار خودمان می توانیم در اراده و مشیت خدا تغییر ایجاد کنیم؟ یعنی قبل از آن خدا ما را به حال خودمان رها کرده است؟ 4. استاد وقتی به وسیله ریاضات شرعی درجه تجردمان زیاد شد و جمع شدیم باز با رفتن به کوی و برزن و بازار و صحبت با خلق و... رفته رفته دوباره متکثر می شویم با توجه به حدیث امام رضا (ع) که می فرماید کسی که دین را فدای دنیا و دنیا را فدای دین کند از ما نیست چگونه می توان دنیا را به دست بیا وریم بدون اینکه گرفتار کثرت شویم؟ با تشکر
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ایمان یک حقیقت تشکیکی است و هراندازه خلوص انسان بیشتر باشد یعنی با قلب امیدوارتر به حضرت حق رجوع کند، به همان اندازه جواب عمیق‌تری می‌گیرد و به یک معنا انفاق او با عمق بیشتری که خودش نسبت به توحید الهی داشته است قبول می‌شود 2- توکل نیز به این معنا است که انسان در اعمال خود در عین انجام اعمال، به خدا رجوع کند ولی به جای امید به اعمال خود به خدا امید داشته باشد که آن اعمال را به عالی‌ترین نتیجه برساند و مهربانی خدا به این معنا است که رجوع بنده به پروردگارش را بی‌جواب نمی‌گذارد 3- با ذکر «لا حول و لا قوة إلاّ باللّه» نظر به حضور مطلق حضرت پروردگار در همه‌ی امور می‌کنیم و حضرت پروردگار نیز با همین نگاه و ایمان ما به امورات ما نظر می‌کنند 4- به هر صورت ما باید هرچه بیشتر توحید خود را شدت ببخشیم تا در هر صحنه‌ای قبل از آن‌که امورات کثیر برایمان اصالت پیدا کند حضور حضرت حق اصالت داشته باشد. موفق باشید

13065
متن پرسش
سلام علیکم: امام راحل می فرمایند: «شخص تائب پس از توبه نیز آن صفای باطنی روحانی و آن نور خالص فطری برایش باقی نمی ماند» (چهل حدیث، ص274) ولی بارها از شما روایت پیامبر صلی الله علیه و اله را شنیدیم که می فرمایند کسی که توبه می کند مانند کسی است که گناه نکرده است این دو چگونه با هم جمع می شوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید منظور حضرت امام آن باشد که در هنگام گناه، فرصتِ انجام عبادت را از دست داده‌ایم وگرنه طبق روایت رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله»: «التَّائِبُ مِنَ الذَّنْبِ كَمَنْ لَا ذَنْبَ لَهُ» هرکس از گناهی توبه کند مانند کسی است که آن گناه را انجام نداده است. موفق باشید

13064
متن پرسش
با عرض سلام و سپاس فراوان: آیا این درست است که اگر انسان توفیق شاگردی خدمت استادی عارف را داشته باشد باید دستورات ذکری و... را با ایمان قلبی به استادش انجام دهد؟ یعنی اگر همین اذکار را مشغول باشد اما استادش را قبول نداشته باشد، باز هم بهره از آن ها می برد؟ به بیانی دیگر شاگرد با استاد «اتصال» باید داشته باشد تا بتواند طی طریق کند؟ و استاد باید به شاگردش «توجه» داشته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاک شما نظر به روایتی باشد که از طرف معصوم آمده است و چه بهتر است که آن روایت از زبان انسانی شنیده شود که خودْ متخلق به آن روایت باشد ولی لازم نیست که بین استاد و شاگرد اتصال روحی برقرار باشد. موفق باشید

13063
متن پرسش
با سلام و تشکر فراوان بابت زحمات شما استاد بزرگوار: سوالی داشتم، ممنون میشم پاسخی مرحمت بفرمایید. می خواهم بدانم چه شرایط و وظایفی در لحظه برایمان نسبت به نماز اول وقت اولویت دارد؟ گاهی پیش می آید که دستوری از جانب مادرم می رسد و نمي دانم نماز را اول بجا بياورم یا دستور مادرم را و یا مواقعی که میهمان می رسد. یا زمانی که با جمعی (که علی رغم تذکر فراوان، میل به نماز خواندن ندارند) بیرون از خانه ام و موقع اذان می شود و اگر بخواهم نمازم را گوشه ای بجا بياورم درگیری یا دلخوری بوجود می آید. پیشاپیش از راهنماییتون ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساس را بر این بگذارید که در اول وقت نماز خود را به‌جا آورید ولی تعصب نداشته باشید. زیرا خداوند در این موارد رخصت داده است که اگر کاری پیش آمد که لازم است نماز را از اول وقت به تأخیر بیندازید، سخت‌گیری نکنید. موفق باشید

13057
متن پرسش
سلام خدمت استاد: در بند 3 یاداشت «زیست عالمانه» متذکر فهم فقها و غفلت روشنفکر دینی شدید. سوال: ما از شما و دکتر داوری یاد گرفتیم الان زمان، زمان فراگیر غرب است و در حال چاره ای جز تجدد برای عبور از تجدد نیست و اگر غرب را نبینم دچار طالبانیسم می شویم یا اگر تسلیم آن شویم دچار روشن فکری، اما پرسش بنده این است که آیا بعضا مخالفت عالمان ما با غرب و پدیده هایش موجب تحجر و طالبانیسم نشده؟ دکتر داوری جایی فر مودند: اگر کسی راهی جز تجدد سراغ دارد نشان دهد (کتاب ما و راه دشوار تجدد و گزینش تکنولوژی شما اشاره به همین دارد)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عالمان بزرگ غرب را می‌شناختند و با توجه به آن، آن را نقد می‌کردند. منظور آقای دکتر داوری این است که برگشت به تاریخ گذشته به بهانه‌ی نقد غرب یک نوع سلفی‌گری را به دنبال دارد. باید از غرب عبور کرد، نه آن‌که به گذشته برگشت که بحث آن بسیار حساس و مفصل است. موفق باشید

13055
متن پرسش
سلام: بنده با اينكه به معلمي و آموزش و پرورش علاقه نداشتم و دوست داشتم هرچه زودتر از پيش دانشگاهي خلاص شوم و وارد مسير ديگري شوم ولي اين طور رقم خورد كه (از روي قسمت يا انتخاب نادرست) الان در مركز تربيت معلم دانشجو هستم ولي هم چنان به رشته و كار خود علاقه اي ندارم و فقط واحدهاي درسي را پاس مي كنم، اكنون چه كنم؟ بيشتر علاقه ام هم به معارف ديني است ولي از محيط آموزش و پرورش و رفتن به حوزه علميه و تدريس كردن خوشم نمي آيد.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر روح علمی را دوست دارید با تدریس به عمق بیشتری می‌رسید. موفق باشید

13054
متن پرسش
با سلام: چرا ایران از بشار اسدحمایت می کند؟ جواب دویست هزار خون مردم سوریه که با حمایت ایران از بشار و ماندن بشار در قدرت اتفاق افتاده را چه کسی می دهد؟ مگر نظام سوریه دیکتاتوری نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام معظم رهبری در 14 خرداد چند سال گذشته در حرم حضرت امام دلایل دفاع از سوریه را در عین نقدی که به نظام سیاسی سوریه داشتند، روشن فرمودند مبنی بر این‌که بحث مقابله با سوریه بحث مقابله با جبهه‌ی مقاومت در برابر با استکبار است و عملاً آن‌ها ایران را نشانه گرفته‌اند. موفق باشید

13053
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: پیرو بحث برکات زیستن عالمانه نکات و سوالاتی به ذهنم رسید که مایل به دریافت پاسخ آقای طاهرزاده می باشم، لذا قسمت هایی که به سوالات بنده مرتبط است را انتخاب کرده و سوالاتم را مطرح می کنم. «فرق فقها با روشنفکران در رویارویی با غرب آن بود که روشنفکران مذهبی در صدد بودند غرب را بپذیرند ولی وجه غیر شرعی آن را نپذیرند، ولی فقها متوجه روح فرهنگ غرب بودند و با فقه اکبر خود یعنی معارف الهی مواظب بودند ایران، ترکیه‌ی آتاتورک نشود.» از آنجا که دغدغه ی کنونی برخی در فضای حوزه و دانشگاه ارائه ی سبک زندگی اسلامی ایرانی ست و در این وادی الگوهایی که سبک زندگی را متناسب با زمان و مکان اشخاص تعریف کرده باشند غیرقابل دسترس به نظر می آیند؛ لذا از این دریچه و از این فضا که چطور مناسبات خود را به خصوص در ارتباط با غرب تعریف کنیم یقینا راه را برای طرح موضوعات عمیق و ریشه دار بازتر می کند چرا که گاهی پذیرش مسئله ی غرب که جنابعالی فرمودید راه را چه بسا به انحرافی می کشاند که سالک هم متوجه انحراف خود نیست چنان که در زندگی های کنونی موارد متعددی از این سبک و سیاق به چشم می خورد. مایلم کمی راحت و بی تکلف از زمزمه های بسیاری در نگاه به غرب سخن بگویم. اینکه برخی معتقدند غرب و متعلقات آن از فرهنگ تا فناوری و آداب و قوانین مربوط به آن همگی حکم چاقویی را دارند که گاهی ابزار آسانی انسان را فراهم می کند و گاهی ابزار قتل و می شود آلت قتاله ... 1. به نظر شما چطور می توان بر اساس روحیه ی فقها و عالمان استدلال چاقو و امثال آن (بلندگو ...) را کنار زد؟ 2. اینکه برخی غرب را سراسر فناوری و تکنولوژی می دانند و ما را انسان هایی عقب مانده، آیا روح ِ تقل تقلید از غرب برای ساخت موشک های بالستیک) نشان از عقب ماندگی ما نیسید در پذیرش غرب (به طور مثال؟) 3. اصلا آیا پذیرش غرب حد و حدودی دارد و یا به طور مطلق تعیین می شود؟ 4. و به عنوان سوال آخر بنده؛ جناب سید جمال الدین اسد آبادی فرمودند: رفتم به غرب اسلام را دیدم ولی مسلمان ندیدم، برگشتم به شرق مسلمان دیدم اما اسلام ندیدم. لطفا بفرمایید این کدام غرب است که سید جمال الدین اسد آبادی اسلام را در آن می بیند؟ این نشان از پذیرش غرب است و یا نقدی دلسوزانه به اوضاع شرق؟ قبلا از پاسخگویی شما متشکرم. ان شاءالله با پاسخ های شما بنده جرأت و جسارت طرح سوالات بعدی خود را داشته باشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در شرایط حاضر نمی‌توانید به‌کلّی این نوع فن‌آوری‌ها را زیر پا گذاشت. با خودآگاهیِ لازم باید روح غربی را شناخت و سعی در عبور از آن داشت. 2- ما در این تاریخ قرار داریم و در مقابل روحِ شیطانی غرب باید مجهز به تسلیحاتی شویم که تجاوز را دفع کند 3- در این مورد نظرها متفاوت است. بنده عرایضی را در کتاب «مدرنیته و توهّم» عرض کرده‌ام. در مورد سید جمال خوب است به جواب سؤال‌های 3491 و 6830 و 12047 رجوع فرمایید. موفق باشید

13052
متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: بده در یک مدرسه راهنمایی فعالیت می کنم. سؤالی رو که برای بنده پیش اومده به صورت خلاصه ازتون می پرسم: «جایگاه شهربازی های رایج در تربیت دینی» با توجه به اینکه شهربازی های رایج بر مبنای تخلیه هیجان و ایجاد هیجان کاذب و بعضاً در بازی هایی برای ایجاد توهم بنا شده اند؛ آیا برای دانش آموزانی که می خواهند در سیر تربیت دینی قرار بگیرند؛ این گونه اردوها مضر نیست؟! چه جایگزینی برای شهربازی می بایست در نظر گرفت؟ یا بهتر بپرسم آیا در آرمان شهر تمدن اسلامی، مشابهی برای شهر بازی های رایج که دائر مدار این نیاز باشد؛ وجود دارد؟ همین مباحث درباره «باغ وحش های درون شهری» برای بنده مطرح است! بنا بود انسان در سیر کمالی اش توجه و ارتباط با طبیعت داشته باشد؛ اما با ایجاد شهر به گونه رایج از طبیعت دور شد؛ به همین دلیل با آوردن حیوانات می خواهد این نیاز را پاسخ دهد؛ اما چه پاسخی...؟! معذرت از اطاله کلام! یا مهدی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پدیده‌هایی مثل شهر بازی و یا باغ وحش این‌ها از لوازم فرهنگ مدرنیته است که امروز نمی‌توانیم بیرون از آن زندگی کنیم، منتها می‌توانیم با خودآگاهیِ تاریخی لازم، جایگاه آن‌ها را بشناسیم و در عین نظر به افقی برتر در حدّ اضطرار نمی‌توان استفاده نکرد. موفق باشید

13051
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: ظاهرا نظر جنابعالی راجع به علم و محدوده آن با شهید مطهری تفاوت دارد (گفتار فریضه علم در کتاب ده گفتار) می شود تبیین بفرمایید که آیا فضل بودن یا علم بودن تفاوت در اصطلاح است یا تفاوت ذاتی دارند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این دو اصطلاح، هرکدام به جای همدیگر به‌کار می‌رود. باید به موضوعِ مورد بحث نظر کرد. بنده مرحوم شهید مطهری را در موضوعات معرفتی مجتهدِ مسلّم می‌دانم. موفق باشید

13050
متن پرسش
سلام: 1. با توبه گناه هایی مانند زنا هم از بین می رود؟ اگر خدا این گناه را ببخشد، آیا آثار آن در عوالم دیگر وجودمان هم از بین می رود؟ ۲. دستور العملی که در بیشتر کتب عرفانی هست که آقایون عرفا می فرمایند: غسل روز یکشنبه ماه ذی قعده را انجام بدهید و سیر خود را آغاز کنید. به نظرتان این غسل و نماز توبه چه جایگاهی دارد و بنده کی آن را انجام دهم؟ بنده الان آشتی با خدا را صوتهایش را تمام کردم دو سه بار ده نکته را خوانده ام و گوش داده ام. چند بار هم توحید برهان صدیقین را کار کردم و آخرین بار هم فرمودید «فرزندم این چنین باید بود» را بخوانم که تازه شروعش کردم. البته هنوز متاسفانه درگیرم با گناه و دست و پنجه نرم می کنم. به نظرتان کی آن غسل و نماز را انجام دهم؟ ۳. تذکرة المتقین. چگونه کتابی است؟ برنامه اش خوب است؟ برنامه آن را مناسب تر می دانید یا برنامه مقالات استاد شجاعی را؟ (برای سلوک می گویم) یا اینکه خودتان برنامه ای تنظیم کرده اید که ار آن استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- با این‌همه تأکید که فرموده‌اند توبه همه‌ی آثار و لوازم گناه را از بین می‌برد، دیگر چه جای نگرانی! 2- خود مرحوم شیخ عباس در مفاتیح، مسئله را روشن کرده است که از صبح تا غروب یکشبه‌ی ماه ذیقعده می‌توان آن غسل را انجام داد و با نیّت توبه‌ی گناه از گذشته به آن نظر کرد 3- کتاب «تذکرة المتقین» و «مقالات» آیت اللّه شجاعی، یکی از یکی بهتر است، هرکدام که با احوالاتتان هماهنگ بود را انتخاب کنید. موفق باشید

13049
متن پرسش
سلام: برای فهم بیشتر اشعار مولوی چه کار کنم؟ شرحی هست که استفاده کنم؟ می ترسم شرح مرا به عالم الفاظ ببرد. می خواهم به معنایش برسم نه لفظ و اون حس عشق مولانا رو در خودم حس کنم.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اشعار مولوی مثل هر کتاب عرفانی دیگر تنها از طریق استادِ راه‌رفته، قابل فهم و تبیین است. در حال حاضر کسی را سراغ ندارم که مثل فصوص الحکم محی‌الدین که اساتید مربوطه آن‌را تدریس می‌کنند، معارف اشراقی مثنوی را تدریس کند. شرح آقای کریم زمانی از مثنوی برای فهم اصطلاحات ادبی آن کتاب شریف خوب است. موفق باشید 

13048
متن پرسش
سلام: بنده بجز کارهای طلبگی یک برنامه ای دارم آن هم تفکر زیاد روی انقلاب اسلامی است. چند وقت پیش روی تفکر امام (ره) کار می کردم که چه ارادتی به ملاصدرا داشتند. و این انقلاب را ظهور تفکر ملاصدرا می دانم، درحد عقل ناچیزم. چند وقت است که این جریان ملاصدرا کوبی در ایران بیشتر شده که مرا مجبور به مطالعه روی افرادی که توهین می کنند به ملاصدرا و‌... کرد. من با مطالعه و تفکر اندکی به این نتیجه رسیدم که: برای ار بین بردن انقلاب اسلامی یک بار حمله کردند نشد. یک بار تحریم کردند نشد. یک بار فتنه کردند و نشد و این بار آمده اند و می خواهند ریشه تفکر امام را بزنند، نمی دانم تا چه حد درست تشخیص دادم. ولی من با چند تن از آنها صحبت کردم دیدم اصلا امام را کافر می دانند ولی زیاد بروز نمی دهند چون می دانند با جواب قاطعانه روبرو می شوند. البته ناگفته نماند تعداد کمی از آنها هستند که اینطور نیستند و به امام و آقا ارادت دارند، ولی متاسفانه بعضی هایشان اینطور نیستند اصلا... نظر شما چیست استاد؟ راهنمایی بفرمایید چگونه منِ طلبه ضد حمله ی این حمله را بزنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این‌که عده‌ای به جهت عدم آگاهی در مورد ملاصدرا اشتباه می‌کنند و دشمن هم از این‌ها استفاده می‌نماید، حرفی نیست. ولی فراموش نکنید این افراد در بیرون تاریخ به‌سر می‌برند و مسئله‌ی حضور تاریخی ملاصدرا در آینده‌ی تمدن اسلامی محکم‌تر از این حرف‌ها است که با این بادها بلرزد. وظیفه‌ی ما است تا با تبیین درستِ ملاصدرا به تحقق هرچه بهتر تمدن نوین اسلامی کمک نماییم. موفق باشید

13047
متن پرسش
سلام: علامه طباطبایی (ره) در تفسیر المیزان فرمودند که کورش احتمال دارد همان ذوالقرنین باشد. چند وقت پیش از استاد رائفی پور با دلیل و منطق قوی شنیدم که ذوالقرنین همان حضرت مهدی (عج) هستند. نظر شما در این باره چیست؟ آیا صوتی از شما هست که در این رابطه صحبتی فرموده باشید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب آقای عبداللّه مستحسن هم مصداق ذوالقرنین را حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» گرفته‌اند. با این‌که نکات خوبی را مطرح می‌کنند ولی برای بنده با توجه به روایاتی که ذوالقرنین را در تاریخ گذشته متذکر می‌شود، موضوع حل نشد. موفق باشید   

13046
متن پرسش
سلام استاد گرامی خسته نباشید. آن حجاب اکبری که در علم توحید هست انسان چگونه باید ار آن عبور کند؟ همین که انسان بداند حجاب در کجا و چگونه ظاهر می شود و مانع می شود کافیست؟ همین که انسان بداند این علم ها خود او نمی شود کافیست تا از کنار آن عبور کند؟ یک توضیحی بفرمایید. ممنون التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین نکته که می‌فرمایید خوب است. جایگاه حجاب‌های سلوکی را می‌توانید در شرح تفسیر سوره‌ی حمد حضرت امام«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که بر روی سایت هست، دنبال فرمایید. موفق باشید

13043
متن پرسش
بسمه تعالی سلام علیکم: استاد بزرگوار بنده علاقه مند به ورود به حوزه هستم (البته شاید هم علاقه مند به مباحثه دینی هستم و فکر می کنم به طلبگی علاقه مندم) اما خب شرایط جسمانی حقیر و شاید هم مقداری از نظر سبک به حوزه نمی خورم یعنی فکر می کنم که شاید به مشکل برخورد کنم! و اینکه الان با این نگاه می خواهم وارد حوزه شوم که احتمالاً ملبسم نشوم (به دلایل جسمانی)! آیا ورد بنده به حوزه درست است یا اینکه خودم مباحث را پیگیری کنم و وارد حوزه نشوم!؟ چون فکر می کنم شاید صحیح نباشد پول امام زمان(عج) برای بنده خرج شود!! امکان حضور مستمع آزاد هم دارم یعنی می توانم مستمع آزاد دروس حوزه را شرکت کنم! استاد اگر امکان دارد به بنده مشورت دهید و راهنمایی کنید! با تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت حضور در حوزه لازم نیست که شخص حتماً معمم شود و منبر رود. در حوزه کسانی هستند که بدون ملبس‌شدن به لباس روحانی در حال تدریس هستند. ولی اگر تشخیص داده‌اید که نمی‌توانید حوزه بروید لازم نیست همه‌ی دروس را دنبال کنید، دروسی که مبانی عقیدتی و اخلاقی شما را شکل می‌دهد، پیگیری نمایید. موفق باشید

13042
متن پرسش
استاد معظم سلام علیکم: امیدوار هستم که صحتمند باشید. از خدمت شما سه تا سوال داشتم. 1. در اعمال ایام البیض مخصوصا روزه شخص خوب است ماه هجری قمری را دنبال کند یا هجری شمسی را؟ 2. درباره حساب سال من از بیش از ده عالم پرسیدم درباره کسانی که حساب سال ندارند تکلیف آدم چیست؟ متاسفانه زیادتر از نود درصد مردم اصلا نمی دانند که حساب سال چیست و ده درصد باقیمانده خود را در سطح حساب سال نمی دانند در حالی که وضع مالی شان هم بسیار خوب است. بعضی علما در این باره می گویند شما اصلا نباید از غذای ایشان استفاده کنید. بعضی می گویند استفاده کنید بعدا خودتان غذایی که مصرف کرده اید در خانه ایشان حساب کنید و از پول خود ذکات آن را بدهید. بعضی دیگر می گویند اگر شما یقین پیدا می کنید که از پولی که برای شما غذا تهیه کرده است از عواید آخرش بوده و از آن سال نگذشته که شامل حساب سال شود استفاده کنید بدون ترس و بدون پرداختی. در اینجا وظیفه بنده چی خواهد بود؟ 3. آیا اعمالی مثل بجا آوردن نماز و یا بعضی دعاها مثل زیارت عاشورا، دعای ندبه، کمیل و یا دیگران در هوای آزاد و یا زیرسقف کدام فرقی دارد؟ البته بیشتر تاکید من در زیارت عاشورا است. با احترام شریفی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- ایّام‌البیض فقط در مورد روزهای 13 و 14 و 15 ماه‌های رجب و شعبان و رمضان می‌باشد و ربطی به ماه‌های شمسی ندارد 2- در این مورد هرکس باید بر اساس نظر مرجع خود عمل کند و عموماً ما نباید تجسس نماییم که آیا حساب سال دارد و آیا خمس به او تعلق می‌گیرد یا نه؟ 3- عمده آن است که متوجه باشید بهترین فضا برای اعمال عبادی کدام فضا می‌باشد. در بیشتر موارد در فضای آزاد، آمادگی بیشتری برای انتقال به انوار الهی در انسان هست ولی نباید بر آن اصرار داشت. موفق باشید

13041
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیز: آیا مرجع تقلید میتونه اشتباه بکنه؟ یعنی زمانی حکمی بده و بعد از مدتی حکمش رو عوض کنه؟ (مثلا جایز بودن کاری رو حالا حرام اعلام کند). این شبهه ای است که یکی از دوستان مطرح کرده و مدعی است یکی از مراجع در مورد مسئله ای به این صورت اقدام کرده (که البته تعبیر خوبی هم به کار نبردند به اینصورت که از روند کار مطلع نبودند!! و بعد از مدتی که اون کار غیر قانونی تلقی شد حکمشان را عوض کردند!!!). بنده چون احتمال می دادم با اغراض شخصی این حرف رو میزنه از ایشون نپذیرفتم. در توجیه این دوست چه باید گفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته هیچ مجتهدی معصوم نیست، به گفته‌ی خودشان کسی که متخصص امری باشد نسبت به بقیه در آن امر کم‌تر اشتباه دارد و عاقلانه آن است که انسان‌ها در هر امری به متخصص آن رجوع کند، در عین آن‌که می‌داند احتمال اشتباه هست. موفق باشید

نمایش چاپی