بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28387

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: عذرخواهی می‌کنم بنده سوال ۲۸۳۷۷ را به صورت خصوصی از محضرتون پرسیدم اما جوابش به ایمیلم ارسال نشده. اگر مقدوره مجدد زحمت بکشید. متشکرم التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۸۳۷۷. باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم به هر بهانه‌ای که هست باید مدرکی داشته باشید. بالاخره این مراکز کاربردی، بهانه‌هایی هستند برای دادن مدرک. موفق باشید

28027

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: تکلیف ما در مقابل افرادی‌که مدام غیبت می‌کنند و ما هم به نحوی در معرض آن قرار داریم چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شد اگر شرایط، جهت تذکر نیست، نباید با آن‌ها همراهی کرد. شاید سکوت ما موجب شود آن‌ها به خود آیند. این غیر از سکوتی است که منجر به تأیید می‌شود. موفق باشید

27893

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام لطفا بفرمایید: ۱. فرایند قبض روح چیست و حضرت عزرائیل چگونه جان انسان ها می گیرد؟ ۲. چرا پس از خواب روح به بدن بر می گردد ولی پس از مرگ دیگر این امکان وجود ندارد؟ ۳. لطفا در خصوص فرایند خواب رفتن هم توضیح بفرمایید که چگونه انسان به خواب می رود؟ ۴. آیا خواب رفتن هم توسط حضرت عزرائیل انجام می شود؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد را با مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و «خویشتن پنهان» و کتاب «معاد» که روی سایت هست ان‌شاءالله دنبال بفرمایید تا نتایج خوبی نصیب‌تان شود. موفق باشید

27475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چطور با وجود اینکه جریان معتزله نقش محوری و علمی در زمان مامون و خلفای بعدی که دوره حرکت تمدن اسلامی بود، داشت و اینکه مقابل ائمه و مکتب تشیع مکتب سازی می شد و به نام ارتباط تمدنها و ارتباط با دستاوردهای سایر علوم، یونان زدگی و انحرافات عقیدتی ایجاد شد و در عین بی توجهی به شیعه و ائمه هدی و شهادت امام رضا (ع)، از علمای اعتزالی و ایرانی غیر مسلمان و رومی حمایت می شد، تمدن اسلامی حرکت بسمت جلو و نقطه عطفی برای تمدن سازی داشت و شروع فعالیت های تمدنی مسلمین شد؟ چطور با وجود اینکه معتزله محوریت داشت و این جریان با مبانی اصیل شرعی و عقل قدسی تضاد دارد ولی توانست در بحث تمدن سازی بیاید و نقطه عطف تمدن اسلامی در آن دوره بشوند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که اهل تحقیق متذکر شده‌اند؛ تمدنی که آن زمان به ظهور آمد تمدنِ مسلمانان بود که در بستر اسلام حاضر شده بودند و اهل کلام و حاکمان، بیشتر در حاشیه مشغول خودشان بودند و ائمه «علیهم‌السلام» نیز به صورت نرم در هدایت آن فضا بدون ایجاد حساسیت برای حاکمان، نقش خود را داشتند و به همین جهت هم در هر حال، حاکمان متوجه‌ی حضور نرم آن عزیزان می‌شدند و آن‌ها را گرفتار حبس و تبعید می‌کردند. موفق باشید

27361

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت. میشه شاگرد خصوصی تون بشم؟ !شرایط این که کسی بخواد شاگرد خصوصی تون بشه چیه؟! من ساکن مشهد هستم و بعضی از کتابهای شما را که به آن دسترسی دارم را مطالعه کرده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: روش حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» آن بود که با اُنس با معارف الهیه هرکس خودش خود را می‌یابد و در این رابطه حضرت آیت اللّه بهجت «رحمت‌اللّه‌علیه» می‌فرمایند: علمِ تو استاد توست. پیشنهاد ما دنبال‌کردنِ سیر مطالعاتی بر روی سایت است. موفق باشید

26998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال ۲۶۹۹۳ می خواستم عرض کنم بنده تمام آن مباحث رو کار کردم ۸ ماهه به لطف خدا در ذیل اشارات و مباحث عالی شما قرار گرفته ام‌. الان تفسیر المیزان و روزی یک آیه می خواستم کار کنم بعد دیدم خودتان در سایت سیر قرآن و نهج البلاغه هم دارید. گفتم بپرسم از حضورتان کدام بهتر است از اول المیزان رو شروع کنم یا سیر تفسیر سوره های زمر تا آخر رو با شما شروع کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم برای آشنایی با زبان المیزان، خوب است که آن چند سوره، ابتدا کار شود و با صوت آن متوجه‌ی زبان المیزان بشوید و سپس إن‌شاءاللّه با المیزان کار را جلو ببرید و بحث نهج‌البلاغه را به بعد موکول کنید. موفق باشید

26744
متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. تفاوت اعیان ثابته در واحدیت و احدیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعیان ثابته مخلوقات مربوط به علم خدا است و علم خدا، عینِ ذات اوست. پس اعیان ثابته به عنوان اعیان ثابته مربوط به مقام احدیت است. آری! چون حضرت حق به تجلی اسماء، معلوم خود را وجود بخشد، اعیان ثابته متعیّن به مخلوقات می‌شود که مقام واحدیت یا مقام تجلی اسماء به صورت مظاهر است. موفق باشید

26684
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزم: این روزها صحبت از بیماری و مرگ هست و می بینم که مردم چطور به هر دری می زنن که بتونن نسبت به این بیماری امن بمونن و به اصطلاح نمیرن! اما حقیر به لطف خدا دلم آرامش داره و اصلا مرگی رو نمی بینم. چون وقتی هستم، و این بودنم نیز ابدی هست؛ و مرگ چیزی نیست جز انتقال به جایی دیگه؛ واسه همین هیچ ترسی ندارم الحمدلله. اما فقط نگران هستم که بمیرم و به کمال نرسم؛ بمیرم و گرفتار آثار سوء این غفلت ها و معصیت هام بشم. همین فقط من رو نگران میکنه. ولی وقتی به رحمت بی کران پروردگار می اندیشم، دلم باز آرام میشه. تشنه ی کلام و نصیحتی از جانب استاد عزیزم هستم تا ان شاءالله آرامش دلم افزون بشه. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مرگ هر کس از قبل تقدیر شده‌است؛ بحث در خوب مردن است که با رعایت دستورات شرع و تواضع و صدق و احترام به سایر انسان‌ها ان‌شاءالله شرایط آن فراهم می‌شود. آری باید مواظب بود با گسترش بیماری مواظب آزار و اذیت دیگران نشویم. موفق باشید

25958

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. یک روحانی تفاوت بین نبوت و رسالت رو اینطور تعبیر می کرد که نبوت به جنبه ارتباط با عالم غیب و رسالت جنبه ارتباط او با مردم اشاره دارد. به نظرتون درسته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باطنِ نبوت و رسالت که ولایت است، وجه و جنبه‌ی ارتباطِ نبیّ با عالم غیب است، وگرنه نبوت و رسالت هر دو وجهِ نظر به خلق از طریق پیامبر می‌باشد. موفق باشید

25603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: حقیر مدتی است با ابجد کبیر روی آیات قرآن کار می کنم و به مطالبی قابل توجه رسیده ام چقدر این مطالب می تواند قابل اعتماد و استناد باشد؟ به عنوان مثال: در آیة الکرسی می‌فرماید: «لا‌اله الاهو» الهی نیست بجز هو، حال این هو کیست؟ در انتهای همین آیه آمده: «و هو العلی العظیم» و این هو، علی عظیم هست اینکه در کل، قرآن برای شناساندن خداوند می‌باشد شکی نیست این اله و هو خود خداست که بلندمرتبه و بزرگ «علی العظیم» است اما وقتی علی (ع) خود می‌فرمایند کل قرآن و قرآن ناطق منم پس می‌شود نتیجه گرفت که بعد از شناساندن خدا، قرآن به معرفی وجود امام معصوم (ع) و ولی می‌پردازد که این موضوع با حساب ابجد «لااله الا هو» که برابر ۱۱۰ و آن‌هم برابر با نام مبارک علی (ع) هست اثبات می‌شود که الهی نیست بجز هو، آن هو علی (ع) می‌باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل مسئله‌ی حروف ابجد مورد سؤال است. به چه دلیل ما باید به این نوع مسائل و مطالب اعتماد کنیم؟ بد نیست به جواب های شماره ۱۷۱۱۸ و ۵۰۹۴ و ۳۴۰۷ رجوع فرمائید. موفق باشید

25528

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر: روز نه ربیع چهارباغ جشن بود. قبل از شروع جشن موسیقی گذاشته بودند با شعر. بعضا اشعاری که می شد برای معشوق مجازی هم گذاشت. به نظرتون این کارها جایگاه دارد؟ البته من برای موسیقی در انقلاب جایگاه قائل هستم اما به نظرم اینطور شروع کردن برای جشن درست نبود با این آهنگها و موسیقی ها. بیشتر خیال رو به بازی می گرفت تا اینکه انسان واقعا نیاز به حضرت صاحب (عج) را احساس کند نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم بتوانیم به راحتی نظر بدهیم و این امور را تحریم کنیم. موفق باشید

25060
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: می خواستم نظرتون رو درباره حضور مقتدی صدر در حسینیه امام خمینی در کنار رهبر انقلاب بدونم و ایکه تحلیلتون چیه؟ ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نام «مقتدی صدر» همیشه با حاشیه‌هایی همراه بوده که چه بسا بعضا، به مذاق برخی از ما هم خوش نیامده باشد. دیدار وی با مقامات سعودی و برخی موضع‌گیری‌های او پس از این دیدار، شاید یکی از جدی‌ترین حاشیه‌هایی بود که «صدر» را در صدر خبر‌ها قرار داد و شاید در میان مردم عراق حتی، به جایگاه او ضربه هم زد.

نمی‌دانم می‌توان گفت آقای مقتدی صدر از بعضی از حرکاتِ افراطی‌اش متنبه شده یا نه؟! ولی می‌توانم بگویم این قدرتِ نرمِ انقلاب اسلامی و رهبری آن است که امثال اقای مقتدی صدرها هم نمی‌توانند برای حفظ هویت خود، خود را در بیرون از آن قرار دهند. این نوع حضورها حکایت از آن دارد که ذات انقلاب اسلامی جدا از ناشی‌گری‌های داخلی، سختْ در منطقه قدرتمند است.

بعضی‌ها گفته‌اند مقتدی صدر به جهت ارادتی که به سید حسن نصراللّه دارد، در این حضور وارد شده است. هرچه هست در این صحنه‌ها باید قدرت نرم نظام اسلامی را مشاهد نمود. موفق باشید 

24817

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام جناب استاد: مدتی است که حفظ قرآن را شروع کرده و در جستجو برای انتخاب یک تفسیر مناسب هستم تا همزمان با حفظ، فرصت تامل بیشتر در آیات برایم مهیا شود. اما سخت حیران مانده ام برای کسی که آشنایی حداقلی با زبان و ادبیات عرب و علوم کلامی و اسلامی دارد، انتخاب کدام یک از تفاسیر موجود از میان معاصرین و متقدمین، بهترین اتفاق است؟ من بسیاری از داشته های امروزم را مدیون زیستن در عالَمی هستم که مطالعه آثار حضرتعالی و مرحوم صفایی حایری مرا با آن آشنا کرد. ممنونم استاد... برقرار باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال، امروزه نمی‌توانیم در رابطه با قرآن از تفسیر قیّمِ المیزان چشم‌پوشی کرد. موفق باشید

24736

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد بزرگوار: شما فرموده اید که یاد خدا به صورت حضوری با برکت تر از یاد خدا به صورت حصولی است حال می شود تفاوت علم حضوری با علم حصولی را توضیح دهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرض این است که رفقا مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و یا آن‌چه در کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» را مطالعه کرده باشند. موفق باشید

32975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام وقتتون بخیر: اول تشکری کنم از همه و مخصوصاً استاد طاهرزاده که این امکان رو برامون فراهم کردید. در کتاب شرح فصوص‌الحکم استاد، ایشون در مقدمه در شماره ۱۰ فرمودند که از دروس اساتید دیگه ای رو هم استفاده فرمودند یکی از اونها دروس جناب استاد یزدان‌پناه بوده حقیر هر چه دنبال شرح فصوص‌الحکم آقای یزدان‌پناه گشتم، نتونستم پیداش کنم. می‌خواستم بپرسم آیا امکان دسترسی به مطالب یا صوت اون دوره از طریق شما هست یا نه؟ یا اگر آدرسی رو می‌شناسید که اونجا این دروس آپلود شده، بهم بفرمایید ممنون میشم. «دروس شرح فصوص‌الحکم استاد یزدان‌پناه» ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سال‌ها پیش یکی از رفقای طلبه سی‌دی‌های ایشان را برایم آوردند. نمی‌دانم ایشان چگونه تهیه کرده بودند. ظاهراً باید خودشان اجازه بدهند. از رفقایی که در قم دارید مطلب را دنبال بفرمایید. موفق باشید

32795

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد گرامی: به نظر شما اگر من وضع مالی خوبی داشته باشم آیا کار درستی هست که در طول زندگی خود بیش از یک بار به حج تمتع بروم؟ همانطور که می‌دانید در این زمانه، نزدیک به یک میلیون نفر در نوبت اعزام هستند. آیا من می‌توانم فیش تمتع را در بازار آزاد خریداری کرده و دو تا سه بار به تمتع مشرف شوم؟ اینکه در دعاهای ماه رمضان از خداوند تقاضا می‌کنیم حج و زیارت قبور ائمه را در هر سال نصیب ما کند آیا برای این دوره و زمانه هم صدق می‌کند یا مخصوص زمان قدیم هست که برای اعزام به حج، نیازی به ثبت نام نبود و کشورهای اسلامی محدودیت سهمیه نداشتند؟ در ضمن، به توفیق الهی اهل کمک به فقرا هستم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌فرمایید آن شرایط برای سفر حج آن‌چنان ازدحامی را که منجر به نوبت‌دادن باشد، پیش نمی‌آورده . از آن گذشته امروز ما در شرایطی هستیم که حج‌ها در پیش داریم چه از جهت زیارت مشهد و کربلا، و چه خدمت به انسان‌های آبرومندی که حتی برای ازدواج دختران‌شان مشکل تهیه جهیزیه دارند. موفق باشید

32021
متن پرسش

با سلام: در مباحثه ای در مورد نماز با فردی که بنظر نیتشان باطل نمی آید و آگاهیشون میتونم بگم از من بیشترهست و سابقه بیشتری در مطالعه و تحقیق عرفان داشته اند از عرفان های اوشو واین مکاتب اینچنینی شروع کردند تا اکنون که به عرفان اسلامی رسیده اند به قول خودشون عرفان اسلامی از نوع ایرانی! به بن بست رسیده ام و چون پیج آگاهی دارند در اینستاگرام و مطالبشون در دیگران تاثیر داره چون اکثر مطالبشون به حق منطبق با شریعت هست و خدمتتان آورده ام که مرا لطفا راهنمایی کنید چون این مباحثه همچنان متوقف شد به دلیل اینکه بنده آگاهی کافی ندارم و فکر می‌کنم جنابعالی می‌توانید در این راستا ما را راهنمایی فرمایید. به این جا رسیدیم که ایشون اولا که گفتند گاهی اوقات نماز نمی خوانند اولین دلیلشان این بود که کاهلند ولی با اصرار بنده گفتند که زیرا دچار منیت می شوم. × ببخشید پس بنابراین شما مطلقا پیرو راه اهل بیت نیستید بلکه راه خود رو می‌روید _ من خودم رو پیرو اهل بیت می دونم اگه لایق بدونند. اما درک من از راه و روش اهل بیت متفاوته × نماز واجب بوده فکر می‌کنم _نماز به چه معنایی واجب بوده؟ اصلا واجب بودن در شریعت معنا پیدا می کنه یا در طریقت؟ چطور شمر و علی هر دو نماز می خوندند. چطور نمازی بخونیم که شبیه علی باشیم آیا نماز حتما باید به شکل گفته شده خونده بشه؟ چون شما در هنگام نماز انرژی زیادی رو از کیهان دریافت می کنید، لذا این انرژی اگر با خود باشید و خود پرست نفس شما را فربه تر می کند و اگر خدا پرست باشید حکم طنابی را دارد که شما را از چاه بیرون می آورد. ایشون میگن که هر چه انسان با ساختارهای روانی خود بیشتر آشنا بشه خب روش هایی برای خودش تعبیه می‌کند که سریعتر میتونه اتصال پیدا کنه و این روش ها مدام در حال تغییر هست و در شریعت فرق میکنه و هدف همان اتصال هست و ابزار وسیله هست. صلاه چیزی بیشتر از یک ابزار نیست. اما حقیقتا ابزار قدرتمندی هست. اما زمانی که شما رو به روی کسی نشسته باشید دیگه نیازی نیست از تلفن استفاده کنید تا بهش زنگ بزنید و صحبت کنید. مگر اینکه برای مناسبات اجتماعی و تربیت سالکان کاری رو انجام بدین که بهش نیاز ندارید."""" ××خب جالبه این درسته ولی آیا منظورتون این هست که اگر فردی مسلمان به این درجه از آگاهی بالای جهان ذهنی برسه دیگه به نماز به این شکل که هست نیاز نداره؟ _اون تشخیص خود فرد هست وچند روز بعد دیدم که استوری گذاشته اند و حرف از نماز بدون کلمات و اصوات گفتند و در توجیه و دفاعیه خود گفتند صرفا شکل نماز یک مراسم کدگذاری شده برای عبورهست و بنده هم ابتدای مسیر تفکراتی مثل تفکرات الان شما داشتم که تعصب روی شکل نماز دارید. همچنین مثالی زدند؛ "عارف مسلمانی رومی شناختم که آگاهی بالایی داشت یک بار از ایشون پرسیدم چرا نماز نمی خونید فرمودن بنده یک رکعت درست نماز خوندم و در پیشگاه حق قبول شد. دیگه نیازی ندارم...". به استحضار می‌رسانم که من به ایشان گفتم اون عارف شاید درست گفته ولی حرفش به این میمونه که من به اندازه کافی حذ بردم از نماز دیگه نمیتونم ازش فیض ببرم وگرنه او هرچقدر در خداوند حل بشه نمیتونه در مقام یک جسم بجای خداوند فکر بکنه که تو نمازمو قبول کردی و دیگه استراحت کنم. و چه جهادی بهتر از نماز؟ و جناب استاد آن فرد در جواب گفتند که شما حرف ایشون رو با درک خودتون می سنجید. در واقع منظور ایشون این بوده که حذ بنده در همين لحظه که اینجا نشستم با زمانی که در نماز هستم تفاوتی نداره. چون وحدت به روح جسم و جان من نفوذ کرده. عشق و عاشق و معشوق یکیست! در چنین جایگاهی فرق کعبه و بت خانه چیه؟ فرق انسان نشسته و در رکوع و در سجود و ایستاده چیه؟ هیچ تفاوتی ندارن. چون کثرتی وجود نداره. هرچه هست نمازه هرچه هست اوست هرچه هست برکت و حضور. وقتی دوییت نباشه. فرق بین جهاد و استراحت و خواب و بیداری هست؟  و من نیز نظرم را اینگونه بیان کردم که آره.. فرق هست. فرقش اینه فرد در طول روز رها میشه. یک جور عبادت و خلوت باید داشته باشه در مثالی دیگر مولانا را یاد کردند که "مولانا می گفت ما از اسلام مغز را برداشتیم پوست را بهر سگان (خران) بگذاشتیم به نظرتون غرور بوده؟" و بعد هم در آخر پیشنهادشون به بنده این هست که «این بخاطر درک ناقص ما از مقام وحدت. بنده پیشنهادم بهتون اینه که مکاتب دیگه ای رو هم مطالعه کنید و دنبال حقیقت در همه جا بگردین.» آخرین مثال ایشان را هم می‌آورم که گفته اند؛ نقل است که شیخ ابوسعید ابوالخیر، به دهی رسید. آنجا زاهدی بود در خودمانده و دماغی در خود پدید کرده. شیخ او را به دعوت خواند. او اجابت نکرد. گفت: «من زاهدم و سی سال است تا به روزه‌ام و خلق دانند که چنین است.» شیخ گفت: «برو و غربالی کاه بدزد تا از خود برهی» یک دنیا تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید پرسید آیا ما با دستگاه فکری «اشوه» به اسلام باید رجوع بکنیم؟ یا با دستگاه خود اسلام و معرفت نفس به اسلام رجوع نماییم تا سیره پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» را ملاک قرار دهیم؟ پیامبری که تا آخر عمر در رعایت دستورات شرع مقدس، کوچک‌ترین کوتاهی نداشتند. و اتفاقاً برای حفظ آن حضور، همواره بیش از بقیه در انجام وظایف دینی تلاش می‌کردند. در این رابطه از عرفا داریم که:   

محنت قرب ز بُعد افزون است‏

جگر از محنت قربم خون‏ است‏

نيست در بعد جز اميد وصال‏

هست در قرب همه بيم زوال‏

پس در مقام قربِ الهى همواره بيم زوال و جداشدن از آن مرتبه هست و لذا براى دفع هرگونه عامل غفلت به استغفار نياز است. وقتى انسان هنوز در مقام قرب نيست مى‏‌گويد إن‌‏شاءالله مى‌‏رسم اما وقتى در مقام قرب وارد شد همواره نگرانى زوال آن حالت، او را به تلاش و عبادات بيشترى وارد مى‏‌كند و لذا مى‌‏گويد «جگر از محنت قربم خون است» حالا كه حضرت رسول «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» به قرب و به نبوت رسيدند هر شب نماز شب برايشان واجب است، تمام مستحبات كه امامان معصوم (عليهم السلام) مقيدند انجام دهند به جهت حفظ مقام قرب است. موفق باشید

31552

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در خصوص سوال ۳۱۵۴۵ خواستم بگم: حرفتان متین! ولی میخوام بدونم که همچین چیزی امکان داره؟ آخه چیزی که من از حرکت جوهری فهمیدم اینه که همچین چیزی میتونه اتفاق بیفته. اصلا این همه بیمار لاعلاج با دعا و توسل شفا پیدا می‌کنند علتش جز اینست که ایجاد خوبی برای بیمار محقق می‌شود و بیمار خوب می‌شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال زمینه و علتِ مُعدّه مقدمه است تا فیضان الهی به ظهور آید و این‌طور نیست که تصور کنیم مثلاً خداوند بدون بستر تحقق اراده‌اش امری را محقق کند. و در همین رابطه در حدیث است: «ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها - یا ابی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب - فجعل لکل شی‌ء سببا و لکل سبب شرحا و جعل لکل شرح علما و جعل‌ لکل علم بابا ناطقا. خداوند امتناع دارد که امور عالم را جاری کند مگر از طریق وسائط و اسبابی. خداوند برای هر چیز سببی و برای هر سبب حکمتی و برای هر حکمتی‌ دانشی و برای هر دانشی دروازه گویایی قرار داده است. موفق باشید

31212

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر محبوبِ دلم: استاد بزرگوار در شهر ما فردی به عنوان مطالبه گری و دغدغه مندی متنی را در فضای مجازی مطرح کرد که بنده درصدد جواب دادن به این متن بر آمده ام. بنده با توجه به یادداشت شما تحت عنوان حیاء و حریم مطالبی را مطرح کرده ام. بنده هر دو متن را برای شما ارسال می کنم. لطف بفرمایید نظر دهید آیا این ادبیات بنده مناسبِ تاریخ و زمانه فعلی است یا نه؟ تشکر متن اول: سلام: «دوچرخه سواری بانوان در قادرآباد بلامانع است؟» در کنار جمعیت قابل توجهی از مردان علاقه‌مند به این رشته زنانی هم هستند که برای حفظ سلامت، تفریح و گذراندن اوقات فراغت پا به رکاب می‌شوند و از این طریق پرچم استقلال هویت و اعتماد به نفس خود را بالا نگه می‌دارند. متاسفانه زنان دوچرخه‌سوار در جامعه و بخصوص شهر ما با محدودیت و مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می‌کنند و ناملایمات بسیاری را به جان می‌خرند تا شاید روزی برسد که بتوانند بدون هیچ تبعیضی در خیابان‌ها رکاب بزنند. بدون شک آن روز دور نیست اگر مردم و مسئولین «نگرش» خود را عوض کنند و به تغییرات مثبت تن دهند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده متوجه فرمایش شما نمی‌شوم. هرچه هست آن‌جایی که بحث تبرّج و خودنمایی برای آن‌ها در میان باشد، باید خودشان مواظب باشند تا از ابعاد ظریف شخصیتی‌شان خارج نشوند و به همین جهت به اعتبار تبرّجی که بعضاً در بعضی موارد در دوچرخه‌سواری خانم‌ها پیش می‌آید بحث جایز نبودن این کار در میان است. به نظر بنده همان بحثی که تحت عنوان «حیا» در کتاب «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» مطرح است، می‌تواند جوابگو باشد. موفق باشید

30562

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام استاد: در سوال و بررسی مختصری از صاحب نظران کردم راجع به فقه جواهری؛ به این نکته می‌رسیم که نظر ایشان بر این است که مجتهد با توجه بدست آوردن مزاق شارع می تواند در مسایل جدید فتوا بدهد این عجب حرفی است بسیار راه گشا ولی آیا عملی است؟ راهکار ان را می شود تحلیل کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید امثال حضرت امام «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» در همین فضا فکر می‌کردند و مسائل را مطرح می‌فرمودند. موفق باشید

30424

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: اگر کسی بخواهد در دین اسلام تحقیق کند بصورتی که حقانیت این دین به او ثابت شود چه راهی را پیشنهاد می‌دهید ؟ اگر کتابی هست معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با کمی تدبّر در قرآن از طریق تفاسیری مثل «المیزان»، مطلب برای انسان روشن شود. کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست، إن‌شاءالله می‌تواند کمک کند. موفق باشید

30340
متن پرسش
با سلام و عرض ادب: استاد عزیز مقداری از بحث حرکت جوهری را با توجه به کتاب شما برای عزیزی که رشته تحصیلی اش، تجربی هست بنا به درخواست خودشان می‌گفتم. سوالی کرد که ذهنم مشغول شد. پرسید مگر در مورد عالم ماده حرف نمی‌زنیم پس چرا جوهر یا حرکت جوهری مشهود و ملموس نیست مگر ماده نیست چرا باید در مورد عالم ماده وجه عقلانی ای مطرح باشد؟ ممنون. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع جوهر، یک موضوع عقلی است که با نظر به حرکتی که در عالم ماده می‌یابیم، متوجه‌ی آن می‌شویم. لذا بنا نیست امرِ عقلی، محسوس باشد. به همین جهت جناب صدرا در مورد حرکت فرمود: حرکت، محسوسی است به کمک عقل و یا معقولی است به کمک حس. موفق باشید

30133

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: من هرچه می اندیشم وجود یک خدا موجب فروکاست هستی می‌شود و اگر چندین خدا داشته باشیم که در عین بی نهایت بودن متعدد باشند هستی شکوه بیشتری می یابد البته می توان همان طور که در وحدت وجود کثرات را در وحدت و وحدت را در کثرت می بینیم خدایان متکثر را در مراتب بالاتر باز در وحدت ببینیم و مثلا اگر نام این وحدت را وحدت خدایان اول بنامیم باز می‌توان متصور شد خدایان دیگری وحدت وحدت دیگری تشکیل دهند بنام وحدت خدایان ثانی و همینطور شاهد وحدت های بینهایت باشیم و باز می‌توان برای همه وحدت های خدایان وحدتی قائل شد بنام وحدت خدای خدایان و این وحدت هم مثل وحدت قبلی تا بینهایت ادامه می یابد و باز این وحدت ها در وحدت دیگری وحدت می یابند و این کثرت و وحدت ها تا بی نهایت ادامه می یابد می‌بینید چقدر این طرح من به هستی شگفتی بیشتری می‌دهد تا اینکه طبق وحدت وجود بگوییم که خدا هست و دیگر هیچ که طرحی ساده و فاقد شگفتی است و از آنجا که هستی همیشه در نهایت شگفتی ظاهر می‌شود و طرح من دارای شگفتی بیشتریست پس حقانیت آن را بدین طریق شاید بتوان استشمام کرد. البته شاید اشکال شود چرا انبیا خدای واحد را مطرح کردند پاسخ اینست که آن مطلب در مقابل مشرکان است که بت ها را مطرح می‌کردند و برای محدودی در کنار نامحدودی شانیتی قائل می‌شدند لکن در طرح من بی نهایت خدای بی نهایت داریم که بینهایت بار وحدت و کثرت می یابند و با همه این کثرتها واحدند گر چه کثیرند و باز واحدند البته انبیا مطالب عرفانی چندانی شاید مطرح نکردند و قرآن بقول دکتر سروش خشیت نامه است مردم عادی کشش زیادی ندارند تا این عویصات قابل طرح باشد البته شاید قرآن اشاره لطیفی کرده باشد «الهکم اله واحد» معلوم می‌شود مخلوقات دیگری هم هستند که اله واحد دیگری دارند اگر در وحدت وجود هم دقت شود اگر مخلوقاتی نبودند و فقط خدا بود و بس چقدر برای عقل قابل پذیرش تر بود و برای توجیه کثرت در عین وحدت به دردسر نمی افتاد لکن هستی است و هزاران دردسری که می آفریند در دل واحد کثرت می‌نهد و در بغل او واحدها باز واحدها را واحد می‌کند هلم جرا که شرح آن گذشت و تازه این گوشه ای از شگفتی های هستی است به غیر از هستی چه هست که نامی حتی شاید بران نداریم چه ما تعلیم اسما شده ایم و فوق او راه نداریم. بقول حکیمی تائویی که بتوان ازو نام برد تائو نیست و ما اسیر نامیم بله ذهن دودویی یا باینری ما اسیر دوگانه هستی و نیستی است و چشمان ما خارج از این دو، دو دو میزند بی نهایت ما خدا داریم لکن واحدند جمله کثرتها بسوی وحدتی خوش ساجدند کثرت و وحدت بهم ای عاشقان آغشته اند لاجرم در زلف آن وحدت چنین آشفته اند
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر قرآن که خداوند را «واحد» می‌داند متفکران دلایل متقنی در یگانگیِ خداوند آورده‌اند. در این مورد می‌توانید به جزوه‌ی «معارف 1» قسمت «صفات خداوند» رجوع فرمایید. مثل بحث برهان وحدت خداوند: علاوه بر اثبات وجود خداوند، بايد متوجه بود كه خداي واحدي در جهان هستي هست، چون مي‌بينيم نظم جهان نظمي است ارگانيكي و يك آهنگي و اندام‌وار. يعني همة اجزاء آن در خدمت همة اجزاء است، مثل بدن كه هر عضوي در خدمت همة بدن است، فرض چند تدبيري در چنين نظام يك آهنگي، محال است. زيرا از چند ذات متفاوت آثار و برنامه‌هاي متفاوت ظاهر و تدبير مي‌شود كه در جهان چنين چيزي وجود ندارد.

 اشكال: مگر حالا جهان ناهماهنگ نيست كه آب تر مي‌كند و آتش مي‌سوزاند؟

    جواب: اين‌كه اجزاء جهان همديگر را محدود مي‌كنند را نبايد ناهماهنگي ناميد، ناهماهنگي آن است كه قانوني، قانوني را در نظام عالم نقض كند و ديگر آن قانون در جاي خود مؤثر نباشد، در حالي كه با همين محدودكردن‌ها طبيعت به مقصد مي‌رسد. مثل دوكفة ترازو كه در عين جهت متفاوتي كه دارند كار توزين را عملي مي‌سازند.

    اشكال: چرا فرض نكنيم كه دو يا چند خدا در امر تدبير جهان به توافق رسيده‌اند كه به خاطر مصلحت با هم اختلاف نكنند و مانع تدبير يكديگر نشوند؟

    جواب: توافق در نظام معني مي‌دهد براي رسيدن به هدفي مشخص، در حالي كه خدا يعني آن كس كه خالق نظام است و فعل او همان نظام است و توافق يعني پيروي چند نفر از قواعد عقلي موجود در نظام. مثل دو مهندس كه توافق مي‌كنند در اين قسمت كه استحكام بيشتري دارد پايه‌هاي پل را قرار دهند چون هيچ‌كدام از اين مهندسين خالق نيستند، بلكه برروي استفاده از مخلوقي كه خدا آفريده است توافق مي‌كنند. در حالي‌كه خدا خالق پديده‌هاست، و به‌همين جهت توافق براي خدا معني ندارد. موفق باشید

29788

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا با توجه به دو اشکال زیر می‌توان قائل شد که ما نمی‌توانیم بفهمیم اجتماع نقیضین و ارتفاع آن مطابق واقع هست یا خیر ۱. ولو اصل این قضیه مطابق با واقع باشد ولی ما در هر مساله ای که با آن اصل تطبیق می‌کنیم از کجا معلوم تطبیق ما از مصادیق اجتماع نقیضین باشد تطبیق مصداق نظریست و بدیهی نیست مثلا جزیی جزیی است و جزیی جزیی نیست طبق وحدت های هشتگانه تناقضست اما ملاصدرا که وحدت حمل را مطرح کردند طبعا مصداق تناقض نخواهد بود یا مثلا خلق حق است و خلق حق نیست مصداقی برای تناقض در دستگاه فلسفیست اما در دستگاه عرفانی از مصادیق تناقض نیست و مستظهرید که وحدت ها مساله ای استقراییست و حصر عقلی نداریم که وحدت ها مثلا ۸ تا است و بیشتر نیست. کما اینکه ملاصدرا افزودند یا آیت الله جوادی علاوه بر آن وحدتها یکی دو وحدت دیگر هم دیدم مطرح کردند بنابرین ممکن است فعلا مواردی را جزو مصادیق این اصل بدانیم آیندگان با کشف وحدت های دیگر آن را مصداق این اصل ندادند بحث وحدتها را بعنوان مثال مطرح کردم مسائل دیگری هم ممکن ست باشد که موجب خطا در مصداق یابی برای ام القضایا شویم. ۲. اگر ساختار ذهنی بشر بگونه دیگری خلق شده بود از کجا معلوم که باز قائل به استحاله اجتماع نقیضین می‌شد ممکن است این استحاله ریشه در ساختار فکری و عقلی بشر داشته باشد نه واقعیت اذا جاء الاحتمال بطل الاستدلال.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: درک عدم اجتماع نقیضین در جای خود امری است بدیهی و هرکس آن را تصور کند، مسلّم تصدیق می‌کند. حتی جناب هگل که معتقد است آن قاعده در همه جا قابل اجرا نیست، در جای خود آن را می‌پذیرد منتها معتقد است مثلاً در حرکت که عین بود و نبود است، یا به تعبیر فلسفه‌ی اسلامی عین تقدّم و تأخّر است، آن قاعده جاری نیست. موفق باشید

29783

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا آثاری از انبیا همچون سلیمان با آن همه حشمت در تاریخ نمانده است اما از غارنشینان که از نظر تاریخی شاید قبل از انبیا باشند آثاری در دست هست؟ اگر هم مستکبرین تبانی کرده باشند و سعی در از بین بردن آن آثار داشته بودند هم اکنون که نظام عالم یکپارچه نیست در کشور های متعدد که بعضا مذهبی هستند چرا هم اکنون در تحقیقات باستانشناسی هیچ اثری از انبیا نیست یا اگر هست و شما اطلاعی دارید بیان فرمایید تا مستفیض شویم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آثار حضرت سلیمان تا حدّی در اورشلیم هست. ولی سایر انبیاء مأمور به شکل‌دادن چنین آثاری در زمین نبودند، آن‌ها بیشتر جهت روحانی انسان‌ها را جلو می‌بردند و امروز ما با انسان‌هایی روبه‌رو هستیم که رویهمرفته تحت تأثیر آموزه‌های انبیاء هستند. موفق باشید

نمایش چاپی