بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
12869
متن پرسش
با سلام و عرض خسته نباشید خدمت استاد بزرگوار: بنده چند ماهی است که دیدم به زندگی عوض شده و عالم را به گونه ای دیگر می بینم. قبل از آن خیلی آدم ناامیدی بودم و فکر می کردم هر کار خوبی هم انجام بدم چون خدا توی حساب خیلی دقیقه آخر کارم جهنمه، اما خواهری دارم که سیر کتابای شمارو می خونه و خیلی با هام صحبت کرد و متدین هم هست. من نیز به حرفاش گوش دادم و از طرف دیگه یکی دو تا از کتابای شما رو که خوندم و دیدم بکل عوض شده و بعد از اینکه در خواب دیدم امام زمان (عج) امده و من یاریشان کردم و در همان عالم خواب گفتم باید نزد فلان عالم بروم تا خوب شووم به این انسان شریف زنگ زدم و ماجرا را گفتم و ایشان هم کمک کردند و همان باعث شد جدی تر وارد مسیر سیر الی الله شوم تا اینکه خدا توفیق داد و سه ماه پیش به زیارت خانه خدا رفتم که خود بر توفیقات بنده افزود و خیلی بر من تاثیر گذاشت. استاد بزرگوار من اهل نماز صبح نیستم هر کار می کنم هم نمی تونم نماز صبح بخونم یک بار از یکی از علما صاحب نفس پرسیدم چه کنم توفیق دیدار امام زمان (عج) را داشته باشم ایشان گفتند نماز شب بخوانم نمی دانید با چه شور و شوقی نماز شب می خواندم اما نماز صبحم قضا می شد شب تا ساعت 2 بعد از نیمه شب بیدار بودم و نماز شب می خواندم اما نماز صبح نه چون می دانستم حتی اگر نماز شب نخوانم و به امید نماز صبح زود بخوابم باز هم بیدار نمی شوم برای همین با خود گفتم نباید اجازه بدم شیطان توفیق نماز شب را بگیرد برای همین هم اینکار رو کردم، تا اینکه در خصوص اینکه چه کنم نماز صبحم را بخوانم از شما پرسیدم و شما فرمودید فعلا قضاش رو بخونم تا جاش توی قلبم باز شه و دو تا کتاب هم معرفی کردید اما وقتی از همین عالم بزرگوار گفتم که من نماز شب را می خوانم و صبحم را قضا می خوانم گفت نه اینکار را نکن شما نماز صبح را بخوان نماز شب را هم اگر توانستید قبل از نماز صبح وگرنه اشکال ندارد بعد از نماز صبح بخوان، به این شکل برکات خیلی زیادی برایتان خواهد داشت. منم اولین نماز صبح و نماز شبم را خواندم و الان دو ماه است که نه دیگر نماز صبح می خوانم و نه همان نماز شب را نمی دانم باید چه کنم؟ این عالم بزرگوار شاید بر من سخت می گیرد شاید هم نه من آدم تنبلی هستم. یک بار خواب دیدم که شب تاریکی است و من با پسرم از دره ی ترسناکی که پر از خار شتر هست بالا می رویم با سختی تا خودم را به نزد این عالم برسانیم شب از نیمه شب گذشته بود رسیدیم به در خانه خیلی قدیمی که این عالم در آن منزل داشتند و گویی قبل از آن مولا علی (علیه السلام) در آن سکونت داشتند وارد خانه شدیم تا ایشان را ببینیم، پسر کوچک ایشان جلو آمد و گفت حاج آقا خوابند شما بروید و وقت دیگری بیایید من هم گفتم باشد، در همان حین بالای حیاط خانه اسبی ظاهر شد که نوری درون شکمش شروع به تابیدن کرد و تمام آن اسب نورانی شد، اسب شیهه ای کشید به نشانه اینکه این عالم خواب هستند در حیاط و بالا نیایم من هم با خودم گفتم من که نمی خواستم بالا بیام چرا این اسب اینچنین می کند. خلاصه برگشتم به پسر حاج آقا گفتم الان هوا خیلی تاریک است و من با این بچه کوچک خیلی می ترسم از این دره برگردم گفت من باهاتون میام ضمن اینکه مردی هم مرا تعقیب می کرد و من از او می ترسیدم پسر راه افتاد در حالیکه عصایی در دست داشت و پیشاپیش حرکت می کرد، به دره رسیدیم این پسر عصا بر زمین می زد و همه جا روشن و سبز می شد و گل سبز می شد جالب اینکه از آن خار شترهای درشتی که در پایم فر می رفت وقتی که آنها را از پا در می اوردم به سرعت خوب می شد با کمال تعجب به پسر گاه می کردم که عصا بر زمین می زد و همه جا گلستان می شد حتی مرد غریبه ای که دنبالم بود نیز با تعجب نگاه می کرد پسر حاج آقا ضمن اینکار زیر لب می گفت ان قلت... یادم نیست دقیقا چه می گفت من هم همان را تکرار می کردم و می گفتم این است پاداش کسانی که خدا را عبادت کنند به پسر دو ساله ام که پشت سرم بود نگاه کردم به این معنی که بیا ببین وعده خدا حق است نظر شما در مورد این خواب چیست؟ استاد بزرگوار و در مورد نماز صبحم چه کنم؟ دوست ندارم حالات معنوی ام را از دست بدهم و الان هم برنامه ریزی کرده ام و کتابهای شما و استاد مطهری را می خوانم و می خواهم از این به بعد دیگر گونه زندگی کنم. با تشکر و سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست اگر بتوانید زود بخوابید و نزدیک آفتاب‌زدن، برای نماز صبح بیدار شوید و دو رکعت نماز سریعِ خواب‌آلوده بخوانید و دوباره بخوابید؛ این نسبت به نماز شب ترجیح دارد، مگر این‌که نتوانید و همان‌طور که عرض کردم در اسرع وقت نماز صبح‌تان را قضا کنید. موفق باشید

12867
متن پرسش
سلام بر استاد عزیز: مطلبی را شنیدم را در مورد وجود برخی مراتب عصمت در وجود برخی از اولیاء الله همانند سلمان و ابوذر که می توان آن را «عصمت صغری» نامید. می خواستم ببینم اولا آیا این تعبیر صحیح است و علمای ما چنین تعبیری را به کار برده اند و ثانیا در چه منابعی می توانم این مطلب را پی گیری کنم؟ برخی از آثار آیت الله جوادی را جست وجو کردم ولی چیزی عایدم نشد. ممنون از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت علامه عصمت امثال سلمان و اباذر را عصمت اکتسابی نام برده‌اند و حضرت آیت اللّه جوادی، امثال علامه را به همین معنا در عصمت می‌دانند. به طوری که این بزرگان در این اواخر حتی فکر گناه هم نمی‌کردند. موضوع را باید در روایاتی پیدا کرد که اولیاء معصوم بین خود و محبّین خود با نزدیک‌کردن سبّباتین، محبّین خود را مانند خود معرفی می‌کنند و می‌فرمایند: «کهاتین». موفق باشید  

12866
متن پرسش
با سلام: نظر به بحث مصباح الهدایه که فرمودید هرکه حاضر تر غایب تر يا هر چه حضور شديدتر غيبت شديد تر، آیا این جمله با این که خداوند از همان جهت که حاضر است از همان جهت غايب است و حضور عين غيبت است تناقض ندارد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین هفته‌ی اخیر عرایضی در این رابطه شد که از چه جهت حقیقتِ حق در حجابِ اسماء هست، و از چه جهت همان اسماء که حجابِ حق است مظهر حق می‌باشد. موفق باشید

12865
متن پرسش
با سلام: با توجه به معنای حضور که به معنی حضور قلب در پیشگاه خدا و معنای غیبت که به معنی غیبت قلب از غیر خدا، حال 1. آیا غیبت بر حضور مقدم است یا حضور بر غیبت؟ 2. اگر حضور بر غیبت مقدم است آیا حجاب و شؤن حق هم حق است و هر عین ثابته ای حق است و دیگر رتبه و شدت و ضعف نیست، حق است به این جلوه، همان «ما رأیت شي الا و رایت الله قبله و بعده و معه» باتشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: داستان غیبت و حضور قلب، داستان حیرت‌انگیزی است. از یک طرف بنا به تجلیِ فطری الهی، «حضور» مقدم است و از طرفی با سکنی‌گزیدن در تن و نظر به نیازهای دنیایی «غیبت» مقدم است و باید با استشمام آن حضورِ فطری، از این غیبت عبور کرد و به حضورِ دیگری که از جنس دیگر است، رسید. بقیه‌ی سؤال شما را درست متوجه نشدم. موفق باشید

12864
متن پرسش
سلام: بنده مدتی است مدام ذهنم در گیر مسائل مختلفی است و افسوس گذشته رو ميخورم که مثلا چرا زودتر فلان کار رو انجام ندادم چرا ورودم به دانشگاه با تاخیر بوده و چرا هایی به همین شکل راه رهایی چیست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از وعده‌ی الهی که می‌فرماید: اگر در مسیر حق و حقیقت قرار بگیرید ضعف‌های گذشته‌ی شما را جبران می‌کند؛ غافل نباشید. پس به جای افسوس گذشته را خوردن، در همان «حال» و «وقتی» که قرار دارید بهترین جدّیت را دنبال کنید، گذشته جبران می‌شود. موفق باشید

12862
متن پرسش
سلام: زندگی یک طلبه مبلغ در یک شهرستان دور افتاده که روحانی ندارد را چگونه می بینید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار با ارزشی است به شرطی که از طریق فضای مجازی با دروس حوزوی مرتبط باشد. موفق باشید

12861
متن پرسش
سلام: خدا قوت استاد: بنده طلبه ام، بیست و یک ساله. .... زندگی می کنم. یکی از آشنایانم در شهرستان است که ۴ سال از بنده بزرگتر است و یتیم است و پدر ندارد. ولی احساس می کنم افق فکری اش با من سازگار است، یک مقدار هم به او رحمم می آید. چون پدر ندارد و زجر فراوان دیده است. مشکل در سن است. نظر شما چیست؟ اگر با او ازدواج کنم به چه مشکلاتی بر می خورم؟ و چه خوبی دارد؟ اگر صلاح می دانید هر دو طرف قضیه را بفرمایید. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار مشکلی است. اگر بتوانید شرایط ازدواج ایشان را با کسی که از نظر سنی از او بزرگ‌تر باشد، فراهم کنید بیشتر به او خدمت کرده‌اید تا این‌که با او ازدواج کنید و بعد از مدتی به جهت نداشتن جذبه‌ی لازم او در چشم شما تحقیر شود. موفق باشید

12860
متن پرسش
با عرض سلام: جنابعالی در مورد مسئله انتخابات 96 و حضور جناب آقای احمدی نژاد نظر منفی داشتید که مشکلی نیست ولی تناقض اینجاست که این مخالفت با مبانی اندیشه ای شما در تناقض است. شما در سخنرانی هایتان بارها گفته اید که باید دشمن را از دشمنی کردن مایوس کرد. خوب بنده کار با شخص جناب آقای احمدی نژاد ندارم ولی اگه ایشون بیایید و رای بیاورد دیگر انگیزه ای برای دروغ بافی نمی ماند چون علت این همه شایعه و دروغ بافی آلوده کردن انقلاب و حذف رقیب و اثر گذاری بر روی مردم می باشد که در صورت حضور ایشان این توطئه خاموش می شود. 2. شما بحث جریانها و نسبت آنها را با انقلاب مطرح می کنید ولی باز هم در اینجا نظر شما دارای تناقض هست چون اگر احمدی نژاد از جنس انقلاب هست پس چرا مخالفت و اگر احمدی نژاد از جنس انقلاب نیست پس چرا نسبتش با انقلاب مشخص نشود پس باز هم چرا مخالفت؟ 3. حضرت استاد آیا انقلاب اسلامی با ظلم جلو می رود؟ به نظر می رسد در مورد رئیس دولت های 9 و 10 و خود دولت های 9 و 10 ظلمهای زیادی در حال وقوع است و وظیفه ذاتی این انقلاب دفاع از مظلوم است پس اگر شرایط مناسبی برای دفع این ظلم به وجود نیاورد به نظر می رسد روند تکاملی این انقلاب با مشکل روبه رو می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هنوز هم تفکر آقای احمدی‌نژاد را از جنس انقلاب می‌دانم و معتقدم دشمنان انقلاب اسلامی به همان اندازه که با انقلاب مخالفند، با آقای احمدی‌نژاد نیز مخالفند. و نیز معتقدم به آقای احمدی‌نژاد ظلم شده است، چه در زمان ریاست جمهوری ایشان و چه در این زمان که دولت یازدهم میدان‌دارِ امور اجرایی است که عملاً ظلم مضاعفی با قلب واقعیت به ایشان شده‌ است، و این غیر از ضعف‌های شخصی ایشان است که روحیه‌ی تک‌روی بر نگاه جمعی بر ایشان غلبه دارد و این غیر از ضعفی است که جریان اصول‌گرا در عدم تعامل با ایشان از خود نشان داد و همه‌ی این‌ها حکایت از آن دارد که هنوز ما زیرساخت‌های فکری و فرهنگی عبور از جبهه‌ی غرب‌گرایِ انقلاب را در خود شکل نداده‌ایم. با این‌همه به نظرم نباید ذهن خود را مشغول چیزی بکنیم که نه به دار است و نه به بار، و خودِ آقای احمدی‌نژاد بنای کاندیداشدن ندارند، البته بنده فکر می‌کنم بهتر است آقای احمدی‌نژاد خودشان هم وارد عرصه‌ی کاندیداشدن برای رئیس جمهوری نشوند. و مطمئن باشید شرایط روز به روز برای نمایاندن هرچه بیشتر حقانیت ایشان فراهم خواهد شد، چه بهتر به احمدی‌نژادی فکر کنیم که تعالی‌یافته‌ی تاریخ گذشته‌ی ما باشد. موفق باشید

12859
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامى و عزيزمان: بنده در سوال به شماره 12829 سوالى از شما پرسيدم که متن سوال و پاسخى که شما داديد به شرح زير است و در ادامه سوال ديگرى داشتم که مطرح مى کنم: استاد بنده تن انسان و نفس و روح و فطرت و غریزه و رابطه اینها را با هم فهمیدم، اما وقتی می خواهم انسانیت و مقام امام (که انسان کل است) را وارد این مجموعه کنم جایگاهش را نمی فهمم. شما می فرمایید فطرت یک سرمایه در روح است، بعد می فرمایید نفس جان ما و فطرت جان جان ما است، پس یعنی برای فطرت مقام در نظر می گیرید؟ و اینکه می فرمایید امام جان جان انسان است، پس یعنی فطرت همان مقام انسانیت است و فطرت همان نور مقدس امام است و بعد مسئله بعدی اینکه در مورد مقام روح می فرمایید اول خلق خدا و جامع تمامی اسما خداوند است با این فرق که از خودش نیست و بعد هم می فرمایید که نور وجودی حضرت محمد (ص) اولین خلق خداوند و جامع تمامی صفات خداوند است پس یعنی این روح همان وجود مقدس پیامبر است؟ پس اینکه گفتید پیامبر یک تن دارد مثل ما یک نفس دارد مثل ما و یک وجود مقدس دارد پس یعنی در پیامبر نفس و آن نور وجودی حضرت هر دو در مقام روح هستند؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: فطرت در انسان بالقوه است و امام معصوم تجلیِ بالفعلِ انسانیت و فطرت انسانی است و در مورد مقام نوری پیامبر می‌توان گفت که همان مقام «اول ما خلق اللّه» یعنی مقام روح باشد و در عین این‌که در وجود مقدس پیامبر، نفس پیامبر با آن مقام متحد است، ولی در هرحال مقام روح یا مقام نوری پیامبر یک مقام تکوینی است و رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» با تلاش و عبادات ممتد، نفس مقدس خود را با آن مقام متحد می‌کند. موفق باشید سوال بنده: به اين ترتيب آيا وجود قدسى پيامبر (ص) همان انسانيت است؟ پس هم انسانيت در وجود ما هست هم فطرت داريم که با اطاعت از آن به اصل خود که همان مقام روح که تمام انسانيت است وصل مى شويم. پس در نتيجه مى شود گفت ما آن قدر که از اصل خود دور شده ايم و اون را ديگر به ياد نداريم خدا امده فطرت را به عنوان چراغى در سر راه ما قرار داده و اگر از اين تن مادى خارج شويم ديگر فطرت را نداريم، پس يعنى مقام امام همان وجود مقدس پيامبر (ص) است. و اينکه بگيم فطرت مقام است اشتباه است بلکه فطرت پرتويى است از آن انسانيت کاملى که در وجود ما هست. در نتيجه مقامات ما مى شود تن و نفس و روح که روح مقام همان انسانيت کل است که همان مقام امام است پس جان جان ما روح است نه فطرت؟ در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فطرت در عموم انسان‌ها به صورت بالقوه است و گرایش به خوبی‌ها در انسان مطرح است ولی فطرت در امام به فعلیت تبدیل شده و لذا مقام امام عین کمال و خوبی و پاکی است. و روح باطنِ فطرت است که اولیاء الهی از انوار و تشعشعات آن بهره‌مند می‌شوند. عرایضی در جلسات پنجاهم به بعد شرح کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل‌البیت علیهم‌السلام» در این مورد شده. موفق باشید

12858
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد محترم: عالم عرش ظهور الله احدی و کرسی ظهور الله واحدی است؟ اگر عرش ظهور الله احدی است چرا در کتاب مصباح مقام واحدیت را به عنوان عرش در نظر می گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن‌جایی که مقام عرش مقام اسماء عالیه‌ی الهی است، در هر صورت مربوط به مقام واحدیت می‌شود إلاّ این‌که متوجه باشیم وجه متعالی واحدیت قرب به مقام احدیت دارد. موفق باشید

12857
متن پرسش
با عرض سلام بنده سوالی داشتم که خدمتتان عرض می نمایم: 1. آیا کسی که مبتلا به وسواس است درجه تجردش پایین آمده که شیطان خناس می تواند بر روی او نفوذ کند، پس چرا ممکن است فردی اهل تقوی باشد و توانسته اعمالش را تزکیه کند ولی باز وسوسه و ترسهایی از وقوع حوادث که احتمالا از جانب شیطان است از بین نمی روند؟ 2. استاد به نظر شما علت اعتماد به نفس کم - خود کم بینی ها و سر و سادگی افراد در چیست؟ آیا نفس در معرض عامل ضعیف کننده قرار گرفته مثل گناه آیا ریشه در وراثت نیز می تواند داشته باشد؟ 3. بنده بعضی اوقات سوالی یا مشکلی دارم که با تفکر و مشورت نیز بر سر چند راهی قرار می گیرم و به همین خاطر به قرآن تفال می زنم و در اکثر مواقع با تفکر درآیات آمده و مقایسه با پرسش ذهنیم به جواب دست یابم و در بسیاری موارد جوابم را حتی بسیار صریح در آیات می یابم که این بسیار برایم حیرت برانگیز است در این موقع دلم آرام می گیرد و خدا را ناظر بر فکر و نیتم می بینم. مدتی است که کتاب هدف حیات زمینی آدم که شما نوشته اید را مطاله کرده ام حالا کمی شکاک شده ام که ممکن است شیطان که 6000 سال خدا را عبادت کرده او مرا در راه رسیدن به این نتیجه گیری جهت داده. آیا شیطان بوسیله قرآن می تواند کسی را گمراه کند؟ آیا این که من احساس می کنم توسط تفال به قرآن می توانم راه خیر را برگزینم ممکن است اینها همه توسط شیطان باشد یا همان قوه وهمیه و خیال خودم؟ چون در یکی از سخنرانیهای حسین الهی قمشه ای شنیدم که گفتند ناز خدا خیلی زیاده به این راحتی رخ به کسی نشان نمی دهد. با تشکر - خدا حافظ
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه نفس انسان به صورت وجودی شدت یابد تمام ابعاد کمالی آن نفس متعالی می‌شود لذا انسان‌های وسواسی سعی بر تعالیِ وجودی و سیر إلی اللّه ندارند، بیشتر مشغول ظاهر شریعت می‌شوند و شیطان نیز از همین طریق سراغ آن‌ها می‌رود.  2- خداوند می‌فرماید: «خلق الانسانُ ضعیفا» پس در هر حال انسان‌ها در ابتدای امر به شکل‌های گوناگون ضعف‌هایی دارند. با تدبّر و تعقل در شریعت الهی باید بتوانند از آن ضعف‌ها بگذرند 3- در هر صورت ما مأمور به تعقل در امور خود هستیم و حجت باطنی ما عقل است و نمی‌توان عنان خود را در اختیار استخاره و تفأل به قرآن سپرد. موفق باشید

12856
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرامی: منظور از اینکه گفته می شود میوه های شیرین ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته اند و میوه های تلخ برعکس یا سنگ عقیق اولین سنگی که ولایت اهل بیت (ع) را پذیرفته چیست؟ تکوینا که همه ولایت را پذیرفته اند در مورد میوه ها و سنگها... تشریع معنی می دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امکانیِ هر موجودی، مربوط به خود موجود است و ذات آن موجود در مقام ممکن‌الوجودی‌اش زمینه‌ی پذیرش ولایت اهل‌البیت یا مفیدبودن برای خلق را دارد، بدون آن‌که بحث تشریع در میان باشد. موفق باشید

12855
متن پرسش
با سلام استاد لطفا بفرمائید: 1. رابطه ی گناه مخصوصا از نوع شهوت جنسی و شکم و چشم چرانی با تقویت قوه واهمه و زیاد شدن خیالات مزاحم و بیهوده چیست؟ 2. چه اتفاقی در خود نفس و چه اتفاقی در ارتباط نفس با منبع نور الهی و واسطه فیض می افتد که با گناه مخصوصا از نوع شهوت جنسی و شکمی و چشم چرانی قوه واهمه قوی می شود و خیالات مزاحم زیاد و قوی می شوند؟ 3. چرا مومنین واقعی هیچگاه دچار توهم و خیالات مزاحم و بیهوده نمی شوند؟ نفس آنها چگونه است که به این نوع مشکلات دچار نمی شوند؟ 4. چه راهکاری برای درمان و خلاصی از این نوع درد و مصیبت هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تنها از طریق قوه‌ی واهمه است که انسان به گناهان و شهوات اصالت می‌دهد و انسان‌های مؤمن با عدم پیروی از قوه‌ی واهمه، خود را از گرفتاری‌های فوق‌الذکر نجات می‌دهند. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست کمک می‌کند. موفق باشید

12854
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: دانش آموز سوم دبیرستان هستم و سئوالم اینکه اگر خدا با اعمال و نیات انسان کار دارد، آیا می شود انسان خوبی باشیم ولی دین خاصی نداشته باشیم. در ضمن از عرب ها خوشم نمی آید. تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان خوب به طور طبیعی به دنبال دینی است که از طریق اُنس با حضرت حق به کمال لازم برسد. در ضمن ما نمی‌توانیم به صِرف نژاد از کسی بدمان بیاید. ما از «بدیِ» بدان باید متنفر باشیم. موفق باشید

12851
متن پرسش
با عرض سلام: یکی از علمای ربانی آخر عمر فرموده بودند که ای کاش تمام اعمال و ذکر و ورد را برای نزدیکی به امام زمان(عج) انجام داده بودم. سوال حقیر این است که با چه نگرش و رویکردی باید اعمال مثلا نماز را برای قرب به امام زمان(عج) بخوانم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با نظر به این‌که آن حضرت اصل و اساس انسانیت‌اند، إن‌شاءاللّه راه گشوده می‌شود. کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» إن‌شاءاللّه در این مسیر کمک‌کار خواهد بود. موفق باشید

12849
متن پرسش
سلام: استاد عزیز در یکی از صحبت های امام خامنه ای هست که می فرمایند جوان با همه خوبی هایی که دارد یک بدی دارد و آن این است که ثبات قدم ندارد. بنده این را در درون خودم زیاد می بینم اما بنده دوستانی دارم که با وجود جوان بودن ثبات قدم فوق العاده ای دارند، مثلا بنده چند روز به شدت در نگاه به نامحرم خودم را کنترل می کنم و چند روز نمی توانم این کار را بکنم. چند روز نماز اول وقت در دستور کارم است چند روز هر وقت شد می خوانم. اما دوستانی دارم که همیشه آنها را در ثبات شخصیتی اسلامی و رعایت حرام و حلال می بینم. می خواهم بدانم به نظر شما نقاط قوت آنها چیست که ثبات دارند و نقاط ضعف بنده چیست که بی ثباتم و اینکه چگونه می شود ثابت قدم بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید متوجه سنت‌ها و حقایق پایدار عالم شد تا از لحظه‌گرایی آزاد گشت. کتاب «فرزندم؛ این‌‌چنین باید بود» و کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه در این مورد کمک می‌کند. موفق باشید

12848
متن پرسش
با عرض سلام و خدا قوت خدمت جنابعالي: در مورد معاد جسماني بنده تعجب مي كنم چرا عده اي اين بدن عنصري دنيوي برايشان اصالت دارد چون فهم اين مطلب سخت نيست كه نفس انسان در هر موطني تعيني دارد كه به آن جسم يا بدن گفته مي شود، در دنيا بدن دنيوي در خواب بدن متناسب با آن موطن، در برزخ همينطور در قيامت هم بايد بدني متناسب با ان موطن داشته باشد. وقتي حقيقت انسان روح انسان است و نفس بدون تعين معني ندارد مشخص است در هر موطني بدن متناسب با آن را داشته باشد الان نفوس در برزخ دارند زندگي مي كنند متنعم هستند يا معذب و هيچ نيازي هم به بدن دنيوي ندارند چرا بايد فكر كنيم در قيامت كه از شدت وجودي بيشتري برخوردار است بايد روح به همين بدن دنيوي بازگردد. بدن دنيوي كه فوق العاده داراي محدوديت است. بعضي آيات هم كه از آنها احيا بدن دنيوي برداشت مي شود بايد در نظر داشت در پاسخ كساني است كه حقيقت انسان را بدن او در نظر مي‌گیرند و مي گفتند اين بدن وقتي پوسيد چگونه احيا مي شود خدا هم در پاسخ مي گويد همان كه اول بار خلق كرد يعني بايد در اين سوالها توجه داشت سوال كننده همه حقيقت را در اين بدن دنيوي سوال مي كرد او اگر اعتقاد داشت نفس فارغ از بدن زنده است خود به خود او را مرده تصور نمي كرد كه از احيا ان سوال كند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مشکل همان است که شما متذکر شدید یعنی موضوع شدت وجودی برای قیامت را نمی‌توانند بپذیرند و قیامت را دنیایِ دیگری می‌دانند با همین خصوصیات. موفق باشید 

12847
متن پرسش
با عرض سلام و خداقوت خدمت جنابعالي حجت الاسلام شيخ علي بهجت از قول مرحوم آيت الله بهجت نقل مي كنند: «ایشون برای وقت خیلی ارزش قائل بود. من می خواستم "تیتر" روزنامه ها را ببینم ایشون به من می فرمود: اینقدر وقت اضافه آوردی که داری صرف روزنامه می کنی؟! ما دیدیم افرادی را که با روزنامه ها و رادیو و تلویزیون مشغول می شدند، اما از اخبار یک ماه پیش خبر نداشتند و یادشان می رفت؛ ولی کسانی را دیدیم که به عمرشان نه به روزنامه و نه رادیو و تلویزیون و... مشغول نمی شدند، اما از یک ماه آینده خبر داشتند.» arefane.blog.ir :منبع لطفا نظر خود را پيرامون اين مطلب آيت الله بهجت بيان فرماييد؟ با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بزرگانی که وظیفه‌ی خود را نظر به سنن الهی و حقایق کلی معطوف دارند در نظر به امور جزئی چندان بهره‌ای نمی‌برند ولی آن‌هایی که در عین  نظر به سنن الهی مأموریتی در اصلاح امور جزئی مثل حضرت امام و مقام معظم رهبری به عهده دارند، حتی ریزترین اخبار را پیگیری می‌کنند. موفق باشید

12841
متن پرسش
با سلام: سوالاتی داشتم اینکه آیا ولایت تکوینی منحصر به مقام امر است؟ و اینکه آیا ولایت تکوینی ائمه(علیهم سلام) کامل است؟ و اینکه آیا ولایت تکوینی آنها با یکدیگر متفاوت است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری ولایت تکوینی از مقام امر می‌باشد و یک موضوع وجودی است و نه یک موضوع تدریجی و ولایت ائمه از نظر تکوین در موطن انسانی، کامل است و از این جهت تفاوتی ندارند مگر در ظهور آن که آن نیز مربوط به شرایط می‌باشد. موفق باشید

12840
متن پرسش
سلام و تحیت خدمت استاد محترم: 1. آیا به نظر شما بین فطرت و غریزه تفاوت وجود داره؟ 2. اگه وجود داره چطور میشه نیازهای غریزی رو برآورده کرد که مشکل نباشه، مثلا طبق حدیث شریف «کل مولود یولد علی الفطره» همه براساس فطرت پاک الهی متولد میشن حالا وقتی فطرت صحیح باشه بچه وقتی غذا می خوره که گرسنش باشه و وقتی دست از غذا میکشه که سیر شده باشه. اونوقت آیا توجه به فطرت باعث میشه انسان غرایزش رو هم کنترل کنه یا با کنترل غرایزه که انسان به فطرت می رسه؟ این موضوع در راستای تمدن سازی مطرح میشه. البته ممکنه بفرمایید که رابطه دو طرفه اس. خوب اونوقت سوال مطرح میشه که اولویت با کدوم است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیازهای فطری مربوط به ابعاد روحانی و قدسیِ روح ماست و نیازهای غریضی، مربوط به ابعاد جسم ما می‌باشد و از آن جهت که در هر حالت جسم ابزار است و اصالت ندارد، نیازهای غریضی آن‌چنان نیست که در عرض نیازهای فطری قرار بگیرد و اولویت مسلم با نیازهای فطری است ولی تعادل در آن است که در آن‌جایی که فطرت در صحنه است از کشش های غریضی نیز استفاده‌ی منطقی بشود. و تمدن اسلامی از این جهت نسبت به غرایز بی تفاوت نیست. موفق باشید

12839
متن پرسش
با سلام: با توجه به این که قران معجزه زنده هر عصری است و با توجه به این که هر معجزه ای از پیامبران متناسب با عالی ترین فن آن زمان است. ایا در حال حاضر قرآن متناسب با عالی ترین فنون این عصر می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نیاز‌های کلی بشر همیشگی است و متناسب آن نیاز‌ها، قرآن جواب های قدسیِ هر زمان را ارائه می‌دهد بخصوص در این دوران که بیشتر دوران فکر و فرهنگ است و لذا قرآن در این دوران بیشتر معجزه بودن خود را ارائه می‌دهد. موفق باشید

12836
متن پرسش
سلام علیکم استاد: 1. شما در مورد یکی از دلایل صلح امام حسن (ع) فرمودید که به دلیل حفظ جان شیعیان واقعی به علت کم بودن تعدادشان حاضر به این کار شدند ولی چرا امام حسین (ع) چنیین ترجیحی ندادند؟ 2. در بحث حرکت جوهری که من از نوار صوتی شما آن را دنبال می کردم گفتید که کسانی که اعتقاد به سکون کامل دارند یک دلیلی که می آورند این است مثلا وقتی آشیل (دونده یونانی) با یک لاک پشت مسابقه دو می دهد هیچ وقت به آن نمی رسد چون وقتی آشیل 10 متر می رود لاک پشت 1 متر می رود وقتی آشیل 1 متر می رود لاک پشت 10 سانت می رود و.... پس آشیل به لاک پشت نمی رسد پس حرکت نیست. بعد یک دلیلی که شما برای اثبات حرکت می آورید این است که اگر دست من از نقطه الف به ب برود ما تصاویر حرکت را هرچه نصف کنیم به سکون نمی رسیم پس حرکت خود یک چیز متصل است. به نظرم این دو دلیل شبیه یکدیگر است راهنمای بفرمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- حفظ مسلمانان تا آن‌جا لازم است که مسلمانان از بین بروند و اسلام هم به آن نتیجه‌ای که باید برسد، نرسد. در فضای حاکمیت معاویه چنین بود ولی در فضای حاکمیت یزید اگر مسلمانان عزیزی شهید شدند اسلام به زیباترین شکل ظهور کرد 2- ما در حرکت جوهری ثابت کردیم که حرکت، سکون‌های متوالی نیست بلکه وجودی است که در آن مرتبه عین تغییر و حرکت است و چون امثال زنون با نظر به صورت‌های ذهنی حرکت آن را سکون‌های متوالی دانستند به چنین مشکلی افتادند آن‌ها متوجه‌ی ذات حرکت که به‌خودی خود یک واقعیت است، نشدند. موفق باشید  

12835
متن پرسش
سلام علیکم: حاج آقا می دانم دیدار ظاهری شرط نیست ولی در حدیث داریم که به دیدار علما بروید از شما خواهش می کنم که به من بگوید برای دیدن علامه حسن زاده و آیت الله شجاعی باید کجا بروم؟ همینطور آیت الله جوادی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عین ارادت به آن بزرگواران، راهی برای دیدار آن‌ها نمی‌شناسم در عین حال که باید مواظب بود مزاحم آن‌ها نشد. موفق باشید

12834
متن پرسش
بسمه تعالي سلام عليكم: استاد بزگوار ما در شهر تهران به دليل بي بند و باري بسيار زيادي كه در شهر است خيلي توفيق امر به معروف و نهي إز منكر پيدا مي كنيم كه اين در نوبه ي خود هم خوب و هم بد است. غرض اين بود كه ما در حين انجام وظيفه هولي پيدا مي كنيم اما نه احساس ترس. لطفا راه حلي هم عملي و هم نظري بفرماييد. شرمنده از اين كه مصدع شدم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی باید کرد زمینه‌ای فراهم گردد که طرف مقابل متوجه‌ی دلسوزی شما گردد زیرا خداوند در قرآن می‌فرماید حوزه‌ی امر به معروف و نهی از منکر، مربوط به مؤمنین است در إزای اظهار محبتی که باید به هم داشته باشند یعنی در فضای دوستانه، نه در فضای تحکم و تحقیر. فرمود: «وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاةَ وَ يُطيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِكَ سَيَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزيزٌ حَكيمٌ (71توبه)». موفق باشید

12833
متن پرسش
بسمه تعالي با سلام: استاد بزرگوار، لطفا چگونگي برخورد با جريان خانواده ي سيد شيرازي را بفرماييد. آيا در حال حاضر بايد بر خوردي كه موافق احتياط است صورت گيرد يا اين كه علنا بأيد با اين جريان برخورد كرد؟ متاسفانه قولي كه موافق تقوا باشد و با انصاف و دور إز تعصب باشد كم ديده مي شود. لطفا راهنمايي كنيد. با تشكر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره همان‌طور که رهبر عزیز انقلاب فرمودند باید با صراحت روشن کرد که این‌طور توهین به منتسبین پیامبر، تیزکردنِ شمشیر دشمن است و شیعیان مظلوم با عمل این شیعیان افراطی و ساخته و پرداخته‌ی مراکز جاسوسی آمریکا و انگلیس شهید می‌شوند. موفق باشید

نمایش چاپی