بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29320
متن پرسش
با سلام و احترام: استاد شما ما را به آینده ای حواله می دهید که در زمان خود رسول الله (ص) و امام علی ابن ابی طالب (ع) نیز چنان جامعه ای واقع نشد! یعنی کارکرد انقلاب اسلامی از حضور آن بزرگواران هم نافذ تر است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برآیندِ زحمات آن اولیای الهی بود که موجب حضور انقلاب اسلامی شد و به همین جهت انقلاب توانست از بعضی موانعی عبور کند که آن عزیزان را متوقف کرده بود. موفق باشید

28786

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی خسته نباشید: استاد بنده در رابطه با کلیپ تک خوانی خانم لبنانی سوالی داشتم. بنده با نظر فقهی امام خامنه ای مشکلی ندارم و با جان و دل قبول می کنم. سوال من در رابطه با پخش و ترویج کلیپ های پر شده از تک خوانی دختران و زنان هست که این ترویج آیا اشکالی دارد یا خیر؟! اگر خیر. این شبهه برای بنده ایجاد می شود که مسئله ای مانند کار زنان در بیرون از خانه از نظر فقهی هیچ ایرادی ندارد ولی با رواج پیدا کردن این مسئله چقدر زندگی ها دچار تزلزل و فروپاشی خواهد شد و زنان از وظایف مادریشان چقدر کم شده است و... و یا حتی مسئله صیغه که از نظر فقهی هیچ اشکالی ندارد و حلال مستحب هم است اما در جامعه کنونی رواج همچین مواردی بیشتر باعث تضعیف دین و یا تزلزل در خانواده ها خواهد شد. حال سوال بنده این است که با رواج تک خوانی زنان در رسانه ها چقدر هستند زنانی که کلیپ پر کنند و فضای رسانه ها پر شود از تک خوانی زنان و دختران مذهبی و غیر مذهبی و این اشکالی ندارد و مشکلی ایجاد نمی کند؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده تا آن‌جا که ممکن است خانم‌ها باید از این میدان‌ها فاصله بگیرند زیرا شأن آن‌ها چیز دیگری است و عملاً ورود به این میدان‌ها، عالَم روحانی آن‌ها را تقلیل می‌دهد. ولی بحث آن خانم مسیحی در این رابطه مطرح شد که ببینیم عظمت حضور انقلاب تا کجاها می‌تواند باشد که یک خانم خواننده‌ی مسیحی را که در ساحت دیگری خود را تعریف کرده، تحت تأثیر قرار دهد. موفق باشید

28252
متن پرسش
سلام علیکم: سوالات را مرور می‌کردم که به سوال ۲۸۲۴۰ رسیدم که نظرم روی آن رفت. عجیب است که فکر می‌کنیم انقلاب اسلامی به اجل محتوم خود رسیده و انقلاب را تمام شده می‌دانیم و مانده در اولیات خویش فرض می‌کنیم. عجیب است مشکلات و معضلات کنونی را پایان کار نهضتی می‌دانیم که امانت اولیاء و انبیاء الهی است و پرچمدار توحید در مقابل مدرنیته و طلیعه دار افقی که افق مد نظر حرکت توحیدی تاریخ است. کدام ملتی به تمدن سازی فکر کرد و گام برداشت و این مشکلات را بلکه چند برابر نداشت؟ حتی همین غرب که طلایه دار مدرنیسم بود و عصر رنسانس را رقم زد، کجا فکر می‌کردند با آن مشکلات و بدبختی ها و سختی هایی که خودشان در کتب تاریخی شان می‌نوشتند، روزی از دل کارشان اعلامیه جهانی حقوق بشر و لیبرال دموکراسی و تمدن مدرن بیرون بیاید و مگر همین تمدن غیر قدسی و معیوب مدرن که خیلی به آن انتقاد داریم، بی چنین مشکلاتی ایجاد شد. کدام حرکت توحیدی که انبیاء و اولیاء پیشگام آن بودند مشکلات و موانع و معضل داخلی و خارجی نداشتند و مگر سوره بقره اشاره به همین عبرتهای حرکت انبیاء برای مسلمین و کسانی که به طلوع حق فکر می‌کنند، نیست؟ انقلاب اسلامی اگر تمام شد، چگونه امثال هانیتنگتون و فوکویاما و کسینجر و دمارانژ، آن را مهمترین حرکت در برابر مدرنیته دانستند و چه شد که در پس از این اتقلاب شخصیتهایی مثل حججی و سلیمانی و آوینی و چمران و الله کرم تربیت شدند و چگونه است که ما امروز این بستر را می‌یابیم بیاییم مبانی تمدن مدرن را نقد کنیم و خود کارشناسان جهانی از مرگ علم اقتصاد مدرن و زوال جامعه شناسی و مبانی معرفتی و انسان شناسی مدرنیته که تبدیل به الگوهای جهانی شده است، بگویند و امروز ما در بستر انقلاب اسلامی به فکر تحول در مبانی علوم انسانی و تولید علم و احیاء راهکارهای جایگزین باشیم و بتوانیم الگوی اسلامی پیشرفت با نظریات دین پایه تولید کنیم؟ به راستی اگر بستر انقلاب اسلامی زنده نبود، ما امروز شجاعت و فرصت داشته باشیم در نقد مبانی و حوزه های متعارف کنونی جهان و تمدن مدرن بگوییم و کجا امثال شیخ عمران نزار حسین به رهبر انقلاب نامه می‌نوشتند که لطفا دنیا را از گوانتاناموی پولی و اقتصادی متعارف نجات دهید و این بستر را شما با انقلاب اسلامی در اختیار دارید و کس دیگری چنین توانایی و بستری ندارد؟ امروز بیش از هر روز زوال لیبرال دموکراسی و سوسیالیسم و اینکه بشریت راه و جهانی دیگر را می طلبد،احساس نمی‌کنیم و آیا راهی جز انقلاب اسلامی دارای چنین ظرفیتی است؟ آیا مشکلات امروز جامعه ما ناشی از همین بحران تمدنی و تذبذب ما نیست که بستر تمدن مدرن را آورده ایم بعد خواستیم فوقش با چند روایت و آیه و حکم آن را حتی الامکان اسلامی کنیم و به اجرا در آوریم؟ آیا ثمره روحیه غیر انقلابی و روحیه گزینش گری و بی هویتی مقابل الگوهای توسعه و تکنوکراسی نیست؟ به یاد دارم خیلی زیبا بعد از سخنان حضرت آقا که درباره وضعیت آمریکا و افول آن فرموده بودند، سوالی از خدمتتون شد که چطور حضرت آقا آمریکا رو سرزمین ظلم می‌دانند و از الیگارشی آن می‌گویند وقتی ما در ایران این حوادث را می بینیم، خیلی زیبا فرمودید آقا متذکر ریشه شده اند و ریشه همان گرایش به بستر فرهنگ لیبرال دموکراسی و مدرنیته است توسط افراد گرایش دار به آن در ایران انجام می‌شود و با افول آن، وضعیت متفاوت را تجربه خواهیم کرد. عذر میخوام مطلب طولانی شد؛ ولی واقعا بشخصه پایان انقلاب را نمی بینیم بلکه بعثت انقلاب را در گام دوم می بینم و به نظرم جا دارد چندین بار این فصل از کتاب انقلاب اسلامی بازگشت به عهد قدسی که درباره علت آینده دار بودن انقلاب فرمودید و چندین بار هم رویش تاکید داشتید، نظر شود و واقعا قابل تامل و به نظرم پاسخ به بسیاری سوالات است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف، همان سخنی است که استاد شیخ عمران نزار حسین به رهبر معظم انقلاب پیام داد. و مسلّم دشمنان نظام توحیدی انقلاب اسلامی خواسته و یا ناخواسته در مسیری حرکت می‌کنند که سیطره‌ی سرمایه‌داری و به‌خصوص سیطره‌ی دلار، به حاشیه می‌رود. به جمله‌ی آن بزرگی فکر کنید که فرمود اگر در جنگی طرف مقابل در عین آن‌که از نظر قوای ظاهری ضعیف است، ولی باور به شکست ندارد حتماً پیروز می‌شود. ما می‌توانیم موقعیت خود را در امروز و آینده درست درک کنیم که در راه ورود به تاریخ توحیدی، روز به روز حیاتی برتر از دیروز قابل احساس است مگر برای آن‌هایی که بنا دارند با ادامه‌ی زندگیِ غربی، خود را دنبال کنند. عجیب است که اینان شکستِ آن تئوری را به پای نظام اسلامی می‌گذارند و این، به جهت ظلمات آخرالزمانی و قرار گرفتن در تامّه‌ی کبرایی است که آن‌ها را فرا گرفته است. همان‌طور که بحمداللّه متذکر افقی هستید که گام دوم انقلاب به عنوان بعثتی بعد از بعثت در مقابل ما قرار داده؛ به مأوایی نظر دارید که هم‌اکنون به مقصد رسیده‌اید. موفق باشید

28056

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در مقدمه بجهت آنکه زبان مشترکی با شما بیابم باید عرض کنم که کتاب های «ادب خیال و عقل و قلب» و «هدف حیاط زمینی انسان» (مباحث مربوط به الهام و وسوسه) و «زن آنگونه که باید باشد» و «فرزندم این چنین باید بود» را مطالعه کرده و با حقایق خیال و عقل و قلب و الهامات ملک و وسوسه شیطان آشنایی دارم (اما هنوز مبتدی هستم) و این موضوعی که از شما سوال دارم هم جهت افزایش بینش است و هم از باب دقت در تصمیم گیری. اخیرا جهت خواستگاری از خانومی اقدام کردم و در دو جلسه ملاقاتم با ایشان دچار چالش دو راهی عقل و دل گردیده ام بدین صورت که عقلم  تماما ایشان را تایید می‌کند ولی دلم اعراض دارد و هیچ حس علاقه و کششی نسبت به ایشان ندارم. حال دو راه پیش روی خود می‌بینم: ۱) این اعراض قلبی ناشی از تاثیر وسوسه ی شیطان بر خیال است بطوری که خواهان همسری با ویژگی های ظاهری بهتری باشم، که با توجه به مطالبی که در کتاب ادب خیال عرض کرده اید باید روند آشنایی من با ایشان باز هم ادامه یابد تا تمام حقیقت این خانوم برای من روشن شود آنگاه علاقه و محبت قلبی خود بخود ایجاد خواهد شد مثل ظاهر روزه گرفتن که چندان دلنشین نیست ولی حقیقت و باطن روزه زمانی که برای ما کشف می‌شود بسیار دلنشین می‌شود. ۲) با توجه به اینکه قلب همان فطرت است این اعراض قلبی من نسبت به این خانوم بدین معناست که بلکل ایشان رزق مقدر بنده نیستند و نباید بیش از این بر تحقیق و کنکاش از ایشان پرداخت و تا بدین حد دقت و زحمت در انتخاب وسواس است و همان علاقه و میل اولیه و یک بررسی اجمالی از دیانت و اخلاق و خانواده کفایت می‌کند. (کلا همسر باید به دل بنشیند) ممنون می‌شوم در این مورد مرا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر رویهمرفته خوبی‌های‌شان مورد تأیید است و انسان، بدش نیاید ولی عرفاً زیبا باشد، إن‌شاءاللّه مودّت و رحمت الهی پیش می‌آید و مشکل حلّ می‌شود. موفق باشید

27639

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی استاد با توجه به اینکه آیت الله بهجت قائل به وحدت حکمیه بودند می شود گفت که لقاءالله و فنای فی ذات الله را قبول نداشتند؟ آخر در هیچ کدام از آثار به جامانده دعوتی به توحید ذاتی نداشته اند. و آیا بر این اساس می توان ایشان را شاگرد مکتب عرفانی آیت الله قاضی ندانست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم خود آیت اللّه بهجت مدّعی باشند در دستگاه عرفانیِ آیت اللّه قاضی متصل به دستگاه فکریِ مرحوم حسینقلی همدانی و در بستر ابن عربی و صدراست، هستند. جالب است با این‌که آن عزیز، بیشتر مشغول عرفان عملی می‌باشند، بعضاً از آن نگاه سخن گفته‌اند هرچند به ندرت. موفق باشید

27517
متن پرسش
سلام: گفته شده که ممکن است کشف و شهودها اشتباه باشند. مگر این کشف و شهود ها از جنس علم حضوری نیستند؟ چگونه ممکن است علم حضوری خطاپذیر باشد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صرف حضوری بودن یک علم، آن علم را از تأثیر توهّمات مصون نمی‌دارد به همین جهت صاحبان شهود همواره شهود خود را با کشف انسان‌های معصوم می‌سنجند. موفق باشید

27251
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: پیشاپیش به خاطر سوالم از شما عذرخواهی می کنم. با توجه به ایام نیمه شعبان فردا شب عده ای از دوستان قصد دارند در منطقه ای از شهر مراسم نور افشانی راه بندازن. با توجه به شرایط موجود که می توان هزینه آن را برای خانواده های فقیر صرف کرد ما با این کار مخالفیم اما دوستان با نور افشانی موافق هستن ولی حرف شما رو فصل الخطاب میدونن. اگه لطف بفرمایید نظرتون رو بگید ممنون میشم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن حدّی که اسراف نشود، إن‌شاءاللّه موجب شادی مولایمان می‌گردد. بالاخره امام زمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» دوست دارند از این جهت هم خود را در قلب جوانان حاضر ببینند. البته شادی‌هایی که با رعایت موازین اسلامی و ادب همراه باشد، در عین شادی و شادی، و برای عزت انقلاب و تقویت نایب آن حضرت. موفق باشید      

27247

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم با سلام خدمت شما استاد عزیز: استاد محمد شجاعی می گوید ما وقتی می میریم و در برزخ متولد می شویم از زندگی دنیا و خانواده خود چیزی به یاد نمی آوریم همانگونه که با تولد به دنیا چیزی از رشد خود در رحم به یاد نمی آوریم! (ذیل مباحث کینه) آیا این سخن مبنایی دارد؟ اگر بله پس چگونه است که اهل برزخ به سراغ او می آیند و احوال آشنایان خود را از او می گیرند؟ و اینکه مقایسه ایشان بین عالم دنیا و رحم آیا غلط نیست، آیا اینچنین نیست که ما در رحم رشد اختیاری نداریم ولی در دنیا رشد ما اختیاری است و از طرفی هر شخصی که مرده و دوباره زنده شده کاملا آگاه است کدام عذاب را به خاطر چه فعلی در دنیا می کشد. آیا بهتر نبود بگوید آن وابستگی بین افراد با مردن از دست می رود و دنیا ارزش کینه ورزی ندارد؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید نظر استاد از آن جهت است که تعلقات دنیایی و نسبت‌های آن در برزخ، برای انسان حضور ندارد ولی خودشان در کتاب ارزشمند «معاد»شان روشن می‌کنند که اهل برزخ، بی‌ارتباط با دنیا نیستند. موفق باشید

27081
متن پرسش
با سلام: اراده ام بر این است علوم خفیه را در دایره ای که اسلام آن را جایز بداند برای لمس عالم غیب فرا بگیرم. ولی راه را نمی شناسم و نمی دانم از چه منابعی و یا محضر کدام اساتید و علما میتوانم به مراد برسم. اگر می شود راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد ورودی نداشته‌ام و چیزی نمی‌دانم. موفق باشید

26953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: میدونم که ساعت ۸ سوالات سایت رو پاسخ میدید. پس الان که دارید پیامم رو میخونید سال تحویل شده، عیدتون مبارک. استاد من این بار پرسشی نداشتم، ولی تنها راهی بود که میتونستم خواهشم رو بهتون برسونم دعا کنید همه خوشبخت بشن و من هم امسال ازدواج کنم و خوشبخت بشم. دیگه تحمل نگاههای بد مردا و پسرای فامیل رو ندارم، دیگه نمیتونم این وضعیت رو تحمل کنم. البته قبلش دعا کنید که به شناخت درستی از خدا، خودم و زندگی برسم. نمیدونم چرا در این زمان اینقدر شناخت پیدا کردن سخت شده، آدم حتی وقتی میگه خودش رو شناخته چند روز بعد از یه سری چیزایی وجودش شگفت زده میشه. وقتتون شریفه، ازتون نمیگیرمش. فقط برای من دعا کنید. شاید که دعای شما گیرا واقع بشه. این پیام بین خودمان و خدای خودمان بماند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه آنچه بهترین تقدیر است را خداوند برای شما تقدیر کند. از تدبّر در قرآن غفلت ننمایید. موفق باشید

26555

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد: یکی از آیات عظام قم که در خدمتشان بودیم چند روز پیش حدود دو ساعتی هم کلام شدیم با ایشان که ممهز در فقه و اصول و رجالند. ایشان به حقیر گفتند شما قریب الاجتهادی، بنده از طرز صحبتهایت این را متوجه می شوم! و فرمودند درست است که حوزه نیستی ولی درس خارج آیت الله جوادی را شروع کن هفته ای یک جلسه حیف است و .... می خواستم از شما که بهتر به زندگی و شرایط بنده آگاهید بپرسم، که آیا لازم است فقه را به این نوع و شیوه هم بخوانم؟ آیا اساسا در نوع تفکر بنده کمک خواهد کرد؟ در زندگی ای که شاید حالا حالا ها به زندگی طلبگی بازنگردد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تجربه‌ی بنده هم همین بود. لذا سعی می‌کردم در جریان درس خارج آیت اللّه لنکرانی و آقای منتظری که قدیم‌ها از رادیو پخش می‌شد؛ قرار بگیرم. موفق باشید

26220
متن پرسش
سلام علیکم: از آنجایی که اجنه نیز همانند ما مکلف و مختار هستند ملاک برتری انسان بر اجنه چیست؟ در هرم شبکه هستی موطن حضور اجنه را، عالم برزخ معرفی می کند آیا واقعا آنها در عالم برزخ زندگی می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مطابق سوره‌ی جنّ، از اجنّه پیامبری مبعوث نمی‌شود و این نشان می‌دهد آن‌ها تا مقامِ گرفتن وحیِ الهی از خداوند، وسعتِ وجودی ندارند. ولی مثل ما پس از مردن، در عالم برزخ و قیامت حاضر می‌شوند. موفق باشید

25974

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی با عرض سلام: استاد در میان درسها فرمودید معارف باید به‌قلب برسد مثلا می بینیم در نماز قلب بازی می کند می رود و میاید. یک دفعه می بینیم حمد نماز را نبود. استاد برایم سوال است که آن قوه ای که قلب را رصد می کند و می فهمد که الان بود یا نبود اینکه مثلا بررسی می کند می فهمد قلب حالت قبض دارد یا بسط آن چیست؟ با تشکر و آرزوی توفیق.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان خودت هستی که می‌خواهی إن‌شاءاللّه این کثرات را به سوی وحدت آوری. به همین جهت صبرِ در عبادات توصیه شده است. کتاب حضرت روح اللّه در این رابطه یعنی «آداب الصلواة» راه‌گشاست. موفق باشید

25492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: گلایه ای از شما دارم که چرا هر سوالی از قرآن و حدیث را فکر می کنید جوابی برای آن دارید؟! آیا جایی برای معصوم باقی گذاشته اید؟ همان‌ها که می‌گویند عالم این کتاب فقط ما اهل بیت (ع) هستیم؟ شما فرموده اید که همه پیامبران نسل ابراهیم (ع) همه امام هستند. این مطلب را ببینید: وقتی حضرت ابراهیم (ع) در سن جوانی تبر را برداشت و بت‌ها را شکست، و نمرود و علمای گمراه او را در آتش افکندند، خداوند سبحان و متعال بدون اینکه ابراهیم (ع) تقاضا کند او را پاداش داد به این صورت که انبیای پس از او را از نسلش قرار داد. سپس ابراهیم (ع) دعوت الهی خود را ادامه داد، و هنگامی که خداوند سبحان و متعال او را با کلماتی بیازمود و ابراهیم (ع) در امتحان و ابتلا پیروز شد، حق تعالی خطاب به او فرمود: «إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا» «من تو را پیشوای مردم گردانیدم». جایگاه امامتِ الهی، جایگاهی بس رفیع است که همه‌ی انبیا و فرستادگان به آن دست نیافتند. در اینجا ابراهیم (ع) از خداوند سبحان و متعال این تقاضا را درخواست نمود: «وَمِن ذُرِّيَّتِي» «و از فرزندان من؟»؛ یعنی آیا در پیامبرانی که پیش‌تر مرا به آن‌ها بشارت داده‌ای نیز (امام) یافت می‌شود؟ حق تعالی می‌فرماید: «لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» «عهد من ستم‌کاران را دربرنمی‌گیرد»؛ یعنی ستم‌کاران از پیامبران (ع) و ستم پیامبران مانند ستم سایرین نیست بلکه از جنس (حسنات الأبرار، سیّئات المقرّبین) (2) (کارهای نیک خوبان، گناه مقرّبان است) می‌باشد؛ یعنی عملکرد آنان به جهت یکسان نبودن میزان معرفت و شناخت‌شان (ع)، همانندِ یکدیگر نیست. هر کدام از آنها (ع) خداوند سبحان را بر حسب میزان معرفت و شناختش عبادت می‌کند؛ بنابراین عبادت آنان با یکدیگر متفاوت می‌باشد. از همین رو به عنوان مثال سجده‌ی حضرت محمد (ص) از عبادت ثقلین (جن و انس) برتر است و یا ضربه‌ای از علی (ع) با عبادت ثقلین (جن و انس) برابری می‌کند. (3) و این تمایز میان آنها (ع) موضوعی است آشکار و حق تعالی از آن یاد کرده است: «تِلْكَ ٱلرُّسُلُ فَضَّلْنَا بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ مِّنْهُم مَّن كَلَّمَ ٱللهُ وَرَفَعَ بَعْضَهُمْ دَرَجَتٍ وَءَاتَيْنَا عِيسَى ٱبْنَ مَرْيَمَ ٱلْبَيِّنَتِ وَأَيَّدْنَهُ بِرُوحِ ٱلْقُدُسِ وَلَوْ شَآءَ ٱللهُ مَا ٱقْتَتَلَ ٱلَّذِينَ مِن بَعْدِهِم مِّن بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ ٱلْبَيِّنَتُ وَلَكِنِ ٱخْتَلَفُوْا فَمِنْهُم مَّنْ ءَامَنَ وَمِنْهُم مَّن كَفَرَ وَلَوْ شَآءَ ٱللهُ مَا ٱقْتَتَلُوْا وَلَكِنَّ ٱللهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ»(4) «بعضی از اين فرستادگان را بر بعضی ديگر برتری داديم. خدا با بعضی سخن گفت و بعضی را به درجاتی برافراشت و به عيسی بن مريم معجزه‌ها داديم و او را با روح القدس ياری کرديم و اگر خدا می‌خواست مردمی که پس از آنها بودند، پس از آنکه حجت‌ها بر آنان آشکار شده بود، با يکديگر قتال نمی‌کردند؛ ولی آنان اختلاف کردند: پاره‌ای مؤمن بودند و پاره‌ای کافر شدند و اگر خدا می‌خواست با هم قتال نمی‌کردند؛ ولی خدا هر چه خواهد می‌کند». بنابراین اگر یونس پیامبر (ع) و حضرت محمد (ص) به انجام یک کار مکلّف شوند، انجام دادن آن عمل توسط یونس (ع) به مانند انجام آن کار توسط حضرت محمد (ص) نیست و این کوتاهی یونس (ع) در انجام آن عمل نسبت به آنچه حضرت محمد (ص) انجام می‌دهد ظلمی است از سوی یونس (ع)؛ چرا که این کوتاهی، او را از دست‌یابی به جایگاه عظیمی که انسان برای رسیدن به آن سرشته شده است، بازمی‌دارد. به این ترتیب مرتبه‌ای از این نوع ستم‌کاری وجود دارد که انبیا و فرستادگان (ع) از نسل ابراهیم (ع) باید از آن گذر کنند تا به مرتبه‌ی امامت نائل گردند و از همین رو حق تعالی می‌فرماید: «لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ» «پیمان من ستم‌کاران را دربرنگیرد»؛ یعنی ای ابراهیم! تمام پیامبران از نسل تو به مقام امامت نائل نمی‌شوند بلکه فقط کسانی از انبیا و فرستادگان از فرزندان تو به آن می‌رسند که از این ظلم گذر کنند و به این مرتبه ارتقا یابند: «وَ أَلْقِ عَصاکَ فَلَمَّا رَآها تَهْتَزُّ کَأَنَّها جَانٌّ وَلَّي مُدْبِراً وَ لَمْ يُعَقِّبْ يا مُوسي‏ لا تَخَفْ إِنِّي لا يَخافُ لَدَيَّ الْمُرْسَلُونَ * إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحيمٌ»(5) «عصايت را بيفکن. چون ديدش که همانند ماری می‌جنبد، گريزان بازگشت و به عقب ننگريست. ای موسی، مترس که فرستادگان نبايد در حضور من بترسند * مگر کسی که ستمی کرده باشد و سپس پس از بدکاری، نيکوکار شود؛ چرا که من آمرزنده‌ی مهربانم». حق تعالی در قرآن به برخی ائمه از نسل ابراهیم (ع) اشاره می‌فرماید: از جمله‌ی آنها حضرت موسی (ع) است. حق تعالی می‌فرماید: «وَ اضْمُمْ يَدَکَ إِلي‏ جَناحِکَ تَخْرُجْ بَيْضاءَ مِنْ غَيْرِ سُوءٍ آيَةً أُخْري»(6) «دست خويش در بغل کن، بی‌هيچ عيبی، سفيد بيرون آيد، اين هم آيتی ديگر»؛ یعنی خالی از هر گونه ظلم و ستم. انسان با دست می‌گیرد و می‌دهد، و دست سفید به عدالت تمام و کمال انسان با مردم و با خداوند سبحان و متعال اشاره دارد. بنابراین موسی (ع) خودش را از ظلم و ستم در مرتبه‌ای عالی، پاک و طاهر نموده است، همان طور که در این آیه اشاره می‌شود: «إِلاَّ مَنْ ظَلَمَ ثُمَّ بَدَّلَ حُسْناً بَعْدَ سُوءٍ فَإِنِّي غَفُورٌ رَحيمٌ»(7) «مگر کسی که ستمی کرده باشد و سپس پس از بدکاری، نيکوکار شود؛ چرا که من آمرزنده‌ی مهربانم». و از جمله‌ی آنها حضرت عیسی (ع) است. حق تعالی از حضرت عیسی (ع) چنین خبر داده است: «وَالسَّلَامُ عَلَيَّ يَوْمَ وُلِدتُّ وَ يَوْمَ أَمُوتُ وَ يَوْمَ أُبْعَثُ حَيًّا» (8) «سلام بر من، روزی که زاده شدم و روزی که می‌ميرم و روزی که ديگر بار زنده برانگيخته می‌شوم»؛ یعنی عیسی (ع) به جایگاه امامت دست یافته است، و او به خودش و مردم امان می‌بخشد. و خداوند متعال به کسانی از آنها که به مرتبه‌ی امامت دست نیافتند اشاره کرده است؛ مانند حضرت یحیی (ع). حق تعالی می‌فرماید: «وَسَلَامٌ عَلَيْهِ يَوْمَ وُلِدَ وَيَوْمَ يَمُوتُ وَيَوْمَ يُبْعَثُ حَيًّا»(9) «سلام بر او، روزی که زاده شد و روزی که می‌ميرد و روزی که ديگر بار زنده برانگيخته می‌شود»؛ یعنی او به جایگاه امامت دست نیافته تا به مردم و خودش امان بخشد، بلکه او فقط راه را برای حضرت عیسی (ع) آماده و مردم را به سوی او راهنمایی نمود.» اما این سخن برخی که می‌گویند حضرت ابراهیم (ع) نگران فرزندان خود بود، اگر مقصودشان این است که آن حضرت (ع) امامت را برای آنها (ع) می‌خواسته، اینچنین نیست؛ چرا که ابراهیم (ع) نه بر دنیا حریص بود و نه بر آخرت، بلکه فقط بر رضایت خداوند سبحان و متعال حرص داشت، و دعای پیامبران و حضرت ابراهیم (ع) برای فرزندانشان، فقط برای فرزندان صالح‌شان بوده آن هم پس از آگاهی یافتن از صلاحیت آنها. پیش از ابراهیم (ع)، نوح (ع) بود که پس از آنکه خداوند پسرش را لعنت نمود و پس از آنکه دانست او از راه راست منحرف شده و از اهل آتش است، او هم فرزندش را لعنت کرد. این چنین نبوده که حضرت ابراهیم (ع) یا پیامبران (ع) نگران فرزندان خود باشند به این جهت که آنها فرزندان‌شان می‌باشند که اگر چنین بود، آنها گرفتار درجه‌ی بالایی از خودپسندی و انحراف از صراط مستقیم می‌بودند (که هرگز چنین نمی‌باشد!) و حال آنکه آنها برترین خلق خدا می‌باشند. حضرت ابراهیم و پیامبران (ع) فقط نگرانیِ فرزندان صالح خود را در دل داشتند؛ چرا که از صلاح آنها باخبر بودند و می‌دانستند که این فرزندان صالح، جانشینان آنها در دعوت به سوی خداوند سبحان و متعال و کشیدن بار رنج و سختی و آزار از سوی مردم در راه گسترش توحید و کلمه‌ی خداوند سبحان و متعال در زمینش خواهند بود. بنابراین ابراهیم (ع) و انبیا (ع) نگران فرزندان صالح خود بودند؛ چرا که آنها اولیای خداوند سبحان بودند و نه از این رو که فرزندان‌شان می‌باشند. بین این دو تفاوتی بسیار زیاد وجود دارد؛ مانند تفاوت میان حبّ خدای سبحان و حبّ دنیا در قلب نیکوکار و بدکردار. منابع: 1- بقره: 124. 2- جواهر السنیة حر عاملی: ص 83. 3- پیامبر (ص) می‌فرماید: (ضربت علی بر عمرو در روز خندق با عبادت جن و انس برابری می‌کند). عوالی اللئالی ابن ابی جمهور: ج 4 ص 86. 4- بقره: 253. 5- نمل: 10 - 11. 6- طه: 22. 7- نمل: 10 - 11. 8- مریم: 33. 9- مریم: 15. این گفتاری بود از وصی و فرستاده امام زمان، احمدالحسن
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا شما با این سطحی‌نگری و شخص‌پرستی‌های‌تان به اندازه‌ی یک انسان عادی هم تفکر را از دست داده‌اید و به جوابی که بنده بر مبنایِ نگاه مفسرین بزرگ با مخاطب در میان گذاشته‌ام، و تازه آدرس هم جهت بحثِ مفصل‌تر داده‌ام؛ نمی‌توانید بیندیشید. مگر نمی‌بینید در جواب گفته شده است: «تمام پیامبرانِ نسل حضرت ابراهیم «علیه‌السلام»، امام هستند»، یعنی پس آن‌هایی که ظالم‌اند را، شامل نمی‌شود. به جوابی که داده شده بیشتر دقت کنید و از نقصِ فهمِ اندیشه‌های دیگران، خود را برهانید که البته هیچ‌وقت امیدی به نجات چنین فرقه‌هایی نبوده و نیست.  

25095

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا این موضوع درسته که اگر شخصی بی نماز باشد برکت در آن خانه وارد نمی شود و یا خیلی بدیهای دیگر. پس اگر این طور است. من می شناسم افراد درجه یک خودم را که اهل نماز و حجاب نیستند اما هم ثروتمندند هم خوشبخت. من متوجه این پاردوکس نمی شوم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: عنایت داشته باشید منظور آن است که ما کارِ افراد بی‌نماز را تأیید نکنیم. ثانیاً: چگونه می‌فرمایید چنین افردی خوشبخت هستند؟!! در حالی‌که راهی به سوی رحمت بیکرانه‌ی خدا در مقابل خود نگشوده‌اند و تنها مشغول دنیای محدود موقت شده‌اند. موفق باشید

24480

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد عزیز و گرامی سلام علیکم: بنده با استفاده از حکمت متعالیه مشکلات فکری و معرفت نفسی خود را به لطف و نظر حق حل کرده ام، اما اکنون ولع و حرص عرفان در من به وجود آمده و می خواهم در مسیر عرفان نظری و عملی حرکت کنم، لطفا به بنده سیر مطالعاتی معرفی نمایید تا از لحاظ نظری سیراب شوم و هم اگر امکان دارد به بنده سیر عملی یا کسی یا کتابی که می توان از سیر و سلوک عملی آن استفاده کرد به بنده معرفی نمایید. تشنه ام تشنه ی عشقم برسان جرعه ای از یار تا بسازم ز منم آنچه پسندد، آن واحد جبار و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا شرح فصّ آدمی و فصّ شیثی که بر روی کانال «ندای اندیشه» هست را دنبال فرمایید و سپس با جناب حاج آقا نظری به شماره‌ی 09136032342 تماس بگیرید. موفق باشید

24126

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد من همه سخنرانی های شما را من باب توحید گوش دادم چکیده بعضی هاش این بود که باید با ذکر لااله الاالله قلب را توحیدی کرد. اما جواب این سوالم را نگرفتم تو ایمیل هم نبود لطفا همین جا بگید. چرا یکی از عرفا که نامش را نمی برم گفته ذکر «لااله الاالله مثل شمشیر هست و خیلی قوی است و من زیاد صلوات به جاش میگم چون با پنبه سر میبرن و گفته صلوات همان لااله الا الله است فقط با پنبه سر میبرن.» آیا در دستگاه خدا شمشیر در کار است؟ منظورش چی بوده؟ به نظر شما این بلاها همان تقرب نیست که با ذکر به صورت بلا میشه و تقرب میده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی آن استاد زده‌اند. در کتاب «صلوات» که بر روی سایت هست عرایضی در این مورد شده است. منظورشان از آن جمله که فرمودند آن است که ذکر «لا إله الاّ اللّه» شدت بیشتری دارد همان برکات را می‌توان به دلیل روایتی که در کتاب «صلوات» آمده است از ذکر صلوات گرفت. ولی نه به این معنا که از ذکر لااله الاالله غفلت کرد. موفق باشید

32837

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

عرض ادب استاد عزیز: آیه ده سوره طلاق اولی الالباب را به تقوا دستور داده، این آیه با آیه ۷ سوره آل عمران چطور قابل تعمیم و تفهیم است؟ تشکر و سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که همچنان که علامه طباطبایی در نظر به آیه ۷ سوره آل عمران متذکر می‌شوند، راسخون در آن آیه منظور ائمه «علیهم‌السلام» نیستند هرچند که در جای خود مصداق تامّ و تمامِ راسخون، ائمه «علیهم‌السلام» می‌باشند لذا با توجه به این امر، اولی‌‌الالباب در آیات ۱۰ سوره طلاق و ۷ سوره آل عمران هر دو مربوط به افراد اندیشمند و صاحب خرد می‌باشد. موفق باشید

31762

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد بزرگوار سنتی از خانواده به ما پیشنهاد شده که اگر دو خانم مثلا دو عروس در یک خانواده همزمان باردار شوند احتمال بلا زیاد است، یک قربانی بین آن دو نفر و در حضور هر دو، قربانی انجام شود و تاکید می‌کنند که بهتر است مرغ سیاه باشد. سوال بنده این هست که آیا این مسئله و تاکید حضور هر دو خانم حین قربانی جایگاه روایی و قرآنی دارد؟ در صورتی که جایگاه روایی و قرآنی ندارد آیا عمل خاص دیگری پیشنهاد می‌شود؟ اگر صلاح دیدید برای ایمیل در خصوصی ارسال کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً نباید برای این حرف‌ها جایگاهی قائل شد. عمل‌کردن به این نوع حرف‌ها نوعی قرارگرفتن ذیل خرافات است و تبعات منفی خود را دارد. موفق باشید

31637
متن پرسش
با عرض سلام: در سوال قبل فرمودید علم به خود دلیل تجرد نفس است حقیر سابق کم و بیش ادله تجرد نفس را خواندم و تقریبا هیچ کدامش قانع کننده نبود چون قدما چندان با جسم آدمی بخصوص مغز آشنا نبودند پیچیدگی های مغز درین عصر نیز باقی است و به اندکی از آن پی برده اند بله علم به خود هم فقط در مغز صورت می‌گیرد و علم به خود مطلب ساده ایست که حسب آیات قرآن در جماد و حیوان هم است و اگر دلیل تجرد بود باید قایل به تجرد همه چیز بشویم بعض آیات را می آورم مگر آنکه دست به تاویل ببریم که بنظر حقیر نیازی نیست در کدام آیه و روایت آمده روح داریم اینها مطالبیست که از یونان ظاهرا آمد اما آیات: ۱. «ثُمَّ اسْتَوي‏ إِلَي السَّماءِ وَ هِيَ دُخانٌ فَقالَ لَها وَ لِلْأَرْضِ ائْتِيا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً قالَتا أَتَيْنا طائِعينَ» ضمیر نا به خوبی نشان می‌دهد که آسمان و زمین به خود علم دارند. ۲. داستان هدهد در سوره نمل و صحبت های مورچه ها در آن سوره و سایر مواردی که حیوانات صحبت کردند در قرآن، و نیز تعبیر منطق الطیر که بر خلاف تعبیر ارسطوییست که فقط انسان را حیوان ناطق می‌دانست همه ی اینها حاکی از علم تمام اشیا و موجودات به خود است پس قائل به تجرد همه چیز شوید در حالیکه نیازی نیست قدما ماده را دست کم گرفتند ماده دارای توانایی های فوق العاده ایست که مجردترین اموری هم که فکر می‌کنیم در خود می‌گنجاند و تجرد ویژگی منحصر به فرد حضرت حق است و بس.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که می‌دانید بحث «تجرد نفس» بسیار مفصل‌تر از این حرف‌ها است حتی آگاهی به مغز نشان می‌دهد که نفس ماورای مغز است. در این مورد جلد هشتم «اسفار» صدرا حرف‌های اساسی دارد. آری! همه موجودات از آن جهت که تسبیخ خدا را می‌کنند، آگاهی به خالق خود دارند ولی این به معنای نفس ناطقه با هویت خاص «نفختُ من روحی» به حساب نمی‌آید. موفق باشید

30740

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر. متاسفانه بنده قبلاً کنترل درستی روی قوۀ خیال خودم نداشتم و خیالم به شدت یله و رها بود و محدودیت زیادی براش تعیین نکرده بودم. خدا رو شکر یکی دو ساله که تصمیم به کنترل قوۀ خیال گرفتم و اجازۀ ورود هر فکری رو نمی‌دم، کتاب ادب خیال رو هم خوندم و فوق‌العاده کمک کرد به من. ولی با اینکه تقریبا مدت زیادی هست که خیالم رو کنترل می‌کنم، در بعضی خواب‌هام، خودم رو مشغول به کارهای شرم‌آوری می‌بینم. برداشت خودم اینه که با وجود اینکه خیال و اعمالم در کنترله، ولی شاکله‌ام هنوز با این افکار و اعمال انس داره و ذاتم هنوز از اون‌ها خلاص نشده. می‌شه راهنمایی کنید که برای رفع این مشکل چه‌کار کنم و چطور می‌شه شاکله رو اصلاح کرد؟ ببخشید که وقتتون رو گرفتم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم شیطان برای آن‌که مؤمنین را مأیوس کند، در خواب‌های آن‌ها تصرف می‌کند و لذا نباید به این نوع خواب‌ها توجه کرد. علاوه بر آن، خوب است که قبل از خواب ۱۲ مرتبه سوره‌ی توحید خوانده شود و با شکم پر نخوابیم. موفق باشید

29563

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: راه جمع میان آیه «علم آدم الاسما کلها» با آیه شریفه «و ما اوتیتم من العلم الا قلیلا» چیست؟ چطور به آدم صاحب تمام اسما علم کمی داده شده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مقام انسان کامل و ذات انسانی به عنوان خلیفة الله، انسان حامل همه‌ی اسماء الهی می‌باشد ولی با این‌همه نسبت به علم الهی، علمِ هرکس که باشد قلیل است. موفق باشید

29328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت: با توجه به پاسخی که به سوال ۲۹۳۲۱ فرمودید، بنده به اقوام خارج نشین خود که نگران اوضاع داخلی ایران بودند، از قول شما عرض کردم که شما خارج نشینان و به طور کلی مردم غرب بسیار بدبخت هستید و دچار نیهیلیسم و پوچی می باشید و به اشتباه فکر می‌کنید که خوشبخت هستید. و اتفاقا ما با انقلاب اسلامی آمده ایم تا شما را از این مهلکه نجات دهیم. از این صحبت بنده آنقدر خنده اش گرفت که کلی برایم دعا هم کرد!!
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور سخن‌گفتن درست نیست. بحث ما مربوط به روحیه‌ی حاکم بر فرهنگ غربی است که محور تلاش‌ها بیشتر رفاه و اخلاقی است که چگونه در دنیا زندگی کنند و ابعاد متعالی انسان که اساساً با مجاهده در مقابله با استکبار پیش می‌آید مورد غفلت قرار می‌گیرد که البته این مربوط به هر خارج‌نشینی نمی‌شود مگر آن‌هایی که از ضعف‌های فرهنگ مدرن و اصالت‌دادن به انسان تحت عنوان اومانیسم، غفلت کرده باشند. موفق باشید

29044

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه‌الله: خوبید‌ استاد عزیز؟ استاد به تازگی یکجا مشغول به کار شدم که صاحبکارم به صراحت میگه من شراب می‌خورم، کلا هم یکجا و با هم هستیم و با هم غذا می‌خوریم، با توجه به نهی از هم نشینی با شرابخور چکار کنم به نظرتون؟ کارش رو ول کنم و برم یکجای دیگه مشغول بشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودش مربوط است. شما از جهت قراردادِ کاری با ایشان رابطه داشته باشید اشکال ندارد. اگر احتمال می دهید که دهان و دست خود را تطهیر نکرده‌اند، در یک ظرف نباید با این افراد غذا خورد. موفق باشید

28897

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در بحث راز اشک بر امام حسین (ع) اینکه این اشک فرح معنوی برای انسان ایجاد می کند، ولی من این ایام قلبم درد گرفته و به نظرم عصبی هم باشد، فقط اگر جدی شود، اطرافیانم ابزار دستشان می کنند که دیدید گفتیم امام حسین (ع) و عزا و اشک و روضه فقط افسردگی و آسیب به همراه دارد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد شما باید مواظب سلامتی خود باشید زیرا به هر صورت گاهی جسم انسان طاقت آن نوع عواطف را ندارد. موفق باشید

نمایش چاپی