بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
13211
متن پرسش
سلام: استاد ببینید درست متوجه شدم یا خیر؟ دائم الوضو بودن بخاطر اینست که ما باید در محضر حضرت حق همیشه مطهر و با وضو باشیم از لحاظ ظاهر. حال باطن هم باید اینطور باشد؟ کار خیلی سختی می شود آخر؟!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وضو به عنوان طهارت ظاهر می تواند زمینه‌ای باشد تا به حکم تبعیت باطن از ظاهر، باطن نیز راحت‌تر پاک باشد. موفق باشید

13210
متن پرسش
سلام: فلسفه کرامت چیست؟ مگر کرامت چیز بدرد بخوری است که خداوند آن را به بعضی از اولیا خود می دهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. موفق باشید

13209
متن پرسش
سلام جناب استاد: اگر استناد ما به مجردی روح رویای صادقه باشد می توان گفت که رویای صادقه را خداوند در خیال انسان ایجاد می کند. در واقع استناد به رویای صادقه احساس می کنم یک خورده ناجور است یا آدم در خود به خوبی نمی یابد چنان که در آنجایی که در خواب پراکنده هم خود من می بینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رؤیای صادقه در مورد تجرد نفس یک شاهد است. اصل مطلب در آن‌جا ظهور می‌کند که هرکس خود را بدون بدن می‌یابد و لذا می‌فهمد که او غیر از بدنش است. به همین جهت این موضوع در طول تاریخ و برای همه‌ی ملل یک موضوع پذیرفته شده است. آری! در رؤیای صادقه و غیر صادقه نکته‌ی اصلی نیز همین است که انسان بدون بدن خود را احساس می‌کند و می‌فهمد آن کسی که خود را احساس می‌کند، خودِ او است. موفق باشید

13207
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشيد خدمت استاد حکيم مان: حضرت آقا در سخنرانى شان پيرامون سينماى انقلاب و جنگ به طور خلاصه مى فرمايند اين چيزى که از انقلاب و جبهه نمايش داده مى شود در برابر خود زمان انقلاب هيچ است و بسيار عقب هستيم در نمايش اصل آن دوران، با توجه به اينکه بنده اشاره ها و نقد هايى از شما در مورد برخى اٽار سينمايى و مستند ها ديده ام و با نگاه جامع غرب شناسى شما که بسيار آن را مى پذيرم، دو سوال دارم: اول اينکه چطور توقع مى رود با سينمايى که ذاتش کفر است حقيقت نورى مٽل انقلاب را نمايش داد؟ و دوم اينکه آن چيزى که مد نظر حضرت آقا است چه مى باشد که آن را از سينماى انقلاب طلب مى کنند؟ و لطفا اگر امکانش هست اشاره اى به موضوعاتى در اين حوزه که از آن غفلت شده است داشته باشيد. با تشکر فروان در پناه حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول شهید آوینی انقلاب اسلامی باید در سینما تصرف کند و در این صورت است که می‌شود این کافر را مسلمان کرد، همان‌طور که آن شهید بزرگوار در روایت فتح این‌چنین عمل نمود و یا حضرت روح اللّه زهرِ دموکراسی را با شورای نگهبان از بین برد. در این فضا است که اگر ما حقیقتاً روح جاری در دفاع مقدس رابتوانیم از طریق سینما به صحنه بیاوریم تا حدّی متذکر آن تاریخ گشوده‌ای که هنوز هم ادامه دارد، خواهیم شد. مثل کاری که در فیلم «شیار 143» شد. موفق باشید

13206
متن پرسش
با عرض سلام و طول عمر با عزت برای استاد: بنده چون به حول و قوه الهی تا چند ماه دیگر صاحب اولاد ذکور دیگری می شوم و با توجه به اینکه برای نامگذاری بچه ها الگویم را حضرت امام (ره) قرار دادم لذا بچه اولم را مصطفی نامیدم و دومی را به تبعیت از ایشان می خواهم احمد بگذارم. اما برایم سوال شد که چرا امامی که در بیست و پنج سالگی به ملکوتشان رسیدند و آانقدر شیفته اهل البیت بودند و همچنین رهبر معظم انقلاب از اسامی مستقیم اهل البیت مثل محمد و علی و...استفاده نکردند و از القاب حضرات مثل مصطفی و احمد استفاده نمودند؟ لطفا فلسفه آن را بگویید. متشکرم. ضمنا استاد چندی است که چون در مباحث وجود شما پیشرفتی نداشتم به سایت استاد پناهیان مراجعه و از بسته تنها مسیر ایشان و اصول تزکیه استفاده می نمایم. نظر حضرتعالی در این خصوص چیست؟ با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کلهم نورٌ واحد، یکی از یکی بهتر است. شما هم ببینید با کدام نور از ائمه‌ی معصومین بیشتر می‌توانید روحِ فرزند خود را تطبیق دهید و در مورد رجوع به سایت استاد بزرگوار جناب آقای حجت‌الاسلام و المسلمین آقای پناهیان کار خوبی کرده‌اید زیرا ممکن است خداوند عطش شما را با چشمه‌ای که در شخصیت ایشان جاری کرده است، سیراب کند. موفق باشید

13201
متن پرسش
سلام استاد: شخصی نقل کردند حضرت موسی (ع) برای عبادت به کوه می رفتند دیدند شخصی سر به سجده داره توبه میکنه هنگام برگشت از کوه دید هنوز این شخص سر به سجده دازد و توبه می کند حضرت موسی (ع) به خدا گفت ایشان را ببخش خداوند خطاب به او فرمود تا لذت گناه دارد او را نمی بخشم. حال سوال اینجاست که ما از گناهانی (نظیر گناهان جنسی) توبه می کنیم ولی نمی توانیم ادعا کنیم لذت گناه در وجودمان نیست. تصور بنده این است که این شخص لذت گناه داشته ولی به آن راضی بوده ولی مومن با وجود این که لذت گناه دارد به آن راضی نیست بنابراین این مومن توبه اش پذیرفته است آیا این نظر درست است؟ البته جواب اکمل شما راهنمای ماست متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که میل به جنس مخالف، میل به گناه نیست. کدام مسلمانی است که بخواهد جهت رفع میل جنسی خود آن را از طریق حرام انجام دهد؟ از این جهت بین لذت‌بردن از مسائل جنسی با لذت‌بردن از آن‌که به طریق گناه انجام داده شود، باید فرق گذاشت. موفق باشید

13199
متن پرسش
سلام: استاد در زمینه فلسفه عشق به چه کتاب یا سخنرانی مراجعه کنیم که مفید باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انشااللّه با دنبال‌کردن کتاب «مبانی نظری و عملی حب اهل البیت» همراه با شرح صوتی آن، جواب خود را خواهید گرفت. موفق باشید

13197
متن پرسش
با توجه به مذمت حب دنیا راه کارهای عملی رقیق شدن حب دنیا در قلب انسان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه انسان رقابت با اهل دنیا را کم کند و آرزوهای دنیایی را در درون خود فرو نشاند، قلب او به خودی خود، سیر به سوی پروردگارش را  دنبال می‌کند. در این مورد خوب است شرح کتاب «حدیث جنود عقل و جهل» را که حضرت امام تنظیم کرده‌اند، همراه با شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. موفق باشید

13196
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: چطور می شود که قرآن می فرماید از ابلیس کافران بود و به مقام ملائکه رسیده است، مگر می شود کافر بود و به مقامات غیبی هم دست پیدا کرد، در حالی که ملائکه هیچ گونه کفری ندارند و هم طراز شیطان می باشند؟
متن پاسخ

- باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع به طور مفصل در کتاب «هدف حیات زمینی آدم» بحث شده است. بدین معنا که ابلیس در آن مقام نسبت به اسم «اللّه» که آدم مظهر کامل آن است، کافر بود. موفق باشید

13195
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: سخن آیت الله جوادی در مورد اینکه: 1. هر مرتبه از خلافت برای مرتبه ی ویژه ای از مراتب هستی جعل شده است یعنی چه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم است که هر مرتبه‌ای از مراتب هستی حکم خاص خود را دارد و خلیفة اللّه در آن مرتبه حکم خاص آن مرتبه را بر آن مرتبه اعلام می‌کند. موفق باشید

13194
متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد: با توجه به اینکه ازدواج با محارم حرام است و اولین انسان هم حضرت آدم و حوا بوده اند، در آن زمان ازدواج فرزندان آدم را با توجه به این حکم شرعی چگونه بررسی کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی می‌فرمایند: تشریع عدم ازدواج با خواهر بعداً مطرح شده است. همان‌طور که حضرت یعقوب با خواهر همسرشان در عین زنده‌بودن همسرشان، ازدواج کرده بودند و بعداً حرمت این‌کار تشریع شد. موفق باشید

13193
متن پرسش
با سلام خدمت استاد: 1. در بحث این که ابلیس قبل از خلقت آدم بوده و مشغول عبادت هم بوده در صورتی که اجنه باید از پیامبر ما تبعیت کنند، چگونه پیامبری نبوده و شریعتی نبوده، و ابلیس عبادت می کرده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت آن‌ نحوه عبادت که ابلیس را تا حدّ ملائکه بالا برده است مثل همان تبعیتی است که حضرت آدم باید در بهشت از حضرت حق می‌داشتند و در قرب الهی قرار می‌گرفتند. و به همین جهت قرآن می‌فرماید: بعد از آن‌که آدم و ابلیس از بهشت رانده شدند، بحث شریعت مطرح شد و این می‌رساند که در آن مرحله نه برای آدم شریعت و تبعیت از شریعت مطرح بوده و نه برای ابلیس. موفق باشید

13192
متن پرسش
سلام خدمت استاد: آیا بحث نفس واحد آیه ی یک سورهء نساء حقیقت نوری اهل بیت و روح القدس، همان مقام روح یا اول مخلوق است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است به‌خصوص که می‌فرماید زنان و مردان همه از آن حقیقت خلق شده‌اند. پس باید آن نفس واحد، حقیقت‌الانسان باشد. موفق باشید

13190
متن پرسش
آيا بايد هميشه راضي به آن چه پيش آمده و اتفاق افتاده است باشيم؟ حتي اگر با اختيار خود انتخاب غلطي كرده ايم و مسير نامناسبي را به لحاظ شغلي يا تحصيلي انتخاب كرده ايم و فرصت هاي خوبي را از دست داده ايم و مسير زندگي مان عوض شده و سطح زندگيمان تنزل يافته باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن‌چه خودمان به جهت گناهانمان انجام می‌دهیم با پشیمانی و توبه کارش حل می‌شود و به هیچ‌وجه نباید از نتایج آن گناهان راضی بود. آری! باید از خدایی راضی بود که هیچ عملی را بر اساس حکمت خود بی‌جواب نمی‌گذارد. موفق باشید

13189
متن پرسش
سلام استاد: آیا شرک خفی هم مصداق آن آیه از قرآن است که می فرماید خدا همه گناهان را می بخشد به جز شرک را؟ یا اینجا منظور شرک جلی است فقط؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر خداوند بخواهد گناهان مبتنی بر شرک خفی را نبخشد که به‌جز 14 معصوم و سایر انبیاء کسی برایش در بهشت باقی نمی‌ماند! موفق باشید

13188
متن پرسش
سلام علیکم: در مورد واژه حکیم و علیم سوال داشتم. تفاوت این دو چیست؟ ویژگی های فرد حکیم چیست؟ اگر در کتاب یا جزوه ای به این مسئله پرداختید؟ لطفا اشاره کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حکیم انسانی است که علاوه بر اطلاعات لازم، اطلاعات او مبتنی بر سنن پایدار و محکم عالَم است و علیم یعنی کسی که به عمق هر موضوعی عالِم است. بنابراین فرد حکیم به صرف اطلاعات خود بسنده نمی‌کند، بلکه علمی را می‌طلبد که مطابق سنن لایتغیر عالَم باشد. موفق باشید

13187
متن پرسش
سلام علیکم: برخی از گناهان هستند که ما در ابتدا قصد انجام آن را نداریم ولی بخاطر غالب شدن هوای نفس یا فریب خوردن از شیطان یا انسانهای دیگر انجام می دهیم، آیا در این صورت هم مرتکب گناه شده ایم؟ اگز گناه است همان اثرات سو ء را دارد؟ (چون در ابتدا قصد انجام را نداشتیم و تحت عواملی که عرض شد مرتکب شدیم)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره اکثر گناهان به همین شکل وارد زندگی می‌شود. راهِ نجات آن است که مواظب فریب‌های هوای نفس خود باشیم و همواره با آن مخالفت کنیم. موفق باشید

13186
متن پرسش
سلام: 1. اینکه می گویید در نماز باید هست انسان به هست مطلق متصل شود منظورتان چیست؟ کلا در نماز چگونه باید حضور قلب داشته باشیم؟ خواه ناخواه اموری فکر انسان را به خود مشغول می کنند. لطفا یک روش کاربردی توصیه کنید. 2. من خواستگارهای طلبه را رد می کنم چون از راه رفتن با طلبه (به دلیل پوشش خاصشان)خجالت می کشم آیا این مسئله در سیر و سلوک من مشکلی ایجاد می کند و نقطه ی ضعف من محسوب می شود؟ لطفا راهنمایی کنید. با سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث معرفت نفس در احساس هستِ خود در راستای اتصال به هستِ حق، راه‌گشا است. اصل بحث در شرح «رسالة‌الولایه» شده است. 2- لباس روحانیت، همان‌طور که در جواب‌های گذشته عرض شده، نماد یک تاریخ حیات فعّال دینی در جامعه‌ی ما در مقابل هر فرهنگ وارداتی است و لذا جامعه‌ای که گرفتار فرهنگ غیر خودی است و یک نوع بیگانگی از ریشه‌های فرهنگی را در خود دارد، نسبت به آن حساس است. راه‌کار؛ عقب‌نشینی نیست، بلکه در صحنه‌بودنِ روحانیت است و لذا خوب است که همسر یک روحانی دوش‌به‌دوش او در مناظر و مرائا حاضر باشد. موفق باشید

13185
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله استاد بزرگوار: حاج آقا، مدتی است که توفیق بیتوته با خدای سبحان از حقیر سلب شده؛ دلم برای اون تهجدهای دلنشین تنگ شده. لطفا نزدیکترین راه جهت نائل شدن به همچین ایامی را می فرمایید؟ خیلی متشکر از وقتی که برای پاسخ به سؤالم می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این قرار خداوند است که ابتدا درِ باغ سبزی را به ما نشان می‌دهد که به معنای «چه عشق آسان نمود اول» باشد ولی بعداً انتظار حضرت حق آن است که با معارف و فضائل اخلاقی لازم به آن دست بیابیم به معنای آن‌که «ولی افتاد مشکل‌ها». پیشنهاد می‌شود در کنار کتاب‌های «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» جهت استفاده از شرح مقالات آیت اللّه شجاعی را با شماره‌ی 09136032342 تماس فرمایید. موفق باشید

13184
متن پرسش
سلام استاد: حضرتعالی در پاسخ سوال فرمودید: حضرت حق را فقط می‌توان در مظاهرش مورد توجه و محبت قلبی قرار داد. در فایل صوتی خود فرموده اید: «دین می خواهد ما را به اوج برساند تا با خدا ملافات کنیم. این ملاقات با رجوع به اسماء الهی ممکن است و اسماء الهی تجلیاتش اهل البیت (علیهم السلام) هستند.» پاسخ اول شما این تصور را ایجاد می کند که ما فقط به تجلیات اسم که اهل البیت هستند می توانیم محبت بورزیم و در آنجا متوقف می شویم. ولی فایل صوتی این را بیان می کند که وقتی قلب ما تجلیات (اهل البیت) را شناخت به خود اسماء منقل می شود. این برداشت درست است که ما از طریق محبت به اهل البیت متوجه تجلیات اسماء الهی می شویم و از طریق تجلیات به خود اسماء الهی منقل می شویم؟ امثالی می زنم اگر صحیح است راهنمایی فرمایید: هنگام خواندن دعای جوشن کبیر داریم خدا را به خود اسماء می خوانیم (نه تجلیات که اهل البیت هستند) چون از طریق حب اهل البیت تجلی را شناختیم الان به خود اسماء مرتبط شده ایم. به عبارت بهتر وقتی با توجه فلبی می گوییم یا علی قلب ما متوجه تجلی اسما می شود. ولی وقتی در دعای جوشن می خوانیم يا عَظيمُ، يا قَديمُ يا عَليمُ، اینجا با خود اسما مرتبط شده ایم (نه تجلیات که اهل البیت هستند) (لطفا مثال دعای جوشن کبیر را هم جداگانه پاسخ فرمایید) 2. جایگاه حب البیت را تبین می نمایید ممنون می شود جایگاه محبت به دیگران (همسر، فرزند، مومنین و حتی سایر مخلوقات خدا نظیر پرندگان) را در دیدگاه توحیدی بیان نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت آن وقتی هم که در دعای شریف جوشن کبیر ندا می‌کنیم یا عظیم! اگر بخواهیم قلب ما در کنار معنای آن دعا در صحنه باشد، باید نظر به مظهریت آن اسم در مظاهر داشته باشیم تا موضوع ملموس باشد و با نظر به تصدیقی که قلب از اسماء در مظاهر دارد با حق روبه‌رو می‌شویم، به‌خصوص وقتی مظاهری را مدّ نظر داریم که بسیار مصفّا هستند و ما را به حق مرتبط می‌کنند. عنایت داشته باشید در همين رابطه حضرت باقر (ع) مى‏فرمايند: «مَنْ سَرَّهُ أَنْ لَا يَكُونَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللَّهِ حِجَابٌ حَتَّى يَنْظُرَ إِلَى اللَّهِ وَ يَنْظُرَ اللَّهُ إِلَيْهِ فَلْيَتَوَالَ آلَ مُحَمَّدٍ وَ يَتَبَرَّأْ مِنْ عَدُوِّهِمْ وَ يَأْتَمَّ بِالْإِمَامِ مِنْهُمْ فَإِنَّهُ إِذَا كَانَ كَذَلِكَ نَظَرَ اللَّهُ إِلَيْهِ وَ نَظَرَ إِلَى اللَّه»[1] هركس مايل است‏ بين او و خدا حجابى نباشد تا خدا را ببيند و خداوند نيز او را مشاهده كند بايد آل محمّد را دوست بدارد و از دشمنانشان بيزار باشد و پيرو امامى از اين خانواده گردد. اگر چنين بود خدا را مى‏ بيند و خدا نيز او را مى‏ بيند.

 


[1] ( 1)- بحارالأنوار، ج 23، ص 81.

13181
متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر از پاسخگویی حضرتعالی که کلیت پاسخ خود را درباره عقل دریافت نمودم. ولی این هنوز برایم هست که 1. ما کارهای روزمره خود را با همین عقل انجام می دهیم؟ و این که می گویند عقل معاش منظور همین عقل است؟ ۲. هوش و حافظه چیزی جدای از عقل هستند یا مرتبه ای از عقل هستند؟ با تشکر و پاسخگویی حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که مستحضرید نفس ناطقه‌ی انسان ابعاد مختلفی دارد یک بُعد آن قلب است و اُنس با حقایق، و یک بعد آن عقل است با وجوه مختلف. از وَجه قدسی عقل بگیر و فهم حقایق تا وجه مادون آن که همان عقل معاش است. یکی از ابعاد نفس ناطقه هوش و حافظه است که ربطی به عقل ندارد ولی یکی از ابعاد نفس ناطقه است. به همین جهت هستند کسانی‌که از نظر هوش و حافظه قوی نیستند، ولی عقل خوبی دارند. موفق باشید

13179
متن پرسش
سلام خدمت استاد عزیزتر از جان: آقای طاهرزاده چند چیز است که به شدت روحم را آزار می دهد و هر چند وقت یکدفعه شروعی از نو میکنم اما پس از مدتی سقوط حاصل می شود. 1. بنده جوانی ۱۹ ساله هستم و الگوی کامل بودن را در شخصیت علامه حسن زاده می بینم مثلا امام خمینی و آیت الله بهجت و... را که با علامه از لحاظ علمی مقایسه می کنم می بینم امام و آیت الله بهجت علومی مثل ریاضی و نجوم و ... را که علامه دارند را نداشته اند پس نتیجه مي گیرم امام و آقای بهجت ظرفیت علومی را نداشته اند پس علامه کامل تر هستند از لحاظ سلوکی. 2. وقتی جامعیت ایشان در علوم را می بینم و کمالات ایشان را، خوب می بینم من هم در ریاضی و نجوم استعداد و ظرفیت دارم ولی کسی نیست به من آموزش دهد و شرایطش جور نمی شود در نتیجه با یک پوچی همراه می شوم و نا امیدی از ادامه راه. 3. اواخر ماه رمضان به شدت علاقه مند به شروع راهی که علامه طباطبایی ها رفتند را داشتم و حاضر به تن دادن به سختی ها بودم ولی به شرط حال معنوی نقد اما چند مشکل این علاقه را دارد کم رنگ می کند: الف) خانواده که نه به فکر نماز شب اند، نه کمال، نه حال معنوی، نه ریاضت، فقط انگار خلق شده اند پدر من را در آورند. ب) جو کل زندگی مانع این هدف می شود مثلا همه استرس رزق را به ما وارد می کنند و ما هم به اندازه خودمان مقاومت می کنیم و ساعت مختصری را برای کار و مابقی را برای مطالعه قرار می دهیم که ناگهان پدر گرامی می گوید یا کار کن یا از خانه من ... شو بیرون خوب این هم عزت ما هم علاقه کسب علم را نابود می کند و ما می مانیم و خودی که نه به کسب علم علاقه دارد نه به هدف کسب دنیا. و چندین مشکل دیگر. چه کنم؟ چه کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کمالات معنوی ربطی به علومی مثل ریاضیات ندارد. بزرگیِ هرکس به تقوای اوست و نگاه توحیدی که باید به عالَم داشته باشد. حال هرکس با استعداد خود به حواشی این سیر می‌پردازد. و در مورد قسمت دوم سؤال؛ سعی کنید با برخورد لَیِّن با والدین، کج‌دار و مریض رفتار کنید، نه آن‌چنان با آن‌ها مقابله کنید که کار به درگیری بکشد و نه آن‌چنان تسلیم شوید که از تعالی استعداد و آمادگی‌های روحانی و علمی خود محروم گردید. موفق باشید

13178
متن پرسش
با سلام: من سه تا سؤال از خودم دارم: 1. آیا من وجود دارم؟ 2. اگر من وجود دارم تصافی هستم یا خالقی دارم؟ 3. اگر منی هست و خالقی هم دارد چرا باید این خالق را بپرستد؟ حال برای رسیدن به جواب باید چه کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- این یک امر بدیهی است، به همین جهت وقتی شما سؤال می‌کنید آیا من وجود دارم؟ عملاً وجود خود را احساس می‌کنید و لذا امر بدیهی روشن است و سؤال‌کردن ندارد و جواب نمی‌خواهد 2- جواب این قسمت را در کتاب «از برهان تا عرفان» در قسمت «برهان صدیقین» می‌توانید بیابید. متن کتاب و شرح صوتی آن بر روی سایت هست 3- جواب قسمت سوم سؤال را  در جزوه‌ی «معارف 1» در قسمت «توحید عبودی» می‌توانید پیدا کنید. جزوه بر روی سایت هست. موفق باشید

13175
متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: شما در کتاب جوان و انتخاب بزرگ آورده اید که (روحیه هر انسانی را انتخاب هایش مشخص می کنند) آیا همیشه اینطور است؟ اگر فردی، دیگری را در انتخاب چیزی مجبور کرد و شخص مجبور به انتخاب شد چگونه می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن صورت دیگر انتخاب او نیست. موفق باشید

13173
متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: در جواب یکی از سوالات فرموده بودید: (نمی‌دانم چرا نتوانسته است آن‌طور که باید و شاید جایگاه امثال مرحوم عباس معارف و مرحوم مددپور و شهید آوینی را در نسبت بین فردید و هایدگر و انقلاب اسلامی درک کند. گویا اگر کسی بخواهد این نسبت را برقرار کند از نظر امثال آقای عبدالکریمی از حیطه‌ی تفکر و توجه بیرون است و این یک بیماری مزمن تاریخی روشنفکریِ پنهان ما است و مقصر آقای عبدالکریمی نیست!) چرا عده ای نمی توانند جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی را درک کنند و اگر کسی راجع به انقلاب اسلامی حرف می زند می شود ایدئولوژی زده؟؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این یک عقلی می‌خواهد ماوراء عقلی که دوران مدرن ما را در آن قرار داده است. آن عقل بحمداللّه با انقلاب اسلامی تا حدّی ظهور کرده است و با سلوک در ذیل شخصیت امام خمینی«رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» عالَم‌گیر می‌شود. آن عقلی است ماوراء نیک و بد دنیای مدرن. موفق باشید

نمایش چاپی