بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
30266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
تشکیل حکومت اسلامی در زمان حضرت رسول با چه انگیزه ای به وجود آمد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دستورات الهی بعضاً طوری است که بدون تشکیل حکومت تحقق نمی‌یابد. در این مورد آخر کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» بحثی تحت عنوان «حکومت دینی» شده است. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

29969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
اگر حسرت حاج قاسم رو نخوریم و نسوزیم چه کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با حاج قاسم باید در عالَم حاضر شد. عرایضی در تابلوی سایت لُبّ المیزان در این رابطه شده است. خوب است که به آن‌جا رجوع شود. موفق باشید

29939

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام; کتابی دیدم که شخصی که می‌گوید بدل صدام بوده است و بعلت مشابهت با او مورد توجه صدام قرار گرفته و با جراحی پلاستیک تفاوتهای جزیی را مرتفع کردند و با تمرینهایی که با او کردند از نظر رفتاری هم مشابه صدام شده است در مورد رهبری هم گفته می‌شود بدل دارند. بطور کلی بدل داشتن مغایر سنن الهیست؟ اگر نه از لحاظ معرفت شناختی چگونه بفهمیم یک فرد خودش است یا بدلش؟ اگر هیچ راهی نیست باب شکاکیت باز نمی‌شود؟ با توجه به شبهه بدل حجیت تاریخ چگونه اثبات می‌شود؟ آیا بغیر از طرق طبیعی بدل داشتن (مثلا با جراحی پلاستیک) باب طرق غیر یا فوق طبیعی هم باز است. مثلا اجنه به شکل فردی درآیند یا ملائکه یا شبهی در خیال ما منعکس شود توسط ساحران یا حتی خود خدا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ما خود را بی‌دلیل مشغول این نوع توهّمات بکنیم؟ مگر دنیا صاحب ندارد که این امور را در جای خود رسوا کند؟ موفق باشید

29902
متن پرسش
با سلام: در نگاه عرفانی می‌توان به این نتیجه رسید که: رحمت بر دو نوع است: رحمت عام (رحمت امتنان) كه همه موجودات را از آن حيث كه وجود دارند فرا مي گيرند؛ چه خیر باشند چه شر و چه، طاعت باشند و چه، معصيت. رحمت خاص (رحمت وجوب) كه خداوند بر خود واجب نموده و بر كاينات بر طبق اعيان ثابته شان و بر انسان، علاوه بر آن بر طبق اعمالش عطا مي كند. قلب انسان كامل هر چند كه با رحمت ايجاد شده ولي چون همه اسما و صفات الهي را در خود متجلي مي سازد، فراگيرتر از رحمت است و رحمت بر غضب، پيشي دارد و نهايتا شامل اهل جهنم نيز خواهد شد، به اين دلايل؛ اولا: غضب، عارضي ارواح است نه ذاتي و عارضي از بين خواهد رفت و ثانيا: براي وفاي به وعيد، مرجحي جز معصيت نيست كه آن هم توسط خداوند، طبق آيات «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» «نتجاوز عن سيئاتهم» و «... ان الله يغفر الذنوب جميعا» بخشيده خواهد شد. پس باطن عذاب، رحمت است؛ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ» چنانچه عذاب قوم يونس، رحمت را بر آنان برگرداند.  
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی از آن طرف هم فکر کنید که هرکس را به خودش می‌دهند و می‌فرمایند: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» کتاب خود را که همان صحیفه‌ی جان تو می‌باشد، بخوان خودت برای ارزیابی خودت کافی هستی. حال اگر کسی در آن تنهاییِ قیامت، هیچ خدایی نداشت در حالی‌که فطرتش تنها با خدا آرام می‌گیرد، چه بر او می‌گذرد! عرایضی در رابطه با آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی جاثیه شده است. شاید در این رابطه کمک کند. موفق باشید

]وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ (34) [

و به آن‌ها گفته می‌شود در این زمان شما را تنها می‌گذاریم و فراموش می‌کنیم همان‌طور که شما ملاقات این روزِ خود را فراموش کردید و مأوای شما آتش است و برای شما هیچ یاوری نیست.

«وَقِيلَ الْيَوْمَ» و گفته می‌شود بفرمایید، ما امروز به شما بی‌محلی می‌کنیم. خدایی که عین رحمت است و فرمود «سَبَقَتْ رَحْمَتِي غَضَبِي»‏ رحمت من بر غضب من سبقت دارد. در این‌جا می‌فرماید این افراد نسبت به آن رحمت فراموش می‌شوند.

وقتی انسان خودش را در دنیا در آن حضورِ معنوی حاضر نکرد و از جهان کیفیِ وسیع عالم غیب و معنویت محروم شد، یک مرتبه با فراموشی از طرف خداوند روبه‌رو می‌شود و در تنهاییِ خاصی که هیچ امیدی به جایی ندارد، قرار می‌گیرد، چیزی که فکر نمی‌کنم احدی در این دنیا بتواند آن را تصور کند. در رابطه با علت این تنهایی و فراموشی، موضوع روشنی را مطرح می کند و می‌فرماید: «كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» این تنهایی چیزی نیست جز انعکاس فراموشی این روزتان که امروز در مقابل خود می‌یابید ولی اکنون دیگر نمی‌توانید این روز را که روز حضور در محضر خداوند است و با خداوند به‌سربردن، از آنِ خود کنید. شما می‌توانید در همین دنیا این روزِ خود را ملاقات کنید، زیرا این روز شما بود و می‌توانستید با این روزِ خود در دنیا، آماده‌ی حضور در روزی شوید که در قیامت با آن روبه‌رو خواهید شد.

به نظر بنده نکته‌ای دقیق و ظریف در این قسمت از آیه مطرح است که جای بحث بیشتر دارد. در ادامه فرمود: «وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» مگر این‌ها در دنیا به دنبال مأوا نبودند ولی دنیا را مأوای خود گرفتند؟ حال آتش مأوای آن‌ها شد که عین بی‌مأوایی می‌باشد. «وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» و برای شما هیچ یاوری که به نحوی به شما کمک کند تا از تنهاییِ شما بکاهد، نیست و این چیزی جز انعکاس همان زندگی دنیای خودتان نیست که جز خودتان هیچ چیز دیگری را نمی‌دیدید و به کثرات دنیای مشغول بودید و حالا خودتان هستید بدون آن مشغولیات. وقتی بدانیم انسان بدون کمک و رحمت الهی قدمی نمی‌تواند بردارد، و حتی اهل دنیا هم در دنیا به رحمت الهی امیدوارند. وقتی این امید به‌کلی قطع شود و هیچ چیزی که بتوان به آن مشغول شد و به آن امیدوار بود، نماند، چه می‌شود؟ «واللّه اعلم».

فرمود به آن‌ها گفته می‌شود: «الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» به نظر می‌آید باز نیاز است بر روی قسمت «كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» کمی بیشتر فکر شود. به منکران معاد می‌فرماید شما روزگارانی داشتید و می‌توانستید لقایی که امروز با آن روبه‌رو شده‌اید را از قبل تجربه کنید و در آن فضا زندگی کنید ولی با مشغولیات دنیایی و کبر و خود برتربینی‌ها از یادتان رفت که چنین حضوری در کنارتان بود. هرکاری که موجب شود تا ما این نوع حضور را فراموش کنیم، فردای قیامت موجب آن تنهایی خاص می‌شود. حال آن کار هرکاری می‌خواهد باشد. مگر آن‌که زندگی را با نظر به حضوری که در ابدیت داریم و می‌توان آن را احساس کرد، دنبال کنیم.

می‌فرماید: «لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» لقاء این روز که روز خود شما بود و لقائی که می‌توانستید با نظر به آن برای خود داشته باشید. این روزتان را می‌توانستید در افق حضور خدا احساس کنید و منوّر به چنین توحیدی می‌شدید که عالم برایتان محل ظهور انوار الهی می‌شد و امروز بحمداللّه این نحوه حضور خدا را در انقلاب اسلامی در مقابل استکبار، می‌توانید احساس کنید و همین امروز به آینده‌ی توحیدی خود نظر نمایید.

29524

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی. استاد سلام: اگر بناست نظام اسلامی در کشور پیاده شود آیا در دل همین چهارچوب فعلی باید پیش رفت که مجلس و دولت و غیره داریم یا نظامی بهتر از این قابل تصور است و در چه صورتی خدا در اجتماع حاضر می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. بالاخره بزرگان مؤسس قانون اساسی فکر کردند و به تصوری بهتر از آنچه پیش روست، نرسیدند وگرنه بر آن تکیه می‌کردند. ۲. اگر اجتماع مردم به قصد صلاح، گرد هم آیند حتماً حضرت ربّ العالمین کمک می‌کنند. موفق باشید

29462

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: شما دایما از جهان غرب انتقاد می‌کنید و می‌فرمایید از روح حاکم بر آن جهان انتقاد دارید. خب این که معلوم است که جهان غرب مشکلاتی دارد و خودشان هم به این مطلب اعتراف دارند لکن بحث بر این است که ما در این چهل سال با ایدولوژی شما پیش رفتیم و اکنون این است وضع طلاق ما، وضع سرطان ما، وضع آلودگی هوا و محیط زیست ما، وضع بانکداری ما، وضع اقتصاد و تورم ما، وضع دانشگاههای ما به لحاظ عمق و نه تعداد مقالات، وضع مهاجرت نخبگان ما، وضع سیاست های کنترل فرزند ما و...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما هنوز از نظر فکری و نظام اداری غرب‌زده هستیم. تنها از نظر سیاسی با انقلاب اسلامی از غرب، فاصله گرفته‌ایم. مسیر اصلی ما حضور در جهانی است میان دو جهان. موفق باشید

29134
متن پرسش

یا رب الحسین بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجه سلام علیکم و رحمه الله. طبق نکات معرفت نفس من انسان هرجا توجه کند همانجاست و خود را انجا می‌بیند و فراتر از زمان و مکان است. پس چرا هرچه بیشتر به طریق الحسین در ایام اربعین توجه می‌شود حس فراق و شوق زیارت و درنوردیدن زمان و مکان هم بیشتر می‌شود؟ و من انسان می سراید که: حجاب چهره جان می شود غبار تنم ، خوشا دمی که ازین چهره پرده در فکنم التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نفس ناطقه هرجا نظر کند خود را آن‌جا و در محدوده‌ی آن‌جا می‌یابد ولی بعضی از جای‌ها جایِ اصلی جان است و برای آن‌که انسان در جای اصلی خود حاضر شود باید از جاهای فرعی دل بِکَند. قصه‌ی حضور اربعینی قصه‌ی یک‌دله شدن است در آن حضور. مگر نفرمود: «در یمنی چو با منی پیش منی / پیش منی چو بی‌منی در یمنی».

فرمود:

حيلت رها کن عاشقا ديوانه شو ديوانه شو

و اندر دل آتش درآ پروانه شو پروانه شو

هم خويش را بيگانه کن هم خانه را ويرانه کن

وآنگه بيا با عاشقان هم خانه شو هم خانه شو

رو سينه را چون سينه ها هفت آب شو از کينه ها

وآنگه شراب عشق را پيمانه شو پيمانه شو

بايد که جمله جان شوي تا لايق جانان شوي

گر سوي مستان مي روي مستانه شو مستانه شو

آن گوشوار شاهدان هم صحبت عارض شده

آن گوش و عارض بايدت دردانه شو دردانه شو

چون جان تو شد در هوا ز افسانه شيرين ما

فاني شو و چون عاشقان افسانه شو افسانه شو

تو ليله القبري برو تا ليله القدري شوي

چون قدر مر ارواح را کاشانه شو کاشانه شو

انديشه ات جايي رود وآنگه تو را آن جا کشد

ز انديشه بگذر چون قضا پيشانه شو پيشانه شو

قفلي بود ميل و هوا بنهاده بر دل هاي ما

مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو

بنواخت نور مصطفي آن استن حنانه را

کمتر ز چوبي نيستي حنانه شو حنانه شو

گويد سليمان مر تو را بشنو لسان الطير را

دامي و مرغ از تو رمد رو لانه شو رو لانه شو

گر چهره بنمايد صنم پر شو از او چون آينه

ور زلف بگشايد صنم رو شانه شو رو شانه شو

تا کي دوشاخه چون رخي تا کي چو بيذق کم تکي

تا کي چو فرزين کژ روي فرزانه شو فرزانه شو

شکرانه دادي عشق را از تحفه ها و مال ها

هل مال را خود را بده شکرانه شو شکرانه شو

يک مدتي ارکان بدي يک مدتي حيوان بدي

يک مدتي چون جان شدي جانانه شو جانانه شو

اي ناطقه بر بام و در تا کي روي در خانه پر

نطق زبان را ترک کن بي چانه شو بي چانه شو

موفق باشید

28564

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: همانطور که به ما گوشزد کردید ساختن، نگه داشتن مجسمه در اسلام نهی شده است، می‌خواستم بدانم تفاوت یک مجسمه زیبا و یک نقاشی زیبا که هر دو از خیال یک انسان صادر شده و با اجسام مادی بظهور آمده است در چیست؟ مجسمه نهی شده ولی شما از نقاشی برای مثال بارها استفاده کردید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایت داریم که در قیامت به طرف می‌گویند به آن مجسمه‌ای که ساخته‌ای، روح بده و او نمی‌تواند و منجر به عذاب او می‌شود. ولی ظاهراً نقاشی و شعر وسیله‌ای می‌باشد تا زیبایی‌های عالَم را به ظهور آورد، برعکسِ مجسمه‌سازی که ظاهراً نحوه‌ای از قرارگرفتن در جایگاه خداوند است. موفق باشید

27341
متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم، اشاره داشتید به شکل گیری معرفت مدرن که بر پایه توهم است و بعلت خیالی و وهمی بودن جهانی شده است و سعی در انسان مدرنیته این است که او صورت ساخته خود بر اساس ارضای امیال و آرزوها را بر جهان و عالم طبیعت حاکم کند. آیا با وجود رویکرد عقل گرایان و واقع گرایان در شروع دنیای مدرن مثل کانت و مدتهای بعد از آن با ظهور روند پست مدرن، آن وهمی بودن و خیالی شدن (که عامل اصلی جهانی شدن مدرنیته است و برای سایر ملل هم چنین فضای وهمی و خیالی ساخته است) همچنان عامل اصلی معرفتی و بالتبع جهانی شدن این تمدن است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً چنین است که متوجه شده‌اید. در حدّی که آقای شپنهاور که ادامه‌دهنده‌ی اندیشه‌ی کانت است تحت تأثیر نظریه‌ی کانت، معتقد است جهان تنها مربوط به اراده‌ی ما است و ما کاری به نومن‌ها نداریم. موفق باشید

27158

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدا یار و نگهدار شما باشد. اخیرا کلیپی به دستم رسید که صحبتهای آقای علوی تهرانی بود و میگفتن شرف الشمس کار بهاییت است و شیعیان باید از آن احتراز کنند و هوشیار باشند. نظر حضرتعالی چیست؟ ممنونم و تمنای دعا دارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست اهل تحقیق، معتقدند چندان نباید قضیه‌ی «شرف الشّمس» را دنبال کرد. موفق باشید

27155
متن پرسش
سلام استاد عزیز: سال نو شما مبارک حدود ۲۰ ساله که از مطالب پر بار شما استفاده می کنم. همینطور از اساتید دیگه نیز توفیق بهره گیری داشتم اما فکر می کنم عبادات من در کنار این کسب معارف من رو به کمال سوق نداده چون مورد قبول واقع نشده برای این حرفم علت دارم استاد عزیز سه الی چهار روز است که افتادم در دام شهوت میدونم گناه هست اما توان مبارزه با خودم را ندارم. استاد عزیز کارهایی کردم که شرم می کنم اما چون من رو به این شکل نمی شناسید براتون تعریف می کنم. من که از فضای مجازی فقط بهره گیری معنوی داشتم. استاد عزیز اینها طی این سه الی چهار روز و کاملا اتفاقی و یهویی رخ داد. دیروز به خدا گفتم خدایا من از پس خودم بر نمیام میدونم اشتباه می کنم ولی استغفار کنم یعنی تو رو مسخره کردم چون هنوز قلبا پشیمون نیستم به خدا گفتم با همه این احوال بهت میگم ببخش هرچند قلبا پشیمون نیستم، اما کمکم کن من متاهلم اهل خیانت نیستم ولی بدجوری به این درد مبتلا شدم تمام مطالب شما و اساتید در خصوص شهوت و همه مسائل اخلاقی را خوندم مطالب میاد جلوی چشمم اما قدرت مبارزه ندارم و تنها حرفی که میتونم به خودم بزنم اینه که از دست بوس میل به پابوس کرده ای خاکت به سر ترقی معکوس کرده ای. حالا با این توجه که هنوز قلبا پشیمون نیستم اما نگران و مضطربم خواهشا به من بفرمایید چکار کنم تا بیشتر از این در این لجن مال دست و پا نزنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مرحله، از دام‌های شیطان است که شیطان در مسیر رجوع به حضرت حق پیش می‌آورد. ولی شیطان بیچاره نمی‌داند که کید او ضعیف است و شما به لطف الهی از این مرحله عبور می‌کنید و این را نیز متوجه می‌شوید که نباید مغرور شد و گمان کنیم بی‌عنایات الهی کسی به جایی می‌رسد. موفق باشید

27065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام خدمتتان استاد گرانقدر: جهت دلگرمیتان عرض کنم که این روسیاه بسیار از سوالات قبل که پرسیدم بهره ها بردم و متشکرم از شما. ۱. می خواهم خوب بدانم که فکر چیست که بالاتر از ذکر است و طبق فرمایش پیامبر به امیرالمومنین، سالکان فکری از سالکان ذکری بالاتر هستند؟ ۲. شرح حالات اولیا و دستوراتشان را زیاد خوانده ام. بسیار معدود دیده ام که استاد به شاگرد خود نوع فکر و طریق فکر را بیاموزد. البته می دانم که هست ولی ندیده ام و مانند همان خود فکر باطن است. راستش کمی گله دارم که چرا طریق تفکر را به اندازه ی طریق تذکر نیاموخته ام. ۳. ملتمسانه می خواهم بدانم که به چه اعمال یا دعایی متوسل شوم تا خدا استاد عنایت کند؟ فقط چونکه پیشرفت داشته ام می گویم که حالت مراقبه ام بد نیست؛ لطفا نگویید آب کم جو تشنگی آور بدست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تفکری که بالاتر از ذکر است، تفکر توحیدی است و در همین رابطه از حضرت صادق «علیه‌السلام» داریم: «افضل العبادة، إدمان التّفکر فی اللّه و فی قدرته» که حضرت امام در حدیث ۱۲ در کتاب «چهل حدیث» نکات ظریفی در شرح آن فرموده‌اند. ۲. تفکر، طریقه‌ای نیست که بتوان به کسی آموزش داد. خودِ انسان باید با نظر به موضوعاتی که قابل تفکر است مثل سرنوشت ظالمین، به تفکر فرو رفت. ۳. سری به جزوه‌ی «روش سلوکی آیت اللّه بهجت» که بر روی سایت است بزنید خوب است. موفق باشید

26996

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی و تبریک سال و آرزوی بهترین ها برای شما. استاد من خیلی علاقه برای تحصیل در حوزه علمیه دارم و الان هم که در دبیرستان درس میخونم سیر مطالعاتی خودم رو دارم و تا حدودی دروس حوزه سنتی حوزه رو پیش می برم اما خانواده من اصلا راضی که من حوزه برم یا این دروس رو بخونم می‌خواستم که اولا نظر شما رو بدونم؟ و ثانیا که یک راه حلی پیش روی ما بزارید؟ و ثالثا اینکه آیا با این شرایط خوب هست که حوزه برم؟ خیلی ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر خداوند میل به حوزه رفتن را در شما ایجاد کرده و استعدادتان هم بالاتر از متوسط است، خوب است که حوزه را ترک نکنید. عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی  ۲۶۸۸۹ در این رابطه شده است خوب است به آن‌جا رجوع فرمایید. موفق باشید

26707

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: در شرح حدیث جنود عقل و جهل عنوان شد اولین مخلوق عقل است آیا بعد از عقل، قلب خلق شد؟ یا نه عقل جزیی در خودش مقام قلب و نیز خیال را نیز داشت و عقل باید آنها را رشد و کنترل کند تا در نهایت بشود قلب؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً منظور از عقل، در آن روایت، کامل‌ترین مخلوق است که وقتی بر جان انسان تجلی کند شامل همه‌ی ابعاد اصیل انسان می‌شود. موفق باشید

26328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: آیا می شود از بدنی که در عالم خواب هست در این دنیا نیز استفاده کرد؟ به عنوان مثال اگر دست بنده در این دنیا قطع شود، از دست عالم معنا استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امور عالم معنا، آری! ولی در این دنیا، ابزارِ این دنیا را باید داشت مگر با اراده، که آن بحث دیگری است همان‌طور که جناب آصف‌ بن‌ برخیا با اراده‌ی توحیدی‌شان تخت جناب بلقیس را از یمن به اورشلیم آوردند. موفق باشید

26221
متن پرسش
سلام علیکم: چرا خداوند متعال برای تزکیه و تطهیر انسان مومن گناهکار مساله عذاب را تنها راه حل می داند آیا از طریق دیگری نمی شود انسان تزکیه شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عذاب چیزی نیست جز حاصلِ عملِ هرکس. به همین جهت قرآن می‌فرماید: «فَلْيَضْحَكُوا قَلِيلًا وَلْيَبْكُوا كَثِيرًا جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ» پس به کیفر گناهانی که همواره مرتکب می شدند باید کمتر بخندند و بسیار بگریند. موفق باشید

25693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ۱. اگر بدن برزخی از شوون نفس است پس چگونه است که مرگ برزخی اتفاق می افتد؟ ۲. آیا بدن اخروی همانند بدن برزخی دارای ابعاد تمثل و شکل هست یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظورتان از مرگ برزخی را نمی‌دانم! ۲. همین‌طور است که می‌فرمایید. در این مورد خوب است که به جزوه‌ی «نحوه‌ی بدن اُخروی» رجوع فرمایید. موفق باشید

25505

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چندی پیش فتوایی منتسب به رهبر انقلاب درباره استحباب تعدد زوجات در شرایط فعلی جامعه در فضای مجازی منتشر شده بود. اخیرا جمعی که به دیدار معظم‌له رفته بودند از ایشان در این باره سوال کردند که آیت‌الله خامنه‌ای با شنیدن آن برافروخته شده‌ و متعجب گفتند: اصلا بنده همچین فتوایی ندارم و اصلا همچین چیزی را قبول ندارم؛ چه کسی این را گفته؟ آقایان حتی به شوخی هم نباید درباره تعدد زوجات حرف بزنند، که باعث دلسردی خانم‌ها می‌شود. جالب آن‌که رهبری در محل‌ کارشان هم هشدار داده‌اند که افراد شاغل در بیت اگر همسر دوم اختیار کنند، اخراج می‌شوند. ‌آیا این متن می تواند صحیح باشد در حالی که فقهای متقدم و متأخر قائل به این مسئله بوده و هستند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اظهار نظر در این موارد در صورتی باید انجام بگیرد که سند سخنان را بتوان در سایت مقام معظم رهبری پیدا کرد. موفق باشید

25275

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: در پاسخ به پرسش ۲۵۲۲۱ فرمودید که منحوس و شوم بودن ماه صفر را مطلقا رد کردید. در حالی که در مفاتیح الجنان شیخ عباس قومی، برای دفع نحوست ماه صفر اعمال و دعاهایی ذکر شده. در ضمن در کتاب میرزا جواد ملکى تبریزى، به نام مراقبات (اعمال السنه)، از قول پیامبر اکرم (ص) اومده که: هر کس مرا به خروج ماه صفر مژده دهد، او را مژده بهشت می دهم و از این جهت عقول مردم حکم به نحس بودن آن ماه نموده است. با همه این اوصاف، بالاخره صفر نحس است یا نه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  به هر حال ذات آن ماه، نمی‌تواند نحس باشد. خداوند چیزِ نحس نمی‌افریند. می‌ماند منظور، مظروف‌ها و حادثه‌هایی است که در آن ماه پیش آمده و یادآورِ ظلم‌هایی است که به اولیاء الهی شده است. موفق باشید

24998
متن پرسش
با سلام: نفس یا من به صورت بدیهی درک می کند و می فهمد که این تن یا بدن غیر از اشیا و جدا از اشیا اطراف است و اشیا خارجیت دارند نسبت به تن و بدن، حال سوال این است که نفس چگونه درک می کند و می فهمد که غیر از بدن و این تن است؟ و تن خارجیت دارد از من؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر در مباحث «معرفت نفس» ملاحظه  نفرمودید که نفس به اعتبارِ ذات مجرد خود، به خود و به غیر خود می‌تواند علم داشته باشد؟ پس ده نکته در معرفت نفس، برای چه کسی تنظیم و شرح شد؟! موفق باشید

24950
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: منابع و کتبی که در زمینه تحقیق معاویه و معاویه شناسی می باشند را بی زحمت معرفی بفرمایید. (طبق فرمایشتان در کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها، ص۲۶: باید معاویه شناسی کرد تا بیشتر به عمق نهضت حضرت سید الشهدا علیه السلام در کربلا پی برد) خداوند با اولیایش محشورتان کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «الغدیر» به خصوص در این مورد بسیار موثر است. کتاب «حزب اموی» اثر دکتر محسن حیدری نیز نکات خوبی را با ما در میان می‌گذارد. موفق باشید

24100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار جواب این سوال ها رو نداید:۲۴۰۷۹/۲۴۰۸۰/۲۴۰۸۱/۲۴۰۸۲/۲۴۰۸۳/۲۴۰۸۴/۲۴۰۸۵/۲۴۰۸۶/۲۴۰۸۸/۲۴۰۸۹/۲۴۰۹۰/۲۴۰۹۱// را ندادید. لطفا بدید. خیلی لازمه. ممنون. اجرک الله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون شخصی بود به ایمیل‌تان ارسال شد. موفق باشید

32391
متن پرسش

باسمه تعالی. سلام علیکم خدمت استاد عزیز: دو سوال خدمتتان داشتم : ۱. راز عبور جامعه اسلامی از فرهنگ شهرت طلبی و شهوت دیده شدن و سلبریتی زدگی چیست؟ ۲. در بحث جهان گمشده در عالم خیال، و بحث ادب عقل و قلب و خیال، مباحثی در مورد جایگاه خیال مقدس بحث شد، من به تازگی این مباحث را خواندم، البته در مسیر مطالعاتی که داشتم از فلسفه و عرفان اسلامی و فلسفه غرب، به ویژه منشا اثر هنری هایدگر و مباحث هانری کربن که به عنوان شاگرد هایدگر و یک فیلسوف تطبیقی، متوجه شد که آنچه غرب امروز را به این حد دچار تفکر مکانیکی و مفهوم زدگی و سوبژکتیویسم و سکولاریسم رسانده، در غفلت عالم خیال و مثال است، من هم دیدم واقعا عالم خیال، از آن معارفی است که می تواند هزاران باب معرفتی و افق ها را به روی انسان باز کند، من در یک خلاصه نویسی و یادداشت برداری، حدود ۵۰۰ صفحه مطالب گوناگون از ارتباط عالم خیال با دین، عرفان، حکمت، هنر، معماری، ادبیات، سیاست، مدیریت، فیزیک، روان شناسی، فرهنگ و جامعه شناسی، اخلاق و تربیت، تاریخ و فراتاریخ، فضای مجازی، سینما، علم هیات و افلاک، فلسفه ذهن، تمدن و مهدویت و... جمع آوری کردم و صدها کتاب مرتبط را شناسایی کردم. به نظرم راه به فعلیت رسیدن باور های دینی، از راه عالم خیال و مثال می گذرد و خیلی از مشکلات پیچیده معرفتی را حل می کند. این مرا خیلی شگفت زده کرد و خدا را شاکرم که این معرفت را به من هدیه داد، انگار تازه زنده شده ام. عالم خیال و مثال اندیشی، می تواند ما را به سمت عالم غیب و ملکوتی شدن، هدایت کند، گرچه این به معنای آن نیست که ما در این مرحله متوقف شویم، اما راه و آستانه غیب، از این جاست به ویژه در زمانه ما که به شدت تفکر مفهومی و مادی سیطره یافته، عالم خیال که نزدیک به عالم ماده است، می تواند بشر امروز را کمی از عالم ماده جدا کند و راه را برای معارف بالاتر آماده کند و از طرفی خیال مقدس، هم حس را متحول می کند و هم عقل را نورانی می کند، به نظرم بدون خیال، این طور نیست که ما حداقل حس و عقل داشته باشیم، بلکه هم حس و هم عقل ما از آن حقیقت خود خارج می شوند، حس به شدت مادی می شود و دید آیه بین را از دست می دهد و عقل هم به شدت مفهومی می شود و نورانیت خود را از دست می دهد و در واقع عقل هم مادی می شود نه شهودی. راه رسیدن به علم حضوری و عبور از تفکر مفهومی، ارتباط با عالم خیال است. درخواستی که دارم از محضر شما، این است که آیا بهتر نیست بیش تر در این مورد بحث شود؟ گرچه مباحثی داشته اید ولی به نظرم شاید باید بیش تر پرداخته شود. عذر خواهم طول کشید ان شاء الله سلامت باشید التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته بسیار مهمی را مطرح می‌فرمایید. آری! «آدمی را فربهی هست از خیال» و اساساً اشارات که یکی از ابعاد قرآن است، نظر به عالم خیال دارد. در این مورد خوب است سری به کانال «اشارات» بزنیدhttps://eitaa.com/tashakole_esharat . موفق باشید   

31602

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقتتون بخیر: می‌خواستم بپرسم اینکه می‌فرمایید در حضور تاریخی باید با دعا منتظر تجلیات و الهامات الهی بود، چه جوری بین الهامات و اوهام فرق قایل بشیم؟ اگر بفرمایید با عقل، عقل که از جنس استدلاله آدم اگه بخواد تو حیطه عقل باشه تو حیطه الهام نیست اگر هم در حیطه الهام باشه در حیطه عقل و استدلال نیست، چه جوری بین اوهام و الهام تفاوت قایل بشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بستر سنت و سیره اولیای الهی و شریعت حقّه آن تجلیّات به ظهور می‌آیند و ما نیز با توجه به آموزه‌های دینی جایگاه آن ها را درک می‌کنیم و از آن‌ها بهره‌مندمی‌شویم. موفق باشید.

31599

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: من به دنبال پاسخ به سوال 31582 کتاب تجرد روح را مطالع کردم با اشتیاق. آنچه دستگیرم شد این است که هر انسانی برای سیر و سلوک باید استادی مهذب داشته باشد که بتواند هفتگی با وی معاشرت و مجالست داشته باشد. حال این استاد را چگونه باید پیدا کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این رابطه خوب است به جزوه «شرح مختصر دستورالعمل آیت الله بهجت «رحمت‌الله‌علیه»http://lobolmizan.ir/leaflet/1361/ مراجعه فرمایید. از آن جهت که در این تاریخ، علم ما و معارفی که داریم خود به خود در حکم استاد ما می‌باشد. موفق باشید

نمایش چاپی