بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29816

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: ۱. شما را آزاد اندیش و روشنفکر دینی می دانم. ۲. احساسم این است که پامنبری ها و اطرافیان و هم مباحثه های ضعیف انسان را راکد می کنند. ۳. فکر می کنم خیلی سخت مطالب را ارایه می دهید و نمی خواهید مخاطبین اهل سوق و سازمان و درگیر موضوعات اجتماعی را درک می کنید. ۴. اصرار دارید لذت های خود را به دیگران بچشانید. اصلا درک درستی از روابط اجتماعی ندارید که اینگونه آسمانی حرف می زنید. ۵. اصلا می فهمید مخاطبین شما گرفتاری هایی دارند که با طرز فکر شما از درد خود دور می شوند و مخدر می گیرند. چرا آخوندی حرف می زنید. این چه غرور و جدایی است که ثمره قرآن و اهل بیت است. ۶. چرا فکر می کنید بقیه باید تلاش کنند تا حرف شما را بفهمند. از شما که سابقه اجرایی داشته اید خیلی انتظار می رفت تا تصویر درستی از مخلوقات غرب بدهید و تصویر درستی از کار درست در فضاهای سازمانی با این همه ظلم های سیستمی ارایه دهید. ۷. طرز تفکر شما در رابطه با رزق و علم و نورانیت و هدایت... حاکی از نوعی انجماد فکری شماست. ۸. بدتر از همه اینکه شما به جای اینکه سردار سلیمانی را درک کنید و رازش را بفهمید او را در قالبهای فکری و گفته های خود تفسیر می کنید. ۹. روزی خواهد آمد که مردانی در این سرزمین روشنگری خواهند کرد و مردم را نورانی و قدسی می کنند و گفته های شما را عملی می کنند. تعارفات را کنار گذاشته و مانند امام خمینی آزاد اند و خود را با رهبری تنها و محصور بین آخوندها و سردارها و انقلابیون ظاهری و دنیا دوست مقایسه نمی کنند. امیدم این است اگر اشتباهی و خطایی در گفتار داشتم خیلی روشن من را هدایت کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده چاره‌ی مشکلات را در فهم درست حضور تاریخی‌مان که با انقلاب اسلامی پیش آمده، می‌دانم و در این راستا وظیفه‌ی خود را تشخیص داده‌ام تا در مسیرهایی که امثال آقای امجد گرفتار شدند، گرفتار نشویم. موفق باشید

29760

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و درود خدمت استاد محترم: ضمن تشکر فراون بخاطر پاسخ قبلی تون عرض می کنم که در شرح قصه غربت غربیه فرمودید که وهم حقیقت نازله عقل فعال و تجلّی عقل هست۔ اما جای دیگر خوانده بودم که قوه خیال کارش صورت گری و قوه وهم بهش معانی دادن هست۔ پس خط میانی قوه خیال و وهم کجاست؟ آیا هر دو در جای خویش صورت گری می کنند؟ اگر برای فهم بیشتر مسئله به افاضات گرانقدر دیگر جناب عالی ارجاع داده شوم ممنون می شوم۔
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد که خیال به عنوان یکی از مراتب نفس ناطقه، به حقایق نظر دارد که آن‌ها را به صورت آورده. ولی وَهم به چیزی خارج از خودش نظر ندارد. موفق باشید

29461

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: پیرو سوال ۲۹۴۴۶ که ازتون داشتم. می‌خواستم بدونم کلا برای جلسه هفتگی زنانه مون اولویت با کدوم هست؟ دعا، زیارت، حدیث کسا؟ خودتون می‌خواستید جلسه بگیرین چی میخوندین؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نامه‌ی ۳۱ امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» که در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» بهتر می‌تواند کمک کند به این شکل که از قبل قسمتی از آن تعیین شود و اعضای جلسه بخوانند و در جلسه ارائه دهند. بقیه هم که آمادگی خواندن ندارند، با گوش‌سپردن، از مطالب استفاده خواهند کرد. موفق باشید

29360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به اینکه انسان ولو در سوء اختیار هایش هم مصالحی هرچند در واقع به ضررش باشد در نظر می‌گیرد. مثلا فردی را برای رسیدن به ثروتی به قتل می‌رساند ولی بالاخره آن ثروت نفعی به همراه دارد و چنین است که می‌بینیم بسیار کمند افرادی که بدون دلیل مثلا خود را کور کنند یا هرچه ثروت دارد به آتش کشد و... و در خودکشی نیز می‌بینیم که فرد آن را پلی برای عبور از وضع نامطلوب به مطلوب می‌داند پس اشکال در صغراست نه کبری. حال سخن از عین ثابت و سوء اختیارش که می‌شود چه دلیلی دارد که فرد انتخاب کند عقب مانده ذهنی باشد نه تیزهوش و سایر مشکلاتی که واقعا از خود آن افراد هم بپرسیم مطلوبشان نیست از طرفی اگر پای انتخاب در میان بیاید اینکه نیمی زن بودن را انتخاب کنند و نیمی مرد جای تردیدست و نیز در منحنی هوش می‌بینیم که درصد پایینی عقب مانده اند به همان نسبت تیزهوش و اکثریت متوسطند و این مسئله و مسئله جنسیت و بسیاری از مسائل دیگر مبتنی بر قانون احتمالات است و جایی برای انتخاب دیده نمی‌شود و مسئله دیگر در مورد انتخاب والدین اینست که این انتخاب ازلا صورت گرفت یا بتدریج صورت می‌گیرد اگر ازلیست مکانیسم این انتخابها را تشریح فرمایید چگونه در یک انتخاب ازلی چنان انتخابهای دقیقی صورت پذیرفت که در عالم خارج امکان تحقق آن بدون آنکه قانون احتمالات خدشه ای ببیند باشد و اگر تدریجی است مثلا در عصر آدم که یک پدر و مادر بودند حق آن دو را عرضه کرد به تمام عین های ثابته از بین آنها مثلا ۱۰ نفر قبول کردند به همین ترتیب در هر عصری مدام والدین را به عین های ثابته باقی مانده عرضه می‌کند و تعدادی آن‌هم دقیق بر پایه احتمالات می‌پذیرند. باز سوال است که اگر هزار عین ثابت به پدر مادری ابراز تمایل کردند اینجا حق به چه نحوی انتخابها را سامان می‌دهد آیا دراین مورد انتخاب با اوست آیا بهتر نیست بگوییم کلا انتخاب با اوست و بحث اختیار داشتن عین ثابت صحیح نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انتخاب اولیه را نفی کنیم، بحث حجتِ بندگان در مقابل خداوند پیش می‌اید که با مبنایی‌ترین مبانی که توحید است، نمی‌خواند و ابن عربی در این‌جاست که بحث «اعیان ثابته» را به میان می‌آورد. از طرفی مگر مردم در همین دنیا به هر دلیلی در شعف انتخابی قرار نمی‌گیرند که در نسبت با شرایطی که با آن روبه‌رو می‌شوند؛ مطلوب نیست ولی برای خودشان مطلوب است؟ موفق باشید

29359

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در تورات سفر خروج آمده است که اگر بنی اسراییل از نام خدا بپرسند حضرت حق به حضرت موسی می‌گویند بگوید هستم آنکه هستم. اما در قرآن چنین تعبیر بلندی نیست و اگر به سوره طه مراجعه شود ابدا جوابی که به «فمن ربکما یا موسی» داده می‌شود به عظمت تعبیر تورات نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مهم جایگاه سخن است و مخاطبی که با او باید سخن گفت. آری! در مقابل فرعون باید آن را گفت که: «رَبُّنَا الَّذي أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى»‏ (طه/۵۰) پروردگار ما ابتدا خلقت هر موجودی را به او می‌دهد و سپس، آن موجود را به سوی آنچه باید بشود، هدایت می‌کند. زیرا بحث در تبیین جایگاه نبوت است، ولی آن‌جایی که بناست نظر به حضرت حق به نور احدیت شود، بحث «قل هو الله احد» پیش می‌آید که از یک طرف متذکر حضور بیکرانه‌ی اوست، و از طرف دیگر با «الله الصمد» نظر به افقی است که باید او را مدّ نظر قرار داد و این از عجایب تفکر است که چگونه اگر در همه‌جا حاضر است، باید در نسبت خود با او به سوی او را تجربه کنیم تا تشریع ما در مقام تکوین قرار گیرد که بحث آن مفصل است. موفق باشید

28526

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز دو نفر دختر و پسر ولائی در جریان خواستگاری به مشکلی برخوردند چون دختر دانشجوی پرستاری هست و رفتن سرکار از شرایطش هست و پسر هم با توجه به تجربیاتی که از محیط بیمارستان و پرستاری داره مخالفت میکنه و لذا با اینکه همه ملاکهای ازدواج با هم را دارند از ادامه منصرف شدند، آیا کار درستیه و باید به صرف این یک اختلاف از همهٔ محسنات و توافق‌های حاصل شده چشم پوشید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید سخت گرفت. مگر نمی‌شود به عنوان رسالت، پرستاری را ادامه داد. موفق باشید

28498

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید: خواهشمندم اصلِ چرایی و دلیل حجیّت [عکس نقیض] را بیان نموده و نحوه استفاده آن در ماهیت و محدودیت نداشتن حق تبارک و تعالی را بطور واضح شرح فرمایید. این همان برهانی است که مرحوم علامه طباطبایی در نهایه الحکمه برای ماهیت نداشتن حق تبارک وتعالی اقامه فرموده اند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد و موضوعات در یک سؤال و جواب نمی‌گنجد، درس و بحث می‌خواهد و مباحثه با استاد منطق‌تان. موفق باشید

27680
متن پرسش
سلام علیکم: می‌توان گفت ولی فقیه بوسیله تسلط بر اسلام و فقه و اینکه شرایط رهبری جامعه ایمانی را در عصر غیبت دارد و اساسا دین یعنی نجات انسان از هر رنگ و تعلقی و ورود او به حریت حقیقی که عبودیت رب العالمین باشد، سعی دارد به جامعه آزادی معنوی و آزادی اجتماعی بدهد و تلاشش برای ایجاد حریت و رهایی جان انسانهای جامعه مومنین از اسارتهای روحی است تا بدین وسیله عزت یابند و هم هویت خود را در عبودیت حضرت حق ببیند و هم اینکه جز در برابر حق سجده نکنند و خود را ذیل ولایت غیر الهی و ایجاد زمینه برای استعمار دشمنان نبرد؟ یعنی این مطلب که عرض کردم در سیره امام و حضرت آقا مشهود هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً این‌طور است و بحمداللّه با برگرداندنِ روح آزادگی به ملت، انسان‌هایی متولد می‌شوند که شأن خود را بالاتر از آن نوع زندگیِ رفاه‌زده و سرگرم‌کننده‌ای می‌دانند که فرهنگ غربی برای انسان‌ها طراحی کرده است. موفق باشید

27674

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با احترام عرض ادب جناب استاد عزیز. کتاب تاریخ می‌خواهم بخوانم. چه کتابهایی را بخوانم برایم مفید و خوب است؟ ممنون. التماس دعا هم داریم از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهت تاریخ اسلام، کتاب «فروغ ابدیت» و در مورد تاریخ معاصر، جزوه‌ی «ریشه‌های انقلاب» که بر روی سایت هست. موفق باشید

27450
متن پرسش
با سلام: استاد شما در کتاب امام خمینی و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه - حضرت امام (‌قدس) را عامل دریافت الهامات ربوبی معرفی فرموده اید. از طرفی در یکی از سخنرانی های رهبر عزیزمان آمده است که از وظایف مراجع تولید فکر و استخراج احکام مناسب زمانه از اقیانوس معارف اسلامی هست و در مقام بعدی می فرمایند پرورش انسان - سوال اینجاست اگر یکی از مراجع و یا حضرت آقا موضوعی را در زمان اکنون بیان فرمودند که با گفته ی قبلی امام خمینی (‌قدس) اختلاف داشت. تکلیف چیست؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت کشف امامان معصوم با کشف عرفا آن است که عرفا کشف خود را با انطباق با کشف اولیای معصوم منطبق می‌کنند تا قابل اعتمادشان شود. سخنان حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» اگر در راستای سخنان اولیای الهی بود، قابل اعتماد است. عرایضی در نسبت حضرت امام و اراده‌ی الهی در بستر اسلام و تشیع، در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی» شده است. موفق باشید

27400

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد رابطه ی فیلم، موسیقی و بازی های رایانه ای و علم حضوری چه رابطه ای است و این ها چقدر در روح، روان، عقل، قلب، اعتقادات و رفتار نقش دارد؟ چه نقش مثبت و چه نقش منفی؟ و کارگردانی بخواهد یک فیلم بسازد منابعی الان وجود دارد تا بر اساس آن فیلم اسلامی بسازد؟ منظور فیلم اسلامی ساخته شود که تمام اثرات وارده اش بر قلب و عقل و روان و رفتار به صورتی باشد که به سمت خدا سوق دهد و ضرر نداشته باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شهید آوینی در مقاله‌ی «چگونه هنرها را در خدمت اسلام درآوریم» نکاتی در این رابطه دارد، خوب است به آن مقاله که در اینترنت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید 

27250

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد: قصد داشتم رذایل اخلاقی خود را مانند ترس، خجالت، عدم اعتماد بنفس و غیره را در خود از بین ببرم که با مباحث شما آشنا شدم و حالا حدود دو سال و نیم است مباحث شما را دنبال می‌کنم و کتابهای ادب خیال عقل و قلب، جوان و انتخاب بزرگ، آشتی با خدا، ده نکته از معرفت نفس، خویشتن پنهان، برهان صدیقین و حالا هم کتاب معاد بازگشت به جدیترین زندگی را مطالعه می کنم. در حین مطالعات و روشن شدن بعضی مسائل خواستم به دانسته‌هایم عمل کنم و به اندازه ای به خدا نزدیک شوم و رذايل اخلاقیم را بر طرف کنم ولی هر بار یک شبهه و مسئله پیش می آید و انگیزه و اراده ام برای کار از بین می‌رود. بعد کلی وقت می گذارم شبهه و مسئله حل می شود دوباره یک شبهه و مسئله دیگر، و در دل آن شبهه یک شبهه و مسئله دیگر پیدا می شود و حالتی پیدا کرده‌ام که برای یک موضوع اینقدر شبهه و مسئله ایجاد می‌شود یا ایجاد می کنم که خود را به زمین می زنم و انگیزه و اراده ام برای کار از بین می‌رود. و کارهای عبادی که قبلاً انجام می دادم دیگر انگیزه‌ام برای آنها کم می‌شود و همچنین اعتقاداتم به قرآن و پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه علیه‌السلام و تقریباً تا از نظر عقلی قانع نشوم شور و انگیزه‌ای ندارم. اين حالت قرار است تا کی ادامه پیدا کند؟ اصلاً بعضی وقتها می گویم چه می شد مثل بعضی ها بودم که خیلی مسلط به مسائل از نظر عقلی نیستند ولی از نظر اعتقادی و اخلاقی خیلی عالی هستند. باید از کجا شروع کنم آیا کتاب محضرات آیت الله سبحانی خوب است؟ مشکل از کجا است؟ لطفاً راهنمایی کنید. خیلی شرمنده که طولانی شد. با تشکر. لطفاً در سایت یا به ایمیلم جواب بدهید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: این حالت بد نیست بگذارید در عبور از چنین شبهات، فربه و فربه‌تر شوید. ثانیاً: کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» را که بر روی سایت هست اگر دنبال کنید، دمِ دست‌تر به جواب‌هایتان إن‌شاءاللّه می‌رسید. ثالثاً: به متن جلسه‌ی ۶ از «مناجات التائبین» تحت عنوان «با دعا در آغوش خدا» که در کانال «مطالب ویژه» به آدرسhttps://eitaa.com/hasannazari110 هست رجوع فرمایید. موفق باشید

27139

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استتد عزیز: ۱. در مورد سوال ۲۷۱۱۷ باید بگویم که بنده کتاب مقالات جلد یک را با شرح صوتی شما کار می کنم و این سوال در حین شرح برای بنده پیش آمده اگر ممکن است برای هر کدام از کشف های حدسی و قدسی مثال بزنید. ۲. در ادامه بحث الهامی در مورد مقام ولایت مطقه من متوجه نشدم بالاخره قبلا رسیدیم ذات ما همان روح است. و بعد هم که روح، مقام ولایت است ولی در کتاب می گوید افاضات از مقام ولایت به ذات انسان می رسد. بالاخره فرق این دو چیست؟ اصلا من فکر می کردم ذات ما همان ولایت و همان روح است ولی این جمله کتاب را نتوانستم بفهمم که چطور ذات ما یک چیز شد و ولایت هم یک چیز بالاتر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به همین جهت کتاب مذکور پیشنهاد شد که آیت اللّه شجاعی نمونه‌های خوبی برای انواع کشف‌ها مطرح می‌کنند. ۲. ذات هرکس، بهره‌ای از روح دارد. لذا در قرآن فرمود: «نفخت فیه من روحی» که در نکات ۹ و ۱۰ «معرفت نفس» بحث آن به میان آمد و خوب است که حتی قبل از مطالعه‌ی «مقالات»، مباحثی مثل «ده نکته» و «برهان صدیقین» دنبال شده باشد. موفق باشید 

26754
متن پرسش
با عرض سلام: در کتاب حکومت و ولایت که از مجموعه بیانات رهبر معظم انقلاب نوشته شده است، جمله ای از ایشان هست که: «پیغمبر (ص) ترجیح می‌دهد که ده سال، بیست سال، دیرتر موفق بشود؛ اما آنچه می‌سازد، یک انسان و دو انسان و بیست ‌تا انسان نباشد؛ کارخانه انسان‌سازی درست کند که به طورِ خودکار، انسانِ کاملِ پیغمبر پسند تحویل بدهد. پس پیغمبر (ص)برای ساختن انسان‌ها و به قِوام آوردن مایه انسان، از کارخانه انسان‌سازی استفاده می‌کند. کارخانه انسان‌سازی چیست؟ کارخانه انسان‌سازی، نظام سازی است.» منظور رهبر انقلاب از این نظام سازی چیست؟ یعنی قواعد شریعت و عالَم انسان دینی را تبیین می کند یا منظور تشکیل حکومت و جامعه ای مبتنی بر نظام اسلامی است؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به نظامی فکر کرد که تمام ابعاد انسانی و وجوه اجتماعی، اقتصادی او مبتنی بر روح قدسی‌اش باشد و بحمداللّه نظام اسلامی با حوصله و سعه‌ای که دارد، در حال جلورفتن است. رهبر معظم انقلاب «حفظه‌اللّه» در راستای تحقق آرمان‌های فکری فرهنگی می‌فرمایند:

«دچار شتاب‌زدگی و بهانه‌گیری هم نباید بشویم. یکی از چیزهایی که واقعاً ماها همه‌ باید به آن توجّه بدهیم، این است که یکی از عیوب کار، این بی‌صبری و شتاب‌زدگی است؛ مرتّب آدم پا به زمین بزند که «آقا چرا نشد؟ چرا نشد؟» خب هر چیزی قدری دارد، هر چیزی اَجَل و اَمَدی دارد، همه چیز باسرعت انجام نمی‌گیرد.» (۱۳۹۷/۱۲/۲۳)

موفق باشید

26240
متن پرسش
سلام علیکم: اگر عذاب چیزی نیست جز حاصلِ عملِ هرکس پس داستان پاک شدن برخی مومنین گناهکار در عوالم دیگر چیست؟ علی القاعده باید این اثر گناه همیشه با شخص باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه‌ای که گناه، عمقِ وجودها را گرفته باشد انسان‌ها در عذابند. و وقتی بنیاد انسان‌ها با گناه، آلوده نشده باشد با مقداری عذاب، پاک می‌شوند. موفق باشید

25653

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و وقت بخیر: برای فهم بهتر برهان صدیقین چه کنیم؟ با توجه به اینکه هم متن را خوانده ام هم صوت را گوش داده ام. موضوع برایم نامفهوم است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودش به مرور روشن می‌شود. موفق باشید

24838

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
چه کنیم که سهل انگار نباشیم و نماز را اول وقت بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گناه نکنید، پر حرف نباشید، آرزوهای دنیایی را کم کنید، بی‌خود در جانِ خود، کینه از افراد را جای ندهید. موفق باشید

24222

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در مسیر سلوک بعضی از حجابها با جهاد علمی کنار می رود؟ مثلا همین مباحث معرفت نفس، با یادگیری و تفکر و تدبر بر روی این مباحث می شود حجاب هایی را کنار زد و پیش افتاد در سلوک الی الله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه؟ موفق باشید

24132

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز شما در جواب سوال ۲۴۱۲۸ فرمودید که (صورت خارجی «مُعِد» خواهد بود تا نفس ناطقه، صورتی مطابق آن در ذهن ابداع کند و بدین لحاظ می‌توان به نحوی به آن‌چه از خارج در ذهن داریم، اعتماد کرد و این غیر از بدیهی‌یافتنِ ادراک خارجی است) ۱. منظور جنابعالی از بدیهی یافتن ادراک خارجی همان حضوری یافتن آن است٬ یعنی جنابعالی بدیهی بودن را در این موضوع به علم حضوری داشتن نسبت به ادراک خارجی می دانید؟ مثل ادراک حضوری مجردات در عالم غیب و شهود؟ ۲. اما در جواب سوال ۲۴۱۲۱ فرمودید: (آری! انسان به صورت بدیهی متوجه می‌شود که نفس ناطقه‌ی او به همان چیزی علم دارد که در خارج هست) این بدیهی بودن انطباق صورت ذهنی با صورت شیئ خارجی نزد نفس چه نوع بدیهی هست؟ ممنون از پاسخ ها
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم علم به آن‌چه در خارج یافته‌ایم به حکمِ آن قاعده که «هر علم حصولی، مسبوق به علم حضوری است» علمِ ما به خارج برای نفس، حضوری است هرچند که در نسبت به خارج حصولی باشد. ولی بحث بدیهی‌بودنِ اعتماد به علم‌مان به خارج، برمی‌گردد به این‌که نفس ناطقه در پیش خود و بدون هرگونه مقدمه‌ای علمِ خود به خارج را قابل اعتماد می‌داند. موفق باشید

31482

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر استاد گرانقدرم. منظور از نشاة الاولی در لقد علتم النشاة الاولی فلولا تذکرون منظور عین ثابته هست؟ منظور از علم چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب صدرالمتألّهین نشاة الاولی را همین دنیا می‌دانند. در این رابطه می‌توانید به جزوه «نحوه حیات بدن اخروی» رجوع فرمایید. موفق باشید

31339

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: آقای طاهرزاده عزیز چند ماهی است که اتفاقات ناگوار زیادی برام می افته، تصادفات زیاد، ضررهای مالی و... خلاصه زندگی برام سخت شده. نمیدونم علت چیست؟این اتفاقات به قدری است که کاملا محسوس است. مثلا همینجوری تو خیابون دارم رانندگی می‌کنم یکهویی با یک ماشین تصادف می‌کنم. یا مثلا ماشینم متوقف است یکهویی یکی می آید و از پشت سر بهم میزنه. یا مثلا همینجوری از رو هوا از نظر مالی ضرر می‌کنم. دارم دیوونه میشم. به نظر شما چه خاکی به سرم بریزم. بخدا این حرفا رو با بغض دارم بهتون میگم. آقای طاهرزاده عزیز بنده چند سالی است که ارادت ویژه ای نسبت به شما دارم و با آثارتان مانوس هستم. کتابهای معرفت نفس و برهان صدیقین و حرکت جوهری و عنوان بصری و ادب خیال و خیلی دیگه از آثارتون رو کار کردم. میخوام بگم ارادت خاصی بهتون دارم و به همین جهت این درد دل رو باهاتون کردم. تو رو خدا کمکم کنید. خوشم نمیاد مثل بعضی‌ها که در همچین مواقعی سریع ذهنشون میره سمت این جادو جنبل ها و علت رو سحر و طلسم میبینن من هم اینجوری فکر کنم. اصلا دوست ندارم اینجوری به قضیه نگاه کنم ولی گاهی وقتا با خودم میگم نکنه یه کسی کاری کرده. آخه تو فامیل چند تا از این زن های فامیل داریم که اهل این دعاها و جادو جنبل ها هستن. مثلا چند ماه پیش صبح که درب خونه رو باز کردیم دیدیم یک بادکنک باد کرده سیاه بوسیله یک شال سیاه محکم به درب خونمون گره زده بود. قطعا کار بچه نبوده چون گره کور و محکمی بود. از طرفی یک آقایی همون روز مرتب درب خونمون رو می پایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بر فرض هم که پای جادو در میان باشد! مگر می‌توانند زندگی ما را در اختیار بگیرند، وقتی افق نگاه ما توحیدی باشد؟! امیدوار باشید تا به‌خوبی با خوش‌خلقی و صله رحم و ذکر ۲۱ مرتبه آیت الکرسی در هر روز از این مسائل عبور کنید. موفق باشید

31278

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم رب الشهدا و الصدیقین تولدِ یکی از مظاهر و وسائطِ فیض الهی در دارِ وجود یعنی شهید تجلایی که به حقّ تجلّیِ محبت و عشقِ پرودگارِ عالم است، موجبِ مسرّت و طَرَبِ هر عشق بازِ پاکبازی است که دل در گرویِ وجدانِ تاریخی خود گذاشته است و در صددِ رسیدن به حقیقتی است که امثال تجلایی ها با خودن خود آن حقیقت را افق گشایی کرده اند. شهید تجلاییِ عزیز، مُحبّ و عاشقِ محبوبی بود که با معرفت نسبت به کمالاتِ محبوبِ خود یعنی «خدا» روز به روز به محبت خود افزود و از جان خود که عزیزترین سرمایه وجودی اش بود گذشت تا به مقام عندیتِ حضرت رب رسد و با مستفیض شدن از «رزق الهی» به دلدادگانِ خود افاضه عشق کند. شهید تجلایی، وجدانِ تاریخیِ ماست برای رسیدن به حقایقِ متعالیِ عالم وجود، حقایقی که تجلاییِ عزیز با «خون» خود برای ما افق گشایی کرد. تجلاییِ عزیز تر از جانم تجلیِ «هدایت الهی» برای جوانان میهنت باش. «تقدیم به خانواده محترم شهید تجلایی» سلام استاد طاهرزاده عزیز، نظر جنابعالی در مورد این متن برای یکی از سرداران شهید چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار خوب است. حقیقتاً شهدای ما این‌چنین‌اند که می‌فرمایید. موفق باشید

30797
متن پرسش
سلام: ضمن عذرخواهی، در ادامه سوال 30790 سوال بنده روی «کیف یشا» هست، بنده دقیق نتوجه نشدم، آخرش دارد می‌گوید انطور که خداوند می‌خواهد صورتگری می‌کند، نه انطور که طلب عین ثابته هست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد خواست خدا مطابق طلبِ عین ثابته باید باشد، وگرنه آن فراز از دعا با آیاتی مثل آیه 82 سوره یس و یا آیه 50 سوره طه در تقابل قرار می‌گیرند و مسلّم بنا به توصیه‌ ائمه «علیهم‌السلام» باید سخنان آن‌ها را با مبنای قرآن فهم کرد و بر این اساس آن جواب داده شد. موفق باشید

30060

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: ببخشید که وقت شما رو گرفتم سوالی داشتم: با توجه به تاکید شما به مباحث پایه و معرفت النفس، برای یک نوجوان ۱۵ ساله کتاب (ده نکته از معرفت نفس) و مباحث برهان صدیقین و حرکت جوهری سنگین نیست؟ استاد شما گفته بودید روی این مباحث باید بدون عجله و با حوصله به مدت ۳ سال کار کرد و با توجه به این که با کنکور خیلی فاصله ندارم و می ترسم نتونم روی این مباحث خیلی خوب کار کنم و از طرفی دیگر سختی مباحث، بهتر نیست فعلا کتب: جوان و انتخاب بزرگ و آشتی با خدا رو کار کنم و ان شا ء الله در آینده این مباحث رو از اول تا پایان معاد به طور جدی کار کنم؟ با تشکر فراوان از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده فکر خوبی کرده‌اید. همان‌طور که متوجه شده‌اید عمل کنید، إن‌شاءالله برکت لازم را می‌یابید. موفق باشید

29576
متن پرسش
سلام استاد گرانقدر: وقتتون بخیر باشه. من با نماز خوندن و قرآن خوندن به مشکل خورده‌ام از این بابت که نتیجه ای که باید رو نمی‌گیرم. در زمان حضرت رسول اکرم و امیرالمومنین، مسلمانان وقتی نماز خواندن حضرت رسول اکرم را می دیدند، نماز حضرت امیرمومنان را می دیدند و وقتی خود نماز می خواندند متوجه بودند که نمازشان فرعی است که اصل آن همان نمازی است که در رسول اکرم مشاهده می کنند، اگر هم ادا در می آوردند ولی با این وجود در محضر یک حقیقت متعالی قرار داشتند نماز خواندن ما چی؟! با کدوم حقیقت ارتباط داریم؟ وقتی نماز می خونیم کدوم صحنه ای از عبادات معصومین در افق دیدمان هست؟ همینطور تلاوت قران. هر کور و کچلی که در زمان پیامبر حضور داشت، وقتی قران می خواند متذکر آن صحنه هایی بود که حضرت رسول اکرم وحی را بر جان انسان ها تلاوت می کرد و افراد با خواندن قران آن تذکر را برای خود تکرار می کردند. قرآن خواندن ما چی؟ اصلا قران خواندنمون چه ربطی به آن تذکری داره که مسلمانان صدر اسلام از اون بهره مند بودند دعا خواندنمون هم همین وضعیت رو داره. مسلمانان مناجات های پیامبر رو می دیدن، مناجات های حضرت امیرالمومنین، دعای حضرت سیدالشهدا، مناجات های حضرت زین العابدین برای نمونه مناجات حضرت داوود کجا، که کوه و دشت همراه حضرت خدا را بخوانند بعد این وسط جایگاه ما چی هست؟ اینکه کلماتی رو تکرار کنیم که از حقیقت آن، حتی از دیدن یک نمونه ظهور حقیقت آن در افراد بی خبریم، این چه دعایی شد، این چه نمازیه، این چه قرآنیه؟ با این اوصاف از اسلام، از دینداری چی برای ما می مونه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به جهت همین مسائلی که برای رفقا در شرایط جدید پیش می‌آید عرایضی در مباحث «با دعا، در آغوش خدا» در شرح مناجات التّائبین داشتم. که مطلب روی سایت هست. در آن‌جا عرض شده که باید منتظر نوعی از کفر که مقدمه‌ی ایمان برتری است، باشیم. که بحمدلله برای شما پیش آمده. آری! با رویکرد گشوده‌شدن جهانی که جهانِ کیفیت‌ها است، در مقابل ما در راستای عبور از سیطره‌ی جهان کمیّت‌ها می‌توان به نماز و قرآن رجوع کرد تا با جهانی روبه‌رو شویم که به گفته‌ی جناب مولوی:

آن جهان و راهش ار پیدا بود / کم کسی یک لحظه در این‌جا بود. موفق باشید

در جایی این‌طور نوشته شد:

باید گاه به گاه خود را گم کنیمهمان‌طور که اگر مار نتواند پوست بیندازد می‌میرد، اگر ذهن انسان برای تغییر دچار مانع باشد، دیگر ذهن نیست، انبار اطلاعات است. مردان نظام اگر خود را در آینده‌ی تاریخ خود حاضر نکنند و همچنان در گذشته متوقف باشند، عملاً گور خود و نظام را پیشاپیش کنده‌اند. زیرا در برابر آنچه در حال رشد و بالندگی است، کور و نابینا شده‌اند. مردانی می‌خواهیم که معنای سعه‌ی توحیدیِ انقلاب اسلامی را بفهمند که چگونه انقلاب، اقیانوس شده است و دوره‌ی دریاچه‌بودنش به‌سر آمده. زیرا وقتی خود را در مرحله‌ای از تاریخ پیدا می‌کنیم باید سعی کنیم گاه به گاه خود را گم کنیم تا دوباره از نو بازیابی شویم. این است آن شدنِ ابدی و نه یک وجود خشکِ ساکن.

نمایش چاپی