باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که به ما فرمودهاند: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق». پس راههای سیر به سوی پروردگار متفاوت میشود وقتی همه در بستر شریعت الهی و سیرهی امامان معصوم «علیهمالسلام» حرکت کنند. آری! آن کسی که یکی را ردّ و یکی را در این مسیر قبول میکند، در تنگیِ مفاهیم گرفتار است. ولی آنکه در چشماندازِ نظر به حضرت محبوب برای هر آن کس که در دلِ شریعت خود را جستجو میکند، جای و جایگاه قائل است؛ در سعهی روح محمدی «صلواتاللهعلیهوآله» جای دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تعیُّنِ نبوت غیر از تعیّنِ ولایت است و اینجا است که اگر انسان تعین ولایت را گُم کند، از ظاهر ئعبادات عدول نمیکند، ولی از نتایج عبادات که ارتباط با حضرت حق است، محروم میشود به اعتبار «الله ولیّ الّذین آمنوا». باید راهِ ولایت الهیه بر خود را از طریق عبادات هموار کرد و این بدون نظر به تعیّن و نمود خارجی محقق نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره آنها هم زندگی خود را دارند و «عند ربّهم یُرزقون» هستند. تنها در آن حدّ که اذن داشته باشند با این طرفیها رابطه برقرار میکنند چه اشکالی دارد آن ها را برادر خطاب کنید؟ مگر برادر این ملت نبودند؟ عموماً شبهای جمعه تا عصر جمعه، بیشتر مأذون هستند تا ارتباط دوطرفی برقرار شود. موفق باشید
با سلام و عرض ادب و احترام: استاد محترم از آنجاییکه که حضرتعالی چندی از آثار امام خمینی (ره) را نظیر آداب الصلاه و... شرح فرمودید، لذا خواهشمندیم کتاب ارزشمند چهل حدیث ایشان را نیز شرح بفرمایید تا از افاضات شما درباره این کتاب بهرهمند گردیم. انشاءلله پایدار و سلامت باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: یکی دو حدیث از آن کتاب، در اعتکافها با معتکفین در میان گذاشته شد. بسیار کتاب ارزشمند و عمیقی است. إنشاءالله توفیقی باشد بقیهی احادیث نیز با رفقا در میان گذاشته شود، خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید صفات آنها در حدّ غلبهی صورت حیوانی نباشد، ولی بالاخره خواب حجّت نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. برداشتهای جنابعالی از صحبتهای بنده بهتر و بهتر بود. نهتنها درست برداشت شده بود، بلکه عالی برداشت شده بود. ۲. بنده هر روز صبح بعد از اقامهی نماز در مسجد خدیجهی کبری «سلاماللهعلیها» در خدمت رفقا هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد شهید آوینی بحثهایی در کانال «سرّ دوران» به آدرس @serredoran هست و در مورد حاج قاسم مطالبی تحت عنوان «به راستی همهی ما حاج قاسم هستیم» به آدرس http://lobolmizan.ir/post/1687 و همین یادداشت اخیر که در بنر سایت هست، میتوانید دنبال بفرمایید. به نظر میآید شهید فخریزاده را باید در راستای شخصیت حاج قاسم معنا کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با مطالعهی کتاب «معاد» اگر با صوت، مطلب را دنبال کرده باشید بسیاری از مباحث «معرفت نفس و حشر» را یافتهاید. سیدی کتاب «معرفت نفس و حسر» را میتوانید از جناب حاج آقا نظری بگیرید. در ضمن با حاج آقا نظری در مورد ادامهی فصوص هم میتوانید فکرکنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ذات عالم ماده عین حرکت است و این یک مرتبه از «وجود» میباشد که بنا به ظرفیت ماهیات مختلف آن حرکت، ظهورات مختلف دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد و موضوعات در یک سؤال و جواب نمیگنجد، درس و بحث میخواهد و مباحثه با استاد منطقتان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بعضاً چنین روحیهای در مرحلههایی از تاریخ برای بسیاری از افراد پیش میآید. در این حالت چنانچه با تعریفی دیگر وارد کار مطالعه شوید، امکان ادامه خواهد بود. تعریف حضور علمی جهت معنابخشیدن به خود و دیگران، راهکارِ خوبی میتواند باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این که در روایت داریم «خلق الارواح قبل الابدان بالفی عام» که روحها دو هزار سال قبل از بدنها خلق شدند، باید بپذیریم روح حضرت آدم نیز قبل از بدنشان خلق شدهاست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه عرض شد یک وقت متفکر را در دستگاهِ فکریاش با اسلام و یا فیلسوف اسلامی مقایسه میکنیم که همان نکاتی است که میفرمایید. ولی یک وقت فیلسوف را در جایگاه خود و نگاهِ عقلی مینگریم. در آن جوابی که عرض شد خواستم از این زاویه غفلت نشود و جایگاه تاریخی فلاسفهی غربی مدّ نظر قرار گیرد و تازه در اینکه میشود از نگاه فیلسوفانه کانت و دکارت و هگل و حتی هایدگر سوء استفاده کرد؛ امر دیگری است. از اینها هم که بگذریم شخصیت فیلسوف است که باید مشغول وجوهِ شخصی آن نشویم وگرنه حتی آقای محمدعلی فروغی که سعی دارد آنهمه فیلسوفان غربی را تجلیل کند، از دستِ ضعفهای اخلاقی فرانسیس بیکن کلافه است.
مواجهه با هر فیلسوفی چگونه باید باید باشد، یک بحث است؛ آن فیلسوف در آنچه ما هستیم، بحث دیگری است. تازه در تاریخی که مدرنیته عالمگیر است و آن فیلسوفان در آن تاریخ و یا با آن تاریخ به ظهور آمدهاند، نگاهی دیگر. تصور بنده آن است که عموماً ما سعی نمیکنیم جایگاه تفکر فیلسوفان را درک کنیم، بلکه به روش کلامی با آنها برخورد مینماییم. در نتیجه پایِ ردّ و قبول به میان میآید. بحثی تحت عنوان «فلسفهی غرب در دو مرحله» شد که بر روی سایت به آدرس http://lobolmizan.ir/sound/1305 میتوانید دنبال بفرمایید. احتمالاً نکاتی را در رابطه با عرایضی که مطرح شد داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! معلوم نیست آنچه تصور میکنید بهتر و نتیجهبخشتر باشد. هنر آن است که یک دست در کار و یک دست با یار باشد. ملاحظه کنید که اگر ما را در «احسن التقویم» آفریدند، ولی به سوی «اسفلالسافلین» یعنی زندگی در دنیا و بهسربردن در امورات دنیایی آوردهاند تا در دل این مشکلات بتوانیم خود را بیابیم. هنر شما همین باید باشد که در همین شرایط، اسیر دنیا نباشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی حضور فرهنگ اهلالبیت بهخصوص نور حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در توحید ذاتی نظر به وجودِ عالم و نسبت آنها با خدا است و نه صفات و فعلِ آنها. بد نیست در این مورد سری به کتاب «شرح اسماء حسنی» که روی سایت است بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مواضع ایشان که بعضاً بهخصوص در مورد حصر آن دو نفر، کاملاً مقابله با نظر مقام معظم رهبری و بسیار موضع خطرناکی بود و در اینکه ایشان بصیرت لازم را به هیچوجه از خود نشان ندادند؛ بحثش مفصل است. ولی بنده نمیدانم علت حذف ایشان چه بوده است، آنچه هست اعتمادی است که باید به شورای نگهبان داشت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظرات متفاوت است. یک نظر همان است که شما میفرمایید و یک نظر آن است که پرچم آمریکا نمادِ هویت استکباریِ آن است و از طریق آتشزدن آن، جدایی خود را از هویت استکباریِ زمانمان اعلام میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم با جوابدادن جزءجزءِ سؤالاتتان مطلبی به دست آورید. پیشنهاد بنده همان است که عرض شد بهتر است سیر مطالعاتی مشخصی را برای خود تعیین کنید و مدتی به آن بپردازید، خود به خود این نوع سؤالات را به جواب مخصوصش میرسید. اقلاً یکی دو سال سیر مطالعاتیِ سایت را دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نه! همیشه اینطور نیست. ۲. معتقدند عالم لاهوت، مقامی بالاتر از عالم جبروت است. بحث بر توحید بیشتر است، هر اندازه انسان از کثرات منقطع شود، به عالم بالاتر نزدیکتر میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به همین جهت عرض شد برای بنده عجیب است. زیرا در هر حال روح انسان با وجهِ تجرد خود که شامل همهی موقعیتهایش میباشد، بدن خود را میسازد. زیرا همان هیپوفیزِ مغز هم که قسمتی از بدن است را همان روح ساخته، حالا چرا ساز دیگری میزند؟ واللّه اعلم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرمودهاند: «با توکل، زانوی اشتر ببند». ما در حدّ فهم و توان خود امور خود را تدبیر میکنیم ولی به عنایت الهی، بیشتر امیدواریم که فرمود« «مِن حیث لا یحتسب» از آنجایی که تو گمان نمیکنی نتایج کارت را به بهترین نحو به تو میدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بسیار مهم است و نیاز روز ما است. دعا کنید خداوند توفیق آن را به ما بدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است به اندیشههای فیلسوفان غربی از دکارت و کانت و هگل رجوع فرمایید بهخصوص به بیکن، که محور اندیشهی آنها بهرهبرداریِ هرچه بیشتر از دنیاست. و اینان جایگاه قدسی برای دنیا قائل نیستند تا نسبتی خاص با آن برقرار کند بلکه بهرهبرداری از آن را به هر شکلی برای خود مجاز میدانند و این عین توسعهای است که غرب دنبال میکند. موفق باشید
