باسمه تعالی: سلام علیکم: به اعتبار آنکه خدا عین هستی است؛ همهی بودنها مظهر هستی یا وجود، هستند و خداوند از رگ گردن به ما نزدیکتر است زیرا بودن و وجودِ ما از اوست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اجازه بدهید که در اینجا و اکنون ما ورود به این مسائل با این وسعت و با این فرصت کم، نداشتهباشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همینطور است. و میتوان از سخنان ابنعربی اینطور برداشت کرد که بعد از حضور اسلام، بقیهی ادیان هم به نحوی محمدی هستند. به همین جهت بحث موسای محمدی و یا عیسای محمدی را مطرح میکنند. و در قرآن نیز داریم: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفهای از آنها معتدل و به راه راستاند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! مرگ و زندگی در دست خدا است. هر وقت هم تشریف آورد خوش آمد. ولی بنا شد با رعایت دستورات بهداشتی و توسلات دینی کرونا را شکست دهیم؛ نه آنکه بدون دلیل دنبالِ کرونا راه بیفتیم و مردم را با شایعه بکُشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در توحید ذاتی نظر به وجودِ عالم و نسبت آنها با خدا است و نه صفات و فعلِ آنها. بد نیست در این مورد سری به کتاب «شرح اسماء حسنی» که روی سایت است بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر » عرض شده است این افراد با جنّیان ارتباط دارند آنهم با جنّیانِ شرور، و هیچ نتیجهای برای افراد ندارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نظرات متفاوت است. یک نظر همان است که شما میفرمایید و یک نظر آن است که پرچم آمریکا نمادِ هویت استکباریِ آن است و از طریق آتشزدن آن، جدایی خود را از هویت استکباریِ زمانمان اعلام میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شیعه و تمدنزایی» که بر روی سایت هست در این مورد نکاتی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم با جوابدادن جزءجزءِ سؤالاتتان مطلبی به دست آورید. پیشنهاد بنده همان است که عرض شد بهتر است سیر مطالعاتی مشخصی را برای خود تعیین کنید و مدتی به آن بپردازید، خود به خود این نوع سؤالات را به جواب مخصوصش میرسید. اقلاً یکی دو سال سیر مطالعاتیِ سایت را دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه در متون دینی داریم که وقتی بعد از زیارت امام نماز میگذاریم اظهار داریم: «صلّیتُ هاتین رکعتین هدیة منی» به نظرم بهتر است اعمال مستحبی را هدیه کنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر کنم خوب است بر روی کتاب «حماسهی حسینی» و یا «جایگاه تاریخی حادثه ها و هنر اصحاب کربلا در فهم آن» بررسی بفرمایید. کتاب دوم بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این مباحث مبتنی بر مباحث مربوط به «حرکت جوهری» است به همین جهت خوب است اگر فرصت داشتید مباحث حرکت جوهری را در کتاب «از برهان تا عرفان» که روی سایت هست، دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال زمینه و علتِ مُعدّه مقدمه است تا فیضان الهی به ظهور آید و اینطور نیست که تصور کنیم مثلاً خداوند بدون بستر تحقق ارادهاش امری را محقق کند. و در همین رابطه در حدیث است: «ابی الله ان یجری الامور الا باسبابها - یا ابی الله ان یجری الاشیاء الا باسباب - فجعل لکل شیء سببا و لکل سبب شرحا و جعل لکل شرح علما و جعل لکل علم بابا ناطقا. خداوند امتناع دارد که امور عالم را جاری کند مگر از طریق وسائط و اسبابی. خداوند برای هر چیز سببی و برای هر سبب حکمتی و برای هر حکمتی دانشی و برای هر دانشی دروازه گویایی قرار داده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله آرامآرام باید در جایگاه تاریخی خودش روشن شود. عرایضی تحت عنوان «ما و حضوری غدیری و یا سقیفهای در این تاریخ» و «جایگاه معرفت النفس در جهانی بین دو جهان» در کانال
@matalebevijeh شده است که امید است بتواند تا حدّی مطلب را در حدّ تصور صحیح موضوع روشن کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این حُسنِ سیره جناب اقای رئیسی باشد که در بستر هویت انقلابی که ایشان دارند، بقیه را نیز وارد کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که باید نسبت زوجین معنوی باشد. ولی جناب شهید ثانی در کتاب «منیة المرید» متذکر آن امری است که عرض شد. با اینهمه اگر طرف، احساس نیاز کرد و یا خطر به گناهافتادن برایش بود، قضیه فرق میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید صفات آنها در حدّ غلبهی صورت حیوانی نباشد، ولی بالاخره خواب حجّت نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب خواجه نصیرالدین طوسی نکات خوبی در این مورد فرمودهاند که در جزوات «تاریخ فلسفه و کلام اسلامی» روی سایت میتوانید دنبال کنید. از آن جهت که میفرمایند عقل اول به عنوان صادرهی اول، دارای دو وجه است، یکی وجه امکانی آن که موجب صدور نفسِ اول میشود و وجه عقلانی آن که عقلِ دوم را صادر میکند. بیشتر مطلب را در آن جزوه دنبال بفرمایید. موفق باشید
با سلام استاد: خیلی دوست دارم ریاضت بکشم یکم سجده طولانی یا رکوع طولانی و ... داشته باشم نمی توانم! روحم موافقت نمی کنه چه کنم استاد؟ برای نجاتم از بی عزمی چه کنم؟ تا کی امروز و فردا؟ آثار شما را بعضا مطالعه کردم جسارتا اگر بشه ارجاع ندهید. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به افقی نظر کنید که در پیشِ رو دارید. نوشتهای که در مورد حاج قاسم تحت عنوان « حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه» عرض شد خدمتتان ارسال میشود. در موردآن فکر بفرمایید. موفق باشید
حاج قاسم سلیمانی و ایمانِ شورمندانه
باسمه تعالی
مِنَ الْمُؤْمِنينَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْديلاً (۲۳/ احزاب)
۱. حقیقت؛ منشأ شورمندی است و حقیقتاً شورمندی در قالب نظر به حقیقت بروز میکند و چون شورمندی در شخصیت انسانها به ظهور آید، به صورت ایثار و فداکاری و شهادت خود را مینمایاند.
۲. ایمان، شأنی از حقیقت است و کسی که به راستی نظر به حقیقت دارد و در انس با آن زندگی میکند، به راحتی حاضر است به خاطر هرچه بیشتر در آغوش حقیقت جای بگیرد، از همهچیز و حتی از خود بگذرد و دستشستن از زندگی، تنها از عهدهی کسی برمیآید که در راستای ایمان به امری والا به شورمندی رسیده باشد. مؤمن در لحظهی شورمندی اتحاد وجود خویش با حضرت معبود را تجربه میکند چیزی که شهید حاج قاسم سلیمانی در نظر به امر والای انقلاب اسلامی بدان دست یافت. و لذا شورمندی را تا انتهای آن که همان رسیدن به شهادت است در خود به فعلیت رساند. و این درست بر عکسِ آن نوع شورمندی است که اهل ثروت و شهرت به دنبال آنند تا یکنواختیِ زندگی را در تاریخی که یکنواختی، ریشهی انسان را خواهد خشکاند؛ به دنبال آن میباشند.
۳. حاج قاسم به خوبی فهمید اگر بعد از دفاع مقدس در شورمندیِ ایمان خود، خود را ادامه ندهد و انقلاب اسلامی را مأوا و بستر آن شورمندی نکند، هرجا که باشد با هر درجه و عنوانی، اژدهای یکنواختیِ این دوران او را خواهد بلعید. و این عجیبترین قدمی است که تنها با حاج قاسمها به ظهور میآید. آیا ما در بنیاد خود چنین حاج قاسمی را نهفته نداریم؟
۴. این نکتهی بسیار مهمی است که وقتی انسان نداند آرمان حقیقیاش چه باید باشد، سرگردان اهداف تهی میشود و عملاً خود را در امورِ پراکنده، پراکنده میکند و برای نجات از این پراکندگیِ شخصیت، حضرت احدیت جان و قلب انسان را به سوی خود جلب میکند، تا انسان از پراکندگی شخصیت نجات یابد و به خود آید. به خودآمدن، همان احیاء و زندهشدن قلب است. زیرا در آن صورت توجه جان انسان به حقیقتِ یگانهی عالم میافتد و احساس زنده بودن قلب، در خود انسان پیش میآید و در این حال چشم انداز و میدان دید انسان تنها حقیفت خواهد شد و هرجا آن را بیابد می شناسد.
۵. مهم آنجا است که هرکدام سعی کنیم تکلیفمان را نسبت به حقیقت بدانیم و دائم به این فکر باشیم که خودمان حجاب حقیقت نباشیم تا از تجلیات انوار الهی که ما را متوجه چشم اندازی میکند که در پیش روست، استفاده کنیم و افق عالم را صبح طلوع حقیقت در نظر بگیریم و هماکنون از آن بهرهمند شویم. در آن صورت خدا را در تاریخهای مختلف و در مناظر مختلف نظاره خواهیم کرد
۶. فهمِ شأن خدا در هستی به این معنا است که انسان به اقتضای ذاتش که وجودی است گشوده، میتواند تجلیّات انوار الهی را در خود احساس کند و با همهی موجودات که بهرهای از وجود دارند رابطه برقرار کند و آنها را بفهمد و نسبت به وجودِ آنها فکر کند و با موجودات گفتگو نماید. در این حالت است که انسان مییابد چگونه تشییعکنندگانِ سردار، مظهر انوار الهی بودند.
۷. ما انسانها هر بار حینِ رو برو شدن با یک رخداد تاریخی و یا انسانی بزرگ، چیزی متفاوت را می فهمیم. تعدد دلالتها هر بار یک تعدد تاریخی است. این تعدد از اینجا ناشی میشود که هر بار به گونهای متفاوت از سوی تجلیات الهی مورد خطاب قرار میگیریم و این است که باید بدانیم از حاج قاسم سخن گفتن تمام شدنی نیست.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! فهمِ دشمنی دشمن هنر بزرگی است. به گفتهی علامهی طباطبایی، آدم و حوّا دشمنیِ شیطان را فراموش کردند که فریب قسمهای به ظاهر دلسوزانهی او راخوردند. در رابطه با تحریمها، باید گفت اتفاقاً اگر تحریم دیگری در اختیار داشتند، در همان فشارِ حداکثری إعمال میکردند. شواهد حکایت از آن دارد که کلیتِ آمریکا از تعادل خارج شده و گویا وعدهی الهی در افول استکبار خیلی زود محقق شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مراحل حضور روح و احوالات آن در برزخ و قیامت، ظهوراتِ احوال نفس ناطقه است و تقدّم و تأخر آن احوالات در عین جمع نزد نفس ناطقه میباشد. مثل آن که نسبتی بین فکرکردن به یک موضوع و تصور آن در میان میباشد. ولی این حالت در زمان خاصی صورت نمیگیرد هرچند نسبت به همدیگر تقدّم و تأخر دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بالاخره « شیر را بچه همی ماند به او». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر قرآن نفرموده: «وَلِلَّهِ الْعِزَّةُ وَلِرَسُولِهِ وَلِلْمُؤْمِنِينَ»؟ پس هر اندازه تقوای الهی پیشه کنیم و از غیر حق، خود را مستغنی بدانیم و تدبّر در دین را دنبال کنیم.
گر نور عشق حق به دل و جانت اوفتد
بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی
موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث معصومین را باید به عنوان تعیّنات حقیقت در نگاه هایدگر و گادامر از بحث تجلیاتِ حقیقت در تاریخ جدا کرد، تجلیاتی که مؤلف را نیز در بر میگیرد. و هرمنوتیک، نظر به روحِ تاریخی میاندازد که مؤلف نیز مظهر آن است و به نظر بنده چون امثال هایدگر و گادامر زودتر از ما با بهحجاببردنِ حقیقت از طریق فرهنگ مدرنیته روبهرو شدند و لذا ما برای نظر به متون مقدس خود میتوانیم از دقتهای آنها استفاده کنیم بهخصوص که کربن معتقد است در آخرین ملاقات که با هایدگر داشته است، بحث فراتاریخی که به میان میآید به معنی راهی خواهد بود برای نظر به اولیای الهی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. راهکارهای مطرحشده در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إنشاءاللّه کمک میکند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید