بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28496

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: لطفا پاسخ سوال ۲۸۴۸۳ را در سایت درج بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی این‌طور جواب داده شد:

۲۸۵۸۳ باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه با توبه چنانچه عزم کاملی نسبت به عدم رجوع به گناه باشد، مشکل حلّ می‌شود. موفق باشید

28106

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خسته نباشید: استاد یه مشکلی رو میخوام مطرح کنم که اکثر جوانان امروزه درگیرند. به نظر شما با وجود مشکلاتی که برای ازدواج که وجود داره، ازدواج موقت هم توصیه نمی‌کنند و کلا فرهنگش وجود نداره و... امروز یه جوان با غریزه جنسی و سایر نیاز های عاطفی و... چه کار باید بکنه؟ این هم که میگن باید صبر کرد، به نظر من این دیگه ۱۰ تا ۲۰ سال صبر نیست. دیگه سرکوب غرایز هست که بشدت هم مضر هست. حال چه باید کرد؟ لطفا راهنمایی کنید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرآن در آیه‌ی ۳۲ سوره‌ی نور در عین تأکید بر به ازدواج‌درآوردنِ جوانان که وظیفه‌ی آحاد مردم است؛ به این نکته نیز توجه داده است که اگر در عین صبر، عفت خود را حفظ کنند خداوند از طریقی که خود می‌داند به نحوی رفع مشکل می‌کند. موفق باشید

27472
متن پرسش
استاد گرامی سلام: در طی این سالها که از خدا عمر گرفته ام بارها در تلاطمهای زندگی قرار گرفته ام. توسل به برخی از اولیا برایم صورت می گیرد ولی نمی دانم چرا در ارتباط با امام زمان (عج) اضطراب دارم. شاید حسی مثل اینکه مورد توجه ایشان قرار نگرفتن یا گاه فکر می کنم شاید تصورم از رافت امام حسین (ع) یا حضرت رضا (ع) بسیار بیشتر است این ریشه در چه دارد و چطور از آن رها شوم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرق می‌کند؟! با هر امامی که بتوانید ارتباط برقرار کنید «کلّهم نورٌ واحد». به این فکر کنید که راه اُنس با حضرت صاحب‌الزمان «عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» توجه به زوایای روحانیِ نایب ایشان است. موفق باشید

27307

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد تو صفحه ۵۱ جایگاه و معنی واسطه فیض که می خواستین یه حدیث بیارین که متاسفانه مطلب نصفه مونده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظورتان کدام حدیث است که نیمه کاره آمده؟ چون در آخر صفحه خبر از حدیثی می‌دهد که در صفحه‌ی بعد آمده. موفق باشید

26504
متن پرسش
با سلام: اعیان ثابته و علم پیشین خداوند نسبت به مخلوقات پیش نیاز کدام معارف است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در موضوع «عدل الهی» به هر حال این نکته به کمک‌مان می‌آید که حضرت پروردگار مطابق امکان ما، به ما وجود عطا کرده‌اند. موفق باشید

26357

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز شخصی جهت باز شدن و وسعت رزقش مخصوصا رزق مادی مثل شغل خوب و ... با مشورت دیگری به این نتیجه رسیده که اگر اسمش را که مذهبی است. مثلا از احمد بگذارد محمد مشکلات رزق و مشکلات کاری و مادی او برطرف می شود و گشایشی می شود، و این کار را هم در جلسه ای خصوصی با حضور روحانی مسجد آن محل انجام داده، آیا این کار و اینگونه عقاید از نظر شیعه درست است؟ نظر شما چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. این کارها، کارهای بی‌مبنایی است. عرایضی در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در رابطه با این نوع تغییر اسامی شده است. موفق باشید

26332

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد نظر شما در خصوص علامه مجلسی چیست؟ در مورد سندیت کتاب بحارالانوار؟ چرا بعضا مورد تردید قرار می گیرد؟ اخیرا جایی شنیدم که برخی روایات و احادیث اصول کافی سندیت ضعیف دارد، اگر اصول کافی هم اینگونه باشد، پس کدام کتاب شیعه قوی و قابل استناد است؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وجود بعضی از سندهای ضعیف در کتاب‌های رواییِ ما به این معنا نیست که آن بزرگان متوجه‌ی ضعف سند آن روایات نبودند، بلکه می‌دانند همان روایت با توجه به روایات معتبر، جایگاه دارد و اشارات آن بر اساس فرهنگ شیعه قابل استفاده است. علم الدرایه چنین امری را به عهده دارد. موفق باشید

26328

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: آیا می شود از بدنی که در عالم خواب هست در این دنیا نیز استفاده کرد؟ به عنوان مثال اگر دست بنده در این دنیا قطع شود، از دست عالم معنا استفاده کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در امور عالم معنا، آری! ولی در این دنیا، ابزارِ این دنیا را باید داشت مگر با اراده، که آن بحث دیگری است همان‌طور که جناب آصف‌ بن‌ برخیا با اراده‌ی توحیدی‌شان تخت جناب بلقیس را از یمن به اورشلیم آوردند. موفق باشید

26295
متن پرسش
سلام: ببخشید استاد چرا رهبر در مورد آقای ظریف تعبیراتی مثل غیور، مدافع اهداف، متدین، فرزند انقلاب و... رو به کار بردن؟ در صورتی که ایشون موقع جنگ از ایران میرن آمریکا. و گاهی خیلی مواضع منفعلانه و ذلیلانه از خود نشون میدن. مثل مصاحبه اخیرشون با اشپیگل و دادن احتمال مذاکره با آمریکا بعد از شهادت حاج قاسم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رهبر معظم انقلاب آن صحبت را در کورانِ فعالیت ایشان در مذاکرات برجامی فرمودند که البته بعد معلوم شد بر اساس اسناد موجود، آن‌جا هم متأسفانه از خط قرمزها عبور کرده‌اند. کسانی می‌توانند حضور ما را در جهان خارج درست مدیریت کنند که روحیه‌ای همانند سید شهدای مقاومت داشته باشند. موفق باشید

26253
متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخی که اشاره به همراهی تشیع و خرد خسروانی داشتید، دو مسئله برام بوجود آمد: ۱. ایرانیان با توجه به روحیاتی مثل عدالتخواهی، خرد ورزی، ارتباط با تمدن های مختلف و تمدن سازی و توجه به ارتباط با قطب کائنات هستی آیا می شود گفت در قرن دهم توانستند آن گوهر ناب اسلامی را در بستر تشیع اثنی عشری بیابند تا روح ایرانی_اسلامی شان به ثبات و آن سکینه مطلوب برسد و تا قبل از قرن دهم شاید چنین چیزی کمرنگ تر بود؟ ۲. چرا ایرانیان در برخورد جدی تمدنی، وقتی با فرهنگ اسلامی مواجه شدند حاضر شدند آن را بپذیرند و حتی به تعبیر شهید مطهری با نیرو گرفتن از تعالیمش، تولید محتوا و دستاورد کردند اما در برخورد با مدرنیته و غرب، شتاب لازم را نداشتند و حتی رویکردهای نقادانه و مخالف با آن را اتخاذ کردند و معتقد بودند عناصر و تکنولوژی غربی را باید درون روح ایرانی_اسلامی استحاله کنیم و رنگ بومی دهیم زیرا روح حاکم بر عناصر و تکنولوژی مدرن، با هسته توحیدی ما سازگار نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید روح مدرنیته، روحِ تمامیت‌خواه است و در برخورد با فرهنگِ سایر ملل، سعی در نفی و تحقیر آن‌ها دارد. لذا ایرانیانِ اصیل هرگز به استقبال روح مدرنیته نرفتند. در حالی‌که اسلام، عملاً موجب پرورش و فرآوریِ خرد ایرانی شد. موفق باشید 

25993

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
مجاهد: بسم الله الرحمن الرحیم سلام استاد عزیز: فرموده بودید اهل کتاب به پیامبر اسلام و قرآن کریم که وحی خداوند به ایشان است ایمان دارند ولی باز می توانند مسلمان نباشند و اهل کتاب بمانند. استاد عزیز مگر احکام و اعتقادات اسلام ناب مختص کسانی است که قبلا شریعت نداشته اند؟ مگر می شود قرآن را قبول داشت و باز به کتبی رجوع کرد که حق و باطل در آن به هم آمیخته و به فرمایش قرآن تحریف شده؟ مگر می شود به نبی اسلام و کتابش ایمان داشت و «اطیعوا الله و الرسول و اولی الامر» را قبول نداشت؟ و مگر همین که اهل کتابی که اعتقاد به وحدانیت خدا و حقانیت رسول و کتاب داشت مسلمان نامیده نمی شود و اطلاق اهل کتاب بر آنها جز به اعتبار ماقبل است؟ و مگر خدا همراه تبعیت از ابراهیم سلام الله علیه تبعیت از نبی مکرم اسلام و عترت مطهرشان را ذکر نکرده و نفرموده: «ان اولی الناس بابراهیم للذین اتبعوه و هذا النبی و الذین آمنوا»؟ و مگر تبعیت جز عمل به اوامر و نواهی آنهاست که برخی ناسخ احکام گذشته و برخی کامل کننده آنهاست و برخی بیان احکام واقعی تحریف نشده است؟ و با وجود آن چطور می توان با عمل به شریعت تحریف شده و منسوخ نزد خدا معذور بود؟ و آیا وصول به آیین ابراهیمی ناب جز از مسیر نبی اسلام و عترت طاهرینشان ممکن است؟ و آیا اقتضای کمالی که خدای متعال نظام عالم را چه در تکوین و چه در تشریع بر آن اساس قرار داده است، سیر به مراتب عالیه نیست و با آمدن فیض اکمل الهی با نبی مکرم اسلام، مسیرهایی غیر از آن می تواند مطلوب ذات الهی باشد؟ امیدوارم گره های ذهنی حقیر را با حوصله بخوانید و به پاسخی اجمالی بسنده نفرمایید و تفصیلا مسئله را روشن نمایید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: البته بحث آن مفصل است و عرایضی در بحث آیات مربوط به این بحث، در شرح سوره‌‌های آل‌عمران و نساء و مائده شده است. همین اندازه عنایت داشته باشید که خود اسلام، اجازه داده که بر همان دین خود به صورت صادقانه بمانند و در هیچ جای قرآن نمی‌فرماید بیایند مسلمان شوند. بد نیست چنان‌که فرصت کردید صوت شرح آیات سوره‌ی آل‌عمران را دنبال بفرمایید. موفق باشید

25535

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: می بخشید چگونه به استعداد هامون پی ببریم؟ تو کتاب آشتی با خدا فرموده اید استعداد هاتون را بشناسید برای رسیدن به خدا!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یعنی آن‌چه برای ذوق‌تان راحت‌تر قابل پذیرش است، را دنبال بفرمایید. موفق باشید

25416

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: ما بعد از چند وقت که به پوچی و درون تهی رسیده بودیم، توسط مباحث شما نجات پیدا کردیم. و دیگه احساس کردیم از تصور خدا و خدای تصوری رها شده ایم. الان بعد از سه سال، من حس می کنم باز دارم دچار همون حالات قبلی میشم اما در همین سطح. یعنی مثلا میگم الان حقیقت نوریو فهمیدم اما این مباحث عمیق هم دارن میشن در حد مفهوم و هیچی تو این دنیا هیچ لذت و نشاطی به آدمایی در سطح من که نه عارفیم نه مرتد نمیده. پس ماها باید چکار کنیم؟ خسته ام‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به بحث «حضور اربعینی و اصیل‌ترین بودن» که بر روی بنر سایت هست، بزنید. موفق باشید

24572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا نباید ظاهرمان انگشت نما باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد چیزی نیست که لازم باشد سؤال بفرمایید. خودتان می‌توانید در موردش فکر کنید. موفق باشید

24288
متن پرسش
سلام علیکم ۱- ریشه این سخن حضرت روح الله (ره) که «تمام مفسده هایی که در عالم پیدا میشود، از این بیماري خودبینی است.» یا این جمله که «هر بلایی سر انسان خودش میآید یا جامعه از دست قدرتمندان میبیند این در اثر هواي نفْس و خودخواهی است.» و جملاتی از این دست در چیست؟ ۲- تفاوت و ارتباط بین مفاهیم خودخواهی، حب نفس، حب دنیا، هوای نفس، کبر، غرور و تکبر در چیست؟ مثلا این که در بعضی احادیث راس کل خطیئه حب الدنیا بیان شده و در بعضی حب النفس چه دلایلی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مگر غیر از آن است که در خودبینی و خودخواهی انسان به جای دیدن حضور رب‌العالمین در عالم و محورقراردادنِ او حضور خود را محور قرار می‌دهد؟ ۲. فرق نمی‌کند. حبّ دنیا هم ریشه در خودخواهی دارد چون همه‌چیز را برای خود می‌خواهد و خودش برای خود مهم است. موفق باشید

32037
متن پرسش

سلام علیکم استاد: یکی از دوستانم دلش میخواد تو مسیر خودسازی قرار بگیره اما ی مصیبت بزرگ داره با آقایی که در دوران مجردی دوست بودن گهگاه ارتباط میگیره (تلفنی) نمیدونم چی بهش بگم! ضربتی این گناه رو ترک کنن؟ یا تو مسیر سیر مطالعه قرار بگیره؟ نمیدونم در جواب به ایشان چه پیشنهادی دارید؟ اجرکم عند الله.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت خواهران باید متوجه باشند صحبت با نامحرم چنانچه بدون دلیل شرعی و عقلانی باشد آثار توهّمی بسیار زیادی را در پی خواهد داشت و از این‌که در زندگی بتوانند تصمیمات بزرگ و انسانی بگیرند؛ محروم می‌شوند و عملاً آن توهّمات، حجابِ حضور آن‌ها در عوالم قدسی و جهان‌های معنوی می‌شود. و به همین جهت هرچه سریع‌تر باید این نوع ارتباط‌ها را با عزمی جدّی منقطع نماید. موفق باشید  

31520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: به نظر شما کابینه آقای رئیسی می تواند شعار «ایران قوی» را محقق کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله. بخصوص که بحمدلله دولت جناب آقای رئیسی با عزم تحول‌خواهی و برگرداندن مسیر در بستر اصلی انقلاب به صحنه آمده‌اند. موفق باشید

30934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: طاعات و عبادات قبول. یه شبهه ای در ذهن من هست که از مدتها قبل ذهنمو مشغول کرده. مستحضرید من رشته ام علوم قرآن و حدیثه. از ابتدای ورودم به دانشگاه، نحوه تدریس اساتید گروهمون و اینکه از قافله علوم انسانی اسلامی عقب بودیم خیلی من رو دلزده کرد و به تمامه روی آوردم به کتب حکمی عرفانی و به کل درسای خودم رو فراموش کردم. از یه جایی به بعد حس کردم راه درست همینه که من انتخاب کردم و این علوم، علوم حقیقی هستن و وقت گذاشتن برای دیگر علوم باطله و این علوم غایت همه علومن و اگه علوم دیگه خونده میشه برای اینه که به این علوم برسن. خب چه کاریه از همون اول میریم تو دل این علوم. راستشم بخواین نمیگم موفق نبودم. یعنی ذوق فهمیدن این علوم رو تا یه حدی داشتم. کتب علامه حسن زاده، آقای جوادی بعضی کتابای ملاصدرا حتی فصوص ابن عربی و... حالا چند وقته یه چیزی به جونم افتاده که نکنه اشتباه می‌کنم و دانستن دیگر علوم هم مهمه من درک نمی‌کنم اینکه میگن بقیه علوم هم نیازه و برای فهمیدن این علوم غایی به درد میخوره خب من خودم رفتم سراغ این علوم غایی بدون اینکه حتی ادبیات عرب رو خوب بلد باشم ولی فهمیدمشون در حد خودم و روز بروز بیشتر می‌فهمم. میخوام بدونم با خوندن اون علوم ظاهری که پوسته این حقیقت هستن، چه تاثیر عینی و عملی ای در عالم میذارم؟ تاثیر در هدایت خودم و دیگران و تاثیراتی که نمیدونم چین!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فهم جایگاه آن علوم، خود به خود به انسان وسعتی می‌دهد تا جهانی که در آن هست را بشناسد. آری! نباید تمام دل را به این علوم رسمی داد، ولی نباید از آن‌ها بیگانه بود. موفق باشید

30832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عليكم: بنده خیلی سست عنصر هستم و اصلا اراده قوی ای ندارم. مخصوصا در مورد خواب که مثلا ۹-۱۰ ساعت می‌بینم خواب بوده ام. خسته شدم از دست خودم. هی تصمیم می‌گیرم هی دوباره تنبلی می‌کنم. چیکار کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌داشتن، مطالعه، ورزش کمک می‌کند. پیشنهاد می‌شود فصل آخر کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» که روی سایت هست، مطالعه شود. موفق باشید

30603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد: در دعاها بعضا آمده است «یا من علی فلا شیء فوقه و دنی فلا شیء دونه» قسمت دوم را اگر توضیح دهید که مقصود از دون نزدیکی است یا دون متضاد فوق و به معنای پایین است و می‌خواهد بگوید که از عرش تا فرش هستی خداست و خدا آنچنان که مرحوم جامی در خردنامه اسکندری فرمودند: بلندی و پستی نخوانم تو را / مقید به اینها ندانم تو را / نه تنها بلندی و پستی تویی / که هستی ده هست و هستی تویی / تویی جمله و غیر تو هیچ نیست / درین نکته یک مو خم و پیچ نیست. مقصود اینست یا اینکه خداوند علی رغم اینکه بلندمرتبه است به بندگانش نزدیک است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امام سجاد«علیه‌السلام» در صحیفه فرمودند: «دانٍ فِی عُلُوِّهِ، عالٍ فِی دُنُوِّهِ» حضرت حق در عین علوِّ مراتب، به بودنِ هر مخلوقی نیز در صحنه است و در عین نازل‌ترین مرتبه‌ی وجود، در عالی‌ترین نحوه‌ی حضور نیز در صحنه است. و این ناب‌ترین نحوه‌ی توحید است تا خدا را در همه‌ی جلوات در عین کبریائی‌اش مدّ نظر داشته باشیم. موفق باشید

30468

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام حضرت استاد: نظرتون درباره کلیپ موجود در رسانه های مجازی استاد حسن عباسی در مورد استاد داوری اردکانی در باب تمنال محال تولید علم دینی ایشان چی هست؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آقای دکتر عباسی سال‌های قبل چنین سخنانی را فرمودند و بنده هم در همان سال‌ها انتقادهای خود را به سخنان ایشان عرض کردم. موفق باشید

30375
متن پرسش
با سلام و تشکر از استاد اصغر طاهرزاده که آثار ایشان در موضوع مهدویت و انقلاب اسلامی بدیع و بی سابقه هستند. در باب کتاب «گوش سپردن به ندای بی صدای انقلاب اسلامی» بنده یکی از مجهول ترین موضوعات در زندگی را کشف کردم و بسیار راهگشا بود. اما یک نظری هم به عنوان یک مخاطب عام داشتم و آن نوع داوری ایشان در مورد ظهور و خفای وجودی انقلاب اسلامی بود که در بعضی مصادیق دولت های سازندگی و اصلاحات را مربوط به دوران اختفای امر وجودی انقلاب اسلامی دانستند که به نظر من این نوع داوری چندان برایم پذیرفته نیست که ظهور و خفا یا شدت و ضعف این پدیدار را مربوط به نهادها کنیم، ممکن است فردی کارمند موزه ی لوور باشد اما با عالم هنر هیچ نسبتی نداشته باشد اما یک چوپان با نواختن زیبای نی در عالم هنر باشد و به تبع می توان گفت شاید فردی کارمند بنیاد فرهنگی روایت فتح در تهران باشد اما از اپوزسیون ضدانقلاب فاسدتر و فاجرتر باشد اما یک جوانی در یک مجلس عروسی گناه آلود باشد اما در دل به انقلاب اسلامی تعلق دارد و از حضور در مجلس ناراضی است و به خاطر جبر خانواده و برخی محدودیت ها ناچار به حضور در آن مجلس است. (در عصر سیطره ی نیهلیسم تفاوتی میان کارمند شبکه ی جرثومه ی منوتو با نهادهای ارزشی در داخل کشور نیست، چون در ذهن و ضمیر اغلب نسل جدید فقط یک چیز معیار است و آن برخورداری و رفاه است که برای آن می توان در اداره نماز خواند اما بیرون اداره نماز نخواند یا در اداره چادر به سر کرد ولی در بیرون اداره چادر را برداشت بماند که وجود چنین نهادهایی که متصدی امور ارزشی هستند خود دچار تردید اساسی هستند، مگر می توان هدایت مردم را به نظام کارمندوارگی محول کرد، نصب پوستر های بزرگ مناسبتی در بیلبوردهای شهر و ایستگاه های مترو یا تهیه ی برخی از آثار هنری و یا اردوهای اجباری برای بیلان کار و گردش کار و پر کردن ویترین گزارش کار یا پر کردن آنتن تلویزیون برای رفع مسئولیت، چیزی جز حیف و میل کردن بیت المال و به هدر دادن ظرفیت های جوانان نیست) در دوران سازندگی و اصلاحات علی رغم زاویه و حتی انحراف از ارزش های انقلاب اسلامی در برخی از نهادها، در میان نیروهای متعلق به انقلاب اسلامی ظهور و شدت و حرارت زیادی وجود داشت چون این نیروها اولا خودجوش بودند و تقریبا در نهادی جای نداشتند و دوما گرفتار پدیده ی «اشرافیت مذهبی» در دولت نهم و دهم و بوروکراسی و حکم و امتیازهای استخدام و... نشده بودند اما با دولت نهم و دهم به دلیل ورود این نیروها در چارت اداری و رسمی و... آن صفا و جاذبه و فضای به شدت به یادماندنی گذشته در اختفا رفت. و به یکباره آدمی در تحیر می ماند که آن فریاد های حاجی بخشی با تویوتای فرسوده و اوراقی، شعرخوانی آقاسی در مجالس کم زرق و برق و حتی مزار شهدا با وجود همان فرم و شکل ساده چه داشت که اکنون با این همه بودجه و فیلم های میلیاردی و کتاب های فراوان با روایت های بدیع و...در حسرت آن دوران هستیم. در نهایت منظورم نوع داوری آقای طاهرزاده بر مبنای زبان اشارت بود، این زبان اشارت در «نهاد» پیدا نمی شود اما در قلوب و یادها ممکن است وجود داشته باشد. پیشاپیش منتظر آثار آقای طاهرزاده در موضوعات دیگر هستیم، عمرش دراز و عزتش مستدام باد ان شاءالله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تذکری است به‌جا، و حقیقتاً فضای عرایض بنده بناست در همان چشم‌اندازی باشد که جنابعالی متذکر می‌شوید. آری! زیباترین فضا برای به نمایش‌آمدنِ زیبایی‌های معنوی، فضای انتخاب آزاد انسان‌ها است و این است آنچه ما باید پاس‌داریم. موفق باشید

30158
متن پرسش
سلام علیکم:‌ در برزخ و قیامت هر کسی بر اساس عقاید و اعمال و اخلاق خود دنیایی دارد که مخصوص خود اوست لذا ارتباط آنها با با یکدیگر به چه صورت است و آیا ارتباطی با هم دارند؟ آیا تداخل دنیاهای آنها با یکدیگر معنا دارد و از بهشت هم استفاده می‌کنند؟ در مورد اهل جهنم هم همینطور. مثلا فرموده‌اند فلان خصوصیت چنان تعفنی ایجاد می‌کند که همه اهل جهنم از آن معذب می‌شوند در خالی که این بو متعلق به کسی است که آن خصلت عارض او شده و دیگران چرا باید معذب شوند؟ جزاکم الله خیرا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در قیامت انسان‌ها در عین آن‌که پیش خودشان هستند، آن‌جایی که اذن دارند می‌توانند نزد همدیگر باشند. اگر بتوانید با حوصله‌ی جدّی به صوت‌های شرح کتاب «معاد» بپردازید، راحت‌تر این مسائل‌تان روشن می‌شود. موفق باشید

29902
متن پرسش
با سلام: در نگاه عرفانی می‌توان به این نتیجه رسید که: رحمت بر دو نوع است: رحمت عام (رحمت امتنان) كه همه موجودات را از آن حيث كه وجود دارند فرا مي گيرند؛ چه خیر باشند چه شر و چه، طاعت باشند و چه، معصيت. رحمت خاص (رحمت وجوب) كه خداوند بر خود واجب نموده و بر كاينات بر طبق اعيان ثابته شان و بر انسان، علاوه بر آن بر طبق اعمالش عطا مي كند. قلب انسان كامل هر چند كه با رحمت ايجاد شده ولي چون همه اسما و صفات الهي را در خود متجلي مي سازد، فراگيرتر از رحمت است و رحمت بر غضب، پيشي دارد و نهايتا شامل اهل جهنم نيز خواهد شد، به اين دلايل؛ اولا: غضب، عارضي ارواح است نه ذاتي و عارضي از بين خواهد رفت و ثانيا: براي وفاي به وعيد، مرجحي جز معصيت نيست كه آن هم توسط خداوند، طبق آيات «يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ ۗ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا» «نتجاوز عن سيئاتهم» و «... ان الله يغفر الذنوب جميعا» بخشيده خواهد شد. پس باطن عذاب، رحمت است؛ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِنْ قِبَلِهِ الْعَذَابُ» چنانچه عذاب قوم يونس، رحمت را بر آنان برگرداند.  
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ولی از آن طرف هم فکر کنید که هرکس را به خودش می‌دهند و می‌فرمایند: «اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَىٰ بِنَفْسِكَ الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا» کتاب خود را که همان صحیفه‌ی جان تو می‌باشد، بخوان خودت برای ارزیابی خودت کافی هستی. حال اگر کسی در آن تنهاییِ قیامت، هیچ خدایی نداشت در حالی‌که فطرتش تنها با خدا آرام می‌گیرد، چه بر او می‌گذرد! عرایضی در رابطه با آیه‌ی ۳۴ سوره‌ی جاثیه شده است. شاید در این رابطه کمک کند. موفق باشید

]وَقِيلَ الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ (34) [

و به آن‌ها گفته می‌شود در این زمان شما را تنها می‌گذاریم و فراموش می‌کنیم همان‌طور که شما ملاقات این روزِ خود را فراموش کردید و مأوای شما آتش است و برای شما هیچ یاوری نیست.

«وَقِيلَ الْيَوْمَ» و گفته می‌شود بفرمایید، ما امروز به شما بی‌محلی می‌کنیم. خدایی که عین رحمت است و فرمود «سَبَقَتْ رَحْمَتِي غَضَبِي»‏ رحمت من بر غضب من سبقت دارد. در این‌جا می‌فرماید این افراد نسبت به آن رحمت فراموش می‌شوند.

وقتی انسان خودش را در دنیا در آن حضورِ معنوی حاضر نکرد و از جهان کیفیِ وسیع عالم غیب و معنویت محروم شد، یک مرتبه با فراموشی از طرف خداوند روبه‌رو می‌شود و در تنهاییِ خاصی که هیچ امیدی به جایی ندارد، قرار می‌گیرد، چیزی که فکر نمی‌کنم احدی در این دنیا بتواند آن را تصور کند. در رابطه با علت این تنهایی و فراموشی، موضوع روشنی را مطرح می کند و می‌فرماید: «كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» این تنهایی چیزی نیست جز انعکاس فراموشی این روزتان که امروز در مقابل خود می‌یابید ولی اکنون دیگر نمی‌توانید این روز را که روز حضور در محضر خداوند است و با خداوند به‌سربردن، از آنِ خود کنید. شما می‌توانید در همین دنیا این روزِ خود را ملاقات کنید، زیرا این روز شما بود و می‌توانستید با این روزِ خود در دنیا، آماده‌ی حضور در روزی شوید که در قیامت با آن روبه‌رو خواهید شد.

به نظر بنده نکته‌ای دقیق و ظریف در این قسمت از آیه مطرح است که جای بحث بیشتر دارد. در ادامه فرمود: «وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» مگر این‌ها در دنیا به دنبال مأوا نبودند ولی دنیا را مأوای خود گرفتند؟ حال آتش مأوای آن‌ها شد که عین بی‌مأوایی می‌باشد. «وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» و برای شما هیچ یاوری که به نحوی به شما کمک کند تا از تنهاییِ شما بکاهد، نیست و این چیزی جز انعکاس همان زندگی دنیای خودتان نیست که جز خودتان هیچ چیز دیگری را نمی‌دیدید و به کثرات دنیای مشغول بودید و حالا خودتان هستید بدون آن مشغولیات. وقتی بدانیم انسان بدون کمک و رحمت الهی قدمی نمی‌تواند بردارد، و حتی اهل دنیا هم در دنیا به رحمت الهی امیدوارند. وقتی این امید به‌کلی قطع شود و هیچ چیزی که بتوان به آن مشغول شد و به آن امیدوار بود، نماند، چه می‌شود؟ «واللّه اعلم».

فرمود به آن‌ها گفته می‌شود: «الْيَوْمَ نَنسَاكُمْ كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا وَمَأْوَاكُمْ النَّارُ وَمَا لَكُم مِّن نَّاصِرِينَ» به نظر می‌آید باز نیاز است بر روی قسمت «كَمَا نَسِيتُمْ لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» کمی بیشتر فکر شود. به منکران معاد می‌فرماید شما روزگارانی داشتید و می‌توانستید لقایی که امروز با آن روبه‌رو شده‌اید را از قبل تجربه کنید و در آن فضا زندگی کنید ولی با مشغولیات دنیایی و کبر و خود برتربینی‌ها از یادتان رفت که چنین حضوری در کنارتان بود. هرکاری که موجب شود تا ما این نوع حضور را فراموش کنیم، فردای قیامت موجب آن تنهایی خاص می‌شود. حال آن کار هرکاری می‌خواهد باشد. مگر آن‌که زندگی را با نظر به حضوری که در ابدیت داریم و می‌توان آن را احساس کرد، دنبال کنیم.

می‌فرماید: «لِقَاء يَوْمِكُمْ هَذَا» لقاء این روز که روز خود شما بود و لقائی که می‌توانستید با نظر به آن برای خود داشته باشید. این روزتان را می‌توانستید در افق حضور خدا احساس کنید و منوّر به چنین توحیدی می‌شدید که عالم برایتان محل ظهور انوار الهی می‌شد و امروز بحمداللّه این نحوه حضور خدا را در انقلاب اسلامی در مقابل استکبار، می‌توانید احساس کنید و همین امروز به آینده‌ی توحیدی خود نظر نمایید.

29580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز وقتتون بخیر امیدوارم در سلامت باشید. بنده طلبه پایه ۶ حوزه علمیه تهران هستم. سوالم از خدمتتون اینه استاد ما طلبه ها جز درس قطعا مطالعات آزاد علمی کنار درس هم داریم، در موضوعات مختلف مخصوصا معارف، اخیرا دچار حالی شدم، این حال که خب این‌همه کتاب خواندی و این همه در موضوعات مختلف مطالعه کردی وقتی خروجی نداری چه فایده، صرفا یه کسی می‌شوی که خیلی زیاد کتاب خوانده ولی خروجی درستی در اون موضوعات بیرون نداده چه فایده. درحالی که شان طلبه این نیست که فقط صرفا کتاب بخواند ولی نداند قرار است از این مطالعه چه چیزی را به دست اورد. یکی از دوستانم بهم گفت اگه ندونی برای چه مسئله ایی مطالعه می‌کنی و اینکه بعد مطالعه ایی که کردی خروجی درستی نداشته باشی برای ارائه، فایده نداره. آیا این نظر درسته استاد؟ من با این حالم چه کنم؟ احساس می‌کنم فایده ایی انگار ندارم فقط دارم مطالعه می‌کنم. درحالی که می‌بینم بعضی از دوستان به اندازه در جایی مشغول کار فرهنگی هستن اما به هر دری میزنم برای انجام کار محتوایی و فرهنگی درست نمی‌شود. به قدری علاقه مند به تدریس در مدارس هستم ولی استاد هرکاری می‌کنم برای این اتفاق ولی نمی‌شود، در کجا دچار اشتباه شدم، ریشه این حال بنده از کجاست؟ آیا باید بعد از هرکتابی که می‌خوانم ولو به اندازه که یادداشت خروجی داشته باشم؟ ممنونم به فرزندتان کمک کنید استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». وقتی فعلاً فرصت خوب‌مطالعه‌‌کردنِ دروس رسمی حوزه و معارف اسلامی و قرآن و روایات و نهج‌البلاغه را دارید، آن فرصت را از دست ندهید. به وقتش شرایط استفاده‌رساندن فراهم می‌شود. موفق باشید

نمایش چاپی