بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
28674

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید در جواب خانمی فرمودید که کار در عرصه وکالت هم میتونه هویت شما رو معنی بده. می‌خواستم ببینم این نظر شما مربوط به سایر عرصه ها هم میشه؟ یعنی خیلی هم نوع رشته مهم نیست مهم اون نسبتیه که باهاش برقرار می‌کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان طور که عرض شد عمده آن است که از وجهی از شخصیت انسانی خود که حضور در جهان است، غفلت نشود. موفق باشید

28655
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: با توجه به این که شما فرمودید زن باید در جهان امروز حاضر باشد چه نیازی به این حضور است؟ چه انگیزه معنوی برای وکالت داشته باشیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث نیاز نیست، بحثِ احساس حقیقیِ خودمان است که در چه جهانی باید حاضر باشیم تا خودمان باشیم. امروز زنان ما خود را در جهان یافته‌اند و نباید از این نحوه بودن که بودنِ حقیقی آن‌هاست غفلت کنند. موفق باشید

28273
متن پرسش
سلام علیکم: در مراقبه اخلاقی جهت عدم ارتکاب معاصی، بعضاً تا چند روز این روند عدم معصیت حفظ می‌شود ولی از چند روز به بعد دوباره نفس اماره چنان به صحنه میاید که تاب مقاومت را می‌گیرد و دوباره ارتکاب معصیت می‌شود. برای مهار نفس اماره و مقاومت و مراقبه از آن جهت ترک ملکات و صفات مذموم و منفی و معاصی چه باید کرد تا بتوان مثلا در یک مدت چهل روزه از آن عبور کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هرحال صبر بر طاعت و دنبال‌کردن عزمِ عبور از معصیت، آن‌چنان با برکت است که به مرور جذبات دنیایی ضعیف و جذبات معنوی شدید می‌شود در آن حدّ که انسان اساساً در عالم دیگری حاضر می‌گردد. موفق باشید

27975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: چند سوال قبل تر در مورد آزمایش الهی فرموده بودید. سوال من اینست که آیا می‌توان مطمئن بود که بواسطه علم و اعمالمان از امتحانات خدا سربلند بیرون بیاییم؟ مثلا بلعم باعورا طبق قرآن آیاتی از خدا به او داده شده بود و طبق روایات تحت عرش نظر می‌کرد و اسم اعظم می‌دانست. خب امتحان چنین کسی چگونه بود؟ امتحانش سجده بر (اطاعت از) حجت فرستاده شده بود ولی او سرباز زد. کسی که بواسطه پایگاه اجتماعی که دارد از حجت خدا اطاعت نکند باعث می‌شود جمعی از دوستدارانش از او تبعیت کنند و چون حجت خدا همان سبیل خداست مصداق یصدون عن سبیل الله قرار می‌گیرد که در قرآن عاقبتش اخسرین شدن در قیامت است. استاد فکر می‌کنم اگر در سلوک شخصی و حتی سلوک اجتماعی و سیاسی مان احتمال وقوع فتنه و آزمایش الهی ندهیم و بگوییم این جریانی که در آن هستیم همان خط الهی و حق است ممکن است عاقبت بخیر نشویم. بزرگترین عابدان مانند شیطان و بلعم باعورا امتحانشان سجده بر خلیفه خدا شد و مردود شدند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. به همین جهت در رجوع به پیامبر خدا و اولیای معصومین «علیهم‌السلام» هم باید متذکر باشیم که خودمان مطرح نشویم. موفق باشید

27857

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد. این چند مورد از کتاب ترجمه ی قانون شیخ الرئیس می باشد: ۱. از آنجا كه نيروهاى نخستين درون اركان، چهار چيز است، گرمى، سردى، ترى، و خشكى، روشن است كه همه مزاج هاى اجسام در عالم فسادپذير، فقط از اين چهار نيرو (كيفيت) ناشى مى گردند. ۲. اين ترتيب در مزاج اعضاى بدن توسط جالينوس ابداع شده است. ۳. اين نظريه بسيارى از طبيبان است، ولى جالينوس حرارت غريزى را از آتش عنصرى آميخته، با ساير عناصر تشكيل دهنده بدن، مى داند، و رازى نيز به اين نظريه تمايل نشان داده است و حرارت غريزى را نوعى آتش مى داند. ۴. درباره اخلاط مطالب ديگرى به جا ماند كه بر طبيبان بحث در آنها روا نمى باشد، زيرا از فن طب قلمداد نمى شود، بلكه بر حكيمان است تا در آن موضوعات به كاوش پردازند، لذا از طرح آن مباحث در اينجا خوددارى نموديم. استاد گرامی! حال که به قول ابن سینا، صحبت در مورد مزاج و اخلاط که پایه ی طب سنتی می باشد بر عهده ی حکیمان است و نه طبیبان، به نظر شما بعد از طرح ماده المواد که چهار عنصر را دخیل در موجودات می داند و بر اساس آن طبایع به وجود آمد که با ارجاع به جالینوس نشان می دهد سابقه ای به طول فلسفه ی یونان دارد، آیا این چهار عنصر در ماده المواد اکنون با پیشرفت علم و فلسفه منسوخ نشده و اساسا پایه ی طرح مزاج بر این مبنا اشکال ندارد؟ نظر ائمه در مورد مزاج ها چه بوده؟ التماس دعا!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً بنده در این موارد صاحب‌نظر نیستم و نمی‌دانم چرا جناب ملاصدرا که بنای ورود حِکمی در امور دارند، به صورت جدّی در آن موضوع ورود نکرده‌اند شاید آن را جدّی نگرفته‌اند. موفق باشید

27829
متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: امام خمینی در جائی به جوانان می‌فرمایند تا دیر نشده حرکت خودتان را شروع کنید و به پیری موکول نکنید بعد می‌فرمایند ما ها هنوز راه نیوفتاده‌ایم و پیر شده ایم و توان نداریم جایی دیگر از یادگار امام نقل شده پس گریه های طولانی می‌فرمودند ببینید من هر چه قدر تلاش می‌کنم نمی‌شود. تا جوانید فکری به حال خودتان بکنید. همین مضمون را علامه حسن زاده از قول ابن مسکویه نقل می‌کردند. سوال اینجاست که اولا این حرکت که امام می‌فرمایند کدام حرکت است که خود امام با آن درجه علمی و تهذیبی می‌فرمایند ما هنوز راه نیوفتاده‌ایم؟ و دوما آثار و نشانه هایش چیست از کجا بدانیم که راه افتاده ایم و از کجا مطمئن شویم در مسیری هستیم که به آن منتها خواهیم رسید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث اجمال و تفصیل در مسیر توحید است. لذا هر اندازه انسان در این مسیر درست حرکت کند، اجمالِ قبلی به تفصیل در می‌آید و همان تفصیل، در سیر خود نسبت به تفصیل بعدی، اجمال است و هرکس در مسیر توحید قرار بگیرد و چشم‌انداز خود را حقیقتِ حیّ و حاضر قرار دهد، چنین حالتی را دارا می‌باشد حتی اگر او اشرف مخلوقات باشد. لذا آن حضرت در محضر حق عرضه می‌دارند: «ما عرفناک حق معرفتک و ما عبدناک حق عبادتک». موفق باشید

27589
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز پس شما فلسفه شک گرای غرب را که به سفسطه انجامیده و امثال هیوم و .... در آن نقش آفرین هستند را خط فکری و عقیدتی و فلسفی سالم و به حق می‌دانید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! حتی در کتاب «سلوک...» اشکالات اساسی که در فلسفه‌ی غرب منجر به دوگانگیِ سوبژه و ابژه می‌شود، با خوانندگان محترم در میان گذاشته شده است. ولی مسئله را به آن راحتی‌ها نمی‌دانم و همچنان‌که مکرر عرض شده بعد از چشیدن فلسفه‌ی صدرایی، در جریان فلسفه‌ی غرب قرارگرفتن، برای اهل تحقیق لازم است. موفق باشید

27582

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: اینکه بزرگان می فرمایند حب خاصان خدا همان حب خداست یا حب مقربین در واقع همان حب خداست اگر کسی سال ها علاقه زیادی به انسان مقربی داشته است در واقع این همان عشق خدا بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! به شرطی که به خاطر خوبی‌های آن انسان‌ها آن‌ها را دوست بدارید و نه با انگیزه های سودجویانه و یا احساساتی. موفق باشید

27510

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: لطفاً در صورتی که راهنمای جامعی برای فهم درست اشعار حافظ (اعم از کتاب، جزوه، صوت و..) سراغ دارید معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست سری به بحث‌هایی که تحت عنوان «ما و حافظ» بر روی سایت هست بزنید تا با اُنسِ مداوم با آن مباحث إن‌شاءاللّه فرهنگ درک نگاه جناب حافظ پیش آید. موفق باشید

27457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید. خانم ۳۴ ساله هستم کارشناسی میکروبیولوژی دارم میخوام ارشد قرآن و حدیث بخونم ولی نمیدونم کدوم گرایش توی جامعه الان مورد نیاز و قابل استفاده است. چون صرف گرفتن مدرک نمیخوام ادامه تحصیل بدم دنبال درآمد هم نیستم فقط میخوام بتونم یک کار مفیدی در جامعه الان انجام بدم. گرایشها: تفسیر و علوم قرآن. نهج البلاغه. علوم حدیث. علوم فنون و قرائت. علوم قرآن و حدیث هستند. ممنون میشم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی آن رشته‌ها خوب است بستگی به خودتان دارد که با روحیه‌ی عرفانی و انقلابی از آن‌ها استفاده کنید و بعداً بتوانید استفاده برسانید. بر روی تفسیر قرآن فکر کنید. موفق باشید

27381
متن پرسش
با عرض سلام و احترام خدمت استاد محترم: ببخشید اگر کسی از دین اسلام به مسیحیت گرویده باشد و آموزه های اخلاقی مسیحیت را برتر بداند، و دلبسته آن دین شده باشد و دلیلش هم این است که مسیحیت باعث رشد اخلاقی وی شده است و به طور کلی تعبد به آن دین پیدا کرده است، چگونه می توان با وی رفتار نمود تا به اسلام برگردد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چنین انسان نادانی که نتوانسته است عظمت‌های همه‌جانبه‌ی اسلام را بفهمد، مسلّم خود را فریب می‌دهد که می‌گوید مسیحیت متوجه‌ی رشد اخلاقی می‌گردد. مسلّم مسیحیت را هم نخواهد فهمید. می‌خواهد هوس خود را دنبال کند. شدیداً باید نادانیِ این‌چنین افراد را به رخ‌شان کشید. البته یک مسیحی که نمی‌داند عظمت اسلام تا چه اندازه است، حکمش فرق می‌کند. موفق باشید

26763

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: منظور شما از این جمله چیست؟ (حق تعالی را به حکم موطن خیال در صورتی می‌یابی همان‌گونه که در موطن نظرِ عقلی او را منزه از صورت می‌فهمی). منظور از این که حق تعالی را در موطن خیال در یک صورت می یابی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمله‌ی بسیار مهمی است که باید با قواعد آن آشنا بود. حداقل به این روایت فکر کنید که از رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌واله» داریم: «رأیت ربّی باحسن صورته» یا به عرایضی که در رابطه با تشییع‌کنندگان پیکر شهید حاج قاسم عرض شد مبنی بر آن‌که حاج قاسم عامل ظهور خداوند در میان صحنه‌ی تشییع‌کنندگان شد. موفق باشید

26528
متن پرسش
با اهدای سلام و دعای خیر محضر گرامی استاد طاهرزاده: احتراماً به استحضار می رساند به همت یکی از بزرگواران، که خداوند حفظش نماید در تهران این شهر بی عالم مکان ثابتی برای تدریس کتاب های سیر مطالعاتی و ان شاء الله در آینده نزدیک تفسیر قرآن تدارک شده است که کتاب ها توسط حاج آقا موسویان به صورت کارگاه دو روزه تدریس می شود که تاکنون چندین دوره، ده نکته از معرفت نفس و یک دوره غرب شناسی که در بهمن ۹۸ برگزار شد و ان شاالله در فروردین ۹۹ هم کتاب انقلاب اسلامی توسط حاج آقا موسویان از اساتید موسسه ساحت حضور که از اصفهان قدم رنجه می فرمایند برگزار خواهد شد مکان: تهران، مصلی چهاردانگه واقع در بزرگراه آیت الله سعیدی بعد از اتوبان آزادگان، مصلی چهاردانگه زمان: پنج شنبه و جمعه آخر هر ماه جهت هماهنگی بیشتر 09909232589 - 09125245604 لذا با عنایت به رجوع علاقه مندان به سایت لب المیزان مستدعی است این موضوع در قسمت پرسش و پاسخ بارگزاری گردد تا حضرتعالی هم مستحضر باشند و دعا بفرمایند و هم از حاج آقا موسویان بخواهید شهر تهران را دریابند. آرزوی سلامتی و توبیق روزافزون برای شما سرور گرامی و خانواده محترمتان داریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مباحث، جهت رفقای تهرانی را به فال نیک می‌گیرم. ولی تهران را شهرِ بی‌عالَمی نمی‌دانم. شهری است به گستردگی جهان و انسان‌هایی که می‌خواهند جهانی فکر کنند و نه دهکده‌ای. إن‌شاءاللّه آقای موسویان هم با حضور در تهران، نظرات‌شان بیش از پیش جهانی می‌شود. موفق باشید

25845
متن پرسش
استاد گرامی سلام: در خصوص خالدین در عذاب که در قرآن آمده تصور می کنم من هم از این دسته هستم. با اینکه از اعمالم سخت پشیمانم طعم «ان الله یحب التوابین» و خنکی «لا تقنطوا من رحمه الله» را حس نمی کنم هر روزم در فکر گذشته می گذرد و عذابم کاهش نمی یابد هر از چندگاهی متوجه یکی دیگر از آثار وضعی گناهانم می شوم و در آن لحظه است که آتش عذاب دائمی که گرفتار آنم شعله می کشد نمی دانم در این فرصت باقیمانده از عمرم چه کنم معتقدم اگر با این حالت بمیرم وضعم بدتر می شود متاسفانه با توجه به تاثیر روح بر جسم این عذاب روحی هم بر فعالیت های روزمره اثر گذاشته و هم دچار بعضی بیماریها شده ام که که دکترها تشخیص نمی دهند. الان که این مطالب را می نویسم ساعت ۵ صبح است با اینکه بیدارم نمی توانم نماز شب بخوانم چون فکر می کنم مورد لعنت خدا قرار گرفته ام و این کارها دیگر آب رفته را به جو باز نمی گرداند و فایده ای ندارد. شما بفرمایید چه کنم؟ يَوْمَ لَا يَنفَعُ الظَّالِمِينَ مَعْذِرَتُهُمْ وَلَهُمُ اللَّعْنَةُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ ﴿غافر: ٥٢﴾ همان روزی که عذرخواهی ستمکاران سودشان ندهد و برای آنان لعنت خدا و سرای سخت و بدی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به خودتان سخت‌گیری نکنید. همین‌که انسان اراده کرده باشد گناهان گذشته را ادامه ندهد، بدون هر توبه‌ای انسانِ جدیدی است و خداوند نظرش به این انسان جدید است که دیگر، انسانِ قبلی نیست. موفق باشید

25339
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. آیا این جمله که اگر انسان هر بار مخالف نفس عمل کند نفس یک مقدار ضعیف تر می شود و اگر مطابق هوای نفس عمل کند حتی در امور جزئی نفس یه مقدار قوی تر می شود درست است؟ ۲. آیت الله محمد محسن حسینی طهرانی فرموده است یک عمل مخالف نفس انجام دادن که مورد رضایت خدا باشد انسان را از یک ماه نماز شب خواندن جلوتر می برد. حالا به نظر این مطلبی که ایشون فرمودند درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده درست است و اساساً می‌توان آن را تجربه کرد که در مخالفت با نفس امّاره، مقاومت نفس امّاره بر خلاف تصور اولیه، چه اندازه ضعیف است. ۲. حقیقتاً همین‌طور است که انسان با مخالفت با نفس امّاره درهای آسمان معنویت به سویش گشوده می‌شود و متوجه می‌شود که این نوع امیال چقدر در حاشیه هستند و ما آن‌ها را در متن آورده‌ایم. موفق باشید

25072

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سوال ۱۱۱۴۷۸ فرمودید سیاه پوشیدن برای امام حسین (ع) همان دهه اول کافی است. خواستم ببینم نظر رهبری این است؟ آیا نوشته و یا فایل صوتی از ایشان هست اگر دارید ارسال بفرمایید. با تشکر از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد از مقام معظم رهبری یادم نیست. ولی فکر می‌کنم نباید مدت طولانی لباس سیاه پوشید. موفق باشید

24877

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: پدرم پارسال مبتلا به سرطان شدند و به رحمت خدا رفتند. مادرم هم چند سال است مبتلا به سرطان هستند و بیماریشون شدت گرفته. از هر دوشون خیلی مراقبت کردم. این باعث شده توی چشم اطرافیان خیلی عزیز بشم و همش ازم تعریف می کنند. خیلی می ترسم با تعریف های اونا نفسانیتم تکون بخوره و خدای نکرده فکر کنم کار مهمی کردم. هر چی ام من بیشتر فروتنی می کنم تعریف و تمجید اونا بیشتر شدت می گیره. انگار اوضاع بدتر میشه. می ترسم از چشم خدا بیفتم. چکار کنم که این اتفاق برام نیفته؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شما بیشتر نظر به وظیفه‌ای که نسبت به والدین داشتید، بیندازید، نه نظر به تمجید و تعریف افراد. موفق باشید

24513

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت خدا، عرض تسلیت، تشکر از شما و همراهان شما. بنده کتاب هدف حیات زمینی آدم رو مطالعه کردم، معنی شجره ممنوعه را تا حدودی درک کردم، می خواستم در مورد معنیِ (باغ هایی که در زير درختانشان نهر هایی جاری است) سوال کنم، ممنونم از زحمات شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح سوره‌ی واقعه که به صورت صوت موجود است این مطلب را می‌توانید دنبال بفرمایید. موفق باشید

24005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام علیکم: اگر مردی همسرش را باردار کند و به جبهه برود و شهید شود، و فرزندش بزرگ شود بگوید بابا به چه حقی رفته جبهه وقتی از فرزندانش اجازه نگرفته و فرزندی که به دنیا میاد پدر مادر باید داشته باشد و الان من پدر می خواهم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه مخلوق خداوند هستیم و او که مالک حقیقی ما است، تکلیف ما را تعیین می‌کند و ما همه در مقابل او مسئول می‌باشیم. موفق باشید

23918
متن پرسش
ای عجبا من چه منم؟ عرض سلام و ادب و احترام: بیست و هفت سال سن دارم و در تمام روزهای عمرم فقط یک روز مصداق مصراع من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم می رود شدم در تشییع جنازه ی شهید یحیی براتی. استاد اطمینانی خدا انداخت به دلم در شهید شدن میدونم یک روز شهید میشم و فکر می کنم حدود پنج تا شش سال دیگه شاید کمتر و شاید بیشتر. یه سوالی دارم و یه پاسخ ناب اسلامی میخوام. توصیه ی شما به غیر از دنبال کردن مباحث و در میان گذاشتن آن با دیگران در کتب شما و دیگر کتب که در صددش بوده ام و هستم و خواهم بود چیست در استفاده ی بهینه از عمر جهت ترقی هرچه بیشتر و بیشتر روحی و معنوی، در کل استاد آخرین مقامی که تو این دنیا میشه بهش رسید چیه؟ تعریف من از زندگی این بود که کمال نقطه نداره چون خداوند نامحدوده و ما همواره باید به سمت بهتر شدن در حرکت باشیم ولی تو کتابهای عرفانی یک بار می بینم نوشته مقام رضا بالاترینه یک بار مقام فنا و... اگر هیچ و حتی یک درصد هم وقت شریفتان گرفته نمی شود پاسختان را برایم ایمیل کنید. پاسگزارم استاد گرانقدر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به «حبّ» فکر کرد و خود را از هر آن‌چه ما را از «دوست‌داشتن» محروم می کند، آزاد نمود. در جلسه‌ی ۹۵ شرح کتاب «جامع‌السعادات» بحثی تحت عنوان «محبت به خدا مبنای محبت به خلق» به آدرس زیر شده است. خوب است که صوت آن جلسه را استماع فرمائید. موفق باشید

 http://lobolmizan.ir/sound/1148#7493  

34043

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و درود: استاد عزیز بنده گاهی اوقات به خاطر یه موضوعات پیش پا افتاده چنان در استرس و فشار و خشم قرار می گیرم که خواب شب رو ازم میگیره و هرکاری هم که انجام میدم آروم نمیشم و ذهنم متوجه همون موضوع هست و کارم به بد اخلاقی با اطرافیان و گناهان دیگه می‌کشد با اینکه در کتابهای شما خوندم «هرچه خود را از کثرات دور کنیم و به هست مطلق نزدیک کنیم به آرامش می‌رسیم و از اضطراب و ناآرامی دور می‌مانیم.» حتی با دانستن این مطالب بازم آروم نمیشم و موضوع و مشکل رو بزرگ می‌بینم و با ذکر گفتن هم آروم نمیشم. چکار کنم که از کنار این مسائل راحت عبور کنم و لحظه لحظه زندگیم سراسر از وجود حضرت حق باشه و آرامشی بدست بیارم که از دستش ندم. به قول معروف بیدی نباشم که با این بادها بلرزم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهترین مأوا برای استقرار روح و روان انسان و رسیدن به آرامشی بنیادین، نظر به سنت‌های لایتغیر الهی است که همه‌چیز در بستر آن سنت‌ها جاری می‌شود. در این رابطه خوب است به بحث «راهی برای حضور در جهان خدا» رجوع شود. https://eitaa.com/matalebevijeh/12047 موفق باشید

31814

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز وقت شما بخیر باشه: ضمن تبریک آغاز امامت حضرت صاحب امر و آرزوی اینکه از یاران مخلص حضرت و نشر دهنده معارف ايشان و عاملين به اراده حضرت باشید و خدا برساند و ظهور حضرت را به چشم ببینیم سوال: آیا ظهور متوقف بر آماده سازی مقدمات بشری ست؟ برای مثال آماده سازی دولت و ... و یا همین مورد معروف 313 یار؟ اخیرا کتابی رو مطالعه کردم و بنظرم بسیار نورانی بود و بسیاری از مواردی که ما فرض می کنیم رو به گونه ای دیگر مطرح کرده بود : (آب گوارا - سيد محمد بني هاشمي) اگر با نويسنده يا آثار ايشون آشنايي داريد مي خواستم نظرتون رو در اين مورد هم بدونم خلاصه ای از متن: مورد اول - بسته بودن باب نیابت خاصّه (تکالیف جدید) در غیبت کبری اَلا فَمَنِ الدَّعَی المُشاهَدَهَ قَبلَ خُرُوجِ السُّفیانیِّ وَ الصَّیحَهِ فَهُوَ کاذِبٌ مُفتَرٍ. منظور از ارتباط این است که خود را به نحوی وکیل حضرت یا سفیر ایشان معرّفی کند یا حتّی مدّعی شود که به میل و اراده خود می تواند خدمت امام علیه السلام مشرّف گردد یا از ایشان سؤال کند و جواب بیاورد و امثال این گونه ادّعاها. چنین شخصی افترا زننده می باشد؛ چون وقتی خود حضرت، باب هیچ یک از این انواع ارتباط را باز نکرده اند، هرکس هم ادّعای یکی از آن ها را داشته باشد، به امام خود تهمت زده و به ایشان دروغ بسته است. آن چه مهمّ است این که نباید چنین بابی (به عنوان نیابت یا سفارت و امثال آن) در زمان غیبت کبری باز شود و این ادّعا از هیچ کس پذیرفته نیست. با این توضیح روشن می شود که مقصود از «مشاهده» در عبارت «فمن ادّعی المشاهده» صرفِ تشرّف خدمت آن بزرگوار نمی باشد و این توقیع شریف، نفی صحّت تشرّفات افراد صالح را خدمت امام زمان علیه السلام نمی کند. (نتوانستم بین این قسمت و سخن همیشگی شما که رهبری نایب امام زمان است و یا این سخن که گوش‌تان به دهان رهبر باشد چون ایشان گوششان به دهان حجةبن‌الحسن (عج‌) است - جمع ببندم) دوم. روشن نشدن حکمت غیبت پیش از ظهور مسأله مهمّ دیگری که در موضوع غیبت امام عصر علیه السلام باید مورد بررسی قرار گیرد این است که: «چرا امام عصر علیه السلام غایب شده اند؟» از امام جعفر بن محمّد الصّادق علیه السلام : همانا برای صاحب این امر (امامت و ولایت) غیبتی است که قطعاً واقع می شود، در آن اهل باطل به شکّ و تردید می افتند. راوی می گوید: علّت آن را از حضرت پرسیدم. فرمودند: به خاطر چیزی که اجازه پرده برداری از آن را برای شما به ما نداده اند. راوی می گوید: پرسیدم: حکمت غیبت ایشان چیست؟ فرمودند: حکمت غیبت ایشان، همان حکمت غیبت های حجّت های خداوند متعال پیش از ایشان است. حکمت این امر، جز پس از ظهور ایشان روشن نمی گردد، همان گونه که حکمت کارهای حضرت خضر علیه السلام (سوراخ کردن کشتی و کشتن پسر بچّه و تعمیر دیوار) برای حضرت موسی علیه السلام تا وقت جدا شدن ایشان از یک دیگر روشن نشد (نتوانستم بین این قسمت و مقدمه دانستن انقلاب اسلامی برای ظهور جمع ببندم) مورد سوم : ... به هر روی، غرض از ذکر این نمونه ها روشن شدن این حقیقت است که ظهور امام زمان علیه السلام متوقّف بر پدید آمدن 313 یار با اخلاص ایشان نیست، بلکه هرگاه خداوند اجازه فرماید، امام علیه السلام ظاهر شده و به دنبال آن، یاران اولیّه ایشان به حضرتش خواهند پیوست و حدّاقل گروهی از این افراد، سال ها بلکه قرن ها قبل، از دنیا رفته اند و برای یاری امامشان رجعت خواهند کرد. حال اگر کسی ادّعا کند که: غیر از افراد نامبرده شده در احادیث، بقیّه 313 نفر هنوز به دنیا نیامده اند و ظهور حضرت، مشروط به وجود آن هاست، در پاسخ می گوییم: این ادّعا کاملاً بی دلیل است و ما اطّلاعی نداریم که چند نفر از این افراد هنوز به دنیا نیامده اند، چه بسا همه آن ها جزء رجعت کنندگان باشند. یک امر مجهول را نمی توانیم بدون هیچ دلیلی- نه عقلی و نه نقلی- شرط لازم ظهور امام علیه السلام بدانیم. (نتوانستم بین این قسمت و ادعای لزوم دولت سازی و ... و آمادگی مقدات ظهور جمع ببندم) همه موارد رو بصورت خلاصه ذکر شد متن کامل در کتاب : https://download.ghbook.ir/downloads.php?id=9739&file=9739-fa-abe-govara.pdf&packagename=ir.ghbook.reader&platform=site مورد چهارم : استاد برای مورد آخر یک سوال شخصی داشتم (با توجه به اینکه در همین کتاب خوندم خبر دادن از تشرّف خدمت امام عصرعلیه السلام صحیح است و منعی نداره) آیا تابحال خدمت امام عصر مشرف شده اید؟ اگر مورد یا مواردی را نقل کنید باعث روشنی چشممون است از خداوند برای شما آرزوی عمر پر خیر و برکت در پناه امام زمان امام زمان رو دارم عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نیابت به معنای آن‌که کسی مشرف شود خدمت حضرت، غیر از آن است که گفته می‌شود مقام معظم رهبری نایب امام زمان «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» هستند و به مدد و هدایت ایشان کارها را انجام می‌دهند. ۲. انقلاب اسلامی به عنوان راهی توحیدی، مسلّم مسیر را برای نور توحید حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» آماده می‌کند و این امری است غیر از غیبت آن حضرت که در جای خود مشخص است. ۳. دولت‌سازی به معنای شکل‌دادن به جامعه دارای عدل که بدین معنا این ادامه راه انبیاء می‌باشد. مگر حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» ادامه‌دهنده راه انبیاء نیستند؟ ۴. نه. حضور حضرت بحمدلله عالم‌گیر است مگر با کلمات نورانی نایب ایشان احساس نمی‌کنید این عالَم امام دارد که او صاحب عصر و زمان است؟ موفق باشید

 

31598
متن پرسش
سلام خدمت استاد بزرگوار: اگر فرض بگیریم تمام مردم ایران هم واسه پیاده‌روی دارن یقه‌ پاره میکنن، آیا میشه نتیجه گرفت مردم ما مذهبی‌تر شدن؟ چرا که دینداری یه ظواهری داره و یه حقیقتی؛ بنظر میاد بعد از انقلاب ظواهر دینداری به شدت رشد کرده ولی در زمینه حقیقت دینداری بحث فرق داره. در عموم مردم حقیقت دینداری هم تضعیف شده بخاطر عواملی مثل تهاجم فرهنگی و مثل آن و در عده قلیلی -که از ثمرات انقلاب هستن- حقیقت دینداری به شدت رشد کرده. اگر اربعین یکی از ظواهر دینداریه، بنظر میاد ما باید برای قضاوت کردن دنبال شاخص‌های دیگه‌ای باشیم که نشانگر حقیقت دینداری هستن. میشه گفت که دستگاه امام حسین اساسا چون جاذبه شورانگیز زیادی داره، روی عمده پیروانش نمیشه حساب کرد؟ هرچند بالاخره دینداری ممکنه از ظاهر به باطن حرکت کنه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بشر جدید شدیداً به دنبال دینداری حق‌الیقینی است تا تمام ابعاد وجود او در نسبت با خدا قرار گیرد. امری ماورای بهشت‌رفتن و جهنم نرفتن و رخداد اربعینیِ سال‌های اخیر از این جنس است و مردم به دنبال این نوع دینداری می‌باشند. در این رابطه عرایضی در جلسه پنجم «کربلا و برگشت به شور ایمانی گمشده» شده است. بحث را می‌توانید در کانال «مطالب ویژه» بیابید. موفق باشید

31168
متن پرسش
سلام: در حرکت جوهری گفتید نفس بدلیل تعلق به بدن حرکت جوهری بر آن اثر می‌کند. حال سوال بنده اینست که حرکت مربوط به عالم ماده است چطور نفسی که ذاتش متفاوت با عالم ماده است و حرکت پذیر نیست حکم عالم ماده در آن اثر می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در بحث حرکت جوهری عرض شده مقام نفس تا به مرحله عقل نرسیده، مقام تعلق به بدن را دارا می باشد و لذا با حکم بدن دارای حرکت جوهری خواهد بود تا آنکه از مقام نفسیت به مقام عقل خود برسد که در آن صورت دیگر حرکت جوهری برایش معنا ندارد. در این مورد خوب است به کتاب معرفت نفس و حشر رجوع شود. موفق باشید

30923

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: بنده طلبه درس خارج هستم و مدتی هم با برخی اساتید اخلاق موثق در ارتباط بوده و هستم. مساله و مشکلی که دارم نوعی تحیّر همه جانبه است. کشش های مختلف در همۀ زمینه ها اعم از زمینه های علمی و عرفانی یا زمینه های دنیایی مرا به این سو و آن سو دعوت می کنند. مثلا وقتی کتابی عرفانی یا شرح حالی از بزرگان عرفانی مطالعه می کنم، عزمی در من برای پیمودن جدی تر این مسیر ایجاد می شود اما مثلا روزی دیگر که بحثهای علمی می شود، کشش به آن سمت دارم و کشش های دیگر مثل معنویات رو به سردی می رود. اینها مثال بود و در امور جزئی تر در مسائل مختلف این گرفتاری در من وجود دارد تا جایی که گاهی با خودم می گویم اصلا من چه کار می کنم، من کی هستم، چرا اینگونه هستم و .... آیا شما راهی برای رهایی از این بلاتکلیفی و حیرت سراغ دارید؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید شخصیتی را که می‌پسندید و منشِ ایشان با روحیه شما می‌خواند در نظر بگیرید و مطابق شخصیت ایشان، کارهای خود را سر و سامان دهید. شخصیت رهبر معظم انقلاب در دوران طلبگی برای طلبه‌ها نمونه خوبی است. ولی با اینهمه باز به ذوق و روحیه شما ربط دارد که چه کسی را برای ادامه شخصیت خود انتخاب کنید. موفق باشید

نمایش چاپی