باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. وجود ما به عنوان موجود مدرِک، عین علم به خودمان است و بدیهیات عین علم به خودمان میباشد مثل وجود اختیار که به صورت حضوری، آن را داریم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت تا در مرحلهی علمی و مفهومی هستیم هنوز ارتباط واقعی یعنی ارتباط وجودی پیدا نکردهایم. ارتباط علمی به عنوان مقدمه خوب است ولی معرفت نفس یعنی ارتباط وجودی. گفت: «دردی که به افسانه شنیدم همه از خلق / از علم به عین آمد و از گوش به آغوش». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه حضرت عیسی«علیهالسلام» در خود احساس بندگی میکنند - حال در هر عالَمی که باشند - و بخواهند حق ربوبیت ربّ را بهجا آورند، باید مطابق نور محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» این کار را انجام دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- بحث ماهیات که عرفا و امثال شیخ اشراق و میرداماد قائلاند غیر از ماهیاتی است که در حکمت متعالیه در مقابل وجود است . عرفا صورت علمی موجودات نزد خدا را ماهیات میگویند که قرآن در بارهی آن میفرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» امر خدا آن است که چون خواست چیزی را ایجاد کند به آن میگوید: «بشو» و میشود. خطاب خدا به صورت علمیهی آن موجود تعلق میگیرد که به یک اعتبار عین ثابتهی آن موجود است و به اعتبار دیگر ماهیت آن موجود. به نظر میرسد در این متنی که ارائه فرمودهاید خلطی بین وجود علمی و وجود عینی شده، آری اگر موجودی معدوم باشد ثبوتی ندارد به آن معنا که نحوهای از وجود برای آن قائل باشیم، ولی صورت علمیِ آن موجود نزد خدا ربطی به وجود آن موجود ندارد تا بگوییم چگونه معدوم ثبوت دارد. 2- نقد علامه به معتزله و ثبوتی که آنها میگویند ربطی به ثبوتی که عرفا میگویند ندارد 3- همچنان که عرض کردم قائلشدن به اصالت ماهیت به معنایی که عرفا میگویند ربطی به ماهیتی که در حکمت متعالیه مطرح است ندارد. موفق باشید
به نام خدا
با سلام: فایلهای جلد اول «فرزندم اینچنین باید بود» اصلاح شده و قابل استفاده می باشد. مدیریت سایت
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- زمان و مکان به این معنا که مخصوص عالم ماده است در آنجا نیست ولی اعمال ما در برزخ و قیامت جسم و صورت دارند مثل صورتهای ذهنی که جسم دارند ولی جنس آنها مادی نیست 2- از آن جهت که هرچه در عالم هست در قبضهی اختیار خداوند است میتوان گفت آنچه خداوند خلق کرده وجهی از شرّ هم دارد که شما در قرآن دارید: «مِنْ شَرِّ ما خَلَقَ» یعنی به خداوند پناه ببرید از شرّ آنچه او خلق کرده ولی همانطور که حضرت امام در ابتدای کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» میفرمایند: لازم نمیآید خداوند مستقیماً شرّ را خلق کند، بلکه همینکه خیر را و رحمت را خلق نکرده، شرّ موجود میشود مثل آنکه نبود نور موجب ظلمت است، حال بر اساس چه مصلحتی بعضاً رحمت و خیر خود را ظهور نمیدهد، بحث دیگری است که شهید مطهری«رحمةاللّهعلیه» در کتاب «عدل الهی» بدان پرداختهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فایل کتاب «ماه رجب، ماه یگانهشدن با خدا» بر روی سایت هست و امکان دانلودشدن نیز دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه نشریهی ارزشمند «شذرات» در افقی خود را شکل داده که یک افق واقعی است و نه در افقی که با توهّم و سوبژهکردنِ همهچیز همراه باشد و لذا دغدغهی تفکر دارد که رجوع آن به «وجود» است بدون آنکه گرفتار تفکر زائد باشد که گرفتار نسبتهای وَهمی است و از این جهت به دوستان هشدارباش میدهم که در لبهی شمشیر در حال حرکت هستید. اگر تفکر زائد را در این زمانه نشناسید افق تفکر حقیقی که رجوع به «وجود» است از مقابل شما در حجاب میرود و به نام تفکر با انواع بازیهای سیاسی دلخوش میشوید و صدها دوست و دشمن غیر واقعی برای خود میسازید. مواظب باشید! خوب شروع کردهاید، سعی کنید خوب ادامه دهید. آزاد از تفکرات حزبی و محدودنگر جایگاه هرکس را نسبت به انقلاب اسلامی در نظر بگیرید و پاس دارید بدون آنکه زهرِ فرقهشدن شما را مسموم کند و بیماری خودبرتربینی شما را به هلاکت برساند زیرا که «انّما المؤمنون اِخوه». باید در سبک و سلوک خود نشان دهید همهی آنهایی که با هر سلیقهای به انقلاب و رهبری تعلق دارند، محبوب شما هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: سؤال چه بوده؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد به کتاب لغت رجوع فرمایید. سؤالاتی هست که اگر مشغول این نوع سؤالات شوم، از جواب آنها باز میمانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابن سینا میگوید این افراد با رجوع به مباحث ریاضی میتوانند تفکر خود را شکل دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- موضوع مقام حضرت محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» که اصل و اساس نبوت همهی انبیاء و اولیاء است جدا است، حضرت عیسی«علیهالسلام» هم بر اساس دین محمد«صلواتاللّهعلیهوآله» به صحنه آمدهاند، از این جهت موضوع ایشان با بقیه فرق میکند. در مورد جناب ابوطالب و عبدالمطلب قرائن نشان میدهد که در ذیل نور مسیح«علیهالسلام» نظر به مبنای آن یعنی حقیقت حضرت ابراهیم«علیهالسلام» داشتهاند. در هر حال در مورد عموم مردم آن زمان تنها راه ارتباط با خدا دین حضرت مسیح«علیهالسلام» بوده 2- فکر نمیکنم امروز هم مسیحیان واقعی چنین اعتقادی داشته باشند. آنها هم مثل ما گناه را گناه میدانند و اهل توبه و إنابه هستند. ظرایفی در موضوع مصلوبشدن حضرت مسیح«علیهالسلام» در ذهن خود دارند که قابل تأمل است. مشکل شان اطلاعات غلطی است که نسبت به مصلوببودن حضرت مسیح«علیهالسلام» دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بحث معاد را بحمداللّه تمام کردهاید میتوانید هم مباحث امامت را شروع فرمایید و هم میتوانید کتاب «خویشتن پنهان» را با دقت دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جسم انسان به اعتبار مادیبودن و با توجه به اینکه ماده پایینترین مرتبهی وجود است دارای حیات و علمِ در حدّ ماده است ولی از آن جهت که توسط نفس ناطقه تدبیر میشود مظهر حیات خاصی است که سایر موجودات مادی دارای آن حیات و علم نیستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آن سؤال بحث بر سر فساد نظام اسلامی نبود زیرا هر نظامی مطابق اهدافی که دارد راههای شناخت فساد و برگرداندن نظام از فساد به صلاح را در خود دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از کجا میفرمایید امروز ثابت شده آنچه بدان علم داریم و صورت آن در ذهن ما است مطابق خارج نیست؟! مگر آنچه را دستگاههای مکانیکی از صوت میفهمد همان صوت است که نفس ناطقهی ما درک میکند؟ و مگر وقتی ما از طریق ابزارهای مکانیکی از رنگها موج میفهمیم رنگ در واقعیت موج است؟ در حالیکه نفس ناطقهی ما به عنوان یک حقیقت مجرد متوجه واقعیت جهان خارج است آنطور که هست و هرکس به طور بدیهی چنین احساسی دارد. به چه دلیل باید انسانها احساس خود را نادیده بگیرند؟ آری حتی چشم از رنگها و شکلها در شبکیه، الکتریسته میسازد، ولی نفس ناطقه رنگ و شکل که واقعیت دارد را درک میکند و نه آمپرهای متفاوت الکترونیکی که سیناپس های عصبی ایجاد می کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به اینکه حضرت علامه طباطبایی«رضواناللّهتعالیعلیه» جایگاه نبوت را در آبادانیِ معادِ بشری میدانند و معتقدند چنانچه بشر بفهمد معاد یعنی چه، متوجه میشود که انبیاء عظام در راستای آبادانیِ ابدیتِ انسان چه خدمت بزرگی کردهاند و لذا دامن پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» را با تمام وجود میگیرد و امامت نیز که عملاً ادامهی نبوت و تبیین آن است، روشن میشود. لذا پیشنهاد میشود در ابتدا «معاد» و سپس «نبوت» و «امامت» در منظر مخاطبینتان گشوده شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف دوم درست است زیرا تمام ابزارهای شناخت از شئونات نفس ناطقه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت آیت اللّه جوادی در تفسیر موضوعی خود در جلد پنجم بحمداللّه به صورتی جامع موضوع فطرت را و به تبع آن بحث عالم «ذر» را دنبال کردهاند، همچنین در تفسیر آیهی 173 سورهی اعراف مطالب ارزشمندی فرمودهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم منظور حضرت آقا در خطاب به جریان فرهنگی خاتم این بود که مواظب باشیم ما به عنوان یک جریان سیاسی و حزبی وارد صحنهی فرهنگی انقلاب نگردیم و شخصیتهای فکری فرهنگی مواظب باشند به یک جریان سیاسی تبدیل نشوند، مثل خود مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» نسبت به جریانها در کلان قضیه موضع مناسب اهداف انقلاب داشته باشیم! نه آن که وجه سیاسی انقلاب را از وجه دینی آن جدا کنیم و این نکتهی ظریفی است زیرا هرگز حضرت امام و رهبری عزیز نمیخواهند نیروهای انقلاب نسبت به ابعاد سیاسی انقلاب بیگانه و جدا باشند. حتی میفرمایند دانشگاه و دانشجو باید حضور سیاسی خود را حفظ کند هرچند دانشگاه نباید پایگاه احزاب یا جریانهای خاص سیاسی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم سید عباس معارف انسان فوق العادهای بوده است و آثار او همه در جای خود ارزشمند است بهخصوص کتاب «حکمت اُنسی» ایشان. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد چیزی ندارم، شاید جزوهی «روش کار با تفسیر المیزان» بتواند در سایر امور نیز کمک کند. در ضمن قسمت دوم کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» هم نکاتی دارد. در سیر مطالعاتی که بر روی سایت هست عملاً کاربر متوجه روش معرفت النفسی میگردد زیرا در روش معرفت النفسی انسان در آینهی خود هم خودش را مییابد هم نظر به حقایق عالم میتواند بیندازد. پس بهتر است بگوییم در روش معرفت النفسی، روش با موضوع یکی است ولی در علوم حصولی این دو از هم جدا است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازم نیست ما در احساس بدیهیِ خود مثل یک مفهوم ذهنی نظر کنیم تا گرفتار این سؤالات شویم. همانطور که در جواب سؤال شمارهی 11934 عرض شد همینکه ما وجودی داریم که دارای حیات و علم است این نوع ادراکات را داریم و به تعبیر فلاسفه اتحادی بین ذات ما و وجود این ادراکات در ما هست زیرا به وجود ما ربط دارد همانطور که صفات خداوند عین وجود خداوند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال شمارهی 11934 عرایضی داشتم لذا وقتی بدیهیات عین وجود ما است و ما وجود خود را حضوری درک میکنیم، بدیهیات را هم در همان فضا، وجودی درک میکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در مورد ورود به ماه رجب خوب است به کتاب «ماه رجب، ماه یگانهشدن با خدا» که روی سایت هست رجوع فرمایید و اخیراً هم مقالهای تحت عنوان «روزهی ماه رجب و نجات از برهنگی در بهشت آدم» بر روی صفحهی اصلی سایت گذارده شده است. 2- با توجه به مشکلی که دارید و با توجه به اینکه پیامبر خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» و ائمهی معصومین«علیهمالسلام» در موارد متعدد نمازهای خود را جمع میخواندند بدون آنکه محدودیتی داشته باشند. شما به آنها اقتداء کنید و در جماعت شرکت کنید و هر دو نماز را به روحانی مسجد اقتداء نمائید و در نماز صبح هم به خودتان سخت نگیرید. در مورد قسمت آخر سؤال هم پیشنهاد میکنم فعلاً به خودتان سخت نگیرید، بعضی از کارها مربوط به بعد از چهلسال است. موفق باشید