بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی سلام استاد: مشغول مطالعه ی سوالات قدیمی در سایت بودم که بطور تصادفی به سوال 17361 برخورد کردم که در میان جواب هایتان به این سوال این مورد توجه مرا جلب کرد: از متون خبری داریم که: حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» در جنگ یمن با کنیزی که از خمس غنائم بود و از سهم پیامبر «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» محسوب می‌شد، هم‌بستر شدند و خالدبن ولید برای آن‌که آن حضرت را در مقابل پیامبر بدنام کند، نامه‌ای از طریق «بَریده» به رسول خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» می‌نویسد بريده مى گويد: «وارد مدينه شدم و به مسجد رفتم. رسول خدا صلى اللّه عليه وآله در منزل بود و گروهى از يارانش بر در خانه پيامبر بودند. آن ها گفتند: چرا زودتر از ديگران خود را به مدينه رسانده اى؟ گفتم: به دليل كنيزكى است كه على از خمس غنايم جنگى برداشته است. آمده ام اين خبر را به رسول خدا صلى اللّه عليه وآله گزارش دهم. آن ها گفتند: آرى اين خبر را به پيامبر برسان، زيرا با اين خبر على از چشم پيامبر خدا صلى اللّه عليه وآله مى افتد رسول خدا صلى اللّه عليه وآله اين گفت و شنودها بين من و آن ها را در منزلش مى شنيد. در اين هنگام رسول خدا صلى اللّه عليه وآله از اتاق بيرون آمد. يكى از آن چهار نفر برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا! آيا نظر نمى كنى كه على چه كرده است؟ و قضيّه كنيز را خبر داد. رسول خدا صلى اللّه عليه وآله روى مبارك از او برگرداند و جوابى نفرمود. دومين و سومين نفرى كه همراه بريده بودند نيز به همين گونه اظهار نظر كردند، ولى رسول خدا صلى اللّه عليه وآله از آنان نيز روى گرداند. بريده مى گويد: «من نامه خالد را به پيامبر تقديم كردم. او با دست چپ نامه را از من گرفت. من سرم را پايين انداختم و شروع به بدگويى از على كردم تا اين كه سخنانم به پايان رسيد و سرم را بلند كردم. در برخى از متون آمده است: بريده گويد: «من از كسانى بودم كه بغض و كينه زيادى از على داشتم. از اين رو، از على بد گفتم و كلامم كه به پايان رسيد، سرم را بالا گرفتم. ناگاه آن چنان خشمى در چهره رسول خدا صلى اللّه عليه وآله مشاهده نمودم كه مانند آن را جز در جنگ با يهود بنى قريظه و بنى نضير نديده بودم. سپس پيامبر فرمود: ماذا تريدون من علي؟ ماذا تريدون من علي؟ ماذا تريدون من علي؟ إنّ عليّاً منّي وأنا منه وهو ولي كلّ مؤمن بعدي. از على چه مى خواهيد؟ از على چه مى خواهيد؟ از على چه مى خواهيد؟ به راستى كه على از من است و من از على هستم و او سرپرست هر مؤمنى بعد از من است و شنيدنى است كه بنا بر نقل سنن الكبرى تأليف بيهقى، معرفة الصّحابه تأليف ابونُعَيْم اصفهانى، تاريخ مدينة دمشق نگارش ابن عساكر، سُبُل الهُدى والرَّشاد و منابع ديگر، بريده مى گويد: سپس رسول خدا صلى اللّه عليه وآله به آنان فرمود: إنّ له في الخمس أكثر من ذلك. به راستى كه بهره على از خمس بيش از اين است. این مطلبی که در مورد حضرت علی بیان فرموده اید یعنی همبستر شدن با کنیزی که از خمس غنائم جنگی است را به هیچ وجه نمی توانم با عظمتی که از شخصیت حضرت علی در سایر آموزه هایتان آموخته ام جمع کنم. البته بنده از این دست اخبار زیاد به گوشم خورده ولی بیشتر حمل بر دروغ بودن و مغرضانه بودن این سخنان می‌گذارم ولی وقتی این مطلب از قلم شما صادر شده است گذشتن از کنار این مطلب عاقلانه نیست چون خطر بوجود آمدن عقاید و باور های دینی اشتباه وجود دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فضای تاریخیِ آن زمان را در نظر بگیرید و طبیعی‌بودن آن نوع زندگی‌ها را. و آن را با شرایط تاریخیِ امروز ما به‌خصوص با روحیه‌ی ایرانی، در نظر نگیرید و مقایسه نکنید وگرنه در تعدد زوجات پیامبر «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» هم مسئله‌دار می‌شوید. چند سال پیش در کشور اردن جشن چند همسری مردان تشکیل شد که ابداً با فرهنگ ما قابل تطبیق نیست. موفق باشید

29740

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اینکه در جواب ۲۹۷۲۹ فرمودید عرفان ادیان دیگه در جای خود معتبراند چند سوال به ذهن حقیر رسید. ۱. اگر عرفان شناخت و شهود است مگر از غیر راه ولایت و انسان کامل میشه به اون رسید؟ ۲. حتی در مورد عرفای بزرگ مثل ابن عربی و مولوی و ... خیلی از بزرگان در مقام اثبات تشیع این ها حرف هایی دارند و معتقدند غیر شیعه به مقام های عرفانی و حقایق نمی رسند. نظر حضرتعالی در این مورد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً همین‌طور است. و می‌توان از سخنان ابن‌عربی این‌طور برداشت کرد که بعد از حضور اسلام، بقیه‌ی ادیان هم به نحوی محمدی هستند. به همین جهت بحث موسای محمدی و یا عیسای محمدی را مطرح می‌کنند. و در قرآن نیز داریم: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ» همه اهل کتاب یکسان نیستند، طایفه‌ای از آنها معتدل و به راه راست‌اند، در دل شب به تلاوت آیات خدا و نماز و طاعت حق مشغولند. موفق باشید

29264

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ذکر یونسیه که به عدد ۴۰۰ در سجده توصیه شده آیا باید دقیقا به همین مقدار گفته شود؟ یا اینکه می‌شود زمان را طوری تنظیم کرد که مطمئن شویم اقلا ۴۰۰ مرتبه را گفته ایم؟ آیا اگر مثلا به ۴ سجده که در هر سجده ۱۰۰ مرتبه بگوییم همان اثر را دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید چنین امکانی باشد. آیت الله جوادی پیشنهاد نیم ساعت را جهت آن ذکر و آن سجده دارند و آیت الله ناصری پیشنهاد ۳۲ مرتبه را. به هرحال بستگی به ذوق و حال خود فرد دارد. به گفته‌ی آیت الله جوادی حضرت یونس «علیه‌السلام» آن ذکر را یک مرتبه گفتند و از آن ظلمات نجات یافتند زیرا عزم عمیقی در اظهار آن ذکر در جان آن حضرت شکل گرفته بود. موفق باشید

28821

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می‌توان از تاریخ عالم مدرنیته بیرون شد و با مسائل عالم مدرن و نگرش مدرن به جهان و مسائل مان نگریست و پا در عالم تمدن نوین اسلامی و به تعبیر شهید آوینی بزرگوار، وارد عالم تمدن آینده کره ارض شد که بشر را به دولت آدم و جنود عقل می‌رساند و ما را از شب مدرنیته رهایی می بخشد، گذاشت و جهت مان تغییر کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خودآگاهی نسبت به جهان مدرن و فهم انقلاب اسلامی در افق مهدویت، ما را وارد تاریخ آینده‌ی قدسی می‌کند. موفق باشید

27911

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد رابطه در مقام رضا بودن و کار کردن و نکردن چیه؟ مثلا کسی که خودش اجازه نمیده بچه دار شن، به همسرش بگه در مقام رضا باش، اون همسر باید هیچی نگه و راضی باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال اگر همسر، طالب فرزند است این حق اوست نباید او را از آن حق محروم کرد به‌خصوص که هر فرزندی با تولد خود رزق خود را همراه می‌آورد و به خانواده نیز رونق می‌بخشد. موفق باشید

27100

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام و تبریک اعیاد شعبانیه: خیلی عذر میخوام وقت شریفتون رو می گیرم. استاد! از خودم بدم میاد. حس می کنم نفسم بر من غلبه کرده، هر کار می کنم نمیتونم نفسم و مغلوب عقلم کنم. استاد میشه برا من دعا کنید. اگه توصیه ای جیزی هم دارید لطف کنید. خدا خیرتون بده.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم. راه‌کارهای مطرح‌شده در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إن‌شاءاللّه کمک می‌کند. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

26077
متن پرسش
جناب استاد سلام: آیا این جسم آلی که در این موطن حاضر است با جسم برزخی در موطن برزخ در بیداری و هم اکنون ارتباط دارد؟ چگونه و در چه حد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جسمِ آلی مربوط به نفس است و نفس، همواره در همه‌ی عوالم حاضر است منتهی در برزخ و قیامت همه‌چیز نزد اوست و لذا نفس، تبدیل به عقل می‌شود. این بحث را می‌توانید در ابتدای کتاب «معرفتِ نفس و حشر» مطالعه فرمایید. موفق باشید

25772

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: به شدت از رحمت خدا نا امیدم، دلیلشم اینه که هر چی دعا کردم نتیجه عکس گرفتم، از خدا غیر از خدا نخواستم که بزارم پای حکمت و مصلحت خدا، فقط خودشو خواستم و ای کاش اصلا نتیجه نمی گرفتم ولی نتیجه دقیقا عکس گرفتم، حرف زیاده ولی مخلص کلام اینکه تا میام دعا کنم در ناخودآگاهم هیچ امیدی برای اجابت ندارم و میگم چه فایده دعا کردن، زبونی میگم ولی دل حتی درصدی به اجابت امید نداره، حالا شما بگو نا امیدی بزرگترین گناه و بالاترین جنایت، بگو مساوی با اعلان جنگ مستقیم با خدا، بگو حتی از خود شیطان یک قدم جلوتر، ولی خودش میدونه که دل حتی به اندازه ی ارزنی امید اجابت نداره، از خدا رنجش پیدا کردم، همه ی اونچه که می خواستیم نشد که هیچ، برعکسم شد، سرتونو درد نیارم ولی چه کنم با این دل که با خدا قهره؟ شاید بفرمادید مباحث رو ادامه بده، ولی روزنه ی امیدی باید باشه برای ادامه، ولله هیچ نیست که نیست.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد رِندی را باید دنبال کرد و با رفقابودن و صفا را در بینِ هم به میان‌آوردن، راه‌های بسته را می‌گشاید. خدا را در خنده‌ی رفقا بنگر و با او قهر نکن در حالی‌که می بینی او با تو در خنده‌ی رفقا و صفایی که بین شما هست، قهر نکرده است. موفق باشید

25339
متن پرسش
با عرض سلام خدمت شما استاد بزرگوار: ۱. آیا این جمله که اگر انسان هر بار مخالف نفس عمل کند نفس یک مقدار ضعیف تر می شود و اگر مطابق هوای نفس عمل کند حتی در امور جزئی نفس یه مقدار قوی تر می شود درست است؟ ۲. آیت الله محمد محسن حسینی طهرانی فرموده است یک عمل مخالف نفس انجام دادن که مورد رضایت خدا باشد انسان را از یک ماه نماز شب خواندن جلوتر می برد. حالا به نظر این مطلبی که ایشون فرمودند درست است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده درست است و اساساً می‌توان آن را تجربه کرد که در مخالفت با نفس امّاره، مقاومت نفس امّاره بر خلاف تصور اولیه، چه اندازه ضعیف است. ۲. حقیقتاً همین‌طور است که انسان با مخالفت با نفس امّاره درهای آسمان معنویت به سویش گشوده می‌شود و متوجه می‌شود که این نوع امیال چقدر در حاشیه هستند و ما آن‌ها را در متن آورده‌ایم. موفق باشید

25072

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در سوال ۱۱۱۴۷۸ فرمودید سیاه پوشیدن برای امام حسین (ع) همان دهه اول کافی است. خواستم ببینم نظر رهبری این است؟ آیا نوشته و یا فایل صوتی از ایشان هست اگر دارید ارسال بفرمایید. با تشکر از زحمات شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چیزی در این مورد از مقام معظم رهبری یادم نیست. ولی فکر می‌کنم نباید مدت طولانی لباس سیاه پوشید. موفق باشید

23829

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید از اینکه وقتتون رو میگیرم. پاسخ سوال ۲۳۸۲۰ به ایمیل بنده ارسال نشده و در سایت هم نبود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور جواب داده شد:

۲۳۹۲۰- باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر صحنه‌های مستهجن نباشد، همان‌طور که در ابتدای انقلاب از حضرت امام سؤال شد که بعضی از فیلم‌هایی که تلویزیون پخش می‌کند زنان نامحرم بدون پوشش اسلامی هستند، و امام فرمودند: به شرط عدم لذت اشکال ندارد؛ در این مورد هم می‌توان در همان حدّ مطالب را دنبال کرد. واللّه اعلم. موفق باشید

33032
متن پرسش

سلام علیکم: اکنون که این کلمات و جملات را می‌نویسم، نمی‌دانم به کدام امید و به چه انتظاری چنین اقدامی می‌کنم. حتی دیگر به جواب رسیدن هم برایم دور شده‌است و تا حدی قید آن را زده‌ام. سوالاتی یقه من را گرفته‌است و مرا ول نمی‌کند و در عمقِ خود می‌کشاند. در حدی است که حتی پرسشِ آن هم در لکنت و سختی می‌افتد و تا جوابِ این سوال داده‌نشود، حرف دیگری نمی‌شود زد. به دنبال سرنخ می‌گردم و پیدا نمی‌کنم، شهرها را زیرِ پا می‌گذارم و خانه‌ای پیدا نمی‌کنم. من زنم و چگونه بدونِ خانه زندگی کنم؟ چگونه مادر باشم در حالی که در و دیوار از بی‌مادری می‌نالد و جوابی برای «چی می‌خواهیم.» نداریم؟ با خودم می‌گویم چه «مرگمونه دقیقا» که آن چه هست راضی‌مان نمی‌کند و آن چیزی هم که می‌خواهیم را نمی‌دانیم. خودِ موت که ذائقه هر نفسی است، در پرده می‌رود و به آن محتاج می‌شویم، نه زنده‌ایم و نه به مرگ می‌رسیم. چگونه در این برزخ تاب بیاوریم و مقاومت کنیم و بمانیم؟ ترسِ بی‌طاقتی در مقابل این آینده نامعلوم من را گرفته‌است و حتی لب به شکایت گشودن و این سخنان هم می‌ترسم که بی‌طاقتی تلقی شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! حرف همین حرفِ آخر است که امید به آینده را از دست می‌دهیم. در حالی‌که خالق هستی و خالق ما، یقیناً آینده ما را در بستر بندگی‌اش تأمین کرده است و در همین رابطه در قرآن می‌فرماید: «وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلَّا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا» (هود/6) هیچ جنبده‌ای در زمین نیست مگر آن‌که خداوند بر خود تکلیف کرده که رزق او را فراهم کند و رزق ما همه آن چیزی است که به طور طبیعی بدان نیازمندیم. عمده آن است که خود را در افق تاریخی زندگی زمینی امیدوارانه حاضر نگه داریم و فکر فردا را، فردا بکنیم.

مولوى در مثنوى در رابطه با همين موضوع داستان آن گاوى را مى‏‌گويد كه هر روز از صبح تا شب در مزرعه سرسبزى مى‌‏چريد و علف‏هاى آن را مى‏‌خورد و بعد از سر شب تا صبح غصه مى‏‌خورد كه فردا چكار كنم! باز فردا با علف‏هاى از نو سرسبز شده آن مزرعه روبه‌‏رو مى‏‌شد و تا شب به خوردن آن مشغول مى‏‌گشت و باز از شب تا صبح نگران رزق فردا بود. مى‌‏گويد:

يك جزيره هست سبز اندر جهان‏

اندرو گاوى است تنها خوش‏ دهان‏

جمله صحرا را چرد او تا به شب‏

تا شود زَفْت و عظيم و منتجب‏

شب زانديشه كه فردا چه خورم‏

گردد او چون تار مو لاغر زغم‏

چون برآيد صبح بيند سبزْ دشت‏

تا ميانْ رَسته قصيلِ سبزْ كَشت‏

اندر افتد گاو با جوعُ الْبَقَر

تا به شب آن را چرد او سر به سر

باز شب اندر تب افتد از فزع‏

تا شود لاغر زخوفِ منتجع‏

كه چه خواهم خورد فردا وقت خَور

سال‏ها اين است خوف اين بقر

هيچ ننديشد كه چندين سال من‏

مى‏خورم زين سبزه زار و زين چمن‏

هيچ روزى كم نيامد روزيم‏

چيست اين ترس و غم و دلسوزيم‏

باز چون شب مى‏شود آن گاوِ زفت‏

مى‏شود لاغر كه آوه رزق رفت‏

مولوى بعد از اين‏كه اين مثال زيبا را مطرح مى‏‌كند و ما را متوجّه ضعف بينش اين گاو مى‌‏نمايد كه چگونه از نظام الهى كه همواره در حال فيضان رزق بندگانش است، غافل است، مى‏‌گويد:

نفسْ، آن‏ گاواست ‏وآن‏ دشت، اين‏ جهان‏

كه همى لاغر شود از خوف نان‏

كه چه خواهم خورد مستقبل عجب‏

لوت فردا از كجا سازم طلب‏

همواره نگران فردايى است كه بوجود نيامده و لذا از نتيجه ‏اى كه امروز بايد از زندگى خود بگيرد غافل است، مولوى سپس به ما روى مى‏‌كند كه‏

سال‏ها خوردى و كم نامد ز خَور

ترك مستقبل كن و ماضى نگر

لوت و پوت خورده را هم يادآر

منگر اندر غابر و كم باش زار

به جاى اين‏كه اين‏‌همه نگران آينده باشى كه نيامده است، كمى هم به گذشته بنگر كه چگونه به راحتى گذشت و نگرانى تو نسبت به آن بى‏‌جا بود. حضرت در آن فرمايش شان همين نكته را متذكّر مى‌‏شوند كه اى پسر آدم! غصه رزقى را كه هنوز نيامده است بر امروز خود حمل نكن. ما امروز وظيفه‏ اى داريم و براى انجام آن روزمان را شروع كنيم و مسلم آنچه در امروز نياز داريم، خداى خالقِ امروز برايمان خلق مى‏‌كند، و چون خداوند فردا را خلق كرد، نياز مربوط به فرداى مخلوقاتش را نيز خلق مى‏ كند. اين‏كه ما نيازهاى فرداى خود را در پيش خود نداريم چون هنوز فردا را خلق نكرده تا رزق فردا را خلق كند. آرى؛ فردا هم بايد كارى كه به عهده ماست، انجام دهيم. رزق فردا هم به عهده خداست و حتماً مى‌‏رسد. اشكال‏ در اين است كه شما امروز كارى را شروع مى‏ كنيد، براى اين‏كه بى ‏رزق نشويد، و لذا از اوّل صبح غصه رزق آن روز را مى ‏خوريد و در نتيجه آن كارى را كه به عهده ‏تان است انجام نمى‏ دهيد و غم چيزى را مى‏ خورديد كه بدون اين غم‏ها محقّق مى‏ شد، حال با اين نوع تفكر، چون پس ‏فردا مى ‏آيد، غصّه رزق روز بعدش را مى‏ خوريد، و خلاصه هر روز كارمان مى‏ شود رفتن به دنبال چيزى كه خودش به وقتش مى‏ آمد، و در نتيجه از بندگى خدا كه محتواى حقيقى زندگى انسان است درمى‏ مانيد و بعد در خودتان كه تأمّل مى‏ كنيد مى ‏بينيد سخت از زندگى خود ناراضى هستيد، چون به محتواى معنوى كه بايد مى ‏رسيديد، دست نيافتيد.

امام معصوم (ع) مى‏ فرمايد: نگرانى رزق فردا را بر امروزت حمل نكن، «فَانَّهُ انْ يَكُ مِنْ عُمُرِكَ يَأتِ اللهُ فيهِ بِرِزْقِك»؛ اگر فردا جزء عمرت باشد، خدا در همان فردا رزق تو را مى‏ رساند. فردايى كه هنوز نيامده است تمام ذهنت را مشغول نكند تا روزى كه آمده است را از دست دهى.

32596

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام بر شما: در فلسفه ذات هر چیزی به هیچ عنوان تغییر نمی‌کند و سگی که ذاتش عین جنس هستش و بهشت محل افراد پاکیزه است و خدا سگ اصحاب کهف را چطور به بهشت می برد و ذاتش رو پاک می‌کند؟. ۲. به آقای سید محمد حسین طباطبایی صاحب المیزان گفتند در حجره یکی از طلبه ها غیبت کردند گذاشتند و رفتند در حجره هیچ کسی نبود از آنجا رفته بودند و گفت این حجره جای ماندن نیست و بر روح و خلق افراد تأثیر می زارد و اصلا وابدا دیگر هیچ وقت و هیچ طلبه ای نباید از آن حجره استفاده کند دلیل سخن علامه طباطبایی چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عنایت داشته باشید که اگر فرموده‌اند سگ نجس‌العین است، این به معنای آن نیست که ذات سگ که موجودی است از موجودات عالَم، نجس است، بلکه منظور آن است که در نسبت با ما نباید به گمان این‌که می‌توان آن را تطهیر کرد، وارد زندگی‌مان بشود از آن جهت که مظهر نفس امّاره است، وگرنه در جای خود موجود مفیدی است که باید از آن استفاده شود. ۲. به نظر می‌آید اگر هم چنین سخنی را حضرت علامه فرمودند؛ یک تذکر اخلاقی است در شرایط خاص. وگرنه جایی برای مردم در روی زمین نمی‌ماند از آن جهت که بالاخره هر گوشه‌ای از دنیا غیبتی صورت گرفته. موفق باشید

31455
متن پرسش
با عرض سلام: در سالهای قبل کشور در دست دو قطبی بود که گرچه ۱۸۰ درجه متفاوت بودند اما در یک چیز مشترک بودند توجه به بیرون کشور تیپ روحانی ذکر جلی و خفی اش غرب بخصوص کدخدا بود و تیپ مقابلش در اندیشه سوریه و لبنان و... و این وسط آنکه سوخت ما بیچارگان محبوس درین خراب آباد هستیم ویدویی از شهید حججی دیدم که گویا اردوی جهادی را هم برنمی‌تافت و می‌گفت هرکس در همان جایی که هست به خدمت مشغول باشد و دیدیم که آن مرحوم هم فرسنگ ها دور از آنجایی که بود به خدمت پرداخت و یا به فاطمیون می اندیشم که چگونه سوریه را آزاد کردند و الان کشورشان به دست طالبان افتاده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌طور نیست. به گفته آن مرد بصیر: «چشم ها را باید شست، جور دیگر باید دید». آری! همچنان‌که آن شهید عزیز فرمود: حاکمیت داعش از روی زمین برداشته شد، اگر درست ببینیم. نعره شیطان بلند است اگر درست بشنویم. قاصدک خبرها آورده است باید با نور انتظاری که در دل آن، شهید حججی به ظهور آمد تا معلوم شد کارگزاران نتوانسته‌اند انقلاب را به بن‌بست برسانند، باز باید منتظر بود. انتظاری در دل هویت توحیدی انقلاب اسلامی. موفق باشید

31168
متن پرسش
سلام: در حرکت جوهری گفتید نفس بدلیل تعلق به بدن حرکت جوهری بر آن اثر می‌کند. حال سوال بنده اینست که حرکت مربوط به عالم ماده است چطور نفسی که ذاتش متفاوت با عالم ماده است و حرکت پذیر نیست حکم عالم ماده در آن اثر می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در بحث حرکت جوهری عرض شده مقام نفس تا به مرحله عقل نرسیده، مقام تعلق به بدن را دارا می باشد و لذا با حکم بدن دارای حرکت جوهری خواهد بود تا آنکه از مقام نفسیت به مقام عقل خود برسد که در آن صورت دیگر حرکت جوهری برایش معنا ندارد. در این مورد خوب است به کتاب معرفت نفس و حشر رجوع شود. موفق باشید

30531

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ممنون که به سوالات ما پاسخ می‌دهید علی رغم مشغله های زیادتان. من حدود هفت ساله که ازدواج کردم و فرزند دارم، در مجردی این حالت زیاد برای من رخ می‌داد، اینکه شدیدا احساس تنهایی کنم، اما فکر می‌کردم با ازدواج این مشکل حل شود، البته در ابتدا شاید چنین حسی به سراغم نیامد اما مجددا به نحوی این حس زیاد شده که گاهی می‌خواهم دنیا دیگه تمام شود و دیگر هیچ امیدی به هیچ چیزی ندارم، البته باید عرض کنم که علاقه بین من و همسرم بسیار کم شده، آیا به این علت است یا بدلیل دوری از محبوب حقیقی؟ چه کنم، این حس عذاب آور، اگر مجرد بودم، برایم بود و نبودم فرقی نداشت، اما با این دو کودک معصوم که عهده دار تربیت آنها هستم، چه کنم؟ دوست ندارم ذره ای غصه بخورند. راه چاره چیست؟ بخشید طولانی شد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر زندگی در بستر صحیح ‌حضور در شریعت الهی باشد، سایر ابعاد زندگی نیز در جای خود قرار می‌گیرند و آن مودّتی که خداوند بین زوجین گذاشته،‌ همچنان حاضر می‌ماند. باید سعی کرد در صفای ایمانی خود سرزنده باقی ماند تا احساس حیات با نشاط و فعال در سایر ابعاد زندگی برای انسان محفوظ بماند. موفق باشید

30263

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: وقتتون بخیر، استاد آیا امکانش هست تفسیر سوره های حدید و مجادله هم جزء برنامه های آتی تفسیر شما لحاظ بشه؟ دوست داریم تفسیر این ۲ سوره رو از شما داشته باشیم و به معارفش آنطور که مطابق واقع هست آگاه بشیم. تشکر از توجه و زحمات شما استاد گرامی.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله سوره‌ی حدید بحث شده است و فکر می‌کنم جناب حاج آقا موسویان سوره‌ی مجادله را بحث کرده‌اند. بد نیست سری به کانال گروه فرهنگی «صبّار» بزنید@sabbar_ir موفق باشید

30168

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
آیا فال حافظ صحت دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فال، در هر حال یک امر حالی و احوالی است. بحث صحت و عدم صحت در آن‌جا مطرح نیست. موفق باشید

30163

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: مطلبی از شما دیدم مبنی بر اینکه انسان عاقل زود به گریه نمی افتد. استاد من یه مشکل بزرگ دارم و اونم اینه که بسیار تحت تأثیر قرار می‌گیرم و اشکم در مشکم هست. حالا دنبال این نیستم که چرا من اینجوری هستم، بلکه بنده چند سالی است نفس تنگی های شدید می گیرم که احساس می‌کنم منشاء روحی و روانی داره و به عبارتی گرفتار افسردگی و اظطراب و... هستم. به نظر شما این مشکلات روحی و روانی ناشی از اینه که بنده زیاد به خیالات و وهم میدان داده ام و عقل زمام امور را از دست داده؟! به نظر شما چیکار کنم این مشکلات روحی و روانی و افسردگی و اظطراب حل بشه تا مشکل بزرگم یعنی نفس تنگی ام هم حل بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید نتوان نظر قابل اعتمادی در این مورد داد. آنچه می‌ماند بالاخره تدبّر در قرآن و تأمّل در مباحثی مثل «معرفت نفس» و «برهان صدیقین» است. موفق باشید

29474

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا این جمله صحیح است؟ در جهان بدون خدا، خوبی و بدی برابر است و معیاری برای خوبی و بدی وجود ندارد و حتی دلیل و معیاری برای کارهای انسانی وجود ندارد. ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار سخن درستی است زیرا وقتی انسان به سوی خدا قدم گذاشت تازه می‌یابد موانع این راه، چه چیرهایی است و چرا معصیت خدا مثل دروغ و تهمت و عدم رعایت حقوق افراد، مانع سیرش می‌شود. ولی وقتی کسی راهی به سوی خدا در مقابل خود نگشوده، کجا می‌فهمد گناه و معصیت مانع آن سیر و سلوک است؟ موفق باشید

28977

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام محضر استاد طاهرزاده: به ما یاد داده‌اید و یاد داده‌اند که مرحوم قاضی، یگانه‌ی روزگار خویش بوده است و بقول حضرت امام رحمة‌الله‌علیه: «قاضی کوهی از توحید بود». حرفِ شما در باب امرِ تاریخی در سلوک ما را متذکر می‌شود که امروز و در این تاریخ، حضرت آیت الله قاضی رحمة‌الله‌علیه اگر می‌خواستند سلوک کنند دیگر به روش قبل سلوک نمی‌کرده و بلکه به سبک چمران سلوک می‌داشتند. اینجا و در همین راستا برای بنده سه سوال بوجود آمده است: ۱. اگر امّت ها نیز به بیان حضرت علّامه حقیقتی داشته و ولادت و مماتی دارند، آنگاه همانگونه که فرد برای رسیدن به توحید به خودسازی دست می‌زند و با شیطان درون گلاویز می‌شود، برای رسیدن به توحیدِ امّت و اجتماعی که در آن زندگی می‌کنیم نیز باید با رذائل اجتماعی و شیطان اکبر خارجی درگیر شویم. چگونه است که ما از درگیری عرفائی مانند مرحوم قاضی رحمة‌الله‌علیه با این شیطان خارجی که در آن تاریخ احتمالا انگلیس و اسرائیل نوظهور بوده‌اند، خبری نمی‌شنویم؟! یا شاید خبری بوده لکن گزارشات تاریخی دقیق نیست؟ ۲. زمانه‌ای که سرِ شیخ فضل‌الله‌ها بالای دار می‌رود و مدرّس‌ها در اوج غربت به شهادت می‌رسند و آقاروح‌الله رساله «قیام‌لله» می‌نویسند، دقیقا منطبق است بر ایام حیات مرحوم قاضی رضوان‌الله‌‌علیه! با عرض معذرت فراوان بخاطر این جسارتِ ناشی از استفهام واقعی، امّا اینجا دیگر ظاهرا بحثِ «زمانه‌ی قاضی زمانه دیگری بوده است» جواب نمی‌دهد! آیا باز هم باید گفت گزارش‌های تاریخی دقیق نیست؟ ۳. این ادّعا که شخصیّت کمّل و ولیّ تکوینی حتّی در زمانِ وقوع انقلاب در سال پنجاه و هفت، یکی از حضراتِ بزرگان نحله نجف بوده (فارغ از مصداق) و امروز نیز پیشبرد انقلاب و حتّی پرورش و شهادت شهید حججی‌ها و حاج قاسم‌ها تحت نظر آن ولیِّ کُمّلی است که لزوما با ولی‌فقیه منطبق نیست را زیاد می‌شنویم؛ و حال آنکه این ادّعا با مبانی عرفانی ما همخوان است. آیا این ادعا را قبول دارید؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید از آن جایی که خداوند می‌فرماید: «کلّ یومٍ هو فی شأن» در هر روز و روزگاری به شأنی که مطابق نیاز جامعه و افراد است، جلوه می کند؛ امثال قاضی مطابق شأن زمانه‌ی خود عمل کرده‌اند و البته ظرفیت تاریخ را هم باید در نظر گرفت. آری! می شود انسان‌هایی که در تاریخ خود به کمالات لازم رسیده‌اند کمک‌کارِ بقیه برای زمانه‌ی خود باشند. چه اشکال دارد که حججی‌ها از عالمان و سالکان دوران گذشته‌ی خود بهره‌مند شوند تا در تاریخ خود بهترین تصمیمات را بگیرند. موفق باشید

28519

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید بنده دوستانی دارم که آدمای اهل فکر و مذهبی ای هستن و انقلابی. ولی هر خواستگاری که براشون میاد چندان مذهبی نیست. از طرفی سنشونم داره میره بالا. می‌خواستم ببینم در این شرایط مجرد موندن به صلاحشون هست یا ازدواج با یکی از همین پسرایی که چندانم مذهبی و انقلابی نیستن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کافی است طرف بی‌دین نباشد و نسبت به رهبر انقلاب مخالف نباشد، بقیه‌ی امور را می‌توان تحمل کرد. موفق باشید

28402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: مادر بنده جایی برای من به خواستگاری رفتند. پسر و دختر بدون این که همدیگر را ببینند مادر دختر گفت ما خیلی به استخاره اعتقاد داریم اگر استخاره خوب آمد جواب می‌دهیم بعد از یک هفته که زنگ زدیم تا خبر بگیریم گفتند استخاره بد آمده است و ما دختر به شما نمی‌دهیم. حال سوال من این است که وقتی دختر و پسر همدیگر را ندیدند اصلا استخاره درست است؟ آیا این روش حماقت نیست که عقل خود را کنار گذاشته و به استخاره روی می آورند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً این‌کار عاقلانه نیست. انسان‌ها باید با عقل خود که علاوه بر قرآن، حجت خدا است، باید زندگی کنند. موفق باشید

28226
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: موسسه انشا که در اصفهان فعال هست در تهران ادبستان تاسیس کرده است. پسرم امسال پیش دبستانی می‌رود آنجا ثبت‌نام کرده ام. و خودم تقاضا داده ام در دخترانه کار کنم. البته گفته اند دوره ای را باید کارورزی و آموزش داشته باشم. یک دختر کوچک هم دارم که می‌توانم با خودم ببرم. برای بچه های کادر هم مراقب دارند هم به سختگیری نمی‌کنند اگر سراغ مادر بیاید. حقیقتش هم می‌خواهم وارد این فضای تعلیم تربیت شوم و با کار کردن خودم را رشد بدهم در این عرصه و موثر واقع شوم ان شاءالله و هم کمک به هزینه های آموزشی بچه ها فراهم کرده باشم. همسرم که با کارهای دشوار بیرون از خانه موافق نبودند با این کار موافقند خدا رو شکر. ولی از کار بیرون خانه و تاثیر منفی داشتن آن روی بچه ها باز می‌ترسم. با توجه به اینکه لااقل دو بچه دیگر هم ان شاءالله می‌خواهم. ممنون می‌شوم راهنماییم کنید آیا ورود به چنین عرصه ای را مناسب می‌بینید؟ البته من فوق مهندسی از بهترین دانشگاهها را به لطف خدا دارم. و دوره های تربیتی زیادی را در این مدت خانه دار بوده ام گذرانده ام. اما همیشه برای فعالیت بیرون از منزل نگرانم نکند بچه ها و همسر آسیب ببینند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی که در آن قرار دارید تاریخ حضور در جهان است، در عین خلوت با معنویات. یعنی دست در کار، ولی دل با یار، تا متهم نشویم که ما رُهبانیت پیشه کرده‌ایم. موفق باشید

27619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم در سوره مبارکه یونس آیه ۶۱ که آمده است: آنچه که از قرآن تلاوت می کنیم خداوند میبینه در تفسیر المیزان اومده که مصداق این آیه پیامبر عزیز اسلام است. تفسیر آیت الله جوادی آملی هم تقریباً همین طور هست. می‌خواستم ببینم آیا میتونیم خودمون رو هم مخاطب این آیه بدونیم اگرچه این مطلب صدق میکنه یعنی هر کاری انجام بدیم و قرآن بخوانیم خداوند میبینه، ولی میتونیم موقعی که این رو میخونیم خودمون رو مخاطب بدونیم یا نه درست نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا که نه! بالاخره « شیر را بچه همی ماند به او». موفق باشید

نمایش چاپی