بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29660

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۱. استاد شما در مباحثتون در تفسیر سوره فاطر می فرمودید که یکی از اصول دین ایمان به ملائکه است و اینقدر مهم دانستید مسئله ملک شناسی رو، با توجه به اهمیت این موضوع نه تنها بزرگان دیگه هم مثل اصول دیگر دین به این موضوع کمتر پرداختن شما کتابی درباره ملک شناسی ندارید!چرا؟! خودتون فرمودید بعد توحید ملک شناسی. ۲. مگر خداوند ستار العیوب نیستن پس چه طور هفته ای دوبار اعمال ما خدمت امام زمان میرسه؟این اعمال شامل همه چی میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به گفته‌ی شهید مطهری «رحمت‌الله‌علیه» اصول دینی که در بین ما شیعیان مطرح است در مقابل اشاعره و معتزله می‌باشد وگرنه اموری مثل امر به معروف و یا همین ایمان به فرشتگان، بسیار اصولی‌تر است در فضای قرآنیِ بحث. ۲. حضرت ربّ العالمین «ستارالعیوب» اند تا عیب مردم فاش نشود و از ادامه‌ی کمالات مأیوس گردند. ولی حضرت ولیّ عصر «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» حجّتِ همه‌ی انسانیت‌اند و به نور آن حضرت، انسان‌ها سر و سامان می‌گیرند. مگر می‌شود آن حضرت در جریان وضع انسان‌ها نباشند؟! موفق باشید

29517

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: طلبه هستم. طلبی در وجودم شکل گرفته، خواهانِ این هستم که در همه علوم اسلامی از قبیل فقه، کلام، فلسفه، عرفان و بسیاری دیگر از علوم مثل طب، هیئت، ادبیات و شعر و.... متخصص و صاحب نظر بشم! خواهان حکمت و معرفت هستم! اما چند سوال در ذهنم شکل گرفته؟! ۱. آیا به این میل و شوق باید توجه کرد؟! ۲. آیا هر طلبی به معنای این است که مطلوب در دسترسِ طالب است؟! ۳. چگونه شروع کنم؟! ۴. الگوی من چه کسانی باشند در این مسیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره باید با طی مقدمات جلو بروید و در چشم‌انداز خود، از حکمت و عرفانی که منجر به روایات و قرآن شود، غفلت نکنید بقیه‌اش اگر صلاح باشد به لطف الهی خود به خود پیش می‌آید. موفق باشید

29478

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت استاد. ببخشید من یه نوجوان چهارده ساله هستم من پس از مدتی خوندن کتابای شهدایی به این نتیجه رسیدم فقط خوندن کتابابی شهدایی کافی نیست و من باید شروع کنم به خوندن کتابایی که دینی و اخلاقی باشن. نمیدونستم از کجا شروع کنم. دوستم گفتش که کتاب جوان و انتخاب بزرگ رو بخون (اونم همسن و سال خودمه و مثل اینکه از شما پرسیده) می‌خواستم بدونم این کتاب برای سن من مناسب هستش؟ یا نه ممکنه برام سنگین باشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ابداً سنگین نیست، برای شماها نوشته شده. یاعلی! چرا معطلید؟!! موفق باشید

28804
متن پرسش
سلام علیکم: استاد در تفسیر سوره حدید حدیثی را بیان فرمودید که بالاترین عبادت فکر کردن است و از این تفسیر شما نسبت به این حدیث یه بی میلی نسبت به اعمال دیگر بجز واجبات در انسان بوجود می آید، مثلا طرف می گوید اگر اینطور است من بجز واجبات اعمال دیگری انجام نمی دهم و فقط فکر می کنم، استاد این چطور باید حل شود برای فرد؟ آیا می شود به این موضوع اینطور نگاه کرد، یعنی اگر قرار است قرب به سوی خدا پیدا کنیم یکی از لوازمش تفکر است یکی اش نماز شب است یکی اش گریه بر مصائب اهل بیت (ع) است و ... یا اگر هدف شناخت خدا است منظور شناخت اسماء و صفات، بگوییم یکی از لوازمش تفکر است دیگری نماز شب و دیگری گریه بر مصائب اهل بیت (ع) و نوکری در خانه اهل بیت (ع) و...، می شود گفت هیچ کدام بر آن یکی پیشی نمی گیرد و این ها با هم انسان را به آن هدف منظوره می رساند؟ در جای دیگری هم فرموده بودید کسانی هستند که اعمالی به آن صورت انجام نمی دهند ولی چون حضورشان زیاد است، بدون اعمالی زیاد، سیری سریع به سوی قرب خدا می کنند، و چیزی ذهنم را درگیر کرد این بود که فرض بفرمایید مثلا وجود نورانی حضرت امیر (ع) که مقامشان از تفکر هم بالاتر است و در مرتبه شهود هستند روزی هزار رکعت نماز می خواندند چطور می شود کسی بدون این اعمال به تنهایی، اولا اینکه حضورش زیاد شود و دوما در فرض صحت با داشتن حضوری قوی در عالم هستی سیری سریع داشته باشد؟! و حضرتعالی قبول دارید کسی که نماز شب می خواند و ... مطمئنا بهتر می تواند فکر کند در اسماء و صفات خدا یا هدف های دیگری که دارد؟ آیا می توان گفت همه ی این اعمال به هم وصل هستند و جدایی ناپذیر از هم هستند؟ و لازم به ذکر است که حقیر با این عرایض نمی خواهم بگویم که شما نماز شب و ... را نفی می کنید. در این ایام ملتمس دعای خیرتان هستم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدللّه متوجه و متذکر نکات خوبی هستید. آری! اگر معرفت انسان به حضرت معبود زیاد شد، آن‌طور که حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در حدیث ۱۲ کتاب «چهل حدیث» می‌فرمایند که افضل عبادات، پیمودت تفکر در رابطه با خدا و آثار خداوند است؛ در آن صورت عبادات انسان روح دیگری به خود می‌گیرد و انسان با تکرار عبادات در آن معارف عالیه مستقر می‌شود و از قرب الهی تغذیه می‌کند. موفق باشید  

28651
متن پرسش
سلام استاد: من دچار مساله ای شدم و اون اینکه یه نفرو از خودم دلخور کردم. حالا چیز مهمی هم نبود ولی خب ایشون خیلی بریده شدن از من و هرچقدرم بعدش تلاش کردم رابطه درست نشد. الان این بنده خدا چند ماهه که از ذهن من خارج نمیشه. قبلا فرمودین خطورات رو اگه دنبال نکنیم از بین میرن‌. من دنبال نکردم ولی ناخوداگاه هر لحظه میاد به ذهنم و کل رفتاراش از ذهنم عبور میکنه. استاد خیلی از این مساله خسته شدم انگار سرطان روحم شده. من حتی خیلی دعا و توبه کردم که خدا از ذهنم پاکش کنه ولی دعام مستجاب نشد. امروز دیگه کارم به جایی رسید که مرگ این فرد رو از خدا خواستم که اینطور داره عذابم میده و تو نماز و درس آرامشم رو میگیره. مثل اینکه کسی رو بکشی و بعد روحش دست از سرت بر نداره. ۱.چرا خدا این دعا رو مستجاب نکرد؟ و ۲. اینکه آیا یاد این فرد به نحو از القائات شیطانه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اولاً: بالاخره باید با «خودتان» مسئله را حل کنید دریا شوید تا خطورات همچون رودِ کوچکی باشند که دریای شما را از استقرار خارج نکند. سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» بزنید. ثانیاً: چرا دعا می‌کنید که آن طرف بمیرد؟! دعا کنید خودتان از این نحوه بودن بمیرید، و با حیاتی برتر زنده شوید! همان‌طور که جناب مولوی می‌فرماید:

بمیرید، بمیرید، وزین مرگ مترسید               کز این خاک بر آیید، سماوات بگیرید

بمیرید، بمیرید، وزین نفس بِبُرید                  که ‌این ‌نفس‌چو بند است و شما همچو سرابید

یکی تیشه بگیرید پی حفرة زندان                  چو زندان بشکستید همه شاه و امیرید

بمیرید، بمیرید، به پیش شهِ زیبا                    برِ شاه که مردید همه شاه و شهیرید

بمیرید، بمیرید، وزین ابر برآیید                    چو زین ابر برآیید همه بدرِ منیرید

موفق باشید    

28613
متن پرسش
سلام: ببخشید استاد چطوری صرف خوندن یک دعا و تلفظ اون میتونه اثر داشته باشه برای آدم؟ مثلا دعاهایی که تو مفاتیح اومده برای مناسبتهای مختلف. با توجه به اینکه ما نه عمق این دعاها رو می‌فهمیم و نه تو فرهنگش هستیم. فقط تو اون مناسبت خاص یکبار میخونیمش. آیا این کار موثره؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه‌ای که در فضای دعا قرار بگیریم و اُنس با خدا شکل بگیرد، به معنای واقعی دعا کرده‌ایم و خداوند جواب می‌دهد. آری! از طرفی همان‌که به صورت کلی به هر بهانه‌ای و با هر دعایی به حضرت حق رجوع کنیم، آن‌هم بالاخره رجوعی است و خداوند هم آن رجوع را بی‌جواب نمی‌گذارد. موفق باشید

28242

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: استاد ما برای فروش خونمون چند سالی هست که معطل هستیم. همین چند وقت اخیر یه مشتری اومد و تقریبا ۹۰ درصد همه چی حل بود که یک دفعه بهم‌خورد و پشیمون شد از خرید خونه. ما در اقواممون افرادی رو داریم که پیش دعا نویس میرن و دعا میگیرن، حتی فهمیدیم که چند دفعه دعا گرفتن و جایی از منزلمون پنهانش کردن، علی ایحال الان شک کردیم که مبادا این گره ای که افتاده ناشی از دعا و ارتباط اطرافیان با اجنه بوده باشه. نظر شما در این باره چیه؟ ما چه باید بکنیم؟ ممنون از وقتی که میذارید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً نباید به این مسائل از آن طریق‌ها وارد شد، باید با روحیه‌ی توکل و رضایت به تقدیرات الهی، مسائل را دنبال کرد. کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» می‌تواند متذکر نکاتی در این امر باشد. موفق باشید

27935

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید وقتی کسی حقوق واجب مالیش رو پرداخت میکنه حد کفافشم بر میداره، صدقاتم میده ولی بازم پول داره باید این پول رو چیکار کنه؟ در حال حاضر پس اندازم معنی نداره چون ارزش پول از بین میره. امکان سرمایه گذاری واسه تولید هم خیلی کمه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که در این موارد کمک به نیازمندان و سرمایه‌گذاری جهتِ کارآفرینی راه مفیدی خواهد بود. موفق باشید

27827
متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات خدمت استاد. با توجه به این موضوع که هستی و وجود عدم نمی شود و ما پس از مرگ به عالم برزخ می رویم و بعد از برزخ در قیامت جاودان خواهیم ماند؛ منظور هلاکت و فنا در آیات «کل شیء هالک الا وجهه» و «کل من علیها فان * و یبقی وجه ربک ذو الجلال و الاکرام» چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر شیئ دو وجه دارد، وجهی که در نسبت با بقیه در عالم کثرات معنا دارد و وجهی که مربوط به هستی و وجود آن است. آیه‌ی مذکور می‌فرماید هر شیئ و هر موجودی، وجهی و نسبتی دارد که هم‌اکنون هالک و نابود است، مگر آن وجهی که وجهِ الهی و وجودی هر موجود و شیئ می‌باشد. وجه وجودیِ درخت همان حیات است که به نور ظهور حیاتِ حق در صحنه است. ولی وجه نسبی آن همان درخت خاص می‌باشد. آنچه می ماند وجه وجودی آن درخت است. با همین نگاه در آیه‌ی بعد می‌فرماید هر آنچه بر زمین است فانی است، به اعتبارِ وجهِ نسبیِ کثراتِ عالم ارض، و آنچه می‌ماند وجهِ ذولجلالی و والای هر مخلوقی است. مثل حیات که در درخت به ظاهر محسوس نیست، چرا که حیات، اجلّ از برگ و ساقه می‌باشد که به طور محسوس به حسّ مادی دیده شود. موفق باشید

27552
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه می‌توان جامعه را حول محور انقلاب و اینکه خود را بزرگ ببیند و دریابند این انقلاب بزرگ و تداومش ماحصل حضور و هزینه دادن مردم بزرگ و با عظمت و عمق نگری آنان است، زنده و پویا کنیم؟ چون حتی در سوره ضحی هم داریم که رسول الله در اوج سختی ها و افق نامعلوم آینده برای امتی که تازه از حجاب جاهلیت رها شده است، خداوند می‌فرماید ای پیامبر برایشان، تحدیث نعمت کن و بگو «خیر لک من اولی». خیر و نعمتی که رسول خدا باید تحدبث کند در روایت اشاره شده همان رجعت است پس باید رسول الله طرح کلان اسلام و تاریخ و طرح بزرگ خدا را به مردم بدهد تا آنها خود را بزرگ و حاضر در آن طرح و پروژه بزرگ ببیند و کنار پیامبر جهت آن طلوع تاریخی حق تا رجعت صبر کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تأکید بنده هم همین است که با انقلاب اسلامی وارد جهانی می‌شویم که از طریق فرهنگ مدرنیته گم شده است. عرایضی در مقدمه‌ی کتاب «گوش‌سپردن به ندای بی‌صدای انقلاب اسلامی» و یا در نوشتار «انقلاب اسلامی و جهان گمشده» شده است. موفق باشید

27358

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله خدا قوت و عمرتون با برکت. استاد، من یه سوال دارم این که آیا برنامه ریزی کردن به خصوص در زمینه مطالعه کتاب با اینکه آدم باید حس و حال مطالعه داشته باشه منافاتی داره. حقیقتش من چند سالی هست که خیلی کتاب میخونم مذهبی، اجتماعی، شعر و....اما هیچ وقت نمیتونم برنامه ریزی کنم براش. مثلا شما به دوستان می فرمایبد که سیر مطالعاتی شما را دنبال کنن من هم چندین بار خواستم این کار را انجام بدم و برنامه ریزی کردم منتها اصلا نمیتونم مطابق برنامه پیش برم مثلا یه مدت فقط دلم میخاد شعر بخونم و حس و حال شعر دارم، یه روز حالم فقط با مطالعه ی کتابای شما خوب میشه، یه دفعه حس و حال خوندن کتابای مثلا دکتر شریعتی را دارم. خلاصه که در یک هفته ممکنه من چند کتاب را نبمه خوانده داشته باشم. آیا این روش من بی نظمی فکری یا توجه زیاد به حس و حال دلم آیا درسته که حسم من را به یه سمت بکشونه یا باید دلم را مدیریت کنم و برنامه منظم داشته باشم؟ ممنون از راهنمایی تون. عاقبتتون به خیر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده اگر می‌خواهید مسیرتان بالاخره به سوی تفسیر «المیزان» و قرآن و به روایات بیفتد؛ آن مقدمات و سیر مطالعاتی را با یک برنامه‌ی جدّی دنبال بفرمایید. موفق باشید

27331
متن پرسش
سلام علیکم: استاد با توجه به مطالبی که حضرتعالی در کتاب «ادبِ عقل و قلب و خیال» درباره برنامه ریزی و زمان مندی فرمودید مطلبی رو می خواستم از خدمتتون بپرسم. گویی این مطلب مورد تاکید و تایید علامه طباطبایی و امام و شهید مطهری هم بوده و خود اون بزرگواران اهتمام نسبت به این امر داشتند. اینکه گفته میشه شما اگر عزم با برنامه بودن دارید نباید بنشینید یک دفترچه بگذارید کنار از اول صبح تا اخر شب را ساعت ساعت برنامه بریزید که این امر رغبت شما را می گیرد و موثر هم نیست. بلکه باید عزم کنید مثلا حدود نیم ساعت از روز خود را بصورت برنامه ریزی شده و منظم بگذارنید و هر وقت که خواستید زمان بگیرد بمدت سی دقیقه. در این سی دقیقه سعی کنید با نظم و واقعا با برنامه مطلوب تان جلو بروید تا بعنوان شخص تازه وارد در عرصه نظم بتوانید آماده شوید یا بتدریج مثلا چند دقیقه زودتر بخوابید تا توفیق درک سحر را پیدا کنید. این نوع برنامه با توجه به مطالب آن کتاب و اینکه فرمودید منظم و با برنامه شوید تا به برنامه برسید، این نحوه هم توصیه شده توسط بزرگانی هست ویژه برای نظم در امور همچنین درک سحر و مناجات سحرگاهی موثر هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده و بر اساس تجربیات این حقیر، در ابتدا با توجه به آنچه در پیش دارید که مثلاً کدام کتاب را مطالعه کنید و در کدام جلسه حاضر شوید و کدام درس را دنبال نمایید و خرید خانه و صله‌ی رحم را چه موقع انجام دهید؛ مطابق آنچه در پیش دارید برنامه‌ای را مدت‌ها بر روی کاغذ مثل برنامه‌ی کلاس درس تنظیم می‌کنید و البته با تغییر شرایط، آن را تغییر می‌دهید تا بعدها، خود به خود ذهن انسان طوری می‌شود که بدون نوشتنِ برنامه، بر اساس برنامه عمل می‌کند. موفق باشید

27289

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: امام رضا (ع) در بياني از معجون سياه دانه و عسل به نيكي ياد كرده و از خاصيت شفادهندگي آن ستايش كرده و فرموده اند: أن حبة السوداء شفاء من كل داء إلا السام و عليكم بالعسل و حبة السوداء ؛ «در سياه دانه شفاي هر دردي است مگر مرگ و بر شما باد به خوردن عسل و سياه دانه» سوال من اینست که اگر این حدیث معتبر است چرا برای درمان بیماری ها از آن استفاده نمی شود؟ مثلا برای کرونا. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً بعضی از اطباء سنتی همین مطلب را پیشنهاد کرده‌اند و چیز خوبی است. می‌ماند که شرایط زمانی و مکانی و مزاج افراد نیز متفاوت است و به یک نتیجه نمی‌رسند. موفق باشید

27159

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید: نظرتون در مورد آثار استاد مهدی طیب شاگرد آقای دولابی و کلا آقای دولابی چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ایشان مطالب قابل استفاده‌ای دارند. موفق باشید

27123
متن پرسش
سلام و ادب: در مورد فطرس ملک از شما زیاد سوال شده و شما با استدلال آیت الله جوادی آملی و آیه: «لایعصون ما امر الله» پاسخ فرمودید اما در دعای روز سوم شعبان که از امام صادق (ع) روایت شده و در مفاتیح الجنان هم نقل شده است بر آن مورد خود حضرت استناد می فرمایند اگر جواب دیگری مد نظر جنابتان هست بفرمایید تا بهره مند گردیم. متن دعا (ترجمه استاد حسین انصاریان): اللّٰهُمَّ وَهَبْ لَنا فِى هٰذَا الْيَوْمِ خَيْرَ مَوْهِبَةٍ ، وَأَنْجِحْ لَنا فِيهِ كُلَّ طَلِبَةٍ ، كَما وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لُِمحَمَّدٍ جَدِّهِ ، وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ ، فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ وَنَنْتَظِرُ أَوْبَتَهُ ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ. خدایا! ببخش بر ما در این روز بهترین بخشش را و برآور برای ما هر خواسته‌ای را، چنان‌که حسین را به محمّد جدّش بخشیدی و فطرس به گهواره‌اش پناهنده شد و ما پناهنده به مزار اوییم پس از شهادتش، بر تربتش حاضر می‌شویم و بازگشتش را انتظار می‌کشیم، آمین ای پروردگار جهانیان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر بپذیریم که به حکم آیه‌ی قرآن برای فرشتگان اختیاری نیست تا گناه کنند؛ مجبوریم در مورد دعای مذکور، یا بگوییم آن دعا منسوب به حضرت است بدون آن‌که از حضرت صادر شده باشد، یا بگوییم راوی روایت، این قسمت را بنا به باور خود اضافه کرده است. زیرا به هرحال برای فرشتگان چند بُعد نیست تا بعدی را بر بعدی ترجیح دهند. زیرا در قرآن از قول ملائکة‌اللّه داریم که می‌فرمایند: «وَمَا مِنَّا إِلا لَهُ مَقَامٌ مَعْلُومٌ» برای ما مقامی نیست إلاّ مقامی معلوم، یعنی مقامی محدود. موفق باشید

27067
متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد گرانقدر: جدیدا سوالات زیادی به ذهن حقیر می رسد یا مکشوف می شود. جواب مرحمت کنید ممنون می شوم: آیا درست است بگوئیم که جهنم برای هیچ انسانی ابدی نیست؟ اگر خواهید گفت طبق وعده های قرآن، جهنمِ خالد داریم از کجا معلوم که مخاطب آن جن نباشد که به اصل خود (آتش) باز خواهد گشت؟ حالت خیربینی حقیر خیلی قوی شده و نمی دانم درست است یا خیر؟ ضمن اینکه در دستورات الهی و در عمل، سست تر از قبل نشده ام. تعلیم یا تذکری مرحمت فرمایید. ایدکم الله.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نظر ابن‌عربی هم همین است که انسان در عذاب، مخلّد نیست. ولی علامه‌ی طباطبایی دلایلی دارند بر مخلّدبودنِ عذاب، از آن جهت که وقتی انسان در شرک فرو رفت در دوری از رحمت الهی فرو رفته است و این همان مخلّدبودن در عذاب است. ۲. الحمداللّه، شکر کنید. موفق باشید

27016
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: ضمن تبریک اعیاد ماه رجب و شعبان. استاد نظر شما در این ایام (کرونایی) و فرصت تعطیلات که ایجاد شده است و نحوه مواجهه و استفاده از این فرصت در مقابل برخی برنامه های سخیف مثل مجموعه پایتخت و ...چیست؟ متاسفانه در این ایام موسیقی ها و خوانندگی در تلویزیون به بهانه شاد کردن مردم زیاد شده است. آیا مجموعه هایی نظیر پایتخت و شوخی های زننده و بی معنی به این بهانه که سلایق مختلف است و در این ایام باید شادی ایجاد کرد درست است؟ با توجه به مطلب تبسم و حکمت این طور برنامه ها مصداق دلقک بازی نیست؟ در این فضا که باید ارتباط با خدا بیشتر شود اما مردم را به سمت سرگرمی سوق دادن نتیجه مطلوب دارد؟ جایگاه این نوع برنامه ها در مواجهه با ایجاد تمدن بزرگ اسلامی کجاست و ما در مقابل هوشیار کردن دوستان مذهبی و بسیجی در برابر این گونه طنز ها و برنامه ها چطور باید عمل کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده نیز با شما همراه و هم‌نظرم. زیرا اگر مردم متوجه‌ی حضور خدا و سنت‌های الهی ننماییم، در مسائلی که در هر حال بنا به سنت‌های الهی پیش می‌آید، کم می‌آورند و به جای نشان‌دادن صبر در مصائب، گرفتار بحران و بی‌قراری می‌گردند. موفق باشید

26797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ان شاء الله استاد عزیز در صحت و سلامت و عافیت باشند. سوالی از محضر شریف، اینکه؛ مسئله «تفکر تاریخی» در آثار شما بسیار مشهود است. افراد را به این رهنمون می فرمایید که تفکر را در تاریخش باید جست و شاید این قرائتی از «هرمنوتیک» باشد. آنچه برای حقیر مسئله شده، این است که: تاریخ چطور ساخته می شود؟ منظور شما از تاریخ چیست؟ در مکتب حکمت متعاله مبنی بر حرکت جوهری، ماده، حرکتِ به سوی تجرد دارد و در این مسیر به نحوه لبس به لیس صورت و تعین اش را فرا می خواند و در هر مرحله به تناسب قابلیت اش صورت یا «موجودیتی» جدید را دارا می شود. آیا مراد شما از تاریخ را می توان، ماده صیرورت جریان حق در این عالم دانست که در هر برهه و مقطع شانی از وجود را پذیرا می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نکته‌ی آخر که فرمودید، نکته‌ی مهمی است. جزوه‌ی «قرارگرفتن در بودنِ تاریخی خود» إن‌شاءاللّه می‌تواند متذکر این امر باشد. موفق باشید

26392
متن پرسش
با عرض سلام: در نظام مردمسالاری دینی و مطابق با الگوی سیاست دینی به‌ویژه در عصر غیبت حضرت، چرا با وجود اینکه انتخابات یکی از راه های تامین مقبولیت نظام و ولایت است و حتی به تعبیری می تواند به مثابه حضور برای دفاع و بیعت با انقلاب باشد، باید این پر بحث راهکار لیبرالیسم تکرار شود که مثلاً رئیس جمهوری که ۲۴ میلیون رای آورده و تقریبا منتخب یک چهارم ملت است، باید برای همگان تصمیم بگیرد و مصالح عمومی را تنظیم کند و هم چنین ولی فقیه هم او را تنفیذ می کند و در سایر انتخابات اعم از خبرگان و مجلس شورای اسلامی و شوراهای شهر و روستا هم چنین چیزی هست؟ آیا این مطلب مشکل دار نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در رابطه با کلّیّت نظام است که انتخابات، جزئی از آن کلیت است و در دل این نظام پذیرفته شده است که رأیِ اکثریت برای عموم قابل پذیرش باشد. موفق باشید

26005

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: خسته نباشید. ببخشید که استثنائا این بار سه مطلب مجزا فرستاده می شود احتمال میدم که ضرورتی درکار هست. اگر هم زودتر تحقیق می کردم شاید ضرورتی برای مطلب اول نمی بود. علی ای حال پیشاپیش از اطاله کلام پوزش می طلبم ولی احتمال میدم مفید واقع شود و از حضرتعالی تقاضا دارم همه مطلب را مطالعه فرمایید چون به احتمال زیاد مطلب مهمی است: پس از مدتی تفکر عمیق و سرچ در مطالب یک مساله تقریبا برایم روشن شد که احتمال می دهم حکایت از واقعیت می کند یعنی اقرب به واقع است چون مسأله مهم، واقع است ولایعلم الواقعیات الا الله والمعصومین البته این کلام بنده است و حدیث یا چیزی نیست. بنظر می آید حضرتعالی هم در این سایت به نوعی تحت شعاع این واقعیت قرار گرفته اید و لااقل تا این الان از متن جوابهایی که می دهید بنظر می آید به این مساله یا علم ندارید یا علم دارید ولی ملتفت نیستید یا ملتفت هستید ولی محتاج تعمق بیشتر هستید وکاربردی کردن آن علی ای حال مهم در علم کشف واقع است و احتمالا ما با دنیای تر و تمیزی سر و کار داریم که باید مودب و خونسرد بشینیم و قوانین از پیش تعیین شده آن را کشف کنیم: عرضم این است که به نظر می آید واقع این است که حضرتعالی قبل از سوال باید سن سوال کنده را برجسته نمایید که ظاهرا در سایت شما اجمالا این لحاظ شده ولی بسرعت از آن رد شده اید مرحله یک سن ۱۲تا۲۰ مرحله دو ۲۰ تا۴۰ و مرحله سه ۴۰ تا ۶۰ عنایت شود اینها حدودی و تقریبی است ولی اجمال قضیه این است و داخل اصل بحث نمیشم چون نیاز به تخصص است و تخصص تفصیلی ندارم. بوضوح می بینم این سایت و سایتهای دیگر درگیر با این موضوع است و عزیزان پاسخگو حتی بعضی از بزرگان دراین دام می افتند. حق و واقعیت این است که احتمالا الهیون در این یکی مساله قطعا در سلسله طولی واقعیات زیر مجموعه روان شناسان هستند مثل قبول طبیب برای شفا. شاید حل مشکل به این شکل باشد که پاسخگو باید روانشناس الهی باشد والا اگر از علم روانشناسی کم اطلاع باشد قطعا در دام بی نهایت سوال، سوال کنندگان می افتد. مرحله اول نوجوانی و مرحله سوم و میان سالی مشترک است سوالات حول محور مبدأ و هستی و امثالهم است مرحله دوم این دو نوع سوال رنگ می بازد و حول واقعیات هستی و به عبارتی نوعی معقولیت ذاتی می چرخد لا اقل غالبا. خوب حالا چی می خواهم بگویم: جناب استاد باید عزیزانی که سوال می کنند را با این عبارت مورد خطاب قرار دهند با اختلاف الفاظ و اشتراک معنا برای هرکدام: مرحله اولی ها ۱۲تا ۲۰: «سوال کننده محترم به پرسشهای در زمینه مبدا و معاد خیلی خوش آمدید ملتفت باشید این سوالات و احتمالا شروع صدها سوال دیگر اقتضای ورود شما به این سن است و تا حدود این سن شما درگیر این سوالات هستید اصلا ناراحت نباشید و یادتان باشد بزودی به ثبات لازم خواهید رسید ...» عنایت بفرمایید استاد با این عبارات خطاب جزیی یا کلی مثلا اول سوالات که نوشتید قابل توجه کاربران گرامی اینها را بیاورید. این باعث رنگ باختن همه سوالات و وحشت ناشی از آن است خیلی از سوالات ناشی از وحشت سایه انداختن مرحله است نه نفس سوال با قبول نفس خیلی سوالات و لزوم توجه و پاسخ مستدل و واقعی و با حوصله به آن. مرحله دوم: «پرسشگر گرامی عنایت داشته باشید سوالات حضرتعالی نوعا و غالبا در این سن حول محور مسائل زندگی، زناشویی، عدالت، تحکیم ایمان واقعی، و...می باشد والی آخر» مرحله سوم چهل سال تا تقریبا شصت «پرسشگر گرامی به مرحله سوالات درباره هدف زندگی یا احتمالا بازنگری در مبدا و معاد و سوالات مشابه خیلی خوش آمدید و این را بدانید شروع این سوالات شروع بهار جدید زندگی شماست و منتظر ورود شما به این مرحله بودیم التفات داشته باشید این سوالات و هجوم سوالاتی از این دست اقتضای دوره سن است با حفظ آرامش و طمانینه و مدیریت این مرحله مخصوصا در بدو هجوم این سوالات به سلامت روانی خود کمک کرده و ما را در یاری دادن به شما همراهی کنید و این را بدانید که هیچ مشکلی وجود ندارد و سیستم شما سالم است و ابدا جای نگرانی نیست فقط صبور باشید و از غور در وادی دام این مرحله از سن و سوالات و بحران این دوره پرهیز نمایید.» عنایت بفرمایید استاد با این کار دقیقا بهداشت روانی، اعتقادی و سلامتی سیستم را مورد هدف قرار می دهید و شاید صدها سوال رنگ ببازند. مشکل در سوال و جواب نیست بحث ریشه ای تر است. تعداد بسیاری از عزیزان که باید عمر عزیز را در عبادات و خدمت به خانواده و اجتماع طی کنند وارد این دام این مرحله می شوند باید سریعا یا قبل از آن، آنها را از ویروس های این مرحله واکسینه کرد والا کار کمی سخت شده و باعث استهلاک عصبی می شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث دینی که ورود ما در آن است، فطرت انسان‌ها مخاطب قرار می‌گیرد. با توجه به آن مبنا و بستر متذکر نکاتی می‌شویم که در معارف دینی مطرح است. در این رابطه همه‌ی انسان‌ها «فطرهم علی التوحید». و این غیر از آن نوع تقسیم‌بندی‌ها است که مطرح می‌فرمایید. موفق باشید

25892

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر منظورتون از کتاب مقالات که خلاصه فصوص هست همون جلدیه که مبانی نظری تزکیه رو بررسی کرده؟ همون که راجع به چه بوده ایم و چه گشته ایم و چه خواهیم گشت بحث کرده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آری! خدا آیت اللّه شجاعی، آن مرد قدسی آسمانی را رحمت کند و خدا را شکر که خداوند محبت ایشان را  بر دل بنده انداخت. طنین صدای او نیز حکایت از صوتی دارد که از مسیر حکمت عبور کرده است. موفق باشید

25643

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید عارفانی که کتابای عرفانی رو خوندن مثل امام خمینی که مصباح الانس رو خوندن، اول خودشون سالک بودن یا اول عرفان نظری رو طی کردن بعد سلوک کردن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید جمعِ این دو در کنار هم باشد. موفق باشید

25551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد ما توی یه آپارتمانیم. این هفته همسایه یه پارتی با صدای شدید برگزار کرد. من می خواستم برم بهشون تذکر بدم ولی همسرم اجازه ندادن. همین طور ناراحتم. نمیدونم چیکار کنم‌ خونه و بدن من همزمان می لرزید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قاعده‌ی زندگی در کنار همدیگر، رعایت حقوق یکدیگر می‌باشد. شاید اگر از طریق یک نامه‌ی دوستانه تذکر داده شود که رعایت حقوق دیگران شرطِ بلوغ انسانِ اجتماعی است؛ بد نباشد. موفق باشید

25529

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم وقتتون بخیر استاد جان: در مورد افراد معمولی که بعضا گناهانی هم دارند می توان هر مصیبتی سرشان آمد گفت به خاطر گناهشان است؟ خدایی که رب است ممکن است برای ارتقاء درجه آنها را دچادر مصیبت کند؟ آیا این مساله فقط مختص اولیاء خداست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر! همین‌طور است که می‌فرمایید ما چنین حقی نداریم که این‌طور قضاوت کنیم، مگر برای فاسقِ معاندی مثل صدام، که خداوند خواست عبرت روزگار باشد. موفق باشید

25488

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد جان: وقتتون بخیر. سریال یوسف پیامبر چه اندازه با داستان واقعی یوسف مطابقت داشت؟ و اینکه شخصیت یوسف (ع) به عنوان یک پیامبر الهی به درستی ترسیم شده بود یا کاستی زیادی داشت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن زمان که آن را دنبال می‌کردم، رویهمرفته مرحوم سلحشور نکات بسیار خوبی را به میان آورده بود. در حال حاضر چیزی به یادم نیست که به عنوان ضعف بوده باشد. موفق باشید

نمایش چاپی