باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه ایشان را نمیشناسم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به همین جهت هم حضرت آیت اللّه حسنزاده«حفظهاللّه» میفرمودند باید گدای سمجی باشیم. گفت: «بیا ای دل که امشب در بکوبیم / بیا این بار محکمتر بکوبیم» محکمترکوبیدن با در نظرگرفتن این موضوع حاصل میشود که متوجه باشیم از همه جهات نیازمند خدا هستیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- تا آنجا که بنده در جریان فضای زمان سوفسطائیان هستم همان فضایی که سقراط توسط سوفسطائیان محکوم به اعدام میشود، فضا، فضای سیاسی است و لذا نباید برای انکار «وجود» توسط گرگیاس به دنبال دلیل علمی و عقلی بود. جناب آقای دکتر داوری در آثار خود این موضوع را بهخوبی روشن کردهاند 2- مسلّم سوفسطایی وجود خارجی را انکار میکند ولی به شما اجازهی تفکیک اصل وجود از وجود خارجی را نمیدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در همان کتاب عرض شد که رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» و حضرت علی«علیهالسلام» در عین آنکه بندهی محض خداوند هستند، ولی پوشش نبوت و امامت آنها موجب میشود که افراد نتوانند عبودیت آنها را به آن صورت که هستند بنگرند و از این جهت نظر به زهرای مرضیه«سلاماللّهعلیها» و مقصدِ خلقتبودنِ ایشان شده. موفق باشید
- باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 11845 داشتم که حسابی با بنده دعوا کرده بود ولی از سر دلسوزی و شور انقلابی، شما هم آنقدر عصبانی هستید که میفرمایید هرکس متن قرارداد را بخواند اگر بلاهت نداشته باشد میفهمد ما چه محدودیتهای دردناکی را پذیرفتهایم. همینطور است ولی اگر با دقت به سخنان مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» نظر کنید ایشان میفرمایند: «حالا محدودیتهایی را ممکن است لازم بدانند قبول بکنند ما حرفی نداریم، برخی از محدودیتها را قبول کنند ....» اگر این جملات که قبلاً هم فرموده بودند نبود همهی عصبانیت شما از بنده بهجا بود، ولی دقت کنید با چراغ سبز رهبری این محدودیتها گذارده شده، مواظب باشید این نکته مورد غفلت قرار نگیرد. از این مهمتر در تاریخ 19/11/93 در حضور جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی سخنانی فرمودند که بنده را ساعتها به خود مشغول کرد و فهمیدم بناست محدودیتهایی را ما بپذیریم. در آن تاریخ فرمودند: «طرف ایرانی، برخی از کارهایی که میتوانست او را به توافق نزدیک کند انجام داده است. کارهای متعدّدی را انجام داده: گسترش و توسعهی ماشینهای غنیسازی را متوقّف کرده، خب این را لازم دانستند که یک برههای متوقّف کنند؛ تولید اورانیوم بیست درصد را - که یک کار بسیار بزرگی است رسیدن به دانش و فنّاوری بیست درصد، کار بسیار بزرگی بود؛ این را کسانی که اهل فنّند میدانند که رسیدن از پنج درصد به بیست درصد، اهمّیتش خیلی بیشتر است از رسیدن از بیست درصد به بالا؛ این کار بزرگ را جوانان ما و فنّاوران متعهّد ما انجام دادند - متوقّف کردند، اقتضای مذاکره این بود که متوقّف بکنند؛ کارخانهی اراک را که یکی از کارهای بسیار بزرگ و مهمّ فنّاوری و یک هنر بزرگ فنّاوری است، فعلا متوقّف کردهاند؛ فردو را که یکی از برترین ابتکارهایی است که نیروهای ما و عناصر داخلی ما آن را برای امنیت دستگاههای سانتریفیوژ ما توانستند تأمین بکنند و تضمین بکنند، فعلا متوقّف کردهاند. این همه کارهای بزرگ انجام دادهاند، طرف ایرانی بنابراین منطقی عمل کرده است، طبق منطق مذاکره عمل کرده است؛» آیا نباید به این سخنان رهبری عزیز فکر کرد و نگوییم طاهرزاده شما عزیزان را منزوی کرده؟! آیا این نوع سخنگفتنی که بنده با شما عزیزان در میان میگذارم نزدیککردن شماها به سخنان رهبری است یا منزویکردن شما و راضیکردن کدخدا و رعیتهایش که منظورتان آمریکای خبیث و لیبرالهای عملگرا و سیاسیون یقهسفید است که به صورت مبنایی ما با آنها تقابل تمدنی داریم؟ همین طور است که میفرمایید: «سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی »، مرهم آن سخن خلافآمدِ عادت است که حافظ در وصف آن گفت:
«سالها پيرویِ مذهب رندان کردم ... تا به فتوی خِرد حرص به زندان کردم»
حرص همان روح اشرافیت است و رِند یعنی کسی که عرف جامعهی جهانی روی او حساب نمیکند زیرا با فکر و فرهنگ دیگری در جهان و تاریخِ خود حاضر شده است.
«من به سرمنزل عنقا نه به خود بردم راه .... قطع اين مرحله با مرغ سليمان کردم»
راهی که انسان را به مقام توحید و «جامعیتِ خلق در حق» میرساند بدون سلوک در ذیل شخصیت توحیدی زمانه که متذکر حقیقت ملکوت است ممکن نیست. طی این مرحله نیاز به مرغ سلیمان دارد تا حقایق قدسی را مطابق این تاریخ برای ما بازگو کند.[1]
«سايهای بر دل ريشم فکن ای گنج روان .... که من اين خانه به سودای تو ويران کردم»
یعنی این دل من که در این زمانه یعنی زمانهی غلبهی کثرات آشفته شده، ای شخصیت ملکوتیِ دوران که گنج روان این تاریخ هستی! سایهای از نور توحیدی که به همراه آوردهای را بر دل و جان من بیفکن، زیرا به امید زندگی در ذیل شخصیت قدسی تو به همهی آنچه فرهنگ ظلمانی روزگار ساخته بود، پشت کردم.
«در خلاف آمد عادت بطلب کام که من .... کسب جمعيت از آن زلف پريشان کردم»
در این بیت جناب حافظ همهی سخن و راهکار خود را به میدان میآورد که اگر میخواهی به سر منزل عنقا برسی و کسب جمعیت و وصول به وحدت نصیب تو شود باید نگران خلاف عادت که به ظاهر منجر به یک نوع پریشانی در کثرات میشود، نباشی و در دل همین جلوههای متفاوت دوران، آن توحید ناب را مدّ نظر آوری. زلف پریشانِ خلافِ آمدِ عادت، راه ورود به حقیقت تاریخِ توحیدی دوران است که یک نوع بیتناسبی با مناسبات جاری در عادات و مشهورات زمانه را به همراه دارد. موفق باشید
[1] - حضرت امام خمینی«رضواناللّهتعالیعلیه» در بازگوکردن حقیقت قدسی این زمان میفرمایند: «اگر من هم برگردم ملت اسلام برنمىگردد. اشتباه نكنيد، اگر خمينى هم با شما سازش كند ملت اسلام با شما سازش نمىكند» (صحيفه امام، ج1، ص: 303)
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه با رعایت دستورات اخلاقی و کنترل خیال جلو ببریم، به همان اندازه رؤیاهای ما صادق میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این امر واجب است و سکوت در این موارد موجب ضرر و زیان به نظام اسلامی میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مصداق دیگر اطاعت از رسول خدا«صلواتاللّهعلیهوآله» ائمه«علیهمالسلام» هستند و به تبع آن امروز از یک جهت علماء و مراجعی هستند که متذکر سیرهی رسول خدا و ائمهی هدی«علیهمالسلام»اند، و از طرف دیگر ولیّ فقیه است که متذکر حاکمیت سیرهی رسول خدا و ائمهی هدی«علیهمالسلام» در روابط اجتماعی میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «چه خوش سید دلم کردی بنازم چشم مستت را / که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمیگیرد». قسمتهای آخر نوشتهتان که متوجهاید انقلاب اسلامی ارادهی الهی است در این تاریخ که میخواهد توحید محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» را بر عالم حاکم کند؛ تمام امید من و شما و عامل همزبانی و همدلی واقعی من و شما است و اصل نوشتهتان صورت آزاداندیشی زیبایی است که هرگز نمیخواهم با سخنان خود بر نظر آن جنابعالی غالب شوم. بنده معتقدم زمان ما شبیه زمان سقراط است که باید با گفتمانها و دایلوگهای طولانی مطلب را از اجمال به تفصیل آوریم. در مورد رابطه با به تفصیلآوردن عرایضام: 1- بنده هرگز معتقد به خطیبودن تاریخ نیستم و در این مورد عرایضی داشتهام ولی معتقدم حال که انقلاب اسلامی یعنی توحید محمدی«صلواتاللّهعلیهوآله» در این تاریخ ظهور کرده، دشمنان توحید نمیتوانند آن را به حاشیه ببرند، آنها عِرض خود را میبرند و زحمت ما میدارند و این به معنای آن نیست که جریانهای مخالف انقلاب را تطهیر کنیم، بلکه متوجه حضور انقلاب در صحنه صحنهی تاریخی شویم که در آن قرار داریم تا دچار افراط و تفریط نشویم. در این مورد رهبری عزیز را حجت میدانم و لذا وقتی میفرمایند باید همدلی و همزبانی بین دولت و مردم انجام گیرد؛ نمیگویم این تنها وظیفهی دولت است، بلکه برای خودم وظیفهای را ترسیم میکنم و دولت هم اگر بخواهد در ذیل نور حجت دوران قرار گیرد باید برای خود وظیفهای در این رابطه تعیین کند. نمیدانم چرا میفرمایید بنده «همدلی و همزبانی» را پتک کردهام بر سر رفقا؟!! چرا نمیگویید طاهرزاده متذکر این توصیهی مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» است تا ما روی موضوع فکر کنیم؟! سعی بنده آن بوده که صورتهایی که باید روی این موضوع فکر کرد را نشان دهم. بحث بر سر ضعفهای گذشته که آقای روحانی هم در آن شرکت داشتند و خودشان هم معتقدند کلاه سرشان رفته، نیست. بحث بر سر تأکید مقام معظم رهبری است که تیم مذاکرهکننده را درست ببینیم. شما ملاحظه کنید رهبری عزیز در صحبت اخیرشان در مورد بیانیهی لوزان دوبار بر قابل اعتمادبودن تیم مذاکرهکننده تأکید کردند. فرمودند: «از مذاکرهکنندگان هم با همهی وجود حمایت کردم، الآن هم حمایت میکنم». سپس در نکتهی سوم سخنان خود باز میفرمایند: «همانطور که عرض کردم بنده به مجریان اعتماد دارم، این را شما بدانید، این آقایانی که مشغول کار هستند، اینها افرادی هستند مورد اعتماد ما، من در مورد آنها هیچ تردیدی ندارم ...». آیا به این سخنان رهبری عزیز فکر کردهاید تا در ذیل آن به موضوع نگاه شود؟ در مورد قرارداد یا بیانیهی لوزان نظر رهبری آن است که نباید مبالغه کرد. فرمودند: «بعضی ستایش میکنند، بعضی هم مخالفت میکنند، به اعتقاد بنده مبالغه نباید کرد» در حالیکه فضای سخن نیروهای اصولگرا از جمله سخن شما فضای مخالفتِ شدید است و این آن نیست که به ما کمک کند و همدلی را چون گل رشد دهد! در حالیکه مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» فرمودند: «همدلی را باید رشد داد». آری سخن به درازا کشید، به فهم و بصیرت شما اطمینان دارم که متوجه هستید بنده چه میگویم و این عرایض بنده را حمل بر تطهیرکردن دولت قلمداد نمیکنید، در حالیکه امثال بنده در رابطه با اهدافی که انقلاب اسلامی به دنبال آن است، با نگاه دولت تفاوت اصولی داریم. با توجه به اینکه یکی از کابران که همچون شما دلسوختهی انقلاب است در سؤال شمارهی 11852 از وجوه دیگر از دست بنده عصبانی است وجهی دیگر از تفصیل عرایض خودم را در جواب آن سؤال مطرح میکنم و در اینجا نظر عزیزان را به خلاصهی سخن جناب آقای دکتر مهدی فضائلی و خلاصهی مقالهای که در سایت رجانیوز مطرح شده است، جلب مینمایم: دکتر فضائلی میفرماید: « چنین به نظر میرسد که شعار سال ٩٤ در همین آغاز سال، تحتالشعاع مذاکرات لوزان و بیانیه سوئیس قرار گرفت و آنگونه که شایسته بود مورد توجه و تبیین واقع نشد؛ البته از سوی دیگر ضرورت و تا حدودی چرایی انتخاب آن در همین ماجرا تا حدودی آشکار گردید.
نخستین سؤالی که به ذهن خطور می کند فلسفه و چرایی انتخاب این شعار برای سال جاری است، بخصوص که شاید در وهله اول و برای برخی این انتخاب قدری دور از انتظار بود چرا که نتیجه این شعار را بیشتر در سبد دولت می دیدند! غافل از این که رهبری نظام فارغ از گرایش ها و دسته بندی های رایج سیاسی و صرفا مبتنی بر مصالح و منافع ملی گام برمی دارد و همگان را نیز به همین نگاه فرامی خواند، در این جملات رهبری که در یکم فروردین امسال و در جوار ملکوتی حضرت ثامن الحجج(ع) بیان شد، دقت کنید: «در جامعه ما، در کشور عزیز و پهناور ما، اسلام با هر منشأ اجتماعی افراد و با هر سلیقه اجتماعی، از همه ما انسجام، هم افزایی و به یکدیگر کمک کردن را می خواهد.
دولت ها در نظام اسلامی باید مورد حمایت مردم قرار بگیرند؛ حتّی از سوی آن کسانی که به این شخص خاص در دولت رأی ندادند هم باید مورد پشتیبانی و حمایت قرار بگیرند؛ این حرفِ حقیقی و چکیده معنای انسجام اجتماعی و ملّی در کشور اسلامی ماست.
اما چرایی این نامگذاری؛ رهبر انقلاب در همین سخنرانی اول فروردین در حرم رضوی به نوعی پاسخ این پرسش را این گونه دادند: «همه باید به عنوان یک واحد، با دولتی که مسئول کار و بر سر کار است اتحاد کلمه نشان بدهند و به آن کمک کنند؛ مخصوصا در آن مواردی که کشور با مسائل مهم و چالش های مهمی روبه روست.»
و در بخش دیگر همین بیانات مجددا فرمودند: «عرض کردیم این وقتی اهمیت پیدا می کند که فرصت های بزرگی در اختیار است و چالش های بزرگی را انسان انتظار می برد؛ امروز از همین روزها است. امروز، هم فرصت های بسیار بزرگی داریم، هم چالش هایی در پیش روی ماست که بایستی با این چالش ها برخورد کنیم و با کمک این فرصت ها، بر این چالش ها به توفیق الهی پیروز بشویم.» بنابراین علت انتخاب این عنوان برای سال جاری، در پیش بودن فرصت ها و چالش های بزرگ است.
اقتصاد ملی که دشمن چند سالی است با تمرکز و ایجاد اخلال در آن در پی اهداف سیاسی خود و تحریک مردم و ایجاد آشوب است، موضوع هسته ای که باز هم دشمن، متجاوز از یک دهه است آن را بهانه قرار داده و می کوشد تا هم ما را از این فناوری محروم سازد و هم در استقلال سیاسی و غرور ملی ما خلل وارد کند، انتخابات مجالس خبرگان رهبری و شورای اسلامی که همچون همیشه حساس و تعیین کننده خواهند بود و دشمن کوشش خواهد کرد تا آن را به چالش و تهدید تبدیل کند و سرانجام برنامه ششم توسعه، مهم ترین موضوعات و رویدادهای سال جاری هستند که فرصت ها و چالش های پیش رو متناسب با رفتار ما از دل آنها سر برمی آورد و همه آنها نیازمند همدلی و همزبانی اند تا بتوانیم از فرصت آنها حداکثر استفاده را ببریم و بر بعد چالشی آنها با حداقل هزینه تفوق یابیم.
پرسش دوم، چگونگی تحقق این شعار است. طبیعتا راهکارهای متفاوتی متناسب با موضوعات برای تحقق همدلی و همزبانی دولت و ملت وجود دارد که هر کدام در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد، اما به طور مثال، در عرصه اقتصاد می توان با همدلی با مردم به توانمندی ها و استعدادهای درونی نظام و مردم اتکا و آن را به یک فرصت بی نظیر تبدیل کرد و می توان علاوه بر پذیرش خفت و زیرپا گذاشتن عزت و غرور ملی، همواره کشور را در معرض تهدید تحریم دشمن قرار داد.
منتقدان دولت و دولت یا می توانند نگاه خصم آلود به یکدیگر داشته باشند و یکی در جهت تخریب دولت و بی اعتماد کردن مردم به دولت گام بردارد و آن دیگری هم منتقدانش را آماج تعابیر زشت و اهانت آمیز قرار دهد و به گونه ای رفتار کند که این احساس تقویت شود که دولت با دشمنان این ملت تعامل سازنده در پیش گرفته است و با منتقدان دلسوز داخلی به تخاصم روی آورده است یا هردو با حفظ موضع اما با رعایت اخلاق و جوانمردی و انصاف، تعامل با هم را در دستور کار قرار دهند.
به هر حال، نخستین روزهای سال ٩٤ را می گذرانیم و اگر چه با سرعت سپری خواهد شد اما هنوز تا پایان سال روزهای زیادی مانده است، امید آن که هم دولت و هم ملت بویژه جریان های سیاسی و خواص، ضمن بی تفاوت نبودن، نظارت کردن، انتقاد کردن و تذکر دادن در چارچوب منطقی و با اهتمام در مسائل اساسی کشور، خشم مقدس خود را در مقابل دشمن به کار گیرند و در داخل همدل و همزبان باشند تا رهنمود قرآنی «مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم» نمود عینی پیدا کند. «مهدی فضائلی»
رجا نیوز در مقاله ای تحت عنوان: «نظامسازی اجتماعی، نتیجهی ارتباط دوسویهی دولت و ملت » می گوید: نظام سازی گوهری است که از دل دریای جامعه بیرون کشیده میشود و صیاد ماهری میخواهد که بتواند آن را بیرون بکشد. نظام انقلاب اسلامی که با وجود موانع سیاسی و نظامی بسیار، تا امروز بر ثبات و کارایی خود افزوده است، به بازآفرینی خویش در نسلهای آینده نیاز دارد و این مهم، در سخنان رهبر معظم نظام در آغاز سال ۱۳۹۴ در مشهد، مورد تأکید قرار گرفته است و این نشان میدهد تحولی درونی در جریان است. تحولی که مقصود آن، بازآفرینی و در صورت لزوم، واسازی نقشها و کارکردهای نظام اجتماعی بهمنظور تداوم و بهبود عملکرد نظام است. نصرت الهی در متن نظام اجتماعی اسلامی تحقق یابد و به افزایش انسجام اجتماعی معطوف است و این انسجام در حمایت مردم از دولت و خدمت دولت به مردم یا همان همدلی و همزبانی این دو دیده شده است که با یکپارچگی مردم و پشتیبانی آنان از دولت قانونی و نیز انتقاد برپایهی منطق و نه اهانت و تحقیر، ممکن میگردد. رویهمرفته، انسجام و ارتباط اجتماعی و قلبیِ میان آحاد مردم، نقطهی اتکای نظام اسلامی دانسته شده است. نه همان اندازه که نظامسازی ضرورت دارد؛ انسجام بین نیروهای انقلاب نیز ضرورت دارد، اگر انسجام اجتماعی کافی نباشد، اگر در میان مردم و یا در رابطهی میان مردم و دولت، فضای تنشآلود، اعم از استبداد، تهدید، توهین، تحقیر یا بیتفاوتی برقرار باشد، راهی به عدالت و پیشرفت نخواهیم یافت. اینک باید ببینیم که نظام اجتماعی چیست و چگونه ممکن است نسلبهنسل تداوم و بهبود یابد، بدون آنکه درگیر خشونت و فروپاشی شود.
ارزشها، گرایشهای مشترک و عنصری اخلاقی و سببساز همبستگی جامعهاند، از مهمترین آسیبها برای انسجام نظام اجتماعی این است که ارزشهای آن تضعیف شوند. مسئولانی که وظیفهی حفظ ارزشها را برعهده دارند، میبایست هنر آفرینش هنجارهای متناسب با محیط را داشته باشند. ارزشها روح قوانین اجتماعیاند. هرچه این اهداف بیشتر مورد پذیرش افراد جامعه باشند و وسایل رسیدن به این اهداف نیز بیشتر مورد توافق باشند، افراد جامعه همنواتر و انسجام نظام اجتماعی بیشتر و سطح تنش در جامعه کمتر است. معنای همدلی و همزبانی نیز جز این نیست. همدلی حکایت از ارزشهای مشترک و خواست درونی دارد.
رهبری اشاره نمودند. بزرگترین معروفها عبارت هستند از: نظامسازی، اعتلای فرهنگی، سلامت اخلاقی، سلامت محیط خانواده، فرزندآوری به شرط تربیت درست و فراهم آوردن امکانات برای نسل بعد، رونق دادن اقتصاد و تولید و ایجاد عدالت اقتصادی، گسترش علم و فناوری، ایجاد عدالت قضایی، وحدتآفرینی در ملت، اقتدارآفرینی برای کشور و از این قبیل امور. موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: مشیت یا ارادهی الهی ذاتی حضرت حق است و ازلی است و در سنتهای الهی ظهور پیدا میکند. در جزوهی «جبر و اختیار» در این مورد عرایضی داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرفها یعنی چه؟! اگر گمراهی فرزندان ما به جهت ما باشد پس گمراهی همهی فرزندان آدم به جهت حضرت آدم خواهد بود! ما در تربیت فرزند علت مُعِدِّه هستیم و اگر بخواهند خوب شوند در بستری که ما فراهم میکنیم انتخابهای آنها بهتر عملی میشود، ولی هرکس خودش مسئول خوببودن یا بدبودنِ خودش است. به تعبیر عارف سالک حضرت آیت اللّه حائری شیرازی«حفظهاللّهتعالی» ما وجه «ما فِیالشرایط» انسان هستیم و نه وجه «ما فیالضمیر» انسان. شما از همان موقعی که حق را شناختید مطابق شناخت خود عمل کنید تا همهی ضعفهای گذشته از بین برود زیرا قرآن میفرماید: «إِنَّ الْحَسَناتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئاتِ» حسنات و خوبیها، بدیها را از بین میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «ای لقاء تو جواب هر سؤال/ مشکل از تو حل شود بیقیل و قال». واقعاً نهتنها از طریق وجود مقدس امام زمان«عجلاللّهتعالیفرجه» همهی مشکلات بشر حلّ میشود، حتی با وجود نایب آن حضرت نیز چنین بهرهای به جامعه میرسد. آری همانطور که در جواب سؤال شمارهی 11818 عرض شد وقتی در جامعه گرفتار سیاستزدگی باشیم تفکرکردن بر روی موضوعات به حاشیه میرود و تنها یا باید طرفدار این طرف باشید یا طرفدار آن طرف، گویا نمیشود فکر کرد و گفت جایگاه تاریخی آن بیانیه یک بحث است، و محتوای آن بحث دیگر، و تقابل عمل استکبار با آن بیانیه بحث سوم. که رهبری عزیز در دو موضوع دوم و سوم راهنماییهای ارزشمندی کردند در حدّی که گویا خود ایشان هم صلاح ندیدند به عقبنشینی غرب نسبت به مواضع بر حق ما نیز اشاره کنند، در حالیکه این مواضع بر حق مربوط به دولت خاصی نیست که نظر به آنها صرفاً موجب طرفداری از دولت به حساب آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید از کتاب «تمدنسازی شیعه» شروع کنید خوب باشد و در آخرِ کتاب منابعی را جهت ادامهی مطالعه پیشنهاد شده. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرفا توصیه به انجام شریعت میکنند که تنها راه درمان وسواس فکری است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شکاکیت یا یک بیماری است و یا یک موضعگیری مصلحتی. ظاهراً گرگیاس دومی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفهی ما با انجام به شریعت الهی همین است ولی چون بالاخره تا آخر، نفس امّاره در صحنه است باید ملاک را عمل امام معصوم قرار داد که اگر مطابق حرکت و افکار آنها است، آن ارادهی الهی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تا حدّی این کار برای افرادی که به سادگی خود را تحت القائات طرف مقابل قرار میدهند، ممکن است ولی نه چندان و نه دراز مدت. کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» در این مورد نکاتی دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت روح است که جسم خود را شکل می دهد و میسازد به همین جهت وقتی انسان میمیرد و روح او از بدنش جدا میشود بدن حالت و شکل قبلیاش را از دست میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اطلاعی ندارم. در هر صورت اسلام آمده که ما خوبی و بدی افراد را بر اساس تقوا بسنجیم نه بر اساس قومیت. قرآن میفرماید: «يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير»، اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيرهها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد؛ (اينها ملاك امتياز نيست،) گرامىترين شما نزد خداوند با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به مشکلات فنی ایجاد شده که منجر به حذف تمامی فایل های نوشتاری سایت گردید انشالله تا یک هفته دیگراکثریت فایل های کتب وجزوات اصلاح خواهدشد.مدیریت سایت
باسمه تعالی: سلام علیکم: در ابتدا کتاب «تفکر زائد» از آقای مصفا خوب است و بعد کتاب «فرزندم؛ اینچنین باید بود». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً هم عرض کردم در مورد موضوعات پایاننامهای کار نکردهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رعایت حرام و حلال الهی با رویکرد آزادشدن روح از حاکمیت بدن. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- در بحث هرمنوتیک نظر به شرایط تاریخی متن میشود و سعی میشود با روح تاریخی که آن متن در آن به ظهور آمده متن فهمیده شود که به نظر میرسد کار لازمی است. در این رابطه با جناب آقای عباس معظّم که آدرس ایمیل ایشان در پاورقی بحث «انقلاب اسلامی و عبور از نیهیلیسم در همزبانی با هایدگر» هست تماس بگیرید. 2- شاید نظر به سیاق تنها مدّ نظر علم هرمنوتیک نباشد، اساساً دغدغهی هرمنوتیک چیز دیگری است که ظلمات مدرنیته ایجاد کرده و بنده در جزوات «تاریخ فلسفهی غرب» قسمت اشلایرماخر عرایضی در این مورد داشتهام. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از نظر وجودی، خداوند در همهی مخلوقات حاضر است ولی صورت رحمت او برای کسانی است که رعایت دستورات الهی را بکنند. موفق باشید