بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31736

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: برای معرفت نفس باید چه مراحلی را طی کنم؟ برخی کتابهای شما رو مطالعه کردم؛صوت ها خیلی نامفهوم بودن و کیفیت ضعیف، متاسفانه انگار خیلی جاهلم نسبت به این قضیه. لطفا راهنمایی بفرمایید. التماس دعا. تشکر از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «خویشتن پنهان» و کتاب «معاد» همراه با شرح صوتی آن إن‌شاءالله مفید و مؤثر خواهد بود. موفق باشید

31388
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت شما استاد بزرگوار، وقتتون بخیر و عافیت. آیت الله حسن زاده ی آملی در فص فاطمی می فرمایند: ( چون فاطمه زهرا علیهاالسلام صاحب عصمت بود، کفو او نیز باید صاحب عصمت باشد؛ چه اینکه نکاح بر کفائت است و مرد غیرمعصوم را بر زن صاحب عصمت راهی نیست. شرح فصّ حکمة عصمتیة فی کلمة فاطمیه، ص 155 برای بنده سوال شد که آیا حضرت زینب (س) از درجاتی از عصمت بهره‌مند نبودند که ازدواج فرمودند و فرزندانی داشتند که در رکاب امام حسین (ع) شهید شدند و اینجور توانستند قیام امام حسین (ع) را با پیش ببرند و روشنگری بفرمایند (کربلا در کربلا می ماند اگر زینب س نبود)؟ با توجه به این روایت که معصوم (ع) به ایشان می‌فرمایند انت بحمدلله عالمه غیر متعلمه و روایات فراوان دیگری که در فضائل ایشان هست آیا مقام ایشان پایین تر از حضرت فاطمه‌معصومه (س) می باشد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  نگاه ظریفی که حضرت استاد فرمودند می‌توان نسبت حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» با جناب عبدالله بن جعفر درک کرد. از آن‌جایی که تسلّی او در عدم شرکت در کربلا را هدیه آن دو جوان برای خود قرار داده بود و حتی وقتی بعد از واقعه کربلا، غلام او که تعلّقی به آن دو فرزند عزیز داشت به نحوی حالت گِله‌آمیز در سخنانش اظهار کرد؛ جناب عبدالله از دور کفش خود را به سوی او پرتاب کرد و گفت همه زندگی و فرزندانم فدای حسین! این نشان می‌دهد که نسبت به راز کربلا، چندان بیگانه نبود و در همین رابطه میدان حضور حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» را بعد از شهادت امام، گشوده نگه داشته است و از این جهت می توان سراغ حضرت زینب «سلام‌الله‌علیها» را هم در مصر داشت و هم در شام. موفق باشید  

31299

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: دو تا سوال داشتم اینکه اول کتاب طوبی محبت مرحوم حاج اسماعیل دولابی و سخنرانی های ایشان نظرتان چیست؟ و دوم کتاب چگونه نماز خوب بخوانیم کتاب خوبی است یا نه چون آشنایی ندارم. ممنون از شما استاد عزیز
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیلی خوب است و بنده هم استفاده کرده‌ام. ۲. بنده کتاب را ندیده‌ام ولی فکر می‌کنم می‌تواند برای خواننده خود مفید باشد. موفق باشید

31112

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: به نظرتون این متن درسته؟ بسم‌الله‌الرّحمن‌الرّحیم تبیین عالم ذرّ جسم و جسد پس از توضیح ماده و صورت و تشکیل جسم از این دو، به تبیین بدن و بُعد جسمانی از دیدگاه ملاّصدرا رسیدیم. بدن اصلی نفس را بدنی معرفی کردیم که هم خواص مجرد و هم خواص طبیعی دارد. این بدن با نفس، ترکیب اتحادی دارد و همان است که با عنوان بدن برزخی شناخته می‌شود. بدنی که از آن سخن می‌گوییم، در واقع قوّه‌ای از قوای نفس است که نفس برخی از افعال خود را با آن انجام می‌دهد و آن را به حرکت وامی‌دارد. این بدن نیز به خودی خود نمی‌تواند از نفس تخلف کند؛ تا جایی که به دلیل اتحاد نفس با بدن خود، بدن نیز همراه با نفس می‌رود تا به تجرد می‌رسد. روشن است که این بدن، غیر از بدن ظاهری است که از ترکیب عناصر چهارگانه تشکیل شده. زیرا بدن ظاهری تحت تأثیر حالات گوناگون تغییر حالت می‌دهد، دچار ضعف و سستی می‌شود، تجرد و بقا ندارد و در مرتبه‌ای از نفس جدا می‌گردد، که همان مرگ است؛ پس معلوم می‌شود اتحاد با نفس ندارد و تابع آن نیست. علاوه بر این گفتیم بدن اصلی نفس، حرکت جوهری دارد و حرکت جوهری از نقص رو به کمال است؛ اما بدن ظاهری برعکس، به مرور زمان زایل می‌شود و رو به فنا می‌رود. بدن اصلی، از قوای نفس و در واقع رتبۀ نازل آن است؛ یعنی نفس در رتبۀ نازل خود با این بدن تحقق می‌یابد. بدن ظاهری را نیز همین بدن انشا می‌کند. یعنی بدن ظاهری، بدن مرتبۀ نازل نفس است که برخلاف بدن اصلی، با خود نفس غیریت دارد. پس معلوم می‌شود در ابتدا بدنی در کار نبوده که نفس در آن حادث شود؛ بلکه حدوث نفس مساوی است با شکل‌گیری بدن اصلی که به آن جسم می‌گوییم و این همان معنای جسمانیةالحدوث است. در واقع نفس پیش از تشکیل بدن ظاهری، جسمانیةالحدوث شده و پس از حدوث، با جسم حرکت می‌کند؛ تا اینکه در عالم طبیعت قرار می‌گیرد و بدن ظاهری را انشا و در آن تصرف می‌نماید. به این ترتیب دیگر در تبیین آیۀ الست نمی‌شود این اشکال را وارد کرد که: «عالم ذرّ نمی‌تواند موطن نفس باشد، چون نفس جسمانی است و در عالم ذرّ، جسمی نبوده است!» زیرا منظور از این جسمانیت، عناصر چهارگانه و جسد مادی نیست. بدن اصلی نفس یا همان جسم، پایین‌ترین رتبۀ تجرد و نقطۀ اتصال عالم محسوس و مجرد ماست و ما با آن بدن به روحانیةالبقا می‌رسیم. اما مشکل اینجاست که بدن ظاهری یا همان جسد را اصل دیده‌ایم، از ضعف و بیماری‌اش هراس داریم و می‌ترسیم که وقتی با مرگ، این بدن را از دست بدهیم، چطور از نعمت‌های بهشتی استفاده کنیم! حال آنکه خاصیت این بدن، همین است و گریزی از ضعف و بیماری و مرگ ندارد. اصل، بدنی است که در ابدیت با آن زندگی خواهیم کرد و باید مراقب آن باشیم. زیرا نفس همیشه و در هر عالمی بدن اصلی خود را که جسم است، دارد و می‌تواند بدن متناسب با آن عالم را برای خود بسازد؛ در دنیا با عناصر چهارگانه، در برزخ با ملکات و در قیامت با عقل. برای همین است که به عنوان مثال، بینایی به عنوان یکی از قوای نفس، نه تنها در عالم ماده، بلکه در برزخ و قیامت نیز چشمی متناسب با آن عوالم دارد که آلت و مجرای ظهورش است؛ چنان‌که در روایات آمده است[1]. تدبیر ذاتی نفس برای بدن اصلی، این است که هرگز از آن جدا نمی‌شود و هرگز نمی‌میرد. نور حیات و حس و ادراک نیز در همین بدن اصلی، جاری و ذاتی است و دردها و لذت‌های مادی را آن بدن درک می‌کند، نه بدن ظاهری. اما جسد ذاتاً جماد است و نفس، آن را برای ادارۀ امور ناسوتی خود می‌سازد. بعد هم با قوای خود در آن تصرف و تدبیر می‌کند. البته با اینکه ساختن و تدبیر جسد، به عهدۀ نفس یا همان بدن اصلی است، اگر جسد به نحو معتدل ساخته و تدبیر نشود، تقصیر نفس نیست؛ زیرا نفس با عناصر و موادی که به آن داده شود، کار خود را می‌کند. پس اگر مثلاً عنصر آتش در این مواد غالب باشد، بدنی هم که ساخته می‌شود، معتدل نیست و غلبۀ صفرا دارد. از همین روست که در اسلام این‌همه به نوع تغذیه، سبک زندگی و حتی رفتار و گفتار و افکار مادر در دوران بارداری اهمیت داده شده و پس از آن برای شیردهی و تربیت فرزند نیز آداب بسیاری آمده؛ همه برای اینکه در دنیا بدن کودک با مزاج سالم و معتدل ساخته شود. همچنین ملکاتی در او رشد کند که بدن فردایش را نیز معتدل و زیبا بسازد. نتیجه آنکه ماده‌ای که صورت نفس را می‌پذیرد و نفس در آن تصرف می‌کند، این بدن ظاهری ثقیل نیست؛ بلکه ماده‌ای لطیف، معتدل و نورانی است که استعداد و شوقِ تجرد دارد؛ برخلاف جسد و بدن ظاهری که می‌خواهد در دنیا بماند! آن مادۀ لطیف یا همان جسم و بدن اصلی، متناسب با جوهر نفس است. اما جسد با جوهر نفس، تناسبی ندارد؛ ازآن‌رو که برخلاف نفس، فانی است. بنابراین هستی و حتی بدن ما این بدن ظاهری نیست که نگران باشیم پس از مرگ بدون آن چه کنیم! ما قبل از این بدن بوده‌ایم؛ پس از این بدن هم خواهیم بود. بدن ظاهری، بدنی عاریه‌ای است که نمی‌تواند جزء حقیقت موجودیت ما باشد؛ زیرا تنها به عنوان پوشش و غلافی برای جسم ساخته می‌شود، آن هم صرفاً در محدودۀ دنیا؛ و همچون لباسی است که کهنه و پاره و دور انداخته می‌شود. منظور از جدایی نفس از بدن هنگام مرگ، کندن همین لباس است که از اول هم خارج از ذات نفس بوده؛ نه جدایی از بدن اصلی. ذاتی جسد، پوسیدن و از بین رفتن است. اما برای کسی که آن را اصل دیده و وقت و انرژی‌اش را صرف بدن ظاهری کرده، همین پوسیدن و از بین رفتن، عذاب است. برعکس کسی که این بدن را اصل نگرفته، وقتی از دنیا به موطن اصلی خود رفت، لباس دنیایش را درمی‌آورد و تازه آرام و سرحال می‌شود. مثل کسی که از محل کار و جامعه و بازار به خانه برمی‌گردد و قبل از هر کاری لباس خود را عوض می‌کند و متناسب با خانه می‌پوشد تا راحت و آسوده باشد. اگر آیات قرآن را دربارۀ نفس و خلقت آدمی درک می‌کردیم، این مسائل برایمان روشن می‌شد و همۀ سؤالاتمان دربارۀ نفس، بدن، عذاب قبر، برزخ، قیامت و... به پاسخ می‌رسید. اما افسوس که اهل تفکر و تدبّر در آیات خدا نیستیم! [1]- بحارالأنوار، ج65، ص82.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این موضوع بیشتر باید فکر بفرمایید که «حرکت جوهری» صرفاً مربوط به عالَم ماده است و در همین بدن مادی صورت می‌گیرد. باید توجه شود این بدن در دوره جنینی آماده قبول نفس می‌گردد و در بستر این بدن، بدنِ برزخیِ خود را می‌سازد و البته پس از مدتی با بدن برزخی خود، خود را ادامه می‌دهد و قصه «روحانیة البقا» یش شکل می‌گیرد. موفق باشید

30712

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت استاد گرانمایه: ببخشید وقت شما رو می‌گیرم. در بحث شرف الشمس دیدم که شما سفارش کرده بودید که زیاد این بحث ها رو دنبال نکنید ولی چون دیدم گروهی این انگشتر و مطلب حک شده آن را جادو می‌خوانند و می‌فرمایند مملکت رو دارند با جادو نگه می‌دارند (و احتمالا خواستند به شخص رهبری اشاره کنند) خواستم نظر شما رو جویا شوم. و من الله توفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این حرف‌ها نیست. تنها می‌توان گفت روایات محکمی پشت قضیه‌ی «شرف الشمس» وجود ندارد، نه این‌که یک جریان جادوگری در صحنه است! تازه مگر جادوگران چقدر قدرت دارند که بتوانند مملکت را اداره کنند؟!! اگر می‌توانستند خودشان را از این فقر و فلاکت‌ها نجات می‌دادند. موفق باشید

30682

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: من حدود یک سال است که با مباحث شما آشنا شدم. معرفت نفس و برهان صدیقین را به لطف خدا هم آن گروهی گذراندم. البته گروه دیگه ادامه ندادند. متاسفانه دچار کسالت های شدید و بی حالی می‌شوم و برای ادامه مسیر نیازمند همراهی با شخص یا گروه را دارم. البته به لطف خدا و فراگیری برخی مباحث مشکل زود رنجی ام حل شده ولی این کسالت دست و پایم را می‌بندد و مرتب دچار سردرگمی مسیر میشم. البته تا وقتی با گروه همراه بودم چنین مشکلی نبود ولی اکنون آن گروه دیگه اینطور فعالیت ندارند. اگر ممکن است راهنمایی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سعی کنید برای خود جهانی داشته باشید و تا مدتی مباحث عمیق را دنبال کنید، حتی اگر گروهی نبود که با شما همراهی کند. مباحثی مثل معاد را که کتاب آن روی سایت هست و باید با صوت‌هایی که کتاب را شرح می‌دهد، کار کنید. در ضمن گروه‌هایی مثل https://eitaa.com/joinchat/1627979789C936ab2a90c و https://eitaa.com/joinchat/2778398828Cfed1dac2b8 و https://eitaa.com/joinchat/2809856099C3b4af1d5b8 إن‌شاءالله مفید خواهند بود. موفق باشید

30680

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم بازخوانی هویت دینی و ملی محضر شریف استاد سلام علیکم: سه سوال سوال اول: سنت های الهی عالم چگونه تبیین می‌شود که گاهی آتش بر خلیل گلستان و غار بر حبیب امن می‌شود و گاهی در یک روز ده ها پیامبر از بنی اسرائیل به شهادت می‌رسند و خبری از مدد رب نیست؟ سوال دوم: آیا هر انسانی یک رسالت تاریخی دارد؟ یا رسالت تاریخی تنها مخصوص عده ای از بندگان خداست و سایر انسانها نقشی جزئی در پیشبرد رسالت تاریخی آن انسانهای خاص دارند؟ سوال سوم: اگر انسانها در هر مقطع تاریخی رسالتی خاص آن تاریخ بر دوش دارند و برای مثال رسالت تاریخی اکنون کمک به پیشبرد سیر توحیدی انقلاب اسلامی ایران است؛ سوال بنده این است که مثلا در دوران پیش از اسلام و انسان همدوره با هخامنشی یا پس از اسلام و همدوره با سلجوقی یا خوارزمشاهی آن انسان چه رسالتی از نظر شما داشته اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در مباحث مربوط به «عدل الهی» در این مورد شده. ملاک، حفظ حق و حضور حقیقت و نفی باطل است، حال یا حفظ آن پیامبر و یا با شهادت پیامبران و امامان ۲. هرکس در محدوده‌ی خودش مسئول قیام لله است. لذا قرآن فرمود: «قُلْ إِنَّمَا أَعِظُكُمْ بِوَاحِدَةٍ ۖ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنَىٰ وَفُرَادَىٰ» (سبأ/۴۶) ای پیامبر! بگو حقیقت آن است که شما را وعظ می‌کنم به این‌که چندنفری و یا فرداً برای خدا قیام کنید. ۳. مطابق تاریخ خودشان که در آن قرار داشتند، عمل کردند. موفق باشید

30325

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خسته نباشید برام سوال پیش اومده بود که چرا در ماه رجب در ذکر استغفار، ربی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد عرایضی در کتاب «ماه رجب، ماه یگانه‌شدن با خدا» شده است. خوب است به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

28985

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: اگه انسان بخواد یه کاری بکنه و بعد مشورت، بین دو راهی موند و با مراجعه به قرآن استخاره گرفت و بد آمد اما دوباره بعد از مشورت خلاف انچه در استخاره امد عمل کند آیا این اشکال دارد و یا در آن کار برکتی خواهد بود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آیت اللّه طباطبایی می‌فرمایند: پشت به استخاره، پشت به قرآن نیست» بنابراین مشورت نسبت به استخاره ارجحیت دارد. موفق باشید

28866
متن پرسش
سلام: استاد در پاسخ به سوال ۲۸۸۵۵ فرمودید که تفکر اصل است، در صورتی که به نظر می رسد اینطور نباشد، تفکر یک ابزار است برای سیر الی الله همان طور که نماز شب یک وسیله است برای سیر الی الله و حتی خود حضرت امام (ره) در چهل حدیث در عظمت نماز شب از قول حضرت امام صادق (ع) می فرمایند: نیست عمل نیکویی که به جا می آورد آن را بنده مگر اینکه از برای آن ثوابی است در قرآن، بجز نماز شب؛ پس همانا خداوند بیان نفرموده ثواب آن را برای عظمت شان آن نزد او. و به نظر بنده این احادیث باید با هم جمع شود و نتیجه گیری شود و همین طور که حضرت امام (ع) چهل حدیث را با هم آوردند، چون ما احادیث دیگری داریم که فرموده شده که گریه بر مصائب امام حسین (ع) افضل اعمال است، یا در شب معراج داریم که حضرت رسول اکرم (ص) از خداوند پرسید بهترین و افضل اعمال کدام است؟ حضرت حق فرمود: پیش من هیچ عبادتی بهتر از توکل و رضا به آنچه قسمت بنده ان کرده ام نیست، حالا به توکل و رضا رسیدن مگر بدون اعمال دیگر ممکن است، مگر بدون علم ممکن است، مگر بدون تفکر ممکن است، مگر بدون صدق دادن ممکن است، مگر بدون خدمت به خلق ممکن است، افرادی هستند یکی از این احادیث را شنیدن مثلا فرض کنید جایی گفته شده عبادت بجز خدمت به خلق نیست و این بنده خدا این حدیث را اصل کارش در زندگی قرار داده و اعمال دیگرش در صحنه زندگی کم رنگ و یا اصلا وجود ندارد و نقص های زیادی دارد مثل اینکه در همان خدمت به خلق کردنش اخلاص ندارد، یا مثلا کم تر به خانواده اش می رسد و ... خدا محفوضتان دارد بابت بستری که فراهم کردید برای ارائه نظرات التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اسلام یک مکتب است با تمام ابعاد، و اگر انسان به سعادت خود می‌اندیشد باید سعی کند در همه‌ی ابعاد اسلام، خود را رشد دهد ولی اصل را باید طوری قرار داد که مبنای رجوع ما تفکر باشد تا بتوانیم در ادامه‌ی راه همچنان به پشتوانه‌ی تفکر، راه را ادامه دهیم وگرنه همان‌طور که سؤال‌کننده‌ی شماره‌ی ۲۸۸۶۵ می‌گوید گرفتار شک و شبهه می‌شوید. موفق باشید

28735

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد چطور می‌شود تشخیص داد که شخصی از اولیای خدا هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند می‌فرماید: « اوليائي تَحْتُ قَبايي لا يَعرِفُهم غَيري» اولیای من تحت قبه‌ی من هستند و کسی آن‌ها را نمی‌شناسد. موفق باشید

28492

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: آیا پدر و مادرم حق دارند سر من منت بگذارند که داریم برای تو زحمت می کشیم در حالی که من اصلا علاقه ای به زندگی در این دنیای کثیف و پر از ظلم ندارم و آنها من را به این دنیا آوردند؟ آیا پدر و مادرها به دلیل بچه دار شدن مدیون فرزندانشان نیستند؟ من حس دوگانه ای نسبت به آن ها دارم هم به آن ها علاقه دارم و هم به خاطر اینکه من را وارد این دنیا کردند از آن ها خشمگینم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مشکل جنابعالی است که از زندگی دنیایی و فرصتی که خداوند برای به کمال‌رساندن شخصیت‌تان جهت حضور در ابدیتی نورانی، در اختیارتان گذاشته بهره‌مند نمی‌شوید. انصاف آن است که زحمات والدین انسان که سعی دارند با تمام ذوق و ایثار فرزند خود را رشد دهند؛ پاس‌داشته شوند و این امری است انسانی و اخلاقی. موفق باشید

28254

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در پاسخ ۲۸۲۴۰ فرمودید با قواعد و سنن عالم حوادث را تحلیل کنیم تا درگیر سطحی نگری نشویم. این قواعد و سنن عالم و روش تحلیل متکی به آنها چگونه است؟ ممکن است منبعی برای مطالعه در بین آثار خود یا منابع دیگر برای مطالعه این قواعد و سنن و تحلیل بوسیله آنها ویژه در این عصر و نقطه تاریخ، معرفی فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حرف در قرآن است که توحید، عامل بقای هر حرکت توحیدی است که تعبیر «بالحقّ» در آن به‌کار برده می‌شود. موفق باشید

28197

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ۱. بابت توجه و نگاهتان در مورد سوال ۲۷۷۹۰ تشکر می کنم از همان شب گشایش هایی پیش آمد که مدت ها منتظرش بودم ان شاءالله که قدردان باشیم. ۲. مدت ها این سوال برایم مطرح بود که چرا اغلب مسولین جمهوری اسلامی در نظرها متنفر می شوند اما یکی مثل حاج قاسم شهید این جور دلها رو فتح کرد و محبوب دلها شد که الحمد الله بعد از مطالعه کتاب بصیرت حضرت زهرا سلام الله علیها به جوابم رسیدم و آن میزان تبعیت از ولی فقیه بود. شخصی مثل حسن روحانی که الحق و الانصاف کارش خوب نبود، جایگاه مسولیت در جمهوری اسلامی مخصوصا ریاست جمهوری جایگاه خطیر و مقدسیست که جز با دستور و الهام الهی نباید به آن نزدیک شد. ۳. متاسفانه جایگاه ولایت فقیه در جمهوری اسلامی دارای اختیارات محدودی است که باید اختیاراتش بسیار بیشتر از این بوده باشد. ۴. باید شب و روز به خاطر مظلومیت مولایمان امام علی علیه السلام که مظلومیت بشیرت است تا روز قیامت همراه با سر چشمه اشک حضرت زهرا سلام الله علیها گریه کرد. این طالب بدم المقتوله باالمدینه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با روشی که رهبر انقلاب به نور حضرت مهدی علیه السلام آری به نور حضرت مهدی پیشه کرده‌اند، از بسیاری از غرب زدگی‌ها آزاد می‌شویم. موفق باشید

 

28080

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد خسته نباشید: می‌توان گفت درنده خویی حیوانات وحشی، بازتاب رفتار جامعه بشری است؟ خیلی به این موضوع فکر کردم که چرا در طبیعت عده ای از حیوانات محکوم به ضعف هستند و عده ای جبراً درنده. مکانیسمی که حضرت حق تعالی در چرخه طبیعت تدبیر فرمودند را نمی‌فهمم که گرگ درنده است و آهو درحال فرار از درنده و جدیدا زنده خواری هم پدیده ای نوظهور در حیوانات وحشی مطرح شده است. اینکه شاید اثر وضعی رفتار جامعه بشری در ظهور این رفتار از حیوانات تاثیر داشته باشد و از طرفی در دولت کریمه حیوانات نیز در صلح هستند حقیر را به طرح این سوال از حضرتعالی مجاب کرد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هرچه هست اسماء الهی و حاکمیت اسماء جمال و جلال است. به همین جهت فرموده‌اند حتی شیطان هم به یک معنا مظهر اسم جلال الهی است تا هرکس اجازه‌ی نزدیکی به آستانه‌ی حضرت حق را نداشته باشد. موفق باشیدl

28036
متن پرسش
سلام علیکم: چگونه با وجود اینکه تمدن مدرن از آزادی بسیار در تلاش بود گفتمان بسازد و می‌شود گفت بصورت ویژه ای روح آزادی بشر و حس آزادی هویتی پس از رنسانس به یک شکل متحول شده ای ویژه پس از دورانی که فرد آن عقاید و ایده کلیسا را دنبال می‌کرد و همان را مبنا قرار می‌داد و عملش جدا بود و عبادت و دعایش جدا و حس هویت حضور جمعی و هویت جمعی و مقیاس تمدنی کار کردن و طرح ریزی تمدنی و بینش تمدنی را نداشت، آزادی به لیبرال دموکراسی و اعلامیه حقوق بشر و این رسید که آزادی هر فرد تا جایی محترم است که به آزادی دیگران ضربه نزند؟ آیا مدرنیته در باطن خود چیزی داشت که بتدریج و نهایتا کار به همین جا می‌رسید و به نظر من حتی روح آزادی ذبح شد و آزادگی با لیبرال دموکراسی در تعارض قرار گرفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که قبلاً عرض شده غرب به دلایل تنگی‌های دوران قرون وسطی محل طلوع به خودآمدنِ بشری شد که آزادی به عنوان عطایی الهی برایش عطا شد هرچند سیاسیون و تنگ‌نظران نتوانستند به معنی واقعی از آن عطای الهی بهره‌مند شوند. مثل آن‌که در ایران، انقلاب اسلامی که روحی است جهت عبور از سکولاریته، طلوع کرد و مقدسان نادان نمی‌توانند از آن بهره ببرند و ما در آن حدّ که انقلاب اسلامی را پاس داریم، در روح زمانه‌ی خود حاضریم و این در تاریخی است که قبلاً در غرب آزادی طلوع کرده است و آن‌هایی که در خطه‌ی غرب و در بقیه‌ی جهان آن را پاس دارند، در روحِ تاریخی خود زندگی می‌کنند. موفق باشید

27779

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد محترم: طاعات و عباداتتون قبول باشه ان شاءالله. استاد سوالی از خدمتتون داشتم. شما کلیپ پروژه دروازه جهنم رو دیدین؟! میشه ببینین و نظرتون ٰرو در مورد این کلیپ بگین؟! ممنون میشم. در آخرم ازتون عاجزانه تقاضا می‌کنم تو این شب و روزای خاص از اون دعاهای خاصتون برای بنده حقیر هم کنید. ملتمس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم، فرصتم برای دیدن آن نوع کلیپ‌ها کم است. اگر موضوع خاصی برایتان پیش آمده، بفرمایید در خدمت هستم. موفق باشید

27607

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: طلبه ۳۵ ساله هستم که پس از ۱۰ سال بودن در حوزه تازه فهمیدم خوب درس خواندن چقدر مهم است، بی مایه فطیر بودنی که همیشه حضرت آقا می گفتند را تازه بهش رسیدم. پس از دانشگاه و خدمت سربازی به حوزه آمدم. جریان های فکری را می شناسم، با مسئله ها و مشکلات اساسی مان آشنا هستم، نسبتا خوش بیان هستم ولی افسوس... نمی دانم پارسال یا دوسال پیش بود جمعی از طلاب خدمت حضرت آقا رفتند و در ابتدای جلسه در مورد مسائل کشور و دنیا و حوزه و... صحبت کردند. وقتی نوبت به آقا رسید گفتند بسیار لذت بردم از این خوش سخنی و خوش فهمی شما طلاب انقلابی ولی حواستان باشد که کار اصلی را فراموش نکنید. بدون درس خواندن این حرف ها، این فهم ها نمی تواند آنچنان که باید تاثیر داشته باشد. گویا آقا مشکل اصلی ما طلبه های انقلابی و مخصوصا طلبه دانشجوها رو خوب فهمیدند. استاد در حیرتم که در ادامه مسیر طلبگیم چه کنم؟! با ۳۵ سال سن، زن و بچه، مسائل و اقتضائات گوناگون زندگی. نمی دانم برگردم و چند سال دیگر متمرکز بر روی درس خواندن بشوم و البته این دفعه می دانم باید چه بخوانم، چطور بخوانم و در چه حد. مسائلم را می شناسم و تا حدودی استعدادم را. گاهی هم به خود می گویم با این سن و زن و بچه و... دیگر از من گذشته است. با همین سواد نصف و نیمه و توانایی های دیگری که دارم می توانم برخی از کارهای روی زمین مانده را انجام دهم. می ترسم چند سالی به امید عالم شدن و اثر گذاری بیشتر به دنبال درس و بحث بروم و بعدا دیگر همین کارهایی را هم که می توانستم انجام دهم از دست بدهم. چه کنم؟! این توضیح را هم بدهم که می دانم شخصی به سن و سال من باید اقتضائات زندگیش را در نظر بگیرد. از همین جهت خدمتتان عرض کنم به لطف خدا از جهت مالی فعلا به طریقی امرار معاش می کنم و در تنگنا و مضیقه نیستم. خانواده هم تا حدی در مورد هر تصمیمی که بگیرم همراهی می کنند. تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در حدود ۴۰ سالگی به این نتیجه رسیدم که مطالعات خود را در یک جمع‌بندی جدّی دنبال کنم. و لذا معتقدم اگر در همین حال با جدیّت مطالبی را که در پیش دارید ادامه دهید، به حکم: «إنّ الحسنات یذهبن السّیئات» آن ضعف‌ها جبران می‌شود. موفق باشید

27538

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب: حلال بفرمایید مزاحم وقت شریفتان می‌شوم. استاد، این درست است که در قرآن واژه طینت به کار نرفته است؟ اگر به کار نرفته است علتش چیست؟ ما در روایات واژه «طین» و «طینت» را داریم، در آیاتم «طین» را داریم پس چرا واژه طینت در قرآن به کار نرفته است؟ متشکرم. استاد خیلی ما را دعا بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. شاید ائمه «علیهم‌السلام» در مقابل سؤالات و شبهاتی که پیش آمده، لازم دیده‌اند از آن واژه‌ها استفاده کنند. موفق باشید

27489
متن پرسش
سلام علیکم: در یکی از چند سوال قبل که دیروز روی سایت آمد، فرمودید رجوع به حضرت حق برای انسانها نسبی است ولی در بستر اسلام. چگونه رجوع انسانها به حق، نسبی است و در عین حال در بستر سلوک و سیر الی الله هست و این مطلب تان نظر به چه دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به تفاوت رجوع مولایمان علی بن ابیطالب «علیه‌السلام» به خداوند و رجوع این بنده‌ی حقیر به حضرت معبود، فکر کنید که رجوع آن حضرت در بستر اسلام به حضرت حق نسبت به رجوع این حقیر، مثل قلّه است در مقایسه با درّه، ولی چون هر دو در بستر اسلام است حقیقت، در این تفاوت‌ها گم نمی‌شود. موفق باشید  

27457

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید. خانم ۳۴ ساله هستم کارشناسی میکروبیولوژی دارم میخوام ارشد قرآن و حدیث بخونم ولی نمیدونم کدوم گرایش توی جامعه الان مورد نیاز و قابل استفاده است. چون صرف گرفتن مدرک نمیخوام ادامه تحصیل بدم دنبال درآمد هم نیستم فقط میخوام بتونم یک کار مفیدی در جامعه الان انجام بدم. گرایشها: تفسیر و علوم قرآن. نهج البلاغه. علوم حدیث. علوم فنون و قرائت. علوم قرآن و حدیث هستند. ممنون میشم کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی آن رشته‌ها خوب است بستگی به خودتان دارد که با روحیه‌ی عرفانی و انقلابی از آن‌ها استفاده کنید و بعداً بتوانید استفاده برسانید. بر روی تفسیر قرآن فکر کنید. موفق باشید

27393
متن پرسش
سلام علیکم: چرا وقتی دعوت حضرت نوح، موثر واقع نشد و قومش همگی در مقابل او ایستادند حضرت نوح سخن از توکل بر زبان جاری کردند و فرمودند: «فعلی الله توکلت» ولی حضرت سیدالشهدا هم وقتی در مقابل دشمن و در اقلیت مطلق قرار گرفت همان جمله حضرت نوح بر زبان مبارکش جاری گردید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چه فرق می‌کند؟ همواره آن خداست که خودش از ما خواسته است او را وکیل خود بگیریم تا به جای ما در میدان باشد به همان معنا که در آیه‌ی ۲ سوره‌ی إسراء می‌فرماید غیر من برای امور خود وکیل نگیرید. موفق باشید

27316

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام خدمت آقای طاهرزاده: من یه دانشجو رشته عمرانم و علاقه ی زیادی به مبانی معرفت شناسی (معرفت نفس) دارم و در این راستا کتاب آشتی با خدا و ده نکته از معرفت نفس از خودتون را خوندم ولی میخوام کتاب معرفت نفس و حشر خودتون را بخونم راستش کلمات اکثرا فلسفی آن و آنطور که باید متوجه نمیشم. و اینکه علاقه زیادی به خواندن اسفار اربعه ملاصدرا دارم ولی همین نکته که کلمات فلسفی می باشند و متوجه عمق معنی نمیشم. خواستم یه لطف بکنید و یه راهی جلو من بزارید. مثلا اگه ترجمه ی روانی از اسفار یا همین کتاب خودتون دارین بم معرفی کنید یا فایل پی دی افش را تو کانال بزارید. من بعد چند روز جستجو بالاخره تونستم بهتون پیام بدم امیدوارم ببینین و جواب ما بدین. با تشکر از تلاش شما در راستای معرفت شناسی. من عرف نفسه فقد عرف ربه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: راه خوبی است اگر با طیّ مقدمات جلو بروید. با توجه به آن‌چه مطالعه کرده‌اید، خوب است به سراغ کتاب «از برهان تا عرفان» در قسمت «برهان صدیقین» همراه با شرح صوتی آن بروید و سپس سراغ کتاب «خویشتن پنهان» رفته تا راه، به سوی کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» باز شود و بیش از ۷۰ جلسه صوتِ شرح کتاب. موفق باشید

25920

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: مبتنی بر مبانی اصولی و عرفانی شیعه، بیشتر شهود عقلی و سیر عقلی مورد توجه است یا شهود قلبی؟ در معارف شیعی برای این شهودها، تفاوت خاصی مذکور است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو لازم است. انسان باید در مسیر کلام خود همواره عقل و قلب را در صحنه داشته باشد، منتها عقلی که از انوار قلب نوشیده باشد. یعنی «قلوبٌ یعقلونَ بها» و این، با تزکیه‌ی نفس حاصل می‌شود. موفق باشید

25405
متن پرسش
سلام: نظر استاد رو در مورد آثار و تحقیقات جناب محمد مددپور می خواستم بدونم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده لازم است رفقا با اندیشه‌ی آن مرحوم و آن استادِ انقلابی آشنا شوند. موفق باشید

نمایش چاپی