باسمه تعالی: سلام علیکم: ماه رمضان ماهِ خلوت با خدا است نه ماه گفتگو با خلق خدا! مگر نشنیدید که حافظ در رؤیت ماه رمضان گفت: «هلال ماه ز بام افق نمایان شد / کلید میکده گم گشته بود، پیدا شد» ،در میکده باید به فکرِ میِ لقاء بود، نه به فکر نردبان تفکر!! گفتند: طرف برای محبوبش که غایب بود نامه مینوشت و قصههای دلدادگیهای خود را به او خبر میداد، تا بالاخره ملاقات حاصل شد و او در محضر محبوبش بهجای گفتگو با او، نامههایش را درآورده بود و میخواند. یادش رفته بود این نامهها برای این ملاقات بود! ماه رمضان ماهِ شنیدن خطاب «إنّی قریب» از حضرت حق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر نگفتند با «کریمان کارها دشوار نیست!» با تمام امید به پابوس مولایمان امیرالمؤمنین«علیهالسلام» بروید و از حضرت بخواهید به نور خودشان به سرّ شما نظر کنند و آن کنند که باید بکنند! و در کنار این حرفها از حوائج دنیایی هم با ایشان سخن بگویید و در ملاقات مولایمان حسین«علیهالسلام» هرچه میخواهید درد و دل کن، از آشفتگیهایی که داری بگو، و بپرس چگونه شما توانستید با غمخواری برای دین، همهی دنیا را به هیچ بگیرید!؟ ای راهِ گشوده به سوی خداوند در ظلمات دنیا! ما به زیارت شما آمدهایم که این راه را در مقابل ما بگشایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد همهی عزیزان موافق و مخالف هرکدام از جهتی بر موضوع دقت دارند و صاحبنظرند. ما باید با دقت کامل نظرات طرفین را خوب بررسی کنیم و بدون یک نتیجهگیری نهایی بر روی موضوع فکر کنیم. هنوز وقت اینکه ما یک نتیجهگیری نهایی داشته باشیم نرسیده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت امر آن است که در این مورد هرکس نمیتواند از خود نظر بدهد زیرا مسئلهی حرامبودن و یا حرامنبودن چیزی از طریق تفقه فقها معلوم میشود و در خودِ فقه با توجه به حیطهای که آیات و روایات دارند مشخص میشود که موضوعی تاریخی و مربوط به شرایط خاص است و یا در ذات آن موضوع حرمت نهفته است. لذا باید بدون آنکه از برخورد حکیمانه عدول کنیم به طرف مقابل گفت اجازه بدهید در چنین مواردی که میخواهیم حرامبودن چیزی را بشناسیم، از خود نظر ندهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظر داشته باشید که بنده یک معلمم و نه یک استادِ سلوکی، و لذا وظیفهی بنده در آن حدّی است که موضوعاتی را با دانشجویان در میان بگذارم تا خودشان در آن رابطه فکر کنند و راه خود را تشخیص دهند به همین جهت است که اگر کسی بهجای برخورد معلمی با بنده، برخورد شیخ و استادی داشته باشد روحاً اذیت میشوم، چون چنین انتظاری را که بعضیها از بنده پیدا میکنند مرا به زحمت میاندازند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده به دوستانی که در موقعیت شما بودند همیشه این بوده است که اگر تخصص مورد نظر شما چندان ضروری نیست به تخصصهایی مشغول شوید که چندان ذهن و فکر شما را مشغول نکند و در کنارش بتوانید موضوعات معرفتی و وظایف خانوادگی را دنبال کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً شریعت الهی مطابق روح اصیل انسانها است و هر اندازه انسان به حقیقتِ خود نزدیک شود از گناه متنفر میشود به همان معنا که شریعت الهی گناه را موجب از بینرفتن اصالت روح میداند و سعی کنید این هوشیاری را که در باطن خود بدان دست یافتهاید، با حضور در جلسات دینی و مطالعهی کتابهای معرفتی و اخلاقی و عباداتِ با حوصله نگه دارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در هر دو مورد با جنابعالی موافقم زیرا اگر انسان رویکرد خود را نسبت به فلسفه و عرفان درست کند و سپس به آنها رجوع نماید میداند برای چه هدفی فلسفه و عرفان بخواند و شاید در مباحث بنده این نتیجه، حاصل آید. و در مورد مولوی به نکتهی بسیار دقیقی اشاره فرمودید که اینان هرگز تشویقی به موسیقی به معنای معمول آن ندارند بلکه نظر به شرایط آهنگین نظم عالم قدس میکنند و هر آنچه که این نگاه را برای آنها فراهم کند، ارج می نهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قراردادن انگشت سبابه نزدیک لب را که فرمودید به عنوان یک دستور که از طریق ائمه صادر شده باشد، بنده نشنیدهام 2- با ذکر نام هر کدام از ائمه«علیهمالسلام» مسلّم در ذیل ولایت مولایمان امیرالمؤمنین علیبن ابیطالب«علیهالسلام» قرار خواهید گرفت. مگر نه این است که در زیارت هر امامی به طور مستقیم سلام بر پیامبر«صلواتاللّهعلیهوآله» و سایر ائمه«علیهمالسلام» میکنید؟ به این معنا که در زیارت هر امامی همهی آن ذوات مقدس را زیارت کردهاید، همانطور که با هر اسمی از اسماء الهی که خدا را بخوانید حضرت حق با نور «اللّه» که جامع جمیع اسماء است به سراغ شما میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر صورت باید شرایط برای این نوع جوانان طوری فراهم کرد که متوجهی احساس گناه خود شوند ولی آنچنان زیر نظر قرار نگیرند که وقتی میخواهند توبه کنند و خود را مبری از این عیوب بدانند امکان چنین کاری برای آنها نباشد! فکر نمیکنم اگر این جوانان بعضاً گناهآلوده – ولی نه گناهکار – در شرایط خوب دینی قرار بگیرند بهکلّی از این نوع گناهان فاصله نگیرند! شما مسئله را خیلی بزرگ نکنید که موجب یأس جوانانی شود که گرفتار مکرِ لیل و نهار این روزگارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- همانطور که متوجهاید اسم «جواد» حضرت حق که اقتضای تجلیّات کمالی اسماء آن حضرت به اعیان ثابتهی ممکنات است، عین ذات حضرت حق است و این غیر فعل آن حضرت است که مبتنی بر نحوهای از مخلوقیت مخلوق است 2- حق «مخلوقٌ به» یعنی اینکه در آینهی امکان ذاتی ممکنات حضرت حق به وسعت ممکنات ظهور میکند و بدین معنا گفته میشود سریان حق در موجوادت هست، نه آنکه گمان شود حرکتی در کار است مثل آنکه نفس ناطقهی شما در قوهی بینایی شما سریان دارد و این به معنای حرکت نفس ناطقه در قوهی بینایی نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر صورت همانطور که متوجه شدهاید اگر روزههای قضا را هم در ماههای رجب و شعبان بگیرید نتیجهای که باید در این دو ماه شریف ببرید را نصیب خود خواهید کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجه هستید در ذکر، کیفیت مهم است ولی آن اذکاری که تعداد آنها تصریح شده است صرفاً باید همان تعداد گفته شود مگر آنکه ترجیحاً متذکر تعداد بیشتر باشد که آن به عهدهی ذاکر است. در مورد دعا، صراحت داریم که یک دعا را 12 هلال یعنی همان یکسال بخوانید تا ملکهی ما گردد و جزء طلب باطنی ما شود ولی اذکاری که تأکید بر کثیربودنشان شده است و به هر صورت حالِ حضور در آن لازم است. با اینهمه اصرار نداشته باشید که در همه حال حضور قلب در آن باشد. در مورد زیارت عاشورا با صد لعن و صد سلام در این مدت دو سال که میفرمایید؛ فکر نمیکنم لازم باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو کار خوب است ولی گویا وقتی از سیرهی ائمه«علیهمالسلام» خبر میرسد که تمام ماه رجب را روزه میگرفتند گفته نشده به استثناء آن روزهایی که به جهت تعارف دوستان در بین روز افطار کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در عرب اینکار به معنای اظهار ذُلّ و فروتنی در مقابل خداوند است و ما با تأسی به حضرت صادق«علیهالسلام» این کار را انجام میدهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم در دین چنین چیزهایی داشته باشیم. عموماً این کارها ما را از آن فضایی که باید در آن فضا دینداری کنیم خارج میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مثل رابطهی موج و دریا که موجها در عین آنکه هرموج از موج دیگری جداست، در عین حال همه همان دریا هستند. وحدت وجود معتقد است عالم همه به این شکل مظهر خدایند بدون آنکه جدایی و دوگانگی در بین باشد و البته همانطور که موج، دریا نیست و از دریا هم جدا نیست، هیچ مخلوقی خدا نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نکات بسیار ارزشمندی را شهید مطهری در آن مجموعهی مختصر بیان کردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هراندازه انسان از خود عبور کند، به فنای فی اللّه و رسیدن به احساس الهی نزدیک میشود. عبور از گناه یک نحو عبور از خود است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت:« مرگ را دانم ولی تا کوی دوست / ره اگر نزدیکتر داری بگو». اگر در دنیا خود را مطابق حیات ابدی خود شکل دهیم، زندگی حقیقی را در آنجا تجربه خواهیم کرد. در شناخت مرگ و شناخت نفس وقت بگذارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم در ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام و با انطباق خود با رهبری انقلاب از اساتید عزیز اخلاق بهخوبی بتوانید استفاده کنید. کتاب «جمال آفتاب» در جای خود شرح خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی در این تاریخ علم ما استاد ما شد پس معلمهایی چون علامه طباطبایی و حضرت امام«رحمةاللّهعلیهما» و شاگردان آنها تا آخر استاد ما خواهند بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: روح غرب که امروز در آمریکا به تمامیت خود رسیده، روحی و جوهری دارد که آن انقطاع از آسمان معنویت و غفلت از سنتهای الهی است و نتیجهی عملی آن غضب و شهوتی است که امروز در آن ملاحظه میکنید و عامل نجات جوامع از غربزدگی به گفتهی شهید آوینی توبهی بشر است نسبت به غفلتی که از معنویت داشته. توجهدادنهای مقام معظم رهبری«حفظهاللّه» به عملکرد آمریکا، زمینهی نفی فرهنگ غرب را فراهم میکند. آیا ما برای عبور مردم از غرب راه دیگری داریم؟! میتوان با مردم بر اساس مبنای معرفتی غرب صحبت کرد؟ مگر قرآن برای جایگزینی توحید از حرکات عرب جاهلیت انتقاد نکرد و سپس راهکارِ خود را نشان داد؟ رهبری انقلاب اگر از غرب انتقاد میکنند در زمینی غیر از زمین غرب قرار دارند و این بهطور طبیعی نگاهها را به حرکتی میاندازد که انقلاب اسلامی شروع کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از آن جهت که قدر و جایگاه انسان بندگی خداوند است میتوان گفت در آن روایت، استعداد اصلی انسان که همان عبودیت ربالعالمین است مدّ نظر باشد، آری در راستای عبودیت استعداد های انسانی جهت میگیرد و او را از هلاکت در بندگی شهوت و غضب نجات میدهد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که رهبر معظم انقلاب«حفظهاللّه» بنا دارند چند قدم تاریخ ملت ما را جلو ببرند و در عین به رسمیتشناختن جریانهای فکری معتقد به اصل انقلاب با سلایق مختلف هرکدام از این جریانهای فکری متوجه جایگاه جریان مقابلِ خود در انقلاب بشوند. امثال بنده انقلاب را طوری تعریف کرده و اهدافی را برای انقلاب مدّ نظر دارد که با تعریفی که امثال آقای دکتر روحانی و دکتر نوبخت و دکتر جهانگیری کردهاند یکسان نیست و از نظر امثال بنده آنچه که این افراد برای انقلاب اسلامی در نظر گرفتهاند و سعی میکنند آن را به فعلیت برسانند، انقلاب اسلامی را از شور انقلابیِ مقابله با استکبار فرو مینشاند و رسالت انقلاب اسلامی را که به نظر بنده «نفی استکبار» است تا حدّی به حاشیه میبرد و عملاً انقلاب اسلامی یک نوع هویت سیاسی فکری فرهنگی میشود در کنار فرهنگ غربی و فرهنگ سکولار کشورهایی مثل ترکیه. و لذا این آقایان قبول ندارند اهداف انقلاب آن چیزی است که ما برای انقلاب اسلامی تعریف کردهایم. عمده آن است که ما حرف آقایان را اولاً: بفهمیم و متوجه باشیم این افراد نیز به یک معنا خود را فرزند انقلاب میدانند و مطابق تعریفی که از انقلاب اسلامی دارند تلاش میکنند به انقلاب و مردم خدمت کنند و از این جهت میتوان با آنها همدلی داشت و خدمت آنها را نادیده نگرفت. ثانیاً: از آن جهت که برای انقلاب اسلامی یک هویت مستقل قائلاند و بنا ندارند هویت اسلامی انقلابی ما را در ذیل غرب قرار دهند - هرچند ما را در کنار آنها تعریف کردهاند – میتوان با آنها همزبانی داشت و در عین حال دلایل خود را در ضعف این تعریف نسبت به انقلاب به صورت علمی به مردم عرضه داشت و یکی از موضوعات محافل علمی ما باید نقد علمی و عقلی نگاهی باشد که افراد فوقالذکر بدان معتقدند، در عین فهم اندیشهی آنان. این آن «آزاداندیشی» مهمی است که ما در این تاریخ بسیار به آن نیاز داریم تا چند قدمی در تاریخ خود جلوتر بیابیم. چرا ما اندیشهی این افراد را جدّی نمیگیریم و بر روی آن فکر نمیکنیم و انگیزههای آنها را که میخواهند در راستای انقلاب باشند، درک نمیکنیم. با اندک ضعفی که از آنها میبینیم بهکلّی آنها را نفی میکنیم. باید جای «نفی» را با «نقد» عوض کرد و خود را مجهز به معارف عالیهای نمود که معلوم شود نگاه آقایان فوقالذکر ما را به اهداف مقدس نظام اسلامی نمیرساند تا از این طریق آنها در نگاه خود بازاندیشی کنند و از آن مهمتر جداً در نوع برخورد خود با منتقدین خود تجدید نظر نمایند. اینها گمان میکنند منتقدینشان هیچ طرحی برای مدیریت نظام ندارند و فکر میکنند تنها روش مقابله با استکبار همین روشی است که آقایان پیشه کردهاند. آری! ما با همدلی و همزبانی نشان میدهیم میتوان به افکار همدیگر نظر داشت و لااقل همدیگر را بفهمیم و نه اینکه حتماً باید مثل هم فکر کنیم و مثل هم عمل نمائیم و سالهای سال طول میکشد تا این شعور تاریخی در جامعهی ما نهادینه شود. آری اگر چنین فضایی در تاریخ ما بهوجود آید دیگر نقد دیدگاهها به میان میآید به جای نقد اشخاص. در آن فضا ما میتوانیم دیدگاه دولت آقای روحانی را که در فضای امیدواری به فرهنگ غربی ، نقد نماییم و آرامآرام جامعهی خود را به این غنای فرهنگی برسانیم که برای ادامهی حیات انقلاب اسلامی باید آزاد از آنچه که غرب برای بشر پیشنهاد میکند تصمیم بگیرد و معنای همدلی و همزبانی برای ایجاد چنین فضایی است که اولاً بفهمیم انگیزهی دولت در رابطه با تعامل با غرب به چه معنا است و چرا تصور میکند ما مجبوریم برای ادامهی انقلاب ، غرب را نیز در نظر بگیریم؟ و ثانیاً با انتقادهای دلسوزانه عزمِ جریانی که تصور میکند دنیای مدرن دارای اصالت و آینده است، به امیدواری نسبت به آیندهی انقلاب توحیدی خود معطوف داریم و با همدلی و همزبانی سعی کنیم خطر دوقطبیشدن بین نیروهای وفادار به انقلاب را از سر انقلاب رد نماییم کاری که مقام معظم رهبری با تذکرات دلسوزانه پیشه کردهاند. موفق باشید