باسمه تعالی: سلام علیکم: شواهد همه حکایت از آن دارد که میفرمایید حتی آقای حسین شریعتمداری که عموماً منتقد امورند، در این مورد نظر مثبت دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نسبت به مخلوقات، قیامت در پیش است ولی نسبت به خود قیامت به عنوان یکی از عوالم وجود، هماکنون هست و اساساً غایتِ مفقود، محال میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به نظر آیت اللّه بهجت که میفرمایند در این زمانه علم ما میتواند استاد ما باشد؛ پیشنهاد میشود با «معرفت نفس» شروع کنید مثل کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» و کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «آشتی با خدا». کتابها روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل حرف در قرآن است که توحید، عامل بقای هر حرکت توحیدی است که تعبیر «بالحقّ» در آن بهکار برده میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از صوت همان سورههایی که در سایت پیشنهاد شده، استفاده شود تا آرامآرام روح انس با قرآن شکل بگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان گفت حضرت لوط «علیهالسلام» قبل از ارتباط با حضرت ابراهیم «علیهالسلام» در نبوتِ اجمالی خود بهسر میبردند تا آنکه مصداق آن را یافتند و آن اجمال به تفصیل درآمد، به همان معنایی که بعثت انبیاء به صورتی خاص و در زمانی خاص انجام میگیرد و امامت ائمه «علیهمالسلام» بعد از رحلت و شهادت امام قبلی، به تفصیل و تعیّن درمیآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده دعاگو هستم، فرصتم برای دیدن آن نوع کلیپها کم است. اگر موضوع خاصی برایتان پیش آمده، بفرمایید در خدمت هستم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتاب «تمدنزایی شیعه» و کتاب «امام خميني «رضواناللّهتعاليعليه» و سلوک در تقدير توحيدي زمانه» افقی را در این رابطه به میان میآورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. از قسمت اول سؤالتان چیزی سر در نیاوردم. إنشاءاللّه مسئول محترم سایت، مطلب را دنبال میکنند. ۲. به جهت آنکه حضرت حق ما را بهخوبی میشناسد، برایمان برنامهریزی میکند تا از این فَترات خارج شویم و ماه رمضان یکی از آن برنامهها است. حال با همین رویکرد به مباحث «با دعا در آغوش خدا» بهخصوص در رابطه با جلسهی سوم آن و چگونگی عبور از خودخواهیها، که إنشاءاللّه به زودی بر روی سایت قرار میگیرد؛ ورد بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی تقدیری مشخص در صحنه است، با دعا تغییر نمیکند ولی شرایط دعا فراهم میشود تا زمینهی اُنس با خدا شکل بگیرد و آن مرحوم هم در سیر خود بهتر سیر کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد شده است، ولی کار بسیار سنگینی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در شرح زیارت عاشورا عرایضی شده است. با توجه به آن عرایض به نظرم به همان صورت که در مفاتیح هست یعنی لعن و سلام و سجدهی آخر؛ بیشتر مؤثر خواهد بود. بهتر است که اول و ثانی و ثالث را قابیل و قاتل حضرت زکریا و قاتل حضرت علی «علیهالسلام» بدانیم. ۲. موضوعی است چشیدنی و در راه سلوک برای سالک پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً دوباره سؤال خود را ارسال فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از کتاب «آشتی با خدا» بگیر تا حالا، سعیام در همین روش است. تبیین دین، همان حساسیت نسبت به این موضوع است که افقِ جهانی که انسانها در آن زندگی میکنند را مدّ نظر قرار دهیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ذات برمیگردد. ۲. ارتباط حضرت حق با ما، تنها از طریق اسماء است، یعنی ذات به صفتِ خاص که مناسب شرایط ما باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فدای شما بشوم. إنشاءاللّه سالهای سال بمانید و منشأ برکاتی شوید که مرحوم سلمانها قصد تحقق آن برکات را داشتند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد مباحث معرفتی باید سیر و ترتیب آن رعایت شود. ولی در مورد مسائل اجتماعی لازم نیست. موفق باشید
سلام و رحمت: سوالم درباره صبر و راضی بودن به مقدرات هست. گاهی اونچه در زندگی انسانها پیش میاد خارج از اراده و اختیار خودشون هست. مثلا یکی نمی تونه بچه داشته باشه، یا نقص عضو داره و... این شخص میتونه بگه اینها خواست خدا بوده و صبر کنه و راضی باشه بهشون یعنی همین مساله میتونه دلش رو آروم کنه یا غم هاشو کم کنه. اینکه با خودش بگه این شرایط من خواست خدا بوده من بر اون صبر می کنم خدا برام جبران میکنه. ولی گاهی هم مشکلات و سختی ها ناشی از اعمال خود انسان هست، با تصمیم اشتباه یا اعمال اشتباه شرایطی رو برای خودش ایجاد کرده که متحمل سختی شده یا موقعیتهایی رو از دست داده اینجا که دیگه اون فرد نمیتونه بگه اینا خواست خدا بوده چنین فردی چیکار باید بکنه؟ از گناهان توبه میکنیم ولی اشتباهاتی که آثار سو در زندگی آدم ایجاد میکنند رو چه باید کرد؟ چنین فردی چطور میتونه صبر کنه بر مشکلاتی که خودش درست کرده؟ چطور میتونه بابت این مشکلات از اون فشار روانی و غم کم کنه؟ که آسیب کمتری به دنیا و آخرتش وارد بشه؟ گاهی این حسرت ها و این سرزنش خود و غم ها انقدر شدید میشه که گویی تمام انرژی روحی از دست میره و آدم نمیتونه گام مثبتی برداره برای جبران گذشته یا ساختن آینده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. صبر در عبادات موجب میشود تا آرامآرام جهانی معنوی در مقابل انسان گشوده شود. ۲. با انجام اعمال نیک و پشیمانی از گناهانی که مرتکب شدهایم، خود به خود اثر آن گناهان محو میشود و در همین رابطه خداوند در قرآن میفرماید: «إِنَّ الْحَسَنَاتِ يُذْهِبْنَ السَّيِّئَاتِ» ۳. مگر از خدا غافلیم که خودش فرموده به نحوی آن کوتاهیها را جیران میکند و عالم دیگری را مقابل ما میگشاید با صفای خاصی که توّابین را مورد عنایت قرار داده و میفرماید: «انَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَ يُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ». موفق باشید
با سلام استاد عزیز: در سوالات سایت راجع به خودکشی به این جمع بندی رسیدم که چون ناامیدی و یاس نوعی کفر است و نتیجه آن پوچی و بدبینی و عدم امید به لطف خدا میشه در نهایت خودکشی هم نوعی کفر حساب میشه و فرصت توبه سلب میشود و در کل کاریست که نه تنها رضایت خدا در ان نیست بلکه قهر خدا را نیز به دنبال دارد و بدتر از همه نوعی فریب دادن خود واقعی است چرا چون به ظاهر تن رو کشته ولی نفس که حیات ابدی داره قابلت نابود شدن نداره که انسان بخواهد انجام بده و تا زمانی که خدا بخواهد این ممکن الوجود هست. حال استاد عزیز بخشی مردم عقیده دارن کسی که خودکشی میکند به هر دلیلی به جایی رسیده که نمیتواند تسلیم این شود که همه کاره عالم خداست و این پوچی و ناامیدی که از گناهان کبیره هست و فرصت توبه از بین میرود باعث جهنمی شدن فرد شده پس اصلا در تشییع جنازش شرکت نمیکنن. بخشی دیگه طبق همین اصول در خاکسپاری شرکت میکنن بخاطر ثواب ولی باز ته دلشون میگن کار خوبی نکرده و مثل بقیه اموات دل درست نمیرن. بخشی دیگه فقط در خاکسپاری میرن ولی برای ٣ و ٧ و ۴٠ شرکت نمیکنن و میگن کسی که خودکشی کرده مجلس گرفتن براش اشتباهه. چون بدون توبه به دست خودش جهنمی شده و موارد مختلف. حال سوال من اینه که واقعا برای کسی که خودکشی کرده بالاخره اطرافیان و خانوادش چند نفری مجبورند به خاک بسپارندش برای همسایگان یا هم محلی ها و ... آیا در تشییع جنازش باید شرکت کرد؟ آیا مراسم باید گرفت مثل ٣ و ٧ و ۴٠ و آیا این مراسمات بهش میرسه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نکات خوبی اشاره میفرمایید. آری! شاید بتوان گفت برای احترام به بازماندگان او در آن مراسم شرکت کنیم وگرنه برای چنین افرادی نباید احترامی قائل شد. البته موضوع بیماریهایی که منجر میشود افراد اختیار خود را از دست بدهند، که به اصطلاح پزشکان دوقطبی گفته میشود، موضوع متفاوت است. موفق باشید
محضر استاد عزیزم سلام عرض میکنم: قبل از طرح سوالم میخواستم از شما خواهش کنم اگر ممکن هست برای تک تک سوالات عنوان مشخص بشود تا عملیات جستجو برای مخاطب آسان و سهل گردد. ضمن تشکر از حضورتان لطفا مرا در ظلمات فهم خود دستگیری بنمایید. ان شاالله. میخواهم بدانم چطور هست که خداوند بلند مرتبه و یگانه در صحنه ی قدرت خود و سلطنت خود شیطان را شریک نموده است. مگر تابحال پادشاهی وجود داشته که سرپیچی از اوامر خود را برتابد. حقیقتا بجز بازی نمیتوانم برای این آفرینش نامی بنهم. آیا واقعا ما در آفرینش همچون مهره های شطرنجیم؟ البته که به داشتن خالقی زیبا مینازم ولی واقعا برایم سوال ایجاد شده. با تشکر مجدد از حضور بزرگوارتان.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام تکوین هیچچیز بدون اذن خداوند محقق نمیشود و در نظام تشریع است که حضرت حق اجازه میدهند تا جنّ و انس با اختیار خود، مابهالقوههای خود را به فعلیت آورند و این به معنای ظهور ربوبیت حضرت ربّ العالمین است تا هرکس که طلب کمالات دارد با انتخاب و اختیار خود آن کمالات را از آنِ خود کند. موفق باشید
سلام: من یک روایت را اینجا اول مینویسم بعد سوال میپرسم در موردش. در کتاب گرانسنگ الکافی اثر شیخ کلینی آمده است: محمدبن جحرش میگوید حکیمه دختر امام موسی کاظم (ع) به من گفت دیدم امام رضا (ع) بر درِ انبار هیزم ایستاده، آهسته با کسی سخن میگوید و من هیچکس را نمیبینم. گفتم: «آقای من، با که آهسته سخن میگویید؟» فرمود: «ابنعامر زهرایی (از جنّیان) است. آمده از من سؤال کند و دردش را به من بگوید.» گفتم: «آقای من! دوست دارم صدایش را بشنوم.» فرمود: «اگر صدایش را بشنوی، یکسال تب میکنی.» گفتم: «آقای من! دوست دارم بشنوم.» فرمود: «بشنو.» در این حال، من صدایی شبیه سوت شنیدم، تب به سراغم آمد و یکسال تب کردم. خب این از روایت حالا خواستم بدانم چرا اما رضا (ع) تب نکرد و آیا اگر آن مرد از نظر معنوی مقام بالایی داشت باز هم تب میکرد؟ و علت تب چه بود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در اینجا در تفاوت ساحتی است که انسانها با جنّیان دارند و همچنانکه شهید مطهری در تفسیر سوره جنّ میفرمایند ظاهراً درجه وجودی جنّیان نسبت به انسانها کمتر است و به همین جهت پیامبری از طریق آنها مبعوث نمیشود و تابع پیامبران انسانها هستند که تا مقام ولایت و قرب الهی میتوانند در عالَم حاضر شوند. و به گفته جناب علامه جوادی، موطن جنّیان مرتبه خیال است. آری! ائمه «علیهمالسلام» به جهت حضوری که در عالَم دارا هستند، در همه عوالم بر اساس سعه وجودیشان حاضرند ولی اگر فردی خواست در ساحت جنّیان حاضر شود و حضرت اراده کنند که چنین چیزی واقع شود، عملاً همان میشود که فرمودند یعنی فشاری برای او پیش میآید که نسبت به ساحتی که در ذات خود در آن قرار داشت به سختی میافتد. به همین جهت جادوگران برای ارتباط با شیاطین که از جنس جنّیان هستند با ریاضتهای منفی، شخصیت خود را از سطح انسانیتِ اصیل فرو میکاهند. موفق باشید
سلام استاد عزیزوقتتون بخیر: دانشجوی ارشد رشته مشاوره دانشگاه چمران هستم، با توجه به اینکه همه روانشنان بزرگ و درمانگران روش درمانی خود را وامدار فلاسفه غرب هستن. بنا دارم موضوعی از فلسفه صدرایی که قابلیت طرح در حوزه روان درمانی نوجوان داشته باشد را برای پایان نامه کار کنم. موضوعی به ذهنتون میرسه پیشنهاد بدین؟ ممنونم
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده جلد هشتم اسفار جناب صدرا که در رابطه با معرفت نفس است، نکات ارزندهای در این مورد در اختیار شما میگذارد. ترجمه آن مجلد در سایت هست. https://lobolmizan.ir/book/268? موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «مکر الله» در إزای مقابله با حضرت حق در مقابل جریانی است که بنا دارد نظام خیر هستی را به هم بزند و این نیز جزء خیربودنِ نظام است که عین تعادل است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما مشغول وظیفه مادری و الهی خود باشید و بدانید مرگ و زندگی انسانها در اختیار خداوند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این زمانه پذیرفتن ولایت نایب امام که در جواب سؤال 31418 نقش ایشان مطرح شد، عملاً نوعی بیعت با رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» است. تصور بنده آن است که آن نوع قطببازیها بیشتر نوعی بیعت باید باشد. موفق باشید