بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25779
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، از شما به عنوان یک معلم و شخصیتی که در عرصه فرهنگی حضور پیدا کردید، مبحثی داشتم که دغدغه ذهنی خودم هم هست. به عقیده ام، ما باید بجای پاسخ به شبهات و تقویت آموختن یکسری آموزه های دینی آن هم تنها در مقام آموختن و نه در وادی معرفت و سلوک، باید تکنیک تفکر و صاحب فکر و ذکر شدن را به او نشان داد به تعبیری نباید برایش ماهی گرفت بلکه باید ماهی گیری را به او آموخت. ما در نشان دادن طریق سلوک اسلامی برای فرد و جامعه، هنوز به فکر این هستیم و حتی در فعالیتهای فرهنگی مان هم مشهودست که قصد نداریم راه صاحب فکر شدن و زدودن رسوبات و تعصبات و تقلیدهای بیجا از قلب و ذهن مان را در پیش بگیریم و دلخوشیم مع الاسف که در پایگاه ها و مراکز فرهنگی مان با حلقات صالحین و شبیه این برنامه ها، به شبهات و یکسری مسائل و خطوط کلی یا جزئی پاسخ می دهیم اما بهترست و الحمدلله جرقه هایی دارد زده می شود که راهکار در این نیست. به شخصه یکی از دلایل علاقه مندی ام به شما این است که افقی را برای تفکر مقابل مخاطبتان می گشایید و یا شخصیتی مثل شهید مطهری در کتبشان چنین رویه ای دارند. چند وقتی در همین راستا و دغدغه ذهنی با وجود خیلی حرفها که شنیدم و دلمان را خالی کرد مبادا دینداری در جامعه کمرنگ شده و برنامه های ما برای قشری محدود است و نمی تواند اثر گذار باشد و واقعاً روح توحید در جامعه رنگ باخته اما خب کارمان را شروع کردیم و برنامه این بود که هر هفته در باب کتاب داستان راستان با نوجوانان منطقه خودمان جلسه ای بگذاریم بصورت مباحثه و افراد با کار گروهی، روی نکات هر داستان عمیق بشند و تفکر کنند. خوشحالم که توانستم پس از مدتها دل مشغولی در باب پوچ شدن و بی معنایی فعالیتهای فرهنگی پا به عرصه ایی در حد توانم بگذارم. اما هنوز با خود می گویم نکند آن عیبی که به فعالیتهای فرهنگی درباره صاحب فکر و ذکر نکردن مخاطب می گرفتم درگیر خودم نشده و نکند واقعاً اوضاع جامعه آنقدر وانفساست که دینداری کمرنگ شده و جوانان از دیانت روی گردانده اند و شرایط ناامید کننده ای است و چنین کارهایی آب در هاون کوبیدن است. امیدوارم چنین نباشد. با تشکر و التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما با روحِ جوان امروز که می‌خواهد به وسعت جهان در جهان حاضر باشد، صحبت نکردیم و لذا از ما سرخورده شده است. باید با بودنِ او یعنی اگزیستانسِ او که خود را در جهان حسّ می‌کند با او گفتگو کرد که در این رابطه بنده در حاضرکردن او در انقلاب اسلامی به معنای تاریخی ماورایِ تاریخ غرب، راهِ کار را می‌شناسم. موفق باشید

24373

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
جناب استاد سلام: با توجه به جواب شما به سوال ۲۴۳۵۶جنابعالی می‌فرمایید که طبق قسمتی از تفکر بارکلی او توانسته به قسمتی از فلسفه حصول وجود ذهنی از نظر ملاصدرا برسد اما در اینکه شی خارجی باید باشد که معد این وجود باشد دچار مشکل شده که البته به نظر بنده این امر آنقدر بدیهی هست و نفس یا عقل آن را بدیهی درک می کند و میابد که دیگر نمی توان شک کرد و یا انکار کرد، و بنده فکر می کنم که بارکلی هم اشتباه تمام فلاسفه غرب را که گرفتار ایده آلیست شدند مرتکب شده و آن هم اینکه در درک این موضوع از ساحت بدیهی خارج شده و این امر بدیهی را در ساحت نظری مورد بررسی قرار داده، لطفا بفرمایید چگونه می توان اینگونه افراد را به ساحت بدیهی برگرداند و مشکلشان را حل کرد؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. خواستم عرض کنم جناب بارکلی را چندان دستِ کم نگیرید از آن جهت که نکاتی را در نظریات خود مدّ نظر دارد. موفق باشید

32322
متن پرسش

با سلام و احترام خدمت استاد: در بحث عقل تکنیک بنده چندین سوال دارم اما از آن جایی که جلسه آخر بحث به سینما کشیده شد و بنده چندان اهل سینما نیستم نمی‌دانستم چطور این سوالات را مطرح کنم که در جریان بحث باشد. در قالب یک پیام سوالهایم را می‌نویسم هرچند فکر می‌کنم بیان شفاهی آنها بهتر اصل سوال را منتقل کند. اگر سوالات را مناسب بحث یافتید بفرمایید تا در شرایطی مناسب به بحث گذاشته شود. ۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ... ۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟  ۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟ ۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟ 

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بجهت فهم بهتر سوال وجواب برای کاربران گرامی، متن جواب به همراه متن سوالات آورده میشود:

۱. برای تفصیل معنای تاریخی بودن عقل تکنیک می‌توانم سوالم را مصداقی درمورد قنات بپرسم، آیا قنات را می‌توان برخاسته از عقل تکنیک دانست یا چون مربوط به زمان گذشته است نمی‌توان آن را به عقل تکنیک نسبت داد؟ یا می‌توان آن را از وجه به استقبال طبیعت رفتن و عطایی بودنش، در مناسبات عقل تکنیک دید اما از وجه عدم تناسب با نیاز و مصرف امروزی فارق از آن دید؟ یا ...

جواب: در این‌که ما با به ظهورآوردن پدیده قنات برکات بهترین تعامل با طبیعت را نشان دادیم؛ بحثی نیست. ولی آن عقل بنا نداشت تکنیک بسازد و با طبیعت مطابق آن تکنیک تعامل کند. سعی کرد استعداد طبیعت را به سوی مزرعه جهت دهد. ولی در تاریخی که «وجود» به صورت عقل تکنیکی به میان آمده، بنا بر آن است که چیزی از دل طبیعت خلق شود و امری را از طبیعت متولد کند که آن امر در ضمن، نمایانگر حقیقت باشد که در پنهان طبیعت نهفته است و این یعنی انکشاف برای رویارویی با حقیقت که البته در حجاب گِشتل از بین رفت.

۲. سوال دوم مربوط به نسبت ما با علومی ست که سابقه خوبی ندارند و با ظلم های عدیده ای حاصل آمده، مثلاً علوم شناختی و مغز و اعصاب که حاصل آزمایش های ناجوانمردانه ای ست که بر اسرای جنگی صورت گرفته، در دایره عقل تکنیک تعامل ما با این علوم چه وجهی دارد؟

جواب: به نظر بنده این نوع فعالیت‌ها در راستای عقل تکنیکی نیست. اینان به نحوی به طبیعت تجاوز می‌کنند زیرا حکمت جستجوی حقیقت که همان روبه‌روشدن با نفس ناطقه در تعامل با بدن باید پیش آید در این علوم حاکم نیست.

۳. بحث خیال در عقل تکنیک را چگونه می‌توان ادامه داد تا به معنای مناسب آن دست یافت؟

جواب: باید حساس بود که با وجهی و بُعدی به نام «خیال» که در انسان هست، با امور مواجه شد به همان معنایی که در روایت خود داریم قرآن علاوه بر عبارات کتاب خدا، همان کلمات به اموری بسی بالاتر اشاره دارد. نمونه آن را در عرایضی که اخیراً در بحث سوره «تین» شد می‌توانید ملاحظه کنید.

۴. در کل عقل تکنیک چه نسبتی با انسان امروز دارد؟ آیا‌ انسان امروز، یعنی دانشجو و حتی فنی کار در صحنه می‌توانند این نحو حضور خود را یافت کنند یا صرفا بخشی از جامعه مستعد آن هستند؟ آیا با تذکر به این قابلیت به مخاطب ظلم می‌شود زیرا مالایطاق است یا این که از اتفاق چون تذکری به آن داده نشده مردم به آن هوشیار نیستند؟ در واقع سوالم از معنای آینده است که در بیانات شما بود، این که چگونه باید برای امری که تا این حد در صحنه است افقی ترسیم کرد که کارگر و دانشجو خود را در آن بیابد؟ (البته سوالم از چگونگی، سوال روشی به معنای متداولش نیست، بلکه از وجه تحقق این نحو حضور است، زیرا اگر این مباحث برای انسان در صحنه امروز است که از اتفاق نشانه های آن را در طلب انسان امروزی می‌توان یافت، چگونه باید آن را پای آن ایستاد؟

جواب: به نظر بنده با نظر به جواب اول و رویکرد شاعرانه به عالم و آدم، بشر امروز نیاز به این عقل که تقدیر او است، دارد. باید متذکر آن امر شد و احساس می‌شود شرایط گفتگو از آن در حال فراهم‌شدن است. موفق باشید

31837

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز وقت شما بخیر باشه: ضمن تبریک آغاز امامت حضرت صاحب امر و آرزوی اینکه از یاران مخلص حضرت و نشر دهنده معارف ايشان و عاملين به اراده حضرت باشید و خدا برساند و ظهور حضرت را به چشم ببینیم سوال: آیا ظهور متوقف بر آماده سازی مقدمات بشری است؟ برای مثال آماده سازی دولت و ... و یا همین مورد معروف 313 یار؟ اخیرا کتابی رو مطالعه کردم و بنظرم بسیار نورانی بود و بسیاری از مواردی که ما فرض می کنیم رو به گونه ای دیگر مطرح کرده بود: (آب گوارا - سيد محمد بني هاشمي) اگر با نويسنده يا آثار ايشون آشنايي داريد مي خواستم نظرتون رو در اين مورد هم بدونم خلاصه ای از متن : مورد اول - بسته بودن باب نیابت خاصّه (تکالیف جدید) در غیبت کبری اَلا فَمَنِ الدَّعَی المُشاهَدَهَ قَبلَ خُرُوجِ السُّفیانیِّ وَ الصَّیحَهِ فَهُوَ کاذِبٌ مُفتَرٍ. منظور از ارتباط این است که خود را به نحوی وکیل حضرت یا سفیر ایشان معرّفی کند یا حتّی مدّعی شود که به میل و اراده خود می تواند خدمت امام علیه السلام مشرّف گردد یا از ایشان سؤال کند و جواب بیاورد و امثال این گونه ادّعاها. چنین شخصی افترا زننده می باشد؛ چون وقتی خود حضرت، باب هیچ یک از این انواع ارتباط را باز نکرده اند، هرکس هم ادّعای یکی از آن ها را داشته باشد، به امام خود تهمت زده و به ایشان دروغ بسته است. آن چه مهمّ است این که نباید چنین بابی (به عنوان نیابت یا سفارت و امثال آن) در زمان غیبت کبری باز شود و این ادّعا از هیچ کس پذیرفته نیست. با این توضیح روشن می شود که مقصود از «مشاهده» در عبارت «فمن ادّعی المشاهده» صرفِ تشرّف خدمت آن بزرگوار نمی باشد و این توقیع شریف، نفی صحّت تشرّفات افراد صالح را خدمت امام زمان علیه السلام نمی کند. (نتوانستم بین این قسمت و سخن همیشگی شما که رهبری نایب امام زمان است و یا این سخن که گوش‌تان به دهان رهبر باشد چون ایشان گوششان به دهان حجةبن‌الحسن (عج‌) است - جمع ببندم) دوم. روشن نشدن حکمت غیبت پیش از ظهور مسأله مهمّ دیگری که در موضوع غیبت امام عصر علیه السلام باید مورد بررسی قرار گیرد این است که: «چرا امام عصر علیه السلام غایب شده اند؟» از امام جعفر بن محمّد الصّادق علیه السلام : همانا برای صاحب این امر (امامت و ولایت) غیبتی است که قطعاً واقع می شود، در آن اهل باطل به شکّ و تردید می افتند. راوی می گوید: علّت آن را از حضرت پرسیدم. فرمودند: به خاطر چیزی که اجازه پرده برداری از آن را برای شما به ما نداده اند. راوی می گوید: پرسیدم: حکمت غیبت ایشان چیست؟ فرمودند: حکمت غیبت ایشان، همان حکمت غیبت های حجّت های خداوند متعال پیش از ایشان است. حکمت این امر، جز پس از ظهور ایشان روشن نمی گردد، همان گونه که حکمت کارهای حضرت خضر علیه السلام (سوراخ کردن کشتی و کشتن پسر بچّه و تعمیر دیوار) برای حضرت موسی علیه السلام تا وقت جدا شدن ایشان از یک دیگر روشن نشد (نتوانستم بین این قسمت و مقدمه دانستن انقلاب اسلامی برای ظهور جمع ببندم) مورد سوم : ... به هر روی، غرض از ذکر این نمونه ها روشن شدن این حقیقت است که ظهور امام زمان علیه السلام متوقّف بر پدید آمدن 313 یار با اخلاص ایشان نیست، بلکه هرگاه خداوند اجازه فرماید، امام علیه السلام ظاهر شده و به دنبال آن، یاران اولیّه ایشان به حضرتش خواهند پیوست و حدّاقل گروهی از این افراد، سال ها بلکه قرن ها قبل، از دنیا رفته اند و برای یاری امامشان رجعت خواهند کرد. حال اگر کسی ادّعا کند که: غیر از افراد نامبرده شده در احادیث، بقیّه 313 نفر هنوز به دنیا نیامده اند و ظهور حضرت، مشروط به وجود آن هاست، در پاسخ می گوییم: این ادّعا کاملاً بی دلیل است و ما اطّلاعی نداریم که چند نفر از این افراد هنوز به دنیا نیامده اند، چه بسا همه آن ها جزء رجعت کنندگان باشند. یک امر مجهول را نمی توانیم بدون هیچ دلیلی- نه عقلی و نه نقلی- شرط لازم ظهور امام علیه السلام بدانیم. (نتوانستم بین این قسمت و ادعای لزوم دولت سازی و ... و آمادگی مقدات ظهور جمع ببندم) همه موارد رو بصورت خلاصه ذکر شد متن کامل در کتاب : https://download.ghbook.ir/downloads.php?id=9739&file=9739-fa-abe-govara.pdf&packagename=ir.ghbook.reader&platform=site مورد چهارم : استاد برای مورد آخر یک سوال شخصی داشتم (با توجه به اینکه در همین کتاب خوندم خبر دادن از تشرّف خدمت امام عصر علیه السلام صحیح است و منعی نداره) آیا تابحال خدمت امام عصر مشرف شده اید؟ اگر مورد یا مواردی را نقل کنید باعث روشنی چشممون است از خداوند برای شما آرزوی عمر پر خیر و برکت در پناه امام زمان امام زمان رو دارم عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جواب سؤال مذکور در جواب سؤال شماره 31814  داده شد. موفق باشید

 

31828

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد عزیز: چند ماهی هستش که دچار شکیات زیادی شدم. قبلا ماهی یک یار یه شکی به ذهنم خطور می کرد و سریعا می‌رفت ولی چند ماه جرقه شکیات دوباره خورد ولی تفاوتش با موارد قبلی این هست که دیگه برطرف نمیشه و دائما در وجودم هست شک در همه چی مثلا وجود خدا. هرچی گریه و رازی و نیاز کردم فایده نداشته. از هر استادی دوای دردم رو می‌پرسم، جوابشون اینه بهش فکر نکن. در حالیکه من دوست داشتم و دارم همواره به موضوع خداوند فکر کنم. درمانده ام. لطفا کمکم کنید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با مباحث «معرفت نفس» إن‌شاءالله برکاتی به دست خواهید آورد. عرایضی در شرح سوره «زمر» شده است خوب است در فرصت مناسب و با حوصله و پشتکار، آن مباحث را دنبال بفرمایید.

https://lobolmizan.ir/sound/695?mark=%D8%B2%D9%85%D8%B1

 موفق باشید

 

31608
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: ۱. مگر بهشت همان ظهور و صورت اعمال خوب ما نیست؟ پس اینکه گفته شده زمین صافی است که توسط فرد پر میشه به چه معناست؟ منظورم این هست که «زمین صاف و خالی» آیا ظهور حقیقتی هست که با انجام اعمال و رفنار انسان دچار تغییر میشه؟ ۲. این بهشت و جهنم از قبل خلق شده یا فقط همون بیابان صاف هست که اعمال ما اون رو آباد یا ویران میکنه؟ با تشکر از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظور از زمین صاف و خالی، جنبه بالقوه نفس ناطقه ما می‌باشد که با عقاید و اعمال ما بالفعل می‌گردد 2- مقام بهشت و جهنم به عنوان مرتبه‌ای بالاتر از عالم ماده، همواره موجود است و ما با اعمال خود نسبت خود را با آن‌ها مشخص می‌کنیم. موفق باشید

31597

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: در مورد سئوال ۳۱۵۸۹ ممنون از محبتتون. لطف کردید، منت گذاشتین جواب حقیر رو دادید. بی ادبی بنده رو ببخشید دوباره می‌پرسم پس مبحثی مثل فصوص و غیره رو نخونم و ان شاءلله به لطف خدا و دعای شما وارد تفاسیر شوم؟ دوستتان دارم. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم به لطف الهی وارد سوره‌های مذکور بشوید، قدم‌های خوبی در توحید نصیب‌تان می‌شود. آری! به هر حال به معارف مربوط به فصوص هم نزدیک شوید، کار خوبی است. حال هر طور که خودتان نسبت به احوالات‌تان می توانید عمل کنید. موفق باشید

31383
متن پرسش
سلام استاد خدا قوت: مادری هستم با سه فرزند کوچک مدتیه که این سوال ذهنم رو به خودش مشغول کرده که واقعا انگیزه من برای زندگی کردن، زنده بودن و تحمل سختیهای زندگی چی هست؟ آنچنان انگیزه ای برای زندگی کردن ندارم و اگر بفرمایید باید راضی باشم به اینکه خدا زندگی و بچه آوری و بچه داری و سختی هایش را برایم مقدر کرده باز این سوال را دارم که در پس اعتقاد به حکیمانه بودن کارهای خدا هدف اصلی خدا از خلق تک تک آدم ها چی بوده و این بنظرم متفاوت از هدفی که برای خلقت انسان داشته بوده چرا خدا بنده را خلق کرده؟ درحالی‌که میشد من به وجود نیام و باید به چه دلیل زندگی کنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به چند جلسه اول کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، سری بزنید. بخصوص قسمتی که می‌گوید: «خدا چرا ما را خلق کرد؟». انسان در فرزندآوری با نوعی بسط خود در عالم هستی روبه‌رو می‌شود در آن حدّ که فرموده‌اند فرزندان مؤمن انسان در قیامت از والدین‌شان شفاعت می‌کنند و این بر مبنای نیّتی است که والدین در تربیت فرزندان‌شان دارند. اشکال در آن جا است که ما گمان می‌کنیم در تأمین زندگی و تربیت فرزندان‌مان همه کارها به عهده ما است؛ غافل از آن‌که همان خداوندی که آن‌ها را خلق کرده، رزق و تربیت کلّی آن‌ها را به عهده گرفته است. موفق باشید

31314

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام عزیزتر از جان: مهربان استاد. سوال شماره 31297، به گمانم طوبا للغرباء باشه، در تایپ للقربا نوشته شده. سپاس
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بحث در کسانی است که بی‌نام و نشان و غریبانه در دل جامعه به وظایف خود مشغولند. حضرت می‌فرمایند خوشا به حال چنین افرادی. موفق باشید

31274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی: سلام علیکم: استاد ما قبل از کرونا هر از گاهی که حرم می‌رفتیم حس خوبی داشتیم و بعضا طوری می‌شد که بعد از زیارت تصمیم جدی می‌گرفتم که آدم بهتری باشم، اما الان نمیتونم با رعایت مقررات مثلا بریم قم زیارت. احساس می‌کنم شاید خدا با رحمتش جایگزینی قرار داده برامون، نظر شما چیه؟ اگه اینطوریه اون جایگزین در کجا پیدا میشه؟ برای صله رحم چطور؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر باشید که بشر جدید با وسعت حق‌الیقینی به دنبال یافتن خود در هستی است و لذا حسِ حضوری را باید دنبال کنید که ذیل ائمه «علیهم‌السلام» در بستر انقلاب اسلامی در جستجوی آن وجود بیکرانه خود باشید. بحث «انقلاب اسلامی و مواجهه با خرد مدرن با نظر به نهایی‌ترین انسان» در مطالب ویژه می‌تواند بابی در این امر باشد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/7272

30699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام: در پاسخ قبلی فرمودید عین کمال یعنی بی نهایت کمال این اصل مدعاست که من اتفاقا از شما خواسته بودم اثبات فرمایید. عین کمال را اگر اینگونه تقریر کنیم که هر چه کمال هست در اوست اما کمالات بینهایت نیستند چه اشکالی دارد؟ پس بنابرین فعلا فقط به دنبال این هستم که ادله اینکه کمالات بی نهایت است را بیابم. حال اگر در سوال و جواب می گنجد بیان فرمایید والا منابع معرفی نمایید و فعلا کار به عین کمال و خدا و ... نداریم چون گفتم که در کبرا مشکل ندارم و قطعا اگر کمالات بی نهایت باشد در وجود حق مستغرق است بنابرین ادله تحقق بی نهایت بالفعل را بیان نمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در آن جواب، تنها مبانی «برهان صدیقین» تقریر شد. بحث آن را در کتاب «از برهان تا عرفان» و شرح صوتی آن دنبال بفرمایید. در آن‌جا عیناً این مسئله بحث شده است. موفق باشید

30561

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: طاعات قبول ان شالله دو سوال داشتم: ۱. فرمودید آیت الله جوادی آملی گفتند المیزان برای شبهات بعد از مشروطه نوشته شده، الان که تاریخ ما که دیگه تاریخ قبلی نیست چطور میتونیم الان از المیزان استفاده کنیم و با چه رویکردی باید المیزان خواند؟ ۲. دعاهایی که ائمه بر پیامبر و بر خودشون صلوات می‌فرستند اولا چه معنی دارد و ثانیا بر شخص خودشون صلوات می‌فرستند؟ یا بر مقام تکوینیشون؟ یا... با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. شبهات بعد از مشروطه مربوط به تاریخ مدرن است که ما هنوز رویهمرفته در دل آن هستیم و به همین جهت است که با ارتباط با تفسیر المیزان احساس می‌کنیم جواب بسیاری از سؤالات ما در آن نهفته است. ۲. آری! مربوط به مقامی است که صورت آرمانی هر انسانی می‌باشد. موفق باشید

30419
متن پرسش
سلام: در ارتباط با سوال ۳۰۳۹۲ راجع به قرض الحسنه فرمودین: قرض الحسنه همیشه قرض‌الحسنه باید باشد. ولی وقتی با تورم روبه‌رو هستیم، اگر قرض‌دادن‌ها طوری باشد که تورم در آن لحاظ شود، شاید انگیزه‌ی قرض‌دادن‌ها بهتر شکل بگیرد. ولی به هر صورت آن کسی که با فرض تورم قرض می‌دهد، در این شرایط ثواب دو چندان می‌برد. مطابق بیانات مقام معظم رهبری حفظه الله و طرح کلی مراحل انقلاب اسلامی در سال ۷۹ و نیز در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی مراحل خودسازی، جامعه پردازی و تمدن سازی، حیات انقلاب اسلامی اکنون در مرحله تحقق دولت اسلامی و اداره امور جامعه بر اساس اسلام می باشد. آنجایی که مدل صحنه خودسازی محور را مخالفت با هوی نفس می دانیم در جهت تقرب الی الله همان هم در دولت سازی و جامعه سازی و تمدن سازی وجود دارد. آنجایی که شهادت و ایثار در جامعه محترم است پس در مسائل فردی نیز مناسبات باید بر اساس ایثار و احسان و مقاومت باشد. آنجایی که ساختارها و مدل اداره بانکی با توصیه ها و روش های خودسازی در تعارض است حداقل باید هشیارانه پیوست های جبرانی تضعیف هوی و تقویت تقوی تضعیف شاخص های تمدن غرب و تقویت شاخص های تمدن اسلامی را پیشنهاد و برقرار نمود و خردمندانه رفت به سمت رسیدن به مدل متناسب با جامعه تمدنی توحیدی و تحقق آن نه روش منفعت طلبانه را جولان داد. نمی شود محتوی الهی ولی شیوه اداره مبتنی بر هوی و منفعت طلبی خودخواهی باشد. آنجایی که خود سازی مبتنی بر تقوی و انگیزه های درونی می باشد ساختارها و نحوه مدیریت و برنامه های اداره جامعه نیز باید در مسیر و جهت اهداف عالیه الهی و تحقق آرمان های انقلاب اسلامی باشد روش اداره جنگ در دوران دفاع مقدس نیز تمدن ساز بود، بهترین فرماندهان با کمترین حقوق و حضور حداکثری بدون اجبار تا شهادت. روشی که هوی نفس در آن تقویت گردد و انگیزه های درونی و الهی در آن تضعیف می شود انسان ساز و تمدن ساز نیست در مقابل آن است. و من الله التوفیق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست می‌فرمایید. آری! آن‌کس که تا این اندازه متوجه شده که برای تحقق جامعه‌ی اسلامی حقیقتاً باید در میدان ایثار قدم زد، یقیناً بهره‌ی زیادی همانند برکاتی که شهدا نصیب خود کردند از زندگی می‌برند. از آن طرف باز نباید از این موضوع غفلت کرد که برای تمدن‌سازی باید احوالات انسان‌های متوسط را هم در نظر گرفت که تا آن حدّ حاضرند در کار قرض‌الحسنه وارد شوند، که نفعی نبرند، نه آن‌که ضرر کنند. موفق باشید

30182

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: اینکه بر مبنای بحث اعیان ثابته هرکسی خودش پدر و مادرش رو انتخاب میکنه، می‌خواستم بدونم والدینی که از بچه دار شدن جلوگیری می‌کنند آیا قدرت دارن که جلوی خلقت یکی از اعیان ثابته رو در این دنیا گرفته باشن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم. خودشان را به زحمت می‌اندازند. بالاخره اگر بناست فرزندی به عنوان والدین انتخاب کرده باشد؛ به وسیله‌ی آن‌ها متولد می‌شود. چرا کار را بدون دلیل عقب بیندازیم؟ موفق باشید

30071

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد، با عرض خدا قوت: استاد حقیقتا صوت ها و کتب شما میتونه سوالات نسل جوان رو پاسخ بده و اونها رو از شلختگی روح و شخصیت نجات بده، افقی رو برای بودن برتر باز کنه، اما استاد نمیدونم چرا شما رو به هرکسی معرفی می‌کنم علاقه ای برای ادامه ی معرفیتون در مخاطبم نیست، جوونهای مذهبی الان خیلی تحت تاثیر آقای پناهیان هستند، من تقریبا همه مباحث ایشون رو گوش دادم و باید بگم که فوق العاده هستن برای کسایی که اول راه سلوکن، اما باید از ایشون گذشت و در بوستان آثار شما تنفس کرد، اما دوستان انگار قصد بالاتر آمدن ندارن و همچنان تکرار و تکرار، تکرار سخنرانی های معمولی و سطحی روحانی محل، استاد واقعا حیفم میاد که با آثار شما مانوس نیستن، حتی نمیخوان یکبار هم شده یه صوت از شما گوش بدن، آخه من باید چکار کنم؟، دوستانم اهل خودسازی هستن، بیگانه از آسمان معنویت نیستند، ولی حاضر نیستند یکم در سلوکشون ساحتشون رو تغییر بدهند.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره ذوق‌ها متفاوت است. نباید در این موارد سخت‌گیری و اصرار نمود. موفق باشید

29785
متن پرسش
سلام استاد جان: پرسش من این است که گاهی آیات قرآن، از نظر من، با علم جدید همخوانی ندارد، مثلا آیه ۱۵ و ۱۶ سوره نوح، که گفته میشه خداوند آسمان رو در هفت طبقه آفرید و ماه و خورشید رو موجب نور و.... در حالی‌که در سماوات فقط یک ماه و یک خورشید نیست. اینجور آیات چطور قابل انطباق با علم روزه؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر دقت شود نگاه قدسی به عالَم با نگاه تجربی به‌کلّی متفاوت است. مثلاً ما در روایت داریم آسمان اول محلّ فرشتگان مخصوص به خودش می‌باشد و پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» در سفر معراجی‌شان در آسمان اول با آن‌ها روبرو شدند و مسلّم آن آسمان، آسمانِ این زمین نیست. پس معنی آسمان‌های هفتگانه، مراتبِ عوالم وجودند در هویت قدسی‌شان. موفق باشید   

29579

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز بسیار سپاس از لطف شما. استاد عزیز اگر بخواهید یکی از آثار خودتون رو معرفی کنید قطعا همه آثار ارزشمند هستند اگر یکی رو انتخاب کنید کدوم اثر انتخاب می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به حال و هوای مخاطب دارد. نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه که تحت عنوان کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» روی سایت هست و کتاب «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» با توجه به احوالات خواننده، می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

29189
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. در پرسش و پاسخ ۲۹۱۷۲ فرمودید از ۲۰ سال قبل نسبت به رویه ها و روشی که دنبال می‌شد هشدار دادم و اینکه آسیب زایی می‌کند. منظورتان را متوجه نشدم با اینکه کتاب آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ می‌شود را هم خواندم ولی این عبارتتان را متوجهش نتوانستم بشوم. منظورتان از روشی که آسیب زایی می‌کند و از ۲۰ سال پیش انذار دادید را اگر ممکن است درباره اش نکته ای بفرمایید. ۲. فرمودید در ادامه همان پرسش و پاسخ که هنوز فرصت باقی است و قرارست در دل این مشکلات بصیرت تاریخی به ملت ما بازگردد. شرط این استفاده از فرصت و بازگرداندن بصیرت به مردم چیست و چه معنایی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مباحث قرآنی که در آن سال‌ها با سوره‌ی انبیاء شروع شد، عموماً متذکر انحرافاتی بود که جهت انقلاب را به سوی نگاه کارگزاران می‌برد و از شهرداری‌ها شروع شد و متأسفانه نگاه آقای هاشمی، کار را به آن‌جا کشاند. ۲. به نظرم مردم حضور در جهان معنوی را در انقلاب اسلامی با همه‌ی کوتاهی‌ها چشیده‌اند و بحمدلله تصوری از موضوع دارند که در اوج مشکلات، مأیوس نمی‌شوند و همین مقاومت و تذکر به برکات مقاومت، کارگشا می‌باشد. رهبر معظم انقلاب در دو سال پیش در ۱۴ خرداد نکاتی را در همین رابطه در حرم حضرت امام (ره) متذکر شدند. موفق باشید 

28805
متن پرسش
سلام علیکم: سپاسگزارم بابت پاسخ به سوال ۲۸۷۸۴، استاد فرمودید که هر ابعاد ائمه را باید در جای خود مد نظر قرار داد یعنی اینکه ائمه یکی از ابعادشان این است که جانشان را به حضرت عزرائیل بدهند، مگر نفرمودید که حضرت عزرائیل مامور کندن انسان ها از عالم مادی است و در شرایط دیکر در دنیا، وقتی ائمه هیچ تعلقی به عالم مادی ندارند این فعل حضرت عزرائیل معاذالله بی معنا نیست؟ و بنده اینطور برداشت کردم که ائمه در شرایطی هستند که خود جان افراد را نمی گیرند و اینکه خود جانشان به حضرت عزرائیل می دهند، سوال اینجاست پس چرا بعضی افراد موقع مرگ ائمه را می بینند و جان تسلیم می کنند با این تعریف که لحظه مرگ موقع کندن انسان است از عالم ماده و افراد با دیدن ائمه دل می کنند؟ و اینکه اگر حضرت عزرائیل عهده دار دل کندن انسان ها موقع مرگ و در شرایط دیگر دنیایی باشد، پس افرادی که توسل به اهل بیت علیه السلام می کنند و دل بستگی هایشان رفع می شود چگونه است؟ (با توجه به مثال ماه مبارک رمضان که فرمودید اگر حضرت عزرائیل قبل ظهر به دادتان نرسد دور از جان مثل ... غذا می خورید ولی افرادی با یاد و توسل به اهل بیت علیه السلام این اذیت شدن قبل ظهرشان برطرف می شود)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نفس ناطقه‌ی انسان تا وقتی انسان زنده است تکویناً به بدن و عالم ماده تعلق دارد هرچند روحاً از دنیا کنده شده باشد. این‌جاست که نور حضرت عزرائیل «علیه‌السلام» کمک می‌کند تا تکویناً هم توجه روح از بدن و عالم ماده منقطع شود. موفق باشید

28758

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: ۱. ببخشید استاد، اینکه فرمودین اساتید سلوک توصیه شان این است که عبادات را از منظر ائمه (علیهم السلام) یا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) انجام بدهیم، یعنی چی؟ «حقبقت نوری اهل بیت (علیهم السلام) ص ۳۴۹» ۲. فرق مقام انسان کامل با مقام ماسوی الله چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در این مورد خوب است به کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» رجوع فرمایید. ۲. آری! انسان کامل از آن جهت که واسطه‌ی فیض هستی است، به نحوی با «ما سوی اللّه» در اتحاد است. موفق باشید

28450

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت شما. التماس دعا دارم. بهترین راه برای نماز با توجه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «آداب الصلوة» از امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» نکات خوبی در این مورد متذکر می‌شود. موفق باشید

28346

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد در بحث های معرفت النفس فرمودید انسان آن منی که دارد مجرد است و همه جا است و اینکه خودش را در جای خاص می یابد برای این است که نظر و توجه به آنجای خاص دارد، سوال این است که می‌شود انسان نظرش را همزمان به چندجای مختلف در عالم ماده بیاندازد؟ و در عالم مجردات چطور است؟ یعنی شهدا الان به طور همزمان توجه به کل عالم دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هر اندازه وسعت توحیدی انسان افزون شود، کاری او را از کاری باز نمی‌دارد. موفق باشید

28173

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام. استاد ببخشید من مادرم خیلی عوض شدن. ایشون قبلا جدی بودن ما رو از خنده زیاد و حرف زیاد نهی میکردن. اصلا ایشون مارو به انقلاب و اسلام کشوندن.ولی مدتیه کلا تحت کنترل قوه ی خیال دراومدن. حرف چرت و پرت زیاد میزنن. به لطف شبکه ای فیلم و سریالای بیش از ح تلویزیون. البته ما چند سالی هست که دیگه از خونه رفتیم و ایشون مشغول تلویزیون شدن. روحیه نصیحت پذیری و تذکار هم ندارن و هرچی بگی یه چیزی جواب میدن. من الان حتی دوست ندارم تلفن بزنم بهشون چون مثل طلبکارا با ادم حرف میزنن. خیلی مادی و دنیوی شدن اهل حرص و غضب زیاد و غیبت و حرف زدن بر مبنای وهم و تحقیر ما بچه ها شون. استاد من واقعا کاری از دستم برنمیاد. حتی فکر کردن به مادرم منو عذاب میده.چهرشون اکثرا برافروخته و اخمو و هیچ چیز خوشحال کننده ای جز گشتن تو بازار براشون وجود نداره که بگی اینکارو بکنم تا خوشحال بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:در نسبت با والدین‌مان که سنی از آن‌ها گذشته است و ملکات خود را دارند؛ باید با آن‌ها مدارا کرد. موفق باشید

27946

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد در بحث اجمال و تفصیل حقیقتها دنبال‌کردن شرح سوره های قرآن شرح مناجات ها و سیرهای مطالعاتی چه جایگاهی پیدا می کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان آن اجمال که در فطرت ما نهفته است، به لطف الهی به تفصیل می‌آید و برای ما جهانی می‌شود جهت زندگی در آن. موفق باشید

27233

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: با این که حضرت موسی علیه السلام صاحب شریعت و از پیامبران اولوالعزم بود چرا از حضرت خضر علیه السلام پیروی کرد؟ (ببخشید این سوال را یکی از صوفی ها از بنده پرسید منظورش این بود که چون حضرت خضر صاحب طریقت بود و موسی صاحب شریعت لذا طریقت نیاید از شریعت پیروی کند.) خدا در توفیقات شما بافزاید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن آقا درست فرموده‌اند. ولی عنایت داشته باشید که رسول خدا و ائمه «علیهم‌السلام» طبق فرمایش خودشان جامع شریعت و طریقت و حقیقت‌اند و به همین جهت عرفای بزرگ راهِ خود را از شریعت محمدی «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» جدا نمی‌کنند و عرفان را هم در قرآن می‌یابند. موفق باشید

نمایش چاپی