بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11135
متن پرسش
سلام علیکم: در رابطه با اشکالی که آن کاربر محترم در سؤال 11120 به بنده گرفتند که چرا به شما عرض کرده‌ام اگر سؤال‌هایی را که فرموده‌اید نمی‌دانم، جواب دهید خدا برایتان یک نوشابه باز می‌کند؛ و ایشان این عرایض بنده را حمل بر بی‌ادبی دانسته‌اند. چشم استغفار می کنم و نمی گویم نوشابه. اگر هم استاد رنجیده از استاد هم عذر خواهی می کنم و قول می دهم حالاحالاها دیگر مزاحم استاد و سایت و شما نشوم برای همیشه نه اما برای مدتی طولانی خدا حافظ.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قول مولوی: «گر به هر زخمی تو رنجیده شوی / پس کجا بی‌صیقل آئینه شوی؟!» گیرم که آن کاربر عزیز از این واژه خوششان نیامد. بالاخره ما در دنیایی زندگی می‌کنیم با سلیقه‌های مختلف، اگر به این زودی قهر کنیم و به دنبال نازکش باشیم که چیزی نمی‌گذرد همه با هم قهر می‌شویم. موفق باشید
11134
متن پرسش
ضمن عرض سلام خدمت استاد عزیز و بزرگوار و تشکر بخاطر توجهتون. بنده سوالی پرسیده بودم اما جوابی نگرفتم. چگونه می توان استاد راه واقعی را از افراد سودجو و شیطانی تمیز داد؟ آیا اعتماد به هر کسی به نیت قدم نهادن در راه عرفان صحیح است؟ با توجه به این که برای خانمها کمتر موقعیت استفاده از اساتید بطور منظم و حضوری هست، حال که فرصت شاگردی برایم پیش آمده نمی خواهم این فرد که ادعای استادی دارد را از دست دهم و از طرفی نمی دانم حقیقتا ایشان فردی قابل اعتماد هست یا خیر. (تنها مرجعی که برای راهنمایی گرفتن دارم شما و این سایت هستید. اگر جای درج سوالم در لیست نیست خواهشا به ایمیلم جواب بدید. به کمکتون احتیاج دارم. اجرتون با خدا)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً این طور جواب داده شده. 11077- باسمه تعالی: سلام علیکم: در جواب سؤال 11075 عرایضی در این مورد داشتم در ضمن در جزوه‌ی «روحیه تمدن‌سازی و عرفان اسلامی» که بر روی سایت هست می‌توانید جواب خود را به‌طور مفصل پیدا کنید، إن‌شاءاللّه. موفق باشید
11131
متن پرسش
سلام و رحمت خدا بر استاد گرامی: نظر شما در مورد این حدیث پایین چیست؟ آیا قبلا شنیده بودید و آیا چقدر اعتبار و صحت دارد؟ تفسیرش چیست و چه نتیجه گیری ازش می کنید؟ اگر مصلحت می دانید خصوصی جواب بدهید. با تشکر در سایت مشرق نوشته: در مناقب العتره ابن فهد حلی آمده است: رسول خدا صل الله علیه واله و سلم فرمودند: وای بر امت من از شورای کبری و شورای صغری عرض شد این دو شورا چه وقت خواهد بود؟ فرمود شورای کبری بعد از وفات من برای غصب خلافت برادرم و حق دخترم برپا خواهد شد و شورای صغری در غبیت کبری و در زورا (تهران) برای تغییر سنت من و تبدیل احکام واقع خواهد شد.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مورد قسمت دوم سؤال، نظرتان را به جواب سؤال شماره‌ی 11129 جلب می‌کنم و در مورد قسمت اول، اطلاعی از صحت و سقم آن ندارم. خوب است که متن روایت را بفرمایید تا بهتر بشود موضوع را بررسی کرد. موفق باشید
11130
متن پرسش
با سلام و احترام من خواهان راه ارتباطی با جناب استاد طاهرزاده هستم. در رابطه با رساله دکتری خویش، سوالاتی از ایشان داشتم. خواهش می کنم در این زمینه مرا یاری کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفقا اطلاع دارند که بنده در مورد پایان‌نامه‌ها و موضوعات پایان‌نامه هیچ ورودی نمی‌توانم داشته باشم. حتی در زمانی هم که در دانشگاه بودم در این موارد ورودی نداشتم. موفق باشید
11129
متن پرسش
سلام بر استاد گرامی: نظرتون درباره ی حدیث زیر و میزان اعتبار و نتیجه ای که ازش می گیرید چیه؟ از امام جعفر صادق (ع) روایت شده است که به مفضل فرمودند: «تصبح طهران قصورها کقصور الجنة، و نسوانها کالحورالعین، یتلبّس بلباس الکفار، و یتزیّین بزّی الجبابرة، یرکبن السروج، و لا یتمکن لازواجهنُ! … و لا تکفی مکاسب الازواج لهنّ! فرّوا منها الی قلة الجبال و من الجُحر الی الجُحر کالثعلب بُأشباله.» «بدان ای مفضل، در حوالی ری، کوه سیاهی است که در دامنۀ آن شهری بنا خواهد شد که آن را طهران می نامند، و آن دار الزوراء است که قصرهایش (خانه های مجلل) مثل خانه های بهشتی و زن هایش مثل حور العین است. بدان ای مفضل! آن زن ها لباس کفار می پوشند و خود را به شکل مستکبرانه ای در می آورند، بر زین ها سوار می شوند (مرکب های روز،…)، به همسران خود تمکین نمی کنند، درآمد شوهرشان کفاف مخارج آن ها را نمی دهد؛… اگر می خواهی دینت را حفظ کنی در این شهر سکونت نکن، از آن جا فرار کن و به قله کوه ها فرار کن، از سوراخی به سوراخ دیگر، مانند فرار روباه با بچه هایش….» (الزام الناصب، 183؛ منتخب التواریخ، ص875؛ مجمع النورین مرندی، ص139؛ بحارالانوار ج52، ص258؛ یوم الخلاص، ص464؛ منتخب الاثر، ص430 و…)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: سند حدیث مذکور، روشن نیست و از احادیث ضعیف است. البته این معلوم است که حفظ دین در بعضی از شهرها مشکل است، مگر برای آن‌هایی که بنا دارند در آن مکان‌ها اقدامات بزرگ تمدن‌ساز داشته باشند. موفق باشید
11128
متن پرسش
سلام: من یک مرتبه دیگه سوال فرستادم. درخواست کرده بودم راهنمایی کنید که چطور می تونم با خیالم مواجه بشم. خیالات زیادی دارم و مرتب در فکر هستم هر فکری دیگران در مورد من می کنند و هر برخوردی تصمیم دارند بکنند را در خیالاتم می بینم و از قبل اکثرا با خبر هستم. فضای فکرم پر از این افکار است. البته با آقای موسویان صحبت کردم و یک مقدار این مشکلم حل شد اما هنوز قسمت عمده این امر باقی هست. برای اینکه خودم رو تغییر بدم احتیاج به کمک دارم. اصلا نمی دونم این حد از خیالات آیا خوبه یا نه؟ یعنی هر چیزی در خیالم بیاد معمولا می‌دونم که اتفاقی هست که قراره بیافته. آیا این مسئله بدی هست و من نباید اجازه بدم ذهنم مشغول این ها باشه؟ نمی دونم چه کار باید بکنم. لطفا راهنمایی کنید. ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید به این نوع خیالات و افکار توجه داشت وگرنه قوه‌ی واهمه همه‌ی شخصیت شما را اشغال می‌کند. موفق باشید
11126
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: من سوالاتی رو در قالب چند شماره ازتون پرسیدم ولی جوابی دریافت نکردم هنوز، زمان ارسال سوالم شما کربلا بودید و من هم اول سوالم رو با زیارت قبولی شروع کردم. ایمیل رو هم که دادم، سوال بهتون رسیده؟ ممنون
متن پاسخ
به نام خدا/ شماره سوال و جواب 10870 هست که استاد در تاریخ اول دی ماه جواب داده اند. لطفا در دیدن سوال و جواب های سایت دقت فرمایید./ مدیریت سایت/ سلام: زیارتتون قبول. یادش بخیر چند سال قبل روزی سعادت پیدا کردیم و با زیارت شما شدیم زائر حرم آقا ان شاالله. سوال اول: استاد میخوام ازتون درباره تفکر بپرسم. مدتی است بخصوص با وجود اینترنت و گروههای اجتماعی و مشارکت در گروهها که البته همه هم مذهبی هستند یا در قالب صحبتهای دوستانه فرصت مطالعه تفکر و خیلی کارهای خوب از من گرفته شده. بارها قصد دوری ازین ابزارها رو گرفتم و همه ناموفق بوده. حتی در دوران دوری ازین ابزارها هم توفیقی برای کارهای مفید مثل قرآن خواندن یا مطالعه نداشتم. انگار دست و دلم پیش نمیره و بیخود موبایل دستم میگیرم. میدونم که وقتم داره تلف میشه. چطوری غلبه کنم؟ نور زندگیم کم شده، شوق مناجاتم، کیفیت نمازهام و...همه کم شدن. چه کنم؟ سوال دوم: از وقتی ساکن تهران شدیم و از کلاسهای هفتگی شما و سخنرانی های هفتگی آقای معمار منتظرین فاصله گرفتم روحم کسل شده و ذهنم پر از افکار بیهوده، نیاز به تذکر دارم. به نظرتون چه کتابی یا چه سخنرانی رو ازتون گوش کنم یا بخوانم تا حالم جا بیاد؟ سوال سوم: رهبر عزیزمون که فرمودن فلسفه رو باید از کودکی به فرزندانمون بیاموزیم، چطوری باید چنین کنیم؟ وظیفه ما والدین چیه؟ آیا شما در این زمینه مطالب آماده ای دارید؟ ممنونم. التماس دعا..........................باسمه تعالی: سلام علیکم: جای شما و همه‌ی دوستان حقیقتاً خالی بود 1- با توجه به آنچه در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرض شد باید به خودتان برنامه بدهید و همچنان روی برنامه مقاومت کنید تا شخصیت جدیدی برایتان ظهور کند 2- می‌توانید همان مباحث را به‌خصوص مباحث جلسات شنبه را از روی سایت دنبال کنید تا فضای حضورتان محفوظ بماند و در انتخاب کارها به کمک‌تان آید 3- فکر می کنم مباحث معرفت نفس مثل بحث «من کو؟» در کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» خوب باشد. موفق باشید
11125
متن پرسش
با سلام و عرض ارادت: در مورد تفسیر آیه شریفه «اهو لَّذِى أَنزَلَ عَلَیْکَ الْکِتَابَ مِنْهُ ءَایَاتٌ محُّکَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتَابِ وَ أُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ ... وَ مَا یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فىِ الْعِلْمِ یَقُولُونَ ءَامَنَّا بِهِ کلُ‏ مِّنْ عِندِ رَبِّنَا» عده ای معتقدند که راسخون فی العلم را باید عطف بر الله بگیریم. برای تایید این سخن روایات متعددی نیز وارد شده علاوه براین، این دسته معتقدند که بسیار بعید به نظر مى‏ رسد که در قرآن، آیاتى باشد که اسرار آن را جز خدا نداند؛ چرا که این آیات براى تربیت و هدایت مردم نازل شده است و چگونه ممکن است حتى پیامبرى که قرآن بر او نازل شده از معنا و تأویل آن بى ‏خبر باشد؟! در این صورت می توان ائمه را مصداق راسخون فی العلم در نظر گرفت. در این صورت تفسیر آیه بعدی «رَبَّنا لا تُزِغْ قُلُوبَنا بَعْدَ إِذْ هَدَیْتَنا وَ هَبْ لَنا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً إِنَّکَ أَنْتَ الْوَهَّابُ» نیز با گفته شما کمی متفاوت خواهد شد. شما فرمودید که در زمان نزول آیه فتنه جامعه اسلامی را فرا گرفته بود و راسخون فی العلم دعا می کنند که تحت تاثیر فتنه های منافقان که ناشی از تمسک به متشابهات قرآن است قرار نگیرند. در صورتی که ائمه از این امر مبرا هستند.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اتفاقاً علامه طباطبایی«رحمة‌اللّه‌علیه» به جهت ادامه‌ی آیه و آیه‌ی بعد به این نتیجه می‌رسند که مصداق راسخون فی‌العلم که در این آیه هست نمی‌تواند امامان معصوم باشد، ولی راسخون فی العلم به معنایی که تأویل آیات را در اختیار دارند ائمه«علیهم‌السلام» هستند. موفق باشید
11123
متن پرسش
سلام: بنده به شدت آدم خودستا و خودبزرگ بینی هستم، نمی دانم برای ترک این رذیله باید اول چکار کنم؟ آیا می شود راهنمایی ام کنید و به صورت جزئی یا هر جور خودتان صلاح می دانید بفرمایید چه کارهایی را پله پله باید انجام بدهم. خدا به شما توفیق بدهد
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف باید متوجه باشید که اگر کمالاتی در شما هست توفیقی است از طرف خداوند و از طرف دیگر سعی کنید کمالات بقیه‌ی انسان‌ها از چشم شما پنهان نماند که این بسیار مهم است. موفق باشید
11122
متن پرسش
سلام استاد: کجا می تونم فرق و حیثیت استعمالی مفاهیم «سبب و مسبب و علت و معلول و لازم و ملزوم و دال و مدلول» را به دقت مطالعه کنم؟ لطفاً یا منبع ارائه بدید یا خودتون توضیح دقیق بفرمایید. متشکرم
متن پاسخ
- باسمه تعالی: سلام علیکم: منبع خاصی جهت توضیح این واژه‌ها غیر از کتب لغت سراغ ندارم. بیشتر باید از جمله‌هایی که به‌کار می‌برند متوجه معنای آن‌ها شوید. به طور اولیه معنای سبب و مسبب یا علت و معلول تفاوت نمی‌کند ولی لازم و ملزوم همیشه به معنای علت و معلول نیست زیرا گاهی به معنای تقارن است بدین معنا که یکی مقارن یا همراه دیگری است مثل رسیدن زمستان با سرما و باز دال و مدلول در بسیاری موارد به معنای علت و معلول به‌کار می‌رود ولی بعضاً یکی علامت و نشانه برای دیگری می‌تواند باشد بدون آن‌که رابطه‌ی علت و معلولی در میان باشد مثل رابطه‌ی خشم و سرخی گونه. موفق باشید
11121
متن پرسش
سلام استاد: بدجوری کمبود محبت دارم. کاملا احساس می کنم. هر کاری می کنم خودم باشم و محتاج محبت یا تایید یا تعریف بقیه نباشم نمیشه. چکار کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این تنها مشکل شما نیست، مشکل اکثر ماها است منتها شکل آن متفاوت است. راه‌اش آن است که خود را در محضر مولایمان حضرت صاحب الأمر«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» احساس کنید و بگویید آقاجان حال که باید کسی کارهای من را زیر نظر بگیرد تا احساس کمبود از تأیید نظر دیگران در من رفع شود، من شما را انتخاب کردم که در محضر شما کارهایم را عرضه کنم و می‌دانم نه‌تنها شما سخت‌گیری نمی‌کنید بلکه با لطف و کرمی که دارید آرام‌آرام نقص‌هایش را هم برطرف می‌کنید. موفق باشید
11120
متن پرسش
سلام علیکم: روی سخنم با آن کاربری است که از حلم استاد سوء استفاده می کند و هر چه به زبانش می آید می گوید آدم حسابی این چه دیالوگی است که خداوند متعال بخواهد نوشابه باز کند، تا دیر نشده به خود بیا و استغفار کن. چون به این عزیز دسترسی نبود در سایت عرض کردم تا به گوشش برسد و در ثواب هدایتش شریک باشم. شما هم زیاد حرص نخور استاد من از جانب ایشان عذر خواهی می کنم. ما شما را حالا حالاها لازم داریم حرص نخورید. یا علی.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: شما هم به دوستان خود سخت نگیرید، منظورشان منظور بدی نیست. زیبایی کار در همین است که متوجه دل با صفای این عزیزان باشیم. موفق باشید
11119
متن پرسش
باسمه تعالی با سلام خدمت استاد گرامی: ضمن عرض تشکر فراوان به خاطر مباحث بسیار ارزشمند و حکیمانه حضرتعالی که حقیقتا گمشده و راهگشای جوانان حزب اللهی است، بنده چند آیه کلیدی را در مباحث جنابعالی دیده ام و توضیحی که برای هر یک ارائه داده اید مطالعه کرده ام. اما نتوانستم به یک نظمی در این چند آیه شریفه برسم. هم چنین یک روایت مرتبط از اصول کافی یافتم که ابهام را برای بنده بیشتر کرد: 1. «و ما خلقت الجنّ و الإنس إلّا لیعبدون» 2. «و اعبد ربّک حتی یأتیک الیقین» (حضرت علامه (ره) ذیل این آیه شریفه، مراد از یقین را مرگ دانسته که عالم یقین است؛ و می فرمایند: "اگر مقصود از یقین، آن یقین معمولى باشد که گفتیم از راه تفکر یا عبادت، در نفس پدید مى آید رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) در هر حال آن یقین را داشته، و آیه شریفه که خطابش به شخص رسول اکرم است مى فرماید عبادت کن تا یقین برایت بیاید، چطور رسول خدا (صلى الله علیه و آله و سلم) یقین نداشته با اینکه آیات بسیارى از کتاب خدا او را از موقنین و همواره بر بصیرت و بر بینه اى از پروردگارش، و معصوم و مهتدى به هدایت الهى و امثال این اوصاف دانسته است". ظاهر این تفسیر با توضیح حضرتعالی که فرموده اید علت غائی خلقت انسان به استناد این آیه، یقین است هماهنگ نیست). 3. «کلّا لو تعلمون علم الیقین لترونّ الجحیم ثم لترونها عین الیقین» 4. «و اتّقوا الله و یعلّمکم الله» 5. روایت شریف در اصول کافی جلد 4 صفحه 164 باب برتری ایمان بر اسلام و برتری یقین بر ایمان: «ایمان یک درجه از اسلام بالاتر است و تقوی یک درجه بالاتر از ایمان است و یقین یک درجه از تقوی بالاتر است و میان مردم چیزی کمتر از یقین تقسیم نشده است». از حضرتعالی تقاضا دارم تعریف و ارتباط تسلیم، ایمان، تقوا و یقین را با توجه به آیات و روایت فوق بفرمایید. نیز ارتباط علمِ بیان شده در آیه شریفه بند 5 که حاصل تقوا است با یقین (آیا منظور از این علم، همان علم الیقین است؟) هم چنین ناهماهنگی ظاهری مذکور در بند 3 را تبیین فرمایید. جزاکم الله خیرا و من الله التوفیق
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که علامه می‌فرمایند و روایت هم تأیید می‌کند آن‌جا که به رسول خود می‌فرماید: تا رسیدن به یقین عبادت خدا را همچنان ادامه بده، یعنی تا آخر عمر و رسیدن مرگ عبادت حضرت پروردگار را ادامه بده. و یا وقتی در زیارت ائمه«علیهم‌السلام» می‌گویید «مُجَاهِداً فِی اللَّهِ حَقَّ جِهادِهِ عَابِداً لِلَّهِ حَتَّى أَتَاهُ الْیَقِین‏» شما تا رسیدن به یقین مجاهده در راه خدا را ادامه دادید، یعنی تا آخر عمر. ولی عنایت داشته باشید در متن آیه یک نکته خوابیده که چرا به جای مرگ، فرموده‌ است یقین، زیرا در مرگ حجاب‌ها برطرف می‌شود و عالم غیب و معنا برای انسان ظهور می‌کند و لذا می‌توان نتیجه گرفت آیه می‌خواهد خبر از آن بدهد که عبادت باید تا رفع حجاب و اُنس با عالم غیب ادامه یابد و به همین جهت بزرگان دین که بنده نیز سخن آن‌ها را پذیرفتم می‌فرمایند هدف خلقت عبادتی است که منجر به یقین شود. حال در همین رابطه که یقین را رفع حجاب بگیریم و در روایت داریم چیزی کمتر از یقین بین مردم تقسیم نشده؛ می‌توان فهمید باید انسان مراحلی را طی کند تا به مقام یقین و نس قلبی با خدا برسد. ابتدا باید در عین پذیرفتن احکام اسلام، قلب خود را به نور ایمان متوجه خدا بگرداند و در این مسیر رعایت تقوا را بنماید تا آرام‌آرام حجاب‌های بین او و انوار الهی برطرف شود و از علم الیقینی به عین الیقینی که چشم دل او باز می‌شود، نایل گردد. موفق باشید
11118
متن پرسش
سلام علیکم استاد گرامی: اوقات شریف بخیر! جسارتا می خواستم بدانم که آیا آثار آقای عبدالله شهبازی مورخ تاریخ سیاسی ایران و جهان با محوریت زرسالاران یهود و استعمار معرف حضور عالی هست یا خیر؟ آثار ایشان که حاصل بیش از 20 سال تحقیقات پیگیر ایشان است اطلاعات ذی قیمت و ناگفته ای را از تاریخ پنهان غرب جدید از منابع زبان اصلی و ایرانی گرد آوری می کند. از نقطه نظر تاریخ تحلیلی نیز یک سری قواعد کلی بسیار جالب و مهم به دست می دهد که آنها را به نظر حقیر می توان سنت شیطانی تاریخ در برابر سنت الهی تاریخ دانست! این قواعد را ایشان البته نه تحت چنین عنوانی در مقدمه اثر پنج جلدی خود با عنوان تاریخ زرسالاران یهود و پارس که از این لینک زیر قابل دانلود است بیان کرده اند. البته آقای شهبازی سابقه عضویت در حزب توده دارند و طی یک دهه اخیر نیز از لحاظ سیاسی شخصیت جنجال سازی بودند اما با این حال تحقیقات شگرف ایشان در تاریخ بنی اسرائیل و زرسالاران یهود در قرون وسطی و جدید از حیث یافته های بکر و جامعیت یگانه و بی نظیر است. البته از حیث معرفتی آنچه که حداقل در آثار ایشان برای بنده غیر از اطلاعات ذی قیمت اش مفید است همان چیزی است که تحت عنوان سنن شیطانی تاریخ می نامم. یعنی روش ها و قواعد عینی و انضمامی اعلاء ترین صحابی شیطان برای انقیاد و سیطره بر بشر که قرن ها سابقه دارد و نسل اندر نسل منتقل می شود. لذا مطالعه آثار ایشان را در کنار آن نگاهی که ما به فلسفه تاریخ داریم بسیار مفید می دانم. لذا مناسب دیدم که مطالعه آثار ایشان را به دوستانی که در زمینه تاریخ غرب مطالعه می کنند توصیه کنم. http://ketabnak.com/comment.php?dlid=10851 با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید باید از آثار آقای عبداللّه شهبازی استفاده کرد، ولی با نگاهی که در دل حوادث تاریخ به حضور خدا و سنت‌های الهی نظر داشت، همان‌طور که قرآن در نگاه به حادثه‌ها به ما می‌آموزد. موفق باشید
11117
متن پرسش
سلام علیکم: استاد همانگونه که می دانید انسان در راه سیر و سلوک هر ذکری را نمی تواند بگوید، بنده یک تقاضایی داشتم و آن اینکه طبق شرایط حقیر یک سری اعمالی را و همچنین اورادی را که از صبح تا شب باید انجام بدهم را بفرمایید تا نفس به حجاب رفته ام آزاد شود، در ضمن مباحث انسان شناسی و معاد و برهان صدیقین را هم کارکردم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه بنده می‌دانم همین اذکاری است که در مفاتیح هست. مثل «صلوات» و «لاإله إلاّ اللّه» و «یا حیّ و یا قیّوم» و «قل هو اللّه احد» و «آیت الکرسی». این اذکار توجه قلب را به خدا و ائمه«علیهم‌السلام» می‌اندازد و به روح جهت می‌دهد. موفق باشید
11116
متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد ارجمندم: از اینکه با حوصله سئوالات مخاطبین و جوانان را پاسخ میدید به نوبه خودم سپاسگزارم خداوند بهتون سلامتی و جزای خیر بده. مبحثی که خوب برای بعضی جوانان حزب اللهی روشن نشده دو اقدام آقای دکتر احمدی نژاد در دوره قبل هستش که از اون تعبیر به عدم تمکین به نظر رهبری می کنند و میگن ایشون جلوی رهبر ایستاد. مورد اول در انتصاب آقای مشایی به معاونت اولی است که می گویند رهبر انقلاب حکم حکومتی صادر کردند و دکتر احمدی نژاد می خواست صداش را درنیاره و اجرا نکنه. مورد دوم بحث 11 روز خانه نشینی ایشان و به نوعی استعفا بخاطر اینکه نمی خواست زیر بار حرف رهبر برود. نظر و تحلیل حضرتعالی برای ما راهگشاست. سپاسگزارم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله‌ی 11 روز خانه‌نشینی آقای احمدی‌نژاد برای بنده نیز سؤال است، ولی همان‌طور که در جزوه‌ی «احمدی‌نژاد، اولین خاکریز» عرض شد مقام معظم رهبری«حفظه‌اللّه» بعد از آن جریان، دولت را با تعبیرهای خاصی تأیید کردند که نشان می‌داد حضرت آقا نظر مثبت به دولت دارند. و در مورد معاونت اولی آقای مشایی محتوای دستور حکم حکومتی نبود و خود آقای احمدی‌نژاد در یک جایی مفصل صحبت کرده‌اند که بنا بود بعد از یادداشت رهبری روز دوشنبه بروم خدمت آقا، که سایت‌ها موضوع را آفتابی کردند و فضا را از حالت عادی در آوردند. ولی ای کاش بعد از آن‌که عذر آقای مشایی را از معاونت اولی خواستند، ایشان را به مسئولیت دفترشان منصوب نمی‌کردند. با همه‌ی این‌ها نمی‌توان نتیجه گرفت آقای احمدی‌نژاد کمتر از مدعیان ولایت‌مداری، ولایت‌مدار است. موفق باشید
11115
متن پرسش
سلام علیکم: مباحث مربوط به صادر اول و نور حضرت محمد (ص) و مقام عنصری را از چه منابعی می تونم مطالعه کنم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید در تشکیک وجود از طریق «برهان صدیقین» وارد شوید و سپس کتاب «حقیقت نوری اهل‌البیت«علیهم‌السلام» می‌تواند باب اندیشه در این موارد را بگشاید تا برسید به مباحث عرفان نظری. موفق باشید
11114
متن پرسش
سلام علیکم: جایگاه و ضرورت خواندن منطق برای ورود به فلسفه را بفرمایید. آیا برای فلسفه خواندن، نیاز به منطق خوانی است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: لازمه‌ی فهم فلسفه، منطق نیست، ولی از آن‌جایی که فلاسفه با زبان منطق سخن خود را فرموده‌اند باید اصطلاحات علم منطق را بشناسیم. موفق باشید
11113
متن پرسش
سلام استاد گرامی: در خصوص سوالی که در باب روبنده مطرح شده، زمانی در کلاس تفسیر موضوعی قرآن در دانشگاه امام صادق علیه السلام این بحث مطرح شد که برخی روبنده را افراطی می دونند و می گویند اسلام گفته وجه و کفین و ... و استاد فرمودند: «حداقل» حجاب همان وجه و کفین است از آن مقدار هرچه قدر بالاتر برویم بهتر است. مثل حداقل برخورد با افراد جامعه که باید بر اساس «عدل» است از آن هرچه بالاتر روی به سمت احسان بهتر است. گفتم شاید این مطلب به درد کاربران بخورد. موفق باشید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که استادتان فرموده‌اند بعضی از مراجع حداقل حجاب را آن می‌دانند که یک خانم می‌تواند وجه و کفین خود را نپوشاند. بعضی همین اندازه را هم کافی نمی‌دانند. در هر صورت باید در شرایط مساعد و نه به صورتی که جنبه‌ی تظاهر و یا افراط داشته باشد، جای روبنده با سلیقه ها‌ی مناسب ایرانی‌ها ظهور کند. موفق باشید
11112
متن پرسش
با سلام: آیا صفاتی که برای معصوم آمده را می توان به انسانهای دیگر نسبت داد؟ مثلا در زیارت علی (ع) در روز مولود، صفاتی مانند آیت الله العظمی و بحر العلوم و... به اون حضرت نسبت داده شده و ما به علما می گوییم. آیا نهی فقط مخصوص نام امیر المومنین بوده است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین طور است زیرا انسان‌های کامل صفات کمالیه را به صورت مطلق دارند و سایر بزرگان در ذیل انسان‌های کامل از آن صفات بهره‌مند می‌شوند. موفق باشید
11111
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد: درخصوص حدیثی که معصوم فرمودند ما اهل البیت از آنچه که شما می گویید کمتریم و از آنچه که فکر می کنید بالاتریم توضیحی بفرمایید، چرا که همیشه قوه خیال ما انسانها افکار بلندتری دارد تا زبان و گویش ما، چطور طبق سخن معصوم علیه السلام حضرات از گویش ما پایین تر و از افکار ما بلندترند؟ و در خصوص حدیثی دیگر از حضرت علی علیه السلام که فرمودند من یک ساعت دنیا را با تمام آخرت عوض نمی کنم قریب به این مضمون حضرت که سلطان لو کشف بودند چرا این سخن را فرمودند برای حضرت که غیب و شهود یکی است چرا فرمودند آیا برای اعلام ارزش دنیا به اخرت برای مابوده است یا ...با تشکر فراوان
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر متن عربی حدیث بود بهتر می‌شد نظر داد. حدیث اول در جواب کسی است که صادقانه با حضرت برخورد نمی‌کند و در ظاهر سخنان غلوّآمیز می‌گوید ولی در دل، حضرت را قبول ندارد. و در حدیث دوم شاید منظور آن باشد که دنیا از آن جهت که مسیر رسیدن به کمالات آخرت است مورد نظر باشد. به تعبیر حضرت؛ دنیا متجر اولیاء الهی است و از طریق همین دنیا به آن نتایج عالیه رسیده‌اند. موفق باشید
11110
متن پرسش
سلام علیکم: امام جواد (ع) می فرمایند ره سپردن به سوی خداوند متعال رساننده تر است از به رنج افکندن اعضای بدن با عمل.1) مرز این حدیث را برای کسانی که شاگرد شما هستند و مقید به انجام اعمال روزانه و عبادت کردن با بدن از قبیل یونسیه و نافله و روزه ایامی که در المراقبات و معراج السعاده و کتب سلوکی و اخلاقی وارد شده چگونه شرح می دهید و تفاوت این حدیث با توصیه قرآن به استغفار در سحر و نافله و روزه برای اینکه شاید! اهل تقوا شوید و ذکر شدن اینکه کسانی هستند که آثار سجود در چهره شان نمایان است در چیست؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه این حدیث در حدّ توان در کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورها» شرح شده، خوب است به آن‌جا رجوع کنید. موفق باشید
11109
متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله: استاد چرا الان تقریبا در اکثر مساجد کشور یک نواری را حاضر کرده اند در هنگام وقت اذان اول مقداری صوت قران آن هم بشکل تکراری و گاهی با صوت خسته کننده پخش می کنند، همراه با ترجمه و بعد هم بجای یک اذان زنده یک اذان از آقایموذن زاده رحمت الله علیه پخش می شود که اصلا از نظر لغت عربی این اذان کاملا اشتباه بوده و بحدی با آهنگ فارسی مخلوط شده که گاهی کلمه مبارک الله اصلا غلط تلفظ می شود و تمام متخصصین قرائت این اذان را اشتباه می دانند از نظر ادای حروف و بعد هم دوباره دعای فرج پخش می شود و یک اذان ساده که در اسلام وارد شده سه برابر مدت لازمش طول می کشد و حال آنکه مقام معظم رهبری حکم فرمود ه اند پخش قرآن قبل اذان اگر با رضایت همسایگان و مردم نباشد یا بدلیل نحوه صوت قاری ملال آور باشد جایز نیست. چرا حکم معظم له در این مورد نادیده گرفته شده و واقعا اگر در این مورد که مستقیم مربوط به رهبری دینی جامعه می شود اطاعت نشود که وای به حال مسایل دیگر و چرا اقدام به چنین کار غیر جایزی می شود بالاخره شاید حتی یک نفر رضایت نداشته باشد این دیگر چه بدعتی است مثلا امام صادق یا بقیه ایمه (ع) بلد نبودند دستور بدهند قبل اذان قرآن تلاوت شود؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: دقیقاً گله‌ی بنده هم همین است، امید است همه‌ی ما به مسئولان امر تذکر بدهیم در کار خود تجدید نظر کنند. موفق باشید
11108
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم: درجلسه تفسیر شنبه چندین بار فرمودید که به هنگام نزول وحی گوش حضرت صوت می شنید. خوب این صوت باید به طور طبیعی به گوش اطرافیان حضرت هم برسد و اتفاقا همین اعتراض را به حضرت می کردند، لذا مکانیسم این صوت الهی را لطفا شرح دهید. در ضمن این سوال را از یک معلم قرآن پرسیدم فرمودند مجرای شنیدن فقط پرده گوش نیست شما اگر محکم درب گوشها را بگیرید و دندانها را به هم بزنید صدا را به خوبی می شنوید. نظر شما در مورد این مثال چیست؟ با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث معرفت نفس روشن می‌شود که گوش انسان یا از طریق ارتعاشات هوا از بیرون متأثر می‌شود و نفس ناطقه‌ی انسان آن صوت را می‌شنود، در این حالت است که باید بقیه هم آن صوت را بشنوند، و یا آن صوت در جان شخص ایجاد می‌شود و نفس ناطقه از درون می‌شنود. صوتی که رسول خدا«صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» شنیدند از جنس دوم است. موفق باشید
11107
متن پرسش
با سلام: بعد از اینکه به عنایت خداوند مسیری در مقابلم گشوده شد به مطالعه آثار شما و برخی اثار آیت الله مصباح پرداختم الان احساس نیاز می کنم به تحلیل مسایل سیاسی روز و نیاز مندم که از جریان های سیاسی گذشته بدانم. لطفا اگر ممکنه منبعی معرفی کنید البته بدون تحلیل. باتشکر. التماس دعا
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست از جزوه‌ی ریشه‌های انقلاب اسلامی که بنده تنظیم کرده‌ام شروع بفرمایید. موفق باشید
نمایش چاپی