باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به چند جلسه اول کتاب «آشتی با خدا» که روی سایت هست، سری بزنید. بخصوص قسمتی که میگوید: «خدا چرا ما را خلق کرد؟». انسان در فرزندآوری با نوعی بسط خود در عالم هستی روبهرو میشود در آن حدّ که فرمودهاند فرزندان مؤمن انسان در قیامت از والدینشان شفاعت میکنند و این بر مبنای نیّتی است که والدین در تربیت فرزندانشان دارند. اشکال در آن جا است که ما گمان میکنیم در تأمین زندگی و تربیت فرزندانمان همه کارها به عهده ما است؛ غافل از آنکه همان خداوندی که آنها را خلق کرده، رزق و تربیت کلّی آنها را به عهده گرفته است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به مطالعه عمیق و ورزش نظر کنید. در این راستا شخصیت جنابعالی خود به خود شخصیتی میشود که میتواند نقشآفرین باشد. در مورد سیر مطالعاتی سایت هم خوب است که فکر کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عذر خواهی میشود که در فرصت مناسب نتوانستم جواب سوال جنابعالی را بدهم و اکنون نیز فرصت آن گذشته است.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که این سایت مربوط به حضرت آیت الله حسنزاده «حفظهالله» نیست. در این رابطه که میفرمایید خوب است با مشاوری حاذق و متدیّن مشورت بفرمایید تا به نحوی مثلاً با هدیهای که از طرف آن دختر به برادرش میدهد، ارتباط آنها کمی نرم شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه اینطور نیست که علت بیماریها، عدم توجه حضرت حق باشد. بعضاً مانند حضرت ایوب «علیهالسلام» قضیه، قضیهی امتحان و ابتلای الهی است. آری! اگر ما در بیماریهای خود نسبت خود را هرچه بیشتر با خداوند زلال و پاک نگه داریم، اگر همان بیماری در راستای امتحان و ابتلا باشد، بهرههای بسیاری نصیب انسان میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامهی اصلی خود را مشخص کنید و در دل آن برنامهی اصلی، به فرعیات بپردازید. مثلاً بنا بگذارید یک دورهی کامل تفسیر المیزان را در چند سال ممتد مطالعه کنید، یا به عنوان مثال به سیر مطالعاتی سایت بپردازید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: واژهی «وجود» یک واژهی فلسفی است و نباید بین این واژه با واژههای دینی خلط کرد و یا در واژههای دینی به دنبال واژههای فلسفی بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! با حاج قاسم معلوم شد مکتب حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» چه تواناییهایی در خودْ نهفته دارد و در حقّانیت این مکتب همین بس که چنین افرادی را میتواند بپروراند که اینچنین در تاریخ خود حاضر میشوند و متوجهی افقهایی میگردند که به تمام معنا، معنای زندگی را و معنای حقیقت را میتوانند درک کنند.
این نکتهی بسیار مهمی است که وقتی انسان نداند آرمان حقیقیاش چه باید باشد، سرگردان اهداف تهی میشود و عملاً خود را در امورِ پراکنده، پراکنده میکند و برای نجات از این پراکندگیِ شخصیت، حضرت احدیت جان و قلب انسان را به سوی خود جلب میکند، تا انسان از پراکندگی شخصیت نجات یابد و به خود آید. به خودآمدن، همان احیاء و زندهشدن قلب است. زیرا در آن صورت توجه جان انسان به حقیقتِ یگانهی عالم میافتد و احساس زنده بودن قلب، در خود انسان پیش میآید و در این حال چشم انداز و میدان دید انسان تنها حقیفت خواهد شد و هرجا آن را بیابد می شناسد.
مهم آنجا است که هرکدام سعی کنیم تکلیفمان را نسبت به حقیقت بدانیم و دائم به این فکر باشیم که خودمان حجاب حقیقت نباشیم تا از تجلیات انوار الهی که ما را متوجه چشم اندازی میکند که در پیش روست، استفاده کنیم و افق عالم را صبح طلوع حقیقت در نظر بگیریم و هماکنون از آن بهرهمند شویم. در آن صورت خدا را در تاریخهای مختلف و در مناظر مختلف نظاره خواهیم کرد.
فهمِ شأن خدا در هستی به این معنا است که انسان به اقتضای ذاتش که وجودی است گشوده، میتواند تجلیّات انوار الهی را در خود احساس کند و با همهی موجودات که بهرهای از وجود دارند رابطه برقرار کند و آنها را بفهمد و نسبت به وجودِ آنها فکر کند و با موجودات گفتگو نماید. در این حالت است که انسان مییابد چگونه تشییعکنندگانِ سردار، مظهر انوار الهی بودند.
ما انسانها هر بار حینِ رو برو شدن با یک رخداد تاریخی و یا انسانی بزرگ، چیزی متفاوت را می فهمیم. تعدد دلالتها هر بار یک تعدد تاریخی است. این تعدد از اینجا ناشی میشود که هر بار به گونهای متفاوت از سوی تجلیات الهی مورد خطاب قرار میگیریم و این است که باید بدانیم از حاج قاسم سخنگفتن تمام شدنی نیست. هرچند سخن بس بسیار است و هر اندازه از حاج قاسم سخن بگوییم، از خودِ گمگشتهی خود بیشتر سراغ گرفتهایم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خیر. نباید این حالات که بیشتر در راستای تحت تأثیربودنِ روح نسبت به مسائل روزتان هست را، به احوالات برزخ نسبت داد که انسان در آنجا با ملکات خود روبروست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عاشق حتماً راحتی معشوق را میخواهد ولی در کورهی ابتلاء، زندگی او را با جدّیت بیشتر آشنا میکند تا از آرزوهای دنیاییاش بکاهد و بیشتر با جهانی که معنویت در آن جلوه دارد، بهسر ببرد و البته که بالاخره این مشکلات را خودش حل میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله با روشی که رهبر انقلاب به نور حضرت مهدی علیه السلام آری به نور حضرت مهدی پیشه کردهاند، از بسیاری از غرب زدگیها آزاد میشویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همواره در نظر داشته باشید که به ما فرمودهاند: «اذا مرّوا باللّغو مرّوا کراما» بنابراین همینکه درگیر نشویم، خداوند راههایی جهت عبور از این نوع مشکلات فراهم میکند ۲. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» إنشاءاللّه میتواند مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، به نحوی موجب اطمینان آن چیزی میشود که انسان با علم حضوری احساس میکند ولی آنچه موجب حرکت انسان است همان علم حضوری اوست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اواخر کتاب «ده نکته در معرفت نفس» مطالبی است که میتواند در این مورد برای شما کمک فکری باشد که عیناً خدمتتان ارسال میشود: موفق باشید
- قرآن در مورد روح انسان مي گويد: «فَاِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ روُحي...( ۷۲/ص) يعني چون بدنش را آمـاده كـردم و از روح خود در آن دميدم، به ملائكه گفتم به او سجده كنند.
از اين آيه نتيجه ميگيريم كه:
الف - انسـان «از روح خـداست» و نـه «روح خـدا». چـون فرمـود: « مِنْ روُحـي» و نفرمود: «روُحي»، يعني روح انسان صورت نازله اي از روح خداست.
ب - روح، مخلوقي است از مخلوقات خداوند و نزديك ترين مخلوق به خداوند است و حتي از ملائكه هم بالاتر است. و در همين رابطه قرآن مي فرمايد: «يُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ بِالرُّوحِ مِنْ اَمْرِه» (۲/نحل) يعنـي خداوند ملائكه را به كمك روحي كه از «امر» خداست نازل ميكند. بنابراين نبايد براي خدا مثل انسان يك روح قائل شويم و تصور كنيم روح خدا يعني خود خدا، چرا كه خود خداوند در قرآن «روح» را يكي از مخلوقات معرفي ميكند و ميفرمايد: از روح خودم در جسم انسان دميدم. و اينكه ميفرمايد: از روح خودم؛ يعني روحي كه يكي از مخلوقات من است، ولي چون مرتبه اين روح بسيار بلند است خداوند آن را به خودش نسبت داد، همانطور كه خانه كعبه را به خودش نسبت داد، اين به جهت شرافت آن مكان است، نه اينكه خداوند واقعاً خانه داشته باشد. پس:
اولاً: ملائكه به كمك روح نازل مي شوند، يعني روح اصل است و ملائكه تجلي آن روح هستند.
ثانيـاً: روح از «امر» الهي است و مقامش مقام «كُنْ فَيَكُون» است چون خداوند درآيه ۸۲ سوره مباركه يس فرمود: «انّمااَمْرُهُ اِذا اَرادَ شَيْـئاً اَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُون»، يعني: («امر» خدا آن است كه چون اراده كند چيزي را ايجاد كند، ميگويد بشو، و ميشود). پس روح كه از امرالهي است، نظام مادي و تركيبي و تدريجي ندارد.
ثالثـاً: اصل اساسي انسان هميـن روح است كـه فوق ملائكه است و جلوه مستقيـم حـق است و حامل همة اسماء و صفات الهي و همان وجهالله است و خليفة او در عالم وجود است، و چون آن روح مخلوقِ بيواسطة حق است، جامع همة كمالات الهي است، برعكسِ ملائكه كه هركدام كمال خاصي از حق را ظاهر ميكنند، به طوريكه يك ملك مظهر اسم عليم خدا است مثل جبرائيل، و يكي مظهر اسم مميت خدا است مثل عزرائيل ولي مقام روح كه حقيقت انسان نيز هست جامع همه اسماءالهي است، منتهي به ايجاد حق موجود است و از خود وجودي ندارد.
رابعـاً: اين سوي دنيايي انسان «اسفل سافلين» و مقام بدن و ماده است و آن سوي انسان، روح است و مقام قرب بي واسطه، و لذا انسانها از جهت روح خود به خدا نزديكاند، ولي به واسطة جسم خود كه از گِل آفريده شده، از او دورند. حال هرطرف را انتخاب كند، آنجايي خواهد شد.
۳. آخرين و پايينترين مرتبه و منزل روح، جاي گرفتن در بدنِ تسويه و تصفيه[1] شده است كه در اين مرتبه كه روح در بدن جاي ميگيرد آنقدر روح تنزّل يافته است كه تقريباً از آن مقام اصلي اش خبري نيست. به طوريكه در اين حالت فراموش ميكند اصل و منزل اصلياش كجاست. آنچه در بدن انسان دميده شده، صورت تنزّليافته روح است.
۲۵- تسويه يعني متعادل شده و تصفيه يعني از ناخالصيها پاك گشته
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که متوجهاید خداوند سرنوشت بندگان را در دست بقیه قرار نمیدهد. هرچه ما چوب خوردهایم، از خودمان است که رجوع واقعی به معارف الهیه و عبادات شرعی نداریم. باید بشر به این بصیرت برسد که روز به روز، دشمنان انسانیت در مسیر نابودی خودشان قرار میگیرند و نابود میشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به جزوهی «تندیس یا مجسمه» که بر روی سایت هست، رجوع فرمایید. البته رهبر معظم انقلاب در فتاوی اخیر خود نسبت به عروسک و مجسمه تجدید نظر کردهاند و داشتن و ساختن آن را جایز میدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. نقداً پیشنهاد مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» را همراه با شرح صوتی آن دارم. ۲. سؤال مذکور به صورت شخصی اینطور جواب داده شد: باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» نمیزنید؟! کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم از همین جهت گلهمندم که چرا ما مذهبیها از چنین استاد اندیشمندی استفادهی لازم را نمیبریم. بد نیست در این رابطه به سؤال و جواب شمارهی ۲۴۳۷۴ نظری بیندازید. موفق باشید
با سلام: با توجه به فص آدمی و فص شیثی، رابطه بین «علم الادم اسما کلها» و عین ثابته چیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم اصل موضوع را باید در فصّ عُزیری دنبال کنید. إنشاءالله جواب خود را مییابید. موفق باشید
با سلام و احترام خدمت استاد عزیز: آیا می توان گفت که برای اشخاصی که تجربه نزدیک به مرگ پیش می آید، بعلت قطع نسبی تعلق روح از بدن مکاشفه روی می دهد؟ نکته بعدی به نظر شما مشاهده تونل نورانی برای تعداد زیادی از تجربه کنندگان به چه علتیه؟ آیا در روایات و یات اشاره ای به مشاهده این تونل نورانی در هنگام مرگ شده است؟ با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته این نوع انقطاع، غیر از شهودی است که با روشهای سلوکی برای عرفا پیش میآید و مباحثی مثل مشاهده تونل نورانی، امر عادی در رابطه با موضوعی است که نفس ناطقه انسان با خودش برایش پیش میآید و اینطور نیست که با حقیقتی و یا واقعیتی در بیرون از خود با آن روبهرو شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. تا زمانی که رابطه فرهنگی عمیقی بین مردم و معارف دینی به روشی شیرین و صمیمی برقرار نشود، عموماً انسانها با توهّمات خود کار میکنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به عنوان فهم تاریخی که با انقلاب اسلامی محقق شده و میتوان اراده توحیدی حضرت حق را در آن احساس کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثر فقها میفرمایند ظاهراً این روایات به اعتبار وجوبش، مربوط به حاکمیت رسول خدا و ائمهی معصوم «علیهمالسلام» میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میفرمایید فعلاً گرفتار چنین تنگناهایی هستیم. ولی به نظر میآید لااقل از جهان درونی خود که جهان گشودهای میتواند باشد، غفلت نکنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قبلاً در این موارد مطالعاتی داشتم. به نظر میآید بیشتر با توهّم و ابهامات زیادی همراه است. مباحث «معرفت نفس» بهتر کمک میکند تا انسان مراتب وجودی خود را در عالَم بیابد. در کتاب «چگونگی فعلیتیافتن باورها» عرایضی در مورد حضور در عوالم مختلف حتی حضور تا قیامت شده است. موفق باشید