بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29611

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: مطلبی به ذهنم رسید گفتم با شما در میان بگذارم شاید به درد بخور باشه از طرفی به آدم مورد اعتماد دسترسی ندارم و نمیدونم به کی باید گفت بهتر دیدم با شما در میان بگذارم استاد عزیز بنده را عفو بفرمایید و صحبتم را پای احساس وظیفه بگذارید. استاد عزیز به نظرم بحث زن در سیره شهدا حالا حول این موضوع خیلی حرف هست که نمیدونم میشه و کی باید باهاتون در میان گذاشت فقط گمان می‌کنم سیره بعضی شهدا نسبت به زن با توجه به اینکه همیشه می‌فرمایید ما افق دیدمان را گسترده کنیم گاها خیلی بلند بوده کاش می شد بیشتر مطلب رو بازکنم ولی شاید این موضوع در کل بنیاد باید روش بیشتر کارشه گرچه موضوعاتی هست ولی سیره «سیره» شهدا در ارتباط با زن اعم از مادر، خواهر، همسر و... استاد طرح های دیگر هست ولی متاسفانه ایمیلم درست کار نمی کنه بتونم درست مکاتبه کنم ممنون استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهانی که با انقلاب اسلامی در مقابل انسان‌های این دوران گشوده شد، را شهدا با بصیرت خود به خوبی یافتند و خواستند خود را که وارد آن جهان می‌شوند، خانواده‌ی آن‌ها نیز در همان فضا زندگی را ادامه دهند که جهانی است غیر قابل توصیف. بعضی از خانواده‌های شهدا تا حدّ خوبی وارد آن جهان شدند و بعضی هم کم و بیش. موفق باشید

29479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: دلیل اینکه در بعضی روایات گفته شده اگر کسی به کسی محبت دارد به او ابراز کند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا دل‌های ایمانی‌شان به سوی هم گشوده می‌شود از آن جهت که ملاک دوستی‌های حقیقی به ایمان است. موفق باشید

29475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: درک ابدیت برایم سخت است و بعضی از اوقات این سوال برایم پیش می آید که ابدیت یک رنج طولانی برای انسان است که نعوذبالله از سر اشتباه خداوند متعال برای انسان به وجود آمده است و تمام مسائلی که درباره خلد جنت گفته می‌شود به نوعی مرهمی است بر این زخم البته ظاهرا این درد بعد از دوران مدرن آمده است زیرا اینگونه مسائلی در زمان پیامبر اکرم و حضرات معصومین مطرح نبوده است که ایشان به آن جوابی بدهند. شیطان هم که هیزم کشی می‌کند برای این رنج.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» چنانچه وارد شوید می‌یابید بودنِ انسان به خودی خود همانی است که ما می‌خواهیم و ابدیت یعنی همان بودن. به ما خبر داده‌اند برای آن‌که آن «بودن» را به‌خوبی احساس کنیم باید موانع آن را که همان معصیت خدا باشد؛ انجام ندهیم. موفق باشید

28938
متن پرسش
مثل همیشه ممنونم از پاسختان، نمی‌خواهم بهانه بیاورم، اما تا مربی نباشد روح غفلت زده ما بیدار نمی شود، مذکّر می خواهیم تا داد بزند سرمان و ما را بیدار کند. مجالست با بندگان صالح خدا باعث بیداری ما می شود، و ما نیازمند به مجالست با آن‌ها هستیم. باید نزد بندگان صالح خدا برویم، رفتارشان را ببینیم و به گفتارشان و مواعظ اون‌ها عمل کنیم، تا نشاط معنوی پیدا کنیم، آن‌ها اطبای روح هستند که بسیار کمیابند، البته جوینده یابنده هستش، و خدا طبیب روحم را به من نشان داده، و قصه تلخیست که از او دور مانده ام. سوال شما: با سلام و ادب و آرزوی قبولی عزاداریهایتان با قلبی غم زده باید بگویم: متاسفانه فعلا در هجرت به اصفهان شکست خوردم، امیدوارم از دعا و توجه خیر شما از این راه دور محروم نمانم. اگر دهان به ذکر دلایل پیش آمده و بهانه ها باز کنم، خبر از لنگی پای ارادت ماست، لذا فعلا سکوت را بر تکلم ترجیح می‌دهم. نمی‌دانم اینطور سازوکاری دارید یا نه، ولی اگر برایتان مقدور بود، برایم نسخه های خصوصی ارسال کنید، تا مرتبا تحت تعلیم و تربیت نفس شما باشم. امیدوارم هرچه زودتر زیارتتان کنم. ببخشید از اینکه وقتتان را گرفتم. خدانگهدار. پاسخ: باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله آن‌چنان راه‌های رجوع به حضرت حق در هر کوی و برزن گشوده شده است که کافی است در مسیر محبت به حق و ترک خودخواهی و غمِ مردم خوردن، را مدّ نظر قرار دهید و آنچه پیش می‌‌آید را بهشت خود بدانید. موفق باشید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! وجود استاد یعنی گشوده شدن جهانی که با حضور در آن جهان، همه‌ی مناسبات شکل خاص خود را به خود می‌گیرد و این‌جا است که وقتی شخصیت‌هایی مثل حضرت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مقابل انسان به ظهور آید، حضرت آیت اللّه بهجت«رحمت‌اللّه‌علیه» می‌توانند بفرمایند «علم تو استاد توست». زیرا در این شرایط، معارف الهیه با نظر به جهانی که حضرت امام در مقابل ما گشوده‌اند، مناسبات خاص خود را به ظهور می‌آورند. موفق باشید

28866
متن پرسش
سلام: استاد در پاسخ به سوال ۲۸۸۵۵ فرمودید که تفکر اصل است، در صورتی که به نظر می رسد اینطور نباشد، تفکر یک ابزار است برای سیر الی الله همان طور که نماز شب یک وسیله است برای سیر الی الله و حتی خود حضرت امام (ره) در چهل حدیث در عظمت نماز شب از قول حضرت امام صادق (ع) می فرمایند: نیست عمل نیکویی که به جا می آورد آن را بنده مگر اینکه از برای آن ثوابی است در قرآن، بجز نماز شب؛ پس همانا خداوند بیان نفرموده ثواب آن را برای عظمت شان آن نزد او. و به نظر بنده این احادیث باید با هم جمع شود و نتیجه گیری شود و همین طور که حضرت امام (ع) چهل حدیث را با هم آوردند، چون ما احادیث دیگری داریم که فرموده شده که گریه بر مصائب امام حسین (ع) افضل اعمال است، یا در شب معراج داریم که حضرت رسول اکرم (ص) از خداوند پرسید بهترین و افضل اعمال کدام است؟ حضرت حق فرمود: پیش من هیچ عبادتی بهتر از توکل و رضا به آنچه قسمت بنده ان کرده ام نیست، حالا به توکل و رضا رسیدن مگر بدون اعمال دیگر ممکن است، مگر بدون علم ممکن است، مگر بدون تفکر ممکن است، مگر بدون صدق دادن ممکن است، مگر بدون خدمت به خلق ممکن است، افرادی هستند یکی از این احادیث را شنیدن مثلا فرض کنید جایی گفته شده عبادت بجز خدمت به خلق نیست و این بنده خدا این حدیث را اصل کارش در زندگی قرار داده و اعمال دیگرش در صحنه زندگی کم رنگ و یا اصلا وجود ندارد و نقص های زیادی دارد مثل اینکه در همان خدمت به خلق کردنش اخلاص ندارد، یا مثلا کم تر به خانواده اش می رسد و ... خدا محفوضتان دارد بابت بستری که فراهم کردید برای ارائه نظرات التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اسلام یک مکتب است با تمام ابعاد، و اگر انسان به سعادت خود می‌اندیشد باید سعی کند در همه‌ی ابعاد اسلام، خود را رشد دهد ولی اصل را باید طوری قرار داد که مبنای رجوع ما تفکر باشد تا بتوانیم در ادامه‌ی راه همچنان به پشتوانه‌ی تفکر، راه را ادامه دهیم وگرنه همان‌طور که سؤال‌کننده‌ی شماره‌ی ۲۸۸۶۵ می‌گوید گرفتار شک و شبهه می‌شوید. موفق باشید

28805
متن پرسش
سلام علیکم: سپاسگزارم بابت پاسخ به سوال ۲۸۷۸۴، استاد فرمودید که هر ابعاد ائمه را باید در جای خود مد نظر قرار داد یعنی اینکه ائمه یکی از ابعادشان این است که جانشان را به حضرت عزرائیل بدهند، مگر نفرمودید که حضرت عزرائیل مامور کندن انسان ها از عالم مادی است و در شرایط دیکر در دنیا، وقتی ائمه هیچ تعلقی به عالم مادی ندارند این فعل حضرت عزرائیل معاذالله بی معنا نیست؟ و بنده اینطور برداشت کردم که ائمه در شرایطی هستند که خود جان افراد را نمی گیرند و اینکه خود جانشان به حضرت عزرائیل می دهند، سوال اینجاست پس چرا بعضی افراد موقع مرگ ائمه را می بینند و جان تسلیم می کنند با این تعریف که لحظه مرگ موقع کندن انسان است از عالم ماده و افراد با دیدن ائمه دل می کنند؟ و اینکه اگر حضرت عزرائیل عهده دار دل کندن انسان ها موقع مرگ و در شرایط دیگر دنیایی باشد، پس افرادی که توسل به اهل بیت علیه السلام می کنند و دل بستگی هایشان رفع می شود چگونه است؟ (با توجه به مثال ماه مبارک رمضان که فرمودید اگر حضرت عزرائیل قبل ظهر به دادتان نرسد دور از جان مثل ... غذا می خورید ولی افرادی با یاد و توسل به اهل بیت علیه السلام این اذیت شدن قبل ظهرشان برطرف می شود)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال نفس ناطقه‌ی انسان تا وقتی انسان زنده است تکویناً به بدن و عالم ماده تعلق دارد هرچند روحاً از دنیا کنده شده باشد. این‌جاست که نور حضرت عزرائیل «علیه‌السلام» کمک می‌کند تا تکویناً هم توجه روح از بدن و عالم ماده منقطع شود. موفق باشید

28204

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقت بخیر: استاد من خیلی از چیزها رو درک می‌کنم. ولی استادی نداشتم کنترل کنم و در حد فجیعی کارهام بسته شده لطفا کمکم کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد ما سیر مطالعاتی سایت برای رفقا و دوستان می‌باشد و برای رفع مشکلات از صله‌ی رحم و خوش‌رویی و تواضع نباید غفلت کرد. موفق باشید

28041

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام‌: استاد من ۴ ساله ازدواج کردم‌. ولی هنوز هم من و هم همسرم زندگیمون فرق چندانی با دوران تجرد نکرده. ایشون همون روال مجردیشون را دارن مثلا تفریح با دوستان بیرونشون دارن هر روز و شب. منم ادامه درس و مطالعه. الانم من خونه پدریم هستم بیشتر روزا یه چند روزم میام خونه پدری ایشون. بچه هم نداریم. می‌خواستم ببینم این مسئله عادیه یا نه؟ من احساس می‌کنم هیچ مساله مشترکی بین ما نیست. هرچند همدیگه رو دوست داریم‌.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بهتر آن است که در زندگی مشترک، بیشتر همدیگر درک شوند و هرکدام جهانِ دیگری را احساس کند در عین رعایت استقلال هر کدام. موفق باشید

27590
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: ۱. آیا مرتبه ی حقیقت قرآن و حقیقت اهل بیت علیه السلام از منظر عرفانی نسبت به هم اولویت دارند؟ یا یکی از این دو بالاتر است؟ ۲. محل صدور قرآن از منظر عرفان از کدام یک از مراتب تجلی حضرت حق بوده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فکر می‌کنم با توجه به ثقلین‌خواندن آن دو حقیقتِ سنگین، یکی را می‌توان آینه‌ی تمام‌نمایِ دیگری گرفت به همان معنا که مولایمان فرمودند قرآن ناطق منم. ۲. قرآن از محل الوهیتِ حضرت حق یعنی اسم «اللّه» صادر شده است به همان معنایی که در قرآن داریم: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ» بگو: طریقه من دعوت است به سوی «اللّه». موفق باشید

26765

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام‌حاج آقا: الان‌بنظرتون با این شرایط داخلی و حمله به شیعیان مظلوم هندی، آیا باید بفکر نشستن در صحن مساجد بود؟ آیا نباید یک اعتراض سیاسی به خونخواهی شیعیان‌هندی بیرون شهرها و در فضای باز با رعایت بهداشت و ...انجام داد؟ آیا وقت بلند شدن و راه افتادن تا اونطرف مرزهای ایران‌ نیست؟ آیا عالَم با تمام وسعتش مسجد اولیاءالله نیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: دغدغه‌ی به‌جایی است. ولی ظاهراً آنچه از طریق مقام معظم رهبری و وزارت امور خارجه انجام شد، کاری است که باید انجام می‌شد. موفق باشید

26244

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ببخشید استاد این رفتار درسته که افراد مذهبی که تهران زندگی میکنن با هزینه های خیلی بالا بچه هاشون رو به مدارس برتر میفرستن چون معتقدن محیط مدارس عادی برای بچه هاشون مضره. آیا ما هم باید این کار رو بکنیم؟ بعضیا میگن ما از نون شبمون می زنیم ولی بچه ها رو می فرستیم مدارس خوب. این تفکر جایگاهش چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم نتیجه‌ای که به دنبال آن هستند، بگیرند. موفق باشید

25833

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در موقعیتی مورد آزمایش قرار گرفتم. چندین بار از قران کمک خواستم آیه صبر آمد. ولی الان استاد سلوکی ام می گوید اشتباه کردی و وظیفه ای دیگر داشتی و در صحبت هایشان ناراحتی و کمی سرزنش است. نمی دونم آزمایش های عقل و عشق است که روابط و معادلات به هم می خورد یا نه واقعا بی راهه رفته ام؟ ذهنم به اینجا ها نمی کشد. از گیجی و حیرانی خسته شدم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که همیشه آن‌چه خداوند برای ما حجت قرار داده است، عقل و شرع است. موفق باشید

25276
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: برای دعوت از حضرتعالی جهت سخنرانی در مسجد، از چه راهی باید اقدام کرد و به اطلاعتون رسوند؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌توانم سخنرانی به غیر از آن‌چه در برنامه دارم؛ داشته باشم. موفق باشید

25221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقت بخیر: بر چه اساسی گفته می شود که ماه صفر نحس و شوم است؟ با عقل جور در میاد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با هیچ اساسی جور در نمی‌آید! موفق باشید

32232

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: آیا این بیان صحیح است که از کتاب جریان شناسی آقای خسروپناه می‌گویند جریان عقلانیت اسلامی شامل حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، شهید مطهری و رهبر معظم انقلاب، ایت الله جوادی آملی معتقد به سازگاری دین و مدرنیته است (و سازگاری دین و مدرنیته و به نفع دین را مد نظر دارد و دغدغه دین و مدرنیته را دارد) و در حالی که جریان تجدد ستیزی فلسفی (حذف مدرنیته) شامل فرهنگستان علوم اسلامی به ناسازگاری دین و مدرنیته قائل است و در واقع جریان تجدد ستیزی فلسفی داره راه دیگه از راه جریان عقلانیت اسلامی (حضرت امام خمینی رحمت الله علیه، شهید مطهری و رهبر معظم انقلاب) را حرکت میکنه؟ و هم چنین در رابطه با موضوع مطرح شده در کتاب ها و مطالب تون هم معرفی فرمایید بسیار سپاس گزارم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته آری! نمی‌توانیم بیرون از تاریخ مدرن در جهان حاضر شد و همان‌طور که فرموده‌اند حضرت امام و رهبر معظم انقلاب حقیقتاً متوجه این امر شده‌اند که در همین تاریخ باید نظر به وجوه قدسی بشر امروز کرد و واقعاً برای خود بنده نیز مسئله است که چگونه فرهنگستان به‌کلّی فلسفه را اعم از فلسفه اسلامی و فلسفه غرب را نفی می‌کند. موفق باشید

31937

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیز و تشکر از اینکه فرصت داده و پاسخ گوی سوالات ما هستید. با توجه به سوال و جواب 31906 سوالاتی برای بنده راجع به مرحوم علامه طهرانی و رهبر انقلاب پیش آمده که درخواست دارم پاسخ بفرمائید: اینکه در سوال شماره 31906 عنوان شده: اینطور برداشت می شود که گویا تنها و تنها در این زمان ایشان بودند که به درجات عالی توحیدی رسیدند و... سوال اول: آیا در پیام ها و بیانات و... که رهبر معظم انقلاب داشته اند، آیا شخصیتی وجود دارد که رهبرمعظم به ایشان کلماتی مانند شهود، رسیدن به فقه الله الاکبر و رسیدن به درجات والای معنویت و سلوک و... نسبت داده باشند؟ البته منظورم این نیست که مثلا در صد سال اخیر تنها ایشان به این مراتب والا رسیده اند اما منظور این است که رسیدن به قله های توحید و معرفت و سلوک طبق فرمایش رهبر انقلاب برای معدودی از فرزانگان اتفاق میفتد. هرچند عده ای هم بوده اند طبق پیام های رهبرمعظم که درمسیر سلوک و سالک بودن، بوده اند اما درجات والا را رهبرانقلاب برای آنها ذکر نفرموده اند. سوال دوم: رهبر انقلاب در فرمایشی در خصوص مکتب عرفانی نجف می فرمایند: ما در بین سلسله‌ی علمی فقهی و حِكمی خودمان در حوزه‌های علمیه - در این صراط مستقیم - یك گذرگاه و جریان خاص‌الخاص داریم كه می‌تواند برای همه الگو باشد، هم برای علما الگو باشد - علمای بزرگ و كوچك - هم برای آحاد مردم و هم برای جوانها؛ می‌توانند واقعاً الگو باشند... خیلی مهم است که شخصیتهای این جوری احیا بشوند، شناخته بشوند معرفی بشوند. حال در پاسخ 31906 آمده است: برایشان احترام قائل هستیم. بسیار تفاوت است بین اینکه رهبرانقلاب جریانی را الگو معرفی نموده اند و اینکه باید اینها احیا شوند با پاسخ سوال که فقط می‌فرمائید احترام قائلیم. بنده نسبت به اسامی اشخاص چه از عرفا یا علما یا.... کاری ندارم اما وقتی رهبری جریانی را الگو و اسوه و غایت یک امری معرفی می کنند (عین بیانات رهبر معظم انقلاب : ... در طریق معرفت و طریق سلوك و طریق توحید تلاش كردند مجاهدت كردند كار كردند، و به مقامات عالیه رسیدند.) نباید ما دنبال کننده و ترویج و احیا کننده و مطالبه گر فرمایشات صریح ایشان باشیم؟ سوال سوم : اگر عارفی واقعا عارف باشد و به توحید حقیقی رسیده باشد طبیعتا دیدگاه ها و سیره و روش زندگی و مواضعش هم حول محور توحید است. حالا این برداشتها (چه درست یا اشتباه) در سوال 31906 راجع به حیات سلوکی و حیات سیاسی معنیش چیست؟ اگر مورد قبول باشد با این وضعیت باید ادامه داد حیات اقتصادی، حیات اجتماعی، حیات پزشکی، حیات تربیتی و .... ضمنا آیا برداشتهای مذکور مستند قابل ارائه ای دارد؟ ببخشید طولانی شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که متوجه شده‌اید بحثی در حضور توحیدی علامه طهرانی نیست، بحث در انحصار و منحصربودن سلوک از طریق ایشان است که البته بنده «سلوک ذیل شخصیت اشراقی حضرت امام خمینی» را ترجیح می‌دهم و فکر نمی‌کنم رهبر معظم انقلاب هم بخواهند با تأیید مسیر توحیدیِ علامه طهرانی، سلوک إلی الله به روش حضرت امام را که بسیجیان ره صدساله از آن طریق را یک‌ شبه طی کرده‌اند؛ نفی کنند و مقام حق‌الیقینی که جناب شهید حاج قاسم سلیمانی از طریق روش سلوکی حضرت امام به دست آورد را نادیده بگیرند. موفق باشید

31712
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم با عرض سلام خدمت استاد گرامی و ضمن تشکر فراوان: اگر حضور در اربعین امام حسین علیه السلام را زمینه ایی برای صدور تفکر انقلاب اسلامی در عصر امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بدانیم آیا می توان این دوری که با کرونا ایجاد شده را فرصتی بدانیم برای عمق دادن معرفت توحیدی خود و جامعه مان برای نقش آفرینی و تحقق تمدن نوین اسلامی و به عبارتی دیگر عدم آن نگاه توحیدی ناب محمدی (صلوات الله علیه) را مانع نقش آفرینی درست در زمانه خود و عدم حضور در میدان اربعینی بدانیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! در نگاه توحیدی گویا حضوری دیگر در مقابل ما گشوده شده تا در دل آنچه با رخداد اربعینیِ این سال‌ها پیش آمد با حضور و گشایشی گسترده‌تر بین خود ولی با روحی اربعینی حاضر شویم و همین نسبت را إن‌شاءالله با مردم جهان شکل دهیم. موفق باشید

31490
متن پرسش
سلام استاد: می خواستم بپرسم برای ترک گناهانی که به آن ها عادت کرده ایم چه کنیم؟ من دیگر از خودم نا امید شده ام چون مدام گناه می کنم و بعد استغفار، نمی دانم چه کنم. و سوال دیگر اینکه اگر توبه کنیم باز آن گناهان در آینده ما اثر می گذارد؟ من خیلی از این می ترسم که گناهانم در آینده و ازدواج و حتی فرزندان تاثیر گذار باشد. التماس دعا.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به افق گشوده‌ای که خداوند از طریق اسلام در برابر ما گشوده است، فکر کنید و این‌که گناهی را که خداوند و شریعت الهی تعیین کرده، چگونه ما را از حضور در آن افق پهناور و کیفی محروم می‌کند. موفق باشید

31309

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بزرگوار عید ولایت و امامت عیدالله الاکبر مبارک. استاد اینکه گفته می شود تا مدتها قبر امام علی علیه السلام پنهان بوده و بعد توسط هارون کشف شده، یعنی هیچ معصومی تصدیق نکرده محل قبر رو؟ آیا ائمه علیهم زیارت نجف اشرف رفته اند؟ و این قبر واقعا قبر مبارک حضرت امیرالمؤمنین هست؟ متشکرم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بلی! برای ائمه «علیهم‌السلام» و شیعیان خاص معلوم بود و در همین رابطه محل آن را بعد از اُمویان برای عموم روشن نمودند. موفق باشید

30619

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: یکی از معارف عرفانی قرآن که بتوان ادعا کرد مسبوق به سابقه نبوده است یا مثلا با مقایسه با تورات و انجیل بتوان ادعا کرد بر آنها برتری دارد را بیان کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همه‌ی معارف انبیاء مبتنی بر توحید است و تفاوت در عمق بیشتر توحیدی است که در اسلام ملاحظه می‌فرمایید. مثل توحید سوره‌ی «قل هو الله احد» که چگونه او در عین آن‌که «احد» است و همه‌ی هستیِ بیکرانه را شامل می‌باشد، «صمد» است و باید به سوی او رفت. که بحث مهمی است. و جمع آن، نگاه توحیدیِ خاصی را می‌طلبد. موفق باشید

30505
متن پرسش
با سلام خدمت استاد ارجمند: این حقیر به اتفاق خادمان قرارگاه مردمی شهید ردانی پور، قریب به یک هفته است که جهت خدمت رسانی وارد شهرستان سی‌سخت شده ایم. این شهرستان به دلیل موقعیت جغرافیایی خوب دارای جاذبه های توریستی و گردشگری می باشد و همین موضوع سبب شده که عده ای با نظر به توریستی بودن این شهر سطح تمکن مردم را در حد عالی تصور کرده و از امداد رسانی به اقشار با سطح تمکن پایین نیز امتناع ورزند. در صورتی که با تحقیق و بررسی متوجه شدیم زندگی و اشتغال همه ی سطوح زندگی در این شهرستان تحت تاثیر قرارگرفته است. لازم به ذکر است که قریب به ۱۰۰۰ واحد مسکونی بر اثر زلزله تخریب ۱۰۰ درصد و ۱۵۰۰ خانه نیاز به تعمیرات اساسی پیدا کرده اند. از محضر جنابعالی خواستارم نظر خود را در این زمینه مطرح بفرمایید. از لطف شما سپاس گذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال مصیبت سنگینی به هموطنان عزیز ما وارد شده و در کمک‌رسانی به آن‌ها هرگز نباید کوتاهی کرد. جناب حاج آقا لادانی نگران بودند که نسبت به این مردم کوتاهی شود. إن‌شاءالله هرکس هر اندازه از دستش برمی‌آید در این کار خیر که با ایثار خود وارد تاریخی می‌شود که شهدا در آن تاریخ ورود کرده‌اند، کوتاهی نکنند. موفق باشید  

30171
متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: در پاسخ سوال 30148 که مربوط به ویدئویی بود که پدر دو برادر در حال بدرقه فرزندان خود بسوی عملیات انتحاری (برگرفته از قول شما بدرقه بسوی جهنم) بود نکاتی بیان فرمودید. یکی دو سوال ذهنم رو مشغول کرد خواستم دوباره از محضرتون استفاده کنم: «وقتی از فهم معارف قرآنی غفلت شود و ظاهرگرایی حاکم گردد و انسان‌ها به عقلی که این‌همه قرآن بر آن تأکید کرده، پشت کنند؛ چنین می‌شود که ملاحظه می‌کنید. و آن پدر و آن دو فرزند و آن‌هایی که این نوع آموزه‌ها را به آن‌ها داده‌اند، همه در جهنم‌اند زیرا همان عقلی که حقّانیت اسلام را روشن کرده، به خوبی به ما می فهماند که این امور، امور اسلامی نیست.» برداشت من از صحبت شما این بود که آسیب اصلی به تعطیلی کشاندن عقل در حضور دینداریست و این با اسلام منافات دارد. (آیا برداشت من صحیح است؟) اگر چنین است اگر جایی در مباحث صوتی یا کتاب این موضوع رو بحث کردین لطفا بنده را ارجاع بدهید. در ادامه این سوال به ذهنم رسید که شاید بین این قضیه و خلقت آدم ارتباط وجود داشته باشد. فرشته ها امر به سجده در برابر انسان شده اند و فرشته ای که سرپیچی کند، خود را شیطان خواهد یافت. آیا دینداری این افراد فرشته ای در وجود آنهاست که بعلت قطع ارتباط با تعقل شیطان شده است. یا اینکه این افراد از ابتدا هم کافر بوده اند و دینداری هیچ گاه در ضمیرشان راه نیافته است؟ در پناه خداوند موید و موفق باشید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً درست برداشت کرده‌اید. تفسیر المیزان در همین رابطه‌ها نوشته شده و کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» نیز. آری! در هر حال خداوند عقلِ ما را خطاب قرار داده تا خود را در جهان گشوده‌ی دینداری حاضر کنیم، وای اگر لحظه‌ای از تفکر و تعقل در زندگی و دینداری باز بمانیم در آن صورت همه داعشی می‌شویم. موفق باشید

30020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در مرود جریان بنزین رهبری چندین بار فرمودن تخصصی ندارن ولی جریان چیه که در مورد واکسن اجازه ورود ندادن؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ظاهراً در پشت جریان واکسن‌های مذکور، پروژه‌های سیاسی پنهان بوده است که مقام معظم رهبری ورود نموده‌اند. موفق باشید

فلاخن||سلمان کدیور, [۱۰.۰۱.۲۱ ۰۴:۰۹]
✳️چند نکته در باب جنجال واکسن
....
....

29662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی: چند وقتی است که همیشه تفکراتم وارد شکل و قالب خاصی می شود و ناخودآگاه وارد بحث روابط عوالم مختلف وجود با یکدیگر می شوم. مثلاً مدیر یک شرکت به کارمندش می‌گوید برای سر و سامان دادن به کار شرکت فلان عمل را انجام بده کارمند انجام می‌دهد و این قضیه جوانب و جزئیاتی پیدا می کند من با خودم می اندیشم که این سر و سامان دادن را مدیر در سطح بالاتری انجام داد و در عالم بالاتر این مسئله را تحقق بخشید و کارمند در نازلترین سطح آن را انجام داد و زمینی ترین بخش کار به عهده کارمند بود البته این تفکرات جزئیات و شاخه‌های بیشتری پیدا می‌کند و سولات دیگری را هم به دنبال خودش می آورد. به نظرم تفکر به عوالم وجود و ارتباط آنها با هم، قالب فکری بسیار ارزشمندی است اما تفکرات من خیلی خام هستند. شاید نیاز به کاری یا مطالعه کتابی دارم تا پخته‌تر بتوانم از این چارچوب فکری استفاده کنم. در هر حال از شما می خواهم لطف نموده و مرا راهنمایی بفرمایید. صد شاخه گل صلوات تقدیم به شما که دریچه هایی از نور را به قلب من گشودید. التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌فرمایید باید از جایی شروع کنید، یا با سیر مطالعاتی سایت جلو بروید، یا با توصیه‌های حضرت امیرالمؤمنین «علیه‌السلام» به امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود». موفق باشید

29591

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر: با توجه به ارجاعی که در خودشناسی به منابع مختلف، از جمله کتابهای محمد جعفر مصفا می دهید می خواستم نظرتان را در مورد متن گزیده زیر بفرمایید: سوال: اگر رفتار ما از اصالتمان صادر بشود آیا نباید آنها را تعبیر و معنا کنیم؟ مصفا: برای این کار چه ضرورتی وجود دارد، در تعبیر، قیاس نهفته است و قیاس یک عمل شیطانی ست، پایه انانیت است. چرا اصولا انسان یک کار بی معنی و غیر لازم بکند و آن هم کاری که مبنای تمام شرارت ها و تباهی ها می شود. ببین بی منطق بودن تعبیر در چیست؟ فرض کنیم تو امروز به حکم فطرت و یک حالت درونی بخشش می کنی، توجه داشته باش که خوش بینانه ترین فرض را مثال می زنیم. می گوییم به حکم فطرتت بخشش می کنی نه به دلیل اینکه یادت دادند که بخشش یک ارزش اجتماعی است. بعد من بخشش تو را تعبیر می کنم به سخاوتمند بودن یعنی یک صفت را به تو نسبت می دهم. این صفت تا کی در تو وجود دارد؟ اگر فردا بخشش نکردی یعنی باز به حکم یک کیفیت درونی، دلت نخواست نیمی از غذایت را به من بدهی، آیا معنایش این نیست که صفت خسیس بودن را باید به تو نسبت بدهم؟ در این صورت چه بر سر صفت قبلی یعنی سخاوتمند بودن تو آمده است؟ آن صفت کجا رفته است؟ و اگر باز پس فردا بخشش کردی چه بر سر صفت خسیس بودن آمده است؟ متوجه منظورم هستی؟ آیا بعد از تعبیر من تو را از صفات روانی در سرگردانی و بلاتکلیفی و سرگردانی فرو نبردم؟ حالا اگر من بخشش امروز تو را به هیچ چیز تعبیر نکنم، تو صفتی بنام من سخاوتمند برای خودت نمی شناسی، تا فردا که بخشش نمی کنی مجبور بشوی صفت خسیس بودن را در مقابل صفت سخاوت مند بودن قرار بدهی و ببینی بخشش یک کیفیت فطری است. خودداری از بخشش نیز کیفیت دیگریست که با هم متضاد نیستند. آنچه از آنها تضاد می سازد تعبیر آنهاست. من و تو مسلمانیم. بنظرم مسلم بودن یعنی در سلم و سلامت اخلاقی و روحی بودن، یعنی خردمندانه زیستن. پس از هر عملی که خلاف خرد است، خلاف سلم و سلامت نیز هست و باید از آن دوری کنیم قیاس و تعبیر و از تعبیر ها مرکزی به نام من ساختن موافق خرد و سلامت است؟ ما چه مسلمی هستیم که در مهمترین جنبه وجودی خود یعنی از نظر انانیت با شیطان وجه مشترک داریم؟ مگر در قرآن نخوانده ایم که علت طرد شیطان از درگاه خداوند و علت محروم گشتن او از خیر و پاکی و حقیقت، انانیت بوده است، پس چرا من و تو باید کاری بکنیم که نتیجه اش انانیت است؟ انانیت حاصل قیاس و تعبیر است. خلاصه بر یک حالت سیلانی، مستمر و نوشونده نمی توان برچسب و تعبیری چسباند زیرا تعبیر و برچسب موجب تثبیت می شود به این جهت اشتباه است که در رابطه با حالات فطری گفته شود که من چنین و چنان هستم. هستم مربوط به گذشته است حال آنکه حالات فطری لحظه به لحظه در حال شدن هستند لحظه به لحظه از راه می رسند. عمر همچون جوی نو نو می رسد یعنی همین. این که در رابطه با حالات فطرت گاهی کلمه بودن را بکار می برم برای اینست که آنرا در مقابل هویت فکری از داشتن متمایز کنم، مشخص کنم وگرنه کلمه بودن هم بیان واقعی موضوع نیست. حالات فطری را ما نیستیم بلکه لحظه به لحظه در حال هست شدن آنهاییم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته این نوع تذکرات را مفید می‌دانم، به‌خصوص اگر در بستر سنت اولیای الهی و عرفای ربّانی جلو رود که شخصیت‌هایی هستند متعیّنِ صفات انسانی. به این جهت بیشتر اگر به سیره‌ی اولیای معصوم و سخن آن‌ها ارجاع داده شود، انسان راحت‌تر و جامع‌تر تکلیف خود را می‌یابد. موفق باشید

نمایش چاپی