بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31454
متن پرسش
سلام: اگر عالی ترین نوع بندگی بودنی است به وسعت حضور حضرت حق و نه ترس از جهنم و نه برای بهشت، پس چرا در قرآن و یا فلسفه ملاصدرا و... شما برای تبیین آن از معاد جسمانی سخن می‌گویید و مردم را با توضیح این که هر عملی صورتی دارد به وجد می آورید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معاد جسمانی، حامل معارفی بس بلند است متذکر از آن‌که هر عقیده و عملی، جسم خود و جسم عالَم را از جنس نور و نورانیت قرار می‌دهد وقتی نگاه توحیدی و عمل، الهی باشد و این در مقابل برداشت‌هایی است که انسان تصور کند موضوعات قیامتی صرفاً انتزاعی است. در واقع معاد جسمانی خبر از بودنی توحیدی برای انسان‌ها دارد و نه باورهای توحیدی. موفق باشید

31274

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالی: سلام علیکم: استاد ما قبل از کرونا هر از گاهی که حرم می‌رفتیم حس خوبی داشتیم و بعضا طوری می‌شد که بعد از زیارت تصمیم جدی می‌گرفتم که آدم بهتری باشم، اما الان نمیتونم با رعایت مقررات مثلا بریم قم زیارت. احساس می‌کنم شاید خدا با رحمتش جایگزینی قرار داده برامون، نظر شما چیه؟ اگه اینطوریه اون جایگزین در کجا پیدا میشه؟ برای صله رحم چطور؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر باشید که بشر جدید با وسعت حق‌الیقینی به دنبال یافتن خود در هستی است و لذا حسِ حضوری را باید دنبال کنید که ذیل ائمه «علیهم‌السلام» در بستر انقلاب اسلامی در جستجوی آن وجود بیکرانه خود باشید. بحث «انقلاب اسلامی و مواجهه با خرد مدرن با نظر به نهایی‌ترین انسان» در مطالب ویژه می‌تواند بابی در این امر باشد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/7272

31240

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد، شما به گردن ما حق دارید، میخوام از ته دل برای شما دعا کنم، چه دعایی بکنم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عاقبت بخیری برای همه و رعایت حقوقی که شهدا بر عهده ما دارند، باید دعای ما برای همدیگر باشد. موفق باشید

30790

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اگر ظاهر هر شخص بر اساس طلب عین ثابته او شکل می‌گیرد چرا در قسمتی از تسبیحات ماه رمضان می‌فرماید: «اوست که در رحم مادران هرگونه بخواهد صورتها را می نگارد؟» «هو الذی صورکم فی الارحام کیف یشا»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف فرمود: «اذا اراد شیئاً ان یقول له کن فیکون» پس بنابراین خطابِ حضرت حق به آن چیزی است که اراده فرموده است تا محقق‌اش کند و از طرف دیگر همان‌طور که به آن فراز از دعا اشاره می‌فرمایید، آگاه است که چه چیزی را می‌خواهد از رحم مادران‌شان به صورت در آورد و ایجاد کند از آن جهت که جز او کسی نیست که صورتگری کند و به روح‌ها صورت مناسب آن‌ها را بدهد. موفق باشید

30670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد اون حدیث که می‌فرماید سه هفته بدون عذر و متوالی نماز جمعه رو نباید ترک کرد، در زمان ما هم که ائمه جمعه غالبا صاحب تحلیل و حرفای عمیق نیستن هم باید عمل بشه؟ ما بعد از خطبه ها به علم و تحلیلمون اضافه نمیشه و فقط باید بزور صبر کنیم تموم بشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اکثر فقها می‌فرمایند ظاهراً این روایات به اعتبار وجوبش، مربوط به حاکمیت رسول خدا و ائمه‌ی معصوم «علیهم‌السلام» می‌باشد. موفق باشید

30572

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم و رحمة الله. شخصا خیلی علاقمند هستم که بدانم دعای ثابت یا غالب حضرتعالی در قنوت نماز و در سجده شکر پس از نماز چیست؟ و اینکه برای تعقیبات نماز شخصا پیشنهادتون چیست؟ (ثابت و مشترک بین نماز های یومیه) با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در قنوت فرازهای «مناجات شعبانیه» خوب است. در سجده‌ی شکر، همان ذکر شکراً شکراً که در مفاتیح‌الجنان ثبت شده است خوب است. با نظر به تعقیباتی که در مفاتیح مطرح است، باید هرکس مطابق ذوق خود بعضی از آن‌ها را انتخاب کند. در آخر «اصول کافی» نیز دعاهای خوبی هست که رجوع به آن ادعیه، مطابق ذوق افراد، کمک‌کننده است. موفق باشید

30156

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در ادامه سوال 30136 بالاخره پای اسم الله در میان است، پس چگونه عطای ذاتی ماورای اسماء شکل می‌گیرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقامِ ذات، به اعتبار وجوددادن به مخلوق، برای مخلوق در میان است. نه مقامِ ذات برای خود ذات. مواردی بود که در شرح «فصّ شیثی» چندین بار بدان تأکید شد. موفق باشید

29665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: در مورد تشکیل صندوق های نیکوکاری در روستا برایم سوالی پیش اومده. در اسلام اینطور که بنده فهمیدم فرهنگ انفاق یک بسته جامع با لوازم و اقتضائات خاص خودش است که اهداف خاصی را از جمله تعالی شخص انفاق کننده را دنبال می کند. اما احساس می کنم یکی از مسائلی که اسلام در فرهنگ انفاق به دنبال اون بوده اینه که انفاق کننده نیز خود طعم انفاق کردن را بچشد که این طعم و لذت هم موجب انگیزه ای برای انفاق بیشتر و هم موجب رشد و تعالی روح انفاق کننده است. احساس بنده اینه که باید در کنار تشکیلاتی کردن مسأله انفاق در جامعه مواظب آسیب های اجتماعی و فرهنگی اون که همانا صدمه زدن به خودِ فرهنگ انفاق است نیز باشیم که چه بسا در بلند مدت همین کارهای تشکیلاتی موجب کم رنگ شدن مسأله انفاق در جامعه شود. بنده احساس می کنم باید در کنار این کار تشکیلاتی که البته لازم هم است به اون فرهنگ جامع انفاق در جامعه نیز بپردازیم. فرهنگی که مردم را خود به خود وارد چرخه انفاق می کند و طعم و لذت کمک کردن را می چشند و به عبارتی تبدیل به سبک زندگی مردم شود. نظر جنابعالی چیست؟! ممنون استاد. اگر در آثار خودتون و دیگران به این مطلب نیز اشاره ای شده ممنون میشم اشاره کنید تا بیشتر تحقیق کنم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً سخن درستی است حتی تا می‌شود باید خود انسان وارد شود و غیر مستقیم کمک کند که آن فرد مستحق نفهمد از کجا به او کمک شده است. فکر نمی‌کنم مطلب به صورت خاص در نوشته‌های بنده باشد، ولی روح مطلب را در توصیه‌های حضرت مولا «علیه‌السلام» به فرزندشان امام حسن «علیه‌السلام» در کتاب «فرزند؛ این‌چنین باید بود» می‌توانید دنبال کنید. موفق باشید

29611

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز: مطلبی به ذهنم رسید گفتم با شما در میان بگذارم شاید به درد بخور باشه از طرفی به آدم مورد اعتماد دسترسی ندارم و نمیدونم به کی باید گفت بهتر دیدم با شما در میان بگذارم استاد عزیز بنده را عفو بفرمایید و صحبتم را پای احساس وظیفه بگذارید. استاد عزیز به نظرم بحث زن در سیره شهدا حالا حول این موضوع خیلی حرف هست که نمیدونم میشه و کی باید باهاتون در میان گذاشت فقط گمان می‌کنم سیره بعضی شهدا نسبت به زن با توجه به اینکه همیشه می‌فرمایید ما افق دیدمان را گسترده کنیم گاها خیلی بلند بوده کاش می شد بیشتر مطلب رو بازکنم ولی شاید این موضوع در کل بنیاد باید روش بیشتر کارشه گرچه موضوعاتی هست ولی سیره «سیره» شهدا در ارتباط با زن اعم از مادر، خواهر، همسر و... استاد طرح های دیگر هست ولی متاسفانه ایمیلم درست کار نمی کنه بتونم درست مکاتبه کنم ممنون استاد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جهانی که با انقلاب اسلامی در مقابل انسان‌های این دوران گشوده شد، را شهدا با بصیرت خود به خوبی یافتند و خواستند خود را که وارد آن جهان می‌شوند، خانواده‌ی آن‌ها نیز در همان فضا زندگی را ادامه دهند که جهانی است غیر قابل توصیف. بعضی از خانواده‌های شهدا تا حدّ خوبی وارد آن جهان شدند و بعضی هم کم و بیش. موفق باشید

29475

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: درک ابدیت برایم سخت است و بعضی از اوقات این سوال برایم پیش می آید که ابدیت یک رنج طولانی برای انسان است که نعوذبالله از سر اشتباه خداوند متعال برای انسان به وجود آمده است و تمام مسائلی که درباره خلد جنت گفته می‌شود به نوعی مرهمی است بر این زخم البته ظاهرا این درد بعد از دوران مدرن آمده است زیرا اینگونه مسائلی در زمان پیامبر اکرم و حضرات معصومین مطرح نبوده است که ایشان به آن جوابی بدهند. شیطان هم که هیزم کشی می‌کند برای این رنج.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مباحث «معرفت نفس» چنانچه وارد شوید می‌یابید بودنِ انسان به خودی خود همانی است که ما می‌خواهیم و ابدیت یعنی همان بودن. به ما خبر داده‌اند برای آن‌که آن «بودن» را به‌خوبی احساس کنیم باید موانع آن را که همان معصیت خدا باشد؛ انجام ندهیم. موفق باشید

29422

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ممنون میشم به سوال من با شماره ۲۹۴۰۵ پاسخ بدین. ان شاالله کمک کننده خواهد بود. خدا خیرتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به صورت شخصی این‌طور جواب داده شد: 29405- باسمه تعالی: سلام علیکم: با همه‌ی این توصیفات شما ضرر نمی‌کنید و با نگه‌داشتنِ این زندگی برکات حفظ آن برای شما می‌ماند. موفق باشید

28863

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در کتاب کربلا مبارزه با پوچی ها فرموده اید فرهنگ اهل‌بیت و فرهنگ کربلا فرهنگ نیایش است از طرفی هم فرموده اید که در فرهنگ معاویه صوفی ها هم جای دارند و صوفی ها هم بدون مشکل کار خود را می‌کنند. حال سوال بنده این است که مگر صوفی ها اهل نیایش نیستند اگر صوفی ها اهل نیایش هستند پس چطور با کربلا کنار نمی آیند؟ اگر هم صوفی ها اهل نیایش نیستند پس چه فکر و فرهنگی دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صوفی‌گری به عنوان فرقه‌های پراکنده و مشغول تنهایی و عبادات‌های فردی، غیر از فرهنگ نیایش برای حضور در جهان دیگری است که جهان سلطه‌ی استکبار اُموی و غربی نباشد. نیایشی که در راستای حضور نظام توحیدی نباشد، یک نوع فردگرایی است. موفق باشید

27671

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرامی، بنده مجموعه شرح کتاب آن‌سوی مرگ حجه الاسلام امینی خواه رو گوش کردم اتفاقا با دقت توجه کردم ببینم تضادی تعارضی چیزی درش هست، دیدم که کاملا منطبق با فلسفه صدرالمتالهین و روایات و آیاته، یعنی من که شرح کتاب معاد جنابعالی رو گوش دادم هیچ تناقضی ندیدم، حالا دارم یک سری فایلهای صوتی دیگه شون رو گوش میدم، استاد ایشون نقل می کنند از یکی از اساتیدشون که نمی دونم خواب دیدن یا با روح عالمی مواجه شدند - تردید از منه چون فراموش کردم - که آیت الله بهجت رو دیدن در آسمان چهارم که آمده یکی از شهدا رو شفاعت کنه از آسمان چهارم به آسمان هفتم ببره، بعد این عالم نظر می ندازه هیچ کجا امام خمینی (ره) رو نمی بینه یک آن به خودش میگه نکنه امام آنجا دچار مشکلند؟ یک ندایی میرسه که از این فکرها نکن و امام خمینی در عرش با اهل بیت سلام الله علیهم هستند و ایشون مقامشان بسیار بالاست و.... استاد واقعا مقام امام خمینی اینقدر بالاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده با فرض آن‌که به این نوع خواب‌ها نظری نداشته باشم، معتقدم حضرت امام «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» مقام‌شان مقام جامع اسماء در عرش است. موفق باشید

27298

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد در علم حضوری عقل چقدر دخیل است؟ مثلا اگر انسان با علم حضوری به وجود خدا آگاهی دارد ولی عقل هنوز شبه داشته باشد آیا باز انسان با علم حضوری که نسبت به پروردگار آگاهی دارد به قوت خود باقی می ماند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل، به نحوی موجب اطمینان آن چیزی می‌شود که انسان با علم حضوری احساس می‌کند ولی آن‌چه موجب حرکت انسان است همان علم حضوری اوست. موفق باشید

26841

شخصیبازدید:

متن پرسش
باسلام سوال شماره ۲۶۸۰۲ سوال بنده بود اما پاسخش داده نشده بود لطفادر قسمت پرسش و پاسخ برایم جوابش را ارسال کنید خیلی به راهنمایی استاد محتاجم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: لطفاً دوباره سؤال خود را ارسال فرمایید. موفق باشید

34035
متن پرسش

با عرض سلام: استاد مردم و ملت عزیز و وفادار ایران همینطور که علاقه مند به ورزش قهرمانانه و ملی هستند و مدافع تیم ملی فوتبال ایران اند لکن از بی توجهی بازیکنان و رزمنده های ایرانی میدان مستطیل سبز نسبت به قرائت سرود ملی ناراحت هستند و علاوه بر آن، حادثه اول بازی ایران و انگلستان را، یعنی: برخورد دو بازیکن که منجر به مسدومیت آقای بیراوند عزیز شد را نسبت به همین غفلت می‌دانند که البته خب قضاوت ظاهری تندیست و همچنین در باطن شاید منصفانه و حقیقی هم نیست لکن ابهامات و تعارضات را با چه دیدگاهی و چگونه باید مواجه شد که صفا و وفاداری همه بازیکنان را نسبت به ملیت و هویت ایرانی متوجه شد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همان‌طور که استاد رضا داوری می‌فرمایند دیگر فوتبال یک بازی نیست، نوعی دینداری است. [1] به هر حال باید نسبت به فوتبال بخصوص فوتبال ما در جام جهانی بیشتر فکر کرد از آن جهت که متأسفانه بعضی به اصطلاح بازیکنان منتسب به ایران، آن را تضعیف کردند. این‌جا است که وظیفه مردم همان‌طور که ملاحظه کردید تقویت همین تیم بود با ضعف‌هایی که می‌فرمایید در مقابل آنانی که به‌کلّ آن را تحریم نمودند. آری! در این موارد اغماض رواست تا اینان همچنان در اردوگاه تیم ملّی ایران حاضر باشند. موفق باشید

 

[1] - : «امروزه بيش از هر زماني جهان از وَهم پر شده است. گرچه تصور مي‌كنيم ما بر اوهام غلبه كرده‌ايم و در عصر تكنولوژي و علم ديگر وَهم وجود ندارد، اما جهان ما پر از اوهام است. بازي به خودي خود وَهم است و نتيجة بازي هم در وَهم ما اهميت دارد وگرنه در حقيقت، نتيجة بازي اهميت ندارد. يك توپ فوتبال از يك خط پنج سانتي‌متري رد شود يا نشود، در زندگي واقعي و حقيقي مردم چه اثري دارد؟ مظفرالدّين‌شاه اين را درك كرده بود. هنگامي كه او را در پاريس براي تماشاي فوتبال برده بودند، پس از اتمام بازي پرسيده بود كه اين‌ها چند نفر هستند؟ پاسخ داده بودند ۲۲ نفر، گفته بود ۲۱ توپ ديگر بخريد و به آن‌ها بدهيد تا همه به دنبال يك توپ ندوند. وي اين حرف را خيلي جدّي گفته بود، او درك كرده بود كه اين كار، كاري عبث و بيهوده است. حتي اول انقلاب، يكي از همكاران ما معتقد بود كه فوتبال حرام است زيرا كار لغوي است. اما آيا فوتبال لغو است؟ پس چرا وقتي يك توپ، پنج‌سانتي‌متر از يك خط رد مي‌شود ۳۰۰ ميليون نفر شادي مي‌كنند و يا ۳۰۰ نفر ديگر گريه مي‌كنند؟ .... فوتبال زندگي ماست، اگر فوتبال وَهم است – كه وَهم است – پس جهان ما پُر از وَهم است. اين نمونة بسيار خوبي است. اين كم ضررترين وَهمي است كه در جهان ما وجود دارد، ما چنان به وَهم دلبسته هستيم كه وَهم‌ها را تشخيص نمي‌دهيم. تفكر آينده نبايد اوهام را كنار بگذارد، بلكه بايد بر آن‌ها غالب شود. تفكر مي‌تواند او را از اين غفلت‌ها برهاند». نشرية كتاب هفته، شماره 62 شنبه 2 دي‌ماه 1385.

33379

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و احترام: جناب استاد حدود یک ماه است که به درگیری درونی شدیدی مبتلا هستم. پنج ماه پیش برای اولین بار توفیق زیارت اباعبدالله نصیب بنده شد، از همان‌جا و همان وقت مدام برای زیارت اربعین دعا و نذر می‌کردم. اما اکنون چنان نسبت به مسئله‌ غافل و فراموشکار می‌شوم که نگو و نپرس... ابتدا آنقدر سهل‌انگاری کردم که قرعه کاروان دانشگاه به نام دیگران افتاد و پس از آن هم هر بار که به موضوع فکر می‌کردم، یک احساس درونی منفی شدید (چیزی شبیه به سوءظن و ترس و یاس) مانع می‌شد که از راه‌های دیگر برای ثبت‌نام اقدام کنم. نمی‌دانم این تردید که «شاید بهتر است نروم» حاصل وسوسه شیطان است یا واقعا و حقیقتا هزار و یک مصلحت هست که باید از این سفر صرف‌نظر کنم. یک پیام خبری از مرزها و وضعیت مسافران یا یک نوای نوحه‌هایی مانند «به تو از دور سلام» چنان تکانم می‌دهد و قلبم را زیر و رو می‌کند که حد ندارد اما باز منتهی می‌شود به همان درگیری درونی که در آن شکست‌خورده ترین فرد عالم می‌شوم. ناخودآگاه ذهنم به سمت مسائل دیگر فرار می‌کند تا از این کشمکش رها شود. و باز کافی‌ست نامی از امام حسین و کربلا و اربعین ببینم یا بشنوم تا دوباره دنیا روی سرم آوار شود که آخر، این رسم عاشقی ست؟! افتاده‌ام در یک دور باطل اما فرسایشی چون به هر حال زمان می‌گذرد و فرصت می‌رود و این ناآرامی دفعه بعد قوی‌تر و شدیدتر بروز می‌کند. گاهی در تصمیم‌گیری‌ها وسواس دارم اما این حجم از تردید را تا به حال تجربه نکرده بودم... از یک طرف حاضرم نصف عمرم را برای یک کربلا بدهم؛ از طرف دیگر می‌گویم شاید این آن چیزی نیست که امام از من انتظار دارد و من باید تابع اراده امامم باشم اما از کجا بدانم خواست امام چیست، نکند این افراط باشد در زیارت رفتن، نکند یک زیارت نابه‌جا و بی‌موقع باشد درحالی‌که باید می‌ماندم و به وظایفی که در سفر قبلی به اباعبدالله قول داده بودم (درس و بسیج و کلا فعالیت برای ظهور) عمل می‌کردم، می‌خواهم آنی باشم که امام از من می‌خواهد اما نمی‌توانم تشخیص دهم کدام اولویت دارد، و شیطان هم این وسط از آب گل‌آلود ماهی می‌گیرد. نام اهل‌بیت که قبلا حالم را عوض می‌کرد و «فما احلی اسماءکم» را بارها به من چشانده بود، اکنون حجم عظیمی از شرمندگی و یاس و سرخوردگی را در ذهن و قلبم خالی می‌کند. نمی‌دانم شاید مسئله به نظر جنابعالی ساده و کوچک باشد اما باور بفرمایید این آخر، به درجه‌ای از ناامیدی رسیده بودم که تصمیم داشتم شب گذشته در مجلس حضرت رقیه از ایشان مرگ خودم را بخواهم. البته ذکر مصیبت‌های اسرای کربلا منصرفم نمود و درواقع به غیرتم برخورد و شرمنده‌ام کرد که بخواهم راحت صحنه را خالی کنم و آرام بمیرم درحالی‌که می‌توانم بمانم و خونخواه اهل‌بیت باشم، آن هم بعد از آن همه قول و قرار با امام حسین و امام زمان (ع). مثل همیشه «بودن برای و به‌خاطر اهل‌بیت» شد تنها انگیزه زنده‌ماندنم، اما آن کشمکش درونی هنوز باقی‌ست... اگر بدانم وظیفه‌ام در این لحظه چیست و کلاً خواسته امامم در هر انتخاب چیست، مشکلی ندارم. اما توانایی تشخیص آن را ندارم و هم می‌ترسم که اشتباه کنم. این شک و وسواس کم‌وبیش با من هست و از بین نمی‌رود که نمی‌رود. اما در این مورد آخر که عرض کردم واقعا نفس‌گیر شده است. و هنوز هم مسئله برایم باقیست؛ امام حسین الآن از من چه می‌خواهد؟...

متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که زیارت، نباید عادت شود احتمال دهید نرفتن آن برای شما که زمانی نیست از آن سفر برگشته‌اید؛ رجحان داشته باشد و از این جهت اصرار نکنید. بگذارید هرچه پیش آید. نهایتاً در روز اربعین حرکت به سوی گلستان‌های شهدا و زیارت آن عزیزان که نوری از حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» را در خود دارند، را از دست ندهید. موفق باشید

32592

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: فرمود؛ ما خسته‌اییم، خسته به معنای واقعی. عجب است از این سایت که به‌جای پرسش و به گفت‌گو نشستن با متفکری چون شما، شده‌است مخزن الاسرار دل‌های شکسته و بیشتر حیران کننده‌ی متحیرین و شاید شما استجاب دعای رب زدنی تحیرای ما باشید. از طرفی روح در بدنم نمی‌گنجد و حس پرواز با دیگران و در میان خلق به انواع کارها پرداختن و سخن گفتن و مصداق حدیث تجلسون و تحدثون بودن تمام وجودم را پر کرده است، و از طرفی خسته از همه چیز و همه‌کس و مخصوصا از خود آنگاه که میان اجتماع حاضرم و کوله‌بارم سنگین می‌شود و دلم می‌خواهد تا ابدالابد به گوشه‌ای بنشینم و بنشینم و بنشینم و این می‌سوزاندم که هر کار کنم در خسرانم، توان حرکت ندارم، توان نشستن حتی، حال می‌فهمم که شهدا عجایب این عالمند. وقتتان را گرفتم، ببخشید. اما چه کنم واقعا؟ نه توان حرکت دارم و نه مکانی برای نشستن و ماندن.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال وقتی با مطالعات دقیق و رجوع به تفاسیر قرآن در اندیشه منطقی، خود را بپرورانیم توان حضور در اجتماع انسان‌ها و گفتگو با آن‌ها در ما رشد می‌کند. البته در کار ورزش و إعمال اراده‌های ممتد به بدن، نباید کوتاهی کرد. در سخن حضرت صادق «علیه‌السلام» نیز بیندیشید که می‌فرمایند: «مَا عُبِدَ اَللَّهُ بِشَيْءٍ أَفْضَلَ مِنَ اَلْمَشْيِ» خداوند در هیچ چیزی مثل راه‌رفتن عبادت نشد که البته این نوع پیاده‌روی وقتی معنا دارد که یا به سوی کعبه باشد و یا جهت رشد فکری و معنوی. موفق باشید

32227
متن پرسش

با سلام و عرض ادب استاد عزیز: سوالی از محضرتان داشتم اینکه برای از بین بردن افکار و اوهام و خیالات در نماز و عبادات و زیارات چه راهکارهایی موثرترند؟ با تشکر از محضر شما

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خدمت آیت الله حسن‌زاده این سؤال را پرسیدیم، فرمودند از کسی بپرسید که توانسته است از این مهلکه‌ها عبور کند. حاکی از آن‌که گویا این قصّه همواره کنار انسان است. بنا به گفته آیت الله بهجت، تا آن‌جا که ممکن است قبل از ورود به نماز یعنی در طول روز، طوری خود را درگیر مسائل نکنیم که آن مسائل بر روح ما غلبه کند و در نماز ما نیز حکومت از آنِ آن مسائل باشد. کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در این مورد نکاتی دارد. موفق باشید

31356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب خدمت استاد عزیز: می‌خواستم بدونم پسر هفده ساله ای که شرایط ازدواج برای او محیا نیست و به هر دلیل هیچ دوستی ندارد می‌تواند به کمال برسد؟ البته این شخص مریضی روحی هم دارد مثلاً کمبود عاطفه و همت بشدت ضعیف، و برای پیدا کردن یک دوستی که روح قوی و یا معنوی دارد «همسن» شما چه کار پیشنهاد می‌کنید؟ مثلاً خوبه برم چله زیارت عاشورا بگیرم تا خدا بهم یک دوست خوب بده؟ با توجه به اینکه در حال حاضر همون‌طور که میدونید ساکن زاهدان هستم و انگار پیدا کردن یک همراه خوب سخت است برام، حقیر خیلی زود می‌توانم یک رابطه دوستی برقرار کنم اما خب متاسفانه انگار آدم اش نیست که رابطه بگیرم. بعد سوال دیگرم اینکه با توجه به حرفایی که زدم آیا مرا شناختید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به مطالعه عمیق و ورزش نظر کنید. در این راستا شخصیت جنابعالی خود به خود شخصیتی می‌شود که می‌تواند نقش‌آفرین باشد. در مورد سیر مطالعاتی سایت هم خوب است که فکر کنید. موفق باشید

31331

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز این غم دوری از حرم چیه که به خاطرش ناله‌ها بلند میشه؟ غم دوری از کربلا رو من هیچوقت نتونستم درک کنم. چرا خیلیا از دوری از حرم گریه می‌کنند؟ من چیکار کنم که این غم رو داشته باشم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با کسب معارف عالیه و اخلاق فاضله، قلب آرام‌آرام رقتی می‌یابد که مأواگرفتن زیر سایه امامام معصوم برای او بهترین نحوه بودن و شدن می‌شود. موفق باشید

30608

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد: سال نو را خدمت شما تبریک عرض می‌کنم. نظرتون رو در مورد کتاب آنسوی مرگ می خواستم بدونم و لطفاً یک کتاب در مورد عالم برزخ معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عرایضی در جواب سؤال شماره‌ی 27721 در این رابطه شده است. ۲. فکر می‌کنم کتاب «معاد، بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» که روی سایت هست بتواند نکاتی از برزخ با خواننده در میان بگذارد. موفق باشید

30334

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده مساله ای برام پیش میاد که خیلی برام سواله و خیلی ناراحتم از بابتش. من وارد هر کاری بشم و شروع کنم مدت زیادی نمیکشه و از اون بیزار میشم. مثلا مدتی مشغول دوره های قرآن، تثبیت محفوظات، نمازهای با خشوع و خضوع ذکر و.. بعد ناگهان زده میشم و بی میل واقعاا خسته شدم از خودم. علت چیه و چه راه حلی براش هست؟ چه باید کرد جوان هستم و دوست دارم جوانیم در راه خدا صرف بشود. اما مدتی کوتاه دوباره به عقب برمی‌گردم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: برنامه‌ی اصلی خود را مشخص کنید و در دل آن برنامه‌ی اصلی، به فرعیات بپردازید. مثلاً بنا بگذارید یک دوره‌ی کامل تفسیر المیزان را در چند سال ممتد مطالعه کنید، یا به عنوان مثال به سیر مطالعاتی سایت بپردازید. موفق باشید

29579

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز بسیار سپاس از لطف شما. استاد عزیز اگر بخواهید یکی از آثار خودتون رو معرفی کنید قطعا همه آثار ارزشمند هستند اگر یکی رو انتخاب کنید کدوم اثر انتخاب می‌کنید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به حال و هوای مخاطب دارد. نامه‌ی 31 نهج‌البلاغه که تحت عنوان کتاب «فرزندم؛ این‌چنین باید بود» روی سایت هست و کتاب «گوش‌سپردن به ندایِ بی‌صدای انقلاب اسلامی» با توجه به احوالات خواننده، می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

29121

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و ادب: استاد من سوالی راجع به اقدام به فرزند آوری کردم و شما فرمودید بسط وجودی در مادری است. حالا سوال من اینست با توجه به شرایط بیماری کرونا و هم چنین اوضاع آشفته اقتصادی و جو ناامیدی و دلهره از آینده که در جامعه در اکثر اوقات دیده می‌شود چگونه به تردید برای فرزند دارشدن باید غلبه کرد؟ وقتی اوضاع اجتماع را می‌بینم از آینده فرزندم نگران می‌شوم. چکار کنم؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: سری به کتاب «جایگاه رزق در هستی» بزنید از تردید شما کاسته می‌شود. موفق

نمایش چاپی