بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
11328
متن پرسش
باسمه تعالی سلام علیکم بنده دارای مدرک لیسانس فناوری اطلاعات هستم و مدتی است با یکی از دوستانم تصمیم گرفته ایم وارد حوزه علمیه شویم و چون شرایط حضور در جلسات و کلاسها را نداریم می خواهیم به صورت غیر حضوری شرکت کنیم لذا در این مورد از شما سوالاتی داشتم خواهشمندم راهنمایی بفرمایید. 1- از آنجایی که می گوییند بدون شرکت در کلاسها و جلسات قبولی نسبتا سخت و بعید می باشد به خصوص که باید همه دروس را یک جا امتحان دهی آیا می توانیم از پس قبولی بر آییم 2- در خصوص اگر مطلبی برای
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر همت کنید موفق می‌شوید. بهانه‌ی خوبی است که علوم حوزوی را بدانید. موفق باشید
11327
متن پرسش
سلام علیکم در بحث ورزش در کتاب جوان و انتخاب بزرگ سوالاتی برام پیش اومده که مطرح میکنم. 1. ارتباط کنترل بر بدن در مورد زنده و مرده با نتیجه ای که میگیرید مشخص نیست. یعنی چون ما زنده ایم کنترل ما بیشتر از مرده است لذا زنده تر بودن یعنی کنترل بیشتر. چطور همچین رابطه ای شکل میگیره؟ 2. بر فرض قبول وجود ارتباط، منظورتون از زنده بودن چیه؟ یعنی شخصی مثل هاوکینگ که هیچ کنترلی بر بدن خودش نداره زنده تر از خیلیا نیست؟ 3. ارتباط ورزش با کنترل بر بدن مشخص نیست. به عبارتی چرا ورزش رو بهترین وسیله برای کنترل بر بدن میدونید؟ جایگاه روزه و مشابهات اون چیه؟ ممنون
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- نفس انسان یک حقیقت دارای شدت و ضعف است، مثل نور. و لذا اگر تعلق آن به بدن کم شود از جهت حیات شدت بیشتری پیدا می‌کند 2- هرکس به اندازه‌ای که بر بدن خود و امیال خود حاکم باشد، به همان اندازه زنده‌تر است به‌خصوص وقتی بر اساس احکام الهی بر امیال خود حاکم باشد 3- این قسمت در کتاب عرض شده دوباره مطالعه فرمایید. در ضمن کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن در این رابطه نکات خوبی را در اختیار شما می‌گذارد. موفق باشید
11325
متن پرسش
سلام علیکم با تشکر و عرض ارادت خدمت شما استاد بزرگوار سه سوال از خدمتتان دارم اول آیا با توجه به پژوهشهای زیاد دانشمندان تجربی در خصوص مکانیسم مغز و اعصاب انسان وپیچیدگی های فوق العاده از احساسات و ادراکات بشر رابطه روح یا به قول شما آن من اصلی فرد با این مکانیسم چگونه است چون شما تمام ادراک و احساس را به روح منحصر می کنید و این دانشمندان بدون توجه به وجود روح مجرد تمام این موارد را به همین مکانیسم مادی محدود میکنند و تقریباً آن را بصورت تجربی اثبات می کنند.دوم بفرمائید رابطه نفس یا من یک انسان الزایمری با تن او چگونه است سوم اینکه بنده توانایی کنترل خیلی از رزائل اخلاقی از جمله پرخوری ، خشم، حسادت و...را از دست داده ام با توجه به اینکه 35 سال سن دارم و از سالهای دور با افکار شما آشنا هستم و در تمام فصول مشغول یک مبارزه بیهوده با نفس اماره ام هستم لطفاً راهنمایی بفرمائید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- مباحث «روان‌تنی» که امروز مطرح است در همین رابطه است که نمی‌توان همه‌ی عکس‌العمل‌های بدن را به خودش نسبت داد 2- چون حافظه مربوط به روح است ولی ابزار استفاده از محفوظات، مغز می‌باشد. اگر انسان مشکل مغزی پیدا کرد نمی‌تواند از محفوظات خود در نسبت با سایرین استفاده کند، مثل وقتی که چشم ضعیف می‌شود در حالی‌که قوه‌‌ی بینایی در جای خود محفوظ است 3- هر اندازه توجه شما به امور معنوی و سعی برای اُنس با حقایق بیشتر شود، جذبه‌ی آن امور جذبه‌ی این طرف را کم می‌کند. از «کم‌حرفی» شروع کنید. موفق باشید
11324
متن پرسش
بسمه تعالی.سلام.در دفاع از نظام،در جواب کسانی که میپرسند این همه فساد در قوه ی قضاییه برای چیست، و چرا با وجود ادامه ی این همه فساد ، و ناتوانی آقای لاریجانی در رفع آن باز رهبری ایشان را ابقا کردند، چه بگوییم؟با تشکر.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید ما از یک طرف وارث نظام فاسد شاهنشاهی هستیم و از طرف دیگر فرهنگ غربی شبانه‌روز ما را دعوت به زندگی غیر الهی می‌کند و هنوز نظام آموزشی و فرهنگی ما موفق به تربیت انسانی در حدّ انقلاب اسلامی نشده و تنها با تقویت بنیه‌ی اسلامی و رشد «تقوا» می‌توان از این مشکل رها شد. این غفلتی است که متأسفانه بعضی دولت‌ها گرفتار آن هستند. موفق باشید
11323
متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز در کتاب ده نکته از معرفت نفس صفحه 60 فرمودید نفس انسان بین روح و جسم قرار دارد استاد معنی این چیه میشه توضیح بدین ؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه به آن معنا که نفس جایی بین روح و جسم دارد، بلکه به این معنا است که نفس از جهت درجه‌ی وجودی از جسم بالاتر و از مقام روح پایین‌تر است. موفق باشید
11321
متن پرسش
سلام استاد در مورد قضیه ای وقتی در مورد درستی اون از خدا طلب کمک میکنم خدا قلبا مطمئنم میکنه که درسته اما به هیچ وجه دلیل عقلی براش پیدا نمیکنم نه اینکه نداشته باشه شاید من از درکش ناتوانم درضمن تصاویری از اتفاقاتی که بعدا اتفاق میفته در همین رابطه تو ذهنم هست که بااین اتفاقات میخونه .ایا من توهماتم رو میبینم و تصدیق میکنم یا این قضایا درسته باید برای هر قضیه ای حتما درستی همه جوانب عقلیش رو تصدیق کنیم تا بپذیریم یا اینکه این غیر ممکنه که ما به همه جوانب دسترسی داشته باشیم ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال ملاک صحت و سقم هر قضیه‌ای عقل و شرع است وگرنه شیطان به طور ماهرانه‌ای وارد می‌شود و ما را در مسیری که خودش می‌خواهد می‌برد. موفق باشید
11319
متن پرسش
سلام علیکم امام صادق(ع) در حدیث عنوان بصری یکی از نشانه های عبودیت را (لا یدبر العبد لنفسه تدبیرا) خوانده است. تقاضا داشتم که این بند را مقداری شرح داده و بفرمایید چگونه با حدیث امیرالمومنین(ع) که می فرماید: کلید فقر بی تدبیری است. قابل جمع است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در حدّ توان خود این فراز از حدیث را شرح داده‌ام بدین معنا که حضرت صادق«علیه‌السلام» می‌فرمایند در عین تلاش، امورت را به خدا واگذار و بگذار او تدبیر کند نه آن‌که برنامه‌ای و تدبیری نداشته باشی! موفق باشید
11318
متن پرسش
سلام و خداقوت. استاد محترم بنده مدتی است در زمینه تحصیل و ادامه آن دچار درگیری های ذهنی شده ام وبخاطر این اشتغالات فکری خیلی اذیت میشوم.تصمیم گرفتم این مسئله را با شما در میان بگذارم و از جنابعالی راهنمایی بگیرم. استاد گرامی بنده دختری23 ساله هستم از دوره راهنمایی هدف تحصیلی ام را رشته روانشناسی انتخاب کردم.به لطف خدا توانستم در یک دانشگاه دولتی در رشته روانشناسی عمومی در مقطع کارشناسی تحصیل کنم.حالا تقریبا 1 سال است که درسم تمام شده. از یک طرف دوست دارم در اسلامی شدن علوم اسلامی نقشی داشته باشم (هرچند کوچک و کمرنگ!)و بدون داشتن مدارک بالاتر جایی برای حرف زدن ندارم!از طرف دیگر اتفاقات زندگی دست به دست هم داده اند و علیرغم این که در کنکور کارشناسی ارشد شرکت کرده ام، تقریبا هیچ فرصتی برای درس خواندن پیدا نمی کنم! افرادی هستند که به من میگویند: خدا از بانوان نخواسته که درس بخوانند و لازم نیست درس بخوانی اما به هیچ وجه نمیتوانم این حرف را قبول کنم.میخواستم بدانم آیا نظر جنابعالی هم همین است؟ کاری به وضع موجود ندارم ولی آیا جامعه اسلامی واقعی و خدا وپیغمبرش این را میگویند یا اینکه این سخنان را کوته فکران مطرح میکنند؟ آیا آرزویی که برای ادامه تحصیل و پیشرفت علوم دارم را نباید دنبال کنم؟ خواهش میکنم مرا راهنمایی کنید که اگر زندگی ام را در راه علم بگذرانم کار درستی کرده ام؟ و لطفا راهنمایی ام کنید که اگر امسال قبول نشدم باز در سالهای بعد به فکر تحصیل علم باشم؟ پیشاپیش از توجه و راهنماییتان تشکر میکنم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان توانست منوّر به اندیشه‌های بزرگ و متعالی شود در هرجایی که قرار گیرد نورافشانی می‌کند و در این رابطه ما وظیفه داریم علوم اسلامی را در هر رشته‌ای به صحنه بیاوریم و در حدّ خود آن را به جامعه عرضه کنیم. موفق باشید
11317
متن پرسش
سلام استاد تفاوتهای بین وجود ذهنی و وجود خارجی در چیست که ما آن دو را دو مرتبه وجودی متفاوت از هم تشخیص میدهیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: قسمت وجود ذهنی و خارجی کتاب «بدایة الحکمه» را مطالعه فرمایید. موفق باشید
11316
متن پرسش
باسلام وعرض ادب لطفا بفرمایید انسان چه نیازی به ارتباط با معنویت و ملکوت و عالم غیب دارد؟ اگر بخواهیم در این مورد بطور مفصل - در حد یک مقاله علمی - بحث کنیم به نظر جنابعالی چه سرفصل هایی را باید بررسی کرد؟ بسیار ممنونم
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید بر معرفت نفس یا خودشناسی تأکید کرد و این‌که ارتباط با عالَم ملکوت توجه به حضور خود در آن عوالم است. شاید کتاب «چگونگی فعلیت‌یافتن باورهای دینی» در این رابطه کمک کند. موفق باشید
11315
متن پرسش
سلام و رحمت الله با توجه به بیانات امام خامنه ای پیرامون سینما، چگونه تحول در علوم انسانی منجر به تحول در سینما می شود؟ و با این فرض آیا سینمای انقلاب اسلامی ممکن است یا خیر؟ ممنون و متشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی نگاه به عالَم و آدم الهی شد با همان نگاه می‌توان سینمایی ساخت که متذکر وجه الهی انسان‌ها باشد، ولی به سینما نمی‌توان اکتفا کرد، حقایقی هست که اظهار آن در توانِ دوربین نیست. موفق باشید
11312
متن پرسش
سلام. جواب هایی که به سوالات میدهید قانع کننده نیست و بعضا ربطی به سوالات ندارد. لطفا اگر وقت ندارید یا خیلی نمیتوانید تفصیل دهید یک نفر کنار خود قرار دهید برای تفصیل اجمال گویی پاسخ ها.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست نمونه‌ای را ذکر بفرمایید. فراموش نکنید جواب‌دادن به یک سؤال غیر از درس‌دادن در زیر یک سؤال است. موفق باشید
11310
متن پرسش
سلام. خسته نباشید. هر چی بنده فکر میکنم نمیتوانم صحبت های فردید و دکتر داوری را با مقام معظم رهبری جمع کنم. واقعا دیدگاه ها و هدف هایشان فرق دارد. برای بنده جای سوال است شما هم از نگاه فرید استفاده میکنید و هم بیانات مقام معظم رهبری برایتان اصل است. این که چگونه این تناقضات را با هم جمع میکنید برای بنده جای سوال دارد. مگر این که نظری متفاوت با رهبری دارید ولی در عمل فرامین ایشان را اجرا میکنید. نظرتان را به مطلب زیر جلب میکنم: (( تقیۀ فردیدی «برخی از دوستان از من خواسته اند که در بارۀ فردید بیشتر بنویسم. امروز می خواهم در بارۀ طرفداران انقلابی فردید بنویسم. کسانی که بعد از انقلاب طرفدار سینه چاک فردید شدند شاید خبر نداشتند که فردید اساسا انقلابی نبود چون او قائل به نظریۀ پیشرفت نبود. ترقی کردن یا پیشرفت کردن را فکر غربی می دانست. حق هم داشت. عقیده به پیشرفت فکر هگلی و مارکسستی و به طور کلی غربی است. مسلمانان اصیل در گذشته به پیشرفت بشر قائل نبودند بلکه به پس رفت قائل بودند. فکر می کردند هر چه بشر از زمان پیغمبر دور تر شود از معنویت و دین فاصله می گیرد و دورتر می شود. این اندیشه که تا حدودی یأس آور و "پسی میستی" ست در قرنهای چهارم و پنجم و ششم هم که اوج درخشش تمدن اسلامی بود وجود داشت. ابوسعید ابوالخیر روزی یه زردشتی را در کوچه دید. به او گفت : «در دین ما که دیگر خبری نیست. آیا در دین شما خبری هست؟» یعنی ما که همه اش چهار صد سال از پیغمبرمان دور شده ایم حلوای اسلام را خورده ایم. شما دیگر چه می گوئید؟ بعد از یکی دو هزار سال هنوز هم خیال می کنید از برکات آسمانی دین شما چیزی باقی مانده؟ عقیدۀ فردید همین بود. او حتی نظر هندیها را مطرح می کرد و می گفت ما هم اکنون در عصر کالی یوگا به سر می بریم و کالی یوگا آخر زمان است. شما نمی توانید به کالی یوگا معتقد باشید و در عین حال انقلابی هم باشید. فردید هم انقلابی نبود. تقیه می کرد. طرفداران او بعد از انقلاب یا جاهل اند یا مثل فردید تقیه می کنند. شاید هم مثل کسانی اند که فکر می کنند باید هر چه زود تر همه چیز خراب شود تا امام زمان ظهور کند. نمی دانم. فردید دستش را رونمی کرد». [منبع: یادداشت اخیر دکتر نصرالله پورجوادی در فیس‌بوک])) واقعا نمیدانم با اندیشه های فردید و دکتر داوری چه کنم. از طرفی اندیشه های آنها با نگاه با رهبری تناقض دارد و مخالفانی ( مثل دکتر رحیم پور ازغدی و...) دارد و از طرفی افراد شاخصی هم از جبهه انقلاب اسلامی موافق آن هستند. ( مثل میرشکاک، استاد طاهر زاده و...). چگونه بین این دو جمع کنیم؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده مشکل را در برداشت آقای دکتر نصراللّه پورجوادی می‌بینم که درست سخنان فردید را متوجه نشده‌اند، در حالی‌که وقتی فردید صراحتاً بحث «پس‌فردایی»بودن حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» و پس‌فردایی‌بودنِ انقلاب اسلامی را می‌کند، پس اعتقاد خوبی به انقلاب اسلامی دارد و اگر بگوییم او تقیه کرده؛ این را برای هرکسی که بخواهیم افکارش را نادیده بگیریم می‌توانیم بگوییم. آن پیشرفتی که در غرب مطرح است و نگاه خطی به تاریخ است، غیر از از نظر به حقیقت قدسی حضرت مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» می‌باشد. موفق باشید
11309
متن پرسش
سلام،قدرت شیطان یا جن چقدر است؟آیا توان ورود به بدن و تسلط بر شخص و انجام گناه بدون اختیار شخص را دارد؟ آیا اینکه میگویند فلان شخص جن زده شده درست است یا خرافات است؟ لطفا در مورد حد و حدود و اختیارات شیطان یا جن توضیح دهید
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر ما به شیطان و جنّیان شرور جرأت بدهیم و زمینه را برایشان فراهم کنیم می‌توانند در خیال ما ورود پیدا کنند و به اندازه‌ای که خیال خود را در اختیار آن‌ها بگذاریم و از عقل و شرع فاصله بگیریم از طریق خیال در بدن افراد نیز می‌توانند تصرف کنند، ولی به خودی خود هرگز توان آن را ندارند که انسان‌ها را وادار به ارتکاب گناه نمایند. موفق باشید
11308
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی استاد آیا کسی که حق الناس به گردنش است این حق الناس مانع از رسیدن شخص به مقامات عالیه می شود یا خیر؟(اکثر آن هم برای دوران شیطنت پیش از بلاغت است و جزئی)
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری حق‌النّاس مانع سیر به سوی نور الهی است و در حدّ توان باید آن را جبران نمود و اگر صاحبان حق در دسترس نیستند در حدّ توان از طرف آن‌ها صدقه بدهید یا برایشان استغفار کنید تا از شما راضی شوند. موفق باشید
11307
متن پرسش
سلام استاد اگر صلا ح میدونید لطفا نظرتون را در مورد متن زیر بفرمایی. بسمه تعالی: حقیقتی به نام مهدی را فقط در این کالبد جسمانی‌دیدن، جفایی‌ست بسیار عظیم و هزاران تأسف که نگاهِ عرفی ما تنها محدود شده به همین ساحت ایشان، و غافل ازاین که مهدی حقیقتی است که عالَم تمام در محضرشان است و هرچه جلو می‌رویم دایم ظهور ایشان به سمت ما شدیدتر می‌شود. آری! من به هرچه شدیدترشدن ظهور ایشان در این عالم، ایمان دارم. در این کنش واکنش‌های مداوم جهانی و در این ظلمات کثرت زده‌ی پوچ غربی، تنها حضور و ظهور مهدی ست که هربار در لباسی جلوه گری می‌کند و ما را به وحدت و انس و یکی‌شدن در وادی هستی حقیقی سوق می‌دهد. آری این ظهور و حضور مهدی‌ست که در لباس اربعین با بیش از بیست چند ملیون انسان هم دل، خود را نشان می‌دهد. وقتی صهیون‌ها آن کشتار عظیم در غزه را راه انداختند و مردم از مذاهب جهان چه مسلمان چه مسبحی چه فرق دیگر و حتی یهودیان را دیدم که با اعتراض به این ظلم با "چفیه"ای که زبان حق خواهی وظلم‌ستیزی فطری ایشان‌ست به خیابان ها ریختند و همین طور با شروع تمام قیام‌های ضد ظلم مثل یمن و بحرین و چه و چه ... باز مهدی را در لباس دیگری دیدم و وقتی رهبر انقلاب نامه‌ی دعوت به حق، به جوانان آمریکا و اروپا می‌نویسند در واقع فریاد یارخواهی مهدی را می‌شنوم. آری با این اوصاف چیزی نمی‌توان گفت الا این‌که مهدی«عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه» حقیقتی‌ست در مرتبه‌ی حضور و ظهور که آن به آن، برای ما شدیدتر می‌شود. "بامدادچهارشنبه93/11/8"
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید این نوع نگاه به تاریخ ما برگردد تا امام خود را در همه‌ی صحنه‌ها ببینیم. تعبیر «باز مهدی- عجل‌اللّه‌تعالی‌فرجه- در لباسی دیگر» تعبیر بسیار واقع‌بینانه‌ای است. موفق باشید
11306
متن پرسش
سلام استاد گرامی آیا شما برطرف شدن برخی مشکلات خلق و خو و روحی را با اصلاح مزاج از طریق طب سنتی اسلامی قبول دارید؟ مثلا دکترهای طب سنتی اسلامی میگویند وقتی سودا در بدن زیاد شود روی خلق و خو و افکار تاثیر میگذارد و بعضی وقت ها باعث احساس افسردگی و یا وسواس میشود،و برای برطرف کردنش باید سودای بدن دفع شود چون سردی بدن زیاد شده و باعث خشکی سر شده و برخی مشکلات روحی به وجود آمده،در این شرایط آن شخص باید برخی دستورات طب سنتی مانند خوردن غذاهای گرم و تر و برخی داروهای گیاهی دفع کننده سودا را رعایت کند و حجامت یا زالو درمانی کند تا بعد از چند ماه سودا از بدنش دفع شود و به تعادل برسد و مشکلش رفع شود. آیا شما قبول دارید؟ چرا؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه یادتان باشد که شرایطی که در بدن به‌وجود می‌آید در رابطه با روح، حکمِ علّت معدّه را دارند و در واقع زمینه هستند و به همین جهت اصالت را باید به روح یعنی نفس ناطقه داد که می‌تواند ماوراء این زمینه‌ها کار خود را بکند. علت حقیقیِ خُلق و خوی انسان، روح اوست. موفق باشید
11305
متن پرسش
با سلام آیا شما موسسه انشاء را جهت مشاوره برای راهنمایی گرفتن جهت برطرف کردن برخی مشکلات روحی مثل وسواس و ... تایید میکنید؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موسسه در حدّ خود تلاش‌های قابل توجهی داشته، هرچند نباید هر انتظاری را از آن عزیزان داشت. بنده جهت موفقیت هرچه بیشتر دست‌اندرکاران آن مؤسسه دعا می‌کنم. موفق باشید
11304
متن پرسش
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت استاد محترم: در مورد این جمله شهید آوینی که می فرمایند: «میان انسان و عالم خلقت، روح و جسم، کم و کیف اتحاد فطری برقرار است و دلالت و تاویل امور کمی بر امور کیفی، ناشی از همین سرمنشا واحد و اتحاد فطری میان آنهاست.» سوال اینجاست که منظور از صادق بودن قواعد حاکم بر عالم ماده بر عالم مجردات چیست و گستره آن تا کجاست؟ و آیا می توان بر طبق قواعد حاکم بر عالم ماده و طبیعت، پی به قواعد حاکم بر عالم مجردات برد؟ مانند ضرب المثل افتادگی آموز اگر طالب فیضی / هرگز نخورد آب زمینی که بلند است. و برعکس آیا می توان قواعد عالم تجرد را بر عالم ماده تطبیق داد؟ پس این وسط تفاوت های عالم ماده و عالم تجرد چه می شود؟ مثلا این که در عالم ماده تزاحم است ولی در عالم مجردات تزاحمی وجود ندارد؟ هرچند که در مورد این سوالات خود شهید آوینی در مقاله تاملی در ماهیت سینما بدان جواب گفته اند، اما بنده می خواهم توضیحات و ارجاعات شما را هم در مورد این موضوع بدانم تا ابهاماتم در این زمینه کمتر بشود. با تشکر
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم با مطالعه‌ی «برهان صدیقین» نگاه خوبی جهت این امر برایتان پیش می‌آید که عالم ماده از جهت وجودی نازله‌ی عالم ملکوت است و از این جهت می‌تواند آینه‌ی آن عالم باشد، مشروط بر این‌که با نگاه وجودی به آن بنگریم. تزاحم‌ها به جهت کثرت‌هایی است که منشاء آن ماهیات‌اند. موفق باشید
11303
متن پرسش
با سلام: چنانچه برایتان مقدور است لطف نموده و ترجمه ای خوب و روان از تفسیر المیزان معرفی بفرمایید. متشکرم.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین ترجمه‌ای که از آقای موسوی همدانی در بازار هست خوب است. موفق باشید
11302
متن پرسش
سلام استاد: در جریان کشف حقایق چطور میشه از درستی کشف مطمئن شد که این قضیه وهمه یا کشف؟ این که می فرمائید خود راه بگوییدت متوجه دلایل عقلانی قضیه میشیم یا یه جور الهام به قلبه؟ اگه الهام باشه چه جور مطمئن بشیم؟ ممنون.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی انسان در مسیر شریعت با احساس معنوی حالت بندگی‌اش شدت یافت می‌تواند امیدوار باشد مسیرش درست است. موفق باشید
11301
متن پرسش
سلام: آقا به شما پیام دادم که من جوان را راهنمایی کنید و راهکاری جلوی پایم بگذارید نه اینکه سرزنشم کنید. قربانتان روم من از دعوا کردن تو خیابان، دعوا سر صف که کسی جلویم بیاید، دعوا با ارازل و اوباش می ترسم، برای از بین بردن این ترس چه کنم؟ شما در این وقت ها چه می کنید.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا سعی کنید منطق و فکر و سخن خود را منوّر به دین کنید تا قبل از دعوا، حق و باطل را درست تشخیص دهید و با منطق با افراد سخن بگویید و بنابر این است که انسان از بعضی افراد بی‌حیا فاصله بگیرد مگر آن‌که بخواهند حقی را ضایع کنند و انسان بتواند از آن حق دفاع نماید. موفق باشید
11300
متن پرسش
با عرض سلام: سؤالاتم را مختصر عرض می کنم: 1. پس از قرائت روزانه و مطالعه ترجمه آیات قرآن، مرحله بعدی انس با قرآن چیست؟ کدام تفسیر برای شروع مناسب تر است؟ روش مطالعه به چه ترتیب و با چه برنامه ای باید باشد؟ 2. توجه به آیین های باستانی مانند نوروز و متعلقاتش مثل انداختن سفره هفت سین، چهارشنبه سوری و ... تا چه اندازه ای از منظر دین پسندیده و مجاز است؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: 1- عرایضی در این مورد در جزوه‌ی «چگونگی استفاده از تفسیر المیزان» داشته‌ام، إن‌شاءاللّه کمک می‌کند 2- غیر از عید نوروز و صله‌ی رحم آن، این کارها بسیار کارهای لغو و بدی است و انسان عاقل به آن کارها ورود پیدا نمی‌کند. موفق باشید
11299
متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: در مورد قیام کربلا که روشنگر اسلام و نجات مسلمین شد آیا این بصیرت و هدایت تنها بر روی شیعه تاثیر گذاشت و این همه مسلمان سنی همچنان غرق در جهل و عناد خود با ولایت و سرپیچی از غدیر با این واقعه عظیم هنوز نتوانستند اشتباه و گناه عظیم تاریخی را متوجه شوند مگر امام برای احیای سنت پیامبر (ص) قیام نفرمودند؟ آیا این همه مسلمان اکثریت سنی هیچ پیامی درک نکردند؟ منظورم اینه که پس عاشورا بر کدام مکتب و بدعت پیروز شد غیر از این تنها گذاشتن امام؟
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: نهضت مبارک حضرت سیدالشهداء«علیه‌السلام» جهان اسلام را به‌کلّی از خطری که امویان ایجاد کرده بودند نجات داد. یادتان باشد که یزید گفت: « لَعِبَتْ‏ هاشِمُ‏ بِالْمُلْک فَلا / خَبَرٌ جاءَ وَ لا وَحْى نَزَلَ‏» یعنى؛ بنى‏ هاشم (پیامبر (ص) و خانواده‏ اش) با مُلک و حاکمیت بازى ‏کردند، در حالى‏که نه خبرى از طرف خدا آمده بود و نه وَحى‏ اى نازل شده. حضرت نیز همین را می‌خواستند که شر این جریان از سر اسلام کم شود و هرگز بحث دعوت به تشیع در میان نبود، نتیجه‌ی آن نهضت آن شدکه پس از صدسال چهارهزار از علماء اهل سنت به شاگردی امام صادق«علیه‌السلام» در آمدند و چهار امام اهل سنت مستقیم یا غیر مستقیم دست‌پرورده‌ی امام صادق«علیه‌السلام» شدند و روح اسلام به جهان اسلام برگشت. به استثنای وهابیت، تمام جهان اسلام با روحی که اهل‌البیت«علیهم‌السلام» متذکر آن هستند دارد زندگی می‌کند. عرایضی و شواهدی در کتاب «راز شادی امام حسین- علیه‌السلام- در قتلگاه» داشته‌ام. موفق باشید
11298
متن پرسش
سلام استاد گرامی: من در رهایی از شک و تردیدم هرچه استدلال های قوی و بدیهی می آورم متاسفانه نفسم نمی پذیرد، جوری که آخر سر کلافه می شوم و از دست خودم عصبانی می شوم که چرا قانع نمی شوم، به گونه ای که احساس ناتوانی به من دست می دهد، انگار نفسم می خواهد مرا بیچاره کند، جوری شده ام که انگار قدرت مقابله با نفسم را ندارم و نفسم را پیش خودم قوی و شکست ناپذیر فرض کرده ام، چه راهکاری برای رهایی از این حالت برای بنده پیشنهاد می کنید؟ آیا واقعا نفسم است که اینگونه لجوج و لجام گسیخته شده یا از القائات شیطان است که می خواهد جلوی تعقل و هدایت مرا بگیرد و من به اشتباه القائات شیطان را نفس خودم گرفته ام.
متن پاسخ
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه در جواب شماره‌ی 11282 و 11297 عرض کرده‌ام در این‌جا مفید خواهد بود. اشکال آن است که در تلاش هستید تا چیزی که روشن است را با استدلال اثبات کنید. البته این در مورد شکی است که نسبت به وجود یا عدم موجودات پیدا می‌شود ولی در مورد شک به وجود خدا و معاد و امور غیبی باید از آن استقبال نمود و با تقویت قوه‌ی عقل و استدلال به عقاید خود قوت بخشید. موفق باشید
نمایش چاپی