بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
25022

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد مهربان سلام: بنده مدتی است در تفکر و امور دین و لذائذ معنوی دچار نوعی توقف و قبض شده ام و همچون گذشته از دعا و عبادت و علم دین آموختن لذت نمی‌برم و دچار قبض روحی شده ام و ذوق و شوقم را از دست داده ام،چه کنم؟ راه بازگشت به بسط روحی چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر در موضوعاتی که جهت آموختن دنبال می‌کنید، تنوع ایجاد نمایید، انگیزه‌ی مطالعات‌تان برمی‌گردد. موفق باشید

24884

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد سلام: آیا برفرض اگر نفس ما این بدن را نداشت باز هم دنیای اطراف را همانگونه که الان می بیند می دید؟ آیا وقتی شخصی می میرد و نفس او دنبال بدنش حرکت می کند، آیا دنیای اطراف را و مردم را همینگونه می بیند؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره نفس برای دیدنِ این دنیا، چشمِ و گوش این دنیایی می‌خواهد. بعد از مرگ، با چشمِ جسم برزخی می‌تواند موجودات را بنگرد. مثل این‌که ما با چشم خود در خواب، پدیده‌ها را می‌بینیم. موفق باشید

32665

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا قوت! استاد جان، معنای زندگی در لغت یعنی حیات، زیستن و... اما معنای زندگی در اصطلاح چیست؟ یا به قولی تعریف ما از زندگی چیست؟ بی زحمت تعریف بنده از زندگی را اصلاح بفرمائید. زندگی: به کلیه ی اعمال، افکار و باورهای یک موجود زنده که جهت مشخصی دارند را زندگی می گویند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! زندگی همیشه به معنای پاس‌داشت از حیاتی است که به ما عطا شده و شریعت الهی و تقوای ربّانی برای هرچه بیشتر حاضرشدن در آن حیات است وگرنه خود را در دنیا و جهان مرده و سرد دفن خواهیم کرد. موفق باشید

32638
متن پرسش

سلام خدمت استاد: در حال خواندن کتاب سر صلات امام این حدیث از پیغمبر اکرم در کتاب آمده بود که فرمودند: ‏‏کٰانَ اَخی مُوسیٰ عَیْنُهُ الْیُمْنیٰ عَمْیٰاءَ وَ اَخی عیسیٰ عَیْنُهُ‏‎ ‎‏الْیُسْریٰ عَمْیٰاءَ وَ اَنَا ذُوالْعَیْنَیْن. و امام در تفسیر این حدیث شریف آورده اند: جناب موسی را کثرت غلبه بر وحدت‏‎ ‎‏داشت، و جناب عیسی را وحدت غالب بر کثرت بود؛ و رسول ختمی را مقام ‏‎ ‎‏برزخیت کبری، که حد وسط و صراط مستقیم است، بود.‏ می خواستم بدانم معنای غلبه کثرت بر وحدت یا غلبه وحدت بر کثرت چیست و چگونه حد وسط و صراط مستقیم حاصل می شود؟ البته اگر وقت شما ضیغ است بنده پیگیر سخنرانی هایتان هستم و در صحبت هایتان به نوعی پاسخ به این مسئله را نیز لحاظ بفرمائید. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفصل این موضوع در «فصوص‌الحکم» جناب ابن عربی مطرح است. آری! جناب حضرت موسی «علیه‌السلام» به میان آمدند تا به حکم نبوت تکلیف کثرات و نسبت انسان را با عالَم کثرت معلوم کنند و عملاً فقه در جهان یهودیت غلبه یافت و حضرت عیسی «علیه‌السلام» به عنوان ادامه دین حضرت موسی «علیه‌السلام» آمدند تا در کنار دیانت حضرت موسی «علیه‌السلام» متذکر بواطن عالم شوند و محبّت در کنار تکلیف به میان آید و به همین جهت عیسویان در کنار عهد جدید که حضرت عیسی «علیه‌السلام» آوردند، مقیّد به عهد عتیق یعنی تورات نیز می‌باشند و دیانت حضرت محمد «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» جمعِ بین «تکلیف» و «حضور» در بواطن عالم است و نماد آن را در ائمه «علیهم‌السلام» ملاحظه می‌کنید که در عین رعایت تمام دستورات شرع، دارای قدسی‌ترین حضور در عالم غیب و معانی هستند. و این سیره همه محمّدیین است. موفق باشید

32489
متن پرسش

سلام: اکنون که برایت می‌نویسم به زور حساب روز و ساعت و سال را به خاطر می‌آورم و تلاش بی‌ وقفه‌ای برای دم و بازدم دارم و نمی‌دانم تو هم در طلوع‌های بیداریت یا کوه‌ جمعه صبح‌هایت یا آن زمان که در جوانی‌ات برای انقلاب اسلحه به دست گرفته بودی، التماس بازدمِ دم را کشیده‌ای؟ تا کنون تمامی آنچه گفتی و نوشتی را رو به رویت قرار دادی و در انتظار آنچه هیچ کس نگفته ماندی و مثل من معلق بین زمین و زمان شدی؟ یا با یک بالاخره باید عبور کرد، عبور کردی؟ من مدت‌هاست به دنبال خودم در گفته‌هایت می‌گردم، در آینده‌ای که می‌گویی می‌گردم و نمی‌دانم چطور و چگونه جسارت گفتن فردا را بدون زجر و درد امروزم داری؟ تو چگونه ترسیم می‌کنی بدون این که بغضی از امروز در گلویت صحبت را برایت سخت کند؟ چگونه بدون من، بدون مایی که در هیچ زمینی زیرپایمان سفت نمی‌شود و با هیچ نسخه‌ی از پیش گفته شده‌ای و با هیچ لفظی دلمان آرام نمی‌شود جهان فردا را رو به رویمان قرار می‌دهی؟ من دیگر دلم و جانم آرام به جهاد و تمدن و رسالت و چه و چه نمی‌شود، من آرام به ساختن فلان دستگاهِ به قول خودشان هایتک نمی‌شوم. من دیگر در قالب موسسه و شرکت و مجموعه و... نمی‌گنجم تا ردیف به ردیف پروژه و کار به انتها برسانم ودلم خوش به انجام وظیفه‌ام شود. من زنم! منِ آواره، کجای امروز و فردای تو هستم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم حضورِ «پس‌فردایی» را تجربه کرده‌ای؟ «پس‌فردایی» که ادامه دیروز و فردا نیست، بلکه ظهورِ پریروز است، پریروزی که ما در مأوای سنت محمدی «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» بودیم و چشم به «پس‌فردایی» داشتیم و داریم که از ظلمات دنیای مدرن عبور کرده‌ایم و باز حضور در سنت محمدی، ولی با روحی که توانسته‌ است اگر خسته از «دیروز» و «فردا» هست از آن دیروز و فردا بگذرد. این‌جا است که عرض کرده‌ام و باز می‌گویم باید در حین استقرار در انقلاب اسلامی بگذریم تا پیش آید آنچه در حالِ پیش‌آمدن است و «انتظار»، این مقدس‌ترین حضور در دلِ طوفانی که در حال تجربه آن هستیم، همه معنی زندگی خواهد بود و این است راز امیدواری ما به آینده‌ای که گویا شروع شده است. پیشنهاد می‌کنم اگر بتوانید مباحث «بنیان‌های حکمت حضور در جهان بین دو جهان» را دنبال کنید، امید این هست که معلوم شود این نوع آواره‌گی که در خود حسّ می‌کنید نوعی سر و سامانی در درون خود دارد. در ضمن خوب است سری به سؤال و جواب شماره 32494 بزنید. موفق باشید

31724
متن پرسش

سلام به استاد گرانقدر: در مورد فعالیت‌هایی که این روزها دوستان در مسیر احیای سنت اربعین پیش آورده‌اند که به سوی گلزارها و گلستان‌های شهدا حرکت کنیم و تجدید عهدی با امام حسین علیه السلام از طریق شهدا داشته باشیم، نظر جنابعالی چیست و با چه انگیزه ای این کار را انجام دهیم که بیشترین نتیجه نصیب‌مان شود؟ آیا جنابعالی نیز در این مراسم شرکت می فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله در راستای حرکت اربعینی و عهدی که باید همواره نسبت به اباعبدالله«علیه‌السلام» زنده بماند، رفقا کار خوبی را شکل داده‌اند و إن‌شاءالله بنده نیز در ساعت ۸ صبح دوشنبه در کنار رفقا از میدان ۹ دی (فلکه قائمیه) به سمت دیار نورانی اصحاب سیدالشهداء(علیه السلام) گلستان شهدای شهر اصفهان، حرکت خواهم کرد. در ضمن در رابطه با آنچه فرمودید متن زیر خدمتتان ارسال می‌‌گردد. موفق باشید

ما و حرکت پیاده‌رویِ اربعینی

باسمه تعالی

اگر حضرت امام صادق «علیه‌السلام» در رابطه با زیارت حضرت اباعبدالله «علیه‌السلام» فرمودند: «مَنْ أَتَاهُ مَاشِياً كَتَبَ اللَّهُ لَهُ بِكُلِّ خُطْوَةٍ حَسَنَةً وَ مَحَى عَنْهُ سَيِّئَةً وَ رَفَعَ لَهُ دَرَجَةً» هرکس آن مسیر را با پای پیاده طی کند خداوند با هر قدمی که او برمی‌دارد، حسنه‌ای را برای او ثبت و گناهی را از جان او محو می‌نماید و برای او درجاتی از کمال شکل می‌گیرد. و اگر شهدا نور گسترده همان حضرت هستند که در جهان اسلام گشوده شده‌اند؛ هر رجوعی به سوی شهدا اگر با همان هویت پیاده‌روی باشد، مسلّم آن نتایج برای زائر شهدا حاصل می‌شود. و إن‌شاءالله چون آن زیارت را به انتها رساند «اسْتَأْنِفِ الْعَمَلَ فَقَدْ غُفِرَ لَكَ مَامَضَى» همه گناهانش بخشیده می‌شود با شخصیتی جدید خود را آغاز می‌کند. عجیب آن است که نه‌تنها بر پیاده‌روی در این مسیر تأکید شده است حتی اگر با پاهای برهنه این مسیر در حدّی که امکان دارد طی شود، برکات افزون‌تری نصیب زائر می‌شود. لذا امام سجاد «علیه‌السلام» می‌فرمایند: «کسي که گاهي از شترش پياده شود و در کنارش راه رود ثواب بين آن مقداري که پياده رفته تا زماني که سوار شده را به او جدا مي‌دهند.

در نظر داشته باشید که حضرت صادق «علیه السلام» در کنار زیارت حضرت اباعبدالله «علیه السلام» با پای پیاده، حتی می‌فرمایند: «فَاغْتَسِلْ وَ عَلِّقْ نَعْلَیک وَ امْشِ حَافِیاً وَ امْشِ مَشْی الْعَبْدِ الذَّلِیلِ» غسل کن و کفش هایت را درآور و پابرهنه راه برو؛ به مانند عبد ذلیل راه برو؛ تا در نیل به برکات آن زیارت به عالی‌ترین شکل دست یابیم

31444
متن پرسش
با سلام: استاد عزیز با گوش دادن صحبت های شما در برنامه سوره اینطور فهمیدم که با توجه به اینکه وجود و اصل آدم و عالم که خداست و خدا هم که امروز اراده به نابودی جاهلیت و استکبار مدرن کرده، پس این نگرانی که گاهی برخی دارند که نکنه این وضعیت اقتصادی و... ضربه کاری به انقلاب بزنه کاملا بیهوده است، چون امروز تمام عالم و قوانین و معادلات عالم در جهت نابودی استکبار است و از دو حالت خارج نیست یا ما به راه می آییم و وجودمان را ابزار تحقق اراده خدا در زمین می کنیم یا خدا نسل ما را می برد و توسط نسل دیگری اراده خود را محقق می کند، آیا درست فهمیدم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم همین‌طور فکر می‌کنم. زیرا همچنان که عرض شد برای این انقلاب، عزیزانی فدا شده‌اند که خداوند هرگز اجر آن‌ها را ضایع نمی‌کند و اجر آن‌ها جز تحقق انقلاب اسلامی مقابل فرهنگ استکباری نیست. موفق باشید

30616

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علکیم: تفاوت ایده آلیسم استعلایی با ایده آلیسم تجربی را اگر لطف نمایید تبیین فرمایید.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: هر موضوع استعلایی یعنی موضوع پیشاتفکر، و از این جهت اگر ایده‌هایی مطرح باشد که پیشاتفکر است، آن ایده‌ها استعلایی می‌باشند مثل مفاهیم دوازدگانه در فلسفه‌ی کانت. و اگر ایده‌ها بر اساس تجربه به دست آیند، بحث ایده‌آلیسم تجربی مطرح می‌شود. موفق باشید

30520
متن پرسش
سلام و عرض ادب: وقتتون بخیر. عذرخواهم که وقتتون رو می‌گیرم، مسئله‌ای برام پیش اومده که خیلی اذیتم می‌کنه. بنده یک پسر ۱۷ ساله هستم و خدا رو شکر نسبتا اطلاعات دینی خوبی دارم و بحمدالله سعی بر این داشتم که طبق دستورات خداوند و ائمه زندگی کنم. رجب سال گذشته بود که تصمیم گرفتم یک چله به طور جدی مراقبه و محاسبه داشته‌باشم، البته این مراقبه اعمال سختی نداشت، فقط علاوه بر دوری از گناه، برای اعمال روزمره سعی در متعالی بودن نیّت داشتم. توی ماه رمضان همون سال، مشغول مطالعۀ کتابی دربارۀ سیرۀ امیرالمومنین بودم که کم‌کم احساس شک نسبت به حقانیت امیرالمومنین برای خلافت و ولایت پیش اومد خیلی احساس وحشتناکی بود که به لطف و عنایت خدا، بعد از تضرع و دعاهای شبانه، برطرف شد. از اون زمان تا همین امروز درگیر شک‌ها و تردیدهای مختلفم، یه بار به ائمه شک می‌کنم، یه بار به پیامبر، یه بار به عرفا و علما، یه بار به انقلاب، یه بار به فلسفۀ اسلامی و حتی نعوذبالله به خود خدا. خدا فرموده «ان تنصروا الله ینصرکم و یثبت اقدامکم» لذا من هم در حد توان برای با قصد یاری اولیای خدا سعی می‌کنم با کارای رسانه‌ایم فضائل اهل بیت رو نشر بدم ولی با همۀ عنایتی که اهل بیت به من داشتن، باز هم تقریبا هر دفعه که حدیث شریف کسا رو می‌خونم شک می‌کنم که «از کجا معلوم که صحت داشته باشه، از کجا معلوم که نعوذ‌بالله...» برای رفع این شک‌ها، خیلی نیاز به استدلال ندارم چون که از نظر عقلی این عقاید رو صحیح می‌دونم، ولی یک چیزی توی وجودم هست که هروقت خدا لطف می‌کنه دلم رو نسبت به یک چیز، آروم می‌کنه، یک شک دیگه پیدا میشه، حسرت زندگی مثل یک شیعۀ عادی به دلم مونده، حسرت یه زیارت با معرفت به دلم مونده، حسرت یه روضۀ بدون تردید و بدون بی‌حرمتی به دلم مونده. آخه چه چیزی توی شاکله‌ام هست که این تردیدها رو جذب می‌کنه؟ من مگه چه گناه بزرگی کردم که باید اینطور تقاص پس بدم؟ بعضی وقتا با خودم می‌گم نکنه خدای نکرده لقمه‌ای که سر سفرمونه مشکل داره و شبهه‌ناکه؟ درسته که اونطور که زمینه و ظرفیت داشتم، عبودیت نکردم، ولی چرا باید هر روز حسرت سال قبل رو داشته باشم؟ توقع یقین ندارم ولی این حد از شک رو تقریبا توی هیچ کس ندیدم. به طور واضح دارم می‌بینم که محبتم نسبت به شهدایی مثل حاج قاسم کم شده، تبدیل شدم به یک موجود سست عنصر و بی‌اراده و در عین حال ناسپاس و احتمالا به دلیل ظاهر مذهبی، منافق. نمی‌دونم چرا باید دقیقا زمانی که هدف زندگی‌م رو پیدا کردم این بلا سرم بیاد؟ الان احساس می‌کنم نسبت به همون هدف که عبودیت و انجام تکلیف بر اساس خواسته الهیه، هم سست شدم و با اینکه عقلا ضرورتش رو فهمیدم، یه چیزی توی وجودم می‌گه که ضرورتی نداره عمل بر اساس این هدف. فکر کنم اگر توی این مسئلۀ آخر شکست بخورم، دیگه نمیتونم سر بلند کنم و توی غرایز غرق می‌شم و در حیوانیت می‌میرم. توی سن من خیلی زوده که از سطح وظیفه به غریزه تنزل پیدا کنم، خواهش می‌کنم راهنمایی کنید چطور نجات پیدا کنم از این قلب مریض؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این یک لطف باشد تا راهِ تعمق در معارف دینی که جنبه‌ی وجودی دارد، مقابل شما گشوده شود. پیشنهاد اولیه‌ی بنده، دنبال‌کردن مباحث «ده نکته در معرفت نفس» و «برهان صدیقین» است همراه با شرح صوتی آن‌ها. تا إن‌شاءالله به جایی برسید که بودن‌تان عین جهان شود و آن‌جا است که هیچ شکی در میان نمی‌ماند. موفق باشید

30456
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: سوالی ذهن مرا به خود مشغول کرده است و آن اینکه منظور از «موتوا قبل ان تموتوا» چیست؟چطور می شود که انسان بمیرد قبل از آنکه بمیرد، اصلا ممکن هست که انسان بتواند بر کلیه میل های خود غلبه کامل پیدا کند؟ یعنی بتواند هیچ هوسی نداشته باشد؟ آیا نیازهای اولیه جزو شهوات محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نسبت‌ها است. اگر بتوانیم نسبت‌های خود را با عالَم و آدم با حضور ابدی خود شکل دهیم و نه با نسبت‌های زودگذر دنیایی، عملاً خود را در قیامت می‌یابیم. موفق باشید

29995

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بسیاری از کتب اخلاقی همچون معراج السعاده مبتنی بر دستگاه اخلاقی ارسطویی است. گرچه احادیثی را از اهل بیت (ع) آورده باشند. بنده بدنبال کتاب اخلاقی ای هستم که علاوه بر ذکر احادیث اهل بیت (ع) دستگاه آن هم مبتنی بر دستگاه اخلاقی اهل بیت (ع) باشد لطفا معرفی بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «شرح حدیث جنود عقل و جهل» از حضرت امام به آنچه جنابعالی دنبال می‌کنید، نزدیک می‌باشد. موفق باشید

29994

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدمات سردار سلیمانی در مقابله با داعش مبرهن است اما اقدامات ایشان از شروع بهار عربی تا پیدایش داعش برایم قابل هضم نیست. مردم یک ملتی از یک دیکتاتور بعثی به ستوه آمده بودند ولو آن فرد حامی مقاومت باشد اینکه هدف وسیله را توجیه کند زیبنده نظام اسلامی نیست. صدام هم حامی فلسطین بود حال ما باید از او حمایت می‌کردیم؟ کما اینکه در حمله آمریکا به عراق برخی او را خالدبن ولید خواندند و می‌خواستند ما را وارد تقابل با آمریکا کنند برخی می‌خواهند مشکلات را به گردن روحانی بیفکنند در حالیکه حضور ما در منطقه موجب شد میوه های برجام چیده نشود. از طرفی عراقی ها علی رغم این‌همه مساعدت نه حاضر به پرداخت غرامتشان شدند بازارهایشان هم دست ترکیه است و این طنز روزگار است ترکیه به شمال عراق حمله می‌کند ما از عراق دفاع می‌کنیم بازارهایشان دست ترکیه. اما فلسطین هم بعضا گفته می‌شود ناصبی هستند. اگر هم نباشند بعضا صدام برایشان محترم است نمی‌دانم مجسمه او را در غزه نصب کردند یا میدانی بنامش کردند. از سوریه هم دفاع نکردند جالب است ما آرمان فلسطین داریم بزرگان فلسطینی چون عرفات و بسیاری از مردمشان ازین آرمان عدول کردند اگر خطایی درین عرایض است بفرمایید و امید که سردار سلیمانی اگر در حق ملت سوریه اوایل موجب خطایی شد مجاهدتهایش در مقابل داعش و شهادتش موجب غفران آن مرحوم باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید با نگاه مقام معظم رهبری، میدانِ سیاست را تحلیل کنیم به واقعیات نزدیک‌تر می‌شویم. موفق باشید

29571

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وحدت شخصیه وجود با مسئله اختیار چگونه قابل جمع است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خود خداوند انسان را مختار آفریده. بنا به گفته‌ی علامه‌ی طباطبایی، انسان در مختاربودن مجبور است. در این مورد خوب است به جزوه‌ی «جبر و اختیار» که روی سایت هست، رجوع شود. موفق باشید

http://lobolmizan.ir/leaflet/1307/%D8%AC%D8%A8%D8%B1%D8%A7%D8%AE%D8%AA%DB%8C%D8%A7%D8%B1

29427

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: سوالی را قبلا خدمتتان ارسال کردم در خصوص فرمایش علامه طباطبایی در مورد انقلاب با توجه به اینکه دیدم مجدد در سایت بیان شده خواستم مطلبی را برای نقد و نظر خدمتتان ارسال کنم. این سوال را از یکی از علمایی که دستی در تفسیر قرآن دارند پرسیدم ایشان به این صورت جواب دادند: علامه انسان بسیار دقیقی است و این حرف بلندیست و باید توجه داشت در هیج جای قرآن شهید به معنای مقتول نیست. با تشکر از شما استاد گرانقدر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این امر پس باید بگوییم معنی شهیدشدنِ اسلام، یعنی تعالی پیداکردن آن. موفق باشید

29209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من خانمی هستم که یک دختر کوچک دارم و من و همسرم خیلی دوستش هم داریم. اما همسر من خیلی تمایل دارند فرزند بعدی مان پسر باشد، من جنسیت برایم مهم نیست و می گویم هرچه خدا بخواهد و سالم و صالح باشد ولی نظر ایشان اینست که وقتی علم پیشرفت کرده و از طریق روش های آزمایشگاهی مثل آی وی اف می توان جنسیت بچه را انتخاب کرد و خدا هم به انسان عقل استفاده داده، از این روش ها استفاده کنیم. اما من دلم راضی نیست و فکر می‌کنم دست کاری در کار خداست و بهتره طبیعی به خدا بسپاریم. نظر شما چیست؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان آن روش آزمایشگاهی نیستم ولی اگر نظام طبیعیِ بدن را به هم نمی‌زند، می‌توان به آن فکر کرد. موفق باشید

28471

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: یه درد دل خواستم باهاتون بکنم. استاد چند سالی است که کلا تقدیرات خوبی برایم رقم نمیخوره. این چیزی که میگم کاملا محسوسه. چیزی نیست که تلقین کرده باشم یا اینکه نگاهم به دنیا منفی باشه. اتفاقا تا همین چند وقت پیش هم اعتقادی به اینکه تقدیرات بدی برام رقم میخوره نداشتم ولی استاد از بس پی در پی بدبیاری و بد تقدیری برام اتفاق افتاده که اصلا نمیتونم به این قضیه بی توجه باشم. حتی بین خواهر و برادرا و پدر و مادرم معروف شدم به بدشانسی. تو این چند ساله هزاران توجیه برا خودم اوردم مثلا اینکه حتما خدا دوستم داره، حتما میخواد تربیتم بکنه، حتما امتحانمه، حتما یه نظری بهم داره وگرنه چرا ظرف منو میشکنه و از این حرفا. چند ساله با این دید به این بلاها نگاه کردم و انرژی می‌گرفتم ولی استاد الان اومدم بگم دیگه نمیتونم. استاد زندگی راحتی ندارم. نمیدونم چرا اینجوری شده. این در صورتیه که تا همین چند سال پیش اصلا زندگیم اینجوری نبود. علتش رو نمیدونم. به نماز اول وقت و گناه نکردن هم بی توجه نیستم که بگم علتش این موضوعه. اتفاقا به این مسائل حساسم. استاد اصلا دوست ندارم اینجوری فک کنم ولی گاهی وقتا به این فک می‌کنم نکنه کسی طلسمم کرده یا نکنه چشم خوردم. چون از این مدل آدمای بدخواه و بد چشم که دنبال دعا نویسی و ...میرن تو فامیل داریم (به خصوص زن ها). گفتم اصلا آدمی نیستم که ذهن خودمو درگیر این مسائل طلسم و ...بکنم. هر چند این مسائل در جای خود حقیقت دارند. استاد شما میگید من چیکار کنم؟ ببخشید وقت مبارکتون رو آدم ناچیزی مثل من میگیره.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید باید نوعی دیگر زندگی کنید. زیرا بعضاً این موانع برای تجدید نظر کلی است. البته عرض کردم شاید. موفق باشید

28345

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد انسان در نماز یا عبادت های دیگر و یا محل کار و ... باید خودش را در محضر کدام از اسمای الهی حاضر ببیند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ربّ ما حضرت «اللّه» است چون انسان‌ها خلیفة اللّه هستند. موفق باشید

28220
متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: شهود توحید افعالی به چه معناست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی با هر فعل و حرکتی روبه‌رو شویم متوجه‌ی نقش جلالی و کبریایی حضرت حق بگردید، به نور شهود توحید افعالی منوّر شده‌اید. یافتنی است و نه گفتنی. موفق باشید

27142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون به خیر. استاد جان، راجع به اهمیت حق الناس در نشئه برزخ و قیامت خیلی تاکید میشه، استاد یکسری حق الناس بر گردنم که مربوط به سالها پیشه و نمیشه برم صاحبانش رو پیدا کنم و... استاد من صلوات می فرستم و ثوابش رو هدیه میدم به کسانی که مظلمه شون بر گردنمه و حقشون رو به هر نوعی ضایع کردم، تا خدا خودش رضایت اون افراد رو در دنیا و آخرت برام حاصل کنه، فایده ای داره؟ چه کار کنم به نظرتون؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه. البته اگر حق‌النّاس، مادی باشد و برایتان امکان دارد برایشان صدقه بدهید. موفق باشید

26734

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: وقتتون بخیر. اگر بتونیم صوت جلسات تفاسیر شما رو پیاده کنیم امکان این وجود داره که اصلاح و چاپ بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کارهای زیادی مانده است؛ فکر نمی‌کنم بتوانیم به این مهم بپردازیم. موفق باشید

26693

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد بزرگوار: بنده هر موقع چیزی را گم می کنم و یا به دنبال فهم مطلبی هستم با فرستادن صلوات راه حل و یا گمشده رخ نمائی می کند. لطفا تشریح بفرمائید. حقیقت است یا تصورات وهمی است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا وهمی باشد؟ مدد الهی است. موفق باشید

26621

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز خواستم لطف کنید در مورد حوادثی که اخیرا در جهان و آنچه که برایم مهمتر است در ایران، بفرمایید که آیا ما باید طبق سنت الهی این حوادث را در راستای امتحان الهی بدانیم یا عذاب ماحصل گناهانمان؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید باید از این صحنه‌ها عبرت گرفت که چگونه اگر بشر از مسیر زندگی طبیعی فاصله بگیرد هر روز در بحران به سر می‌برد و همین موجب بصیرت خواهد شد. موفق باشید

26241

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خاصیت و ویژگی این عالم ماده چیست که قرب به خدا و کسب کمالات روحی فقط در اینجا محقق می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در میدان امتحان، انسان عهد خود را با خدا اثبات کند. موفق باشید

26154
متن پرسش
با سلام استاد گرامی: وقت بخیر. پس از شهادت سپهبد سلیمانی من فهمیدم که خیلی عمرم به هدر رفته و واقعا در مسیر بندگی کاری نکرده ام، از کجا شروع کنم؟ چه کنم که در خسران دنیایی و آخرتی قرار نگیرم، من متاهل ام و دو بچه کوچک دارم، تربیت اونها هم اولویت من هست اما من تا خودم رو تربیت نکنم، چطور باید اونها رو تربیت کنم؟ بسیار سر در گم هستم، کمک کنید. با سپاس فراوان از اینکه وقت می گذارید برای ما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن‌چه آن سردارِ عزیزِ سفرکرده گفت، فکر کنید. راه روشن است.

آن شهید بزرگوار می‌گوید:

«رزمنده‌ها! یادگاران جنگ! یکی از شئون عاقبت به‌خیری، نسبت شما با جمهوری اسلامی و انقلاب است. والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت به‌خیری این است. والله والله والله از مهم‌ترین شئون عاقبت به‌خیری رابطه‌ی قلبی و دلی و حقیقی ما با این حکیمی است که امروز سُکّان انقلاب را به‌دست دارد. در قیامت خواهیم دید مهم‌ترین محور محاسبه، این است.»

موفق باشید   

25138
متن پرسش
سلام علیکم: خدمت استاد سوالی داشتم. آیا ما هم می توانیم جزو ۳۱۳ یار اصلی امام زمان (عج) شویم یا ایشان افراد مشخص شده یا خاصی هستند. چرا بعضی افراد سن کمتر بیست سال دارند ولی به اندازه کسی که پنجاه سال سلوک کرده باشد به مقامات رسیده اند؟ در سلوک گفته شده که دو چیز راه را آسان سازد ۱ رفیق راه ۲ استاد. نظر شما در این رابطه چیست؟ آیا شما کسی را می شناسید که برای همراهی مناسب باشد؟ چرا می گویند جنس سلوک آقای قاضی کم نذیر بوده؟ آیا یک فرد ظرفیت مشخصی دارد از لحاظ فهم و دستیابی به مقامات و گردش به دور سرزمین عشق و بقا یا ظرفیت ها متغیر است؟ به نظر شما چند نوع سلوک داریم و عصاره ی سلوک باید از عشق سرچشمه گیرد یا مباحث دیگر و لطفا حقیر را موعظه ای فرمایید. والسلام. اجرکم عند الله
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که مکرر عرض شده است سلوک حقیقی در این زمانه راهی است که حضرت روح اللّه «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» در مقابل ما گشوده‌اند که در آن راه، جوانان ما رهِ صد ساله را یک‌شبه طی کردند. در این مورد بد نیست سری به کتاب «سلوک ذیل شخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» که بر روی سایت هست بزنید. موفق باشید

نمایش چاپی