بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27360

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: گناهان گذشتم خیلی اذیتم میکنن تاجایی که وقتی می بینم رشدی نمی کنم بنا را براین می گذارم که شاید بخاطر آن گناهان باشد تا جایی که وقتی دارم با خدا صحبت می کنم یا عبادتی انحام میدم آن گناهان جلوی چشمم می آیند و حالم را بدتر می کند، در حالی که در صوت شرح مناجات شعبانیه شما شنیدم که گفتین وقتی توبه کردین یعنی بخشیده شدین. چیکار کنم؟!چجوری میتونم دیگه به گذشتم فکر نکنم؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بدانید یاد گناهانی که توبه کرده‌اید را، در محضر خدا باز به یاد آورید، جفا به حضرتِ توّاب رحیم است؛ آرام‌آرام از این حالت عبور می‌کنید. موفق باشید

27294

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به مباحث معرفت النفس و اینکه مطابق شریعت الهی، باید کوشید تا روح مان جسم را تدبیر کند و اراده و ارتباط تن با من شدیدتر شود تا حیات انسانی، والاتر و قدسی تر شود، در مبحث سلامتی و طب چه برنامه و خطوطی باید در نظر گرفت تا هر چه بهتر امر تدبیر بدن توسط روح و صحت جسمانی توام با سیر در عالم قدس معنا بوجود بیاید؟ اگر امکان تبیین و تفصیل این مطلب در قالب پرسش و پاسخ نیست لطفا منبع و مطالبی در این باب معرفی فرموده یا به طریقی که به نظرتان مفید است ارسال بفرمایید. با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید همان دستورات اسلام در نوع غذاخوردن و خواب مناسب که نه افراط باشد و نه تفریط، کارساز است. با ادامه‌ی بحث‌ها در کتاب «خویشتن پنهان» إن‌شاءاللّه مطالب روشن‌تر می‌شود. موفق باشید

26305

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: یکی از دوستان به مصاحبه ای از فالاچی نویسنده معروف فرانسوی با امام راحل اشاره می کرد و می گفت وقتی از امام سوال شد، علی الظاهر بسیاری از اقدامات اصلاحگرانه شما شبیه سیاستهای شاه است پس شما چرا بدنبال تغییر حکومت هستید، گویی امام فرموده اند که هر اقدامی حتی مثبت در بستر حکومت طاغوت که سیاست گذاری اش مبتنی بر قوانین الهی و دستورات اولیاء او نباشد، باطل و خارج از بستر شرع است. آیا این مطلب مطابق اصول اعتقادی ما صحیح است یا بحث دیگری است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. زیرا باید جهت‌گیری‌ها الهی باشد تا برکات معنوی شامل جامعه گردد وگرنه موجب نفس امّاره می‌شود. موفق باشید

26207

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد عزیز تو کدوم کتابتون میتونیم مبانی اندیشه شما رو پیدا کنیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده سیر مطالعاتی بر روی سایت خوب باشد. موفق باشید

25832

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: وقتی در موقعیت آزمایشی قرار می گیریم چه طور باید متوجه شویم که خواست الهی در این آزمایش چیست؟ وظیفه ما در آن آزمایش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر موردی که ما در بین خوف و رجاء قرار می‌گیریم در حدّ اظهار عبودیت وظیفه ی خود را انجام می‌دهیم و همیشه بالاخره خداوند انسان را در بین خوف و رجاء امتحان می‌کند. موفق باشید

25377

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد طاهرزاده و تسلیت ایام ماه صفر: حدیثی از امام کاظم (ع) در کتاب وافى جلد ۴، صفحه ۱۴۵ و کتاب بحارالأنوار جلد ۶۷، صفحه ۱۳۶ هست که حضرت می فرمایند: ایمان از اسلام یک درجه بالاترست و تقوا از ایمان یک درجه بالاتر و یقین از تقوا بالاتر می باشد. در آیه ۱۴ سوره مبارکه نمل در داستان حضرت موسی (ع) و فرعون هم داریم که پروردگار می فرماید فرعون به پیام موسی یقین داشت ولی از روی برتری جویی و بی تقوایی در برابرش ایستاد. مگر انسانی که به یقین رسیده است، در تقوا هم رتبه بالایی ندارد و از مرحله تقوا به مرحله بالاتری نرفته است، پس چگونه فردی با یقین به پیام پیامبری، او را انکار می کند و قرآن آن را بدلیل بی تقوایی می داند. یا اینکه یقین مورد اشاره امام کاظم (ع) یقینی از جنس ایمان و مقوله ای متفاوت از یقین پادشاه مصر به پیام حضرت موسی (ع) است؟ با تشکر و التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «یقین» در آن روایت در نسبت سیر به سوی حضرت حق مطرح شده است ولی منظورِ «یقین» در آیه‌ی ۱۴ سوره‌ی نمل یعنی این‌که فرعون اطمینان داشت حضرت موسی «علیه‌السلام» پیامبرند و نه ساحر. موفق باشید

32226
متن پرسش

سلام علیکم استاد گرامی: عذر میخوام وقت ارزشمندتان را می گیرم. خودم و جامعه اسلامی را مدیون شهدا و ایثارگران گرامی می‌دانم، پرسشی را که مطرح می کنم سوال از روش است هر چند که عمق تاثیرات منفی آن و همه کارها را مصداقا نمی توان بیان کرد. دو گروه یا جریان یکی زیاده خواهان با روابط ناسالم و یکی سهم خواهی فرزندان معزز جانبازان و .. و برخی ترکیب از این دو به کمک مسئولان و مدیرانی که به سفارش شدگان و دوستان شان و همچنین سهم دهی بعنوان رسیدگی به فرزندان معزز... مانع بزرگی برای استخدام و پیشرفت شغلی حتی ابراز وجود و ناامیدی افراد شایسته و پر تلاش شده اند و گاها بهمین بهانه پست های مدیریتی و کلیدی را نیز اشغال کرده اند (اصلا حق خودشان می‌دانند). صحبتهایی از مبارزه با گروه ویژه خواران و زیاده خواهان بعنوان عدالت می‌شود ولی سوال اینجاست بدتر از آن اعمال را انقلابون انجام می دهند که اگر صدایی از حلقوم کسی بلند بشه......، رسانه ایی میشه و تهمت ضد انقلاب و دین بهش میزنن و... بنظر شما که زمانی مسئولیت در بنیاد نیز داشته اید و بهتر اطلاع دارید این شیوه سهم دهی مورد تایید امام زمان روحی فداه و مقام معظم رهبری حفظه الله علیه و شهدا و امام شهدا هست؟ راه درست چیست؟ با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه موجب بقای یک نظام است به حکم «زوال الدولة باثنین، اِقبال الأراذل وإدبار الأفاضل» یعنی زوال قدرت‌ها به خاطر دو چیز بوده است: پیش افتادن فرومایگان وکنارگذاشتن صاحبان فضیلت!! آری! حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» توصیه فرمودند که فرزندان شهدا و جانبازان را امکان تحصیل بهتر برایشان فراهم شود تا چنانچه استعداد لازم در آن‌ها هست، ظهور کند و به نحوی خلأ نبودن پدرشان از این طریق جبران گردد. ولی این به معنای سهم‌خواهی نیست، بلکه در رابطه با گرفتن مسئولیت‌ها، آنچه باید مدّ نظر قرار گیرد، شایسته‌سالاری است. و همچنان‌که رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله» فرمودند:

«این را هم ضمناً بدانیم که تصوّر این‌که این اصول برای مردم، برای کشور و برای آینده سودمند نیست، تصوّر بسیار غلط و خلاف واقعی است؛ بی‌انصافی محض است. ما در کشورمان در این ۴۳ سال هر جایی که پیشرفتی داشته‌ایم، حرکت موفّقی داشته‌ایم، و دست بازی داشته‌ایم، آن‌جایی بوده است که افراد انقلابی با روحیه، با مجاهدت فعّال شده‌اند، وارد میدان شده‌اند، کار کرده‌اند، پیش رفته‌ایم. ما در زمینه‌ی پیشرفت علمی، در زمینه‌ی پیشرفت‌های صنعتی، پیشرفت‌های فنّی، پیشرفت‌های سیاسی، بخش‌های گوناگون، آن‌جایی که افراد مؤمن، آگاه، وارد، انقلابی، وارد میدان بودند، توانسته‌ایم پیشرفت کنیم؛ امّا هرجا کار زمین مانده، انسان نگاه که می‌کند، می‌بیند پای فرصت‌طلبی‌ها در میان است، پای فساد، اشرافی‌گری و نگاه‌های غیر انقلابی، حرکتهای غیر انقلابی [در میان است]؛ این‌ها است که موجب می‌شود کارها روی زمین بماند و پیشرفت نکند. بنابراین پایبندی به اصول انقلاب، مسلّماً یکی از مهم‌ترین وسایل و ابزارهای پیشرفت کشور و پیشرفت ملّت است؛(19/10/1400)

موفق باشید

31046
متن پرسش
عرض سلام و ادب خدمت استاد محترم، خسته نباشید، وقتتون بخیر و عافیت با توجه به سؤال ۳۱۰۰۹ در رابطه با قیامتهای متعدد و آفرینش‌های متعدد که گفته شده به دلیل بروز صفت خالقیت خداوند متعال هست، آیا اینکه بعضی بزرگان می فرمایند الان در آخرالزمان هستیم یا اینکه پیغمبر اکرم (ص) خانم النبین هستند، منظور در این دور از آفرینش هست و بعد از ما ادوار دیگری وجود خواهد داشت؟ یا اینکه ما آخرین دور از تمامی ادوار آفرینش هستیم و نیازی نیست خالقیت حضرت حق که از صفات فعل باری تعالی است که ریشه در صفات ذات مثل قیومیت و... دارد، فقط در خلقت نوع انسان بروز کند؟ در غیر این صورت فاصله ی بین خلقت های متعدد چطور بیان می شود آیا در آن زمانها مثلا صفت خالقیت پروردگار ظهور نمی کند؟ همچنین این مسئله که بساط عالم ماده هیچگاه برچیده نشود، چطور با این حقیقت که در قیامت کبری همه ی قوای عالم به اصلشان یعنی باطن عالم رجوع می کنند و حشر همه ی موجودات به اسم و اصل آن صورت می پذیرد قابل توضیح می شود؟ بخصوص در معاد جمادات اگر بساط عالم ماده هیچگاه جمع نمی شود، در رابطه با مثلا باطن آب که رجوع به اسم حی می کند چطور در عالم ماده هست ولی باطنش رجوع به حق می کند و معاد برای آن هست؟ «اذا الشمس کورت، و اذالبحار فجرت....» همچنین با توجه به آیه ی شریفه ی «یوم تبدل الارض بغیر ارض»، اگر زمین به باطن‌ عالم رجوع نمی کند و بساط عالم ماده همیشه هست، معاد آن چطور هست و منظور از این آیه چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در بحث حرکت جوهری روشن شد که دائماً عالم ماده با تبدیل قوه‌ها به فعل، قیامت می‌شود و باز سلسله عالم وجود تا عالم ماده بسط می‌یابد و باز حرکت جوهری و باز فعلیتِ قوه‌های عالم ماده ۲. باطنِ عوالم مادون همیشه مقدم‌اند از خودِ عالم مادون که این نکته را می‌توانید در کتاب «مبانی معرفتی مهدویت» دنبال کنید. موفق باشید

31013

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر خدمت استاد و معلم گرامی: یک مورد مشکلی بود خواستم از شما راهنمایی بگیرم. ما در جوی کار می کنیم که عموما افراد مومن و انقلابی هستند و تلاش برای حل مشکلی از مملکت دارند، اینکه خیلی مادی نباشند و تلاش و همتشان برای رفع مشکل و یا پیشبرد طرح و هدفی در کشور باشه در خیلی از این همکاران دیده می شود. موردی که هست افرادی در مجموعه هستند که خود را با کار تعریف می کنند (همین کارهایی که ذکر شد) و تعادل تهذیب، تحصیل، ورزش و یا بگوییم خانواده، کار، ارتباط با خدا را ندارند. برای مثال اشخاصی بدون چشمداشت مادی خاص و یا با با اندک ضرورت آن که از صبح ساعت ۷ دنبال کارها باشه تا ساعت ۹-۱۰ شب. بقول خودشون کار زیاد و فرصت کم است و ۲۴ ساعت زمان کمی برای یک روز است و مشکلات و کارها بسیار زیاد هستند. این افراد خودشون رو در کار غرق می کنند، نماز رو به سرعت برگزار می کنند، برنامه عبادی خاصی از ایشان نمی بینی ولی از لحاظ کاری و در جامعه در تراز بالایی قرار دارند. خواستم حضرت عالی بیانی و سخنی بفرمایید برای چنین افرادی و ماهایی که شاید بعضی اوقات برنامه زندگیمون از حالت تعادل خارج میشه و به این سمت کشیده میشه چراغ راه همیشگی و راهنما باشه. با تشکر فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید اگر رابطه‌مان را با خداوند در میدان گسترده رحمت به او مدّ نظر قرار دهیم و در ظرائف عبادات و رعایت خانواده و ارحام در حدّ متعادل وارد شویم، نتایج بهتر و پایدارتری می‌گیریم. سادگی و قناعت بسیار خوب، ولی سخت‌گیری به خود و خانواده، نه. موفق باشید

30456
متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد بزرگوار: سوالی ذهن مرا به خود مشغول کرده است و آن اینکه منظور از «موتوا قبل ان تموتوا» چیست؟چطور می شود که انسان بمیرد قبل از آنکه بمیرد، اصلا ممکن هست که انسان بتواند بر کلیه میل های خود غلبه کامل پیدا کند؟ یعنی بتواند هیچ هوسی نداشته باشد؟ آیا نیازهای اولیه جزو شهوات محسوب می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در نسبت‌ها است. اگر بتوانیم نسبت‌های خود را با عالَم و آدم با حضور ابدی خود شکل دهیم و نه با نسبت‌های زودگذر دنیایی، عملاً خود را در قیامت می‌یابیم. موفق باشید

29932

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز ادام الله ظلکم: استاد بنده در ۱۴ سالگی حالات خوبی داشتم با غیب ارتباط داشتم معرفت و نفس و بخشی از معاد و ... مباحث حرکت جوهری و ... را با شما کار کردم. گاهی حضرت عزرائیل را درک کردم و خودم را در برزخ احساس کردم و حتی مکاشفهکی هم شاید داشتم جوری بودم که دورم جمع می شدند با بودنم و با حضورم اطرافیان به نماز شب تشویق می شدند نور داشتم چه نوری. الان ۲۰ ساله هستم و طلبه و آن حالات رفته استاد. چرا رفته؟ بی خطا نیستم البته. سوال چرا رفته؟ چکنم برگردد؟ خواهشا تفصیلی فرمایید بنده کتب شما را بعضا مطالعه داشتم مانند عالم طلبگی و ... ارجاع ندهید. لطفا ممنون استاد. این سوال برام خیلی مهمه کمی بیشتر وقت بگذارید برای سئوال ممنونم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به حضوری که با حاج قاسم پیش می‌اید فکر کنید. إن‌شاءالله مباحث اخیری که در مورد حاج قاسم در کانال «مطالب ویژه» عرض شد مفید خواهد بود. موفق باشید@matalebevijeh

29708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد آیا کار درستی است که شخص برای انجام دادن یا ندادن کاری به خواب هایش رجوع کند؟ فرض بفرمایید فردا می‌خواهد کاری انجام دهد و شب قبل خواب بد ببیند آیا صرف خواب دیدن برای شخص حجته؟ ۲. استاد به نظر شما برای انجام کاری رجوع یه استخاره یا فال کار درستیه؟ از آن‌جایی که خیلی از فرادی که استخاره میگیرن اصلا اذن استخاره ندارن. ۳. استاد خیلی دیده شده یک آدم معمولی استخاره میگیره و دیگران نتیجه هم میگیرن با اینکه آن شخص مراحل روحی را طی نکرده و اذن حقیقی ندارد از لحاظ معرفت النفسی چطور می‌شود این موضوع را استدلال کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما از طریق پیامبر خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» با شریعتی روبه‌رو هستیم که با رجوع به آن و تدبّر در آن به خوبی تکالیف ما را روشن کرده، چرا به امور دیگری که قابل اطمینان نیست، نظر کنیم؟ آری! استخاره به معنای طلب خیر، چیز خوبی است ولی با استخاره به معنایی که امروزه معمول است رویهمرفته نمی‌توان زندگی کرد مگر در جایی که کاملاً بر سر دو راهی نسبت به دو امر خیر باشیم. البته در آن موارد هم اگر عقل، یکی از آن موارد را ترجیح داد، پیروی از عقل باید کرد. موفق باشید

29479

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمه الله: دلیل اینکه در بعضی روایات گفته شده اگر کسی به کسی محبت دارد به او ابراز کند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: زیرا دل‌های ایمانی‌شان به سوی هم گشوده می‌شود از آن جهت که ملاک دوستی‌های حقیقی به ایمان است. موفق باشید

29433

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: لطفا به سؤال شماره ۲۹۴۰۸ که بنده راجع به فرج شخصی کرده بودم جواب را عنایت فرمایید. ممنون خدا خیرتون بده
متن پاسخ

باسمه تعالی:سلام علیکم: پاسخ به ایمیل شخصی تان ارسال شد. موفق باشید.

28494

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: حضرتعالی در راه گذار از تمایز سوبژه و ابژه که ماحصل اندیشه مدرنیته هست، فرمودید راه اینست بجای اینکه دین را در حد دانایی و آشنایی با یکسری مفاهیم بیاوریم، نظر به حقایق قدسی کنیم و آنها را مد نظر بگیریم تا جهت ما در آن راستا باشد. منظور از نظر به حقایق قدسی و مد نظر قرار دادن حقیقت متعالی چیست و چگونه این امر وسیله عبور از تمایز سوژه و ابژه هست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، بسیار مهم و قابل بحث است. فکر می‌کنم خوب است مدتی در مباحثی که تحت عنوان «تفکر قرآنی» مطرح شد و به‌خصوص در جلسه‌ی ۲۵ سوره‌ی جاثیه وقت گذاشته شود. موفق باشید

28003

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: از پاسخ حکیمانه ۲۷۹۹۳ بسیار مسرور شدم و واقعا سخنی را گفتید که سالهاست حرف گمشده و فروخورده انقلاب و نیروهای مومن و انقلابی است. متاسفانه علیرغم اینکه انقلاب اسلامی، هدفگذاری کلانش تمدن نوین اسلامی و ایجاد زیرنظام های متناسب با هویت اسلامی_ایرانی و در تراز تمدنی بود، اما شاهدیم الگوی توسعه غربی و ارزیابی ها توسعه گرایانه رسما بر کشور و بر عرصه های مختلف سایه انداخته و دارد مبنای کار می‌شود و آن هشدار تاریخی شهید آوینی (ره) دارد محقق می‌شود که گفت باید از افتادن در دام توسعه گرایی و تکنوکراسی بشدت حذر کرد و مراقب و بصیر بود. ریل کار هم از دوره مرحوم هاشمی و گفتمان سازندگی، بصورت ویژه ای جلو رفت و متاسفانه امروز شاهدیم در عرصه های مختلف کشور، الگوهای توسعه و شاخص های توسعه مطرح است و رسما در مدیریت شهری، الگو و اسناد بالادستی بر اساس مدل توسعه گرایی و نظریات برخاسته از دل توسعه مدرن تدوین شده و جلو می‌رود. توقع جز این نیست وقتی توسعه گرایی که اساسا با روح انقلاب تعارض دارد و انسان سازی و تعالی خانواده برایش مهم نیست و به روابط انسانی در تراز آنچه شریعت هدفگذاری می‌کند، بی تفاوت است و در مسیر مغایر آن گام بر می‌دارد، ریل جهت دهنده شهرداری ها باشد و نه مدیریت شهری مطابق با الگوی تمدن نوین اسلامی که غایتش نظم اربعینی و الگوی این حماسه بزرگ است و محور و هسته مرکزی اش بر پایه تعالی خانواده و روابط انسانی شکل نگیرد و الحق که زیبا فرمودید شهرداری که می‌خواهد شهر زیبا و محلی برای اشراف و ظواهر پر زرق و ورق و برای بشر رها از تفکر قدسی بسازد و روحیه ژنرالی حاکم است که شهری برای زندگی اهل ایمان مد نظرش نیست و دارد صدای آنها را هم می بندد و شهری است که با فطرت بشر امروز صحبت نمی‌کند و شان متعالی او را در نظر ندارد. اساسا حال در گام دوم انقلاب هستیم و دیگر جای میدان دادن به تفکراتی مثل تفکرات کرباسچی ها نیست و دیگر نباید شاخص های امام و حضرت آقا روی زمین بماند و اجازه بدهیم همین توسعه گرایی و شهرسازی مبتنی بر روح غیر قدسی که تعبیر شهرهای غیر قابل زندگی را حضرتعالی در کتاب فرهنگ مدرنیته و توهم نام بردید، تداوم یابد و الگوی پیشرفت اسلامی و شهرسازی و مدیریت شهری با الگوی شریعت که الحمدلله امروز ظرفیت وجود و رشد آن وجود دارد و می‌تواند خلا و ضربات موجود که امثال خانم پناهی ها را می‌سازد، پر کند. الگویی که محرومیت زایی و حاشیه شهر نشینی نمی‌سازد و مقابل رشد شهرهای زیبا و بدون روح قدسی می ایستد و اتفاقا دغدغه اش زندگی انسانی و روابط انسانی و شهرهایی است که روح عبودیت و ولایت الهی در آن به چشم می‌خورد. ان شاء الله حساسیت رهبرمان نسبت به تقویت مبانی و اجرای الگوی پیشرفت اسلامی را جدی بگیریم و به شهرهای زندگی برای اهل ایمان برسیم و قویا معتقدم اگر حساسیت های مکرر و شاخص دهی حضرت آقا نبود، امروز اساسا مقابل برخورد با خانم پناهی ها حساسیتی نبود و حتی در راستای توسعه شهرها شمرده می‌شد کما اینکه می‌گفتند اقتصاد هم خب مانند جنگ بالاخره شهید می‌دهد؛ و می‌توان گفت اتفاقی نبود که مطابق مبانی انقلاب حرفی برایش داشته باشیم و بیاییم ورودی به این گونه مسائل نیروهای انقلاب کنند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۸۰۰۱ عرض شد اگر متوجه‌ی فرآیندی‌نظرکردن به تحقق نگاه توحیدی انقلاب اسلامی باشیم، می‌توانیم همین امروز خود را در آینده‌ای احساس کنیم که هنوز به ظهور نیامده است. راستی چه کسی باور می‌کرد امروز رئیس دو قوه رقیب دولتی باشند که بنا داشت روح انقلاب را از حرارت و حیات بیندازد. ولی برعکس شد. موفق باشید

27142

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون به خیر. استاد جان، راجع به اهمیت حق الناس در نشئه برزخ و قیامت خیلی تاکید میشه، استاد یکسری حق الناس بر گردنم که مربوط به سالها پیشه و نمیشه برم صاحبانش رو پیدا کنم و... استاد من صلوات می فرستم و ثوابش رو هدیه میدم به کسانی که مظلمه شون بر گردنمه و حقشون رو به هر نوعی ضایع کردم، تا خدا خودش رضایت اون افراد رو در دنیا و آخرت برام حاصل کنه، فایده ای داره؟ چه کار کنم به نظرتون؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه. البته اگر حق‌النّاس، مادی باشد و برایتان امکان دارد برایشان صدقه بدهید. موفق باشید

26767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز ۱. خواستم لطف بفرمایید در مورد تطابق آیاتی از قرآن کریم اعم از ماندگاری اختلاف و جنگ بین یهود و نصاری و اقوامشان تا قیامت و همچنین برتری پیروان حقیقی حضرت عیسی (ع) که با مسلمانان امروز شاید مساوی باشند بر کافران و همچنین اینکه هرگاه یهود بر آتش فتنه با مسلمانان بدمند خدا آن را خاموش می کند با وضعیت امروز صهیونیزم و مسلمان فعلی حتی کوتاه بیان بفرمایید. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن بسیار مفصل است. پیشنهاد بنده دنبال‌کردن عرایضی است که در رابطه با سوره‌ی آل‌عمران از ابتدا تا انتهای آن سوره شد. موفق باشید

25489

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: ۱. عین وجود به الله بر می گردد یا به کنه ذات؟ ۲. حضرت حق با ما به کنه ذاتش ارتباط دارد یا با اسم الله؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ذات برمی‌گردد. ۲. ارتباط حضرت حق با ما، تنها از طریق اسماء است، یعنی ذات به صفتِ خاص که مناسب شرایط ما باشد. موفق باشید

25432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اگر ممکن است در باره قوه واهمه مد نظر تان توضیحی بدهید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» عرایضی در این مورد شده است. خوب است به آن جا رجوع کنید. موفق باشید

25124

کدام متن؟!!بازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون بخیر.نظرتون راجع به این متن چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کدام متن؟!! موفق باشید

33114

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و ادب: برای کسی که بتازگی وارد عرصه مربی‌گری در حلقات صالحین مساجد شده چه توصیه‌هایی می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث‌های مربوط به «معرفت نفس» إن‌شاءالله مفید خواهد بود. پیشنهاد می‌شود جهت ابتدای امر با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع شود. موفق باشید

32345
متن پرسش

سلام علیکم و رحمت الله: خسته نباشید بنده طلبه پایه پنجم حوزه علمیه هستم از مهمترین دلایلی که باعث شد بنده وارد حوزه علمیه شوم علاقه زیاد به معنویات بود مثلا وقتی روحانی محله مان مناجات یا دعای کمیل می‌خواندد با سوز خیلی لذت می‌بردم، در کل می‌خواهم بگویم که به معنویات، معارف دین، خدا شناسی، سخنرانی ها خیلی علاقه داشتم بنده گمان می‌کردم حوزه جای چنین چیز هاست و در حوزه به دنبال چنین لذت ها می‌گشتم اما وقتی وارد حوزه شدم دیدم حوزه با آنچه مد نظر من بود متفاوت است آن از درس های خشک آن و از طرفی مطلوب بنده حاصل نشد بله با یک سری از هدف هایی که به نظر خودم هدف های بدی هم نیست الهی است اما لذتی شاید ندارد خودم را سر و پا نگه داشتم اما الان نمی‌دانم چه کنم آن معنویات که بیشتر نشد هیچ ای بسا کمتر هم شد گرچه دنبال لذت معنوی صرف بودم بدون دنبال کردن هدف خاص بنده نمی‌دانم الان که در اثنا راه هستم چه راهی را دنبال کنم که هم سعادت دنیا و آخرت من لحاظ شود هم به هدفی که باید برسم برسم و هم لذت های معنوی باشد و حقیقتا با نشاط و لذت حقیقی مسائل را دنبال کنم تا الان که اگر لذتی هم بوده تصنعی و غرور آمیز بوده و حقیقی نبوده با این حال راهنمایی بفرمایید که ابتدا این مسیر را ادامه دهم یا خیر اگر ادامه دهم در چه زمینه ای چون بنده به فقه و اصول آن علاقه ای که باید داشته باشم را ندارم و بیشتر به خداشناسی، عرفان و علومی که بیشتر حال معنوی را خوش می‌کند علاقه مند هستم لطفاً راهنمایی بفرمایید. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اخیراً بحثی تحت عنوان « راز امیدواری ما به آینده نظام اسلامی و وظیفه تاریخی روحانیت» شد که رفقا همین روزها صوت آن را در کانال «مطالب ویژه» و سایت لُب المیزان قرار می‌دهند. فعلاً متن آن بحث ذیلاً خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید

راز امیدواری ما به آینده نظام اسلامی و وظیفه تاریخی روحانیت

باسمه تعالی

بحث در دینداری ملت ایران است در مقایسه با قبل از انقلاب و در نسبتی که مردم ما با روحانیت داشته‌ و در حال حاضر دارند و امیدی که باید به آینده مظام اسلامی داشت. در این رابطه خوب است به موارد زیر فکر شود:

1- آیا با نسلی روبه‌رو هستیم که به جهت سیاسی‌شدنِ دین، از دین و روحانیت فاصله گرفتند و یا با نسلی روبه‌رو هستیم که در جهان جدید، با امید به اسلام و با انتظار از روحانیت به دنبال نگاهی فاخرتر و عمیق‌تر نسبت به اسلام و انسان و انقلاب اسلامی هستند؟

در جواب به این سؤال کافی است پای صحبت نسل جدید بنشینیم، نسلی که متوجه جهانی‌بودن خود شده و خود را در وسعت جهانی‌اش دنبال می‌کند، در عین آن‌که نمی‌خواهد سکولار باشد و لذا به جامعه‌ای می‌اندیشد که در عین آن‌که او را در جهان حاضر می‌کند، جواب‌گوی وجود قدسی او نیز باشد و اعتراض این جوان از آن‌جایی شروع می‌شود که ما او را یا دعوت به حضور محدود گذشته و سنت دیروزین می‌کنیم و یا در حضور جهانی‌اش وجوه قدسی او را آن‌طور که شایسته انسان جهانی شده است، با او در میان نمی‌گذاریم. در حالی‌که روایات ما متذکر انسان آخرالزمانی هستند، یعنی انسانی که ظرفیت درک عمیق‌ترین معارف توحیدی را دارد. حضرت سجاد«علیه‌السلام» در رابطه با بشر آخرالزمان می‌فرمایند: « «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ عَلِمَ أَنَّهُ يكُونُ فِي آخِرِ الزَّمَانِ أَقْوَامٌ مُتَعَمِّقُونَ‏ فَأَنْزَلَ اللَّهُ تَعَالَي «قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ» وَ الْآياتِ مِنْ سُورَةِ الْحَدِيدِ «إِلَي قَوْلِهِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ» فَمَنْ رَامَ وَرَاءَ ذَلِكَ فَقَدْ هَلَك»، خداى عزّوجلّ مى‏دانست كه در آخرالزمان مردمانى مى‏آيند بسيار عميق، لذا سوره «قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَد» و آياتى از سوره حديد را تا «وَ هُوَ عَليمٌ بِذاتِ الصُّدُور» فرو فرستاده و هركه ماورای آن‏ها را خواهد هلاك گردد.(الكافى، ج 1، ص 91)».

انسان‌های آخرالزمانی که روایت فوق متذکر آن‌ها می‌باشد، متوجه می‌شوند چگونه از طریق اسلام می‌توانند به ابعاد آخرالزمانی و حضور جهانی خود دست یابند و لذا نه‌تنها از اسلامی که سیاست را نیز تغذیه می‌کند خسته نمی‌شوند بلکه ما شاهد خواهیم بود نسل جدید برای جوابگویی به ظرفیت آخرالزمانی خود حتی در عین فارغ التحصیلی از دانشگاه، به حوزه‌های علمیه رجوع می‌کنند تا در عین تغذیه ابعاد مختلف وجودی خود، رسالتِ نشان‌دادن توانایی‌های اسلامی که حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» متذکر آن بودند را به بشر جدید متذکر شوند، تا معلوم شود اسلامِ منهای سیاست، نه اسلام‌اش اسلام است و نه سیاست‌اش متعالی و انسانی است و حاصل آن سیاست که جدای از دیانت بود؛ دو جنگ جهانی اول و دوم ‌شد و کینه‌ای که در این نوع سیاست بین انسان‌ها نهادینه گشت.

پس بحث در ظرفیت بیشتر نسلی است که در این تاریخ به میان آمده و انتظار بیشتری که از روحانیت دارد جهت جوابگویی به نیازهای اصیل او و عموماً جوابگویی به چنین نیازی از عهده روحانیت برمی‌آید و روحانیت باید منتظر باشد که در آینده رجوع فراوانی به او می‌شود.

2- بعضاً گفته شده عامه مردم از وضع موجود راضی نیستند و این را به حساب روحانیت می‌گذارند و می‌گویند رابطه میان مردم و روحانیت دیگر آن نوع رابطه‌ای که در گذشته وجود داشت، نیست. آری! در این‌که در بعضی موارد چنین شده بحثی نیست، ولی آیا توانسته‌ایم این موضوع را پدیدارشناسانه ارزیابی کنیم؟ آیا وقتی دشمنان اسلام متوجه راز ماندگاری این ملت در تعلّقِ ملت به اسلام و روحانیت شدند، تلاش فراوان نکردند تا این نسبت را بر هم زنند؟ و آیا جز آن است که در بستر تلاش دشمن و با بزرگ‌کردن ضعف‌های کوچک که به طور طبیعی در بعضی از روحانیون بود و هست، و با برجسته کردن آن ضعف‌ها و تعمیم آن به همه این قشر سعی کردند تا روحانیت را از چشم مردم بیندازند؟ با این تصور که مردم می‌توانند بی‌نیاز از روحانیت زندگی خود را داشته باشند؟

حال باید پرسید چاره کار در کجا است؟ حضرت امام خمینی«رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» از یک طرف مکرر به روحانیت متذکر شدند که روحانیون باید زیّ طلبگی داشته باشند تا مردم متوجه باشند این قشر، دین را بهانه دنیاداریِ خود نکرده‌اند، و از طرف دیگر به مردم متذکر شدند اسلام منهای روحانیت، یعنی اسلام منهای اسلام. زیرا در دستگاه روحانیت است که ذیل رهنمودهای اهل‌ بیت«علیهم‌السلام» و با روش‌های علمیِ دقیق می‌توان به ابعاد اصیلِ اسلام دست یافت و اسلام را به معنای واقعی آن کاربردی کرد و وارد زندگی نمود و این‌جا است که همه متفکران جامعه وظیفه دارند این موضوع را به طور پدیدارشناسانه بررسی کنند تا به جای مقصردانستن نظام اسلامی، از یک طرف متوجه فتنه‌های دشمن باشیم و از طرف دیگر روحانیت نیز با توجه به حساسیت زمانه با خودآگاهی بیشتر در این تاریخ ورود کنند.

3- چه اندازه مهم است تا به این نکته توجه شود که رهبر معظم انقلاب«حفظه‌الله‌‌تعالی» در سخنان اخیر خود با مردم قم این‌گونه فرمودند:

«یکی از کارهایی که امروزبه شدّت در برنامه‌ریزی‌های دشمنان انقلاب و دشمنان نظام جمهوری اسلامی مطرح است، عبارت است از حساسیت‌زدایی نسبت به «اصول» و «بنیان» و «مبانی انقلاب» ..... می‌خواهند این حساسیت را به تدریج کم کنند.»

با توجه به همین تبلیغات است که به گفته ایشان، گاهی حرف بعضی از افراد را که نه حرف‌شان و نه فکرشان ارزش دارد، برجسته می‌کنند تا اصول انقلاب را زیر سؤال ببرند، اصول انقلابی که راز ماندگاری ما در این تاریخ و عامل بقای نظام جمهوری اسلامی ایران است. نظامی که «مظهر اعتقاد دینی مردم است و ناشی از نگاه انقلابیِ برخاسته از دین به مسائل جاری جهان و کشور است.» (رهبر معظم انقلاب ۱۴۰۰/۱۰/۱۹)

4- اگر با دقتی پدیدارشناسانه به رخداد تاریخیِ انقلاب اسلامی بنگریم، به نظر می‌آید عالمانه‌ترین تعبیر برای رخداد انقلاب اسلامی را در جمله فوق می‌یابید که فرمودند: «نظام جمهوری اسلامی مظهر اعتقاد دینی مردم است و ناشی از نگاه انقلابیِ برخاسته از دین به مسائل جاری جهان و کشور است.» این یعنی انقلاب اسلامی در مواجهه با مسائل جاری جهان و اسلام به ظهور آمده تا ما بتوانیم در این جهان و در این تاریخ که تاریخ سیطره سکولاریسم است، هویت قدسی و معنوی خود را حفظ کنیم و معلوم است که برای این کار، تکنوکرات‌ها و مهندسین کافی نیستند و باید روحانیت به عنوان انسان‌های بصیر و هوشیاری که متوجه امر قدسی بشر امروز است، در صحنه باشد و دشمنان نظام جمهوری اسلامی این را بر نمی‌تابند و وظیفه متفکران جامعه است که متذکر این امر مهم به مردم باشند که نباید در میدانی بازی کنند که دشمنان اسلام طراحی کرده‌اند، و البته روحانیت نیز باید متوجه رسالت عظیم و وظیفه تاریخی خود باشند زیرا در تاریخی قرار دارند که بشرِ جدید برای معنابخشیدن به خود به اسلامی نیاز دارد که ابعاد عمیقِ وجود او را جواب دهد و مردم چون می‌دانند اسلام توان چنین جوابگویی‌ها را دارد و ارائه معارفی آن‌چنان عمیق را از روحانیت انتظار دارند، بعضاً معترض هستند که چرا روحانیت کوتاهی می‌کنند، پس اعتراض‌شان به جهت انتظارشان است و نه به جهت ناامیدی‌شان. گفت:

اگر با دیگرانش بود میلی         چرا ظرف مرا بشکست لیلی؟

5- آیا جز آن است که در تشییع پیکر مبارک شهید حاج قاسم سلیمانی مردم نشان دادند شدیداً به دنبال اسلامی هستند که حاج قاسم سلیمانی نماد آن بود؟ حاج قاسمی که فرمود: «امروز قرارگاه حسین‌بن‌علی، ایران است. بدانید جمهوری اسلامی حَرَم است و این حرم اگر ماند، دیگر حرم‌ها می مانند. اگر دشمن، این حرم را از بین برد، حرمی باقی نمی‌ماند....». و رهبر معظم انقلاب فرمودند:

«اصلاً جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی برای حاکمیت دین خدا تشکیل شد تا جامعه با شکل و هندسه دینی زندگی کند و تنظیم بشود، مردم خون‌شان را نثار کردند برای این‌که این اتفاق بیفتد و دشمن می‌خواهد این را تضعیف کند.» (به بیانات مقام معظم رهبری در 19/10/1400 در سالروز قیام مردم قم رجوع شود.)

6- با توجه به نکات فوق آیا جز این است که ریشه مشکلات، عدم تأکید بر اصول انقلاب و غفلت از افراد فرصت‌طلب است؟ و آیا وظیفه همه آحاد کشور بخصوص روحانیت، توجه‌دادن به این امور مهم نیست؟ . به گفته رهبر معظم انقلاب در رابطه با اسلام:

«عرصه فعالیت این دین، تمام گستره زندگی بشر است، از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بین‌المللی، تا مسائلی که به مجموعه بشریت ارتباط دارد.» (بیانات در دیدار میهمانان کنفرانس اسلامی)

 این‌ها همه حکایتی از راز امیدواریِ ما به آینده نظام اسلامی و وظیفه تاریخی روحانیت در این عصر و برای این نسل است زیرا در بستر حضور تاریخی انقلاب اسلامی، آینده مهمی در پیش داریم.

والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته

32001

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام و احترام خدمت استاد گرامی: ۱. خداوند نور است یا از جنس نور؟ امام علی علیه السلام فرمودند خداوند در خلقت انسان از گل-روح دمید آیا این روح همان نور است؟ ۲. اگر روح همان نور است تفاوت میان نور اهل بیت علیهم السلام با انسانهای عادی در چیست؟ آیا تقدم آن بزرگواران تقدم بالشرف است با این فرق که تقدیس وتسبیح حق می گویند؟ ۳.  جسم انسان از چه قسمت‌های تشکیل شده است یعنی شامل هم جسم مادی وهم جسم برزخی است وهم شامل روح و ذات و صفات و افعال می‌شود. ۴. برای فهم بهتر این گونه موضوعات اگر جزوه ای دارید لطف کنید معرفی بفرماید. بسیار تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همچنان‌که قرآن می‌فرماید خداوند نور آسمان‌ها و زمین است به معنای ظهور آن‌ها. و این‌که او عامل ظهور و در عین حال، به‌وجودآمدنِ آن‌ها است. ۲. آری! نور توحید دارای شدت و ضعف است و اهل البیت «علیهم‌السلام» در نورانیت توحیدی انسانیِ خود تامّ و تمام می‌باشند. ۳. روح انسان همیشه جسم دارد در دنیا که نشئه مادی است، روح هم جسمِ مادی دارد ۴. إن‌شاءالله سیر مطالعاتی پیشنهادی سایت مفید خواهد بود. موفق باشید

31922
متن پرسش

با سلام و عرض ارادت: برای بخشش گناهان به غیر از استغفار کار دیگری هست که انجام بدهیم؟ گاهی با توجه به شرایط جدیدی که پیش می آید متوجه نمی‌شویم که کاری گناه یا اشتباه است تا چند بار تکرار می شود و بعد می فهمیم اما کار از کار می گذرد یا اینکه مطالعه می کنیم یا سخنرانی گوش می دهیم اما توان تشخیص تفصیل را توجه به آن اجمال نداریم در این موارد باید برای پیشگیری از گناه چه کنیم؟ چون متاسفانه بیشتر اوقات با تجربه و آزمون و خطا متوجه حقایق می شویم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گویا همیشه قصه بشر همین بوده است که بعضاً خطا می‌کند و حضرت حق او را متوجه خطایش می‌نماید تا با نور توبه به سوی پروردگارش برگردد. به گفته جناب مولوی:

ای خدا ای فضل تو حاجت روا

با تو یاد هیچ کس نبود روا

این قَدَر ارشاد، تو بخشیده ای

تا بدین، بس عیب ما پوشیده ای

گر خطا گفتیم، اصلاحش تو کن

مصلحی تو ای تو سلطان سُخن! 

کیمیا داری که تبدیلش کنی

گرچه جوی خون بود، نیلش کنی

این چنین میناگری ها کار توست

این چنین اکسیرها اسرار توست

آری! سنت توبه، موضوع بسیار مهمی است و واقعاً با طلب مغفرت مسئله حل می‌شود زیرا او توّاب است مگر تجاوز به حق النّاس که باید آن را جبران کرد. پیشنهاد می‌شود کتاب «با دعا در آغوش خدا» را که روی سایت هست مطالعه بفرمایید. موفق باشید   

نمایش چاپی