باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته جناب علامه طباطبایی، انسان در این موارد در مصداق اشتباه میکند و به همین جهت نظر به سیره ائمه معصومین «علیهمالسلام» در کنار عقل و شرع مهم است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازهای که ذهن را مشغول امور واقعی بنماییم، از توهّمات آزاد میشویم. در مورد دروس دانشگاهی آن دروسی که نظر به واقعیات دارند در این مورد میتوانند کمک کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در موطن خیالِ نفس ناطقه، این امور واقع میشود. مثل آنکه در خواب پیش میآید. ولی چون تا حدّ نسبتاً زیادی نفسْ نسبت به بدن انقطاع حاصل کرده، حالت آن حضور شدیدتر است همانطور که در برزخ و قیامت که انقطاع کامل حاصل شده، آن صورتها فوقالعاده شدت مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شرط این کار، بررسی درجهی توحیدی متون مقدس است در مقایسه با قرآن. اگر بتوانید چنین کاری را دنبال بفرمایید به نظر میآید نتایج خوبی بهدست میآورید. چند سال پیش آقایی در رادیو معارف به نام آقای توفیقی چنین کاری را کرده بودند و نتایج خوبی را مطرح میکردند. البته بنده چنین ورودهایی نداشتهام. در ضمن عنایت داشته باشید قرآن هرگز نفیِ اهل کتاب به صورت کلی نکرده است، بلکه آنهایی را نفی میکند که دینداری را، به حالت قبیلهای در آوردهاند در حالیکه در مورد بعضی از اهل کتاب تا آنجا آنها را تجلیل کرده که میفرماید: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ»(آلعمران/113) همهی اهل کتاب مساوی نیستند، عدهای از آنها افرادی هستند که در نیمه شبان آیات الهی را تلاوت میکنند و اهل سجده میباشند. و در ادامه میفرماید هرگز زحمات آنها نادیده گرفته نمیشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد صحبت نشد، ولی ایشان در مباحث فلسفی و عرفانی زحمت کشیدند و سعی دارند با دلسوزیِ لازم مطالب عرفانی و فلسفی را ارائه دهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این نوع روایت همینطور که آقای دکتر مصطفی صادقی در کتاب ارزشمند «تحلیل تاریخی نشانههای ظهور» میفرمایند احتمالاً این نوع روایات مربوط به برخوردی است که شیعه باید با حاکمان بنیالعباش داشته باشد که مدعی حاکمیت اسلام هستند و نباید مستقیم با آنها درگیر شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید بشود با همدلی با جناب دکارت و شکِ دستوری او، در این مورد فکر کرد. پیشنهاد میشود به جزوات «فلسفهی غرب» در قسمت دکارت، سری بزنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز هم توبه و باز هم توبه، تا إنشاءالله نورِ عبور از آن معصیت به سراغتان آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان آن روش آزمایشگاهی نیستم ولی اگر نظام طبیعیِ بدن را به هم نمیزند، میتوان به آن فکر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نسبت به بیماری، وظایفی داریم و در حدّ توان خود نسبت به درمان آن اقدام میکنیم. ولی تقدیر الهی ممکن است چیز دیگری باشد، در آن صورت، هنرِ ایمانیِ ما به ما کمک میکند تا راضی به تقدیر الهی باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت انسان بر اساس ارادهها و معرفتهای دنیاییاش جلو میرود. لذا اگر در دنیا اهل اُنس با خدا بود آنجا حجابهایی که مانع آن اُنس بود، مرتفع میشود. در این مورد خوب است به کتاب «معاد، جدّیترین زندگی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به دنبال بهتر بود مگر آنکه موجب تقویت کالای خارجی و تضعیف کارخانههای ایرانی بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرمودهاند: «الیوم، یوم العمل و غداً یوم الحساب» امروز روزِ طلب و عمل است و فردا مطابق ملکات خود زندگی میکنیم و نمیتوانیم ارادهی جدیدی داشته باشیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. صدای خوب به خودیِ خود خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کارهای زیادی مانده است؛ فکر نمیکنم بتوانیم به این مهم بپردازیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید باید از این صحنهها عبرت گرفت که چگونه اگر بشر از مسیر زندگی طبیعی فاصله بگیرد هر روز در بحران به سر میبرد و همین موجب بصیرت خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. سیطرهی روح شتابزدهی مدرنیته، انسانهای اکنونزده را به بار میآورد ولی همچنانکه در جواب سؤال شمارهی ۲۶۴۲۳ عرض شد جهان دیگری در حال طلوع است که دیگر وعدههای دوران مدرن را جز فریب نمیبیند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز مسلّم وضع دنیای غرب چنین است ولی هایدگر معتقد است در دل تکنیک، انکشاف مستتر است و روح بشر در دل انکشاف، نظر به حقیقت دارد و با رشد منجی این امکان هست که تکنولوژی از سیطرهی گِشتل، آرامآرام خود را آزاد کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در میدان امتحان، انسان عهد خود را با خدا اثبات کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت بتواند در این زمانه جوابگو باشد. موفق باشید
سلام بر استاد عزیزتر از جان. استاد فردی بنام اقای پرویز شهبازی مباحثی را در برنامه های اینترنتی مطرح میکنند با عنوان من ذهنی آیا این مباحث صحت دارند؟ چون به مولانا ربطش میدهند. برای درک مفهوم «من فکری» باید ابتدا توضیحی در مورد «من» و «فکر» ارائه دهیم. ذهن انسان دارای ارتباطی دوگانه و متفاوت با دنیای اطراف است. یکی ارتباط مستقیم، شفاف و عریان با واقعیت است و دیگری دید و یا ارتباط تعبیر و تفسیری. این دید تعبیر و تفسیری که ذهن از پدیده ها دارد، در واقع مهمترین عامل قطع ارتباط انسان از واقعیت است. دید تعبیر و تفسیری به این معنی است که مثلا ما رفتاری را می بینیم و شروع به تفسیر و معنا دادن به آن می کنیم. ما خود ماهیت آن رفتار را نمی بینیم. ما واقعیت عریان را نگاه نمی کنیم ما با تفسیر و برداشت خود از آن واقعیت زندگی می کنیم. من یک نوشته ای را می گذارم و شما از آن نوشته می توانید چندین برداشت داشته باشید و بنا بر برداشت خود چندین برچسب بر من بزنید. برچسب مستبد، مدبر و یا هر برچسب دیگری و من را یک شخصیت مستبد و متکبر و یا یک شخصیت مدیر و مدبر بدانید. دقت می کنید چقدر بین ماهیت و انگیزه و واقعیت ذاتی رفتار من تا برداشت شما فاصله هست؟ شما برداشت خود را با ذهنتان انجام می دهید. ذهن تمام برداشت های خود را با پردازش اطلاعاتی که در حافظه ثبت شده است انجام می دهد. این اطلاعات شامل ارزش ها و ضد ارزش های است که از دوران کودکی از والدین و جامعه و محیط دریافت کرده ایم و به ما در سطحی وسیع و گسترده القا شده است و ما از درون تبدیل به موجودی مقلد و تکراری شده ایم. موجودی که هیچ احساس و رفتار و گفتاری در او از روی طبیعت و فطرتش سر نمی زند بلکه تنها در بند و زندانی تقلید است. این فرایند ذهنی و یا فکر از آبشخور حافظه خوراک می گیرد. همین فرایند یک «مرکز» و یا «هسته» ای در انسان ایجاد می کند بنام «من». چگونه؟ وقتی که ما از هر رفتار خود و دیگران چندین برداشت ذهنی درست می کنیم و یا وقتی از کودکی با هر رفتار ما چندین برچسب ارزشی و ضد ارزشی مختلف و گاه متضاد دریافت کرده ایم یا بر ما زده شده است در ذهن ما یک تصویری ایجاد می شود که ای تصویر مجموعه ای از این صفات و برچسب های ارزشی و ضد ارزشی است که در واقع «من یا شخصیت» را تشکیل می دهد. این هویت فکری و این شبح هیچ ماهیت واقعی ندارد. و فقط و فقط یک تصویر ذهنی است و در ما انواع و اقسام شخصیت ها را ایجاد می کند و ما تابع این تصویر ذهنی که حاصل افکار زائد و غیر واقعی و غیر اصیل است زندگی، احساس و رفتارمان را جهت می دهیم و باعث می شود بر اساس هویت اصیل انسانی زندگی نکنیم. بلکه تابع و اسیر آن زندگی کنیم. از این هویت فکری در واقع مرکزی بدنیا می آورد بنام «من ذهنی یا من فکری» یا همان «نفس» که مرکز همه شرارت ها است. البته من توضیح کوتاهش رو پیدا کردم. براتون گذاشتم کلیپهای بسیاری دارند این اقا.... ممنون از وقت و صبری که برای ما میگذارید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، بیشتر با توهّماتِ بدون مبنا همراه است. اگر مباحث «معرفت نفس» و مراتب نفس را دنبال کنند، متوجه قضایایی که فکر میکنند، میگردند. در این مورد پیشنهاد میشود ترجمه جلد ۸ و ۹ اسفار را که تحت عنوان «معرفتِ نفس و حشر» روی سایت هست؛ مطالعه فرمایند. موفق باشید
سلام و خدا قوت: استاد بنده دانشجو ترم ۴ پزشکی هستم و علاقه بسیار زیادی به معارف عمیق و اصیل دین دارم و در واقع به طلبگی. خانواده مخالف هستن برای انصراف من از دانشگاه و رفتن به حوزه ولی حقیر خیلی علاقه مند هستم به حوزه و از طرفی از رشته پزشکی هم حالت زده شده برایم پیش آمده و محیط دانشگاه هم خیلی با حوزه متفاوت است و رشد در بستر حوزه به مراتب بهتر هست و خب خروجی پزشکی کجا و خروجی حوزه کجا پدر مادر مخالفت می کنن ولی علاقه قلبی بنده به اون سمته. ممنون میشم راهنماییم کنین.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تبعیت از والدین شرط نیست ولی رفقایی هستند که در هر دو میدان توانستهاند رشد کنند در آن حدّ که حتی بعد از کسب مدرک پزشکی به عنوان استاد معارف اسلامی فعالیت میکنند. موفق باشید
به نظر شما بهشت رفتن شانسی است؟ یعنی هرکس در خانواده سنی متولد میشود وظیفه دارد مطالعه کند (من سنی نیستم بلکه تحقیق میکنم) و شیعه شود ولی شیعیان ۱۳۰۰ سال است یک درصدشان هم مطالعه علمی وروشمند در مذاهب نمیکنند ولی چون تصادفا به نظر شما مذهبشان حق است بهشتیند؟!! حدیث طینت هم که کاملا بوی جبر دارد و قبل از اثبات شیعه دوازده امامی نمیتواند مورد استناد قرار گیرد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرق نمیکند. هرکس به اندازه معرفتی که داشته باشد، عباداتش مورد قبول است. ۲. در حدیث «طینت» نظر به علم خداوند است و اینکه هرکس را خداوند از ابتدا میداند چه چیز را انتخاب میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تشکیک وجود به خودی خود منجر به پذیرش وحدت وجود نمیشود و لذا ممکن است علامه مصباح بیشتر بر تشکیک وجود تأکید داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه میفرمایید که با توجه به مباحثی که در جواب های قبلی عرض شد، در این مورد تفاوت نظر داریم. موفق باشید