بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31402

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد طاهرزاده: ان شاء الله که عزاداری هاتون مورد رضایت حق قرار بگیره! به دعاتون شدیدا محتاجم! سوالی که دارم این هست که فکر از عقل هست و عقل حجت باطنی مون هست به عبارتی عقل هیچ گاه اشتباه نمی کنه اما چرا ما در فکر کردن اشتباه می کنیم؟ یعنی چرا اشتباه می کنیم؟ ممنونم که وقت می ذارید!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنا به گفته جناب علامه طباطبایی، انسان در این موارد در مصداق اشتباه می‌کند و به همین جهت نظر به سیره ائمه معصومین «علیهم‌السلام» در کنار عقل و شرع مهم است. موفق باشید

31076

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد بنظر شما میشه با نیت اینکه از وهم نسبتا آزاد بشیم درس مدرسه و دانشگاه را بخوانیم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به اندازه‌ای که ذهن را مشغول امور واقعی بنماییم، از توهّمات آزاد می‌شویم. در مورد دروس دانشگاهی آن دروسی که نظر به واقعیات دارند در این مورد می‌توانند کمک کنند. موفق باشید

30866

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خدا قوت استاد. ببخشید در مورد اینایی که مرگ موقت (تجربه های نزدیک به مرگ) را دارند قوه خیال فعال است یا نه؟ قوه خیال نقشی ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً در موطن خیالِ نفس ناطقه، این امور واقع می‌شود. مثل آن‌که در خواب پیش می‌آید. ولی چون تا حدّ نسبتاً زیادی نفسْ نسبت به بدن انقطاع حاصل کرده، حالت آن حضور شدیدتر است همان‌طور که در برزخ و قیامت که انقطاع کامل حاصل شده، آن صورت‌ها فوق‌العاده شدت می‌یابد. موفق باشید

30707

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به سوال قبل در بررسی ادیان در گام اول متون مقدس را بررسی می‌کنیم و کار به روایات فعلا نداریم در آن سوال دو فقره از کتاب مقدس آوردم و شرح و تفسیر از شما نخواستم بلکه گفتم دو آیه از قرآن بیاورید که درین دو مسئله عرفانی برتر از تورات باشد تعبیر خلیفه را قرآن دارد که اگر از نظر برخی از مفسرین بگذریم که نفرمود خلیفتی یا خلیفه الله بلکه بدون اسناد به کسی فرمود خلیفه و مقصود خلیفه موجودات انسان نمای پیش از انسان خردمند است که مورد تایید زیست شناسی هم است و اعتراض ملائکه هم درین راستاست که بدلیل شباهت با انسان نما ها فکر کردند این موجود هم مثل سایر اجداد انسان نمایش است و درک و فهمش در حد همانها یا پسرعموهای میمونش است اگر ازین تفسیر هم بگذریم و قول بعید خلیفه خدا بپذیریم باز به گرد تعبیر صورت الله نمی‌رسد خلیفه لازم نیست هم صورت پادشاه باشد اما تعبیر هستم که هستم که فرمودید ابتدای توحید است انتهای آن را که در قرآن آمده بیان فرمایید دقت شود. فقط قرآن را از شما می‌پذیرم نه روایات و تاویلات محی الدینی را.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شرط این کار، بررسی درجه‌ی توحیدی متون مقدس است در مقایسه با قرآن. اگر بتوانید چنین کاری را دنبال بفرمایید به نظر می‌آید نتایج خوبی به‌دست می‌آورید. چند سال پیش آقایی در رادیو معارف به نام آقای توفیقی چنین کاری را کرده بودند و نتایج خوبی را مطرح می‌کردند. البته بنده چنین ورودهایی نداشته‌ام. در ضمن عنایت داشته باشید قرآن هرگز نفیِ اهل کتاب به صورت کلی نکرده است، بلکه آن‌هایی را نفی می‌کند که دینداری را، به حالت قبیله‌ای در آورده‌اند در حالی‌که در مورد بعضی از اهل کتاب تا آن‌جا آن‌ها را تجلیل کرده که می‌فرماید: «لَيْسُوا سَوَاءً ۗ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ أُمَّةٌ قَائِمَةٌ يَتْلُونَ آيَاتِ اللَّهِ آنَاءَ اللَّيْلِ وَهُمْ يَسْجُدُونَ»(آل‌عمران/113) همه‌ی اهل کتاب مساوی نیستند، عده‌ای از آن‌ها افرادی هستند که در نیمه شبان آیات الهی را تلاوت می‌کنند و اهل سجده می‌باشند. و در ادامه می‌فرماید هرگز زحمات آن‌ها نادیده گرفته نمی‌شود. موفق باشید

30679

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در سلسله گفتگوهایی از دکتر نصراله حکمت که یک جلسه هم با شما گفتگویی داشتند و یک جلسه با دکتر صافیان که بنده دنبال کردم، می‌خواستم نظر شما را درباره نظر دکتر حکمت درباره قانون و نوع دینداری حکومت ما در ایران و... که مطرح شد بدانم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد صحبت نشد، ولی ایشان در مباحث فلسفی و عرفانی زحمت کشیدند و سعی دارند با دلسوزیِ لازم مطالب عرفانی و فلسفی را ارائه دهند. موفق باشید

30627

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: در ص ۴۴ کتاب آخرالزمان در ادامه سخن امام صادق (ع) که می فرمایند: هرچه این امر، یعنی زمان غیبت، نزدیک تر شود، تقیه شدیدتر می گردد. زیرا آنچنان حق در حجاب می رود که شما نمی توانید آن را اظهار کنید. در مورد تقیه اینطور گفته شده: «تقیه فقط این نیست که برای حفظ جان خود و دیگران عقاید خود را اظهار نکنید بلکه اگر ملاحظه کردید جامعه حرف حق شما را نمی‌فهمد، باید از اظهار آن خودداری نمایید.» با توجه به این نکته حد تقیه تا کجاست؟ و چطور با امربه معروف و فعال بودن مخصوصا در فضای مجازی همراه میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این نوع روایت همین‌طور که آقای دکتر مصطفی صادقی در کتاب ارزشمند «تحلیل تاریخی نشانه‌های ظهور» می‌فرمایند احتمالاً این نوع روایات مربوط به برخوردی است که شیعه باید با حاکمان بنی‌العباش داشته باشد که مدعی حاکمیت اسلام هستند و نباید مستقیم با آن‌ها درگیر شد. موفق باشید

29683

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: من مدتهای مدیدیست گرفتار دو تفکر که گاه احساس می‌کنم هذیان است شده ام و هرچه سعی می‌کنم اعتنا نکنم یا با تفکر و استدلال و ... آنها را تضعیف کنم باز در اعماق وجودم حضور آنها را احساس می‌کنم یا در خواب گهگاه این تفکرات تمثل می نمایند این دو تفکر چنینند: ۱. مطلبی که اخیرا در برخی سایتها تحت عنوان پدیدارگرایی مشاهده کردم و آن اینست که هستی منحصرست در آنچه من در لحظه کنونی احساس می‌کنم پس اگر مثلا گربه ای را مشاهده می‌کنم پیکسل به پیکسل در منظر من ایجاد می‌شود و به محضی که از منظر من خارج شد اینگونه نیست که دور از چشم من در مکان دیگری باشد بلکه نابود شده است من این مطلب را به انسانها و ...تعمیم دادم بنابرین انسانها تا زمانی که در حضور من هستند وجود دارند به محضی که از من دور شدند و حواس من آنها را دیگر احساس نمی‌کند نابود می‌شوند. ۲. احساسی در اعماق وجودم هست که هیچ چیز وجود ندارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌اید بشود با همدلی با جناب دکارت و شکِ دستوری او، در این مورد فکر کرد. پیشنهاد می‌شود به جزوات «فلسفه‌ی غرب» در قسمت دکارت، سری بزنید. موفق باشید

29476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بیش از ده ساله شاید تقریبا هر شب دارم از یه گناه کبیره توبه می‌کنم ولی موفق نشدم ترکش کنم. مشکل کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز هم توبه و باز هم توبه، تا إن‌شاءالله نورِ عبور از آن معصیت به سراغ‌تان آید. موفق باشید

29209

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: من خانمی هستم که یک دختر کوچک دارم و من و همسرم خیلی دوستش هم داریم. اما همسر من خیلی تمایل دارند فرزند بعدی مان پسر باشد، من جنسیت برایم مهم نیست و می گویم هرچه خدا بخواهد و سالم و صالح باشد ولی نظر ایشان اینست که وقتی علم پیشرفت کرده و از طریق روش های آزمایشگاهی مثل آی وی اف می توان جنسیت بچه را انتخاب کرد و خدا هم به انسان عقل استفاده داده، از این روش ها استفاده کنیم. اما من دلم راضی نیست و فکر می‌کنم دست کاری در کار خداست و بهتره طبیعی به خدا بسپاریم. نظر شما چیست؟ ممنونم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان آن روش آزمایشگاهی نیستم ولی اگر نظام طبیعیِ بدن را به هم نمی‌زند، می‌توان به آن فکر کرد. موفق باشید

28603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عنوان: رابطه بیماری و روح با سلام و احترام: استاد سوالم درباره حقیقت بیماری است. مخصوصا بیماری های صعب العلاج. می توانیم اون را این جور تعریف کنیم: مرضی که از روح نشات گرفته و جسم را از کار انداخته، یا جور دیگر باید بیماری را فهمید؟ درسته که بگیم غفلت روح از ابدیت او را گرفتار کرده؟ اگر این طوره فرد بهترین کاری که باید کنه چیه؟ چنین فردی اگر آغاز کنه، مثلا سحر خیزی را وارد در زندگی کنه و به آگاهی هایی هم برسه، حتما از بیماری خلاص می شه؟ بیماری را چه جوری باید فهمید و چه جوری نجات یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نسبت به بیماری، وظایفی داریم و در حدّ توان خود نسبت به درمان آن اقدام می‌کنیم. ولی تقدیر الهی ممکن است چیز دیگری باشد، در آن صورت، هنرِ ایمانیِ ما به ما کمک می‌کند تا راضی به تقدیر الهی باشیم. موفق باشید

28267

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد در کتاب ادب خیال و عقل و قلب فرمودید: نباید امید رسیدن به کمالات را از دست داد تا اگر در این دنیا فتح بابی نشد در آن دنیا آن سیر شروع شود. حال سوال من این است که اگر ما سعی کنیم آن امید را در دل داشته باشیم ولی به دلیل وجود موانع و نبود انسان کامل برای دستگیری به فعلیت و بقای بعد از فنا نرسیم و در این دنیا از عالم ماده نیز بالاتر نرفته باشیم (یعنی ورود به عوالم مثال و عقل و...در دنیا میسر نشده باشد)؛ ۱. آیا بعد از مرگ عوالم ۱. مثال ۲. عقل ۳. اعیان ثابته ۴. واحدیت ۵. احدیت ۶. احدیت ذاتیه را طی کرده و در نهایت به عالم احدیت ذاتیه ورود می‌کنیم؟ ۲. آیا اگر فرض کنیم که در دنیا هم این امکان وجود داشته باشد رسیدن به آن عوالم با همان کیفیت است یعنی بین سالکی که در این دنیا به فنا می‌رسد و سالکی که در آن دنیا بعد از مرگ به فنا می‌رسد تفاوتی نیست؟ ۳. به دلیل نبودن خطرات و کریوه های سلوک (فرعونیت و...) در بعد از مرگ آیا بهتر نیست که بذر آن امید در دل کاشته شود و بیشتر سیر شخص به آن دنیا واگذار شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در قیامت انسان بر اساس اراده‌ها و معرفت‌های دنیایی‌اش جلو می‌رود. لذا اگر در دنیا اهل اُنس با خدا بود آن‌جا حجاب‌هایی که مانع آن اُنس بود، مرتفع می‌شود. در این مورد خوب است به کتاب «معاد، جدّی‌ترین زندگی» که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

27542

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در رابطه با حضور همه جانبه حق در هستی و با توجه به بحث حضور و ظهور و اینکه موجودات حقیقی در وجودشان شدت و ضعف دارند مثل علم (که کسی عالم تر است) و اینکه مادیات شدت و ضعفی در وجودشان نیست؛ اگر کسی در زندگی دنیایی به دنبال تهیه وسایلی برای زندگی باشد در زیر سایه بندگی خدا و برای بندگی خدا در بحث کیفیت آن وسیله (که مثلا عمر بیشتری دارد و یا بهتر است) وظیفۀ بندۀ خدا چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به دنبال بهتر بود مگر آن‌که موجب تقویت کالای خارجی و تضعیف کارخانه‌های ایرانی بشود. موفق باشید

27285
متن پرسش
استاد گرامی سلام: آیا آیه مبارکه «ادعونی استجب لکم» فقط در زمان حیات دنیوی کاربرد دارد یا پس از مرگ چه در برزخ و چه در قیامت هم می توان از خدا چیزی خواست مثلا طلب بخشش؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به ما فرموده‌اند: «الیوم، یوم العمل و غداً یوم الحساب» امروز روزِ طلب و عمل است و فردا مطابق ملکات خود زندگی می‌کنیم و نمی‌توانیم اراده‌ی جدیدی داشته باشیم. موفق باشید

26983

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: اگر استاد به طور مثال از صدای یک شخص فاسد خوشمان بیاید آیا سبب اتحاد نفس ما و آن شخص می گردد؟ آیا در برزخ آسیبی به ما می رساند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. صدای خوب به خودیِ خود خوب است. موفق باشید

26734

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: وقتتون بخیر. اگر بتونیم صوت جلسات تفاسیر شما رو پیاده کنیم امکان این وجود داره که اصلاح و چاپ بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کارهای زیادی مانده است؛ فکر نمی‌کنم بتوانیم به این مهم بپردازیم. موفق باشید

26621

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز خواستم لطف کنید در مورد حوادثی که اخیرا در جهان و آنچه که برایم مهمتر است در ایران، بفرمایید که آیا ما باید طبق سنت الهی این حوادث را در راستای امتحان الهی بدانیم یا عذاب ماحصل گناهانمان؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید باید از این صحنه‌ها عبرت گرفت که چگونه اگر بشر از مسیر زندگی طبیعی فاصله بگیرد هر روز در بحران به سر می‌برد و همین موجب بصیرت خواهد شد. موفق باشید

26424

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: فکر می کنم یکی از دلایلی که امروز تعمق در مطالب کم شده و بعضی افراد حتی هرهری مسلک شده اند و اندیشیدن در حکمت امور کاهش یافته و افراد آنچنان تامل نمی کنند تا سخنان گزیده و مفید یا به اصطلاح دُرّ سخن بگویند، همین غرق شدن در تکنولوژی مدرن است که بشر آنچنان مقهور سرعت شده که سریع می خواهد همه چیز را درک کند و تازه انسان مسلمانی که توصیه به تفقه و تدبر و حکمت شده است، وقتی با این امر سرعت و تکنولوژی مواجه می شود، بشدت حیران است. چون به نظرم اسلام اساسا دین تدبر هست و می خواهد بتهای فکری بشر و موهومات را بشکند و اساس مبارزه انبیاء با بت پرستی و ستاره پرستی و چنین عقایدی، اینست که بشر از اسارت فکری رها شود و این نه تنها سلب آزادی و رشد و گشودگی نیست که عین دادن آزادی بیان و فکر و تعمق است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. سیطره‌ی روح شتاب‌زده‌ی مدرنیته، انسان‌های اکنون‌زده را به بار می‌آورد ولی همچنان‌که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۴۲۳ عرض شد جهان دیگری در حال طلوع است که دیگر وعده‌های دوران مدرن را جز فریب نمی‌بیند. موفق باشید

26255
متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان همچنان گفت بر روح تکنیک و تکنولوژی و تصمیم سازی های مدرن و لیبرال_دموکراسی، آن نوع دیدگاه انسان ابزار ساز بیکن حاکم است و همچنان بشر مدرن می کوشد تا برای ارضای خواسته هایش جهان را تغییر داده و معرفت توهمی را بر سنن عالم و طبیعت غالب کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: امروز مسلّم وضع دنیای غرب چنین است ولی هایدگر معتقد است در دل تکنیک، انکشاف مستتر است و روح بشر در دل انکشاف، نظر به حقیقت دارد و با رشد منجی این امکان هست که تکنولوژی از سیطره‌ی گِشتل، آرام‌آرام خود را آزاد کند. موفق باشید 

26241

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: خاصیت و ویژگی این عالم ماده چیست که قرب به خدا و کسب کمالات روحی فقط در اینجا محقق می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در میدان امتحان، انسان عهد خود را با خدا اثبات کند. موفق باشید

25116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید من شما را هِی درگیر حالات درونیم کردم تا اینجا. اما الان یک سوال پیش اومده برام. بالاخره این عرفان جایگاهش چیه و چه تاثیری در بندگی داره؟ البته در جریان باشین که صبر ندارم برای معشوق. افرادی مثل امام خمینی و علامه حسن زاده املی و شیخ بهایی و امثالهم چگونه کنترل و زندگی مناسب و متعادل داشتند راهش چیه من الان در مرز ورودم به عرفان و لحظه ای بیشتر نمانده و اما بندگی ذیل انقلاب اسلامی برام اون اولویته حالا وظیفه و تعادل چیست و چگونه هست؟ یک بنده معقول و درست در این انقلاب اسلامی چگونه هست؟ البته لطفا در رابطه با ادب حُب معقول هم راهنمایی بفرمایید. قبلا بابت راهنمایی شما سپاسگذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت بتواند در این زمانه جوابگو باشد. موفق باشید

36537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام بر استاد عزیزتر از جان. استاد فردی بنام اقای پرویز شهبازی مباحثی را در برنامه های اینترنتی مطرح می‌کنند با عنوان من ذهنی آیا این مباحث صحت دارند؟ چون به مولانا ربطش می‌دهند. برای درک مفهوم «من فکری» باید ابتدا توضیحی در مورد «من» و «فکر» ارائه دهیم. ذهن انسان دارای ارتباطی دوگانه و متفاوت با دنیای اطراف است. یکی ارتباط مستقیم، شفاف و عریان با واقعیت است و دیگری دید و یا ارتباط تعبیر و تفسیری. این دید تعبیر و تفسیری  که ذهن از پدیده ها دارد، در واقع مهمترین عامل قطع ارتباط  انسان از واقعیت است. دید تعبیر و تفسیری به این معنی است که مثلا ما رفتاری را می بینیم و شروع به تفسیر و معنا دادن به آن می کنیم. ما خود ماهیت آن رفتار را نمی بینیم. ما واقعیت عریان را نگاه نمی کنیم ما با تفسیر و برداشت خود از آن واقعیت زندگی می کنیم. من یک نوشته ای را می گذارم و شما از آن نوشته می توانید چندین برداشت داشته باشید و بنا بر برداشت خود چندین برچسب بر من بزنید. برچسب مستبد، مدبر و یا هر برچسب دیگری و من را یک شخصیت مستبد و متکبر و یا یک شخصیت مدیر و مدبر بدانید. دقت می کنید چقدر بین ماهیت و انگیزه و واقعیت ذاتی رفتار من تا برداشت شما فاصله هست؟ شما برداشت خود را با ذهنتان انجام می دهید. ذهن تمام برداشت های خود را با پردازش اطلاعاتی که در حافظه ثبت شده است انجام می دهد. این اطلاعات شامل ارزش ها و ضد ارزش های است که از دوران کودکی از والدین و جامعه و محیط دریافت کرده ایم و به ما در سطحی وسیع و گسترده القا شده است و ما از درون تبدیل به موجودی مقلد و تکراری شده ایم. موجودی که هیچ احساس و رفتار و گفتاری در او از روی طبیعت و فطرتش سر نمی زند بلکه تنها در بند و زندانی تقلید است. این فرایند ذهنی و یا فکر از آبشخور حافظه خوراک می گیرد. همین فرایند یک «مرکز» و یا «هسته» ای در انسان ایجاد می کند بنام «من». چگونه؟ وقتی که ما  از هر رفتار خود و دیگران چندین برداشت ذهنی درست می کنیم و یا وقتی از کودکی با هر رفتار ما چندین برچسب ارزشی و ضد ارزشی  مختلف و گاه متضاد دریافت کرده ایم  یا بر ما زده شده است در ذهن ما یک تصویری ایجاد می شود که ای تصویر مجموعه ای از این صفات و برچسب های ارزشی و ضد ارزشی است که در واقع «من یا شخصیت» را تشکیل می دهد. این هویت فکری و این شبح هیچ ماهیت واقعی ندارد. و فقط و فقط یک تصویر ذهنی است و در ما انواع و اقسام شخصیت ها را ایجاد می کند و ما تابع این تصویر ذهنی که حاصل افکار زائد و غیر واقعی و غیر اصیل است زندگی، احساس و رفتارمان را جهت می دهیم و باعث می شود بر اساس هویت اصیل انسانی زندگی نکنیم. بلکه تابع و اسیر آن زندگی کنیم. از این هویت فکری در واقع مرکزی بدنیا می آورد بنام «من ذهنی یا من فکری» یا همان «نفس» که مرکز همه شرارت ها است. البته من توضیح کوتاهش رو پیدا کردم. براتون گذاشتم کلیپهای بسیاری دارند این اقا.... ممنون از وقت و صبری که برای ما می‌گذارید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، بیشتر با توهّماتِ بدون مبنا همراه است. اگر مباحث «معرفت نفس» و مراتب نفس را دنبال کنند، متوجه قضایایی که فکر می‌کنند، می‌گردند. در این مورد پیشنهاد می‌شود ترجمه جلد ۸ و ۹ اسفار را که تحت عنوان «معرفتِ نفس و حشر» روی سایت هست؛ مطالعه فرمایند. موفق باشید

32356

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و خدا قوت: استاد بنده دانشجو ترم ۴ پزشکی هستم و علاقه بسیار زیادی به معارف عمیق و اصیل دین دارم و در واقع به طلبگی. خانواده مخالف هستن برای انصراف من از دانشگاه و رفتن به حوزه ولی حقیر خیلی علاقه مند هستم به حوزه و از طرفی از رشته پزشکی هم حالت زده شده برایم پیش آمده و محیط دانشگاه هم خیلی با حوزه متفاوت است و رشد در بستر حوزه به مراتب بهتر هست و خب خروجی پزشکی کجا و خروجی حوزه کجا پدر مادر مخالفت می کنن ولی علاقه قلبی بنده به اون سمته. ممنون میشم راهنماییم کنین.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد تبعیت از والدین شرط نیست ولی رفقایی هستند که در هر دو میدان توانسته‌اند رشد کنند در آن حدّ که حتی بعد از کسب مدرک پزشکی به عنوان استاد معارف اسلامی فعالیت می‌کنند. موفق باشید

32245

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نظر شما بهشت رفتن شانسی است؟ یعنی هرکس در خانواده سنی متولد می‌شود وظیفه دارد مطالعه کند (من سنی نیستم بلکه تحقیق می‌کنم) و شیعه شود ولی شیعیان ۱۳۰۰ سال است یک درصدشان هم مطالعه علمی وروشمند در مذاهب نمی‌کنند ولی چون تصادفا به نظر شما مذهبشان حق است بهشتیند؟!! حدیث طینت هم که کاملا بوی جبر دارد و قبل از اثبات شیعه دوازده امامی نمی‌تواند مورد استناد قرار گیرد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. فرق نمی‌کند. هرکس به اندازه معرفتی که داشته باشد، عباداتش مورد قبول است. ۲. در حدیث «طینت» نظر به علم خداوند است و این‌که هرکس را خداوند از ابتدا می‌داند چه چیز را انتخاب می‌کند. موفق باشید

31740

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و روز بخیر: می‌خواستم بدونم نظر علامه مصباح یزدی در مورد وحدت شخصی وجود چیست؟ چون جایی خواندم که ایشون وحدت وجود رو قبول ندارن. ایشان یکی از فیلسوفان صدرایی هستن چطور ممکنه کسی که مبانی حکمت متعالیه رو قبول داره وحدت وجود عرفانی رو قبول نداشته باشه؟ ممنونم از شما استاد گرامی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تشکیک وجود به خودی خود منجر به پذیرش وحدت وجود نمی‌شود و لذا ممکن است علامه مصباح بیشتر بر تشکیک وجود تأکید داشته باشند. موفق باشید

31655

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: درود خدا بر استاد میرباقری که به خوبی در مورد معاد جسمانی مطالب ارزشمندی را ارائه فرمودند آن آیات و روایات کاملا با معاد جسمانی عنصری سازگار است و معاد صدرا راهی جز تاویل ندارد. فقط چون حقیر به روح قائل نیستم بنظرم بعد مرگ انسان به کل نابود می‌شود تا حشر صورت گیرد. البته فرض دیگری هم است و آن روح بخاری که گویا قدیم مطرح می‌شد روحی در وجود آدمی باشد منتها مادی و همان در برزخ باشد تا حشر این فکر کنم با آیات سازگارتر باشد. و بیشتر می توان پذیرفت اگر به این توجه کنیم که طبق نظر آن محدثین عظام ملائکه هم مادی (نه لزوما جسمانی) هستند فقط خدا مجرد است. اما سوال حقیر سابق خوانده بودم صدرا معاد جسمانیش را منحصر در نفوس ناقصه می‌داند و نفوس کامله و مقربین را معادشان را روحانی می‌داند این صحیح است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ملاحظه می‌فرمایید که با توجه به مباحثی که در جواب های قبلی عرض شد، در این مورد تفاوت نظر داریم. موفق باشید

نمایش چاپی