باسمه تعالی: سلام علیکم: روح انسان در دورهی جنینی، اعضای مناسب خود از جمله مغز را ایجاد میکند و پس از آن در دنیا آن بدن را که از جمله مغز باشد، تدبیر مینماید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر از مجردبودنِ نفس غافلید؟! مگر نفس مثل موجودات مادی است که یا سنگ باشد یا آب؟! در حالیکه موجود مجرد، وَجهِ جامعیت دارد. تا حدّی میتوان گفت مثل نور بیرنگ است که جامع هفت نور میباشد. موفق باشید
سلام: بنده استعداد تحصیلی خیلی عالی داشتم منتها راه رو درست تشخیص ندادم عین همه دوستام تجربی خواندم و تا سال کنکور رتبه ممتاز بودم اما به دلیل دور شدن از خدا دیگه نتونستم درس بخونم و تا چند سال درگیر بازی های دنیا بودم، بالاجبار برای فرار از سربازی ی رشته ای در دانشگاه خوندم ک علاقه نداشتم. با مطالعات بعضا جانبی تازه فهمیدم چقدر دچار انحطاط و غفلت شدم و مدرنیته که تجسم نفس اماره است چقدر منو بلعیده. آیا راه بازگشتی هست؟ من فهمیدم که وظیفه ام برای تمدن سازی و کار برای امام زمان اشتغال در حوزه است اما مشکل نداشتن شغل بهم فشار میاره از ارگان های نظامی جذب بشم چکار کنم؟ آیا کار علمی کردن با اشتغال در اداره قابل حمع هست؟ اگه جذب این نهاد بشم راحتتر میتونم ازدواج کنم. اما میترسم عاقبت بخیر نشم که وظیفه اصلی ام رو انجام ندادم و درگیر کارمندی شدم. تو رو خدا راهنمایی کنید. خیلی کلافه ام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: اسلام آمده است تا ما در دنیا زندگی کنیم نه آنکه به اسم اسلام و کسب معارف اسلامی، زندگی را ترک کنیم. با توجه به این امر به خوبی میتوانید وارد شغلی شرافتمندانه بشوید و در کنار آن معارف الهی و حضور در انقلاب اسلامی را دنبال فرمایید. پیشنهاد ما دنبالکردن سیر مطالعاتی موجود در سایت «لُبّ المیزان» است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علم ابجدی که در روایات هست هیچ ربطی به حروف ابجدی که بین آقایان مطرح است، ندارد و هرچه هست آن علم در نزد خود ائمه «علیهمالسلام» میباشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جریان هستید حکم امام «رضواناللهتعالیعلیه» و با تشخیصی که پس از گزارشات دادند، آن بود که آن افراد محارب محسوب میشود و ایشان به عنوان فقیهی حاذق آنچه حکم خدا بود را اجرا نمودند و عاقلانهترین کار برای یک مسلمان، اعتماد به چنین افرادی است و این غیر از آن است که با نگاه عقل غربی به چنین موضوعاتی نظر کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله با صله رحم و صدقه و ۲۱ مرتبه آیتالکرسی در هر روز رفع بلا خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». در این امور همان خدایی که این میلها را فراهم کرده است بستر تحقق آن را نیز خودش کمک میکند و در دل حادثه إنشاءالله ضعفها برطرف میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام فرشتگان اقتضاء میکند که در مقابل آدم به اعتبار خلیفة الله بودنش در زمین، چنین سخن و عکسالعملی را داشته باشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال شمارهی 30661 شد. به هر حال رهبر معظم انقلاب با بصیرت خود سعی دارند برای آبادکردنِ دهی، شهری را خراب نکنند. انقلاب اسلامی به سوی آیندهی خود در حال حرکت است و این موارد اموری نیست که مانع آن حضور باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این موضوع فکر شود که با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل ولایت نایب الإمام در حال تعالی است، باید خود را معنا کرد و با نظر به تقوایی که زمینهی چنین حضوری را فراهم میکند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کلیّات آن نامه را در ذهن دارم. خوب است رفقا آن را دنبال کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقدیرات مانند نظام علت و معلولی است. هر علتی معلول خاص خود را دارد. موقعیت انسان هر اندازه الهی شد، تقدیراتی که به عنوان علت، برای او رقم میخورد ارزشمندتر است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ابتدا باید مبانی معرفتی خود را قوت بخشید مثل «ده نکته در معرفت نفس». وقتی جایگاه وجودی خود را در هستی دنبال کردید و پس از آن در نسبت با شریعت الهی و توجه به حقّانیت آن، جایگاه انقلاب اسلامی را یافتید، از آن جهت که انقلاب، جبههی توحیدی این زمان است در مقابل استکبار؛ با اطمینان میتوانید در دفاع از انقلاب اسلامی و رهبری خود را جلو ببرید. مباحث سورهی «فتح» اگر با حوصله دنبال شود، افقهایی را در این مورد میگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باز هم توبه و باز هم توبه، تا إنشاءالله نورِ عبور از آن معصیت به سراغتان آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همین کاری که میکنید خوب است. همهی آن عزیزان، نور واحدند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ضمن تشکر، با توجه به طراحی جدید سایت پیشنهاد شما به مسئول مربوطه منتقل خواهد شد. مدیریت سایت
باسمه تعالی: سلام علیکم: خداوند است که همهی عالم را در اختیار دارد و اوست که همیشه حیّ و حاضر است. در این مورد پیشنهاد میشود شرح «مقالات» آیت اللّه شجاعی «رحمتاللّهعلیه» را دنبال بفرمایید. صوت مباحث در اختیار حاج آقا نظری به شمارهی 09136032342 هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که مکرراً عرض شده باید مردم به رشدی برسند که زمینهی ظهور فراهم شود وگرنه به همان علت که غیبت واقع شد، غیبت همچنان ادامه مییابد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فقط با متعهدبودن بر آموزههای دینی در راستای محبت به خلق و صدق و عدل، انسانها به عزّت لازم میرسند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. منظورتان اشاره به کدام متن است؟ ۲. وجود امام، تعیّن مستقیم ولایت الهی است. ۳. رضایت به قضای الهی، حتی اگر سخت هم باشد آرامبخش است. ۴. پشتکردن به حقیقت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر میشود از وجهِ آسمانیِ خود که در عهد الست با خداوند مأنوس شده، غافل شد؟! پیامبر خدا «صلواتاللّهعلیهوآله» آمدهاند تا با زبان خدا به ما بفرمایند: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست(یس/60). موفق باشید
با سلام خدمت استاد عزیز: استاد عزیز در بحث آزادی و انقلاب اسلامی، ۱. آیا اینگونه درست است که بگوییم، در انقلاب اسلامی از روز اول در دو قسمت باید کار تبلیغ و گسترش دین صورت می گرفت. اول نوع محتوای تبلیغ که از حالت صرف توضیح کلامی و اخلاقی و... باید به گونه ای می بود که طوری تشریح شود که بجای توصیه، شخص را در ساحتی وارد کنیم و بعد شخص این رو بفهمه که از صبح تا شب همه فعالیت و فکر و ذکرش معطوف به رفع حجابها برای حضور بیشتر در این ساحت باشد. دوم الگو سازی؛قرار دادن الگوهای متعددی در منظر مردم که اشخاص حداقل افق چند سال آینده خود را رسیدن به آن الگوها بدانند. این نوع از تبلیغ، کنترل نرم فضای جامعه است، که هم قدرت انتخاب شخص محفوظ می ماند هم اینکه فضای کلی جامعه رفتار اشتباه شخص را نمی پذیرد نه اینکه با اجبار بخواهیم رفتار اشتباه را کنترل کنیم و هم اینکه انتخاب صحیح شخص سرمایه جان اون می شود. ۲. استاد عزیز با توجه به بحث زمان شناسی که هر زمانی مردم یک ظرفیت پذیرش رو دارند شاید اگر از همان ابتدای انقلاب با آن ظرفیت بالای جامعه معلم و استاد و کسانی که مسولیت سیاستگذاری فرهنگ و تربیت فرزندان ملت رو برعهده داشتند به شیوه ای با نفوذ بیشتر کار را جدی میگرفتند الان کار خیلی جلو تر بود، آیا به نظر شما نقش اول مشکلات اجرایی کشور ما حاصل کم کاری آموزش و پرورش و دانشگاه و... نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. همینطور است. آری! باید در مقابل افراد، چشماندازی که جانشان تصدیق کند قرار گیرد امری که سالها پیش در کتاب «آن گاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» مورد تذکر قرار گرفت. ۲. حقیقتاً نسبت به آموزش و پرورش و معلّم کوتاهی شد. حدود ۲۰ سال پیش که مسئولیت اداره کل آموزش و پرورش اصفهان را داشتم، عرض شد بترسید از آیندهای که نسلهای آینده به جهت معلمانِ ضعیف و تنگناهای آموزش و پرورش، آنطور که باید از جریان تاریخیِ انقلاب و اسلام بهره لازم را نداشته باشند و هنوز هم باید به این فکر کرد که بهترین اندیشهها در کسوت معلمی حاضر شوند تا نسلی متعالی و مناسب این زمانه تربیت شود. موفق باشید
اگر شیوه ی رفتاری حضرت یونس با قوم خودشان مانند شیوه رفتاری امام زمان (عج) هست پس چرا حضرت یونس باید به کام نهنگ بروند و خودشان را در آنجا از ظالمان معرفی کنند؟ در تفسیر المیزان گفته شده علت اینکه خود را ظالم نامیده اند این بوده که عملی انجام دادند که ظلم را ممثل میکرده اما کارشان فی نفسه ظلم نبوده در واقع اعراض حضرت یونس از قوم خود شباهت تام به فرار یک خدمتگزار از مولی داشته! خب همین موضوع هم که ایشان یک عملی را انجام دهند که همچین برداشتی را در ذهن مخاطب ایجاد کند به نظر من اشکال دارد. پس چرا نمیشود این عمل را خطایی از جانب حضرت یونس قلمداد کرد؟ واژه ابق که در آیه ۱۴۰ سوره صافات برای نقل این داستان استفاده شده خیلی عجیب است. بعد چه چیزی گفته میشود؟ می گویند که این تشبیه است! خب چرا باید یک همچین تشبیهی را به کار حضرت یونس نسبت دهند؟ پس کار درستی نبوده است! در آیه ۸۷ سوره انبیاء که گفته شده حضرت یونس با خشم از قومش بیرون رفت را چگونه توجیه کنیم؟ خشم و غضب پیامبران چه معنایی میتواند داشته باشد؟ حتی در آیه ۴۸ سوره قلم نیز گفته شده حضرت یونس مکظوم بود! نسبت دادن خشم و غضب به کار حضرت یونس چه معنایی میتواند داشته باشد؟ خب این کار درستی نبوده است!
باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه علامه طباطبایی متذکر میشوند آن است که حضرت یونس «علیهالسلام» تمرّد از امر خداوند نکردهاند زیرا خداوند امر نکرده بود که نروند، ولی از طرف دیگر شأن پیامبر خدا آن بود که منتظر بمانند تا تکلیفشان را خداوند تعیین کند . با توجه به این امر خوب است که نظر علامه طباطبایی را ذیلاً بررسی فرمایید. موفق باشید
وَإِنَّ يُونُسَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ ﴿١٣٩﴾ إِذْ أَبَقَ إِلَى الْفُلْكِ الْمَشْحُونِ ﴿١٤٠﴾
اباق = فرار
و یونس علیه السلام از پیامبران بود، که وقتی نشانه های عذاب را دید به سوی کشتی فرار کرد، با اینکه کشتی ظرفیت سوار شدن او را نداشت. آری یونس علیه السلام وقتی جریان را خطری دید، از بین قوم خود بیرون آمد و آن جناب هرچند در این عمل خدا را نافرمانی نکرد و قبلاً هم خدا او را از چنین کاری نهی نکرده بود، ولکن این عمل شباهتی تام به فرار یک خدمتگذار از خدمت مولی داشت، و به همین جهت خدای تعالی او را به کیفر گرفت (شاید بگوییم شان آن حضرت نبود که چنین کند).
فَسَاهَمَ فَكَانَ مِنَ الْمُدْحَضِينَ ﴿١٤١﴾
ساهم از مساهمه = قرعه کشی ادحاض = غالب آمدن
در کشتی قرعه انداختند و یونس از مغلوبین شد.
چون جریان از این قرار بود که نهنگی بر سر راه کشتی در آمد و کشتی را متلاطم کرد و چون سنگین بود خطر غرق همگی را تهدید کرد. ناگزیر شدن از ساکنان کشتی یکی را در آب بیندازند تا نهنگ او را ببرد و از سر راه کشتی کنار رود. و قرعه به نام یونس اصابت کرد و نهنگ آنجناب را بلعید.
فَالْتَقَمَهُ الْحُوتُ وَهُوَ مُلِيمٌ ﴿١٤٢﴾
ملیم = داخل شده در ملامت
ماهی تا او را لقمه ای کرد، در حالی که او ملامت زده بود.
فَلَوْلَا أَنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُسَبِّحِينَ ﴿١٤٣﴾ لَلَبِثَ فِي بَطْنِهِ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ ﴿١٤٤﴾
ملیم = داخل شده در ملامت
اگر یونس از مسبحین نبود تا روز قیامت در شکم ماهی می ماند، و تسبیح یونس با لا اله الله شروع شد، تا علتی برای تسبیحش شد، مثل اینکه فرمود : خدایا معبود به حقی که باید به سویش توجه کرد، غیر تو کسی نیست پس تو منزهی از آن معنایی که عمل من آنرا می رسانید، پس اینکه من متوجه تو می شوم و تو را منزه می دانم از آنچه علمم حکایت از آن میکرد و آن این بود که غیر تو هم کارسازی هست، چون من برای نجات از عذاب متوسل به کشتی و فرار شدم، حال می گویم که غیر تو کسی و چیزی کارساز نیست. پس سبب نجات حضرت همین تسبیح بود و مکث آن جناب در شکم ماهی تا روزی که خود او مبعوث شود، یعنی شکم ماهی به منزله قبری باشد برای او و این دلیل نیست که تا قیامت او زنده در آنجا بماند.
سلام علیکم: من دو سال بیشتر هست با یه سری تفکرات منفی و دست کم گرفتن خود... و حسادت به بقیه و مقایسه کردن درگیر بودم. الان نمیتونم خودم رو آروم کنم و احساس یه فاصله زیاد میکنم. با خدا بعضی وقتا به رفتار های دیگران ذهنم درگیر میشه و فکرم میاد پراکندگی افکار دارم به شدت میخوام با خدا حرف بزنم نمیتونم. خیلی میترسم از این شرایط. مدام ذهن من مقایسه میکنه مثل یک خوره افتاده به جونم. استاد خواهشاً یه راهکار عملی بدین، میخوام درست بشم، خیلی اذیت میشم. چیکار کنم این افکار تموم بشه و ذهنم به یک ثبات برسه واقعا خسته شدم😔
باسمه تعالی: سلام علیکم: در محضر آیت الله حسنزاده بودیم فرمودند: «در زندگی به این نتیجه رسیدم اگر خودم با برنامههایی که میتوانم به ذهن خود بدهم، ذهنم را مدیریت نکنم؛ ذهنم مرا بازی میدهد». و در همین رابطه کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» تدوین شده است که خوب است به آن کتاب رجوع شود. و بعد از آن با مباحث «معرفت نفس» و ورزش و تدبّر در قرآن إنشاءالله به نتایج خوبی خواهید رسید. موفق باشید
سلام استاد گرامی: ببخشید شما دقیقا کدام قسمت از کلاب هاوس را دنبال می فرمائید و آیا کانال بی بی سی که در تلگرام موجود است همان رادیو بی بی سی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عموماً صوتهایی که از کلابهاوس در کانالهای تلگرامی گذاشته میشود را گوش میدهم. خودم در آن اطاقها شرکت ندارم. از بیبیسی هم همان کانال تلگرامی آن را دنبال میکنم که مربوط به برنامه چشمانداز بامدادی آنها در کانالهای مختلفشان است و فتنههایی که دنبال میکنند. موفق باشید