باسمه تعالی: سلام علیکم: به آن فرزند متذکر این امر شوید که خدا از تو از این به بعد انتظار دارد نسبت به دستوراتش بیتفاوت نباشی ولی واجب نکرده تا به تو سختگیری کند. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد عزیز: بعضی از رذائل که مربوط به امیال باطل بوده اخیرا به شدت به (تصور و تخیل) اینجانب آمده و احساس میکنم که در حالا ریشه دار شدن است چه توصیه ای می فرمایید؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: مقاومت در مقابل آن نوع خطورات در جای خود نوعی سلوک به حساب میآید. در این مورد خوب است به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، مراجعه شود. موفق باشید
سلام استاد گرامی: ببخشید شما دقیقا کدام قسمت از کلاب هاوس را دنبال می فرمائید و آیا کانال بی بی سی که در تلگرام موجود است همان رادیو بی بی سی است؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده عموماً صوتهایی که از کلابهاوس در کانالهای تلگرامی گذاشته میشود را گوش میدهم. خودم در آن اطاقها شرکت ندارم. از بیبیسی هم همان کانال تلگرامی آن را دنبال میکنم که مربوط به برنامه چشمانداز بامدادی آنها در کانالهای مختلفشان است و فتنههایی که دنبال میکنند. موفق باشید
سلام استاد جان: التماس دعا دارم این ماه شریف. استاد در خصوص خطبه ۸۰ نهج البلاغه، دلیل این بیانات حضرت امیر رو متوجه نمی شم. اگر بگوییم منظور حضرت عایشه است، خب چرا جمع بستن و فرمودن نساء؟ یا حداقل میفرمودن برخی نساء. در عین حال که اگر بعد از جنگ جمل این خطبه ایراد شده باشه و منظور حضرت عایشه باشه ولیکن در حرفهاشون کل زنها رو زیر سوال برده باشن، العیاذ بالله انگار از روی عصبانیت یه چیزی گفتن، و این با آیه «ما ینطق علی الهوا» هم خوانی نداره، اگر هم واقعا منظور حضرت بی عقلی خانمهاست، آیا به صرف مرد بودن ابوجهل عاقل تر از حضرت زهرا سلام الله علیها بوده العیاذبالله؟ یزید عاقلتر از حضرت زینب بوده؟ این صحبتها اگر بیانات حضرت امیر باشن واقعا توجیه پذیر نیستند و من به عنوان یک زن که حافظه تاریخی ام پر است از ضعیفه و... قلبم درد میگیرد از اینکه امام محبوبم چنین نگاهی از زن داشته باشد. متشکرم از بذل وقتتون استاد مهربان
باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به آیه 97 سوره نحل که میفرماید: «مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً ۖ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ» و با توجه به سخنان حضرت علی «علیه السلام» در جای جای نهجالبلاغه که نشان میدهد آن حضرت تسلط کامل بر ابعاد قرآنی دارند؛ باید جایگاه خطبه مذکور را در فضای تاریخیاش مدّ نظر قرار داد. بخصوص که سید رضی نیز متذکر میشوند آن خطبه، بعد از جنگ جمل ایراد شده و حضرت بنای برخورد مستقیم با همسر پیامبر را نداشتهاند، لذا به اشاره سخن گفتهاند. نمونههای این نوع سخنگفتن را در شخصیت حضرت امام خمینی نیز ملاحظه میفرمایید. مثلاً یکجا فرمودند شیاطین بر سر جای خود بنشینند؛ و منظور نماینده خاصی بود ولی نمیخواستند مستقیماً نام او را ببرند. در کتاب «زن؛ آنگونه که باید باشد» سؤال و جوابی مطرح شده که در رابطه با سؤال جنابعالی میتواند مفید باشد:
سؤال: گاه شبهاتي راجع به جايگاه زن در اسلام مطرح ميشود و به آياتي از قبيل 5 و 6 سوره مؤمنون ، 24 سوره نساء و 14 سوره آل عمران و آياتی که مضموني به ظاهر مردسالار دارد استناد شده و ميگويند در خطبه 80 نهجالبلاغه زنان افرادي کم عقل خوانده شدهاند يا به علت عادت ماهيانه که امري غير ارادي است براي آنها نقص در ايمان قائل شدهاند. لطفاً راجع به خطبه حضرت و آيات نامبرده توضيح بفرماييد.
جواب: در مورد خطبه ۸۰ نهجالبلاغه که سید رضی صراحت دارد که پس از جنگ جمل ایراد شده و با توجه به اینکه روش سید رضی تقطیعکردن خطبههای حضرت بوده و قسمتهایی را میآورده که جنبهی بلاغت آن زیاد بوده معلوم میشود عایشه مورد خطاب است. به گفتهی آیتاللهجوادی این خطبه هیچ پایگاهی ندارد، چون برهانهایی میآورد که خود را نقض میکند، لذا به اهلش وا میگذاریم. برای آنکه فرهنگ قرآن را در مورد زنان بدانیم باید آیات زیادی را مدّ نظر قرار دهیم، در ضمن در رابطه با موضوع کنیزان که در جنگ اسیر میشدند و به عنوان غنائم جنگی خرید و فروش میشدند، لازم است مفصلاً بحث شود، همین قدر بدانید که اسلام با ورود آنها در خانوادهی یک مرد مسلمان نهتنها پناهی برای او ایجاد میکرد و جلوی فحشاء گرفته میشد، زمینهی مادرشدن او پیش میآمد و جهت شخصیت او تغییر میکرد که البته شرح آن احتیاج به بحث طولانی دارد. اما در مورد شخصیت زن در اسلام، عنایت داشته باشید ابتدا باید آیات صریح را که موضوع را روشن میکند مورد توجه قرار داد و سپس بقیهی آیات را بر مبنای آنها تحلیل نمود.
در ضمن در رابطه سؤال شماره 32126 که فرموده بودید؛ خوب است به سؤال 32347 رجوع فرمایید. موفق باشید
سلام علکیم استاد: تشکر از پاسخ دادن به سوالات، خداوند به وقتتون برکت بیشتر بدهد با توجه به سوال ۳۲۰۶۹ که خودم از شما پرسیدم و اینکه شما فرمودید نکات خوبی در آن هست، آیا درست تر آن نیست که ذوالقرنین را مولا امیرالمومنین علیه السلام بدانیم؟ و اگر حدیثی که در آن نوشتار آمده صحیح است چرا علامه طباطبایی رضوان الله علیه با استناد به این حدیث، ذوالقرنین را حضرت امیر ندانستند؟ امیرالمومنین در این حدیث فرمودن که من ذوالقرنین هستم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد جناب ذیالقرنین به عنوان شخصی معین و متعیّن، غیر از آن است که در روایات داریم حضرت فرمودند: «كُنْتُ مَعَ الْانبياء سِرّاً و مع محمد جَهْرَاً»[1] با همه انبیاء سراً هستند و با حضرت پیامبر«صلواتاللهعلیهوآله» آشکارا. و به همین جهت جناب علامه متوجه تعیّن تاریخی جناب ذیالقرنین بودند و آیه مربوطه نیز از همین زاویه مطلب را به میان آورده. و این غیر از حضور معنوی و تاریخی حضرت علی «علیهالسلام» است. که در روایتی بدان اشاره میکنند و میفرمایند: «کنتُ ولیاً و آدمَ بین الماء و الطّین» من ولیّ خدا بودم در آن وقتی که آدم (علیه السلام) بین آب و خاک بود. موفق باشید
[1] - سيد جلال الدين آشتيانى، شرح مقدمه قيصرى بر فصوص الحكم ابن عربى، ص 668.
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم همینطور فکر میکنم. زیرا همچنان که عرض شد برای این انقلاب، عزیزانی فدا شدهاند که خداوند هرگز اجر آنها را ضایع نمیکند و اجر آنها جز تحقق انقلاب اسلامی مقابل فرهنگ استکباری نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إنشاءالله با صله رحم و صدقه و ۲۱ مرتبه آیتالکرسی در هر روز رفع بلا خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید در آن زمان چنین افرادی را پیدا نکرده بودند و هنوز در بستر انقلاب چنین افرادی در دستگاه قضایی پرورش نیافته بودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از این جهت، آری! مانند شاعر وجه وجودی خود را در معرض نور حضرت حق قرار میدهید ولی نه به آن شکل که تنها در موطن خیال متوقف باشیم که البته آن نیز در جای خود ارزش دارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در جای خوبی ایستادهاید و بنده هم چنین تجربههایی داشتهام. به هیچ وجه هیچکدام از ادیان را مردود نمیدانم ولی به نظر بنده اسلام به جهت آنکه در عین حضور تاریخیِ آخرالزمانیاش که باید جوابگوی نیاز این انسان باشد، جامعیت فوقالعادهای دارد و واقعبینیهای آن را نباید حمل بر خشونت نمود. کافی است مدتی در آیات آن تدبّر شود تا مُهیمنبودن آن نسبت به سایر ادیان احساس گردد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عموماً این نوع روایت همینطور که آقای دکتر مصطفی صادقی در کتاب ارزشمند «تحلیل تاریخی نشانههای ظهور» میفرمایند احتمالاً این نوع روایات مربوط به برخوردی است که شیعه باید با حاکمان بنیالعباش داشته باشد که مدعی حاکمیت اسلام هستند و نباید مستقیم با آنها درگیر شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درخت به اعتبار حیاتش باید مدّ نظر باشد و حیات، شدت و ضعف ندارد و انسان نیز به اعتبار انسانیتاش باید مدّ نظر باشد که امری است معنوی و دارای شدت و ضعف، وگرنه انسان به عنوان حسن و رضا و ... که شدت و ضعفبردار نیست! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بد نیست در این موارد با دکارت، کار شروع شود. بحث دکارت در جزوات «فلسفهی غرب» در قسمت نوشتارهای سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در بحث «برهان صدیقین» نظر به امری است بدیهی تحت عنوان «کل ما بالعرض لابد ان ینتهی الی ما بالذات». پس در هر حال هر هستی، از آن جهت که «هست» و عینِ هستی نیست، به عین هستی ختم میشود و معدّات تنها زمینهی ظهور هستها هستند ولی موجودات، همه روشنیگاههای نمایش هستی هستند که در ذات خود عین هستی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. بنده نخواستم به سؤالکننده نسبت به آن مطلب اشکال کنم، وگرنه اشکال جنابعالی وارد است. بیشتر منظور بنده آن بود که متوجه شویم موضوع رزق، چیز بالاتر از این اموری است که عدهای گمان کنند کسی میتواند رزق مقسوم آنها را از آنها بگیرد مگر آنکه خود انسان کوتاهیهایی داشته باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوع، بسیار مهم و قابل بحث است. فکر میکنم خوب است مدتی در مباحثی که تحت عنوان «تفکر قرآنی» مطرح شد و بهخصوص در جلسهی ۲۵ سورهی جاثیه وقت گذاشته شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا ابتدا بیشتر به تفاسیر قرآن نپردازید و به آیاتی که فکر کردهاید، تدبّر کنید؟ و حتی اگر برایتان ممکن بود همان آیات را حفظ نمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی متوجه شدید که جبههای توحیدی مقابل جبههی استکبار به ظهور آمد، میدانید که دیر یا زود جبههی توحیدی زمینهی افول و نابودی جبههی کفر را فراهم میکند. اینجاست که هر اندازه صبر و مقاومت در جبههی توحید بیشتر باشد نه تنها اهل توحید در استقرار روحانی محکمی قرار میگیرند، جبههی کفر نیز سرعت نابودیاش بهتر فراهم میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به دنبال بهتر بود مگر آنکه موجب تقویت کالای خارجی و تضعیف کارخانههای ایرانی بشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فرهنگ مدرن و نگاه پوزیتیویسمی از فرعونیتِ «أنا ربّکم الاعلی»ای پایین کشیده میشود و تصور جهانی دیگر در تاریخی که انقلاب اسلامی در مقابل بشر است، امر مبارکی است و زبان دیگری که برای اشارت به حقیقت است، ظهور خواهد کرد إنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمداللّه جناب حاج آقا اصفا با پشتکار خود و روح زلالشان میتوانند به رفقا کمک کنند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «یقین» در آن روایت در نسبت سیر به سوی حضرت حق مطرح شده است ولی منظورِ «یقین» در آیهی ۱۴ سورهی نمل یعنی اینکه فرعون اطمینان داشت حضرت موسی «علیهالسلام» پیامبرند و نه ساحر. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کنار عبادات، آن چیزی که عبادات را به محتوی میرساند؛ معارف اصیل است. پیشنهاد ما سیر مطالعاتی بر روی سایت است. موفق باشید
💠 سلام استاد: شما در جواب سوال شماره۳۳۴۵۱ از ظهور نور خاص حضرت امام مهدی عجل الله تعالی فرجه سخن گفتید، من اصلا متوجه نشدم، منظور از نور خاص چیست؟ اصلا ظهور به چه معنا مد نظر این بزرگان بوده؟ جواب خیلی مبهم بوده و من متوجه نشدم، لطفاً بیشتر توضیح دهید.🙏🙏 سلام حاج آقا وقت بخیر: یک مسئله ذهن من را مشغول کرده و جواب برای آن نیافتم شما جوابی متقن در خصوص حکایت ذیل به ما هم بفرمایید استفاده کنیم. حدود ۱۲ یا ۱۵ سال قبل کلیپی از آیه الله ناصری رحمه الله علیه دست به دست شد که از قول آیه الله بهجت رحمه الله علیه ظهور را آنقدر نزدیک میدانند که حتی پیرتر از آن دو بزرگوار هم آن را درک خواهند کرد و حالا آن دو به رحمت خدا رفته اند و خبری نشده البته چون مطمئنا که کلیپ را شما دیده اید فقط به آن اشاره کردم. با توجه به اینکه آن دو بزرگوار از اولیا بوده اند چگونه باید این نقل را هضم کرد؟ بدتر هم اینکه جدیدا کلیپی ساخته اند و براساس آن همه چیز را به تمسخر گرفته اند. البته بعضی افراد می گویند آقای بهجت چنین چیزی نگفته و آقای ناصری اشتباه کرده درحالی که کلیپی منتشر شده و از آقای بهجت سوال می کنند که آقای ناصری از قول شما این مطلب را گفته و ایشان تایید میکنند. حال سوال اصلی این است که چرا این دو بزرگوار که ارادتمندان زیادی دارند مطلبی را مطرح کرده اند که به وقوع نینجامیده و باعث زدگی عده زیادی شده و... ✅باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه سازندگان آن کلیپ بهکلّی از معارف الهی دور میباشند و معنای سخنان اولیای الهی را که ناشی از کشف روحانی آنها است، در نمییابند. بنده همان روزهایی که آن عزیزان آن سخنان را فرمودند عرض کردم منظور، ظهور خاص حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» است. وگرنه آنان به خوبی میدانند که برای ظهور آن حضرت کسی نمیتواند وقت تعیین کند. ننمونهای از ظهور نور خاص آن حضرت را شما در انتخاب دولت اولیه آقای احمدینژاد ملاحظه کردید که چگونه مردم و حتی طلاب با شهریه کمی که داشتند برای آقای احمدینژاد تبلیغ نمودند و البته این بدان معنا نیست که ایشان در دولت دهم از رجوعی که مردم به ایشان کردند، بهره لازم را ببرند. و یا انتخاب دولت آقای رئیسی را نیز میتوان به همان معنای نور خاص حضرت به شما رآورد.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! نور حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» قلبها را به سوی حقیقت راهنمایی میکند و این نوع راهنماییها برای بعضی از اولیای الهی قابل مشاهده است. موفق باشید
با عرض سلام خدمت استاد طاهرزاده: ضمن عرض تسلیت ماه محرم و تشکر از تبیین شما در برنامه ی حسینه ی ایران. آیه ایی که از شأن الهی مطرح فرمودید به صورت ویژه توجهم رو جلب کرد. در راستای رسیدن به فرم حقیقی روایتِ سینماییِ داستان های شهادت و تجلی شأن الهی لطفا راهنمایی بفرمایید. خیلی ممنون. متن زیر با عنوان «توفیق صحنه» در کنار بیاناتی که در برنامه فرمودید تهیه شده است. صحنه ی اجرا اگر حقیقی باشد خودش تیم برپایی قصه را برای تجلی حقیقت فرا می خواند. همانطور که دشت کربلا در صحنه ی رویارویی ها و تجلی حقیقت چنین بود. و اینکه آیا حضور در صحنه می تواند پنجره ایی رو به ملکوت باشد و مکان و زمان صحنه تقدیر الهی را بر صحنه، جاری کند، طلب تیم اجرایی ست. صحنه هایی که در بازسازی دفاع مقدس برپا می شود هرچند با شبیه سازی مکان تلاش می کند در فرم روایت داستان صداقت داشته باشد، اما چگونه میتواند روحی که شخصیت ها را در برگرفته است نشان دهد و پدیدار شناسانه داستان را روایت کند، وقتی از اتصال شخصیت با حقیقت زمان غافل است و درک حقیقت فضای جبهه بر عوامل اجرا پوشیده است. اما هرچند این طور به نظر میرسد که حجاب زمان و مکان بر تجلی حقیقت جاری صحنه اثر میگذارد، ولی حقیقت توحید در تاریخ نفوذ دارد و جنس این یگانگی در صحنه ایی که برپا می شود احساس می شود. و اگر تیم برپایی، حقیقت توحید را در زمان خودش احساس کرده باشد می تواند روح توحید قصه را در حجاب تکنیک، جلوه گر کند. تاریخ، گذشته است. اما نگاه حقیقی به گذشته، نشانی از آینده دارد. و برای همین نحوه ی روایت سینمایی که بیانی از شأن الهی را میخواهد به صحنه بیاورد بسیار اهمیت دارد. «کل یوم هو فی شان» انسان آخرالزمانی نمیخواهد وجود خودش را در بعد مادیات و حتی در بعد تخیل احساس کند. بلکه میخواهد وجود خودش را در ابعاد متعالی اش احساس کند. و رجوع به قصه های دفاع مقدس که جزئیات فرم داستانی دارند و شهادت را به عرصه می آورد از این رو مورد توجه است. پدیدار شناسی اکنون و رجوع به سینمای انقلاب اسلامی و در درخواستِ مخاطب، برای رؤیت جلوه شهادت؛ اهمیت استفاده از تکنیک را پر رنگ تر میکند. و همانطور که «ما رأیت الا جمیلا» خبر از نحوه ی بودن و دیدن متعالی میدهد. امید است با تکنیک زیباتر دیدن و به صحنه آوردن خلوص ها، ایثارها و شهادت ها و روایت ابعاد متعالی انسان، آن نحوه بودن متصل به نگاه متعالی برای مخاطب رقم بخورد. با تشکر فراوان از زحمات شما.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است که میفرمایید. حقیقتاً میتوان در تاریخی گام نهاد که حضوری باشد کنار شهدای کربلا و روحی را به میان آورد که انسان در هر جای و جایگاهی که قرار میگیرد، مظهر تذکر به آن فکر و فرهنگ باشد، چه در امور اقتصادی و چه در امور فرهنگی. و از این جهت است که اگر انسان با آن روح و روحیه دست به کار امور هنری شود، عملاً نوری را منعکس میکند که انعکاسدهنده انوار کربلا به خانه جان مخاطبان است و لذا مائیم و راهی که در مقابلمان در دل سنتِ حضرت اباعبدالله «علیهالسلام» به عنوان انقلاب اسلامی در این تاریخ گشوده شده است، حال هرچه میخواهیم باشیم، مهم آن است که در دل چنین حضوری، خود را تعریف کرده باشیم که فرمودند: «من نمی گویم سمندر باش یا پروانه باش/ چون به فکر سوختن افتادهای، مردانه باش». موفق باشید
