بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31028

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: خواهشا مستقیم جواب بدید و ارجاع ندین. آیا ذات خدا جدای از اینکه انسانها چ طور عمل می‌کنند تا خوشبخت شوند، آیا ذات خدا تماماً پر از عشق و رحمت واسعه است یا هم عشق و رحمت دارد و هم یک جلالِ پر شکوه؟ و اگر ذات خدا عینِ عشق و رحمت است پس چرا انسان در جهانی است که پر از سختی هاست و چرا باید این طور رقم خورده باشد که حتماً در دنیا باید اهل ایمان و غیر ایمان سختی بکشند تا به لقاء الله برسند؛ منبع این سختی کشیدن چیست؟ خداوند در قرآن فرموده خطاب به انسان که «اِنَّکَ کادِحٌ اِلي رَبِّك كدحاً فَمُلاقيه» و به این معنا که بالاخره باید سختی کشید تا به ملاقات خدا رسید. حال سوال این است که چرا باید این طور باشد. خواهشاً در همین جا حواب کامل دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری «طبیب عشق مسیحا دم است و مشفق لیک / چو درد در تو نبیند که را دوا بکند» و لذا صورت رحمت رحمانیه‌ی خداوند است که همواره در تجلی است مگر آن‌جایی که زمینه‌ی پذیرش رحمت نباشد. ۲. عنایت داشته باشید که آیه‌ی مذکور انسان را مورد خطاب قرار می‌دهد یعنی وجهی از شخصیت آدم‌ها که نسیان آن‌ها بر آن‌ها حکومت می‌کند. اینان هستند که برای ملاقات حضرت محبوب باید تلاش کنند از نسیانی که به جهت مشغول شدن به کثرات بر آنان غالب شده عبور نمایند.

30710

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسمه تعالي. سلام عليكم: استاد بزرگوار چند سالي گمان مي كردم دارم تمام توانم را به كار مي گيرم كه به امام زمانم خدمت كنم و دغدغه اول من خدمت به ايشان هست، به تازگي متوجه شدم تمام اينها دروغ بوده و من با امام زمانم صادق نيستم، در خواب مي‌بينم كه هنوز درگير خودم هستم و ضجه و ناله خودم را در بيداري از درون خودم حس مي كنم كه دل تنگ است. خودم مانع رسيدن خودم هستم و دارم به خودم آسيب مي زنم. با خودم چه كنم و چطور از خودم عبور كنم؟ خواهشمندم راهنمايي بفرماييد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است به این موضوع فکر شود که با حضور در تاریخی که با انقلاب اسلامی ذیل ولایت نایب الإمام در حال تعالی است، باید خود را معنا کرد و با نظر به تقوایی که زمینه‌ی چنین حضوری را فراهم می‌کند. موفق باشید

30679

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در سلسله گفتگوهایی از دکتر نصراله حکمت که یک جلسه هم با شما گفتگویی داشتند و یک جلسه با دکتر صافیان که بنده دنبال کردم، می‌خواستم نظر شما را درباره نظر دکتر حکمت درباره قانون و نوع دینداری حکومت ما در ایران و... که مطرح شد بدانم. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد صحبت نشد، ولی ایشان در مباحث فلسفی و عرفانی زحمت کشیدند و سعی دارند با دلسوزیِ لازم مطالب عرفانی و فلسفی را ارائه دهند. موفق باشید

30545

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. مقام رهبری و ولایت فقیه، حقیقی است یا اعتباری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با توجه به این‌که فقیه، کارشناس کشف حکم خداوند است از طریق قرآن و روایات، حکم فقیه رویهمرفته مبتنی بر امور حقیقی است. موفق باشید

29724

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما قائل به انفتاح باب علم در زمان غیبت هستید یا انفتاح؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه خداوند در تجلی است و بستگی به قبول قابل دارد. موفق باشید

29712
متن پرسش

سلام و وقت بخیر: در مورد شهید عزیز فخری زاده. یک نکته اینکه ایشان را به عنوان دانشمند مطرح می کنند. کشور ما بشکر خدا در جایگاهی نیست که محتاج دانشمند های خاصی باشد، دانشمندان و محققین زیادی در کشور وجود دارند، مشکل کشور ما مشکل مدیریت مجموعه های مختلف است، و شهید بزرگوار از این جنبه که مدیر بزرگ و توانمندی بودند خار چشم دشمنان بودند. کاری که یک مدیر انجام میده شاید صدتا دانشمند نتونن انجام بدن. تا حدودی که آشنایی داریم می بینیم معمولا کارها از این بُعد مشکل دارند «کمبود مدیران توانمند، با اخلاص، مجاهد، انقلابی» نکته دوم زمان ترور شهید بزرگوار هست: اول از نگاه دشمنان، که گمان می کنند می توانند با یک ترور حساسیت بر انگیز و با یک تهییج رسانه ای (رسانه ها بودند که برای شخصی که برای اغلب ما ناشناخته بود لقب معادل سردار سلیمانی در امور هسته ای می دادند و اتفاقا این هماهنگی زیاد و بافاصله زمانی کم خبر از یک کار مشترک می داد) باعث تهییج مردم انقلابی شوند، که نتیجه آن تصمیم و اقدامی از سوی ایران انجام بشه که بتونن از اون سوء استفاده کنند. غافل از اینکه این کشتی را نوح است کشتیبان و ان شاء الله برسیم به آن جایی که فرمود: «وَرَدَّ اللَّهُ الَّذِينَ كَفَرُوا بِغَيْظِهِمْ لَمْ يَنَالُوا خَيْرًا وَ كَفَى اللَّهُ الْمُؤْمِنِينَ الْقِتَالَ وَ كَانَ اللَّهُ قَوِيًّا عَزِيزًا» و نکته دوم که بنظرم می رسه اینکه، گویا چنین انسانهای بزرگی، در سطحی فراتر از زندگی ما، خود تصمیم می گیرند که خودشان را در این شرایط فدای انقلاب کنند. نه اینکه بگوییم دشمن آمد ترور کرد. نه اینکه با پهباد هدف حمله قرار گرفت. در مورد این دو مورد که عرض شد نظر شریفتون رو خواست جویا شوم. با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. وقتی راهی از طرف خداوند به سوی بشر در تاریخی گشوده شود، اگر انسان‌ها در آن راه قدم بگذارند، این خداوند است که مسیر را برای آن‌ها می‌گشاید تا در همه‌ی ابعادی که نیاز آن تاریخ است، رشد کنند و قصه‌ی شهید حاج محسن فخری‌زاده و شهید حاج قاسم سلیمانی قصه‌ی به ظهورآمدن انسان‌هایی است که در همه‌ی ابعاد مناسب این تاریخ و از جمله در مدیریت رشد لازم را داشته‌اند، اینان پروریده‌های دست خداوند هستند. ۲. آری! قبلاً هم عرض شد وقتی ما متوجه باشیم دشمن این انقلاب به تعبیر حضرت سجاد «علیه‌السلام» احمق و جاهل است، حتماً انسان‌های احمق و جاهل نمی‌توانند کاری به نفع خود انجام دهند. موفق باشید      

28975

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: وقتتون به خیر. استاد عزیز با توجه به حضور حضرت عالی در جبهه های دفاع مقدس و همچنین سابقه ی مسئولیت اجرایی در بنیاد شهید لطفا بفرمایید در مورد دانشجویی مثل بنده که به تازگی مسئولیت کانون دفاع مقدس دانشگاه رو برعهده گرفتم: ۱. چه افقی رو در مورد فعالیت های مربوط به شهدای دفاع مقدس و شهدای مقاومت باید در نظر داشت؟ ۲. به نظر شما امروزه چه قالب هایی برای ارایه ی محتوای مناسب به مخاطبان دانشجو موثر و مفید هست؟ آیا قالب خاصی به طور مثال معرفی کتاب یا حضور در فضای مجازی مد نظرتون هست؟ ۳. وظیفه ی شخص بنده در قبال این مسئولیت چیه؟ ۴. اگر توصیه ای خارج از چهارچوب سوالاتی که عرض کردم دارید بفرمایید. خوشحال میشم که از دانش و تجربه ی حضرت عالی استفاده کنم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده به این نتیجه رسیده‌ام که باید جوانان با معارفی آشنا شوند که به کمک آن‌ها امام شهداء را بفهمند. کتاب‌هایی مثل «آشتی با خدا» و یا «ده نکته در معرفت نفس» باب خوبی را در رابطه با فهمِ قدسی از مسائل در مقابل افراد قرار می‌دهد. موفق باشید

28603

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عنوان: رابطه بیماری و روح با سلام و احترام: استاد سوالم درباره حقیقت بیماری است. مخصوصا بیماری های صعب العلاج. می توانیم اون را این جور تعریف کنیم: مرضی که از روح نشات گرفته و جسم را از کار انداخته، یا جور دیگر باید بیماری را فهمید؟ درسته که بگیم غفلت روح از ابدیت او را گرفتار کرده؟ اگر این طوره فرد بهترین کاری که باید کنه چیه؟ چنین فردی اگر آغاز کنه، مثلا سحر خیزی را وارد در زندگی کنه و به آگاهی هایی هم برسه، حتما از بیماری خلاص می شه؟ بیماری را چه جوری باید فهمید و چه جوری نجات یافت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ما نسبت به بیماری، وظایفی داریم و در حدّ توان خود نسبت به درمان آن اقدام می‌کنیم. ولی تقدیر الهی ممکن است چیز دیگری باشد، در آن صورت، هنرِ ایمانیِ ما به ما کمک می‌کند تا راضی به تقدیر الهی باشیم. موفق باشید

28418

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام: با توجه به اینکه امام حی و حاضر واسط فیض برای بشریت و تمام موجودات هستند و هرگونه عنایت از جانب خداوند متعال از طریق آن امام به ما می رسد، نقش بقیه امامان معصوم که شهید شدند در توسل ها و زیارت ها چگونه است؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ذیل نظر به امامِ حیّ حاضر، وجود مقدس همه‌‌ی ائمه «علیهم‌السلام» آینه‌هایی هستند تا ابعادی از حیات آخرالزمانی ما را متذکر شوند. موفق باشید

28104

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد برای ورود به مباحث غربشناسی شما و اینکه پیش زمینه برای فهم مطالب و مباحث تون بوجود بیاد، جزوه تاریخ به حجاب رفتن حق حاج آقای موسویان که تاریخ تفکر غرب رو شرح دادند و در سایت صبار هست، به نظرتون مناسبه مطالعه بشه و با اون پیش زمینه که مختصرا در جزوه حاج آقای موسویان هست، ورود به مباحث خود شما بشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته مباحث حاج آقا موسویان مباحثی خوب و با جمع‌بندی‌های دقیقی است. موفق باشید

27542

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در رابطه با حضور همه جانبه حق در هستی و با توجه به بحث حضور و ظهور و اینکه موجودات حقیقی در وجودشان شدت و ضعف دارند مثل علم (که کسی عالم تر است) و اینکه مادیات شدت و ضعفی در وجودشان نیست؛ اگر کسی در زندگی دنیایی به دنبال تهیه وسایلی برای زندگی باشد در زیر سایه بندگی خدا و برای بندگی خدا در بحث کیفیت آن وسیله (که مثلا عمر بیشتری دارد و یا بهتر است) وظیفۀ بندۀ خدا چیست!؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به دنبال بهتر بود مگر آن‌که موجب تقویت کالای خارجی و تضعیف کارخانه‌های ایرانی بشود. موفق باشید

27306
متن پرسش
سلام علیکم خدمت استاد بزرگوار: به نظر می‌رسد از طرفی تا به حال انسان غربی این‌گونه به تماشای خوی وحشی‌اش ننشسته است، کرونا نقاب از این جنتلمن ادکلن و کروات زده برداشت و از طرفی مدت‌ها بود که بشریت بدین شکل نیاز به منجی را احساس نکرده بود، استاد بعد از این دو احساس ما با چه جهانی مواجه خواهیم بود؟ نبض زمانه چطور نواخته می‌شود؟ آیا بشریت توبه خواهد کرد و بازگشت به اصل خویش را آغاز خواهد کرد؟ یا این که تایتانیک غرب هنوز فرصت دارد؟ آیا حکمرانی مجازی در پیش است؟ حال که محصول زندگی غرب که خوی حیوانی است به نمایش آمده و محصول انقلاب اسلامی که هم‌دلی و مواسات است به رزمایش در آمده و امت به شکل جمعی در حال مجاهده هستند تغییر رخ خواهد داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم فرهنگ مدرن و نگاه پوزیتیویسمی از فرعونیتِ «أنا ربّکم الاعلی»ای پایین کشیده می‌شود و تصور جهانی دیگر در تاریخی که انقلاب اسلامی در مقابل بشر است، امر مبارکی است و زبان دیگری که برای اشارت به حقیقت است، ظهور خواهد کرد إن‌شاءاللّه. موفق باشید  

25116

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: ببخشید من شما را هِی درگیر حالات درونیم کردم تا اینجا. اما الان یک سوال پیش اومده برام. بالاخره این عرفان جایگاهش چیه و چه تاثیری در بندگی داره؟ البته در جریان باشین که صبر ندارم برای معشوق. افرادی مثل امام خمینی و علامه حسن زاده املی و شیخ بهایی و امثالهم چگونه کنترل و زندگی مناسب و متعادل داشتند راهش چیه من الان در مرز ورودم به عرفان و لحظه ای بیشتر نمانده و اما بندگی ذیل انقلاب اسلامی برام اون اولویته حالا وظیفه و تعادل چیست و چگونه هست؟ یک بنده معقول و درست در این انقلاب اسلامی چگونه هست؟ البته لطفا در رابطه با ادب حُب معقول هم راهنمایی بفرمایید. قبلا بابت راهنمایی شما سپاسگذارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم سیر مطالعاتی موجود بر روی سایت بتواند در این زمانه جوابگو باشد. موفق باشید

25023

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد عزیز: از کجا متوجه بشم افکاری که به ذهنم خطور میکنه و یک موضوع و یا گره و مشکلی بدرستی حلاجی و ریشه یابی میشه حاصل فکر من هست یا یک انکشاف معنوی و روحانی است؟ (مثلا به هنگام دریافت وام قرض الحسنه از مسیر درست نه بانک و... این گره کوری که در زندگی ایجاد شده بخاطر اینه که موقع دریافت آن به درامدت امید داشتی نه به خدای خودت و این گره حاصل این غفلت هستش و یا تعداد اذکار و عبادات در روز با توجه بیشتر انجام بده و ....امثال این موارد منظورم هستش)
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد باید بر اساس دستورات شرع الهی تصمیم بگیرید و یا با کسی که در شریعت و احکام آن غور کرده است، مشورت کنید. موفق باشید

33337

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و درود خدا: استاد عزیز احتمالا در جریان دوره ی معرفتی که به لطف شاگردان حضرتعالی (حاج آقای موسویان و متقی) در اهواز و دانشگاه علوم پزشکی از سال 95 تا 98 برگزار شد، هستید. حقیقتا دوران نورانی را ذیل معارفی که از وجود حضرتعالی گسترده شده بود سپری کردیم و از معرفت النفس تا عالم انقلاب اسلامی را با سلوک ذیل شخصیت امام راحل طی کردیم و خدا را شاکریم بر آن نعمت که «ان من ایام دهرکم نفحات الا فتعرضو» ای بود برای ما... اما تقدیر بر این رقم خورد که بخاطر کرونا سفره آن دوره جمع شد و تمام آن دوستانی که آن روزها برای این دوره تلاش می‌کردند هم فارغ التحصیل شدند و عمدتا به سر زندگی و برنامه های خودشان رفتند. علی ای حال اخیرا جمعی مختصر را دوباره تشکیل دادیم با افق رسیدن به استقرار در اندیشه و فرهنگ انقلاب اسلامی و فعلا جلسات هفتگی داریم با محوریت صحیفه حضرت امام (ره) و بنایمان این است با رجوع به بیانات امام وارد عالمی شویم و بتوانیم موثر باشیم مشتاقانه منتظر رهنمودها و نصایح حضرتعالی هستیم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاری بسیار خوب و لازمی است به شرطی که همراه با شخصی این‌کار انجام گیرد که او فضای تاریخیِ سخنان حضرت امام را متذکر می‌شود. اتفاقاً اگر این کار به خوبی انجام شود و جلسه، ضبط گردد، برای دیگران به‌خصوص برای جوانان نیز که در فضای سخنان امام نیستند، مفید خواهد بود. موفق باشید

33011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: خدا رو شکر دو روز دیگه می‌خوام برم مشهد ولی دلم آماده نیست درگیر دنیاست و مشکلات خودم و دوستانم نمی‌دونم چیکار بکنم؟ از اون طرف برای مطالعه بنظرتون چه کتابی رو توی سفر بخونم که کمکم کنه بهره بیشتری ببرم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله مطالعه جزوه «زیارت امام رضا علیه السلام» در مشهد که روی سایت هست، کمک می‌کند. امیدوار باشید خود امام رئوف کمک می‌کنند. موفق باشید

32969

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

استاد گرامی سلام: اکنون که در شرایط آخرالزمانی هستیم و بشر چه از نظر مادی و چه از نظر معنوی در معرض انواع آسیب هاست و خداوند در سوره واقعه فرموده که عده اندکی از آخرالزمان رستگار می شوند و در جای دیگر می فرماید جهنم بسیار پر می شود و باز هم می طلبد و احادیث بسیاری هم در خصوص شرایط بد آخرالزمان وجود دارد و ظهر الفساد فی البر و بحر، آیا در این شرایط فرزند آوری ظلم به فرزند نیست؟ چرا مسئولین اینقدر روی این موضوع تاکید دارند در حالی که اکثر مردم در شرایط سخت اقتصادی هستند و دولت حتی قادر به تامین آب با کیفیت برای این جمعیت نیست و از نظر فرهنگی هم حاضر نیست سرمایه گذاری کند و کم کم تحصیل رایگان حذف می شود به طوری که هرکس پول دارد می تواند تحصیل کند و قسمت پرورشی هم عملا از آموزش و پرورش حذف شد و حتی ساعت ورزش بچه ها فدای درس های دیگر شده. اینکه روی یک مسئله تاکید شود و شعار داده شود ولی در عمل شرایط طور دیگری باشد نوعی ریاکاری و مسخره کردن مردم است.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در جواب سؤال 32960 شد که ممکن است در این رابطه مفید باشد. در ضمن فراموش نکنید که هر طفلی که به دنیا می‌آید رزق خود را بلکه کمی بیشتر از آن با خود می‌آورد. به همین جهت ما نباید از این امر مهم که منجر به رونق زندگی و خانواده می‌شود، غفلت کنیم. موفق باشید

32425

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: استاد گرامی، شخصی چه عرض کنم آتئیست خواسته که توحید برایش اثبات بشود حالا چه کتابی، چه شرحی که بیدار کننده فطرت او باشد سراغ دارید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحث «معرفت نفس» در ابتدای امر و «برهان صدیقین» پس از آن؛ می‌تواند عقل بشرِ این تاریخ را متذکر امور قدسی بنماید. البته دو کتاب مذکور همراه با شرح صوتی آن بهتر کمک خواهد کرد. موفق باشید  

32412

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد گرانقدر: تسلیت به مناسبت شهادت عبد صالح و امام هدایت امام موسی کاظم و همچنین تهنیت ایام ماه مبارک رجب و بعثت رسول گرامی اسلام. استاد سوالم درباره شیوه و نحوه هدایت و تربیت رسول گرامی اسلام است با توجه به احادیث، این هدایت به چه صورت بوده؟ به صورت الهام بوده؟ گفتگو بوده ؟ ... و یا چه صورتی؟ امام علی(ع) درباره تربیت ویژه نبی گرامی اسلام از دوران کودکی می فرماید: «لقد قرن الله به صلی الله علیه و آله من لدن ان کان عظیماً اعظم ملک من ملائکته یسلک به طریق المکارم و محاسن اخلاق العالم لیله و نهاره» از همان زمان که رسول خدا (ص) را از شیر گرفتند، خداوند بزرگ ترین فرشته از فرشتگان خویش را مأمور ساخت تا شب و روز وی را به راههای بزرگواری و درستی و اخلاق نیکو سوق دهد. از سخنان امام صادق (ع) : «خلق والله اعظم من جبرئیل و میکائیل و قد کان مع رسول الله یخبره و یسدده و هو مع الأئمه یخبرهم و یسددهم» به خدا سوگند، مخلوقی است بزرگ تر از جبرئیل و میکائیل و او همواره با رسول خدا (ص) بود و او را آگاه ساخت و راهنمایی می نمود. او با امامان هست و آنها را آگاه می سازد و راهنمایی می نماید. از امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب (ع) نقل شده که فرمود: «سمعت رسول الله یقول: ما هممت بشیء مما کان اهل الجاهلیة یعملون به غیر مرتین کل ذلک یحول الله بینی و بین ما ارید من ذلک» از رسول خدا (ص) شنیدم که فرمود: هیچ گاه نخواستم کارهای رایج در زمان جاهلیت را انجام دهم مگر دو بار که در هر بار خداوند میان من و آنچه می خواستم حائلی قرار داد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در مقدمه کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» شده است که در دل آن بحث به نکته‌ای که جنابعالی مدّ نظر دارید تا حدّی جواب می‌دهد. ذیلاً آن مقدمه خدمتتان ارسال می‌شود: موفق باشید

تفاوت ولايت و امامت و نبوت

۱. ولايت: ولايت به معني نزديکي است و وقتي گفته مي‌شود انساني به مقام ولايت رسيده به اين معني است که توانسته در مقام قرب الهي قرار گيرد. اين مقام با توجه به اين‌که مقام اصلي انسان حقيقت مجردي است که از ملائکه هم بالاتر است، با زُدودن جنبه‌هاي بشري و بدني براي هرکس حاصل مي‌شود. لذا فرموده‌اند راه ولايت در هيچ زماني بسته نيست حتي زماني که نبوت به انتها مي‌رسد و ديگر براي بشر پيامبري فرستاده نمي‌شود. قرآن در راستاي دعوت انسان‌ها به مقام قرب و ولايت مي‌فرمايد: «فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا» [۱] هر کس مي‌خواهد به لقاء پروردگارش نائل آيد بايد به اعمال صالح مبادرت ورزد و در آن راستا به احدي جز خدا نظر نداشته باشد. از آنجايي که تا وليّ خدا به مقام ولايت يا قرب نرسد شايسته‌ی شنيدن سخن خدا جهت ابلاغ به مردم نمي‌شود گفته مي‌شود ولايت، باطن نبوت است.

۲. نبوت: نبوت بر عکس ولايت، يك مأموريت الهي است و خداوند با برانگيزاندن و مبعوث نمـودن آن کسي که به مقام قرب الهي رسيده شريعت خود را به بشريت مي‌رساند. با توجه به اين‌که پيامبر خدا (ص) بايد آمادگي خاصي پيدا کند تا بتواند شريعت الهي را تماماً بگيرد و به مردم برساند، نبوت همراه است با تحولي عظيم كه در روح و جان پيامبر خدا (ص) رخ مي‌دهد تا براي انجام مأموريت خود توانايي و آمادگي كامل و نهايي را به‌دست آورد.

عنايت داشته باشيد که كمك‌ها و مددهايي كه به پيامبر مي‌شود تا در مأموريتش موفق شود، رحمتي است به مردم زيرا مردم از طريق همين كمك‌ها است كه متوجه حقانيت نبي مي‌شوند و از هدايت الهي بهره‌مند مي‌گردند. در همين راستا مددهايي را که به رسول خدا (ص) مي‌شود مي‌توان به مددهاي قبل از بعثت و مددهاي بعد از بعثت تقسيم کرد.

الف- مددهاي قبل از بعثت: مددهاي قبل از بعثت موجب مي‌شود تا اولاً: با حفظ رسول خدا - از هرگونه لغزشي که عرف جامعه از پيامبر خدا انتظار ندارند - در قبل از بعثت، كارنامه‌ي نبي جهت انجام مأموريتش از هرگونه ضعفي پاك باشد و در مأموريتي كه بناست به عهده‌ي آن حضرت گذاشته شود به بهترين نحو موفق شود. و چون خدا مي‌داند اين شخص با پاي خود و با انتخاب خود - در عين اين که مسير ولايت را طي مي‌كند - شايسته‌ي ابلاغ دين مي‌گردد، مواظبت‌هايي را قبل از بعثت نسبت به او اِعمال مي‌کند تا در تحقق نبوتش به كارش آيد و موانع راه از قبل برطرف شده باشد. ثانياً: از طريق آن مددها که قبل از بعثت به پيامبر خدا مي‌شود، نفس آن حضرت ظرفيت پذيرش حقايق عظيم موجود در وَحي را پيدا مي‌كند تا وَحي را كامل بگيرد و کامل برساند. در همين رابطه حضرت علي (ع) مي‌فرمايند: «...وَ لَقَدْ قَرَنَ اللهُ بِهِ (ص) مِنْ لَدُنْ اَنْ كانَ فَطيماً اَعْظَمَ مَلَكٍ مِنْ مَلائِكَتِهِ يَسْلُكُ بِهِ طَريقَ الْمَكارِم و مَحاسِنَ اخلاقِ العالَمِ، لَيْلَهُ وَ نهارَهُ» [۲] از همان لحظه‌اي كه پيامبر (ص) را از شير گرفتند، خداوند بزرگ‌ترين فرشته‌ي خود را مأمور تربيت آن حضرت كرد تا شب و روز، او را به راه‌هاي بزرگواري و راستي و اخلاق نيكو راهنمايي كند.

پس نتيجه مي‌گيريم خداوند با علم به شايستگي‌هاي پيامبر (ص) از ابتدا پيامبر خود را پرورانده تا مستعد دريافت بزرگترين پيام براي بندگانش بشود و از طريق نفس مقدس آن حضرت ما بتوانيم به دين خدا دست يابيم.

ب- مددهاي بعد از نبوت: مددهاي بعد از نبوت عبارت است از كمك‌هاي خاصي که به پيامبر مي‌شود جهت حفظ او و موفقيت او تا مردم از پيامبري پيامبر محروم نشوند. اگر این مددها نبود هدايت بشر مختل يا منقطع مي‌گشت و در همين راستا خداوند جان پيامبر (ص) را از خطرات حفظ مي‌كند و يا توطئه‌ها را خنثي و يا شايعات را به آن حضرت خبر مي‌دهد ولي در همه‌ي اين احوالات وظيفه‌اي را که به عهده‌ي مسلمانان و يا شخص پيامبر است به خود آن‌ها واگذار مي‌کند.

بر اساس همان مبنايي که خداوند براي انسان‌ها پيامبر مي‌فرستد، جهت تبيين و ادامه‌ي دين، امامان را مأمور مي‌کند، در اين حالت هم فقط کسي را که به مقام قرب الهي رسيده است براي امامت تجهيز مي‌نمايد. با توجه به نکاتي که عرض شد لازم است به موارد ذيل عنايت فرماييد:

۱. در ابتدا هر «نبيّ»، «وَليّ» مي‌باشد که با استعدادهاي ذاتي خود، همه‌ي جنبه‌هاي بشري را كه مانـع دريافت اصل روحاني خود و مانع قربِ به حق مي‌شود زدوده است.

۲. سرمايه‌ي ولايت جهت قرب الهي «فطرت» است و انسان‌ها وقتي با فطرت خود هماهنگ شوند به مقام قرب الهي دست مي‌يابند و اين سرمايه در اختيار همه هست و شريعت الهي متذکر فطرت انسان‌ها است تا با آن هماهنگ شوند، پس راه ولايت و قرب الهي براي همه باز است.

۳. زماني كه مصلحت خدا اقتضاء كرد تا پيامبري براي بشريت فرستاده شود کسی را كه به مرتبه‌ي قـرب كامل رسـيده است جـهت ابـلاغ شـريعت به نبوت مبعوث مي‌کند و برمي‌انگيزاند.

۴. پس نبوت يك مأموريت الهي است و همچنان که عرض شد مبعوث نمـودن آن «وَلـيّ» به نبوت همراه است با تحولي عظيم كه در روح او رخ مي‌دهد، تا براي انجام مأموريت خود توانايي و آمادگي كامل و نهايي را دارا باشد.

۵. كمك‌هايي كه به پيامبر مي‌شود تا در مأموريتش موفق شود کمک‌هاي خاصي است که از طرف خداوند به پيامبر داده مي‌شود و به همين جهت گفته مي‌شود آن کمک‌ها «موهبتي» است و نه «اكتسابي». ولي اين كمك‌های موهبتی، رحمتي است به مردم از طريق نبي تا مردم به شريعت الهي آگاه شوند و مردم از طريق همين كمك‌هاي موهبتي است كه متوجه صدق نبوت نبي مي‌شوند و از او هدايت مي‌گيرند.

۶. مددهاي موهبتي به نبيّ دو قسم است. قسم اول مددهايي است که قبل از بعثت به نبيّ مي‌شود تا كارنامه‌ي نبيّ جهت انجام مأموريتش از هرگونه ضعفي پاك باشد و آن مددها موجب مي‌شود تا پيامبر خدا اولاً: در خاطر مردم و بر اساس عرف زمانه از هرگونه ضعفي مصون باشد و همان ضعف‌هايي كه براي بقيه‌ي كودكان و جوانان طبيعي است، مثل نيمه عريان بودن کودکان و يا با پاي برهنه در كوچه‌ها دويدن، در او ديده نشود. ثانياً: از طريق آن مددها نفس پيامبر ظرفيت پذيرش حقايق عظيمِ موجود در وَحي را پيدا كند و وحي را كامل بگيرد. قسم دوم، مددهايي است که بعد از نبوت به پيامبر مي‌شود که اگر اين مددها نبود به مقام قرب و ولايت پيامبر ضربه‌اي نمي‌زد ولي نبوت او را كه وسيله‌ي هدايت بشر بود مختل يا منقطع مي‌نمود، به طوري که اگر خداوند جان پيامبر را از خطرات حفظ نمي‌کرد و يا توطئه‌ها را خنثي نمي‌نمود و يا شايعات و نقشه‌هاي دشمن را به او خبر نمي‌داد، زمينه‌ي ابلاغ وَحي الهي به طور کامل فراهم نمي‌شد و اين ضرري بود که به بشريت مي‌رسيد.

از اين نکته غفلت نفرماييد که در هر صورت هركس به اندازه‌اي كه طالب حق است از نبوت بهره مي‌گيرد و خود پيامبر هم به عنوان يك انسانِ حق طلب از نبوت خود استفاده مي‌كند ولي چون او بهترين انسان است، بيشترين استفاده را از وَحي مي‌برد و خداوند در همين رابطه مي‌فرمايد: «آمَنَ الرَّسُولُ بِما اُنْزِلَ اِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ و الْمُؤْمِنُونَ»[۳] رسول (ص) و مؤمنين هر کدام به آنچه بر پيامبر نازل شده ايمان آورده‌اند و از آن بهره مي‌گيرند.

با توجه به اين‌که معلوم شد هر انساني به جهت نفس ناطقه‌ي مجردي که دارد، استعداد حضور در عالم غيب در او هست و مي‌تواند به مقام ولايت و قرب برسد، پس نبوت براي انسان چيز غير ممکني نيست و خداوند به عنوان «ربِ» همه‌ي انسان‌ها حتماً راهي جهت تربيت و تعالي آن‌ها مي‌گشايد و ارسال رسولان در همين رابطه است که در مباحث آينده به اين امر مي‌پردازيم.

[۱] - سوره‌ي کهف، آيه‌ي ۱۱۰.

[۲]- نهج البلاغه، خطبه‌ي ۱۹۳.(خطبه قاصعه-۲۳۴).

[۳]- سوره‌ي بقره، آيه‌ي ۲۸۵.

32410
متن پرسش

سلام: بنده فارغ التحصیل رشته مهندسی دانشگاه هستم و به شدت به مباحث برهانی و عقلی و معارف اسلامی به خصوص عرفان نظری تمایل دارم. همچنین قصد ورود به حوزه تعلیم و تربیت و شئون مختلف آن در تمدن اسلامی را دارم. آیا توصیه جناب طاهرزاده به بنده برای طی این مسیر ورود به حوزه علمیه است یا اینکه از طریق دانشگاه تحصیلات را ادامه دهم؟ مسئله اصلی بنده این است که چطور می‌توان فهمید که انگیزه خود از ورود به حوزه علمیه واقعا خدمت به انقلاب اسلامی است یا اینکه این تمایل ما از خدعه نفس است و ما را نهایتا دچار حجاب علوم حوزوی خواهد کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله با نسلی روبه‌رو هستیم که ظرفیت حضور در علم جدید و معارف سنتی خودمان، هر دورادارند. به این فکر باشید که در عین حضور در دانشگاه و درک عمیق رشته دانشگاهی، با همّت کامل معارف مربوط به حضور در این تاریخ را در بستر آیات و روایات و معارف حِکمی و عرفانی را بیاموزید و در این بستر می‌توانید منشأ خدمات مفیدی باشید. عرایضی در جلسه چهارم بحث سوره «تین» شد که إن‌شاءالله در این رابطه مفید خواهد بود. https://eitaa.com/matalebevijeh/9794 خوب است به آن بحث رجوع شود. موفق باشید.

32249

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: گرایشهای عقل گرا کی در امامیه ظاهر شد و آیا اصیل بود؟ می‌دانم در زیدیه ازتباط با معتزله زیاد بوده اما چرا امامیه با ظاهریه و حدیث گرایان خیلی مرتبط بودند؟ آیا جریان اصحاب امام صادق حدیث گرا بودند؟ کتاب منبعی هست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد از عناوین تحقیقیِ بنده نبوده. موفق باشید

31817

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: چرا گاهی اوقات مثلا با دیدن شخصی آشنا ، سوالی در مورد آن شخص به ذهن ما به صورت گذرا خطور می‌کند و بعد هم فراموش می‌کنیم اما بعد از مدتی گویی تمام کائنات هستی دست به دست هم می‌دهند تا پاسخ آن سوال خطور کرده در ذهن را به ما نشان دهند و نتیجه به وجود آمدن یک سنگینی در روح است و انگار می‌خواهند آدم را متنبه کنند. کتاب ادب خیال را خوانده ام، اما خب هنوز کنترلی بر خیالات نیست.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن‌قدر ای دل که توانی بکوش. همان‌طور که علامه حسن‌زاده می‌فرمایند اگر ما خود را با معارف الهی و قرآنی مشغول نکنیم، قوه واهمه ما را با وَهمیات خود مشغول می‌کند. تعمق در معارف الهی کارساز است. موفق باشید

31300

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: استاد اگر در بخش های مختلف دنیا توجه کنید، هر کسی به نوعی گرفتار معیشت خود است و چه بسا مسائل دیگر از جمله مشکلات روحی، و بیماری های مختلف که دارای هزینه های بسیار بالاست، همچنین بیش از ۸۰ درصد مردم جهان از صد ها سال پیش تا حالا اصلا آداب طهارت را رعایت نمی‌کردند برای ورود به عالم قدسی، وقتی نگارشی در این دنیا برای خود نکرده اند، چگونه خودشان را در محضر خدا و کتابت زیبائی از خود باید می‌کردند ببینند؟ یعنی اینها سرمایه وجودیشون و درک حضورشان را و ابدیتی که از همین دنیا می‌توانستند درک کنند را از دست دادند؟! شاید خیلی از اینها که شعف شان را در آرمان های غربی می‌دیدند، مقصر نباشند، بلکه اینها پاسوز قدرت ها باشند. حساب اینها چیست؟! دنیا برای اینها چه فایده ای داشت؟! آخرت چه احوالی نسبت به عدل و رحمت خدا دارند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در راه‌هایی است که حضرت ربّ العالمین در هدایت خود، آن راه‌ها را در هر تاریخی مقابل قوم و ملت‌ها گذارده است تا نسبت خود را با پروردگارشان شکل دهد. در این‌جا است که بعضی اگر کوتاهی کرده‌اند، کوتاهی‌های خود را ملاحظه می‌کنند و از طرف خودشان در واقع مورد ملامت قرار می‌گیرند. موفق باشید

31113

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عرض سلام و ادب و احترام: وقتتون بخیر و عافیت.با توجه به سؤال ۳۱۰۰۹ که در رابطه با جهان‌های متعدد و قیامتهای متعدد اشاره شده و در بخشی از پاسخ فرمودید: «حقیقتِ نبوت و ولایت نیز واحد است و مظاهر آن در هر عالَمی مطابق آن حقیقت واحد می‌باشد.» سوال این هست که با وجود جهان‌های و قیامتهای متعدد و ظهور حقیقت محمدیه در اون عوالم، دلیل سوال ملائکه چیست؟ اونها که موجودات مجرد هستند و همه ی جهان‌ها و همه ی مظاهر حقیقت محمدیه ر در اون جهانها دیده اند چطور به خداوند متعال خطاب می کنند «أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَ يَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَ نُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ» و این حقیقت را ندیدند؟ آیا اولین بار است در همه ی عوالم آفرینش قبلی حقیقت محمدیه به تمام جلوات اسمائی ظهور می کند که خداوند متعال می فرماید: انی جاعل فی الارض خلیفه؟ «قَالَ يَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَائِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُم بِأَسْمَائِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ غَيْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا كُنتُمْ تَكْتُمُونَ» آیا دستور سجده ملائکه به همین دلیل بوده و تا کنون در مظاهر قبلی این حقیقت در جهان‌های قبلی نبوده؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مقام فرشتگان اقتضاء می‌کند که در مقابل آدم به اعتبار خلیفة الله بودنش در زمین، چنین سخن و عکس‌العملی را داشته باشند. موفق باشید

30522

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: احتراماً پیرو فرمایش شما مبنی بر مدارا کردن با خانواده بخصوص همسر ابهامی برای اینجانب پیش آمده و آن این است که آیا باید مسائل مربوط به سیر و سلوکی مثل نماز شب‌، بیداری بین الطلوعین، گوش ندادن به آهنگ و ... را انجام داد و در مقابل با طعنه ها یا مخالفت ها مدارا کرد و یا این نوع مسایل رو بخاطر رضایت خانواده ترک کرد به امید رضای خدا. با اینکه محرزه بعضی کارها معصیته مثل آهنگای امروزی. قاعده عقلی و حکم کلی در این موارد که مخالفت همسر رو بهمراه داره نه از باب اذیت شدن بلکه از بابت تندرویی و خشک مذهبی دونستن این نوع رفتارها و عقاید چیه؟ اگه با مدارا کردن هم نتیجه مطلوبی حاصل نشه چی؟ اینکه من اجازه هیچ کاری رو نداشته باشم مبادا ایشون ناراحت شن واقعا درک و تحملش سخته.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در مواردی که انسان باید در پیش خود باشد و ربطی به زندگی مشترک ندارد؛ مدارا لازم نیست. آری! در مورد موسیقی می‌توان تا آن‌جا که مطمئن به حرمت آن نیستیم حمل بر صحت کرد. موفق باشید

نمایش چاپی