بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29876

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقت بخیر. توی کتاب معاد طبق حدیثی از امام باقر یا امام صادق (ع) شش صورت در برزخ مومن رو اخاطه میکنن که چهره ی سمت چپ زکات هست و طبق فرمایش علامه فرمودید این صورت ها توی همین دنیام همین کار رو میکنن و آنجا که شیطان میگه از سمت چپ یعنی از طریق فحشا به مومن نفوذ می‌کنم با انفاق و ذکات میشه دفعش کرد. همینطور که نماز و روزه جهت آرزو های انسان رو تغییر میده. حالا سوال اینه که چرا با وجود انفاق کردن خیلی ها من جمله خود بنده با اینکه ذکات بهم تعق نمیگیره ولی ماهیانه مقداری در حد وسعم به خانواده های نیازمند کمک می‌کنم ولی همچنان درگیر فحشام (از نوع کبیره)؟ مشکل من چیه که همچنان از ناحیه ی چپ طبق گفتمان بالا بهم نفوذ میشه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با معرفت بیشتر و دین‌داری همه‌جانبه، اعمال ما تأثیر خود را می‌گذارد. موفق باشید

29856

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: استاد یه سوالی که دارم و خیلی هم ناراحت هستم بابتش اینه که در این سی سالی که از رحلت حضرت امام میگذره، یک نفر نبود که جلوی ساختن مرقد به این شکل را بگیره؟ جلوی کسایی که می‌خواهند کوخ نشین رو کاخ نشین و کاخ نشین را کوخ نشین نشان بدهند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بالاخره عده‌ای معتقد‌اند این هنر ایرانی است. فکر می‌کنم بین تجمل و جمال خلط شده‌است. موفق باشید

29546
متن پرسش
عرض سلام و ارادت خدمت استاد عزیز: خدا قوت و آدینه بخیر. در باب برهان صدیقین. در مورد قاعده «کل ما بالعرض لابد ان ینتهی الی ما بالذات» از این برهان برای اثبات هستی بخشی خداوند استفاده می‌کنند مثل برهان صدیقین. سوال اینکه ما در جهان پیرامون خود اصلا رابطه هستی بخشی را نمی‌بینیم و نهایت شاید ایجاد ابتدایی عالم را بتوان مدعی شد. آن هم رابطه هستی بخشی آن به آن که برهان صدیقین مدعی آن است. و لذا همه چیز را به صورت اعدادی و معده می‌بینیم، پس نمی‌توانیم استدلال کنیم این هست ها باید به عین هستی منتهی شود. خب این هست ها همدیگر را تغذیه می‌کنند و چه لزومی دارد که به یک عین ختم شود؟ آنچه مشهود ماست این است که موجودات پیرامونی ناقص اند و عین وجود به معنای عین کمال نیستند. چطور از این قضیه استدلال می‌کنیم که پس وجود اینها باید از عینشان گرفته شده باشد به معنای اینکه چون ناقص اند پس کامل به آنها هستی می‌دهد آن هم آن به آن، در حالی که ما جز اعداد نمی‌بینیم. سپاس از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید در بحث «برهان صدیقین» نظر به امری است بدیهی تحت عنوان «کل ما بالعرض لابد ان ینتهی الی ما بالذات». پس در هر حال هر هستی، از آن جهت که «هست» و عینِ هستی نیست، به عین هستی ختم می‌شود و معدّات تنها زمینه‌ی ظهور هست‌ها هستند ولی موجودات، همه روشنی‌گاه‌های نمایش هستی هستند که در ذات خود عین هستی است. موفق باشید    

29476

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بیش از ده ساله شاید تقریبا هر شب دارم از یه گناه کبیره توبه می‌کنم ولی موفق نشدم ترکش کنم. مشکل کجاست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باز هم توبه و باز هم توبه، تا إن‌شاءالله نورِ عبور از آن معصیت به سراغ‌تان آید. موفق باشید

28521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بسیاری بزرگواران فکری_فرهنگی انقلاب در نقد هرمنوتیک مباحثی تبیین کرده اند و خب بصورت ویژه ای آقای دکتر مجتبی مصباح در کتاب معرفت شناسی خود دیدگاه های هرمنوتیک را نقد و یک فصل کتاب خود را به تبیین نقصان ها و انتقادات و پاسخ به مسائل هرمنوتیک می‌گذارند و برخی دیگر عزیزان، هرمنوتیک را یکی از مهم ترین و حتی شاید از پرمخاطره ترین مباحث اندیشه می‌دانند و آن‌را خطرناک ارزیابی می‌کنند. علت این نوع بینش به هرمنوتیک چه هست و آیا با مبانی اسلامی_شیعی این بحث زاویه جدی آنچنان که بحث می‌شود دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تا آن‌جا که بنده آن نقدها را دیده‌ام این افراد برای نفهمیدن موضوع بیشتر تلاش می‌کنند تا برای فهمیدن آن. موفق باشید

25744

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آلودگی هوا و زندگی در حال دنیا تاثیر زیادی در جسم و تشدید و بر هم ریختگی طبع مردم گذاشته است و در نهایت در رفتار و اخلاق بشدت تاثیر می گذارد که اینقدر حالات زیادی برای افراد ایجاد می کند که خودی نمی ماند و اگر باعث خشونت نابجا و غیر قابل کنترل شود و رفتارهایی که قطعا خدا دوست ندارند، آیا در روز قیامت چگونه محاسبه و بالاخره مقصر کیست؟ آیا با توجه به این زندگی و دنیایی که با سبک زندگی غربی به حکومت بعضی ابعاد زندگی مردم در آمده است می توان خیلی از مردم را گناه کار و مقصر در اعمالشان دانست؟ منه جوانی که هیچ دخالتی در گذشته دنیا نداشتم و حال اینگونه مرا تحت تاثیر قرار داده است چه باید بکنم؟ پس حق و باطل را چگونه می توان تشخیص داد؟ بخدا ما گناه داریم، والله بالله من نمی خواهم اینقدر بدی بر من و مردم چیره بشه دارم زجر می کشم و کاری از دستم بر نمی آید. آیا وظیفه من و امثال من چه می تواند باشد؟ حالا با این همه مشکل جهان که چاره اش اسلام است و بهترینش انقلاب اسلامی ایران، آن هم در مسیر بلند تکامل جامع خود هست که خدا می داند تا چه زمانی طول خواهد کشید. من برای خودم متاسفم عمرم از دست می رود با چرندیات و مزاحمت های زندگی احمقانه غربی و مغز های کوچک غربزده! الان یا مرگ چاره است یا ظهور اما نه مثل پیامبران و امامان گذشته بلکه با قدرت هایی از آنچه اهل بیت راز می نامیدند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین خودآگاهیِ تاریخی اولین قدم است به سوی افقی که در پیش است و به خودی خود، فرجی است که انسان را فرهیخته و وارسته می‌کند. موفق باشید

24963
متن پرسش
سلام علیکم و رحمة الله: نفس چگونه بر چند عمل خود همزمان آگاهی دارد و بر همه توجه دارد؟ مثلا همزمان صحبت می کنیم و یا در حال شنیدن حرف دیگری هستیم همان لحظه تخیل غیر مرتبط هم می کنیم و هم متوجه تخیلمانیم هم متوجه حرف طرف مقابل و یا حرف زدن خودمان، چگونه اینگونه می شود؟ و شاید بتوان همزمان به چند حالت نفس تسلط داشت و توجه داشت که با هم متفاوتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر از مجردبودنِ نفس غافلید؟! مگر نفس مثل موجودات مادی است که یا سنگ باشد یا آب؟! در حالی‌که موجود مجرد، وَجهِ جامعیت دارد. تا حدّی می‌توان گفت مثل نور بیرنگ است که جامع هفت نور می‌باشد. موفق باشید

32906

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب خدمت استاد عزیز: ضمن تبریک ولادت حضرت معصومه سلام الله علیها اینکه حضرت معصومه سلام الله علیها شفیعه در قیامت هستند، آیا طبق زیارتنامه شفاعت حضرت در بهشت هست یا در قیامت؟ و اینکه آیا شفاعت اهل بیت علیهم السلام و امام زادگان اولیا و شهدا در بهشت نه در قیامت ممکن هست یا نه؟ و اگر بحث شفاعت در بهشت امکان دارد منبع برای مطالعه بنده معرفی می‌کنید. ممنونم از لطفتان التماس دعا دارم. یا حسین

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در روایات به ما فرموده‌اند اگر به صورت انسان محشور شویم امامان ما را مورد شفاعت قرار می‌دهند و در جمع‌بندی می‌توان گفت شفاعت، بیشتر در قیامت انجام می‌گیرد. مباحثی در مورد معنای شفاعت و جایگاه آن در کتاب «معاد» و مباحث سوره «مرسلات» شده است. خوب است به آن دو مبحث رجوع شود. موفق باشید

32699

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد اصغر طاهرزاده عزیز: لطفا بنده را راهنمایی بفرمایید. بنده بعد از اتفاقی که چندین سال پیش برایم افتاد و منجر به فوت پدرم شد کلا نگرشم نسبت به خود و دنیا سرد شد و بیشتر به دنبال این بودم که اصلا هدف از خلقت انسان چه بوده و بسیاری از چرا های دیگر. ولی با راهنمایی یک دوست که عرض کردم دوست دارم خودم را بشناسم سی دی (شرح ده نکته از معرفت نفس) و مبحث معاد و کتاب «معاد؛ بازگشت به جدّی‌ترین زندگی» همراه با سی‌دی و سپس آشنایی یا سایت لب المیزان و دانلود و مطالعه کتب شما طبق سیر مطالعاتی پیشنهادی شما حال بسیار خوبی پیدا کردم. ولی چندین سال است که دیگر آن ذوق و شوق قبلی را ندارم و به این نتیجه رسیدم که به لطف خدا اگر بتوانم بجای مطالعه، به آنچه آموختم عمل کنم بهتر است و میدان عمل هم آنقدر گسترده است که دیگر وقتی برای مطالعه باقی نمی ماند و از طرف دیگر هم که شاید اشتباه باشد تصورم بر این است که اگر عمل خالصانه شد علم حضوری خودش بدون مطالعه از درون می جوشد. لطفا راهنمایی بفرمایید تکلیفم چیست؟ چه کنم که بهترین استفاده مفید را از عمر و زمان محدود ببرم که فردای قیامت پشیمان نباشم که ای کاش... آیا دوباره سیر مطالعاتی شما را از سر بگیرم یا سیر مطالعاتی دیگر یا کلا دستورالعملی عملی به پیشنهاد شما؟ ممنون از اینکه وقت می‌گذارید و راهنمایی می فرمایید. خداوند خیر دنیا و آخرت را نصیبتان فرماید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که پس از آگاهی نسبت به حقایق، آنچه آن حقایق را در شخصیت ما شکلِ وجودی می‌دهد، حضور تاریخی مطابق آن معارف است و بدین لحاظ خوب است که در مسیر مطالعه مباحث مربوط به «انقلاب اسلامی» خود را وارد نمایید اعم از «انقلاب اسلامی، بازگشت به عهد قدسی» و «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» تا «انقلاب اسلامی، طلوع جهان بین دو جهان». و همه این موارد باید در کنار اُنس با قرآن محقق شود مثل مباحثی که در شرح سوره مبارکه آل عمران و یا سوره احزاب انجام گرفت. موفق باشید

32204
متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: پوزش بابت مزاحمت، بیش از ده ساله که خواننده غالب کتابهای حضرتعالی هستم. تحصیلات دانشگاهی ارشد دارم و در حوزه نظامی فعال هستم. اخیرا یکی از دوستان مذهبی و مخلصم رو که ۲۸ سال با هم ارتباط داشتیم رو در کمال ناباوری به مرگ طبیعی از دست دادم. بعد از گذشت یک ماه هنوز مساله برام حل نشده و شدیدا به فکر مرگ و قبر و قیامت افتاده ام. اگر چه در طول زندگی بعد از بلوغ به لطف خدا به دین و مذهب و نماز و اخلاق توجه داشته ام، ولی حقیقتا با این اتفاق هول کرده ام و نمی دانم چکار کنم، با وجود مشغله کاری زیاد گاهی نهج البلاغه می خوانم، بعد میرم سراغ انس با قرآن، بعدش مفاتیح و ارتباط با اهل البیت، بعدش کتابهای اخلاق، یک مقدار تفسیر قرآن می خوانم، صحبتهای حاج آقای امینی خواه رو در رابطه با سه دقیق در قیامت گوش میدم، گاهی هم کمک به خانواده و ... این حالتم هم از ترس مرگ نیست بلکه متوجه بازی خوردن خودم شده ام، چیزهایی رو جدی گرفته ام که اصلا اهمیتی برای بعد مرگم نداره، به دنیا بی رغبت شده ام و سرمایه حقیقی رو آنطرفی می‌دانم که دستم خالیه. نمی‌دانم در لحظه مرگ، با رحمت خدا روبرو خواهم شد یا با قهر و غضبشان. از طرفی نگران خودخودسازی هم هستم که راه به جایی نبرم. از شما استاد عزیز راهنمایی می خواهم. الان چکار کنم که در فرصتی کم به سرمایه معنوی بزرگی برسم و بعد مرگ با رحمت خدا روبرو شوم. کدام راه خودسازی و سلوک را در پیش بگیرم، مقالات آیه الله شجاعی یا راه دیگر؟ سالهاست که برای اینکه وقت شریفتان را نگیرم سوالی نپرسیده ام. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه باید این امکان را بدهیم که هم‌اکنون ممکن است بمیریم. پس باید خود را در جهانی حاضر کنیم که زندگی دنیایی، قسمتی از آن باشد و در این بستر البته نباید زندگی دنیایی را تعطیل کرد، باید با حضور در جهانی گشوده، هم‌اکنون تا ابد زندگی را ادامه داد. پیشنهاد می‌شود در این رابطه به کتاب «سوره جاثيه و راز زمين‌گيری امّت‌ها» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید

32174
متن پرسش

سلام وعرض ادب خدمت استاد بزرگوار: من مباحث ده نکته رو دنبال کردم و روی اونها فکر هم داشتم و تجرد نفس رو تا حدودی متوجه هستم . مخصوصا رویای صادقه هیچ توجیهی نداره به جز مجرد و فرازمان ومکان بودن روح انسان. چند روز پیش اولین پیوند قلب خوک به انسان انجام شد و خبر خاصی هست. قبل تر از اون هم ایلان ماسک پروژه ی نورالینک رو استارت زده و مراحلیش رو انجام داده، هنوز عملیاتی نشده اما خیلی دور نیست که اجرایی بشه. این تصور برای خیلی‌ها بوجود اومده که انسان غربی به کمک تکنولوژی داره انسان رو به سمت نامیرایی پیش میبره، اینکه انسان بر تمام دردها و بیماریها و نقصهای جسم پیروز میشه و عمر همیشگی پیدا میکنه. من متوجه این قضیه هستم که روح متفاوت از مغزه و متفاوت از قلب و حقیقتی ورای اینهاست اما همه ی جامعه توان فهم این موضوع رو ندارن و خود ما هم گاهی دچار سوال میشیم. ۱. اینکه مسیر غرب در پزشکی تا کجا پیش خواهد رفت؟ ۲. اگر قلب تعویض بشه، مغز کنترل بشه، سایر اعضا ترمیم یا تعویض بشه، خب طبیعتا عمرها طولانی میشه آیا این شدنیه و یا موانعی متفاوت از بیماری بر سر راه نامیراییست؟ ۳. آیا انسان به سمت نامیرا شدن پیش می‌رود؟! سیر بشریت و تکنولوژی به گونه ای هست که من خودم نمی تونم بگم صد سال دیگه این اتفاقات نخواهد افتاد و گوشه ی دلمان خالی می‌شود، خدا تا کجا به انسان قدرت تغییر و دستکاری در انسان را می‌دهد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! پزشکی جدید در مسیر آزمون و خطا و آزمایش‌هایی که روی بدن انسان‌ها انجام می‌دهد، تلاش‌های خوبی دارد. ولی جایگاه روح و نفس انسان، ماورای حضور آن در بدن است و لذا بعد از مدتی که بالقوه‌های آن به فعلیت رسید، بدن را ترک می‌کند هرچند که آن بدن سالم باشد. بحث در سلامت بدن نیست، بحث در انصراف روح است از بدن که بالاخره یا با ایستادن قلب، آن انصراف برای ما مشخص می‌شود و یا به اصطلاح با سکته مغزی آن مرگ پیش می‌آید. موفق باشید

32079
متن پرسش

سلام علکیم استاد: تشکر از پاسخ دادن به سوالات، خداوند به وقت‌تون برکت بیشتر بدهد با توجه به سوال ۳۲۰۶۹ که خودم از شما پرسیدم و اینکه شما فرمودید نکات خوبی در آن هست، آیا درست تر آن نیست که ذوالقرنین را مولا امیرالمومنین علیه السلام بدانیم؟ و اگر حدیثی که در آن نوشتار آمده صحیح است چرا علامه طباطبایی رضوان الله علیه با استناد به این حدیث، ذوالقرنین را حضرت امیر ندانستند؟ امیرالمومنین در این حدیث فرمودن که من ذوالقرنین هستم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مورد جناب ذی‌القرنین به عنوان شخصی معین و متعیّن، غیر از آن است که در روایات داریم حضرت فرمودند: «كُنْتُ مَعَ الْانبياء سِرّاً و مع محمد جَهْرَاً»[1] با همه انبیاء سراً هستند و با حضرت پیامبر«صلوات‌الله‌علیه‌وآله» آشکارا. و به همین جهت جناب علامه متوجه تعیّن تاریخی جناب ذی‌القرنین بودند و آیه مربوطه نیز از همین زاویه مطلب را به میان آورده. و این غیر از حضور معنوی و تاریخی حضرت علی «علیه‌السلام» است. که در روایتی بدان اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: «کنتُ ولیاً و آدمَ بین الماء و الطّین» من ولیّ خدا بودم در آن وقتی که آدم (علیه السلام) بین آب و خاک بود. موفق باشید      

[1] - سيد جلال الدين آشتيانى، شرح مقدمه قيصرى بر فصوص الحكم ابن عربى، ص 668.

31432

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام بر استاد طاهرزاده: نظر حضرتعالی در مورد اهل حق چیست؟ بنظر می‌رسد دیدگاه های عرفانی عمیقی در بینشان وجود داشته باشد. کدام فرقه ی آنها را تایید می کنید و چه منابعی در این زمینه توصیه می فرمایید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید جریان‌هایی که تحت عنوان «اهل حق» در میدان هستند، متفاوت و حتی در مقابل هم می‌باشند. از این گذشته آنچه امروز انسان‌ها را متوجه حق و حقیقت می‌کند راهی است که شهداء در مقابل ما گشودند با طعم ضد استکباری. در حالی‌که اکثر این جریان‌ها از هر گونه حرکت سیاسی، اجتماعی خود را جدا می‌دانند. موفق باشید‌

31362
متن پرسش
باسمه تعالی. سلام: استادم در سخنرانی جدید دکتر داوری تحت عنوان در طلب فرهنگ فرمودند که در مشروطه خواستیم با تحمیل و بدون پشتوانه فرهنگ وارد نظام مدرن اداره جامعه شویم سوالم از حضرتعالی این است که عبور نظام از شاهنشاهی به نظامی دارای سه قوه چه فرهنگی را طلب می کند مردم باید در چه فضایی قرار می گرفتند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که استاد در آن سخنرانی فرمودند باید در وجود مردم تغییری مناسب روح مشروطه پدید می‌آمد. آری! مردم برای آن‌که خود را آزاد بیابند به دموکراسی و انتخابات رویِ خوش نشان دادند ولی نظم جدید در جامعه آن‌ها برقرار نشد. کشور به کسانی نیاز داشت که به وضع جدید و نظم جدید آشنا باشند. آموزگان نظم جدید، متفکران و شاعران بودند ولی ما در کشورمان می‌خواستیم با سیاست به سوی نظم جدید برویم و همچنان که استاد فرمودند این امر دشواری بود. می‌خواستیم سیاست غربی را از غرب بیاوریم و مشروطه را به عنوان یک حادثه سیاسی در کشور پیاده کنیم، غافل از آن‌که فرهنگ در زندگی جدید به عنوان نظم عقلی جدید، بی تذکر نسبت به گذشته و وضع کنونی خود محقق نمی‌شود.

استاد فرمودند در شرایطی هستیم که تنها با عشق و راستی و دوستی می‌توان از مسائل‌مان عبور کنیم زیرا وقتی چراغ عشق بی‌فروغ شود، کینه و دروغ جای آن می‌نشیند.

عشق به حقیقت کجا و علم و پژوهش کجا؟ فرهنگ و خردی که با غرب‌زدگی جای عشق و دوستی نشست، کار را به این‌جا کشاند وگرنه می‌توانستیم از امکانات خود در بستر عشق و دوستی در جهان جدید حاضر شویم. در مشروطه، سیاست از پشتوانه فرهنگ محروم بود و امروز نیز مشکل ما ریشه در نداشتن فهم درست از اکنون و گذشته و آینده است. بنده از سخنان استاد این‌طور فهمیدم؛ باید چشم به مقصدی که با انقلاب اسلامی شروع شده است بدوزیم و نقطه شروع خود را با درک امکانات موجودمان به سوی او شروع کنیم. جلوه‌های روح بزرگ ایران، حکمت و شعر و ادب است و این یعنی حکمت باید بگوید چه کار باید کرد و علم آن کار را برای ما شکل بدهد.

31266

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: الان حدود دو ماه و نیم هستش که انواع بلاهای وحشتناک بر من و خانوادم وارد اومده. چکار کنم از این بلاها نجات پیدا کنیم. لطفا راهنمایی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله با صله رحم و صدقه و ۲۱ مرتبه آیت‌الکرسی در هر روز رفع بلا خواهد شد. موفق باشید

31238

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: در مورد ازدواج سؤالی خدمت استاد داشتم. من دچار ضعف روحی (ترس و خجالت) هستم. که در نهج‌البلاغه حضرت فرمودند ریشه آن سوءظن به خدا است. که برای رفع آن دارم تلاش می‌کنم و خود سازی می‌کنم. حالا با خودم گفتم اول این ضعفها را بر طرف کنم بعد ازدواج کنم. چون وقتی آدم ازدواج نکرده این ضعفها کمتر خودش را نشان می‌دهد و آدم کمتر مشکل دارد ولی وقتی ازدواج کرد چون باید مسئولیت دیگری را هم بر عهده بگیرد این ضعفهای روحی خودش را بیشتر نشان می‌دهد و بیشتر به مشکل بر می‌خورد و می ترسم نتوانم یک خانواده را مدیریت کنم. حالا می‌خواستم بدانم آیا این دیدگاه درستی است یا اینکه خود ازدواج می‌تواند زمینه و بستری باشد برای بهتر و سریعتر برطرف کردن ضعفهای روحی؟ آیا رزق معنوی که خدا با ازدواج به آدم می‌دهد بستر و زمینه این را فراهم می‌کند که این ضعفهای روحی سریعتر و بهتر بر طرف شود و چگونه ممکن است؟ تشکر و دعای خیر برای شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «تو پای به راه در نِه و هیچ مپرس / خودْ راه بگویدت که چون باید کرد». در این امور همان خدایی که این میل‌ها را فراهم کرده است بستر تحقق آن را نیز خودش کمک می‌کند و در دل حادثه إن‌شاءالله ضعف‌ها برطرف می‌شود. موفق باشید

31087

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: با توجه به روایاتی که مطرح شده است که این امر (ظهور قائم علیه السلام) واقع نمی شود تا وقتی همه اصناف مردم به حکومت برسند تا کسی نتواند بگوید «اگر ما هم به حکومت می‌رسیدیم، به عدالت رفتار می‌کردیم.» می توان از هم اکنون پیش بینی کرد که دولت جناب رئیسی هم شکست خواهد خورد کما اینکه تمام دولت های قبل از ایشان شکست خوردند و اگر ایشان موفق شوند جایگاه این روایات چیست و آیا کلام اهل بیت خلاف واقع از کار در نمی آید؟ نکته بعد این که بنده نسبت به این روایات برای آحاد جامعه دو وظیفه که در مقابل هم هستند می توانم متصور شوم یک آنکه برای آنکه کلام اهل بیت را نصرت بخشیم در شکست دولت رئیسی بکوشیم تا مطابقت کلام اهل بیت با واقع حاصل آید دو اینکه با تمام وجود دولت را مدد رسانیم لکن پس از ۸ سال که باز شاهد شکست دولت بودیم به ژرفای کلام اهل بیت برسیم و باز یا به انتظار بنشینیم یا اصناف دیگری را یاری رسانیم و در نهایت به شکست برسیم تا امر اهل بیت رخ دهد و بنظر حقیر اگر جناب استاد این روایت را مدنظر داشتند آنگونه ۶ سال از دولتی حمایت نمی کردند که نشانه های انحرافش شاید از همان ابتدا قابل رویت بود و نیاز به یک شنبه سیاه نبود که استاد بیدار شوند در حالیکه همان مناظرات باطن او را هویدا کرده بود و اگر در آن یکشنبه با سند و مدرک آمد در آن مناظرات که بدون سند عرض مومنین را برد بنابرین بنظرم در حمایت از این دولت و شاید بالاتر از دولت آن تجربه و آن روایات مدنظر استاد باشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید روایت مذکور در آن شرایط تاریخی که مطرح شده می‌خواهد بفرماید مسیری که جدای مسیر اهل‌البیت «علیهم‌السلام» است حتماً شکست می‌خورد و البته مسیر ولایت فقیه، برگشت به فقه آل محمد «صلوات‌الله‌علیهم‌« است و إن‌شاءالله به نهایت خود که حاکمیت آن ذوات مقدس است می‌رسد. وظیفه ما تقویت حاکمیتی است که در مسیر اسلام باشد. موفق باشید

30807

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: شما فرمودید هیچ کجای قرآن نداریم که به اهل کتاب گفته باشد بیایید مسلمان شوید، ولی در عوض آن در آیه 85 سوره ال عمران گفته «هر کس غیر از دین اسلام را انتخاب کند از او پذیرفته نیست و در آخرت از زیانکاران است»، این که همان می‌شود یعنی اهل کتاب که دین اسلام به آنان می‌رسد باید مسلمان شوند. لطفا توضیح فرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در رابطه با معنای اسلام در این نوع آیات فرموده‌اند، منظور از اسلام در آیه مذکور، تسلیم فرمان خدا بودن است در شریعتی که افراد در آن قرار دارند. به همین جهت در آیه قبل بحثِ حضور سایر انبیاء را به میان می‌آورد و می‌فرماید: «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (84) که همه آن‌ها مسیر تسلیم فرمان الهی برای پیروان‌شان هستند. موفق باشید

30662

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: تبریک پیشاپیش برای ورود به ایام عید اولیاءالله. غرض از مزاحمت، برای ماه مبارک آمدیم خدمتتان به انفاس شما مقدس کنیم این چهله خود را. ملتمس دعای حضرتعالی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی قاصدک خبر آورده که خبری در پیش است، چرا چشم به راه آن خبر نباشیم! و چشم دل را به سوی آن خیر که گشودن آسمان است به زمینیان، باز نکنیم؟! ای دل! چشم بگشا، حجاب‌های پیشِ خود را برای آن عطای الهی بزدای، و آماده شو برای حضور در جهانی دیگر. جهانِ کیفیت‌ها دارد از راه می‌رسد. جهانی که همه‌چیز نزدِ ما است. ای کمّیّت‌های سیاه و تاریک! از جلوی راه آن کنار روید، ای دل! از این کمّیّت‌ها دل بکَن، خبری در راه است. ای اشک! در مقابل قدم‌هایش آب بپاش. موفق باشید

30615

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض تبریک به مناسبت میلاد حضرت بقیه الله الاعظم (عج). به نظر شما یک نوجوان چگونه می تواند به امام عصر ( عج) و تعجیل در ظهور ایشان کمک کند؟ ان شاءالله بتوانیم لحظه ظهور حضرت را تماشا کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از نگاه و نظر و تأکیدات نایب آن حضرت نباید غفلت کرد. موفق باشید

30548

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
عنوان: وحدت و کثرت و شرور با سلام و تشکر: استاد لعن زیارت عاشورا و بحث وحدت و کثرت چطور فهمیده می شود؟ اصلا تبری جزو فروع دین ما است. در زمان ما که بازار عرفان ها داغ است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر آن لعن‌ها به کسانی اطلاق کنیم که بنیان انحراف بشر را گذاشته‌اند و حجاب تاریخ شدند، مثل قابیل و یا قاتل حضرت یحیی و یا ابن‌ملجم؛ معنا دارد. قرآن هم می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ» دشمنان خدا و دشمنان خود را که دشمنانِ انسانیت‌اند، ‌دوست نگیرید. موفق باشید

30533

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و رحمت الله. لطف در ابعاد سفر پاپ به عراق و چرایی دیدار با آیت الله سیستانی تحلیلی را بفرمایید. اگر اطلاعاتی در خصوص صحبت های رد و بدل شده و یا علت اینکه پاپ با مقلد چند برابری و قدرت بالاتر اقتصادی و ... (البته از دید غرب) به دیدار یکی از مراجع شیعه و آن هم کشور عراق می رود و سوالات دیگر، لطف بفرمایید حتی الامکان جزوه ای تهیه گردد. با عرض پوزش و عذرخواهی. یا علی مدد
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این مورد زیاد شده ولی خوب است در این مورد هم فکر شود که ظاهرا تعداد مسیحیان موجود در عراق در سال‌های اخیر تقلیل یافته در حدّی که از چند میلیون به چند صد هزار رسیده‌است. گویا حضور جناب آقای پاپ برای نوعی دلگرمی جهت مسیحیان عراق بوده‌است. البته تحلیل‌های دیگری که شده، در جای خود محفوظ است. موفق باشید

30179

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب می-خواستم بدانم آیا «توفنا مع الابرار» با عبور از مرتبه حیوانیت و انسان عادی بودن به مراتب بالاتر مرتبط است؟ چگونه می‌توان این امر را با مودت اهل بیت توجیه کرد یا ارتباط داد؟ ممنون اجرتان با خدا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «ابرار»، ذیل مقربون در صدد پاک‌نگه‌داشتن خود هستند و این امر مسلّم با عبور از امیال نفس امّاره از یک طرف، و محبت به مقربون از طرف دیگر ممکن است. موفق باشید

29879

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام استاد عزیز: خدا قوت. اول اینکه در نماز اختصاصی روز جمعه در مورد ساعتهایش سوالمس. در وقتی که آفتاب پهن می‌شود (الان که زمستان است حدود ساعت چند) در وقت چاشت و اگر از وقتش فراموش شد. ساعت ۱۰ خواندیم آیا مشکلی ندارد؟ممنون. دوم اینکه در سوال ۲۹۷۰۶ فرمودید از ملائکه مقرب حضرت عضرائیل از این طریق می‌شود کمک گرفت. حالا می‌شد لطف کنید از آن سه ملائکه مقربمون بعد از نماز بگوییم. ممنون از زحمتای شما.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. چون‌که بنده توفیق این این اعمال را نداشته ام، تحقیقی هم نکرده‌ام. ۲. چرا که نه. موفق باشید

29473

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: درحال مطالعه کتاب عالم انسان دینی هستیم و بیش از ۵ سال است که با مباحث حضرتعالی مانوس هستیم و در اوج گرفتگی و قبض، مباحث شما برایمان آبی روی آتش است و اینکه احساس خاصی به استاد عزیزمان داریم. استاد عاجزانه تقاضا دارم، اگر ممکن است بدون تواضع به صورت خصوصی پاسخ این پرسش را ارسال بفرمایید. جنابعالی در کتاب عالم انسان دینی، در مثال علمای عالم‌دار نام هایی را ذکر می‌نمایید. مثل حصرت امام (ره) یا در کتاب ادب خیال از علامه (ره) نام می‌برید. حال سوال این است که آیا امکان تنفس در عالم شما برای ما وجود دارد؟ و این احساسی که در قلبمان هست نسبت به جنابعالی آیا علامت ورود یا حداقل از دور تماشای زیبایی عالم‌تان هست؟ و اینکه امکان دارد ما چند سوایی در عالم شما زیست کنیم و بعد به عالم حضرت امام (ره) منتقل شویم؟ ببخشید استاد، می‌دانیم که این سوالات خوب نیست اما ناچار به پرسیدن برای آرام گرفتن دلمان بودیم. خدا بهترین خیر دنیا و آخرت رو نصیبتان بفرمایند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده و امثال بنده باید راه بگشاییم به سوی حضرت روح الله «رضوان‌الله‌تعالی‌علیه» که در این تاریخ، روح عالم است در آن حدّ که شهدای عزیز و حتی رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» به روحِ روح الله زنده و پا برجا هستند. موفق باشید

نمایش چاپی