با عرض سلام محضر استاد عزیز و بزرگوار: از برخی دوستانی که آثار شما را منتشر میکنند شنیدهام که مطالبی که در شرح آیات قرآن میفرمایید، تفصیل آیات است نه تفسیر آیات. به کاربردن چنین عبارتی برای شرح آیات برایم نامانوس بود و چون تفصیل در مقابل اجمال به کارمیرود قاعدتا باید آیات قرآن را متصف به اجمال بدانیم. اگر حضرتعالی عبارت تفصیل را بر تفسیر ترجیح میدهید حتما وجهی در آن لحاظ میکنید. لطفا این وجه را بیان کنید. ممنون که وقت میگذارید دعاگوی حضرتعالی هستیم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: به جز به تفسیر «المیزان» در مباحث قرآنی که عملاً نوعی تفسیر میباشد، به تفسیر اَنفسیِ جناب عبدالرّزاق کاشانی نیز نظر میشود که البته در آن مورد، بحث در نگاه انفسی در آیات به میان میآید به همین جهت واژه «تفصیل» را بنده به کار نمیبرم و البته بحث مکنونبودنِ حقیقت قرآن در جای خود محفوظ است که مقابل آن، موقعیت مکنون، تفصیل آن میتواند به میان آید. موفق باشید
جناب استاد سلام علیکم: ارادتمندیم. سایه اتان مستدام. طی چند سال اخیر مدام در وجودم در کش و قوسم از اینکه چرا شغلی دارم که هنوز مزدورم و کارمند و نتوانستم نجات پیدا کنم. یکبار هم تلاش کردم از این وضعیت شغلی خارج بشم اما وضعیت اقتصادی اجازه نداد. الان تو وضعیتی هستم که از آینده ای که میخوام باهاش مواجه بشم ترس دارم. میترسم نکنه تا آخر کارمند بمونم و مزدور این و آن. لحظه و ساعتی نیست که بهش فکر نکنم. اما انگار توان جدا شدن ندارم. انگار به این جای ظاهرا گرم و نرم عادت کردم. (هر چند قطعا آن را نپذیرفتم و ازش متنفرم) انگار راهی به جدا شدن از این وضعیت نمیبینم که بخوام پشت پا بزنم به این سکون و انجماد خودم. گاهی فکر میکنم در این مدت شاید خدا موقعیتی قرار داده بود و من استفاده نکردم. اما چیزی بذهنم نمیرسه. گاهی میگم «آقا جان تا وقتی چسبیدی به کارمندی و کارگری، فرد موثری برای این انقلاب و جامعه نیستی. چون زوری نداری. به هیچ دردی نمیخوری» و یاس من رو فرا میگیره. استاد راه برون رفتم از این شرایط چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید خوب است به این نکته فکر کنید که حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» میفرمودند هرکس هرجا که هست سعی کند به بهترین شکل وظیفه خود را انجام دهد تا مورد رضایت الهی قرار گیرد. موفق باشید
سلام خدمت استاد ارجمند: استاد ببخشید وقت ارزشمند شما را میگیرم. اول از شما طلب دعای خیر برای خودم دارم و ثانیا از آن طلبه ای که برای خدا و این انقلاب امام در فضای مجازی کار میکند تشکر مبکنم. در موضوع «علم تو استاد توست» تأملاتی کردم. خواستم ببینم آنچه برداشت کردم را صحیح میدانید؟ آیت الله بهجت اولا فرمودند که علم تو استاد توست اما آیا فرمودند و قید کردند که علم تو برای همیشه استاد توست؟ مثلا آیا نمیشود احتمال داد که شخص مراجعه کننده، مثل منِ حقیر، عامی و تازه به دوران رسیده بوده و آیت الله منظورشان این باشد که، برای تو فعلا عمل به دانسته هایت کافی است تا بعد؟ مثلا ما در حدیث هم شخص مخاطب امام را در نظر میگیریم اینجا هم عقل میگوید باید چنین کنیم. دوماً، آیا لزوما هر علمی علم قابل اعتماد است؟ مثلا نمیشود آن علم خود باعث گمراهی ما بشود و هر چه پیش رویم بیشتر بر گمراهی ما بیفزاید؟ با توجه به آیه وَمِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لَا يَعْلَمُونَ الْكِتَابَ إِلَّا أَمَانِيَّ وَإِنْ هُمْ إِلَّا يَظُنُّونَ این احتمال بعید نیست. و من ضعیف از کجا بفهمم که علمم حیلهی شیطان و نفسم نیست؟ چهار روز دیگر هر کس بر اساس علمش رفتار کند چه نتایج بدی که گریبان گیر ما نمیشود مثلا کشف های شیطانی و... سوماً، فرض کنیم علممان درست باشد، منبع علم هم مهم است. بالاخره این علم از کتاب بدست می آید؛ اما برخی علوم را شاید نشود نوشت و گفت بلکه مثلا باید چشاند؛ قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللَّهِ. چه کسی باید این علم را از الله دریافت کند جز کسی که مخلَص باشد؟ اینگونه مواقع منبع علم استاد می شود. در این مرحله، استاد تو علم توست. خیلی ممنون یا علی.
باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید مرحوم آیت الله بهجت در کدام فضا آن سخن را فرمودند. در آن جزوه که حتماً لازم است همه آن مطالعه شود؛ نظر به رهنمودهای علمایی همچون حضرت امام خمینی و علامه طباطبایی و امثال شهید مطهریها شده و در این فضا، خودِ آن علوم برای سیر إلی الله به ما کمک خواهند کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: توجه داشته باشید که در این موارد بحث در دلِ سنتی است که آن افراد یعنی افرادِ ثقه آن سخنان را میگویند و میتوان به آن سخنان اعتماد کرد و این غیر از گفتن خبر واحد یا منفرد است و البته این نوع مباحث، مباحثی نیست که بتوان در دل یک سؤال و جواب مختصر بررسی و تحلیل نمود. هر موردش را باید در دل سنت مربوط به آن خبر بررسی نمود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده در غرب، فیلسوفانی چون کانت و هایدگر و در شرق، فیلسوفانی مثل جناب ابن سینا و جناب صدرالمتألّهین قابل توجه هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور که میدانید جریانهایی که تحت عنوان «اهل حق» در میدان هستند، متفاوت و حتی در مقابل هم میباشند. از این گذشته آنچه امروز انسانها را متوجه حق و حقیقت میکند راهی است که شهداء در مقابل ما گشودند با طعم ضد استکباری. در حالیکه اکثر این جریانها از هر گونه حرکت سیاسی، اجتماعی خود را جدا میدانند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. تدبّر در جریان کربلا، روحها را بزرگ میکند ۲. بلند و کوتاه کردن صدای تلویزیون ربطی به حرمت و بی حرمتی اولیاء الهی ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: البته فرائض یومیه تنها مستحباتی است که قضا دارد و بهتر است در اسرع وقت قضای آن انجام شود ولی نباید طوری به خود سختگیری شود که گویا آن فریضه مستحب، واجب قلمداد شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد که عموماً مربوط به امور شخصی افراد است به صورت شخصی جواب سؤال اینطور به ایمیل جنابعالی ارسال شد:
31221- باسمه تعالی: سلام علیکم: موارد مواردی نیست که ما بتوانیم نسبت به آنها نظر صریح دهیم. همین اندازه میتوان گفت وظیفه شما بیشتر مربوط به رعایت حقوق همسرتان است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وظیفه ما است که متذکر شویم حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» مظهر رحمت الهی هستند و از شئونات پیامبری که «رحمت للعالمین» بودهاند. پیشنهاد میشود با مطالعه کتاب «بصیرت و انتظار فرج» که روی سایت هست، نکاتی را انتخاب بفرمایید و در معرض نگاه کاربران قرار دهید تا انشاءالله متذکر عالَم مهدوی بشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قرآن و روایات ائمه معصومین «علیهمالسلام» فکر کنید که بسیار راهگشاست بخصوص با نظر به شخصیت رهبر معظم انقلاب «حفظهالله». در این حالت، افقهایی برای رفتن و رفتن گشوده میشود. بتوانید مدتی با کتاب «سوره جاثیه و راز زمینگیری امّتها» بهسر ببرید خوب است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در رابطه با معنای اسلام در این نوع آیات فرمودهاند، منظور از اسلام در آیه مذکور، تسلیم فرمان خدا بودن است در شریعتی که افراد در آن قرار دارند. به همین جهت در آیه قبل بحثِ حضور سایر انبیاء را به میان میآورد و میفرماید: «لا نُفَرِّقُ بَيْنَ أَحَدٍ مِنْهُمْ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ» (84) که همه آنها مسیر تسلیم فرمان الهی برای پیروانشان هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عرایضی در این رابطه در کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» شده است. میتوانید به آن کتاب که روی سایت هست، رجوع فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته بحث مفصلی در شروع سورهی «جاثیه» در این مورد شد. خوب است به آن جا رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: درخت به اعتبار حیاتش باید مدّ نظر باشد و حیات، شدت و ضعف ندارد و انسان نیز به اعتبار انسانیتاش باید مدّ نظر باشد که امری است معنوی و دارای شدت و ضعف، وگرنه انسان به عنوان حسن و رضا و ... که شدت و ضعفبردار نیست! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصّل است به همین جهت حضرت امام در نامه به گورباچف در رابطه با سخنان ابن عربی فرمودند: سخنان باریکتر از مو. به عنوان نمونه همین آیهای که میفرماید: «وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ» (غافر/۴۰) یا آیه ۴۶ سوره مبارکه غافر که می فرماید: «النَّارُ یُعْرَضُونَ عَلَیْها غُدُوًّا وَ عَشِیًّا وَ یَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ؛ ابن عربی به ما دقت میدهد که چرا فرمود: «آل فرعون» و نفرمود آل فرعون و خودِ فرعون؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده و امثال بنده باید راه بگشاییم به سوی حضرت روح الله «رضواناللهتعالیعلیه» که در این تاریخ، روح عالم است در آن حدّ که شهدای عزیز و حتی رهبر معظم انقلاب «حفظهاللهتعالی» به روحِ روح الله زنده و پا برجا هستند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به طور شخصی اینطور جواب داده شد: 29319- باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده مدارا و خوشبرخوردی و به اصطلاح، ریشخند و امیددادن به آینده، إنشاءالله کارساز خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جزوهی «کلام جدید» که روی سایت هست، در رابطه با پلورالیسم عرایضی شده است. إنشاءاللّه مفید خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور از آن فراز از روایت، به دنبال عزّت بودن از اهل دنیا است و گرنه اولیاء الهی که خودشان واسطهی فیضاند جایگاه و موضوعشان متفاوت است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید دنبالکردن مباحث «معرفت نفس» جهت تذکر به این امر، شروع خوبی باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جمال الهی در همان مخلوقات ظهور میکند مثل تشییع پیکر مبارک سردار شهدای مقاومت. ولی انسان در نظر به مخلوقات میتواند به حضرت حق منتقل شود به همان معنایی که جناب مولوی میفرماید: «دیده آن بایدکه باشد شَه شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در میدان امتحان، انسان عهد خود را با خدا اثبات کند. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. عرض سلام و ادب و احترام خدمت شما. سوالاتی برایم ایجاد شده است. ممنون میشوم پاسخ بفرمایید. میخواستم شروع کنم به خواندن تاریخ معصومین علیهم السلام. با خود گفتم ابتدا از لنز عرفان اسلامی به زمان و تاریخ نگاهی بیندازم. در اولین مواجهه، نظریه علم الاسماء تاریخی مرحوم فردید نظرم را به خود جلب کرد. بعد از آن مطالبی از تلقی ابن عربی در باب زمان خواندم. بار دیگر به انبوه پاسخهایی که شما به کاربران دادهاید نگاه کردم؛ کلماتی برایم آشنا بود و مرا به یاد مطالب محییالدین در فتوحات میانداخت: روح زمانه، مظهر اسم غالب، قطب زمان، ظرفیت هر تاریخ، کل یوم هو فی شأن، الدهر هو الله و ... ۱. استاد! به نظر شما چگونه میشود تاریخ زندگی معصومین علیهم السلام را از این دریچه مطالعه کرد که آنها مظهر اسم غالب در زمان خود بودند و مقدرات الهی بر اساس آن اسم جاری میشد؟ ۲. چگونه میتوان خود را در تاریخ زندگی هر معصوم حاضر کرد تا بفهمیم اسم غالب چه بوده است؟ چه از طریق علم حضوری و چه از طریق علم حصولی. ۳. به نظر شما بهتر نبود مرحوم فردید، علاوه بر مبنایی که از ابن عربی اخذ کرده بود، قالب و روبنای نظریه خود را نیز از او وام میگرفت و بعد از آن به نسبت هایدگر با این دستگاه فکری میپرداخت؟ با تشکر از بذل توجهتان خواهشمندم اگر نکتهای اضافه بر این سوالات در باب «دریافت تجلیات الهی از طریق امامِ زمانه» و چگونگی کاربست آن در مطالعه تاریخ معصومین دارید بفرمایید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. عمده آن است که مطالعات ما با چنین رویکردی باشد تا در آینه حرکات و سکنات و گفتار اولیای الهی، انوار اسماء مدّ نظرمان باشد. ۲. با مطالعات دقیق نسبت به سیره اولیای الهی این خصوصیات بهخوبی پیش میآید. ۳. به نظر بنده جناب فردید با مطالعه آثار هایدگر متوجه شدند میتوانند چنین مواجهه خوبی با آثار ابنعربی داشته باشند، وگرنه مثل سایرین، آثار ابن عربی را تبدیل به نوشتههای خواندنی میکردند. ۴. عمده توجه به حضور تاریخی است که جان ما را محل تجلیات انوار الهی میکند. به نظر میآید با تأمّل در کتاب «سلوک ذیل شخصیت حضرت امام خمینی (رضواناللهتعالیعلیه)» بتوان در این وادیها حاضر شد. موفق باشید
سلام علیکم: ضمن قبولی طاعات وعبادات و تبریک سال نو و حلول ماه مبارک رمضان؛ استاد مدتی ست که میل و کششی به سمت قرآن ندارم ونمیتونم قرآن را قرائت کنم. انگار یک مانعی ایجاد شده. البته خیلی وقته که خواندن تفسیر رو شروع کردم و خیلی تشنه رجوع به تفاسیر هستم. الان هم در حال مطالعه تفسیر سوره برائت مقام معظم رهبری میباشم. با این اوصاف میخواهم بدانم برای ماه مبارک خواندن تفسیر کفایت میکند یا قرائت ارجحیت دارد که متاسفانه این توفیق از بنده سلب شده. در لحظات ناب رمضان محتاج دعای خیرتان هستیم. در پناه قرآن باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بگذارید در افق حضور در محضر حق در چنین شرایط برجسته که در ماه رمضان پیش آمده است، هر آنچه به سراغتان آمده است، کار خودش را بکند. به گفته جناب شهریار، آری! در این شرایط «هرچه پیش آید خوش آید».
هر چه در پیشم از آن زلف پریش آید خوش آید
من دلی درویش دارم هر چه پیش آید خوش آید
چشمم از ابر بهاری کم نیارد، گو ببارد
آری این باران رحمت، هر چه پیش آید خوش آید
در پریشان روزگاریهای هجران شهریارا
یار اگر پیشم بدان زلف پریش آید خوش آید
موفق باشید