سلام استاد: این جلسه اول پانزده نکته از عقل تکنیکی رو که با صحبت های شما جلو آمدم حس کردم تاریک شدم، اشکال کار کجاست؟ آخه شما همش توجه به ملکوت میدید این سری انگار برعکس شد یا نحوه نگاه من غلطه؟ ممنون از شما
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! هنوز هم نظر به ملکوت است ولی آنچنان زمانه وسعت یافته است که میتوان در این تاریخ آخرالزمانی نور ملکوت را حتی در همین عالَم طبیعت نیز مدّ نظر آورد. ولی تفکر غربی به جای آنکه طبیعت را آینه نظر به ملکوت کند و از این حوالت تاریخی بهترین بهره را برگیرد، طبیعت را به عنوان منبع انرژی مدّ نظر آورد و تکنولوژی را نیز در راستای استخراج انرژیهای زمین به کار گرفت که إنشاءالله در جلسات بعدی در این رابطه صحبت خواهد شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده این حالت، نسبت به آن بیماری طبیعی است و تجربه بنده نیز همین را نشان میدهد. با این که بنده هیچ درمان شیمیایی و سنتی جهت رفع آن بیماری که به صورت خفیف برایم پیش آمد؛ انجام ندادم و بیشتر در فضای ماه رجب و روزه داری آن بیماری پیش آمد، با اینهمه حالاتی که می فرمایید کم و زیاد تا مدتی در صحنه بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در «بودن» و «شدن» است آنجا که بودنِ ما در میان است مثل زن بودن یا مرد بودن، تکوین مطرح است و آنجایی که زنِ خوب شدن و یا مردِ خوب شدن در میان است، تشریع مطرح است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسئله مهمی است. خوب است در این مورد به کتاب «جهان بین دو جهان» و صوتهای مربوط به آن که روی سایت هست، مراجعه فرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم این جهان و این انسان و اسلام عزیز ظرفیت آن را دارد که در چنین شرایطی نیز جهانی را مناسب این تاریخ در مقابل ما بگشاید؟ مگر علمای بزرگ ما در زمان رضاخان که هزار برابر بدتر از ویروس کرونا بود؛ نتوانستند آن زیباییهای دینداری را به ظهور آورند و شخصیت آیت الله شاهآبادیها شکل گرفتند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن کتاب نیستم تا بتوانم نظر بدهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث وجود زلزله به جهت ماگما و حرارت درونی زمین که بالاخره باید آن حرارت درونی که همواره در جوش و جنبش میباشد به طریق آتشفشان و زلزله، خود را نشان دهد. که این بحثی است تا انسانها هرجایی را به عنوان محل زندگی انتخاب نکنند و یا اموری را رعایت کنند که زلزله و جنبش زمین به آنها برخورد نکند. ولی آنچه در سورهی زلزال مطرح است، بحث حضور قیامتی ما و رؤیت اعمال است و ربطی به زلزلهای که پیش میآید، ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در قیامتشدنِ این دنیاست، وگرنه هماکنون هم برزخ هست و هم قیامت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در چگونگی فرهنگ نرمافزاری است. یکی از شخصیتهایی در این تاریخ از طریق مبارزهی منفی و حرکت نرمافزاری توانسته است کارهایی را انجام دهد؛ جناب مهاتماگاندی است به همین جهت در ابتدای کتاب میفرماید: «در این کتاب دوستی جای دشمنی و گذشت به جای خشونت به کار رفته و قوای نفسانی در مقابل قوای بدنی قرار گرفته است. مطالب کتاب ضربت خورد کنندهای است بر پیکر تمدن جدید.
و میگوید: اگر هند مصمم باشد علیه تمدن جدید مبارزه بکند این کتاب برای وی راهگشا و مفید خواهد بود... میدانم که هنوز هند آمادهی پذیرش آن نیست.
البته همانطور که در جمعبندی نکاتی که در مورد کتاب عرض شد: «بنده سعی کردم مهاتماگاندی را در جملات فوق نشان دهم. چه در آن قسمتهایی که با او موافق هستم و چه در قسمتهایی که با او همراهی ندارم. عرض بنده آن است؛ حال که نمیتوانیم در تاریخی که هستیم، گاندی شویم و از جهان مدرن بهکلّی فاصله بگیریم؛ آیا باید در بستر انقلاب اسلامی چون حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» حاضر شد، آنهم در «جهانی بین دو جهان» و با نظر به حرکتی نرمافزارانه؟ و یا آتاتورک و رضاخان شد؟» موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: از اهل فن و اساتید حوزه که در درس آقایان شرکت کردهاند بپرسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم ضرری برای سلوک شما داشته باشد. زیرا نیت دیگری دارید و إنشاءالله کار با ارزشی خواهد بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به هر حال ظهور حضرت در بستر آخرین دین که کاملترین دین است محقق میشود. ۲. همانطور که در جواب سؤال شمارهی ۲۷۷۵۳ عرض شد مسلّم آیندهی ما، آیندهی بسیار امیدوارکنندهای است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «یقظه» هوشیاریِ انسان است در راستای آنکه متوجه میشود در مسیر توحید چه قدمهایی میتواند بردارد و بدین لحاظ، تازه شروع کار حساب میشود.
موفق باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم استاد خدا قوت. ببخشید آیه «اهدنا الصراط المستقیم» رو داشتم توی المیزان میخوندم بعد یکسری سوالات و نکاتی به ذهنم خورد و نوشتم. حالا گفتم با شما در میون بزارم ببینم به نظر شما چجوریه : ۱. خدا توی سوره حمد که میخواد به بندش تعلیم بده چجوری منو عبادت کن و ازمن چی بخواه، میاد میگه بگو اهدنا الصراط المستقیم. خیلی جالبه خدا میاد میگه اهدنا الصراط. میگه خدایا منو بندازم تو مسیر، نمیگه مثلا برسونم به مقصد یا برسونم به خودت. انگار یه سری توی این مسیر هست. انگار خود مسیر مهمه. خدا تو مسیر انگار پیدا میشه نه اینکه خدا نشسته باشه ته یه جاده منتظر ما. خدا توی همین طی کردن جاده پیداش میشه. اربعین هم انگار همینه. اینجوری نیست که تو بری که فقط برسی به کربلا! خب اگه فقط رسیدن به کربلا مهم بود که با ماشین میرفتی سریعتر هم میرسیدی ولی میگی نه برو بابا گور ماشین و پا درد. من باید پیاده برم. اصلاً پیاده روی شه که حال میده. ما همیشه در راهیم. اگر فقط به مقصد توجه کنیم اشتباست و خود مسیر را فراموش میکنیم. خیلی جالبه که خدا داره میگه به بنده اش که تو از من بخواه که تو رو بندازم تو این مسیر. نمیگه خدایا منو برسون به خودت. میگه راهو بهم نشون بده. اصلا انگار مقصد مهم نیست. راه مهمه. اربعین، پیاده روی مهمیه. این که تو برسی به کربلا یا نه مهم نیست. چون امام حسین تو کربلا نیست. امام حسین تو راه پیاده رویه. ما امام حسین رو تو راه میتونیم پیدا کنیم و به تبعش خدا رو هم تو راه میتونی پیدا کنی نه اینکه ته این راه خدا نشسته باشه منتظر ما و وقتی ما به اون نقطه برسیم دیگه تموم بشه. نه اتفاقا اگه بخوای برسی به ته مسیر و خدا رو پیدا کنی اصلا پیداش نمیکنی. اگه بخوای خدا رو پیدا کنی باید توی خود مسیر دنبالش بگردی. در واقع یه جورایی مقصد تو خود مسیره نه وقتی مسیر تموم بشه برسیم به مقصد. در راه علم هم همینه. ما اگه دنبال نتیجه باشیم و اینکه این مسئله رو حل کنیم اصلا جلو نمیریم و پیشرفت نمیکنیم. چون میگیم خب این مسئله رو بده این کامپیوتر حل میکنه دیگه برات. در صورتی که توی خود این مسیر علمه که تو خودت رو پیدا میکنی و علم رو جلو میبری. دانشمندان خودشون رو تو علم پیدا میکردن که میتونستن علم رو جلو ببرن و تازه حتی اگه بخوای خدا رو هم پیدا کنی باید تو همین مسیر دنبالش بگردی. تو مسیر علم، تو مسیر رشد، تو مسیر قرآن. انگار ما تو هرچیزی بخوایم خدا رو پیدا کنیم باید تو مسیرش خدا رو پیدا کنیم. حالا آیا واقعا اینطوریه یا نه؟ چون «الی الله تصیر الامور» یا «کادح الی ربک» یجورایی انگار داره میگه ته مسیر خداست ولی این مسیر که انگار ته نداره ؟! ۲. این اهدنا الصراط آیا همونه که میگه «تو پای به راه در نه و هیچ مپرس / خود راه بگویدت که چون باید رفت؟» مسیر انقلاب و مسیر انجام وظیفه ما برای انقلاب اسلامی چجوریه؟ انگار باید با همین اتفاقاتی که برام میوفته و کارایی که خدا میزاره جلو پام برم جلو تا خدا خودش راه رو روشن کنه که کجا باید بریم و چجوری باید بریم . من الان افتادم تو یه مسیر که نه میدونم کجا دارم میرم نه میدونم چجوری دارم میرم ولی دارم میرم و میدونم که باید برم! حضرت آقا خودشون چجوری زندگی کردن؟ آقا از همون اول هدف گذاشته بودند یا چیده بودند که من میخوام رهبر بشم و برم برنامه ریزی بکنم ببینم چی نیاز دارم و برم جلو تا برسم به هدفم؟ انگار نه، رهبری رو خدا رهبر کرد چون جاش اونجا بود و آقا خودش کاری نکرد بلکه خودش رو داد دست خدا و هر کاری خدا میگذاشت جلو پاش رو به بهترین وجه انجام میداد تا خدا راه رو براشون باز کرد. اگه رهبری برنامه چیده بود و گفته بود من باید از همه کارام بزنم و بشینم این برنامه رو برم جلو تا برسم به این هدف اصلا نمیرسید شاید. یا اگر می رسید بعد مغرور می شد که من خودم اومدم تا اینجا! یا آنجایی که پدرشون گفتن بیا مشهد پیشم میتونستن به پدرشون بگن من برنامه ریختم که باید برسم به این نقطه و نباید توی این مسیرم وقفه ایجاد بشه. بابا خودت یه کاریش بکن من نمیتونم بیام! در صورتی که بلند میشن میرن پیش پدر و هر چیزی که دارن از همینه که این رو درک کردن انگار که ما تو یه مسیریم و این نیست که خب بیایم یه هدف معلوم کنیم و از همه اتفاقات دور و برمون رو برگردونیم و فقط به هدفمون نگاه کنیم. ما اگه بخوایم یه هدف بزاریم و بگیم فعلا همه چیز رو بریز دور تا برسیم به مقصد اشتباست. مسیر مهمه! اینطوری ما مسیر رو یادمون میره! ولی توی این مسیر اولا: باید از خدا بخوایم تا ما رو بندازه تو مسیر ثانیاً: باید توجهت به «انعم الله علیهم» باشه انگار تا خدا راه رو برات باز کنه! انبیاء و صدیقین و شهدا و صالحین. باید در افق رهبری و شهدا حرکت کنیم تا خود راه بگویدت که چون باید رفت این درسته آیا؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: «چه خوش صید دلم کردی، بنازم چشم مستت را / که کس آهوی وحشی را از این خوشتر نمیگیرد». تنها میتوانم عرض کنم آفرین به این نحوه نگاه نسبت به حضوری که ما باید در این عالم نسبت به خود و نسبت به حقیقت داشته باشیم و در عالم انتظار، متوجه باشیم در مسیر، آری! در مسیر است که ما نسبت به حقیقت گشوده میشویم و حقیقت نیز نسبت به ما گشوده میگردد و بودن خود را در آغوش حقیقت و حقیقت را در هستیِ خود احساس میکنیم. همه مشکل بشر امروز آن است که گمان میکند حقیقت، اُبژهای است که بیرون از خودمان باید در آن دورهایِ دور به او برسیم. در حالیکه «معشوق همینجاست همینجاست». به گفته جناب فیض کاشانی
گفتم رخت ندیدم گفتا ندیده باشی
گفتم ز غم خمیدم گفتا خمیده باشی
گفتم ز گلستانت گفتا که بوی بردی
گفتم گلی نچیدم گفتا نچیده باشی
گفتم ز خود بریدم آن باده تا چشیدم
گفتا چه زان چشیدی از خود بریده باشی
گفتم لباس تقوی در عشق خود بریدم
گفتا به نیک نامی جامه دریده باشی
گفتم که در فراقت بس خونِ دل که خوردم
گفتا که سهل باشد جورم کشیده باشی
گفتم جفات تا کی گفتا همیشه باشد
از ما وفا نیاید شاید شنیده باشی
گفتم شراب لطفت آیا چه طعم دارد
گفتا گهی ز قهرم شاید مزیده باشی
گفتم که طعم آن لب گفتا ز حسرت آن
جان بر لبت چه آید شاید چشیده باشی
گفتم بکام وصلت خواهم رسید روزی
گفتا که نیک بنگر شاید رسیده باشی
خود را اگر نه بینی از وصل گل بچینی
کار تو فیض اینست خود را ندیده باشی
آری! «گفتا که نیک بنگر، شاید رسیده باشی». نسبت ما با حقیقت، همیشه همینطور بوده و هست.
همراهی با آنچه گفتید بیش از آنی است که بنده عرض کردم. عرایضی تحت عنوان «انقلاب اسلامی، انتظار، وارستگی» در حال تنظیم است. امید است که در آن متون بتوانیم با همدیگر گفتگویی داشته باشیم. موفق باشید
سلام استاد عزیز: وقت شما بخیر کلیپ زیبایی دیدم خواستم نظر شما رو هم در موردش جویا شوم https://bayanbox.ir/info/8097181322742615367/%D8%AF%D8%B1-%D9%88%D8%B5%D9%81-%D9%85%D9%88%D9%84%D8%A7
باسمه تعالی: سلام علیکم: با تشکر فراوان. هر سال و هر روز به هر بهانهای و با هرکس ما راهی به ساحت گسترده و گشوده مولایمان پیدا کنیم، گویا زندگی را شروع کردهایم. چه خوب بود که باز ما را از این طریق به یاد مولایمان انداختید تا بفهمیم حضرت مولی الموحدین «علیهالسلام» چه اندازه گسترده است که در همه جانها با هر نوع شخصیتی حاضرند و قلبها، خود را کاملاً با آن حضرت آشنا میداند. حقیقتاً:
این کیه این بای بسم الله الرحمن الرحیمه!
این کیه معنی یا و سین و اصل و حا و میمه!
این کیه نامش به جای نام سبحان العظیمه!
این کیه در خلوت و جلوت محمد را امینه!
این کیه راهش به راه حق صراط المستقیمه!
این کیه مسند نشین همواره در عرش برینه!
موفق باشید
سلام و درود: در احتیاج بشر به نبوت تخصصی ترین و کاملترین کتابها را معرفی کنید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: علامه طباطبایی در جایجای تفسیر المیزان در این مورد نکات ارزشمندی را مطرح کردهاند. در ضمن کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» که روی سایت هست در این مورد میتواند مفید باشد بخصوص که سعی شده نکات مدّ نظر تفسیر المیزان نیز بیان شود. کتاب «چه نیازی به نبی» که روی سایت هست نیز تذکراتی در این مورد دارد. موفق باشید
سلام بر استاد طاهرزاده عزیز: بعضی از افراد ادعا دارند که برای در مسیر حق بودن، شرط مسلمان بودن حتما لازم است و انسانی میتواند در مسیر حق باشد که مسلمان -یا به معنای به خصوصش شیعه- باشد. این افراد راه و روش آقای «امید دانا» را فقط به خاطر مسلمان نبودن نفی میکنند. نظر حضرتعالی را در اینباره خواستاریم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنانکه علامه طباطبایی میفرمایند در هیچ جای قرآن به اهل کتاب نفرموده است که بیایند و مسلمان شوند، بلکه فرموده است: «يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا» (آلعمران/۶۴) به این معنا که همه اهل کتاب را متذکر توحیدی کرده است که بین اسلام و آنها جاری و حاکم است. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمت الله. استاد عزیز من بابت پاسخی که به پرسش ۲۷۶۴۵ داده اید حقا تعجب میکنم! شما نمیتوانید این طور صریح بگویید: من نمیتوانم به این نوع نگاهها فکر کنم. سؤال من از شما این است که آیا این نوع نگاه ها از من درآوردی اساتید است؟! میفرمایید خیر. عرض میکنیم: آیا این نگاهها که علائم ظهور را بیان میکنند از دو لب مبارک معصوم بیرون آمده است؟ میفرمایید: بله؛ و روایات ظهور را به ما نشان میدهید. با این حال چرا میفرمایید نمیتوانم به آنها فکر کنم؟! نمیتوانیم که بگوییم این نگاهها دروغ است. چطور است که از مقام معظم رهبری میپذیریم وقتی درباره حدیث یتحابون بروح الله بیاناتی دارند؟ ولی درباره دیگر احادیث ظهور از جمله سفیانی که به تعبیر آیت الله بهجت رحمت الله علیه این یک علامت را دیگر نمیشود کاری کرد، میگوییم نمیتوانیم فکر کنیم؟! چرا باید میان نگاه خود و نگاهی که معصومین جلوی روی ما گذاشته اند، افتراق و جدایی ببینیم؟! حداقل برای استاد طاهرزاده ای که در قلمروی ناظران از منظر عرفان اسلامی است شاید مناسب نباشد که درباره این مساله ای اینقدر ذهنها را مشوش ساخته بگوید من نمیتوانم به این نوع نگاهها فکر کنم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است به کتاب «تحلیل تاریخی نشانهای ظهور» از حجتالاسلام دکتر مصطفی صادقی رجوع فرمایید. زیرا بنا به تحقیق ایشان، این روایات یا اموری است که باید تأویل نمود و یا ریشه در تحریفات عباسیان دارد از آن جهت که میخواستهاند مهدیِ عباسی را به عنوان مهدی امّت جا بیندازند. و از این جهت عرض شد بنده نباید وارد شوم که نیاز به کار تحقیقی دارد، نه آنکه با یک سؤال و جواب بتوان مسئله را روشن نمود. موفق باشید
با سلام و عرض ادب خدمت شما استاد گرامی: من در یکی از سایت ها دنبال موضوع بودم عزیزی آدرس اینترنتی شما رو به من داد. امیدوارم مزاحمتون نشده باشم. استاد بزرگوار ببخشید که مزاحمتون شدم. بنده برای یکی از دوستان نیاز به یک موضوع خلاقانه، به روز، عالی و غیرتکراری برای نگارش رساله دکتری (پایان نامه) فلسفه میخوایم که در محدوده فلسفه و موسیقی باشه یعنی بیس اصلی کار ارتباط بین فلسفه و موسیقی شرح بده براساس اون حوزه ولی موضوعی که تا بحال هیچ کجا کار نشده باشه و خلاقانه باشه. موضوعی که درخور رساله دکتری فلسفه باشه و ارزش کار کردن داشته باشه. لطفا اگر میشه محبت کنید در پیدا کردن موضوع کمکمون کنید و اگر امکانش هست یکی دوتا موضوع عالی و درجه یک بهمون معرفی کنید که در این مورد برای رساله دکتری خود نگارش کنیم استاد. محدوده موضوع در باب فلسفه و موسیقی باشه ولی خب با دیتیل بیشتر و مبتکرانه و غیرتکراری که تا حالا در هیچ مقاله ای کار نشده باشه ممنون محبتتون میشم استاد
باسمه تعالی: سلام علیکم: بسیار متأسفم که در این رابطه نمیتوانم در خدمت رفقا باشم و اساساً در هیچ نوع پایاننامهای حتی زمانی که استاد راهنما بودم، ورود نداشتهام. شاهد این موضوع را میتوانید در جوابهای شماره 23786 و 23904 بیابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده در آن جواب آن بود که عموماً کافران ذیل یک تمدن با پیامبران مقابله میکردند و تحت تأثیر یک جریان فکری قرار داشتند وگرنه بسیار بعید است که افراد منفرد با دین الهی مقابله کنند. مثل همینکه در این تاریخ نیز ذیل تمدن سکولار غربی با دین مقابله میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راهی است که انسان را آرامآرام جلو و جلوتر میبرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تاریخی با حضرت امام خمینی «رضواناللهتعالیعلیه» شروع شده که هرکی هرچه بیشتر در این تاریخ وارد شود، بیشتر در بصیرت تاریخی قرار میگیرد و مصداق کامل آن را میتوانید در مقام معظم رهبری ملاحظه کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! تکلیف همانطور که از معنی آن واژه بر میآید امری است که برای مکلّف، تکلّفآور است و نفس امّاره او نمیخواهد آن را بپذیرد تا آنکه به مرور قلب، جای نفس امّاره به صحنه میآید و عبادات برایش شیرین میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن اساتیدی که به درایتشان اطمینان دارید را اصل بگیرید و در ضمن همواره عقل خود را در صحنه نگهدارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به قرآن و روایات ائمه معصومین «علیهمالسلام» فکر کنید که بسیار راهگشاست بخصوص با نظر به شخصیت رهبر معظم انقلاب «حفظهالله». در این حالت، افقهایی برای رفتن و رفتن گشوده میشود. بتوانید مدتی با کتاب «سوره جاثیه و راز زمینگیری امّتها» بهسر ببرید خوب است. موفق باشید