باسمه تعالی: سلام علیکم: زیارت عاشورا إنشاءالله برای مخاطبان خود کمککننده خواهد بود. فکر میکنم در این روزها همین کاری که انجام میدهید، شروعی باشد که آماده شوند برای شرکت در مسابقه کتاب «جوان و انتخاب بزرگ». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آن اساتیدی که به درایتشان اطمینان دارید را اصل بگیرید و در ضمن همواره عقل خود را در صحنه نگهدارید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره این قبض و بسطها را گریزی نیست. فرمود: «ای بردار، عقل یکدم با خود آر / دَم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فراموش نکنید که آیندهای در پیش است و حضور در معارف عالیه موجب میشود که انسان در جهانی بس گشوده حاضر گردد. پیشنهاد ما آن است که با کتاب «با دعا در آغوش خدا» مدتی مأنوس باشید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا متوجه نباشیم این جهان و این انسان و اسلام عزیز ظرفیت آن را دارد که در چنین شرایطی نیز جهانی را مناسب این تاریخ در مقابل ما بگشاید؟ مگر علمای بزرگ ما در زمان رضاخان که هزار برابر بدتر از ویروس کرونا بود؛ نتوانستند آن زیباییهای دینداری را به ظهور آورند و شخصیت آیت الله شاهآبادیها شکل گرفتند؟ موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینطور است. به نور الهی انوار حضرت ربّ العالمین که در هر مظهری در صحنه است، برای انسان ظاهر میگردد همانطور که میگوییم خرمشهر را خدا آزاد کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقت آن است که این موارد در حدّ مطالعات و تجربیات بنده نیست تا بتوانم جواب دهم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رفیق محترم: «حلوای تنتنانی تا نخوری ندانی». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده از سیری که بحمدلله در دل انقلاب پیش آمده و مجلس فعلی را شکل داده، ناامید نیستم. زیرا شرایط تحقق اهداف انقلاب، امری است فرآیندی. نسبت به مجلس قبلی، جلو هستیم. علاوه بر آنکه باید به محذورات آقای قالیباف فکر کنیم، در عین حال انتظار نباید داشت که آقای قالیباف، حاج قاسم باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در کتاب «مبانی نظری نبوت و امامت» مباحثی در رابطهی «دریچههای اعجاز» دارد. إنشاءالله میتواند مفید افتد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث قیامت صغری یعنی برزخ و قیامت کبری یعنی قیامت، بحث سیر از خودمان در خودمان است ولی از اجمال به تفصیل که از طریق نفخههای الهی انجام میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علمی که در گسترهی وجهِ ملکوتِ عالَم به مخلوقات نباشد، علم ناقصی است. فراموش نفرمایید که قرآن میفرماید: «فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»(یس/83) یعنی ملکوت هر چیزی در دست خداوند است و به سوی او برگشت دارد. پس هر شیئ، وجودِ ملکوتی دارد که مربوط به مرتبهی مجرد آن است. با معرفت نفس، این وجه مدّ نظر میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فرهنگ رُمی همان فرهنگ غربیِ امروز است که ما نیز گرفتار آن هستیم. و برای عبور از این فرهنگ بحمدللّه خداوند در این تاریخ راهی که انقلاب اسلامی گوشزد میکند را در مقابل ما قرار داده. ولی فکر میکنم جایگاه متفکران غربی را که در خودآگاهیِ خود متوجهی نقیصههای فرهنگی خود هستند، باید از فرهنگ غربی جدا کرد. موفق باشید
سلام علیکم: استاد به نظر شما من به عنوان دانشجو چطور میتونم درس خوندن خودم رو برای خدا خالص کنم؟ وقتی صحبت از امتحانات اساتید و تکلیف و نمره میشه یا وقتی که توجه فامیل و دوستان بهم جلب میشه احساس میکنم درس خوندن من خالص نیست و دارم برای جلب نظر دیگران درس میخونم نه برای رضای خدا. حالا به نظر شما با چه نیتی باید درس بخونم که گرفتار مقایسه ها و نگرانی از حرف این و اون نشم؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است مواردی که میفرمایید پیش میآید. ولی باید سعی کرد با نیّت کلی خود را در تاریخی حاضر نمود که قاسم سلیمانیها را میپروراند. باید در این تاریخ و در بستر انقلاب اسلامی و افقی که نایب حضرت مهدی «عجلاللّهتعالیفرجه» مدّ نظرها میآورند، کلیت خود را تعریف کرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در نگاهِ توحیدی به عالَم، ورودِ بیشتری پیدا کنید. شرح سورهی «زمر» شروع خوبی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: رویهمرفته باید محاسبهی نفس داشت، هرکس به طریقی. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظرم تحلیلگرانِ انقلابی نکات خوبی را مطرح میکنند. احتمالاً دشمن طمع کرده است عراق را از مسیری که در پیش دارد، منحرف کند 2- نه! در اینستاگرام خودم مستقیماً نمیتوانم وارد شوم. بیشتر، رفقا هستند که کمک میکنند ولی جدا از بنده عمل نمینمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: یا سؤال در معرض دیدتان در قسمت سؤال و جوابهای سایت قرار گرفته است و یا اگر شخصی بوده است به ایمیلتان ارسال شده است. موفق باشید
با سلام و عرض ادب: با توجه به اینکه فتنه های آخرالزمان دارد با سختی عجیبی به سمت مان سرازیر می شود و اینکه تا همین یکسال قبل تصور این شرایط سنگین نیز برایم محال بود؛ واقعا الان چه باید کرد؟ از دولتهایی که برای نسل ما یعنی دهه هشتادی ها هیچ برنامه ریزی ای نکرده اند و نمیکنند و همچنان بی خاصیت، در حال گذران هستند؛ تا هجوم آماج رسانه ای از داخل و خارج و دوست و دشمن!!! شرایطِ بسیار پیچیدهای برای ما جوانان به وجود آمده است. در کلاسهای درسی مان را که نگاه می اندازیم میبینیم که از ۲۵ نفر دانش آموزی که هستند تنها و تنها ۵ نفر از آنها، واقعا انقلابی هستند (البته خداوند به ما رحم کند تا بتوانیم در مسیر مقدس شهدا همچنان ثابت قدم باشیم). درست است که گروه کوچکی به گروه بزرگی به پیروزی میرسند و این وعده قرآنی است ولی آنهایی هم که قرابتی با انقلاب ندارند فرزندان همین ایران خودمان هستند کدام فعل ما باعث رنجش آنها شده است؟ همه آنها که از سر لجبازی با انقلاب مشکل ندارند! ما تازه وارد اجتماع شده ایم و این حجم از فشار واقعا طاقت مان را کاهش داده است. توصیه جامع شما چیست؟ واقعا ما از معارف ناب، تحلیل های مؤثر و رسانه های جذاب محرومیم و در تنگنا قرار داریم. دوست هم نداریم (ابدا) که از مسیر مستقیم انقلاب اسلامی خارج بشویم. به عنوان یک جوان ایرانی عرض میکنم که دوست ندارم از مسیر مستقیم انقلاب اسلامی خارج بشوم گویی همیشه باطل جذاب تر می نمایاند پس چرا عصای موسی نمی آید که با اعجاز اللهی اش ساز و کار باطل را ببلعد؟ منظورم اصلا اعتراض به امر اللهی نیست! هر چه خدا خواست همان میشود. اما بالاخره ما باید بتوانیم کار کنیم، مسئله هایمان را بشناسیم، تلاش کنیم و آنها را مرتفع سازیم معارف مان چه باشد؟ روش بهره برداری مان چگونه باشد؟ وظیفه مان چیست؟ این تشنگی و این ولع مان را چگونه پاسخ دهیم؟ واقعا چرا اینقدر باید احساس تنهایی بکنیم در صورتیکه در ۲۲ بهمن میلیونها نفر به خیابانها می آیند؟ گویی تنها گذاشتگان تاریخیم عمل به سخن رهبری چگونه باید باشد؟ ما که در سخن حاضریم جانمان را هم فدای ایشان و آرمان ایشان بکنیم ان شاءالله در عمل هم چنین باشد ولی فهم جامع و کامل سخنان ایشان برایمان دشوار است. فهم کلام ولی خدا نیاز به ترجمه دارد مفسری بیاید و بگوید و کشف کند تا ما جوانان گام دوم انقلاب، تهی از مبانی نباشیم والله سخت است. ولی امیدواریم که «اِنَّ مع العُسرِ یُسرا» متأسفانه خوبان این زمانه به جوانان اهمیت چندانی نمی دهند. (شما تنها کسی هستید که من میشناسم و میتوانم به عنوان یک راهنما، پیر، مرشد و استاد به او اعتماد کنم. من از نظر معرفتی در فقر به سر میبرم و همین فقر باعث شده که تشنگی ای برای معارف داشته باشم؛ لذا واقعا از سر صدق با شما گفتگو میکنم و انتظار دارم که آن الهام اللهی که به قلب تان میرسد، آن اشراق قدسی را به طور شفاف برایم بیان کنید. هر چند من شاید دلم برای درک آن مبانی آماده نباشد اما شاید یک دل آماده این سؤال را بخواند و پرواز کند.) با تشکر 🌹
باسمه تعالی: سلام علیکم: در اینکه باید به خود آییم و جوانان خود را با ظرفیت گستردهای که دارند، درست درک کنیم و در این مورد کوتاهیهایی داشتهایم؛ بحثی نیست. بحث در آن است که امثال شما که از همین نسل هستید، چگونه با وقار و فهم و حکمت، خود را نشان دهید که با سبکی که از شما میبینند بقیه جوانان نیز به خود آیند که گمشده خود را در چه شخصیتهایی باید بیابند و چگونه از سلبریتیهای آنچنانی فاصله بگیرند. در این صورت است که جوانان ما با سعه صدری که در امثال شما و بخصوص با کلیّت بیشتر در رهبر معظم انقلاب میبینند؛ نهتنها انگیزه مخالفتشان کم میشود، بلکه متوجه میشوند برای عبور از امپراطوری توهّم باید به حقیقتی نظر کنند که در دل انقلاب اسلامی به ظهور آمده است. عرایضی در رابطه با آینده انقلاب اسلامی در این تاریخ تحت عنوان «راز امیدواری به آینده در تاریخ انقلاب اسلامی» شده است. امید است که مفید افتد. موفق باشید https://eitaa.com/matalebevijeh/11872
سلام استاد: برای رسیدن به مقام تجلی اسم الله، بهشت لقا، باید پا در سیر و سلوک و عرفان نظری و عملی گذاشت که سالها طول میکشد یا میشود با همین زندگی و ندانستن معرفت النفس و وحدت وجود و کار کردن برروی تک تک اسما و... فقط با عمل به شریعت به آن مقام رسید؟ در آستانه ی ۴۰ سالگی با این مباحث شیرین آشنا شدم اما به نظر راه بسیار مشکلیست و برای من که خانه و خانواده دارم سخت است عرفان نظری و عملی کار کردن... و سوال بزرگی که آیا کسی که ظرفیت فهم این مباحث را ندارد نرسیدن به مرتبه ی لاهوتی و ماندن در بهشت نعیم محرومیت نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب حافظ: «گرچه بهشتاش نه به کوشش دهند / آنقدر ای دل که توانی بکوش». پیشنهاد میشود با سیر مطالعاتی که سایت مطرح میکند إنشاءاللّه به نتایج دلخواه برسید. موفق باشید
سلام : از قول بعضی علما گفته میشه که مثلا فلان ذکر بگی به فلان تعداد فلان اتفاق میفته. مثلا برای روزی حلال و فراوان روزی ۱۱۰ مرتبه سوره عادیات را بخوانید. با توجه به رواج این اذاکار در فضای مجازی خصوصا اینستاگرام و نظرات ضد و نقیض در این مورد آیا شما مسائل فوق را رد یا قبول میکنید؟ خصوصا در بخش نظرات خیلیها با تمسخر انتقاد میکنند که اگر قرار بود با این اذکار بجایی برسیم که دیگر نیاز به کار و تلاش نبود.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که اساتید این فنّ میفرمایند تأثیر این نوع اذکار، اولاً: به شرایط خاص آن اذکار بستگی دارد و ثانیاً: به شرایط روحیِ فردِ ذکرکننده و ثالثاً: به تقدیر الهی که آیا با این نوع اذکار، تقدیر فرد تغییر میکند یا نه. و از این جهت نباید کار این نوع امور به فضای مجازی کشیده شود. موفق باشید
بسمه تعالی. بازخوانی هویت دینی وملی. محضر طربناک استاد سلام علیکم: معنای دقیق این جمله چیست؟ با آمدن پیامبر مکرم اسلام، قیامت آغاز شده است. اگر بر مبنای عرفان نظری میدانیم که ناسوت ریشه در ملکوت دارد و ملکوت ریشه در لاهوت، پس چه پیش از پیامبر اسلام و چه پس از ایشان قیامت در هر لحظه حاضر است و من معنای جمله (با آمدن پیامبر مکرم اسلام، قیامت آغاز شده است) را نمیفهمم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» در رابطه با جایگاه تاریخی خود که بعد از ایشان قیامت برپا میشود و ایشان پیامبر آخرالزمان هستند؛ میفرمایند: : «بُعِثْتُ و أَنَا وَ السّاعَةِ کَهاتَینِ وَ جَمَعَ بَینَ السَّبابَةِ وَ الوُسْطی.» بعثت من و قيامت مانند اين دو انگشت با هم است و دو انگشت سبّابه ومیانی خود را كنار هم گذاشتند. پس در واقع آخرین حضوری که بشر میتواند داشته باشد را میتوان دروازه حضور قیامت دانست. موفق باشید
سلام استاد: من از سحر و سحرخیزی محرومم و برای همین است که خیزشی هم از خودم نداشته ام، واقعا برکت روزهای سحرخیزی را در امور روزمره درک کردهام ولی نمیتوانم خودم را از مهلکهی این خواب نجات بدهم که در این زمینه از شما کمک میخواهم. امروز حدیثی هم خواندم که جایگاه ما نزد خدا به اندازهی جایگاه خدا نزد ماست که همین برای جواب خیلی پرسشها و ابهاماتم کافی بود، مرا هم دعا کنید که نیازم در این زمینه از حد التماس هم گذشته است ببخشید من علیالظاهر کارشناسی ارشد هم گرفته ام و دوست داشتم دکتری شرکت کنم ولی با شناختی که از توان علمی خودم و توانمندیهایم دارم احساس میکنم نمیتوانم ادامه دهم و فعلا فقط پرداختن به حفظ قرآن را دنبال میکنم، نظر شما را هم دوست داشتم و لازم میبینم اگر بفرمایید ببخشید در امر ازدواج هم انگار به یک حیرت رسیدهام و واقعا خستهام و نمیدانم باید چه کنم؟ ممنون از وقتی که میگذارید. استاد مرا حلال کنید حقش نیست از شما این سوالها را بکنم و وقتتان را بگیرم و فرصت های خودم را هم از شاگردی شما از دست بدهم. اگرهم امکانش هست این پرسش روی سایت قرار نگیرد. ممنون
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده نباید به خودمان سختگیری کنیم و در امور مستحب، خودخوری نماییم. اگر بتوانید به جای حفظ قرآن در معانی قرآن بهخصوص از طریق تفسیر «المیزان» ورود کنید إنشاءالله نتایج بیشتری خواهید گرفت. البته برای ارتباط با المیزان، مقدماتی مثل «معرفت نفس» کمک میکند. موفق باشید
بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود. مگر حضور تجلی وجود نیست؟ و مگر حضور، وجودی نیست که به تعین آمده است؟ پس چرا جناب مارتین هایدگر در اواخر عمر شریف خود حضور را مقدم بر وجود میدانست؟ این فیلسوف سلیم النفس در اواخر عمر شریف خود چه پنجره ای میخواست به روی بشر بگشاید که اجل مهلت نداد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب مارتین هایدگر بهخوبی متوجه شده است که در واقع اگر بخواهیم به «وجود» نظر کنیم و از مفهوم وجود، پا را بالاتر بگذاریم، آنچه در میان میآید «حضور» است و «ظهور». و این نکته ارزشمندی است که هایدگر متذکر آن شده است. موفق باشید
با سلام: استاد چطور سوء تفاهمات را رفع کنیم طوریکه به اشتباه نیفتیم؟ گاهی حتی با گفتن حقیقت کسی حرف ما را باور نمی کند!
باسمه تعالی: سلام علیکم: با ارتباطی نرم و با برخوردی شیرین و با صفا، إنشاءالله سوء تفاهمها از بین میرود.
فرهنگ «مدارا» که در متون دینی و روایات بر آن تأکید میشود، حکایت از آن دارد که انسانها میتوانند با حضور در سنتی خاص و تاریخی معین به فهمی نائل شوند که محصول و برآیند گفتوگوی طرفین است، بدون آنکه نتیجه نهایی گفتوگو از قبل قابل پیشبینی باشد. بلکه رابطهای دیالکتیکی در میان است و از این جهت گفته میشود «فهم»، یک رخداد است که به گفته جناب گادامر با ادغام افقها پیش میآید.
معلوم است که در سنت مدارای مدّ نظر دین، هرکدام از افراد افقهایی را مدّ نظر دارند که آن مدارا از سنت و تاریخی که افراد در آن هستند شکل گرفته و در بستر گفتوگویی که پیش میآید «فهم» رخ میدهد و بدین لحاظ فهم، امری است تاریخی و همواره رو به جلو.
با توجه به این امر نظر میکنیم به روایات وارد شده از طریق رسول خدا و ائمه معصومین.
روايت شده كه خداوند تبارك و تعالى به رسول گراميش «ص» وحى نمود؛ همچنان كه در برابر فرائض و واجبات مسئوليت دارى و نسبت به آنها مؤاخذه ميشوى، در باره مدارا كردن با مردم مؤاخذه خواهى شد. (بحار الأنوار، ج68، ص: 90)
رسول خدا«ص» فرمودند: «مُدَارَاةُ النَّاسِ نِصْفُ الْإِيمَانِ وَ الرِّفْقُ بِهِمْ نِصْفُ الْعَيْشِ» (الكافى، ج 2، ص 117.) مدارا با مردم نيمى از ايمان است و نرمش با آنها نيمى از زندگانى. این بدان معنا است که باید اندازه فهم مردم را از دین و وظایف دینی رعایت کرد.
رسول خدا«ص» میفرمایند: «رَأْسُ الْعَقْلِ بَعْدَ الْإِيمَانِ بِاللَّهِ- مُدَارَاةُ النَّاسِ فِي غَيْرِ تَرْكِ حَقٍّ وَ مِنْ سَعَادَةِ الْمَرْءِ خِفَّةُ لِحْيَتِه» ريشه خِرد پس از ايمان به خدا، مدارا كردن با مردم است در غير ترک حق، و از خوشبختى مرد است كمىِ نزاع و جنگ.
از حضرت باقر «ع» هست که: «إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ قُفْلًا وَ قُفْلُ الْإِيمَانِ الرِّفْقُ» براى هر چيزى قفلى است، و قفل ايمان نرمش است. و یا میفرمایند: «مَنْ قُسِمَ لَهُ الرِّفْقُ قُسِمَ لَهُ الْإِيمَان» هر كه را نرمش بهره دادند، برای او بهرهای از ایمان را مقرر کردهاند.
از حضرت صادق «ع» هست که فرمودند: إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: «رَفِيقٌ يُحِبُّ الرِّفْقَ فَمِنْ رِفْقِهِ بِعِبَادِهِ تَسْلِيلُهُ أَضْغَانَهُمْ». (اصول كافى، ترجمه كمرهاى، ج4، ص: 359) به راستى خدای تبارك و تعالى اهل نرمش است نرمش را دوست دارد و از نرمشِ او با بنده ها است كه كينه ها را از سينه هاى آنها در كشد. مسلّم یکی از موارد رفق با مردم همان است که انتظار نداشته باشیم همه آنطور که ما دین را میفهمیم آنها هم به همان صورت بفهمند.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ «ص»: «الرِّفْقُ يُمْنٌ وَ الْخُرْقُ شُؤْم» نرمش ميمنت دارد و سختگيرى شوم است. و همچنان حضرت میفرمایند: «إِنَّ الرِّفْقَ لَمْ يُوضَعْ عَلَى شَيْءٍ إِلَّا زَانَهُ وَ لَا نُزِعَ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا شَانَهُ» نرمى روى هر چه گذاشته شد، آن را زينت داد و از هر چه برداشته شد، زشتش ساخت. پس در واقع با رفق و مدارا بهتر میتوان افراد را با خود همراه کرد و نسبت به آنچه حق میدانیم وارد نمود.
پیامبر خدا «ص» میفرمایند: «إِنَّ فِي الرِّفْقِ الزِّيَادَةَ وَ الْبَرَكَةَ وَ مَنْ يُحْرَمِ الرِّفْقَ يُحْرَمِ الْخَيْر» در نرمى، زيادى و بركت است و هر كه از نرمى محروم شد از خير محروم گشت. این نشان میدهد اگر علامه دهر هم باشیم ولی اهل مدارا نباشیم برکتی برای خود و دیگران نداریم.
امام صادق «ع» فرمودند: «مَا زُوِيَ الرِّفْقُ عَنْ أَهْلِ بَيْتٍ إِلَّا زُوِيَ عَنْهُمُ الْخَيْر» از هر خاندانى كه نرمى دور شد، خير از آنها دور گشت. (الكافي، ج2، ص: 119) و رسول خدا «ص» میفرمایند: «أَمَرَنِي رَبِّي بِمُدَارَاةِ النَّاسِ كَمَا أَمَرَنِي بِأَدَاءِ الْفَرَائِض» خداوند به همانگونهای که به من در مورد واجبات امر کرده، در مورد مدارا با مردم نیز امر فرموده. زیرا در چنین فضایی است که انسانها احساس میکنند میتوانند وارد تاریخی شوند که با انقلاب اسلامی شروع شده و انقلابیون به آنها سختگیری نمیکنند. موفق باشید