بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
26354
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: ۱. اگر ممکن است لطفاً تبیین بفرمایید، مهمترین عامل پذیرش سبک زندگی غربی در میان جامعۀ مؤمنانۀ ما چیست؟ ۲. مهمترین عاملی که می تواند سبک زندگی اسلامی-ایرانی را در جامعه رواج دهد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل مدرن وقتی وارد تاریخ ما شد که ما تقریباً از آن نوع زندگیِ اصیلِ خردِ ایرانی و شیعی خود در زمان قاجار غفلت کرده بودیم و لذا به جای برگشت به زندگی اصیل خود، زندگی غربی را که هیچ هماهنگی با روح ایرانی – اسلامیِ ما نداشت پذیرفتیم. راه‌کار شناخت روحی است که از دست رفته است. در این مورد عرایضی در کتاب «انقلاب اسلامی و جهانِ گمشده» که آرام‌آرام بنا است به زیورِ چاپ آراسته شود، شده است. موفق باشید

26180
متن پرسش
با سلام و تشکر فراوان از پرداختن دلسوزانه به مسایل بنیادی دین. در کتاب هبوط آدم نوشته بودید اکثر بیماریها از شیطان است. حالا از وقتی کتاب خویشتن پنهان را خواندم و با نفس و توانایی های آن اشنا شدم سوالم این است: آیا وقتی انسان مریض می شود یعنی بین نفس و شیطان ارتباطی برقرار شده؟ چه رخ می دهد که مریضی ثمر آن است؟ در امراض صعب العلاج و لا علاج مثل ام اس و سرطان ها، نفس چطور باید به خودش کمک کند؟ در بیماری مثل ام اس، که فلجی کم کم تمام اندام ها را درگیر می کند و علم شیمیایی درمانی جز کنترل محدود بیماری آن هم با عوارض بالا ندارد، انگار نفس مرحله به مرحله در حال انقطاع و قهر با بدن است، نسخه ای بر اساس معرفت نفس وجود دارد؟ همچنین درباره مثالی که در کتاب خویشتن پنهان درباره حالت بیهوشی آورده بودید، یک عامل مادی (ماده بیهوشی) باعث انصراف نفس از بدن برای مدتی می شود. می شود گفت معکوس آن وقتی است که بدن مریض است و دارو باعث بهبودی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو حالت یعنی تأثیر نفس بر بدن و تأثیر بدن بر نفس ممکن است. بعضاً نفس به جهت مشکلاتی که برای بدن پیش آمده حتی در دوران جنینی، به خاطر فشارهای روحی و روانِ مادر و یا داروهای شیمیایی؛ نفس نمی‌تواند بدن خود را تدبیر کند. در این موارد باید بدن را تا حدّ ممکن به کمک تجربیات پزشکان و داروهایی که نفس را آماده‌ی تدبیر کند، نجات داد و بعضاً نفس به جهت فشارهای روحی نمی‌تواند بدنِ خود را تدبیر نماید. در این موارد توکل به خدا و مددگرفتن از او، نفس را وسعت می‌دهد تا بدن را تا آن‌جا که آمادگیِ تذبیر دارد، تدبیر کند. موفق باشید

25934

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: در مبحث اعتقادی مشکلی پیدا کردم که تبدیل به فکر مکرر و دردناک برایم شده و آن فشار و رنج از بی نهایت بودن هستی ما در آن جهان هست، اینکه خود ذات هست بودن دردناک و بار و رنج هست و بی نهایتی یعنی چی هدفداری و بی نهایتی در تضاد هست. حد داشتن آرام بخش است. حوصله و طاقت برای بی نهایت وجود ندارد. خلاصه این مسأله از لحاظ روانی برایم بیماری روحی و روانی تبدیل کرده است آیا راهی برای بهتر شدن این حالت هست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در عالم ابدی هرچه هست بقاء هست و زیباترین زندگی در آغوش بقاء قرار دارد. در این مورد بد نیست به کتاب «عالم انسان دینی» سری بزنید. موفق باشید

34822
متن پرسش

سلام استاد عزیز: جنابعالی در کتاب «رمضان دریچه رؤیت» در صفحه ۷۱ به بعد می فرمایید:«در اين ماه گنا‌هان و حتی استحقاق‌ها را در نظر ندارند، بدون در نظر گرفتن این موانع شروع می‌کنند تا انسان‌ها را متوجه حقایق عالم بنمایند. ثالثاً: این ماه داراي «مغفرت» است. به طوری که گذشته‌ها را می‌بخشند تا انسان‌ها سبک‌بال بتوانند به سیر خود ادامه دهند. گاهی تجربه کرده‌اید که در تاريكي هستيد، هيچ حال معنوي در خود احساس نمی‌کنید طالب حالتی هستید که شرایط را عوض کنید، پیش خود می‌گوئید: بُوَد آيا كه درِ ميكده‌ها بگشايند؟! گره از كار فرو بسته‌ی ما بگشايند؟! گشودن درِ میکده به معنی بازكردن درِ مغفرت است. ما در اين دنيا گير افتاده‌ايم، بايد درِ ميكده‌ها را بگشايند تا گره از كار فروبسته ما باز بشود. مغفرت الهی موجب می‌شود که افق جان انسان آن‌چنان متوجه حق ‌شود كه گناهان، مزاحم ارتباط او با حق نگردد و حجاب گناه را از سر راه انسان برمی‌دارند. در مناجات معجزه‌آساي ابوحمزه از خداوند تقاضا مي‌كنيد: «فَرِّقْ بَيْنِي وَ بَيْنَ ذَنْبِيَ الْمانِعِ» خدايا بين من و بين گناهی که مانع ارتباط بين من و خودت هست، جدایی بینداز. مغفرت، رفعِ آن ذنبِ مانع است، و با رفع حجاب بين عبد و ربّ از طريق «مغفرت»، مانع از ميان برداشته مي‌شود و ماوراء گناهان، مسیر ارتباط با حق را براي ما باز مي‌كنند. آری این‌طور نیست که فكر مي‌كنيد بناست ما تا آخر همين‌طور در تاريكي زندگي كنيم، مغفرت او می‌آید و راه را روشن می‌کند تا بتوانیم با نشاط و سرور جلو برویم، گفت: اين‌كه بيني مرده و افسرده‌اي زان بُوَد كه ترك سَرْوَر كرده‌اي سَروَر را با اسمِ غفّار بخوان و بگو «يا غفّار» زیرا او در اين ماه با غفّاريتش به‌ميدان آمده است تا ما را از تاريكي‌های روحمان نجات دهد. وقتی حضرت ‌پيامبر(ص) مي‌فرمايند: در اين ماه بركت، رحمت و مغفرت به سراغ شما می‌آید باید آماده بود که بیشترین بهره را در آن راستا ببریم. سعي كنيد به نتایج بسنده نکنید. گفت: هرچه در اين راه نشانت دهند گر نستاني، بِه از آنت دهند. از خدا مغفرت بخواهید تا حضرت ربّ هم با غفاریتش با شما برخورد ‌کند، خداوند به دنبال بهانه است که رحمت و مغفرت و برکتِ خود را سرازیر نماید. بچّه وقتي بهانه مي‌گيرد و هر اسباب‌بازي که به او بدهند رد می‌کند، آخرش بابا خودِ بچه را بغل مي‌كند، در اين ماه می‌توان تا مقام قرب الهی پیش رفت، کمتر از قرب الهی طلب نکنید تا رحمت و برکت و مغفرتِ او به نتیجه‌ی نهایی برسد. مغفرتِ خدا را از آن جهت بخواهيد تا حجاب بين شما و خودش را برطرف كند و در مقام قربِ با حضرت حق قرار گيريد. آري: از جمع كتب نمي‌شود رفع حُجُب در رفع حجب‌كوش، نه در جمع كتب» پایان مطلب پرسش بنده فقط در اینجاست که «تا چه اندازه» موانع را از سر راه ما بر می‌دارند؟ آیا به طور کامل گناهان و موانع را برمی‌دارند؟ نادیده گرفتن گناهان و موانع به معنای محو است یا گناهان در شخصیت ما هست ولی موقتاً نادیده می گیرند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی بحرِ رحمت حق به جوش آمده تا انسان را به میهمانی‌اش وارد کند، چرا امیدوار نباشیم که او با مغفرت خود، قصه: «شتر دیدی، ندیدی» را به میان نیاورد؟ و برای همیشه آن را نادیده نگیرد؟ مگر حقّ الناس را که آن نیز به عهده خود ما می‌باشد که زمینه رفع آن را فراهم نماییم. در کتاب «رمضان؛ دریچه رؤیت» همه سخن آن است که متوجه رحمت واسعه باشیم. و به گفته جناب مولوی: «چون تقاضا می‌کند دریا تو را ... پس چه استادی و واماندی هلا؟» موفق باشید  

33981
متن پرسش

با سلام.استاد عزیز: در دو مورد خواستم عرض کنم که یکی در مورد اینکه خب شاید قبل از اتفاقات اخیر متعجب و نگران بودیم از اینکه بی حجابی ها چقدر داره زیاد میشه، ولی بعد از این اتفاقات اخیر شاید شرایط برای کشف حجاب خانم ها راحت تر بود و دیدیم که زن ایرانی حتی در این شرایط هم حجاب را انتخاب کرده و ذاتا عفت بیشتری نسبت به بعضی کشورها دارند در اینجا بود که این عبارت قلعه ی بی سکنه به ذهن می آید که، چقدر راحت و به سرعت بی حجابی همچون قلعه ی بی سکنه ی متروکی شد که طرفدارانش چه مُغرض و چه فریب خورده از این به بعد فهمیدن که با بی حجابی چیزی را فتح نمی کنند بلکه تنها می شوند و چه به سرعت بنیانش در ایران فرو ریخت، و در اینجا چقدر زیبا می شود برای تقریب به ذهن دید و فهمید که «یدالله فوق ایدیهم» در ورای همه ی قدرت به ظاهر مسلط غرب چگونه یک شبه کار ظهور حضرت قائم را فراهم کرده و تمدن غربی در مقیاس بزرگترِ قلعه ی بی حجابی چگونه بی سکنه می شود. ۲.  در مورد شهدای عزیزی که در این چند وقت شهید شدند شاید نسبت به بقیه شهدا برای ما واقعه ملموس تر بود که، به نظرم رسید که در برهه های ظهور اراده حق، جبهه استکبار فضای وهمی وارونه از حق در اذهان مردم جعل می کنه که اون فضا با بهره گیری از این خاصیت انسان که همانقدر که تشنه حق است می تواند ضد حق باشد، یک روز جبهه یزید در کربلا می سازد و یک روز بعضی صحنه های شهادت این شهدای اخیر. و جای تعجب اینکه به نظرم شاید برخی از این اغتشاشگران رو که بسیجی و روحانی و... را شهید کردند اگر در فضای بی طرفی در مواجهه با داستان کربلا قرار دهیم شاید در جبهه حق باشند اما امروز چطور شیطان جن وانس برایش حق را اشتباه معرفی می کنند که می توانند به راحتی وجدان و انسانیت را زیر پا گذاشته و یزیدی عمل کنند. استاد آیا جبهه های حق در طول تاریخ در هر مرحله به جهت وسیع تر شدن بوده که جبهه مقابلش و شاید مردم توان درک آن را نسبت به دین قبلی نداشته و تبدیل به جبهه تقابل می شدند با توجه به پیشینه وعبرت هایی که از تاریخ های قبل خود داشتند؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! امروز بی‌حجابی در این شرایط که تاریخ انقلاب اسلامی همواره در طلوعی متعالی است، حقیقتاً قلعه بی‌سکنه‌ای است و یقیناً چنین افرادی خواسته یا ناخواسته گرفتار تنهایی و افسردگی و پوچی می‌شوند زیرا این بی‌حجابی که پیش آمده است، یک بی‌حجابیِ عادی نیست، بلکه مقابله با نظام مقدسی است که شهدای عزیز در بقای آن جان‌ها فدا کردند. ۲. به شرایط تاریخی آخرالزمان فکر کنید که تقابل جبهه ظلمانیِ نهایی از یک طرف، با جبهه نورانی نهایی از طرف دیگر به میان آمده است و دیگر حدّ وسطی در میان نیست. این‌جا است که می‌بینیم عده‌ای که تا دیروز گمان می‌کردیم و گمان می‌کردند انسان‌های متوسطی هستند، چه اندازه در ظلمات فرو افتاده‌اند در آن حدّ که می‌توانند آن جسارت‌ها را به آن بسیجی عزیز که نماد معنویت و روحانیت جوانان امروزینِ این تاریخ بود، بکنند. موفق باشید  

33512

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام خدمت استاد عزی: استاد عزیز برای اینکه سخن طولانی نشه مقدمه سخنم اینکه ما در توحید می‌رسیم به اینکه در جایی از یکی از کتب تان از شخص بزرگی آوردید که انسان فقط دعا است، حالا اینکه استاد به نظر شما می توانیم بگوییم اگر در ادامه بیشتر جلو برویم می بینیم دعا هم نوری از خداست که خدا به قلب انسان می اندازد که باید دعا توسط انسان گفته شود، مثل عصای حضرت موسی باید عصا به سنگ زده بشود تا بازهم خدا به ظهور بیشتر برسد. در صحنه از اجمال دعا به تفصیل بیشتر درآید. خب استاد اینجا ممنون میشم با بیان اشاره ای راهنمایی بفرمایید که اگر ماده و معنا و دعا و خطورات و الهام و علاقه و حب همه آیت خداست پس آیا من فقط اراده پیگیری اینها هستم؟ مثلا وقتی حب و علاقه به دعا و... در من ایجاد می شود، اراده از خدا شروع شده آیا اصلِ من فقط توسط پیگیری آن اراده اولیه ساخته می شوم؟ ۲. آیا می توانیم بگوییم که مجموعه نتایج و ماحصل های انتخاب های من ثابت و تعیین شده توسط خداست؟ مثلا از ازل در علم خدا بوده که من در سنی براساس اراده های قبلی خودم به دو راه خواهم رسید که اگر راه اول را بروم، نتیجه ثابت و توسط خدا تعیین شده و راه دوم هم همینطور، پس زندگی عرصه ای برای ظهور خداست و اوست که می خواهد خود را ظهور دهد. ۳. در نهایت اینکه در صحنه ماده و.. که فقط خداست، الهام وعلاقه به راهی برای زندگی هم که ظهور اراده خداست، نتیجه هر راهی هم که خداست و توسط خدا تعیین می شود واین خداست که می خواهد به ظهور آید، پس انسان کو؟ انسان فقط مجموعه انتخاب هاست. ۴. استاد می توانیم بگوییم که عرصه زندگی و خلقت عرصه نظر خدا به حالات مختلف خودش است؟ البته اگر استفاده از لغت حالات برای خداوند جایز باشد. ممنون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جمع هر دو مطلب درست است که از یک طرف، انسان مجموعه انتخاب‌های خودش می‌باشد و با انتخاب‌هایش امکانِ بالقوه خود را فعلیت می‌بخشد و از طرف دیگر حضرت حق است که در هر صحنه خود را به ظهور می‌آورد و به تعبیر اساتید عرفان، خود را می‌چشد. موفق باشید

32978

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله... سلام عرض می‌کنم ...

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه بیشتر تلاش بفرمایید برای درک و همراهی یکدیگر، برکات بیشتری به زندگی خود وارد کرده‌اید. اصرار بر امری که خودتان تمایل دارید هرچند که آن کار، کار خوبی باشد، شایسته نیست. موفق باشید

32674
متن پرسش

سلام استاد طاهرزاده، ان شالله پربرکت ترین ماه رمضان را داشته باشد. در مورد صورتِ زندگی شهیدانه و سینما بفرمایید. خیلی ممنونم از راهنمایی های شما.

طی مکان ببین و زمان در سلوک شعر    کین طفل یک شبه ره صد ساله می‌رود

 شهدای دفاع مقدس ره صد ساله را یک شبه رفتند و شعر جاودانگی را سرودند ولی قصه ی اینکه چگونه طی مکان و زمان کردند، تکنیک هنر قصه گویی سینمایی را به سلوک فرا می خواند. زیرا عبارت «اگر کسی شهید نباشد، شهید نمی شود.» نشان از نحوه ی حضور و زندگی کردنی می دهد که هر لحظه اش شهید بودن است. و اینچنین قصه ی شهید بودن و شهید زندگی کردن سروده می شود و انفطار صورت رخ می‌دهد، همان اتفاقی که در سینما در جستجوی آن هستیم، صورتِ زندگی و تقدیری که رقم می خورد. «سبحانک یا مصوّر، تعالیت یا مقدّر»؛ لحظه ی شهادت بر صورتِ بودن و زندگی کردنی از جنس شهادت رقم می خورد. و حضرت حق در لحظات چنین زندگی حاضر است و انفطار در صورتِ چنین زندگی ایی رخ می‌دهد. «سبحانک یا فاطر، تعالیت یا حاضر». و شهید سلیمانی از این فطر و حضور به گفته ی خودش مانند کبوتر ها از بسیجی ها و شهدا دانه بر می چیند، و چگونه شهید زیستن را به ذهن می سپارد تا باز به گفته خودش بر رقبای عشق پیروز شود. دوربین شهید آوینی هم چنین قصدی دارد، در جستجوی شهیدِ زنده است. شهید زنده خصوصیاتی دارد. اگر شهید «عِندَ رَبِّهِم يُرزَقونَ» است، شهیدانه زندگی کردن بودنی است از جنس روزه. عاشقی است که روزه عشق گرفته است برای دیدار معشوق. و دوربین جلوتر از همه می‌رود تا امام باشد در به خاطر سپردن صورتِ فطر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم:  آری! اگر «دوربین جلوتر از همه می‌رود تا امام باشد» می‌داند که خبری در پیش است و باید به سوی آن خبر حرکت کرد و آن را جستجو نمود مثل آنچه شهدا در آینده حضور تاریخیِ خود یافتند و آن را آنچنان با ارزش دیدند که فداکردن جان را کم‌ترین بهاء برای تحقق آن آینده یافتند. روحىه تاریخی ما حکایت از آن دارد که امروز، تفکرْ تنها با شنیدن و یا مطالعه‌کردن کافی نیست بلکه نوعی تفکر در میان است که با دیدن پیش می‌آید و انسانِ متفکر گاهی از یک صحنه، اموری را می‌یابد که از مطالعه کتاب‌های زیاد، آن امور پیش نمی‌آید. بنده در «بله‌گفتنِ» بدون مقدمه همسر شهید باکری در جواب عاقد، در کنار حرکت قبلی او که پس از شنیدن شرط‌های شهید باکری، بلند شدند تا بدون معطلی در راهی وارد شوند که باید در آن قدم بگذارند؛ آن صحنه را از صدها کتاب که این واقعه را نقل کند، روشن‌تر و بزرگ‌تر یافتم و عزمی که عزم زنان انقلاب اسلامی بود را بدون هر کلامی شنیدم. و این برای هرکسی که آن صحنه را دید، پیش آمد بدون آن‌که حتی نیاز به پرحرفی‌های امثال بنده باشد. موفق باشید      

32537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم: سلام استاد خدا قوت. ممنونم از زمانی که میذارید من دانشجوی سال آخر روانشناسی هستم و قصد ورود به حوزه رو دارم اما در کم و کیف اون سردرگمم مسئله کلی اول: ۱. به صورت کلی ضرورت ورود به حوزه و رسالت و جایگاه حوزه کجاست؟ دنبال اون معنایی می‌گردم که جایی غیر از حوزه نمیشه پیدا کرد با توجه به سیستماتیک شدن حوزه (به معنای منفی اون) کند، غیر اجتماعی و دیر بازده بودن، و مشکلات معیشت و.... چیزی که من متوجه میشم حوزه به خودی خود موضوعیت نداره و این حوزه اصطلاحی حاصل یه سیر تطور تاریخی اجتماعی هست. پس اینطور نیست که خود این ساختار مشار الیه باشه. پس باید یه اتفاقی اونجا بیفته که جای دیگه نیست دنبال اون معنا هستم. مسئله کلی دوم: ۲. من قصد دارم در همین ایام ازدواج کنم. بر فرض اثبات لزوم ورود شخصی مثل من به حوزه، چطور باید وضعیت معیشت ازدواج و حوزه در سال های ابتدایی (با فرض لزوم ازدواج) رو مدیریت و با هم جمع کنم؟ با توجه به نقش های ما در جامعه و انتظار جامعه از ما و... عده ای صرفا تمحض در درس رو لازم میدونن و عده ای کار در کنار تحصیل رو وظیفه طلاب. و عده ای معتقدند کار طلاب باید از جنس طلبگی و در مسیر طلبگی باشه حالا آیا جنس برخورد با رزق برای طلاب وضعیت خاصی داره؟ آیا این قضیه به نسبت روحیه، میزان اعتقاد به رزق، و یا هر فاکتور دیگه ای نسبیه؟ در آخر وظیفه من چی هست؟ و چطور باید بفهمم؟ ۳. در آخر با توجه به این که به نسبت عامه طلاب سن ما دانشگاهی ها بالاتره و از جهاتی برتری و از جهاتی ضعف داریم راه خلصی رو پیشنهاد می‌کنید که فرد با توجه به شرایط فردی و... دروس رو زودتر بخونه، ارتقایی، یا مثلا سیر حوزه را با ترفند هایی زودتر تموم کنه و بعدا تعمق رو زیر نظر اساتید با برنامه خودش پیش بره، یا هر کار دیگری که جبران عقب ماندگی زمانی ما باشه؟ در یکی از سوالات دیدم فرمودید حضرت آقا و شهید مطهری هم از همین ساختار پرورش یافتند چیزی که به ذهن بنده میرسه اینه که اولا ساختار حوزه ای که این حضرات و علمای سلف گذروندن تا حدود زیادی مثل الان نیست و لااقل بسط ید بسیار بیشتری داشتن دوما چیزی که به نظر میرسه این علما هم خودشون بودن که کار رو به جایی رسوندن و به قولی جزو استثنائات هستن. همون جمله معروف که اگر کسی میخواد به جایی برسه خودش باید یه کاری بکنه حوزه و دانشگاه چیزی به دست نمیده. خیلی لطف می کنید پیشاپیش ممنون از پاسختون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد معیشت، در زندگی طلبگی بخصوص در موقعیتی که جنابعالی می‌فرمایید؛ کارِ ساده‌ای نیست و بالاخره باید والدین تا حدّی کمک‌کار باشند. ۲. آری! باید خودتان از حوزه و بستری که فراهم شده، استفاده کنید و به همین جهت نیاز است که ابتکار عمل را خودتان به‌دست بگیرید. و این‌جا است که ارتقایی‌خواندن جا دارد. موفق باشید

32339

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد بزرگوار: دخترم ۱۲ ساله شون هست چه کتابهایی رو می توانند مطالعه کنند تا از همین سنین نوجوانی بتوانند به این درک و فهم برسند که همه چیز بدن و مادیات نیست؟ اصل انسان فطرت و روح است. سپاسگزارم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» را اگر در کنارشان با همدیگر بخوانید و سپس این کار را با کتاب «چه نیازی به نبی» انجام دهید مفید خواهد بود. کتاب «داستان راستان» مرحوم شهید مطهری نیز افق خوبی را در مقابل نوجوانان می‌گشاید. موفق باشید

32052

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام خدمت استاد عزیز: دانشجوی دکتری علوم قرآنی و حدیث در دانشگاه آزاد نجف آباد هستم. استاد آیا تفاوت قابل توجهی آراء و نظرات استاد جوادی آملی با علامه طباطبایی در تفسیر وجود دارد اگه چنین است به نظر شما می تواند به عنوان رساله دکتری اینجانب انتخاب شود. اگر پیشنهادی از طرف جنابعالی نیز برای موضوع رساله دکتری مطرح نمایید ممنون می شوم راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم آن اندازه تفاوت باشد که موضوع یک تحقیق قرار گیرد. زیرا تفسیر «تسنیم» عموماً شرح «المیزان» است مگر در تفاوت‌های جزئی. آری! در فلسفه، علامه جوادی در کتاب «شمس الحق تبریزی» تفاوت نظرهایی نسبت به نگاه علامه طباطبایی دارند. در رابطه با رساله دکترا، چون درگیر این موضوعات نیستم، نظری ندارم. موفق باشید

31851

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: آیا می‌توان گفت اعیان ثابته در مقام علم خداوند همان اسما الهی هستند که هنوز ظهور نکرده اند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اعیان ثابته مربوط به امکان ذاتی موجودات است یعنی همان امکان تحقق آن‌ها در علم خدا. مگر نخوانده‌اید «سیه رویی ز ممکن در دو عالم / جدا هرگز نشد والله اعلم»؟ بنابراین ممکن‌الوجود در ذات خود هیچ است هیچ، هرچه هست ظهور انوار الهی است که در وجه امکانیِ موجودات به ظهور می‌آید. در این مورد خوب است که به جزوه «مبانی نظری عرفان در اسلام و مباحث «اعیان ثابته» و «وجه خاص» به آدرس   https://lobolmizan.ir/leaflet/217 رجوع فرمایید. موفق باشید

31770

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و خدا قوت. چرا اجازه گرفتن زن از ولی خود در مواردی واجب هست؟ آیا خود قدرت تصميم گيري ندارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در نظام خانواده با توجه به مسئولیت‌هایی که جهت قوام خانواده به عهده مرد گذاشته‌اند، لازم است که زن خانواده در بعضی امور که مربوط به قوام خانواده است با مرد مشورت کند، که این لازمه هر نظامی است که باید با مدیریت آن نظام، سایر اعضاء هماهنگ باشند. در این مورد خوب است به کتاب «زن؛ آن‌گونه که باید باشد» رجوع شود. کتاب روی سایت هست. موفق باشید

31382

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام: اگر در اربعين امسال از طرف دولت هاي ايران و عراق براي اعزام زائرين توافق صورت نگرفت آيا كار صحيحي هست كه من خودم ويزاي عراق بگيرم و در راهپيمايي اربعين شركت كنم؟ ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هنوز باید منتظر ماند. إن‌شاءالله به توافق برسند. ولی اگر نه، فکر می‌کنم کار خوبی باشد. مگر آن که رهبر انقلاب طوری نظر بدهند که معنای آن عدم شرکت باشد. موفق باشید

31075

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در رابطه با سوال 31071 قبلا بحث حرکت جوهری را با صوت کار کرده ام ولی جواب این سوالها را نگرفتم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره عنایت داشته باشید که آن سؤالات در رابطه با مبانی حرکت جوهری که مخاطب آن سؤالات از آن آگاهی داشت در جواب شماره 31009 عرایضی شد. نکته جدیدی برای گفتن ندارم. موفق باشید

30796
متن پرسش
سلام استاد: در رابطه با سوال ۳۰۷۹۱ خواستم بگویم که اینکه فرمودید نفس به جهت تجردش در پشت دیوار حاضر می‌شود، این را می‌دانم. سوالم اینه اگه قرار باشه نفس برای ظهور قوای خود نیاز به موطن داشته باشد آن لحظه ای که دارد پشت دیوار را می‌بیند قطعا با چشم گوشتی بدن جسمانی‌اش نیست. پس با چه چشمی است؟ ما وقتی خواب می‌بینیم قوه بینایی در موطن چشم مثالی ظهور می‌کند. حال در بیداری وقتی پشت دیوار را می‌بینیم با چه چشمی می‌بینیم؟تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که اگر نفس ناطقه خواست در این موطن با پدیده‌ها از طریق قوای خود به کمک بدن حاضر شود، نیاز به آن حضور دارد که قوای نفس به کمک اعضاء حاضر شود. ولی بعضاً نفس می‌تواند با بُعد دیگری از خود در این عالم حاضر شود که معمول نیست و طبیعت نفس، عموماً چنین ورودی را ندارد مگر آن‌که نفس ناطقه طرف با وجه شدیدترِ تجرد خود به میدان بیاید. مثل آنچه عرض شد و حضرت در مدینه نظر به رحلت پادشاه حبشه کردند. البته این یک توانایی برای نفس است و غیر از آن حالتی است که با سلوک به دست آید. به همین جهت حتی دیده شده افرادی را که چندان هم روحیه‌ی مذهبی ندارند، دارای چنین توانایی‌هایی هستند. موفق باشید

30780

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت میشه بی زحمت چند تا منبع واسه موضوع مقالم بهم معرفی کنید. موضوع مقاله: راهکارهای رشد فضایل اخلاقی از منظر سوره حجرات
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این موارد، ورودی نداشته‌ام. موفق باشید

29999

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چرا نظام بعد از گذشت یکسال از سانحه هواپیمایی نه درست و حسابی در مورد آن حادثه توضیح می‌دهد نه مقصرین را محاکمه می‌کند و نه آلام خانواده ها را تسکین می‌دهد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید مسئولان رویهمرفته از سر دلسوزی آنچه را که وظیفه دارند، انجام می‌دهند. ظاهراً دشمن است که سعی می‌کند موارد را از مسیر انتظارهای منطقی خارج کند. موفق باشید

29520

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد عزیز: سوال اول اینکه در بحث مدرنیته از تفکر حجتیه صحبت کردید، برای کسب اطلاعات بیشتر در رابطه با این طرز فکر آیا کتاب یا جزوه و... را میشه پیشنهاد کنید؟ دوم اینکه در رابطه با انتخابگری انسان پیش از ورود به عالم ماده، اگر ما همه یک روح واحد بوده ایم و این روح یک مقام است و درجه وجودی خاصی دارد، پس چطور میتوان انتخابگری را توجیه کرد؟ اینکه یک فرد انتخاب می‌کند امام حسین شود و دیگری یزید این یعنی باید در آن مقام تفاوت درجه هم می‌بوده که نتیجه اش بشود فلان انتخاب و هم اینکه ما واقعا به عنوان اشخاص بوده ایم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جریان کتاب‌های جدید نیستم. سال‌های پیش کتاب «حزب قاعدین» اسناد خوبی را در رابطه با انجمن حجتیه مطرح کرده بود. ۲. از نظر دینی روح انسان‌ها قبل از بدن‌شان خلق شده و هرکدام، خودشان هستند. این‌که می‌فرمایند روحِ واحد، به معنی فطرت یگانه‌ی آن‌ها است نه این‌که همه یک شخص بوده‌اند. موفق باشید

28859

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: آنچنان که مستحضرید جناب آقای فتاح سخنانی را گفتند از آقای حداد عادل و همچنین آقای احمدی نژاد و بقیه افراد حقیقی و حقوقی در جمهوری اسلامی ایران و سپس از آن سخن خود عذر خواستند و جناب حداد عادل پس از آن نامه ای به سوی آقای فتاح نوشتند و در آن خود را ذیل حمایت های رهبری از کارشان تبرئه کردند! استاد می دانم در این تاریخی که از سویی برخی که در این میان کم هم نیستند صداسیما را یک سیستم فاسد می بینند و دروغ گو می نامند و کلیت نظام را مورد سوال قرار داده اند و از وضع موجود شکایت دارند و بیت رهبری برایشان محل تامل و عدم شفافیت است و نگاه به ماورای حادثه های پس فردایی ندارند و برایشان عملکرد نظام و سیستم مورد سوال است و مسئولین را اشرافی و اهل خارج می پندارند و عملا نظام را از اصول خود جدا می بینند و هر چه تلاش برای نشان دادن افق و حضور خود می کنیم این وجوه عارضی که بر صورت گذرای انقلاب نشسته را متوجه نمی شوند و عملا متهم به تعصب و نوجیه می شویم، باید چگونه این قشر را که امروز طبف زیادی از مردم را هم تشکیل می دهد حتی از میان دانشجویان و.... مورد خطاب قرار داد و سخن گفت؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث حضور تاریخیِ جبهه‌ی توحید در مقابل جبهه‌ی استکبار باید مدّ نظر باشد و پیروزی فرایندی آن. در این مورد خوب است که به جزوه‌ی «نقش فرایندی انقلاب اسلامی در این تاریخ» رجوع فرمایید. لینک جزوه خدمتتان ارسال می‌گردد. موفق باشید http://lobolmizan.ir/post/1654

28688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
به نام خدا سلام: چگونه فکر کنیم و فکر کردن را چگونه آغاز کنیم و چگونه طولانی مدت فکر کنیم؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد از مواردی است که به قول جناب مولوی: «گر نپرسی زودتر کشفت شود». فکر کردن مثل دیدن است که نمیتوان پرسید چگونه ببینیم. آری! اگر موضوعات مهمی مثل توحید یا سنن الهی مدّ نظرمان باشد، عمیق تر و طولانی تر فکر می کنیم. موفق باشید

27670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
قدر تو خدای داند و بس او نیز معلم است و استاد سلام استاد عزیز: روز معلم را به شما که حقیقتا معلم من در زندگی بوده و هستید تبریک عرض می کنم، از شما التماس دعای ویژه به خصوص در شب بیست و سه ماه رمضان دارم. خداوند در سبیل خودش پایدارتان نگه دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. إن‌شاءاللّه دعاگو خواهم بود. موفق باشید

27598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: هدف زندگي چيه چرا اومديم اين دنيا؟ براي من همه چي بي معني شده حس مي كنم الافم تو اين دنيا به هيچي از خواسته هام نرسيدم. الان از خودم مي پرسم اصلا چرا خدا خلقم كرده اورده تو اين دنياي مزخرف كه همه چيزش حالت رو بهم ميزنه لذتاشم مسخره ست. نميدونم ديگه چي بخوام چي نخوام تو عباداتم هم سستم ترك نمي كنم ولي حس خاصي هم ندارم صرفا رفع تكليف، چيكار كنم؟ به نظرتون روان پزشك هم رفتم از اون هم نااميدم الان سوال جديم اينه از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به كجا مي روم آخر ننمايي وطنم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است نظری به کتاب «آشتی با خدا» بکنید و آن را تا آخر ادامه دهید، امید است که افقی در راستای حضور در فراخنای جهانی بس گشوده‌تر از جهان کمّیت‌ها، در مقابل‌تان طلوع کند، إن‌شاءاللّه. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

27334
متن پرسش
سلام و احترام: در مورد رسانه ی ملی کشور، می خواستم بپرسم چرا انصاف را در بیان اخبار ایران و جهان رعایت نمی کند؟ مثلا در این ایام بیماری، دائما از کمبود امکانات در کشور های دیگر می گوید، اما اینکه آنها در ایام قرنطینه، حقوق برای افراد تعیین کرده اند را هرگز نمی گوید. هیچ موقع نمی رود از مسئولین رده بالای کشوری، سوال کند که پاسخی در مورد تعیین حقوق در کشور های دیگر و وام یک میلیونی شما با بهره ی ۱۲ درصد بدهید! نمی پرسد که آقای فلانی، در مورد اصل ۲۹ قانون اساسی که طبق آن، دولت موظف است در این چنین ایامی، خدمات بهداشتی و مالی از مردم داشته باشد، نظری ندارید؟ برخی می گویند اگر صدا و سیمای جمهوری اسلامی، اخبار و حقیقت را سانسور و گزینش نمی کرد، ما هیچ وقت نمی رفتیم اخبار را از بی بی سی و من و تو دنبال کنیم. به جای رسانه ی ملی، رسانه ی دولت شده. من نمی گویم در غرب، همه چیز خوب است بلکه می گویم انصاف این است که اخبار ایران و جهان را، اعم از قوت ها و ضعف ها، کامل بیان کنیم، نه اینکه حقیقت را فدای مصلحت سنجی های خود کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده رویهمرفته با شما موافقم. ولی با توجه به این‌که رسانه‌های غیرِ خودی را دنبال می‌کنم، خدمتتان عرض کنم حقیقتاً در رذالت و پستی به اوج رسیده‌اند و با انواع تهمت‌ها و دروغ‌ها به بهانه‌ی کرونا، فکر می‌کنند همه‌چیز از آنچه در انسانیت باید باشد را، به‌کلّی از دست داده‌اند. موفق باشید

27284

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز در قسمت یادداشت ویژه در سایت در قسمت بصیرت و انتظار فرج، جایی فرموده بودید که از بیست و هفت حرفی که در زمان ظهور به صحنه می آید، منظور از این بیست و هفت حرف چیست؟ با تشکر.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم. إن‌شاءاللّه حضرت تشریف می‌آورند و علوم مربوطه که تا قبل از آن «حرفی» از آن علوم در صحنه بود، ظهور می‌کند. موفق باشید

نمایش چاپی