باسمه تعالی: سلام علیکم: کار بزرگی است و بسیار زمانبر میباشد. غرب باید درست شناخته شود و معیارهای مواجههی تمدن اسلام با تمدن غرب معلوم شود. به هر حال کار خوبی است ولی نباید سطحی انجام بگیرد. بحث «انقلاب اسلامی، طلوع جهانی بین دو جهان» به نظرم افقی را در مقابل شما بگشاید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: هر چیزی که مانع عبودیت ما و مانع رعایت دستورات شرع در امور فردی و اجتماعی گردد و موجب کینه به خلق شود؛ نوعی وابستگی است و آزادی انسان را در انتخاب امور صحیح میگیرد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم ابتدا برای اینکه در فضای مطالب قرار گیرند، گوش دادن به صوت آن موضوع، شروع خوبی است. ولی در هر حال مطالب نوشته شده با عمقِ بیشتر و استنادات مشخصی نوشته شده و روحیهی علمی افراد را بالا میبرد. از این جهت خوب است که پس از مدتی رفقا بر روی متون نوشتاری نیز تأمل بفرمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: «یقظه» هوشیاریِ انسان است در راستای آنکه متوجه میشود در مسیر توحید چه قدمهایی میتواند بردارد و بدین لحاظ، تازه شروع کار حساب میشود.
موفق باشید.
باسمه تعالی: سلام علیکم: زود خوابیدن، غذای سنگین نخوردن، کم حرفی در روز، کوتاهیهای آرزوهای دنیایی کارساز است. موفق باشید
سلام: به نظر شما با شرایط به وجود اومده و عزای عمومی در خوزستان وقت برگزاری و تجمع برای سرود سلام فرمانده است؟ مردم بیشتر عصبانی نمیشن؟ حق دارن هر چی میگن
باسمه تعالی: سلام علیکم: سرود «سلام فرمانده» حکایت حضور نسلی است که در عین نوجوانی، آماده حضور بیشتر در تاریخی میباشند که دیگر این نوع تفکرها نباشد. مگر سرودی اینچنین حماسی به معنای جشن و شادی قلمداد میشود؟ آیا بیش از همه خود حضرت صادق «علیهالسلام» مفتخر به چنین شرایطی که در دل مکتب جعفری به ظهور آمده، نیستند؟ که چگونه جوانان ما آنچه را که در این سنین به دنبال آن بودند که خود را در تاریخ حماسی خود بیابند، در این سرود جستجو کردند؟ موفق باشید
استاد بزرگوارم سلام: میخواستم بدانم چگونه بفهمم که در مسیر درست حرکت به سوی الله و معرفت الهی قرار دارم در کل از کجا می توانم میزان تقوای الهی را در خود بسنجم؟ سوال دیگر این که اخیرا با شخصی آشنا شدم که میتوان گفت تقریبا در رفتار خود به نوعی عصمت رسیده اند و به گفته ی اطرافیان از حیث حجاب و عمل به واجبات و کنترل زبان و خشم و... نقصی در ایشان نیست و با وجود دیدن داغ فرزند جوان خود، بسیار آرام و صبور برخورد کردند و به معنای واقعی راضی به رضای خدا هستند. ولی نکته ای که برای من جالب بود ایشان ولایت مطلق فقیه را به هیچ عنوان قبول ندارند و رهبری را شخصی وارسته می دانند ولی لزومی به اطاعت بی چون و چرا نمی بینند و ایشان را ولی امر کل مسلمانان جهان نمی دانند و خیلی از تصمیمات رهبری را اشتباه میدانند و از نظر این خانم، رهبری هم مقامی همچون ریاست جمهوری است. الان مدام این سوال در ذهن من هست که اعتقاد به ولایت ولی فقیه و اطاعت بی چون و چرا از ایشان چه اهمیت و مرتبه ای از دیدگاه خداوند متعال دارد؟ در آخرت در این مورد چه اندازه مورد سوال قرار می گیریم؟ آیا ممکن است شخصی که یک انسان معمولی و پر از گناه است به خاطراعتقاد و عمل به ولایت مطلق فقیه، در مرتبه ای بالاتر از این خانم قرار بگیرد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ملاک باید عبودیت نسبت به حق و دلسوزی نسبت به خلق باشد. هر اندازه نسبت ما در عبودیتِ در مظهر حق بیشتر است، بیشتر باید شاکر باشیم. ۲. در مورد ولایت فقیه بحث در پذیرش ولایت الهی در امور اجتماعی و سیاسی است و از این جهت آیا میتوان گفت خداوند در این امور ما را به خود واگذاشته؟ غفلت از این نکته مهم نوعی غفلت از ولایت الهی است. موفق باشید
باعرض سلام خدمت استاد عزیزتر از جانم: آیا منظور حضرت آقا از این صحبت تهاجم نظامی، یا جهاد اولیه هم هست؟ حضرت آقا؛ جبهه ی دشمن امروز دست زده به یک تهاجم ترکیبی، ما هم در مقابل بایستی حرکتمون، حرکت ترکیبی باشد، البته دفاع باید بکنیم، اما همیشه در موضع دفاعی نمیتوان بود، دشمن تهاجم میکند، ما هم باید تهاجم داشته باشیم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که از کلام رهبر معظم انقلاب بر میآید باید راههای متوقفکردنِ تهاجم دشمن را جهت آنکه ابتکار عمل از او گرفته شود، به میان آید و این همان مقابله با تهاجم ترکیبیِ دشمن است. موفق باشید
سلام خدمت حاج آقای طاهرزاده: حضرت استاد آیا ما در مسیر کسب معرفت مجاز به استفاده از آموزههای مکاتبی مانند مکتب بودا و استفاده از آموزههای اشخاصی مانند کنسفیوس و لائوتسه هستیم، البته با حفظ معارف عالی دین مبین اسلام و پیامبران الهی و ائمه اطهار علیهم السلام.
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده به حکم «اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ» که رسول خدا «صلواتاللهعلیهوآله» ما را تشویق کردند از معارف موجود در شرق عالم استفاد ه کنیم؛ خوب است که با موارد فوق آشنایی داشته باشید. جناب آقای داریوش شایگان میفرمایند اوپانیشادها را در محضر علامه طباطبایی ترجمه میکردیم و میخواندیم و علامه طباطبایی با شوق زیاد به آن مطالب توجه میکردند و میفرمودند: ما هم همینها را میگوییم و به زیبایی تمام آن مطالب را در منظر توحیدی خودشان شرح میدادند. موفق باشید
بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود. مگر حضور تجلی وجود نیست؟ و مگر حضور، وجودی نیست که به تعین آمده است؟ پس چرا جناب مارتین هایدگر در اواخر عمر شریف خود حضور را مقدم بر وجود میدانست؟ این فیلسوف سلیم النفس در اواخر عمر شریف خود چه پنجره ای میخواست به روی بشر بگشاید که اجل مهلت نداد؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب مارتین هایدگر بهخوبی متوجه شده است که در واقع اگر بخواهیم به «وجود» نظر کنیم و از مفهوم وجود، پا را بالاتر بگذاریم، آنچه در میان میآید «حضور» است و «ظهور». و این نکته ارزشمندی است که هایدگر متذکر آن شده است. موفق باشید
سلام استاد: بنده بعضی جاهای شرح شما بر کتاب از برهان تا عرفان رو متوجه نمیشم. به همین علت مجبورم به صورت سوال اونها رو مطرح کنم. ممنون بابت توجهتون. در جلسه اول بیان میکنید که نورانیت اگر قابل اشاره کردن باشه که دیگه توحید نیست. چرا؟ اینجا منظورتون از توحید چیه؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: توحید همان حضور نور یگانه عالم است. ما به اشیاء میتوانیم اشاره کنیم ولی به یگانگی عالم که نمیتوان اشاره کرد. موفق باشید
بسم الله الرحمن الرحیم. سلام استاد جان. اگر میشد چند برگ مدح و شکر وجود شما رو میگفتم ولی نمیخوام وقتتون رو بگیرم. ۱- دو تا مشکل بسیار عذاب آور دارم. خیلی اذیتم میکنه. یکیاش مالی است. باید به جایی پولی بدم که روم نمیشه. بخوام برم اونجا بیشتر عذاب میشم. ۲- در کارم موفق نمیشم و سر در نمیارم چرا. و فشار روحی بسیار زیاد و به تبعش مشکلات مالی و ازدواج نکردن هم مزید بر علت شده. خیلی هم تلاش دنیوی و دعا میکنم ولی همچنان راهم بسته است. و بدتر این که این موضوع گاهی به کمایمانی و یاس و غم و بدگمانی و خرافهگرایی و گناهان دیگر منجر میشه. عقلم قد نمیده. دیگه واقعا موندم باید چه کار کنم. خسته شدم. از شما کمک میخوام. (به راهنمایی... یا دعای خیر...) ۳- من رابطه خدا با دنیا رو مثل رابطه یک انسان در حال خواب (یا خیال) با دنیای درون ذهنش میدونم. (شبیه «مغز دورن خمره».) اگه این مدل درست نیست، «چرا» نیست؟ اگه هست، رابطه خدا با یکی از مردمان این دنیا باید برجسته و متفاوتتر از دیگران باشه. یعنی دقیقا با من. با «این من». و بقیه «فرعی» و غیر مهم و دور (از خدا) و مبهم و «بیجان» میشن. (همانگونه که در عالم خواب فقط «یک» موجود نماینده «من» است و بقیه فرعی هستن.) بلکه همه نیست میشن الا آن یکی. به عبارت دیگه اگه من (یعنی اصل من) اون ذهنی باشم که این جسم و جسمهای دیگه رو در بر گرفته، دیگه «دیگرانی» وجود نخواهند داشت. و (مشکل دیگه) این که هرچند بسیاری از بخشهای متنهای دینی (اگر نگویم اکثرش) این موضوع را تصدیق میکنند ولی علنا در «هیچ» متن دینیای این موضوع به صراحت مطرح نشده. و فلاسفه هم حتی در موردش چیزی نگفتهاند. بهویژه فلاسفه اسلامی. (شاید فقط امثال حلاج. آن هم به شیوه دیگری.) ۴- «چرا» عالم مثال را به متصل و منفصل تقسیم میکنند؟ (منظورم این است که با چه دلیلی «اثبات» میکنند که دو تا هستند و یکی نیست.) سپاس بسیار فراوان. از خدایی که شما رو سر راه ما قرار داده.
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بشود آنجایی که میفرمایید باید پولی بدهید و در زحمتید، شماره کارت آنجا را به دست آورید و به حسابشان بریزید و یا کارتهای هدیهای را که عموماً در بانکها هست برایشان پست کنید 2- با صبر و توکل إنشاءالله خدا مشکل را حل میکند 3- در این مورد به حیات یک گیاه در نسبت با بقیه اعضای آن گیاه فکر کنید 4- به اعتبار آنکه موجوداتی مثالی مثل فرشتگان منقطع از ما در عالَم خودشان هستند، بحث مثال منفصل پیش میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این مربوط به حضرت پروردگار است که صفات او عین ذات اوست. آری! بعد از تحقق اسماء و صفات، ما متوجه نحوه ظهور آن اسماء خواهیم شد. در واقع نظر به سنن الهی در این مورد کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده برداشت خوبی است زیرا بالاخره مؤمنین واقعی چنین خصوصیاتی دارند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. آری! نور خدا در مظهریت والایی مثل حضرت امام حسین «علیهالسلام» به ظهور میاید. ۲. قلوب مؤمنین ظرفیت قبول آن نور را بیشتر از بقیه انسانها دارا میباشند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید از دشمنیِ دشمن غفلت نکنیم وگرنه هر روز از این بازیها ضربه خواهیم خورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: جهان های موازی همه یک جهان هستند مگر جهان هایی که مافوق این جهان باشد که هویت مادی این جهان را ندارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آری! اگر انسان در بستر توحید و با افقی که شخصیت انسانهای معصوم همچون علی «علیه السلام» در مقابل انسان می گشایند قرار نگیرد همچنان خود را ناکام احساس می کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نباید اینطور فکر کرد. زیرا ما را از رجوع به آن طب، نهی نکردهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد میشود کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» و کتاب «جایگاه جنّ و شیطان و جادوگر» را مطالعه بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی ما متوجهی حضور در بستر عطای بزرگ الهی یعنی اسلام و انقلاب اسلامی شویم، و مقیّد به وفاداری به آن عطای الهی باشیم؛ حضرت محبوب، خودشان راه را در مقابل ما میگشایند. مثل راهی که در مقابل شهدا و یاران اصیل امامِ شهدا گشودند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً از نظر سنی در شرایطی نیستم که بتوانم در سخنرانیهای عمومی به عوان سخنران شرکت کنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا روانشناسی یک علم تجربی در رابطه با اطلاع از عکسالعملهای بدن است. در این مورد پیشنهاد مطالعهی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، میشود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان اینطور نتیجه گرفت که در هرکاری باید از مسیری که بهترین و طبیعیترین مسیر است، وارد شد و این نوعی تقوا بهحساب میآید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم اگر بتوانید به قصد یک بازخوانی اساسی سری به کتاب «آنگاه که فعالیتهای فرهنگی پوچ میشود» همراه با شرح صوتی آن بزنید، فربهتر به میدان میآیید. موفق باشید