بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
27767

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: وقت شما بخیر. استاد من مدت هاست که می‌خواهم بر خطوراتم غلبه کنم ولی هربار که عزم کردم که انجام دهم به دلیل نگرفتن نتیجه خودبخود رها می‌کنم و اصلا فراموش می‌کنم. ولی دوباره بعد از مدتی به خودم می‌آیم و می‌بینم چقدر غرق در اوهام خویشم. استاد واقعا دیگه اوهام و خواطرم از کنترلم خارجه و به شدت آزارم میده و زندگی عادی من رو تحت شعاع قرار داده به طوری که با کوچک ترین اتفاقی هجمه خطورات منفی بر من وارد میشه و در جامعه و جمع بسیار معذب هستم چه برسد مسیر تذکیه نفس که با وجود خطورات شدید همیشه دچار عجب و... هستم و نیتم را دچار اخلال میکنه. استاد به نظرتان چی کار کنم؟ آیا روزی یک ربع توجه به نفس کارساز است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» در راستای همین مسائل عزیزان تنظیم شده است و إن‌شاءاللّه با عمل به راه‌کارهای مطرح در آن، در مسیر اصلاح مشکلات مذکور قرار خواهید گرفت. موفق باشید

27225

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و تبریک سال ۱۳۹۹ بعضی وقت ها با دیدن مکانی یا شنیدن مثلا یک موسیقی یک حالت خاصی به من دست می دهد که حالت قشنگی با یک دلگیری زیبایی است. مثلا یک مکانی در ذهنم تداعی می شود که احساس می کنیم قبلاً در آن فضا یا مکان بوده ام. اگر اشتباه نکنم در یکی از کتاب هایتان به این موضوع اشاره کرده اید. ممنون می شوم اگر در کتابتان به این موضوع پرداخته اید. نام آن را اعلام نمایید. همچنین اگر توضیح تکمیلی در این خصوص دارید عنوان بفرمایید. ممنون از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن موضوع در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» مورد بحث قرار گرفت از آن جهت که نفس ناطقه‌ی انسان مجرد است و فوق زمان و مکان می‌باشد. موفق باشید

26695

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و احترام: بنده در فضاهای مجازی با شعرهای عرفانی با نام حلمی که از سید نوید حلمی است آشنا شدم. با اینکه توان تشخیص صحیح بودن اشعار و ایدئولوژی ایشان را ندارم. نظر و راهنمایی شما را خواستارم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان نیستم. موفق باشید

26410
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که در قوس نزول ما یک روح انسانی داریم که این چند میلیارد نفر مصداق آن روح هستند اما در قوس صعود هر یک از این چند میلیارد مصداق، خودشان روحی مجزا از آن روح انسانی در قوس نزول هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً صحیح است. چون در قوس صعود، انسان‌ها با انتخاب‌های خود شخصیت خود را شکل می‌دهند و هرکس انتخاب خود و شخصیت خود را داراست. موفق باشید

26380

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنده دچار کمال‌گرایی در عبادات هستم به گونه ای که اگر یک گناه بکنم انگیزه ای برای نماز خواندن ندارم. بارها تصمیم گرفتم در مسیر سلوک عملی قدم بگذارم اما هنوز در انجام واجبات و ترک محرمات مانده ام.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: «آن‌قدر ای دل که توانی بکوش»، آرام‌آرام کار حلّ می‌شود. موفق باشید

26180
متن پرسش
با سلام و تشکر فراوان از پرداختن دلسوزانه به مسایل بنیادی دین. در کتاب هبوط آدم نوشته بودید اکثر بیماریها از شیطان است. حالا از وقتی کتاب خویشتن پنهان را خواندم و با نفس و توانایی های آن اشنا شدم سوالم این است: آیا وقتی انسان مریض می شود یعنی بین نفس و شیطان ارتباطی برقرار شده؟ چه رخ می دهد که مریضی ثمر آن است؟ در امراض صعب العلاج و لا علاج مثل ام اس و سرطان ها، نفس چطور باید به خودش کمک کند؟ در بیماری مثل ام اس، که فلجی کم کم تمام اندام ها را درگیر می کند و علم شیمیایی درمانی جز کنترل محدود بیماری آن هم با عوارض بالا ندارد، انگار نفس مرحله به مرحله در حال انقطاع و قهر با بدن است، نسخه ای بر اساس معرفت نفس وجود دارد؟ همچنین درباره مثالی که در کتاب خویشتن پنهان درباره حالت بیهوشی آورده بودید، یک عامل مادی (ماده بیهوشی) باعث انصراف نفس از بدن برای مدتی می شود. می شود گفت معکوس آن وقتی است که بدن مریض است و دارو باعث بهبودی می شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر دو حالت یعنی تأثیر نفس بر بدن و تأثیر بدن بر نفس ممکن است. بعضاً نفس به جهت مشکلاتی که برای بدن پیش آمده حتی در دوران جنینی، به خاطر فشارهای روحی و روانِ مادر و یا داروهای شیمیایی؛ نفس نمی‌تواند بدن خود را تدبیر کند. در این موارد باید بدن را تا حدّ ممکن به کمک تجربیات پزشکان و داروهایی که نفس را آماده‌ی تدبیر کند، نجات داد و بعضاً نفس به جهت فشارهای روحی نمی‌تواند بدنِ خود را تدبیر نماید. در این موارد توکل به خدا و مددگرفتن از او، نفس را وسعت می‌دهد تا بدن را تا آن‌جا که آمادگیِ تذبیر دارد، تدبیر کند. موفق باشید

24961
متن پرسش
سلام استاد عزیزم: یه نفر اومد گفت استاد طاهرزاده بحثاشون تو آسمونه در صورتی که ما روی زمینیم و برای مسائل زمینیمون راه کار میخوایم. پاسخ شما چیه؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مگر می‌شود از وجهِ آسمانیِ خود که در عهد الست با خداوند مأنوس شده، غافل شد؟! پیامبر خدا «صلوات‌اللّه‌علیه‌وآله» آمده‌اند تا با زبان خدا به ما بفرمایند: «أَلَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يَا بَنِي آدَمَ أَنْ لَا تَعْبُدُوا الشَّيْطَانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» اى فرزندان آدم مگر با شما عهد نكرده بودم كه شيطان را مپرستيد زيرا وى دشمن آشكار شماست(یس/60). موفق باشید

24678

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیز: جلسات جهان گمشده در عالم خیال رو گوش دادم تا جلسه ۴. در جایی جناب آیت الله علامه حسن زاده آملی حفظه الله می فرمودند روزی در صحرا کنار درختی بودم و یک حیوانی هم آنجا بود، نگاه کردم دیدم درخت ریشه و محل تغذیه اش در دل زمین است، آن حیوان هم سرش بین زمین و آسمان بود و راه کسب روزی اش در روی زمین، و به خودم نگاه کردم و دیدم من انسانم و سرم رو به آسمان، و از این واقعه منتقل شدم به این حقیقت که غذای جان انسان در ملکوت است (قریب به مضمون). بنده هم در ایامی مراقبت دارم و سعی می کنم طهارت داشته باشم، و در تفکر به سر می‌بریم، از این انتقالات پیش می‌آید برایم، مثلا در ماشین حمل و نقل عمومی نشسته بودم مدتی پیش، در همین حالات بودم که کودکی شروع به گریه کرد، و طلب آب از پدر و مادرش می کرد، دل پدر و مادر خون شد و به هر زحمتی بود آب تهیه کردند برای فرزندشان، خیلی مستأصل هم شده بودند، چون آنجا آب نبود و هیچ یک از مسافران هم آب نداشتند، از این واقعه منتقل شدم به این حقیقت که ما هم واقعا نوزاد هستیم و تشنه آب حیات و علم، و باید با گریه و اصرار در گریه، از خدایی که از مادر بی‌نهایت به ما مهربانتر است و قدرت و علمش هم بی‌نهایت است طلب کنیم، و آنجا در آن جمعیت جلوی بغض خودم رو گرفته بودم ولی اشکم ناخودآگاه سرازیر شد و دلم خون. از این اتفاقات گاهی می‌افته، البته شرطش رو فهمیدم که مراقبت و طهارت و تفکر و سکوت و خلوت و انس با ملکوت است. استاد آیا این ها گوشه ای از همان چیزی است که شما در این جلسات سعی دارید به ما متذکر شوید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طورها است. «عاشق شده ای، ای دل سودات مبارک باد/ از جا و مکان رستی، آنجات مبارک باد.  از هر دو جهان بگذر تنها زن و تنها خور/ تا مُلک و مَلَک گویند، تنهات مبارک باد». موفق باشید

34952

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد اوقاتتون بخیر: استاد مسئله برای من پیش اومده در حالی که کتاب جایگاه رزق رو میخوندم و مرتبط با مبتلا به این روزهای زندگی‌ام، در باب مسئله ازدواج با توجه به جایگاه رزق سوالی داشتم، استاد من در خانواده کمتر مذهبی و غیر ولایی زندگی کرده‌ام و در طول مسیر به نور الهی تغییراتی داشته‌ام که مذهبی‌تر و پذیرای ولایت فقیه شدم که جا دارد اول از شما تشکر کنم چون در این مسیر از کتاب‌های شما بهره فراوان برده‌ام، اما اکنون و این سالهای اخیر که به سن ازدواج رسیده‌ام هرچه سعی می‌کنم و از هر واسطه‌ای که کمک می‌طلبم سالهاست اکثر خواستگارانم افراد غیر مذهبی و غیر ولایی هستند یا در معدود افرادی که تا حدودی مذهبی‌تر بوده‌اند در اولین مواجهه با خانواده منصرف شده‌اند. حقیقتا نمی‌دانم چرا تقریبا همیشه با چنین افرادی روبرو بوده‌ام. با وجود اینکه از طریق ازدواج دانشجویی دفتر رهبری دانشگاه‌هایم و دوستان مومنم تلاش‌های زیادی کرده‌ام ینی راه‌های ممکنی که به ذهنم می‌رسیده را به عنوان یک دختر پیموده‌ام، اما نتیجه همین بوده است. شاید افراد مذهبی و ولایی با شنیدن شرایط من پا پیش نمی‌گذارند یا با اولین مواجهه و مثلا مشاهده خانواده منصرف می‌شوند. اکنون اما به خواستگاری برخورده‌‌ام که حداقل بر خلاف افراد قبلی دشمنی و خصومتی با دین ندارد، ائمه را قبول دارد، به اسم ولایی نیست اما حداقل ناکارآمدی تمدن مدرنیته را یافته و درگیر ظواهر تمدن مدرن نیست، هرچند کمتر از افراد قبلی به ظاهر مذهبی ظواهر دین مثلا نماز را عمل کند اما احساس می‌کنم حداقل کنش این فرد از ناآگاهی و جو غالب اطرافش بوده است تا از خصومت و دشمنی بعد از آگاهی... من قصد رد کردن این فرد را داشتم اما همزمان در حال مطالعه کتاب جایگاه رزق بودم و حال استاد سوالم اینجاست آیا با توجه به مسئله رزق و اگر ازدواج را هم یک رزق در نظر بگیریم، اینکه در کتاب فرمودید رزق صحیح ساده و بدون این همه غصه و زحمت اضافه به دست می‌آید، به ذهنم خورده که آیا باید بپذیرم شاید همین نوع افراد رزق من در همسر آینده هستند و تا بیش از این سنم بالا نرفته است ازدواج کنم، یا همچنان به سختی و دشواری قبل سعی کنم و صبر کنم تا خواستگاری ولایی و مذهبی‌تر پیدا کنم که مرا و شرایطم را بپذیرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در ازدواج نباید چندان سخت‌گیری کرد، همین‌که طرف در حدّاقل دین حاضر باشد و مانع دینداری و فعالیت‌های شما نگردد، إن‌شاءالله می‌توانید با همدیگر زندگی کنید. موفق باشید

32966
متن پرسش

با سلام: در جلسه روز دوشنبه نظر گذرایی به سخنان مقام معظم رهبری در مرقد امام خمینی «رضوان‌الله‌‌تعالی‌علیه» فرمودید که کار مفید و لازمی بود و حساسیت ما را نسبت به فرازهای سخنان رهبر معظم انقلاب بیشتر کرد. لطفاً چنانچه ممکن است همچنان این کار چه با سخنان ایشان در آن جلسه و چه با دیگر سخنان‌شان ادامه داشته باشد بخصوص که فرمودید می‌توان با سخنان مقام معظم رهبری برخوردی سلوکی داشته باشیم و حضور توحیدی خود را در آینده با نظر به سخنان ایشان احساس کنیم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله به خوبی متوجه مسئله شده‌اید و حقیقتاً همان‌طور که ما در امور فردی باید نسبت به دستورات شرع مقدس برخوردی سلوکی داشته باشیم تا بیشترین بهره را ببریم، در امور اجتماعی شریعت مقدس نیز چنانچه برخورد سلوکی بنماییم، بهره ما از شریعت مقدس، بهره سالکان إلی اللهی می‌شود که به تعبیر حضرت روح الله «رضوان‌الله تعالی‌علیه» ره صدساله را یک‌شبه طی کرده‌اند. و از خدا تقاضامندیم تا توفیق تأمّل بیشتر نسبت به سخنان رهبر معظم انقلاب «حفظه‌الله‌تعالی» را به ما بدهد تا نسبت به سلوک اجتماعی خود در این زمانه بی‌بهره نمانیم. از جمله برکات جلسه دوشنبه شب آن بود که یکی از حضار یعنی جناب استاد آقای علی پیرعلی پس از آن جلسه، اشعار خوبی را در رابطه با سخنان مقام معظم رهبری سروده‌‌اند که ذیلاً تقدیم می‌شود. موفق باشید.

بسم الله الرّحمن الرّحیم

اَلا ای رهبر فرزانه ما!

کلام ناب و ای دُردانه ما

به صحن و مرقد پیر جماران

فضا ازعطر توشد نورباران

سخن‌های تو نغز و دُرّ ناب است

که «روح الله، روح انقلاب است»

مبادا روح حق تحریف گردد

نظام، وارونه و تضعیف گردد

کنون کارعدو تحریکِ ملت

تقابل با نظامِ با اُبهت

مشاورهای خائن درکنارش

که آمار غلط داده به یارش

که خائن بر عدویند و به مایند

بطون خویش را رسوا نمایند

کنند القاء، رسید ایران به بن بست!!

عدو با ساده لوح گردیده همدست

به دوران امام هم حرف این بود

که گردد انقلاب شش ماهه نابود

گذشته زان زمان هشتاد، شش ماه

کشد دشمن ز غیظِ خویش، صد آه

نرسد این نظام هرگز به بن بست

شماها اهل بن‌بستید و هم پست

نبرد این زمان، جنگ رسانه

دروغ و تهمت و مکر و فَسانه

کنون تبیین جهاد مؤمنین است

که سایت اینک سلاح مرد دین است

به سبک غرب زیستن، ارتجاع است

ولو «تی‌شرت و «لی» و«ادکلن» است

چو خواهی بنگری ایمان مردم

بکن تشییع حاج قاسم، تجسم

به روحانیت اَر خواهی ارادت

ببین تشییع بهجت با درایت

بباید گردد ایمان کار صالح

سلام فرمانده و یا ابا صالح

انیس جان و ای جانم رضاجان

ولیِّ نعمت و شمس خراسان

دعا بنما که قائم رخ نماید

که اسرار الهی را گشاید

دعا کن خامنه‌ای زنده باشد

که بر ما سایه‌اش پاینده باشد

دعا کن تا که دریابیم شهیدان

به برهان و به عرفان و به قرآن

نماز قدس را برپا نماییم

دلان مرده را احیا نماییم

32537

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم: سلام استاد خدا قوت. ممنونم از زمانی که میذارید من دانشجوی سال آخر روانشناسی هستم و قصد ورود به حوزه رو دارم اما در کم و کیف اون سردرگمم مسئله کلی اول: ۱. به صورت کلی ضرورت ورود به حوزه و رسالت و جایگاه حوزه کجاست؟ دنبال اون معنایی می‌گردم که جایی غیر از حوزه نمیشه پیدا کرد با توجه به سیستماتیک شدن حوزه (به معنای منفی اون) کند، غیر اجتماعی و دیر بازده بودن، و مشکلات معیشت و.... چیزی که من متوجه میشم حوزه به خودی خود موضوعیت نداره و این حوزه اصطلاحی حاصل یه سیر تطور تاریخی اجتماعی هست. پس اینطور نیست که خود این ساختار مشار الیه باشه. پس باید یه اتفاقی اونجا بیفته که جای دیگه نیست دنبال اون معنا هستم. مسئله کلی دوم: ۲. من قصد دارم در همین ایام ازدواج کنم. بر فرض اثبات لزوم ورود شخصی مثل من به حوزه، چطور باید وضعیت معیشت ازدواج و حوزه در سال های ابتدایی (با فرض لزوم ازدواج) رو مدیریت و با هم جمع کنم؟ با توجه به نقش های ما در جامعه و انتظار جامعه از ما و... عده ای صرفا تمحض در درس رو لازم میدونن و عده ای کار در کنار تحصیل رو وظیفه طلاب. و عده ای معتقدند کار طلاب باید از جنس طلبگی و در مسیر طلبگی باشه حالا آیا جنس برخورد با رزق برای طلاب وضعیت خاصی داره؟ آیا این قضیه به نسبت روحیه، میزان اعتقاد به رزق، و یا هر فاکتور دیگه ای نسبیه؟ در آخر وظیفه من چی هست؟ و چطور باید بفهمم؟ ۳. در آخر با توجه به این که به نسبت عامه طلاب سن ما دانشگاهی ها بالاتره و از جهاتی برتری و از جهاتی ضعف داریم راه خلصی رو پیشنهاد می‌کنید که فرد با توجه به شرایط فردی و... دروس رو زودتر بخونه، ارتقایی، یا مثلا سیر حوزه را با ترفند هایی زودتر تموم کنه و بعدا تعمق رو زیر نظر اساتید با برنامه خودش پیش بره، یا هر کار دیگری که جبران عقب ماندگی زمانی ما باشه؟ در یکی از سوالات دیدم فرمودید حضرت آقا و شهید مطهری هم از همین ساختار پرورش یافتند چیزی که به ذهن بنده میرسه اینه که اولا ساختار حوزه ای که این حضرات و علمای سلف گذروندن تا حدود زیادی مثل الان نیست و لااقل بسط ید بسیار بیشتری داشتن دوما چیزی که به نظر میرسه این علما هم خودشون بودن که کار رو به جایی رسوندن و به قولی جزو استثنائات هستن. همون جمله معروف که اگر کسی میخواد به جایی برسه خودش باید یه کاری بکنه حوزه و دانشگاه چیزی به دست نمیده. خیلی لطف می کنید پیشاپیش ممنون از پاسختون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در مورد معیشت، در زندگی طلبگی بخصوص در موقعیتی که جنابعالی می‌فرمایید؛ کارِ ساده‌ای نیست و بالاخره باید والدین تا حدّی کمک‌کار باشند. ۲. آری! باید خودتان از حوزه و بستری که فراهم شده، استفاده کنید و به همین جهت نیاز است که ابتکار عمل را خودتان به‌دست بگیرید. و این‌جا است که ارتقایی‌خواندن جا دارد. موفق باشید

32166

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

به نام حق سلام آقا وقتتون بخیر: ببخشید که مزاحم می شم خوابی دیدم خیلی صبر کردم تا خودم متوجه بشم ولی نتونستم به نتیجه برسم بنده تو روستا زندگی می کنم یه کسب و کار کوچکی تو خونه دارم (جوجه کشی) پیش خودم فکر کردم که این کار من بی خوده وقتی خدا نفقه ی من رو به عهده ی همسرم گذاشته چرا باید تلاش بی خود بکنم و با دقت تو زندگی بقیه به این نتیجه رسیدم که روزی به تلاش زیاد ما بستگی نداره، همین ۲۷ متری که از خونه ی نیمه کاره مون آماده کردیم و با سه تا فرزند توش زندگی می کنیم و همین لباس و غذا روزی ماست وهر چقدر تلاش کنیم تا خدا نخواد نتیجه عوض نمی شه (این فکر من درسته؟) تصمیم گرفتم که این کارمو تعطیل کنم تا دل مشغولی که مزاحم سیر و سلوک باشه نداشته باشم. همون شب خواب دیدم جلوی یک پنجره یک مداح هست مداح به خاطر من دو بیت شعر برای امام حسین خوند و عده ای پیدا شدن و با شور عجیبی شروع به سینه زنی کردن شعرش خیلی عالی بود ولی حتی یک کلمه یادم نموند، دیدم قاشق قدیمی سفید رنگی جلوی پنجره پیدا شد و بهم الهام شد که این رو امام زمان برام فرستاده وقتی برش داشتم تبدیل به یه قاشق امروزی شد زیارتش می کردم دیدم یه روباه که مثل سگ ها رفتار می کنه و مال منه پیدا شد و می خواد قاشق رو ازم بگیره چیزی می انداختم دور می رفت دنبالش و دوباره برمی گشت و تلاش می کرد قاشق رو ازم بگیره من هم قاشق رو بغل کرده بودم که آب دهان اون بهش نخوره هم ازش می ترسیدم هم باهاش انس داشتم در تمام مدت هم یه آقایی کنارم نشسته بود و با لبخند نگاهم می کرد ولی صورتش رو نمی دیدم و اصلا متوجه حضورش کنارم نبودم بازم تو خواب روباه دیدم ولی این بار باهاش درگیر شدم و زخمی ام کرد اما آخرش من زدم و بی هوشش کردم حالا چیکار کنم آقا کارمو تعطیل کنم؟ کتاب مقالات رو تهیه کردم و شرحتون رو شروع کردم جلد اول کتاب خیلی آدم رو می ترسونه که نکنه بین راه گمراه بشم و به ضلالت بیفتم؟ بعد آقا اینکه در مقابل افکار شما تسلیم محض بودن ایراد داره؟ بعضی نظرات من با شما متفاوته ولی من به خودم میگم حتماً نظر استاد درسته حتی اگه با عقلم جور درنیاد هم می گم عقل من ناقصه سواد قرآن و روایت درست و حسابی هم که ندارم ولی میگم حتماً نظر شما مطابق قرآن و روایت هست، وقتی تو سوالات می بینم کسی با لحن توهین آمیز برای شما نوشته گریه ام می گیره ولی وقتی جواب متین و توأم با ادب و آرامش شما رو می بینم افتخار می کنم، اینکه کلاً تسلیم نظر و فکر و استنباط شما بودن درسته؟ ببخشید طولانی شد ولی دیگه از سردرگمی خسته شدم خواهش می کنم برام دعا کنید ممنون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. البته مستحضرید که بنده علم تعبیر خواب ندارم ولی به نظر می‌آید بتوانید بین آن دو فعالیت یعنی فعالیت‌های اجتماعی و حضور در معارف و انقلاب اسلامی ذیل مقام معظم رهبری را با آن نوع فعالیت اقتصادی جمع کنید. مگر از توانایی‌های انسان این زمان غافلید؟ انسانی که به جهت روحیه توحیدی‌اش کاری او را از کاری باز نمی‌دارد. ۲. در هر حال باید در مواجهه با مباحث بنده و امثال بنده همواره عقل انسان در صحنه باشد و چه اشکال دارد که احساس کنید در مواردی نگاه‌تان با موضوعاتی که بنده مطرح کرده‌ام؛ متفاوت باشد، و همین امر موجب تفکر بیشتر و بیشتر می‌شود. موفق باشید

31900

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: در رابطه با سؤال 31871 شما اختیار دارید. اگر آن مطالب می‌تواند برای کاربران عزیز مفید باشد، بسیار خوشحال می‌شوم که در اختیار آنان قرار گیرد. فقط دعا کنید آنچه نوشته ام در قلبم حیات پیدا کند و اگر در این حد نشود دست‌کم سقوط نکنم، که من از عاقبتم می‌ترسم و در اینباره شدیدا و عمیقا به دعا محتاجم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان‌که عرض شد صفای خاصی در تک‌تکِ آن نوشته هست که توصیه می‌کنم کاربران عزیز هر نکته‌ای را به صورت عکس‌نوشته در آورند و در اختیار رفقا در فضای مجازی قرار دهند.

فرشتگان همه دست به دست هم داده‌اند که شما و امثال شما را بپرورانند. گوش سپردن به ندایِ بی‌صدایِ فرشتگان از طریق انقلاب اسلامی و صحنه‌های بس عظیم آن در جلوه رهبر معظم انقلاب، راهِ گشوده‌ای است که به گفته جناب حافظ:  

در مکتب حقایق پیش ادیب عشق                     هان ای پسر بکوش که روزی پدر شوی           

            دست از مس وجود چو مردان ره بشوی                        تا کیمیای عشق بیابیّ و زر شوی           

            گر نور عشق حق بدل و جانت اوفتد                  بالله کز آفتاب فلک خوبتر شوی          

            از پای تا سرت همه نور خدا شود                      در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی  

            وجه خدا اگر شودت منظر نظر              زین پس شکی نماند که صاحب نظر شوی       

            بنیاد هستی تو چو زیر و زبر شود                        در دل مدار هیچ که زیر و زبر شوی     

            گر در سرت هوای وصالست حافظا             باید که خاک درگه اهل هنر شوی

موفق باشید

31807

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

برادر بزرگوار جناب طاهرزاده سلام: چهار ماه قبل در حالیکه در حرم حضرت علی بن موسی الرضا برای شفای خانمم متوسل شده بودم خبر درگدشت ایشون رو بمن اطلاع دادن در این مدت دائم فکر می‌کردم چه حکمت یا عنایتی از حضرت برای من یا همسر فقیدم بوده که باید در اون لحظه از هم دور می‌بودیم یا چرا شفا عنایت نشد؟ چند روزه به نتیجه رسیدم این دنیا محل ظهور همه خواسته های ما نیست حالا چه با با توکل چه با توسل چه با شفا. چه اینکه حتی توقع کنیم چون نماز میخونیم یا دو تا کار عبادی دیگه هم انجام میدیم حتما باید یک عنایت خاصی و یا کرامتی نصیبمون بشه اوست که احکم الحاکمینه و امام رضا که انسان کامل الهی و خلیفه اوست بر خیر و سعادت بنده و همسرم آگاهی کامل دارند و چه بسا رفتنش کاملا برای او خیر و راحتی بوده آیا درسته این نتیجه و اینکه فراق ایشون برام هنوز خیلی سخته کلامی و صحبتی بفرمایید برای آرامش و امیدم به رحمت خدایی برای قلب خودم.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً بدانید که امام رئوف به شما و به همسرتان نظر داشته‌اند و لازمه آن رأفت، چنین اتفاقی بوده و این را خود بنده نیز تجربه کرده‌ام که چگونه در زیارت آن حضرت و در دررفتگیِ کتف بنده که به ظاهر بسیار دردناک بود، چه برکات نهفته‌ای نسبت به تعالی مبادی میل پیش آمد. موفق باشید

 

 

31502
متن پرسش
به نام خدا با سلام خدمت استاد طاهرزاده: با توجه به پاسخ سوال ۸۶۳۱۴ و دلایل تاریخی و قرآنی مبنی بر رد چنین عقیده ای. لطفاً در صورت امکان بفرمایید دلیل شما چیست که انقلاب پیامبر با وجود ولی الله امام معصوم از دست امام خارج و به آن سه نفر می رسد حکومت امام مجتبی با وجود حضور ولی الله و هیچ نقصی از جانب معصوم به خاطر مردم منحرف از دست ولی خدا خارج می شود و صدها سال به ظلمت بنی امیه و بنی عباس فرو می رود ولی انقلاب اسلامی با هزاران هزار ظلم و جفا و بی عدالتی و بدترین و وحشیانه ترین برخورد های سیستماتیک در زندانهایش که نمی از یمی توسط هکر ها پخش شد و احتمالا در آینده شاهد موارد وحشتناک دیگر خواهیم بود بیمه است و خداوند ویژه حتی ویژه تر از امامان معصومش نگاهش می دارد و سنت هایش را می شکنند. در ضمن جناب استاد دو سه سال است دارم درباره زندانها و بازداشتگاهها تحقیق و مطالعه می کنم سالها شما به ما توصیه کردید یک بار هم این شاگرد کوچک جسارتا توصیه می کند سه ماه تفسیر المیزان و فصوص الحکم و اسفار و ... را موقتا بگذارید کنار و فقط درباره زندانها بازداشتگاهها و جنایاتی از تجاوز جنسی تا تهمت‌های کثیف برای ساکت کردن تا وحشیانه ترین شکنجه های روحی و جسمی را در سطحی وسیع نه موردی و شخصی ملاحظه کنید و شاید به این نتیجه برسید در زندانهای هارون الرشید هم با مخالفان چنین جنایاتی نمی شد می توانم موارد متعدد که خودم در جریانش بودم را بیان کنم که جگر آدم خون می شود. مگر این عهد نامه مالک اشتر نیست که امام می فرماید: «خون ها و خونریزی های بناحق. زیرا هیچ چیز، بیش از خونریزی بناحق، موجب کیفر خداوند نشود و بازخواستش را سبب نگردد و نعمتش را به زوال نکشد و رشته عمر را نبرد. خداوند سبحان، چون در روز حساب به داوری در میان مردم پردازد، نخستین داوری او درباره خون هایی است که مردم از یکدیگر ریخته اند. پس مباد که حکومت خود را با ریختن خون حرام تقویت کنی، زیرا ریختن چنان خونی نه تنها حکومت را ناتوان و سست سازد، بلکه آن را از میان برمی دارد یا به دیگران می سپارد» نمی دانم از خون‌های ریخته شده در این زندانها و باز داشتگاهها خبر دارید یا نه احتمالا نه. واقعا آقای خامنه ای اگر خبر دارند که در زندانهایش چه می گذرد که وای بر ما اگر هم ندارند باز وای بر ما. جناب استاد یکی از اقوام دور کارگر بی سواد از شدت فشار اقتصادی یک عکس در پروفایلش از خامنه ای گذاشته بود و زیرش نوشته بود دیکتاتور اگر بخواهیم بگویم چه شد وقت شریفتان را می گیریم. یکی دیگر از هم محله ای ها آن هم آدم معمولی بعد از شکنجه ها و شکستن دنده اش و تزریق آمپول به او گفته بود حرفی بزنی اینبار زبانت را می برم. اینها حقیقتا نمی از یمی است. نه استاد آنقدر ها هم که شما فکر می کنید این حکومت دیگر مقدس نیست و به نام اسلام ظلم و جنایت سر به آسمان می ساید و بر اساس آخرین آمار بهداشت جهانی ما نهمین کشور مصرف کننده الکل شده ایم. واقعا دلیل شما برای نگاه ویژه تر خداوند به این انقلاب منحرف شده به تعبیر آیه الله موسوی زنجانی که در آن بیانه در هفت بند مورد به مورد انحراف از سیره پیامبر و اهل آلبیت و قرآن را آن هم در اوایل انقلاب نوشت و به عزلت رفت چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متأسفانه بعضی از رفقا آن‌طور که شایسته است به جواب‌ها دقت نمی‌کنند. بحث در وجود اسلام است که تا قیام قیامت، مأوای انسان‌هایی است که بنا دارند زیر سایه خدا زندگی کنند و در این تاریخ، ذیل اسلام مأوای ما انقلاب اسلامی می‌تواند باشد وگرنه گرفتار انواع پوچی‌ها و افسردگی‌ها خواهیم شد. عرایضی در کتاب «کتاب آینده دینداری ما چگونه محقق می شود؟» شده است و إن‌شاءالله کتاب، این روزها از زیر چاپ در می‌آید. موفق باشید

31149

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
﷽ سلام علیکم و رحمة الله: استاد عزیزتر از جانم، باتوجه به این که در تفسیر سوره مطففین فرمودید؛ نیچه می‌گوید: بعضی ها در طول زندگی طوری خود را نقاشی می‌کنند که بعد از آن که تمام شد نقاشیشون، به تماشای خودشون می‌نشینند← این که می‌فرمایید در جهان مدرن انسان ها دوباره خودشون را دوست دارند نقاشی کنند / احساس تنگنا می‌کند نه گشودگی و نفی خودش را می‌بیند یعنی چی؟! یعنی نسبت به سعه وجودیش غافل بوده و استعداد های توحیدی وجودیش را از دست داده؟! که میگه کنت ترابا؟!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آری! اگر انسان در بستر توحید و با افقی که شخصیت انسانهای معصوم همچون علی «علیه السلام» در مقابل انسان می گشایند قرار نگیرد همچنان خود را ناکام احساس می کند. موفق باشید

30809

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: آیا جملات زیر درست است؟ لطفا شرح دهید «می‌توان اجزای مختلف بدن را عوض کرد (مثل پیوند کلیه و ...) در حالیکه نفس ثابت و پایدار باشد ولی نمی توان مغز را عوض کرد و در عین حال نفس و جان همان نفس و جان قبلی باشد. و اگر زمانی دانشمندان بتوانند مغزی را به بدنی پیوند بزنند نفس آن بدن همان نفس بدن قبلی (بدن صاحب مغز) خواهد بود؛ مگر اینکه نفس جدید در مغز قبلی تصرفی کرده و آن را همراه با خود نماید.» با تشکر از توجهتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نفس ناطقه‌ انسان اگر توانست در آن فرآیند، آن بدن را جهت تبدیل قوه‌هایش به فعلیت تدبیر کند، می‌پذیرد و آن بدن را تدبیر می‌نماید وگرنه از آن منصرف می‌شود. موفق باشید

30796
متن پرسش
سلام استاد: در رابطه با سوال ۳۰۷۹۱ خواستم بگویم که اینکه فرمودید نفس به جهت تجردش در پشت دیوار حاضر می‌شود، این را می‌دانم. سوالم اینه اگه قرار باشه نفس برای ظهور قوای خود نیاز به موطن داشته باشد آن لحظه ای که دارد پشت دیوار را می‌بیند قطعا با چشم گوشتی بدن جسمانی‌اش نیست. پس با چه چشمی است؟ ما وقتی خواب می‌بینیم قوه بینایی در موطن چشم مثالی ظهور می‌کند. حال در بیداری وقتی پشت دیوار را می‌بینیم با چه چشمی می‌بینیم؟تشکر
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که اگر نفس ناطقه خواست در این موطن با پدیده‌ها از طریق قوای خود به کمک بدن حاضر شود، نیاز به آن حضور دارد که قوای نفس به کمک اعضاء حاضر شود. ولی بعضاً نفس می‌تواند با بُعد دیگری از خود در این عالم حاضر شود که معمول نیست و طبیعت نفس، عموماً چنین ورودی را ندارد مگر آن‌که نفس ناطقه طرف با وجه شدیدترِ تجرد خود به میدان بیاید. مثل آنچه عرض شد و حضرت در مدینه نظر به رحلت پادشاه حبشه کردند. البته این یک توانایی برای نفس است و غیر از آن حالتی است که با سلوک به دست آید. به همین جهت حتی دیده شده افرادی را که چندان هم روحیه‌ی مذهبی ندارند، دارای چنین توانایی‌هایی هستند. موفق باشید

30659

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: استاد عزیز جمله ای از شما را شنیدم که کلیتی که در ذهنم هست اینطور فرمودید که ما در انقلاب اسلامی به گذشته ای که کلا مدرنیته را نفی کند بر نمی گردیم بلکه به مرحله ای جدید که در تقابل با مدرنیته است وارد می شویم، این جمله شما را می خواستم با آیه ای از قرآن مجید بفهمم که خداوند می فرمایند که برای هر پیامبری دشمنانی وجود دارد. حال سوال اینکه ۱ آیا می توانیم اینگونه برداشت کنیم که در شروع هر دوره ای، انسان ها با گذشت زمان و فاصله گرفتن از نبی و پیامبر آن زمان به مرور که انسانها از آموزه ها فاصله گرفتند، در هر دوره ای مدل و نوع گناه و شرور و ظلم ها بسته به تمدنشان فرق می کرده و پیامبر بعدی متناسب با آن نوع از گناه و جهل آنها، آموزه هایشان را می آوردند، تا برسیم به زمان حال که بدی ها در هر نوعی به اوج خود می رسد، خلاصه اینطور که اگر بدی ها را مثل لکه سیاهی در نظر بگیریم، هر لکه سیاه با پاک کن مختص پیامبر آن زمان پاک می شده، ۲. حال اگر اینطور است پس آیا می توانیم بگوییم که اسکلت و قالب سازی و حد و حدود تمدن هر دوره تاریخ توسط شرور و بدهای آن دوره بصورت ناخودآگاهشان ریخته شده و بعد توسط انبیا و اولیا آن تمدن ساخته می شود؟ ۳. در آخر اینکه فرمودید ما در مرحله جدید در تقابل با مدرنیته ساخته می شویم، و کلا نمی شود غرب را نفی کرد، مثلا ما پارلمان و... را نفی نمی کنیم، حال سوال اینکه من درست متوجه این بحث نشدم، من در سخنرانی از شما شنیدم که به طور زیبا و جزیی مواردی را ذکر کردید که ابزار و اسباب مدرنیته فضای کره زمین و محیط زیست و... را بهم ریخته و بسیاری از مشکلات ما ساخته این نوع زندگی هست و من این رو در زندگی روزمره خودم می بینم، حال می خواستم بطور کلی بفرمایید که ما چه قسمت هایی از مدرنیته را با توجه و فراخور زمان مان باید در کشور داشته باشیم؟ آیا صرف دلبستن به آنها است که مشکل ساز است؟ ممنون.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفصلاً در جاهای مختلف بخصوص در مباحث «انقلاب اسلامی؛ طلوع جهانی بین دو جهان» به آن پرداخته شده است. زیرا یک بحث، بحثِ فرهنگ مدرنیته است که به هیچ‌وجه قابل پذیرش نیست، و همان اشکالاتی را دارد که جنابعالی متذکر شده‌اید. ولی یک بحث مربوط به عقل و خرد تاریخ مدرن است که امثال کانت و هگل و هایدگر برای نجات بشر مدرن مطرح کرده‌اند و ما برای تحقق تمدن نوین اسلامی در مواجهه با نظرات آن‌ها بهتر می‌توانیم جایگاه داشته‌های خود را بفهمیم و جهان خود را بسازیم. این مباحث در کتاب «جهان بین دو جهان» که در دست چاپ است تا حدّی به صورت تفصیل بیان شده است. موفق باشید

29243

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و تشکر: کتاب وجدان در جستجوی حقیقت و تکامل آگاهانه انسان از اسپنسکی به نظر حضرتعالی سطح مطالب و صحت آن چگونه است؟ در منابع اسلامی این موضوعات در چه کتاب هایی آمده است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن کتاب نیستم، هرچند به جهت عنوانی که دارد باید جالب باشد. در منابع اسلامی، مباحث فطرت و موضوعات عهد الست و آیات مربوط به آن‌ها متذکر این امر هست. موفق باشید

28011

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب: ۱. طبق صحبتهایی که با حضرتعالی داشتیم، و فرمودید: کربن، بعضی مسائل را بهتر از بعضی خودی ها حل می‌کردند، آیا بجز اینکه رجوع به تفکر های بسیار داشتند، عامل دیگری باعث این زلالی فکر می‌شود که به درک های بزرگی از هستی و تاریخ برسد؟ ۲. آیا در مورد اول می‌توانیم جناب سلمان را، منهای بحث معنویت عجیبشان، هم زبان با کربن بدانیم؟ چرا که طرز رجوع ایشان هم به تفکرات مختلف بود که به گمشده ی جان خویش رسید. با تفاوتهایی که حضرتعالی بهتر در جریانید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نمی‌کند. هر کدام از این انسان‌های بزرگ وقتی متوجه باشند در جهانی گسترده‌تر از جهان محدود انسان‌های عادی می‌توانند حاضر شوند، عملاً نسبت به آن‌چه با آن روبه‌رو می‌شوند، عمیق‌تر برخورد می‌کنند. موفق باشید

27670

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
قدر تو خدای داند و بس او نیز معلم است و استاد سلام استاد عزیز: روز معلم را به شما که حقیقتا معلم من در زندگی بوده و هستید تبریک عرض می کنم، از شما التماس دعای ویژه به خصوص در شب بیست و سه ماه رمضان دارم. خداوند در سبیل خودش پایدارتان نگه دارد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: از لطف جنابعالی کمال تشکر را دارم و آرزوی توفیق و عاقبت بالخیر برایتان دارم. إن‌شاءاللّه دعاگو خواهم بود. موفق باشید

27598

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: هدف زندگي چيه چرا اومديم اين دنيا؟ براي من همه چي بي معني شده حس مي كنم الافم تو اين دنيا به هيچي از خواسته هام نرسيدم. الان از خودم مي پرسم اصلا چرا خدا خلقم كرده اورده تو اين دنياي مزخرف كه همه چيزش حالت رو بهم ميزنه لذتاشم مسخره ست. نميدونم ديگه چي بخوام چي نخوام تو عباداتم هم سستم ترك نمي كنم ولي حس خاصي هم ندارم صرفا رفع تكليف، چيكار كنم؟ به نظرتون روان پزشك هم رفتم از اون هم نااميدم الان سوال جديم اينه از كجا آمده ام آمدنم بهر چه بود به كجا مي روم آخر ننمايي وطنم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است نظری به کتاب «آشتی با خدا» بکنید و آن را تا آخر ادامه دهید، امید است که افقی در راستای حضور در فراخنای جهانی بس گشوده‌تر از جهان کمّیت‌ها، در مقابل‌تان طلوع کند، إن‌شاءاللّه. کتاب بر روی سایت هست. موفق باشید

27441

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: در سوره مبارکه اسراء آیه ۸۴ خداوند می فرماید: «قل كلّ يعمل علي شاكلته» منظور از شاکله و اینکه هر کس بر اساس شاکله وجودی خودش عمل می کند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در بحث مربوط به آن سوره عرایضی شد و بحث آن زیاد است. می‌توان گفت هرکس بر مبنای معنایی که از خود کرده است، عمل می‌کند. جناب آقای دکتر نصراللّه حکمت در این رابطه نیز کتابی را تألیف کرده‌اند. موفق باشید

27374

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب: لطفا پاسخ بنده رو بفرمایید برام حیاتی هست. آیا علامه حسن زاده رساله دارن و میشه از ایشون تقلید کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: با این‌که حضرت استاد در امور فقهی نیز مجتهدند، ولی رساله ندارند و واردِ فتوا نشده‌اند. موفق باشید

نمایش چاپی