باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم کتاب «مدرنیته و توهّم» همراه با شرح صوتی آن در این مورد میتواند مفید باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمیکنم اشکال داشته باشد، به این امید که با آمادگی بیشتر با قرآن مأنوس باشید مطلب را دنبال کنید. ولی بالاخره قرائت روزی یک صفحه با صوتی حزین در عین آنکه به گوشتان نیز آهنگ معجزهآسای قرآن برسد؛ خوب است. موفق باشید
با سلام: دو سوال دارم: ۱. لطفا اگر می شود اختیار تکوینی را توضیح دهید. ۲. آیا اعیان ثابته عین ذات خداست؟ با تشکر!
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. در جزوه «جبر و اختیار» به آن قسمت از متن نظر کنید که از قول علامه داریم: «انسان در مختاربودن مجبور است» ۲. اعیان ثابته همان حقیقت انسان است که خداوند بر اساس آن حقیقت، انسان را خلق میکند و صورت علمیِ خداوند است از هر مخلوقی. موفق باشید
سلام علیکم: طاعات و عبادات شما قبول باشه بنده طی چند سوال متذکر مطالبات به حق بخشی از جامعه که نسبت به تصمیمات ستاد کرونا و نوع واکسیناسیون در جامعه شکل گرفته شدم و هر بار شما به نوعی پاسخ دادید که من تصمیم گرفتم پیگیر ادامه این موضوع نشم ولی امروز که دیدم به مناسبت شهادت استاد حاج نادر طالب زاده همگی به سوگ نشستند و فغان از دست دادن ایشان سرداده اند و جلسات مختلف در سوگ چشمان آبی تدارک دیده اند خواستم این مساله گوشزد شود که ما به طور سلیقه ایی و تحریف شده با شخصیت ایشان مواجه نشویم خصوصا در قبال مساله روز ایران و جهان که بحث کرونا و مسائل پیرامون آن است و برخلاف تلقی عوام تازه اول ماجرا هستیم. ایشان بارها از تبعیت بی چون و چرا از نهادهای بین المللی بهداشتی انتقاد کرده و در این دو سال گذشته تقریبا تمام هم خود را به آن اختصاص داده بودند و همچنین مطالبه از ستاد کرونا را مطالبه گری مقدس نامیدند و مستند رمزگشایی از یک پاندمی را ساختند که تحت همین عنوان در فضای سایبر قابل دسترسی ست. ایشان نقد جدی به بحث واکسیناسیون اجباری داشتند و دائما پیگیر راهکارهای طب سنتی در این موضوع بودند براستی چرا وقتی در کتاب هایمان با اشاره به فرمایشات حضرت امام خمینی اذعان به این کرده ایم که تمام نهادهای بین المللی توسط فراماسون ها درست شده است، اکنون روزه سکوت گرفته ایم ایشان حقیقتا مصداق این آیه از قرآن است که میفرماید «یا ایها الذین آمنوا ان جاءکم فاسق بنبا فتبینوا ان تصیبوا قوما بجهالة فتصبحوا علی ما فعلتم نادمین» اى كسانى كه ايمان آوردهايد، اگر فاسقى برايتان خبرى آورد، روشن گری و "تبیین" كنيد، مبادا به نادانى گروهى را آسيب برسانيد و [بعد،] از آنچه كردهايد پشيمان شويد. خداوند این مجاهد و شهید راه تبیین را با یاران شهیدش محشور کند و به ما توفیق ادامه راه ایشان را بدهد ، آمین
باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده هم در جریان سخنان ایشان و آنچه ایشان به آن استناد میکنند هستم و بحث در انکار کلی این امور نیست، بحث در مسیری است که ما در مواجه با آن امر باید پیش میآوردیم که به نظر بنده آن مسیر، مسیری بود که رهبر معظم انقلاب طرح کردند و عملاً به نتایج بهتری رسیدیم. موفق باشید
برادر بزرگوار جناب طاهرزاده سلام: چهار ماه قبل در حالیکه در حرم حضرت علی بن موسی الرضا برای شفای خانمم متوسل شده بودم خبر درگدشت ایشون رو بمن اطلاع دادن در این مدت دائم فکر میکردم چه حکمت یا عنایتی از حضرت برای من یا همسر فقیدم بوده که باید در اون لحظه از هم دور میبودیم یا چرا شفا عنایت نشد؟ چند روزه به نتیجه رسیدم این دنیا محل ظهور همه خواسته های ما نیست حالا چه با با توکل چه با توسل چه با شفا. چه اینکه حتی توقع کنیم چون نماز میخونیم یا دو تا کار عبادی دیگه هم انجام میدیم حتما باید یک عنایت خاصی و یا کرامتی نصیبمون بشه اوست که احکم الحاکمینه و امام رضا که انسان کامل الهی و خلیفه اوست بر خیر و سعادت بنده و همسرم آگاهی کامل دارند و چه بسا رفتنش کاملا برای او خیر و راحتی بوده آیا درسته این نتیجه و اینکه فراق ایشون برام هنوز خیلی سخته کلامی و صحبتی بفرمایید برای آرامش و امیدم به رحمت خدایی برای قلب خودم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً بدانید که امام رئوف به شما و به همسرتان نظر داشتهاند و لازمه آن رأفت، چنین اتفاقی بوده و این را خود بنده نیز تجربه کردهام که چگونه در زیارت آن حضرت و در دررفتگیِ کتف بنده که به ظاهر بسیار دردناک بود، چه برکات نهفتهای نسبت به تعالی مبادی میل پیش آمد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد به صورت مشخص کار نکردهام. میتوانید از کانال امثال آقای دکتر یامین پور دنبال بفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن و کتاب «آشتی با خدا» در این رابطه إنشاءالله مفید خواهند بود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: حضرت عرضه داشتند: « أَنْتَ وَلِيِّي فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ تَوَفَّني مُسْلِماً وَ أَلْحِقْني بِالصَّالِحينَ (۱۰۱) یوسف) کاربرد آن در خود معنای آن نهفته است که چگونه حضرت تقاضا می کنند که مسلمان از دنیا بروند و به صالحین یعنی ائمه معصومین ملحق بشوند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آری! اگر انسان در بستر توحید و با افقی که شخصیت انسانهای معصوم همچون علی «علیه السلام» در مقابل انسان می گشایند قرار نگیرد همچنان خود را ناکام احساس می کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدالله سوره إسراء بحث شده است. باید در دیویدی های مربوط به سورهها آن را بیابید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال قرآن در دل بستر سیرهی نبی الله «صلواتاللهعلیهوآله» به معنای «اطیعواالرّسول» آیات خود را معنا و متذکر میشود و سیرهی پیامبر است که جانب هر آیهای را در کنار آیهای دیگر معنا میکند. با توجه به این امر است که میتوان از افراط و تفریط نسبت به تذکرات قرآنی مصون ماند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی سعی شود با معارف عمیق الهی، افق حضور خود را در عالم شکل دهیم، این امورات را میتوان طبیعی دانست تا آرام آرام وجه روح قدسیِ انسان بر وجه طبیعیِ آن غالب شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: علاوه بر آنجایی که متکفّلِ هستها و نیستها، حسّ انسان است برای محسوسات. برای معقولات، عقل است که با استدلالهای خود میتواند متوجهی معقولات شود و جهانبینی، جمعِ بین محسوس و معقول میتواند باشد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در جریان آن کتاب نیستم، هرچند به جهت عنوانی که دارد باید جالب باشد. در منابع اسلامی، مباحث فطرت و موضوعات عهد الست و آیات مربوط به آنها متذکر این امر هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده با نظر به تجربیاتی که از دولتهای گذشته پیدا کردهایم، طلیعهی تحقق دولت اسلامی بیشتر فراهم شده. زیرا همهچیز گواه بر آن است که تحقق اهداف انقلاب اسلامی باید در جایی غیر از آنچه فرهنگ غربی برای بشر تعیین کرده است، محقق شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چیز خاصی نمیدانم. باید موردش مشخص شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در مسیر رجوع به حضرت پروردگار، او خود به خود و به حکم تجلیِ ذاتی، خود را به شما مینمایاند. خطر آنجا است که هوسهایمان حاکم شود و از آن تجلیّات روی برگردانیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده درست بر روی نقطهی اصلی دست گذاشتهاید. اخیراً نیز بنده با مجموعههای تربیتی، صحبتی در مورد «فلسفهی غرب در دو مرحله» داشتهام که فکر میکنم کمک کند. در هر حال باید ما بین جهان مدرن و نظام سلطه تفکیک کنیم و با رویکردی درست در جهان مدرن حاضر شویم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به تدبّر در قرآن و رفاقت با انسانها و عدم تکبّر و صلهی رحم و عدم پرخوری فکر کنید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. این سهگانه که میفرمایید همه با هم میتواند یکجا در میان باشند. از طرفی ارادهی خود را متمرکز میکنیم به واقعیترین واقعیات یعنی خداوند و توجه داریم همین رانیّت خود قرار دهیم و در خودشناسی نیز متوجه میگردیم چه اندازه به خداوند نزدیک هستیم. ۲. مقیّدبودن به احکام شرع با رویکرد تطهیرِ خیال، بسیار کارساز است. ۳. همهی عالم محل ربوبیت ربالعالمین است و ما در آغوش ربوبیت او هستیم. موفق باشید.
*این متن به همت جمعی که شما با متن (دهه هشتادی و هزاران امید و حضور و صد ها ابهام و سوال) آنان را مورد خطاب قرار داده بودید نگاشته شده که در صددند در ایام البیض امسال حول پاسخ شما صحبت کنند: بسمه تعالی السلام استاد عزیز در فرصت قبل اگرچه برای اثر پذیری کمی حوصله به خرج دادیم اما غمی نیست حالا که هم صحبتی شیرین و یاری دلسوخته در بر داریم تا در کشاکش و ناملایمات به آغوشش پناه ببریم. در مجال قبلی ، ما از آینده ای موعود گفتیم و شما از اکنونی « نه هنوز» و البته هنوز دل های ما در عذاب میان تضاد هاست. به هر روی اگر از برزخ وجود ما و هزار تضاد و صد گله اش بگذریم به هم داستانی و تاریخی می رسیم که با هیچ تلاش و تغییری قابل انفصال و فراموشی نیست: اکنون نه هنوز ما و انقلاب؛ و آینده این مملکت که آن را به آیینه جان خود می بینیم. پس چه ماوا و پناهی از این عذاب هست وقتی اکنون و آینده ما به داغ این انقلاب گره خورده است؟ اما بعد ... تغیرات اساسی اند و نا گزیر و ما هم اگر در طلبش نباشیم عقب مانده ایم و دورافتاده، و چه خوش تغیراتی هستند آنان که وجود آدمی را با توبه آشتی می دهند اما دل سوخته و سینه شرحه شرحه که تغییر نمی کنند. آری استاد عزیز شما ابتدای مسیری مهجور بودن را سبب همذات پنداری میان خود و ما می دانستید و ما اکنون اسباب لایتغیر را دلیل نزدیکی میدانیم. ما با تکلف های زبان شما گهگاه که تضاد میان آنچه در دل دارید و آنچه بر زبان جاری می شود، آشناییم. ما درک می کنیم چشمی همواره گریان و چشمی همواره امیدوار داشتن چگونه است؟ ما هم در بیابانهای جنوب گمشده ای داریم که از به خاطر آوردن آن ناتوانیم. ما هم از بعضی تمایلات و بعضی دردهای هم نسلی هایمان سر در نمی آوریم. آری این دنیا نفس ما را هم بریده، آسودگی را حرام و ایستادن را بسی نا ممکن ساخته است؛ اما چه باک، که چارهای جز به کمین نشستن وقت نیست. آری این ها چیز هایی است که هیچ گاه تغییر نمی کند.
ابنای روزگار به صحرا روند و باغ صحرا و باغِ زنده دلان کوی دلبر است
جان میروم که درقدم اندازمش زشوق در مانده ام هنوز که نزلی محقر است
استاد عزیز قرارمان با دوستان این شده که ایام البیض را با هم بسوزیم، باشد تا نفسی دیگر برای سازهای ناکوکمان پیدا کنیم. از شما طلب دعا و حلالیت داریم. یا علی جمعی از دهه هشتادی ها
باسمه تعالی: سلام علیکم: از ایّام البیض گفتید، یعنی از فرآیندی که منجر به هرچه بیشتر روشنشدن مأوایی است که گم شده است. ولی با روشنیگاهِ ایّام البیض که در نزد خود حاضر میشویم، برقی زده میشود تا حضور خود را در جهانی بس گسترده و در عین حال در افقهای دور، جستجو کنیم. - باید توجه کرد که مشغولشدن به امور محسوس، حجاب درک بیشتر حقیقتِ خود میشود، حقیقتی که همواره در معرض الهام فجور و تقوای خود میباشد تا در مراقبهای حضوری و زنده، حق را از باطل تشخیص دهد و بیش از پیش به خودش و بنیادش نزدیک گردد. اینجا است که جایگاه تذکرات دینی برای دوری از حُبّ دنیا معلوم میشود، زیرا با حبّ دنیا انسان از حقیقت خود فاصله میگیرد و ایّام البیض یعنی فضایی که معنای ظلمات حبّ دنیا را برایمان روشن میکند. چه زیبا از چشمی همواره گریان و همواره امیدوار سخن به میان آوردید. خدا میداند این دو، قصه یک «حضور» است و لذا با اشکها، قلب انسان طلبِ خود را به میان میآورد و با «امید»، آری! و با «امید» به خودآگاهیِ حضوری برتر میاندیشد. اینجا است که میفهمیم ما چه اندازه در این تاریخ از طریق شهدا به وجدان توحیدی تاریخ خود نزدیک شدهایم و به قول شما در این حالت، ما را چه باک! چه چارهای جز به کمیننشستنِ «وقت». یعنی «در جهان جنگ این شادی بس است/ که برآری بر عدو هر دم شکست». اینجا است که به آیندهای، آری! به آیندهای نظر میکنیم که هنوز در ابتدای آن هستیم و اگر «هنوز نه»، هزار امیدواری در همین آیندهای است که امروزِ ما را اینچنین زیبا کرده است و سیاهرویی را بر پیشانی کسانی نگاشته است که از بیرون و درون متوجه آن آینده که بشر، معنای خود را مییابد؛ نیستند. موفق باشید.
سلام استاد عزیز....
باسمه تعالی: سلام علیکم: اینطور جواب داده شد:
32364- باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت دارید که در این موارد امثال بنده کاری نمیتوانم بکنم. مگر اینکه جنابعالی با یکی از بزرگان فامیل آن خانواده صحبت کنید تا آن خانم را راهنمایی نمایند. موفق باشید
سلام و رحمت خدا: استاد عزیز؛ طلبه ۳۰ ساله ای هستم و حدود ۱۰ سال است با کتابها و مطالبتان انس دارم. الغرض، از وقتی جملات دیروز حضرت آقا در باب «جهاد تبیین» و اینکه: «هرکس مرکزی و منبری برای حرف زدن با افکار عمومی مردم دارد در این زمینه موظف است» و «جهاد تبیین یک فریضه قطعی و فوری است.» را خواندم تپش قلب گرفتم. حس میکنم شب عاشورای من است و من آماده نیستم. افکارم سراسر فریاد: لوددت انی قتلت ثم نشرت الف مره ... اما قلبم لرزان است! دستی بر رسانه و کارگردانی و فیلمنامه و تدوین و گرافیک و فضای مجازی و... دارم دستی در کار فرهنگی بسیج و حدود ۲۰۰ نوجوان و جوان خطابه و منبر بدی هم ندارم خواستم از شما کمک بگیرم؟ چه کنم؟ و چطور لبیک خود را در میدان سردست بگیرم تا شاید از من نیز بخرند؟ بی صبرانه منتظر راهنمایی های تان هستم یا حسین علیه السلام
باسمه تعالی: سلام علیکم: از یک طرف با نشاندادن حقیقت اسلام باید تبیین را جهادگونه به میدان آورد، مثل مباحث «معرفت نفس» و نکاتی که در تفسیر المیزان مطرح است و در جواب سؤال شماره 32380 نسبت به آن تذکر داده شد. و از طرف دیگر توجه به لجنپراکنیهای دشمن و حیلههای ناامیدکننده آنها که از طریق توجه به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی خنثی میشود؛ میتوان کار را جلو برد، إنشاءالله. «جهاد تبیین» نرم افزاری است، «درک دقیق دشمن و دوست» یکی از الزامات جهاد تبیین است؛ اینکه ما دقیقا بدانیم دشمن چیست و چه اهداف و برنامه هایی دارد و دوستان چه کسانی هستند و چه اهداف و برنامه هایی را دنبال می کنند. فهم دقیق این مسأله باعث می شود که ما علیه دوستان موضع نگیریم و به نفع دشمن وارد صحنه نشویم و آب به آسیاب دشمن نریزیم. موفق باشید
به نام حق سلام آقا وقتتون بخیر: ببخشید که مزاحم می شم خوابی دیدم خیلی صبر کردم تا خودم متوجه بشم ولی نتونستم به نتیجه برسم بنده تو روستا زندگی می کنم یه کسب و کار کوچکی تو خونه دارم (جوجه کشی) پیش خودم فکر کردم که این کار من بی خوده وقتی خدا نفقه ی من رو به عهده ی همسرم گذاشته چرا باید تلاش بی خود بکنم و با دقت تو زندگی بقیه به این نتیجه رسیدم که روزی به تلاش زیاد ما بستگی نداره، همین ۲۷ متری که از خونه ی نیمه کاره مون آماده کردیم و با سه تا فرزند توش زندگی می کنیم و همین لباس و غذا روزی ماست وهر چقدر تلاش کنیم تا خدا نخواد نتیجه عوض نمی شه (این فکر من درسته؟) تصمیم گرفتم که این کارمو تعطیل کنم تا دل مشغولی که مزاحم سیر و سلوک باشه نداشته باشم. همون شب خواب دیدم جلوی یک پنجره یک مداح هست مداح به خاطر من دو بیت شعر برای امام حسین خوند و عده ای پیدا شدن و با شور عجیبی شروع به سینه زنی کردن شعرش خیلی عالی بود ولی حتی یک کلمه یادم نموند، دیدم قاشق قدیمی سفید رنگی جلوی پنجره پیدا شد و بهم الهام شد که این رو امام زمان برام فرستاده وقتی برش داشتم تبدیل به یه قاشق امروزی شد زیارتش می کردم دیدم یه روباه که مثل سگ ها رفتار می کنه و مال منه پیدا شد و می خواد قاشق رو ازم بگیره چیزی می انداختم دور می رفت دنبالش و دوباره برمی گشت و تلاش می کرد قاشق رو ازم بگیره من هم قاشق رو بغل کرده بودم که آب دهان اون بهش نخوره هم ازش می ترسیدم هم باهاش انس داشتم در تمام مدت هم یه آقایی کنارم نشسته بود و با لبخند نگاهم می کرد ولی صورتش رو نمی دیدم و اصلا متوجه حضورش کنارم نبودم بازم تو خواب روباه دیدم ولی این بار باهاش درگیر شدم و زخمی ام کرد اما آخرش من زدم و بی هوشش کردم حالا چیکار کنم آقا کارمو تعطیل کنم؟ کتاب مقالات رو تهیه کردم و شرحتون رو شروع کردم جلد اول کتاب خیلی آدم رو می ترسونه که نکنه بین راه گمراه بشم و به ضلالت بیفتم؟ بعد آقا اینکه در مقابل افکار شما تسلیم محض بودن ایراد داره؟ بعضی نظرات من با شما متفاوته ولی من به خودم میگم حتماً نظر استاد درسته حتی اگه با عقلم جور درنیاد هم می گم عقل من ناقصه سواد قرآن و روایت درست و حسابی هم که ندارم ولی میگم حتماً نظر شما مطابق قرآن و روایت هست، وقتی تو سوالات می بینم کسی با لحن توهین آمیز برای شما نوشته گریه ام می گیره ولی وقتی جواب متین و توأم با ادب و آرامش شما رو می بینم افتخار می کنم، اینکه کلاً تسلیم نظر و فکر و استنباط شما بودن درسته؟ ببخشید طولانی شد ولی دیگه از سردرگمی خسته شدم خواهش می کنم برام دعا کنید ممنون.
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. البته مستحضرید که بنده علم تعبیر خواب ندارم ولی به نظر میآید بتوانید بین آن دو فعالیت یعنی فعالیتهای اجتماعی و حضور در معارف و انقلاب اسلامی ذیل مقام معظم رهبری را با آن نوع فعالیت اقتصادی جمع کنید. مگر از تواناییهای انسان این زمان غافلید؟ انسانی که به جهت روحیه توحیدیاش کاری او را از کاری باز نمیدارد. ۲. در هر حال باید در مواجهه با مباحث بنده و امثال بنده همواره عقل انسان در صحنه باشد و چه اشکال دارد که احساس کنید در مواردی نگاهتان با موضوعاتی که بنده مطرح کردهام؛ متفاوت باشد، و همین امر موجب تفکر بیشتر و بیشتر میشود. موفق باشید