بازخوانی هویت دینی و ملی. محضر طربناک استاد سلام و درود: در فلسفه غرب اصل معروفی از راسل هست که میگوید: من گوساله همسایه ام را نمیدزدم تا او گاو مرا ندزدد. و بسیاری از اندیشمندان ما از جمله شما این جمله راسل را نمونه واضحی از انحطاط غرب میدانید که در رعایت اصول خود نیز ریشه ای اومانیستی دارند. حال شما در صحبتی که حضورا با خود بنده داشتید فرمودید: مراقب باش که دغدغه های جهانی و تاریخی ات در حد اخلاقی افول نکند که مثلا از سر دلسوزی بخواهی کاری برای دیگران انجام دهی و مراقب باش این دغدغه ها در راستای بهترین نحوه بودن خودت باشد. حال سوال اینجاست که تفاوت ساحت جمله راسل با فرمایشات شما در چیست؟ آیا هر دو نوعی خودبینی و نظر به خود نیست؟ و مگر وجود پیامبر اسلام آنقدر دلسوز و حریص به هدایت و کمک به بشریت نبود؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: از جمله آقای راسل نوعی معاملهگری و حفظ اَنانیّت در تنگنای خودخواهی در میان است. ولی وقتی به «بودن» خود نظر کنیم، با حضور بیکرانه اکنونِ جاودانه خود روبرو خواهیم بود و این به گفته جناب آقای دکتر داوری: «مردمان در عالم خود آنچه هستند، میشوند و باید به نسبتی که با عالم دارند، آگاهی داشته باشند» (پیام دکتر داوری به همایش آینده فلسفه در ایران، در 19 آبان 1400). موفق باشید
با سلام: آیا میتوانیم کتاب برگزیده ترجمه تفسیر المیزان را مطالعه کنیم اگر بله ترجمه چه کسی؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده کتاب «خلاصه تفاسیر» که جناب آقای عباس پورسیف زحمت آن را کشیدند، کتاب ارزشمندی است و حقیقتاً ایشان در نسبت با المیزان دقتهای خوبی داشتهاند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مرحوم آیت الله صدر نیز مُهری داشتند با همین حالت، و این نیز خبر از آن میدهد که عالَم نسبت به شهادت آن حضرت حساسیت دارد. حال هرچه اشیاء و زمینها به آن موقعیت نزدیکتر بوده باشند، حساسیت بیشتری نشان میدهند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. عنایت داشته باشید که بسیاری از جریانهای شیرازیها در دفتر خود آقای سید صادق فعّال بودند و در همانجا نیروهای نظامی، آنها را پیدا کردند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: محبت در همهی مظاهر.
صدهزار انگشت ایما گر بر آید زآستین / در حقیقت جز جمال نیّرِ یکتاش نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همینکه در صفای ایمانی و مادری خود در خانه چون شمع بسوزید و نور دهید، خود به خود دیر یا زود تأثیر خود را میگذارد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همانطور که در جواب سؤال شمارهی 30068 عرض شد بالاخره باید بین جریانها و افراد و افکاری که حجاب انقلاب هستند، با کسانی که حجاب انقلاب نیستند ولی انقلابی هم نیستند، تفکیک نماییم. اگر نظرتان باشد رهبر معظم انقلاب در آن جلسهای که با اعضای مجلس خبرگان داشتند از اینکه بعضی از آقایان به جای انتقاد به دولت، هتک حرمت کردند؛ ایشان فرمودند دولت زحماتی میکشد و انتقاد هم دارد، ولی هتک حرمت را حرام دانستند. و موضوع از این جهت بسیار دقیق است که چگونه عمل شود تا اموری که حقیقت را وارونه میکند، مثل همان کتاب «راز قطعنامه». با جریانهایی که قصد خیر دارند ولی ناتوانیهایی در آنها دیده میشود، بتوان تفکیک کرد و انتقادهای ما برای عبور از آن جریان باشد، نه هتک حرمت آنها. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده مباحث اخیر در مورد حاج قاسم، مطلب را تا حدّی روشن می کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: قصد بنده بیشتر آن بود که با حضور در آن فضای فکری، خود به خود عالَمی در مقابل جنابعالی گشوده میشود که از این حالت به حالت برتری میرسید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر مطالعاتی سایت در کنار وظایف زندگی إنشاءالله شما را به نتایجی که میخواهید میرساند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: راه رجوع به حق، معرفت نفس و معرفت حق است و این راه هیچوقت بسته نیست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خود افراد باید دغدغهی یافتنِ حقیقت را داشته باشند. قرآن به پیامبر خود میفرماید: «ذَرْهُمْ يَأْكُلُوا وَيَتَمَتَّعُوا وَيُلْهِهِمُ الْأَمَلُ ۖ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ» ای رسول ما آنها را واگذار تا به خورد و خواب طبیعت و لذات حیوانی سرگرم باشند و آمال و اوهام، آنان را غافل گرداند، پس به زودی خواهند یافت. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راهکارِ عملی همان است که قلب را متوجهی حضور حضرت حق به نور اسماء در همهچیز متذکر شوید. ۲. روغن چراغ را در عبادات خود و مستحباتی که انجام میدهید؛ به دست آورید، وقتی چراغ روشن باشد در هنگام ظرفشستن هم «دست در کار و دل با یار است». ذکر صلوات و «لا اله إلا اللّه» و سورهی توحید، کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: متذکر این امر باشید که «هرعنایت که داری ای درویش / هدیهی حقّ بُود نه کردهی خویش». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: عمده شناخت ذات انقلاب اسلامی است. حقیقت انقلاب اسلامی چیزی است ماورای آنچه در این روزها مردم به آن سرگرماند. زیرا هنوز مناسبات ما در تعریفی که فرهنگ غربی از انسان دارد، در جریان است. انقلاب اسلامی فعلاً در میان زمین و آسمان قرار دارد. از یک طرف در کتاب مکنون و مأوایِ آسمانیاش مستقر شده؛ و از طرف دیگر در انتظار است تا در جایگاهِ زمینی خود نیز استقرار یابد، و نظر به انتظار ما دارد تا با «گوشسپردن به ندایِ آن» خود را در جهان و جامعهی ما به ظهور آورد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: چون خداوند عین رحمت است، عذاب ندارد که به کسی بدهد، بلکه به گفتهی حضرت امام خمینی «رضواناللّهتعالیعلیه» رحمتش را که از کسی بگیرد، بالتبع به او عذاب کرده است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر میکنم ابتدا برای اینکه در فضای مطالب قرار گیرند، گوش دادن به صوت آن موضوع، شروع خوبی است. ولی در هر حال مطالب نوشته شده با عمقِ بیشتر و استنادات مشخصی نوشته شده و روحیهی علمی افراد را بالا میبرد. از این جهت خوب است که پس از مدتی رفقا بر روی متون نوشتاری نیز تأمل بفرمایند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میاید همینطور است که میفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در یک کلمه میخواهد بفرماید باید وجهِ تجرد خود را در وجهِ مادی و دنیایی غلبه دهیم. کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» میتواند راهنمای خوبی در این موضوع باشد. دنشاءاللّه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفاوت نمیکند. دوستان بعضاً در کنار هم مینشینند و مطالب کتاب را مباحثه میکنند، چه خواهر و چه برادر. موفق باشید
با عرض سلام و ادب خدمت استاد بزرگوا؛ در کانال مطالب ویژه، کلیپی از فرمايشات حضرت امام در جمع اعضای مجلس خبرگان قانون اساسی درباره جایگاه اساسی اراده عمومی در امر اداره اجتماع و عدم حرکت بر خلاف جریان و حرکت کلان و خواسته مردم پس از انقلاب و تمایز نهادن بین وکالت و ولایت برای اعضای آن مجلس و مطرح نکردن هر مبحثی در جایگاه قانونگذاری با توجه به انعکاس بین مردم، قرار داشت که حضرتعالی به آن اشاره ای داشتید. با توجه به این فرمایش امام و اشارات حضرتعالی در نسبت مردمی بودن و آزادی در حکومت اسلامی، با چه افق و دیدی باید این بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار امسالشان با نمایندگان مجلس را فهم کرد که فرموند: «یکی از شاخصههای نمایندۀ انقلابی اینست که با عموم مردم همراه است امّا عوامزده نیست. جَوزده نشوید. بعضی از مشکلات ما در بخشی از این سالها بخاطر این بود که جَوزده شدیم. همراهی با مردم، غیر از عوامزدگی و جَوزدگی و تحت تأثیر های و هو قرار گرفتن است. یکی از مهمترین خصوصیّات امام (ره) همین بود؛ اگر یک وقتی یک نظری داشت که همه با او مخالف بودند و او معتقد بود که این نظر، نظر شرعی و درست است، میایستاد؛ میگفت همۀ دنیا هم با من مخالف باشند، باشند. نمایندۀ انقلابی آن کسی است که جَوزده نمیشود. شما یک قانون را تصویب کردید، به نظر شما قانون درستی هم بوده، یک عدّهای مخالفت کردند، نگاه کنید آیا این مخالفین منطق درستی دارند یا ندارند؛ اگر منطق درستی داشتند البتّه میپذیرید، اگر منطق درستی نداشتند بِایستید؛ بگویید بله، من تصویب کردم این قانون را، پایش هم میایستم. اینکه در فضای مجازی و مانند اینها علیه ما، علیه مجلس، علیه این قانون جنجال کنند، نباید شما را به زانو در بیاورد.»
باسمه تعالی: سلام علیکم: حساسیت بحث در همینجا است که از یک طرف نمایندگان مردم بخصوص خبرگان که مخاطب امام در آن جلسه هستند باید متوجه باشند برداشتهای شخصی خود را هر چند از نظر آنها حجّت باشد، مقابل رأی مردمی که آنها را به عنوان وکیل در موضوع خاص انتخاب کردهاند؛ قرار ندهند. زیرا انتخاب کلّیِ مردم به عنوان مثال «جمهوریت» بوده. حال اگر یکی از آقایان خبرگان معتقد باشند جمهوریت مطابق برداشت او از اسلام صلاح نیست و ممکن است جمهورِ مردم اشتباه کند. حضرت امام متذکر میشوند وظیفه او آن است که به عنوان وکیل مردم مقابل رأی جمهور قرار نگیرد و این غیر از موقعی است که موضوع، کاملاً از نظر شرع بَیّن است مثل حجاب. اینجا است که هرگز نباید کسی خلاف آنچه از نظر شرع بیّن است، نظر بدهد هرچند همه آحاد مردم چیز دیگری بخواهند. تأکید حضرت امام آن بود که خبرگان مواظب باشند به بهانههای برداشتهای شخصی مقابل رأی اکثریت از آن جهت که اکثریت بر خلاف شرع اجماع نمیکند، نایستند. در آن حدّ که حتی رهبر معظم انقلاب معتقدند شرط مشروعیت حاکمیت فقیه، مقبولیتِ او توسط مردم است. به عنوان مثال میفرمایند:
مشروعیّت حکومت فقط رأى مردم نیست؛ پایهى اصلى تقوا و عدالت است؛ منتها تقوا و عدالت هم بدون رأى و مقبولیت مردم کارایى ندارد؛ لذا رأى مردم هم لازم است. ۱۳۸۲/۹/۲۶ و یا در جای دیگر میفرمایند:
مشروعیّت دادن به رأی مردم و بیعت مردم، این یک اصل اسلامی است. ۱۳۶۶/۳/۲۲ و نیز میفرمایند:
هیچکس در نظام اسلامى نباید مردم، رأى مردم و خواست مردم را انکار کند. حالا بعضى، رأى مردم را پایهى مشروعیّت میدانند؛ لااقل پایه اعمال مشروعیّت است. بدون آراءِ مردم، بدون حضور مردم و بدون تحقّق خواست مردم، خیمهى نظام اسلامى، سرِپا نمیشود و نمی ماند. ۱۳۷۸/۳/۱۴
همچنانکه در سخنان خود در مرقد حضرت امام «رضواناللهتعالیعلیه» باز به طور خاص به نقش و رضایت مردم تأکید نمودند. ولی نه آنکه عدهای به نام مردم، فضاسازی کنند و بخواهند جریانهای تصمیمگیر را منفعل نمایند. موفق باشید
سلام استاد: وقتتون بخیر. فرمودید اگر پس انداز برای رفع مشکلی نباشد پولمان صرف نیازمندان بشود، اصلا در زندگی برای حوادث و مواردی که ممکنه پیش بیاد پس اندازی نداشته باشیم یا در حد منطقی طوری نیست؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره تا آنجا که میشود نباید با نظر به احتمالاتی که چندان هم قابل توجه نیست، خود را از توفیقات امروزین محروم کرد و گرفتار نوعی ثروتاندوزی شد، مگر پساندازی معقول که بالاخره در هر زندگی معنا داشته باشد. موفق باشید
سلام علیکم خدمت استاد گرامی: دوست دارم نظر جنابعالی را در خصوص تفسیر نمونه و جایگاه آن در مقایسه با تفسیر المیزان بدانم. رویکرد تفسیر نمونه در مقایسه با تفسیر المیزان در خصوص عرفان و فلسفه چیست و آیا می توان بهره لازم را در خصوص عرفان و فلسفه از تفسیر نمونه برد؟ آیا در خصوص برخورد با مسائل قرآنی همچون نواسخ و محکمات و متشابهات بین این دو تفسیر اختلاف وجود دارد؟ اگر بخواهید شیوه تفسیر و تسلط بر مطالب تفسیری آیت الله مکارم شیرازی و آیت الله جوادی آملی را مقایسه کنید رویکرد کدام بزرگوار را بهتر میدانید؟ نظرتان در رابطه با تفسیر راهنما چیست و آیا مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی را می توان مفسر قرآن دانست؟ از این که وقتتان را برای پاسخ می گذارید. ممنونم.
باسمه تعالی: سلام علیکم: تفسیر «المیزان» متذکر ظرایفی از معارف هست که قابل مقایسه با هیچکدام از تفاسیری که نام بردید، نیست. ولی آن تفاسیر هم برای عموم مردم که نیاز به آن نوع دقتها را ندارند، لازم است. موفق باشید
با عرض سلام وادب: ببخشید که مزاحم وقت شریف تان شدم. سوالی ذهن مرا به شدت به خود مشغول کرده است. من از کودکی علاقه شدیدی به امام زمان ارواحنا فداء داشتم و اکنون که ۳۷ سال دارم این علاقه به مراتب با تمام وجود شدیدتر هم شده است به حدی که در زندگی چیزی جز وجود مقدس امام برای من مهم نیست. فقط مشکل اصلی من این که علاقه من به امام زمان ارواحنا فداء بیشتر از خداست به طوری که ساعاتی که با خدا هستم با ساعاتی که با امام زمان ارواحنا له فدا هستم با هم فرق زیادی دارد. ترسم از اینکه محبت زیاد من به ایشان مانند قضیه حضرت یعقوب علیه السلام بشود که محبت شدید ایشان به حضرت یوسف علیه السلام باعث سالها دوری از فرزندشان شد. آیا محبت به امام عصر ارواحنا فداء حد و اندازه مشخص باید داشته باشد یا چون محبت ایشان در طول محبت خداست اگر به ایشان تعلق شدید داشته باشی این تعلق خدایی است؟ با تشکر از راهنمایی ها شما _التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن حضرت مظهر نور کامل خداونداند و علاقه به آن حضرت، عین علاقه به حضرت معبود است و رهبر معظم انقلاب مظهر نور آن حضرت میباشند. مهم آن است که متوجه باشیم: «دیدهای خواهم که باشد شه شناس / تا شناسد شاه را در هر لباس». موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! قصه شهدای عزیز ما اینچنین است با مأموریتهایی متفاوت و رجعتی که هرکدام به صورتی در پیش دارند. موفق باشید