بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31071

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: چند سوال در مورد تکرار خلقت عالم ماده داشتم ۱. امام معصوم می‌فرمایند: «لَقَدْ خَلَقَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَلْفَ أَلْفِ عَالَمٍ وَ أَلْفَ أَلْفِ آدَمٍ أَنْتَ فِي آخِرِ تِلْكَ اَلْعَوَالِمِ وَ أُولَئِكَ اَلْآدَمِيِّينَ» چرا در آخر این جمله می‌گوید «تو آخرین آن عوالم و آدمیان هستی» اگر قرار باشد این خلقت همیشگی باشد چرا گفت تو آخرین آن هستی؟ ۲. آیا در عالم ماده بعد از ما قرآن همین الفاظ قرآن ما را دارد؟ ۳. چه لزومی دارد عالم ماده ما به فعل برسد و بعد عالم دیگری خلق شود؟ آیا می‌شود همین الان عالمی به موازات عالم ما در حال به فعلیت رسیدن باشد؟ همان نظریه جهانهای موازی که در امروزه می‌گویند. ۴. آیا حضرت محمد عالم قبل از ما همین شکل و شمایل ظاهری حضرت محمد ما را داشته است و آیا پیامبر ما بدلیل آزاد بودن از زمان و مکان خود را در عوالم ماده قبلی حس می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این مطالب در رابطه با بحث «حرکت جوهری» مطرح است و تا بحث حرکت جوهری را دنبال نفرمایید، سؤالاتتان به خوبی قابل جواب‌دادن نیست مگر آن‌که به صِرف روایت بپذیریم. در رابطه با «حرکت جوهری» می‌توانید به کانال زیر رجوع فرمایید.

 https://eitaa.com/joinchat/4205510679C9b5284950e موفق باشید

30921

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام. برای سوال 30902 جوابی در سایت نبود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موارد، مواردی نیست که بتوانیم سؤال و جواب را در معرض نظر عموم کاربران قرار دهیم. به صورت شخصی به ایمیل‌تان این‌طور جواب داده شد: 30902- باسمه تعالی: سلام علیکم: حقیقتاً این موارد، مواردی نیست که بنده بتوانم حرفی برای گفتن داشته باشم. همین اندازه می‌دانم که آری! رعایت حقوق مساوی برای همسران دائمی است. موفق باشید

30524

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده معمولا وقتی توبه می‌کنم و به امور معنوی و اصلاح خویش می‌پردازم یا لااقل خودم فکرمی‌کنم دارم می پردازم و از دنیا کمی فاصله می گیرم هر چند وقت یک بار دلم می‌گیرد نمیدونم چرا طوری می‌گیرد که حس می‌کنم باید کمی به دنیا برگردم و مثلا فیلم ببینم و... و برخی اوقات کلا در طول هر سال چند باری حالتی بهم دست می‌دهد که دیگر از چیزی لذت نمی برم و جالب اینجاس که نه تنها از چیز های مادی بلکه از چیز های معنوی هم لذت نمی برم و ختی شاید حس گرسنگی و تشنگی ام رو هم از دست می‌دهم و صرفا چون می‌دانم که نیاز دارم غذا می خورم و آب. حال چه کنم این دل گرفتگی و بی قراری ها و این تغییر مزاج ها و از دست دادن لذت ها به طوری که دوست دارم مدتی به خواب بروم و هیجی حس نکنم و بعد مدت طولانی بیدار شوم و به حالت اغماء بروم این حالات آیا طبیعیست یا خیر و باید رفع بشود؟ مثلا وقتی دل گرفتگی پیش می آید به فیلم و... به بپردازم یا نه طبیعی است و این تغییر مزاج و بی قراری هم طبیعیست؟ لطفا اگر امکانش هست سریع تر پاسخ دهید. تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی سعی شود با معارف عمیق الهی، افق حضور خود را در عالم شکل دهیم، این امورات را می‌توان طبیعی دانست تا آرام آرام وجه روح قدسیِ انسان بر وجه طبیعیِ آن غالب شود. موفق باشید

30074

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: همان طور که قبلا عرض کردم در حال مطالعه کتاب عقل و ادب ادامه انقلاب اسلامی هستم. مباحث مربوط به تفاهم و گشودگی نسبت به همه جریان های انقلابی برایم خیلی قابل تامل بود و در مورد آن خیلی فکر کردم. ولی استاد شما در یکی از صوت ها با اشاره به کتاب راز قطعنامه آن را تند خواندید! یا در مورد آقای روحانی به زور هم که شده می‌خواهید برای او جایی در انقلاب در نظر بگیرید آن هم در صورتیکه ایشان طبق گفته خودشان دیگر انقلاب را قبول ندارند و آن را برای چند سال اول شروع نظام جمهوری اسلامی معتبر می‌دانند. غیر از آن نیز چطور چشم خود را بر این همه ناکارآمدی ارزی، رفاهی، سیاسی، امنیتی ببندیم و هنوز برای ایشان تنها نوعی اختلاف در روش و سلیقه در نظر بگیریم؟ چگونه می‌شود سلیقه کسی در هر تصمیم گیری خودش دقیقاً همان چیزی باشد که بدترین تصمیم برای نظام است؟ چگونه می‌شود برنامه های کسی دقیقاً نعل به نعل همان چیز دیکته شده در اندیشکده های معاند نظام باشد و بعد آن را تنها با اختلاف در نوع دیدگاه توجیح کنیم؟ آیا با اینکار دچار بلاهت تاریخی نخواهیم شد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی 30068 عرض شد بالاخره باید بین جریان‌ها و افراد و افکاری که حجاب انقلاب هستند، با کسانی که حجاب انقلاب نیستند ولی انقلابی هم نیستند، تفکیک نماییم. اگر نظرتان باشد رهبر معظم انقلاب در آن جلسه‌ای که با اعضای مجلس خبرگان داشتند از این‌که بعضی از آقایان به جای انتقاد به دولت، هتک حرمت کردند؛ ایشان فرمودند دولت زحماتی می‌کشد و انتقاد هم دارد، ولی هتک حرمت را حرام دانستند. و موضوع از این جهت بسیار دقیق است که چگونه عمل شود تا اموری که حقیقت را وارونه می‌کند، مثل همان کتاب «راز قطع‌نامه». با جریان‌هایی که قصد خیر دارند ولی ناتوانی‌هایی در آن‌ها دیده می‌شود، بتوان تفکیک کرد و انتقادهای ما برای عبور از آن جریان باشد، نه هتک حرمت آن‌ها. موفق باشید 

29521

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنظر می‌رسد صفات جمال حق اگر مظهر تام آن توانسته باشند بنحو اتم مرآت حق باشند اما در صفات جلال اینگونه نیست و ما می‌بینیم در اشقیا رگه هایی از جمال بچشم می آید ولو شر برآنها غالب باشد و مظهری نداریم که سراسر وجودش شر باشد و اگر بود حق می‌توانست در صفات جلال خویش به نحو اتمی جلوه گر باشد در حالیکه تمام مظاهری که دیدیم بنحوی او را حد می‌زنند و تجلیات جلالیه محدودست مثلا عمرسعد تعلل می‌ورزد و اگر نمی‌ورزید جلال جولان بیشتری داشت یا شیطان منکر ربوبیتست نه خالقیت که اگر بود عناد بیشتری داشت یا صدام حملاتی به اسراییل داشت یا لحظات اعدام گویا شهادتین را به لب جاری کرد ظاهرا همه اشرار نقاط نیکی هم داشتند و ما شخصی که عصمت در شر داشته باشد نداریم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر بنده حرف درستی است. به همین جهت فرموده‌اند شرّ مطلق، عدم است. موفق باشید

29057

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: سوالی داشتم. بزرگی میفرمودن ذات اقدس الهی با ذات مقدس فرق دارد. میشه فرق این دورو بگین چیه؟ التماس دعا
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: در اصطلاح اولیه، تفاوتی بین آن دو واژه نیست. ولی در مباحث عرفانی، مقام فیض اقدس مربوط به «احدیت» است که فوق کثرت اسمائی می‌باشد، ولی مقام فیض مقدس، مقام «واحدیت» و مقام جامعیت اسماء می باشد که مربوط به حضرت «الله» است. موفق باشید

28848

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: آنچنان که مستحضرید در تاریخی قرار داریم که ادامه ی آن بودنی است که ادامه ی قبل نیست و قرار گرفتن در آینده ای است که دلسپردگی به غرب نخواهد بود اما باید بپذیریم که امروز بسیاری از جوانان نسبت به این آینده غفلت دارند و بهتر بگویم نا امید هستند و نظام برایشان در معرض سوال قرار گرفته است، جریان عدالت خواه که عمدتا قشر جوان امروز ما هم در آن حضور دارند در مواجهه با این تاریخ با سوالاتی زیاد روبرو شدند اینکه چرا بیت رهبری از شفافیت خود شانه خالی می کند؟ اینکه فساد در ساختار فراگیر شده و ورود در این ساختار فساد زاست یعنی شما یک انسان صالح را هم در آن قرار دهید منجر به فساد خواهد شد! و آنچه که سخت است این است که در رویارویی با این عزیزان هر چه که نظر داریم تا روی آنان را به حضور توحیدی انقلاب قرار دهیم و یا امکان تعالی در آینده را به آنها متذکر شویم و یا صورتی از وجه توحیدی انقلاب را در آینده ی پیش رو برایشان شرح دهیم باز آنها در حجاب غلیظ زمان از ما نمی پذیرند و ما را مصلحت دان و مدافع خطوط قرمز خود ساخته می دانند و محکم در پی آنند که بایست رهبر هم نسبت به عملکرد خود شفاف و پاسخگو باشد و با بیت رهبری که زیر نظر خود رهبر است مستقیم عمل کند نه آنکه در بیت خود هم مظلوم باشد! جناب استاد آیا باید منتظر گشودگی بود تا این عزیزان در آن فرحناکی نسیم انقلاب قرار بگیرند و سخن ما را تصدیق کنند؟ چرا که گویا استدلال و شاهد و آمار روح این عزیزان را اقناع نمی کند و چه بسا موضع هم می‌گیرند و سخن ما را صرف یک آرمان گرایی و شعاری که امروز اصلا از حقیقت خود فاصله گرفته است می دانند؟ اینان دلشان از صدا سیما و نهادهایی که از طریق بیت رهبری اداره می شود گله مندند؟ آیا رهبری در این موارد نبایست کاری کنند و بیت نباید جایگاه خود را ذیل رهبری مشخص کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این افراد باید فکر کنند آیا حرکات و سکنات و سوابق و گفتار مقام معظم رهبری حکایت از آن ندارد که ایشان را خداوند برای نجات بشریت در این دوران پرورانده است و باید به ایشان اعتماد کنند وگرنه راه هدایت خود را تیره و تار کرده‌اند؟ موفق باشید

27776
متن پرسش
سلام علیکم: پیش از این، اگر با کسی سر انقلاب و نظام بحثی پیش می آمد، برآشفته می‌شدم و حتی فشار جسمی و دل مشغولی پیدا می‌کردم و از اینکه سخنانم تاثیر ندارد، ابراز ناراحتی می‌کردم. چند وقتی هست که بتدریج الحمدلله در صحبت سر این مسائل، گویی ظرفیت و صبر و تحلیل ام با آرامش و تانی بیشتر است و ممکن است با بسیاری سخنان مخالفت کنم ولی دیگر سخنان خودم را حد تذکر و باز کردن مسیری برای تدبر و اینکه خواه فرد دریابد مفهوم سخنم را یا نه و اگر قبول هم نکرد، من ناراحت نشوم و با خود چالش نکنم که دوست داشتن انقلاب غلط است و جای دفاعی نیست و ظاهری عاری از روح انقلاب مانده و از این دست حرفها. البته امیدوارم این آرامش و اعتماد، از نوع چشم پوشی بر حقایق و توجیه گری و پافشاری های بیجا و بی جهت نباشد و نوعی از فرار پاسخ در برابر دفاع و دوست داشتن انقلاب باشد و کمی نگرانم به این حالت برسم و نکند این آرامش همین بی توجهی و چشم پوشی است و باعث می‌شود خود را در راه راست و هدایت که از بقیه فاصله گرفته و در مسیر می‌خواهد برود و همان فضا را دریابد، باشد. ولی استاد، واقعاً حتی اگر کمی حالتم و اصول اعتقادی و زیربناهای تعقل و تدبر ام درباره ارادت و دوست داشتن و حضور در انقلاب به هم بخورد و متزلزل شود و فکر کنم که دیگر انقلاب محبوبیتی ندارد و آن شمع سوزان، خاموش شده، باز به خودم می‌گویم راهی مگر غیر انقلاب اسلامی برای شناخت و تحقق عملی اسلام هست و مگر جایی غیر از ذیل مدیریت ولی فقیه، روند جامعه روند حریت و توکل و پذیرش ولایت الهی و اولیاء اش و نجات جان و نفس ما از سرگردانی می‌شود؟ واقعا گویی نفسم با انقلاب گره خورده و حس می‌کنم گسستنی نیست و نمی‌توانم رهایش کنم و بشدت می‌خواهم در آن راه باشم و اگر رهایش کنم غم بزرگی برای خودم هست که به نظر خودم انقلابی را رها کردم که بین الطلوعین تاریخ و نقطه عطف مبارزات انبیا و اولیا است و ثمر آن زحمات و خون دل خوردن ها و هدایتگری هاست و مگر می‌شود شریعت را بعنوان مسیر بزرگ زندگی انتخاب کرد و آنوقت انقلابی را با تمام جان نسبت به آن محبت و مودت نداشت که همان نور در آن است و صبح صادق همان طلوع تاریخی حق و بعثت تاریخی انسانها است. نمی‌دانم شاید این حرفهایم هم که نوعی تسکین خود باشد ولی واقعا از عمق وجودم برآمده و با تمام محبت گفتم و جانم واقعا گره خورده با انقلاب است. امیدوارم تسکین و به خود القا کردن و توجیه نباشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». به همان اندازه که نمی‌توانیم بدون خدا زندگی کنیم، با خدایِ مفهومی هم نمی‌توان به‌سر برد و باید با خدا در مظاهرش مأنوس بود و امروز، یکی از عالی‌ترین مظاهر حضرت محبوب، انقلاب اسلامی است و ملاحظه‌ کرده‌ایم و کرده‌اید چگونه شهدای عزیز برای درآغوش‌گرفتنِ خدا، خود را در این عالی‌ترین مظهر فدا کردند؛ یقیناً امروز تنها راهی که برای اُنس با خدا نمی‌توان از آن غفلت کرد، رجوع و نظر به انقلاب اسلامی است و همچنان که عرض شد: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم».

در رابطه با گفتگو با بقیه، ما متوجه‌ی راهی هستیم که به سوی حقیقت گشوده شده است و سعی می‌کنیم به عنوان چشم‌اندازی جهت تفکر در این زمانه متذکر آن باشیم. حال اگر «از همه محروم‌تر خفاش بود/که عدوی آفتابِ فاش بود» خود دانند! موفق باشید

27252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

 سلام و ادب خدمت استاد گرامی: حوالی ۲۳ سال و اندی سن من است. در رشته دانشگاهی مطالعه دارم اما در حدود ۱ ماه است در وجود احساس پوچ گرایی دارم از این جهت که چه باید کنم طریق وصال حق چیست؟ بنده اهل ولایت و احکام و همه اصول هستم اما خلایی وجود مرا گرفته و آن این است من باید که بشوم و چگونه در این اقیانوس بی انتها سیراب شوم و ترسم از این است که کتب های مختلفی مطالعه می کنم کتب رهبری و شخصیت های دیگر و هر کدام کراماتی دارد و امتیازی اما با وجود تکثر زیاد اساتید نمی دانم با کدام ها و چند نفر از آنها باید انس بگیرم و وجود من چقدر پذیرای آنان است و اینکه مثلا استاد انصاری همدانی یک استاد اخلاقی بوده است. آیت الله شاه آبادی یک استاد ملکی تبریزی هم یک استاد، برای اینکه ثابت بشم و استوار می خواهم آثار رهبری و شهید مطهری را کامل بخوانم اما گیجم بعدش چه کنم پای درس چند درس اخلاق بروم و نیاز به چند استاد دارم کلا خلایی دارم و بسی گریه ام گرفته است که چه کنم هم دین و اسلامم قوی شود هم طریق سلوک را یاد بگیرم و در کل شاگرد خوبی بشوم برای خدا و اهل بیت (ع). و سوال دیگرم این است هر کس کرامت خاص خودش را در علما داشته ما بگوییم کدام از کدام بهتر است حرف درستی زدیم یا هر کس دلیلی برای وجودش بوده!؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. معرفت نفس، شروع خوبی است و در این مورد می‌توانید به سیر مطالعاتیِ سایت رجوع فرمایید. ۲. به نظرم وجه دومی درست باشد. موفق باشید

27225

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و عرض ادب خدمت استاد گرامی و تبریک سال ۱۳۹۹ بعضی وقت ها با دیدن مکانی یا شنیدن مثلا یک موسیقی یک حالت خاصی به من دست می دهد که حالت قشنگی با یک دلگیری زیبایی است. مثلا یک مکانی در ذهنم تداعی می شود که احساس می کنیم قبلاً در آن فضا یا مکان بوده ام. اگر اشتباه نکنم در یکی از کتاب هایتان به این موضوع اشاره کرده اید. ممنون می شوم اگر در کتابتان به این موضوع پرداخته اید. نام آن را اعلام نمایید. همچنین اگر توضیح تکمیلی در این خصوص دارید عنوان بفرمایید. ممنون از وقتی که می گذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آن موضوع در کتاب «ده نکته در معرفت نفس» مورد بحث قرار گرفت از آن جهت که نفس ناطقه‌ی انسان مجرد است و فوق زمان و مکان می‌باشد. موفق باشید

26028
متن پرسش
سلام: من در خودم احساس غرور می کنم حتی گاهی دوستانم این را متذکر می شوند. می خواستم راه نجات از این رذیله اخلاقی را توضیح دهید. از لطفتان متشکرم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متذکر این امر باشید که «هرعنایت که داری ای درویش / هدیه‌ی حقّ بُود نه کرده‌ی خویش». موفق باشید

25490
متن پرسش
سلام استاد جان: خدا قوت. ببخشید استاد من یه مشکل بزرگ پیدا کردم. اینکه دوست دارم ساعتها صوت گوش بدم از مباحث معرفتی و تربیتی. ولی قرآن خوندن روزانه ام که روزی پنجاه آیه میخوندم خیلی برام سخت شده و مایل نیستم بخونم. وقتی هم میخونم دوست دارم زود تموم کنم. الان دارم شرح مصباح الهدایه رو گوش میدم. خیلی عالیه. لطفا کمکم کنید
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر نمی‌کنم اشکال داشته باشد، به این امید که با آمادگی بیشتر با قرآن مأنوس باشید مطلب را دنبال کنید. ولی بالاخره قرائت روزی یک صفحه با صوتی حزین در عین آن‌که به گوش‌تان نیز آهنگ معجزه‌آسای قرآن برسد؛ خوب است. موفق باشید

24649

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد: مفهوم سوبژکتیویته برایم سخت است. ممنون می شوم مفهوم آن را در مبانی عالم غرب توضیح فرمایید. مخفیانه گوش کردن و لذت بردن امثال ابوسفیان از قرآن را می توان در این راستا دید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه، معنای سوبژکتیویته را تا حدّی در کتاب «سلوک ذیل سخصیت امام خمینی «رضوان‌اللّه‌تعالی‌علیه» می‌توانید دنبال کنید مبنی بر آن‌که بین انسان و معلوماتش دوگانگی پیش می‌آید غافل از آن‌که حقایق، انسان را در بر گرفته است. موفق باشید

24514
متن پرسش
سلام خدمتداستادبزرگ وعزیز وعرض تسلیت فوت فرزند گرامی صوت تفسیر ۱۵تیرماه چه موقع در سروش آبلودمیشود
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: صوت جلسات پس از اینکه بر روی سایت لب المیزان بار گذاری گردید در کانالهای سروش و ایتا قابل استفاده خواهد بود.

34311

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام استاد: من حالم خوب نیست. دانشجوی شریف ام. فعال بسیج دانشجویی. روز به روز بیشتر از معارف الهی مخصوصا از سیر شما بهره مند می‌شوم. ولی همین که کمی در تزکیه نفس جلو می‌روم سقوط می‌کنم و در گیر لهو و لعب می‌شم. استاد من دوست دارم آن حیات طیبه را، آن حقیقت را لمس کنم اما تعلقات دست و پای من را بسته. استاد مثل تشنه‌ای که آب را در چند قدمی‌اش می‌بینه اما فلجه و نمی‌تونه به سمتش حرکت کنه. استاد لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: قرار سلوک همین است که گاهی ما در «بسط» قرار می‌گیریم و حضرت ربّ العالمین با نور جواد و درخشش خود به سوی ما می‌آید و به قول حافظ ممکن است که ما در طمع خام قرار گیریم و گمان کنیم دیگر مطلب تمام شد. ولی بعد از مدتی ما در «قبض» قرار می‌گیریم به این معنا که «نه هنوز!» راه‌ها در میان است تا با «صبر» و شکیبایی و عدم بی‌قراری همچنان راه را ادامه دهیم در آن حدّ که به ما فرموده‌اند در قیامت آن‌قدر پاداش پایداری در دین را در شرایط صبر و قبض، به ما می‌دهند؛ که از خدا می‌خواستیم ای کاش همیشه در قبض بودیم. هرچه هست به قول جناب مولوی: «ای برادر عقل یک دم با خود آر/ دم به دم در تو خزان است و بهار». موفق باشید

34024

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم محضر استاد: سوالی داشتم: یه خصوصیتی که بنده دارم اینه که اگه یه قضیه ناراحت کننده ای برام اتفاق بیفته دائما تو ذهنم میمونه. یعنی از صبح که بیدار میشم تا آخر شب که میخوام بخوابم. میل به غذاخوردنم به شدت کم می شه، رغبت به انجام عبادت ها توم کم میشه و به زور به واجبات می‌رسم. شب به زور خوابم میبره و اگه از خواب بپرم دیگه خوابم نمی‌بره. الانم نسبت به قضیه اغتشاشات همچین حالتی پیدا کردم. اگه میشه یه راهنمایی بکنید که چجوری خودم رو کنترل کنم. تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بالاخره انسان باید با وسعت‌دادن روح خود بتواند چون دریایی باشد که با رودخانه‌ای کوچک و گِل‌آلود، گِل‌آلود نگردد. آری! هر خطایی در جای خود باید قابل توجه باشد و بدون دلیل آن خطا، توجیه نگردد. ولی بنا نیست با هر زخمی همه بدن را بستری کرد، به اندازه همان زخم باید استراحت نمود. اغتشاشات موجود همان‌طور که رهبر معظم انقلاب فرمودند با توجه به سنت‌های الهی که در این عالم جاری است، همین تهدیدها موجب فرصتی می‌شود تا بیش از دیروز در آغازی دیگر، خود را در این جهان سراسر ظلمانیِ نظام استکباری حاضر و حاضرتر بکنیم. به بسط خود در این صحنه‌ها بیاندیشید. موفق باشید

33703

بدونه عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: چرا ماها عهد الست را به خاطر نداریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه به صورت حضوری نزد انسان هست و به اصطلاح به آن علم حضوری می‌گویند و نه علم حصولی؛ مربوط به حافظه نیست که در حافظه بماند! موفق باشید

33651

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: ارتباط مقام جامعیت موجود مجرد با قاعده بسیط الحقیقه کل الشیاء و لیس بشئ منها چیست؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث آن مفصل است. بحث در آن است که «بسیط الحقیقه» در عین کثرت، در وحدت است و این از عالی‌ترین معارفی است که جناب صدرا تحت عنوان قاعده شریف «وحدت در عین کثرت و کثرت در عین وحدت» به میان آورده است. نگاهی است که تا انسان در حکمت اسلامی خود را نپروراند، به این راحتی در جمع این موضوع نمی‌تواند وارد شود. موفق باشید

31761

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: بنظر میرسد تعابیر آن بزرگ به هیچ وجه فقط ناظر به خدمات مرحوم هاشمی نیست و اگر بخاطر خدمات بود مگر احمدی نژاد بخصوص در دولت اولش کم خدمات کرد یکی از تعابیر ایشان را می آورم امید که توجیه نفرمایید. «مردان الهي با انفاق خود را تثبيت مي‌كنند، نمي‌لرزند، نمي‌لغزند، گله نمي‌كنند، آشفته نمي‌شوند و جامعه را آشفته نمي‌كنند، و نمي‌گذارند جامعه‌اي بلرزد، بلغزد و متشدّد و آشفته شود. آيت الله هاشمي رفسنجاني ـ رضوان الله تعالي عليه ـ اين‌چنين بود و نمونه‌اش در پيش‌گاه شما مورخان، عبرت‌شناسان و سياست‌شناسانِ روز است. ملاحظه كرديد كه او از تخت به تخته كشانده شده و هيچ تكان نخورد. معلوم مي‌شود آن وقتي كه روي تخت بود، آيت الله هاشمي رفسنجاني بود و آن وقتي كه روي تخته آمد، آيت الله هاشمي رفسنجاني بود. معلوم مي‌شود آنچه بيرون از جان اين مرد بزرگ بود، در جان او اثر نگذاشت، و اين معناي اخلاق است. و لانعني بالاخلاق إلا همين جمله قرآن كريم كه فرمود: «وَ تَثْبيتاً مِنْ أَنْفُسِهِم». احساس می‌شود استاد مقامی تالی تلو عصمت به جناب هاشمی اعطا فرمودند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که ملاحظه کردید بحث در واژه «ولیِّ» الهی بودن برای رهبری بود که حضرت آیت الله حسن‌زاده مطرح کردند و تذکر به مقام ملکوتی ایشان و این غیر از تعابیری است که برای مرحوم آقای هاشمی به عنوان انسان اخلاقی حضرت آیت الله جوادی به کار بردند و عرض بنده آن بود که متذکر جمله آیت الله حسن‌زاده نسبت به رهبر انقلاب باشیم. موفق باشید

31183

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: مسلماً سن تغییرات مهم و اساسی انسان یا آدمی از ۱۸ به بعده! خیلی خوشحالم تغیرات زندیگیم با یه جرقه به اسم جوان و انتخاب بزرگ بوده. از استاد تقاضا دارم یک مسیر مطالعاتی بعد از این کتاب به من معرفی کنند و راهنمایی کنند من رو. با سپاس از زحماتتون♥️
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی روی سایت، ان شاءالله می تواند کمک کننده باشد. با ارتباط با کتاب «ده نکته در معرفت نفس» و صوت شرح آن ده نکته، کار را ادامه دهید و از کتاب «آشتی با خدا» نیز بهره خود را به دست آورید و آرام آرام در کنار مباحث قرآنی چنانچه ذهن تان آماده شد سراغ مباحث قرانی بروید تا بالاخره «خود راه بگویدت که چون باید کرد». موفق باشید

31174

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: آیا می توان گفت یک تحلیلگر بورس زمانی که نمودار را تحلیل می کند و حرکت آینده یک سهم را پیش بینی می کند در حقیقت با فرشته ای که حرکت این سهم بدست اوست ارتباط گرفته است؟ و دقیقتر اینکه به مقامی از تجرد و حالت حضور، دست پیدا می کند که مراتبی از حرکت به سمت اطلاق است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده فکر نمی کنم که این نوع پیش بینی ها در رابطه با حضور در حقایق عالم باشد. اگر درست هم پیش بینی بشود، بر اساس قواعد اقتصادی مطرح در اعتباریات انسانها انجام می شود. موفق باشید

29789

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: یه سوال همیشه از نوجوونی ذهن من رو درگیر کرده و اون اینه می گن با دعا حتی قضای خدا تغییر می کنه پس چرا برای یه خواسته اون قدر باید درخواست کنیم که اصلا عمرمون می‌ره دعاهمون مشکل داره واقعا نمی فهمم؟ مثلا طرف از ۲۰ سالگی دعا می کنه ازدواجش جور بشه تازه ۳۵ سالگی این اتفاق میوفته بعضی وقتا می گم شاید اصلا ازدواج نباید بکنه با اون دعا میشه ۳۵ نمی دونم به هرحال این حدیث رو نمی فهمم با واقعیت جور در نمی یاد. ممنون
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این موضوع از موضوعاتی است که مفصل در آموزه‌های دینی ما بحث شده است. همین اندازه باید گفت دعا، در بستر خودش نقش‌آفرین است لذا اگر شرایط آن به هر دلیلی فراهم نباشد و خداوند آن را برآورده سازد، معلوم نیست به ضرر دعاکننده نباشد. شاید بعداً ما از خداوند تشکر کنیم که دعاهای‌مان را مستجاب نکرده. موفق باشید

29514

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در شرح مقالات فایل ۲۹ فرمودید: «آنکه کف را دید گردد مست او» که مقام شهود است، خودی دارد، یعنی من عاشق شدم، و آنکه دریا دید گردد غرق او، که مقام فنا ست، مقام فوق شهود، یعنی توحید خودت را هم نبینی، دیگر هیچ خودی باقی نمی ماند. در کتاب مجتهد امین در مرحله هفتم سفر اول، فنا و بقا را توضیح می دهد که مفهوم آیه «فاینما تولو فثم وجه الله است» یعنی آن فنایی که شما در بیت دوم فرمودید، همین فنا است؟ یعنی مشاهده خداوند به وجه یا همان مشاهده خداوند در موجودات، و نگریستن به موجودت از آن جهت که آیه و نشانه و مرآت حق هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این دو نگاه، یکی باشد. زیرا وجه الله همان مظاهری هستند که اسمای حسنای خداوند را می‌نمایانند. موفق باشید

27797

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: من اکثر اوقات افکار ناجور و بدی به ذهنم میاد که مرا اذیت می کند. لطفا راهنمایی بفرمایید که چکار کنم که اینها رفع شوند. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چرا سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که بر روی سایت هست، نمی‌زنید. موفق باشید

26183
متن پرسش
سلام استاد: چند وقتی است درگیر افکاری شده ام که در تفکر فلسفی و از عمق جانم، هرگز احتمال صحت آنها را هم نمی داده ام .(یکی از عوامل عدم ورود احتمال، انس با کتاب های حضرتعالی بود.) از علل تحقق این بحران جدید، آشنایی با دنیا و افرادی بود که در عین قدرتمندبودن، ناامید نبودن و فعال بودن، چنین تفکراتی هم داشتند. در صورتی که نقد این افکار را بسیار در کتب سنت گرایان مطالعه کرده بودم. به نظر خودم، چون اولین برخوردهایم با این عوالم مادی گرا و انسان مدارانه بود، فهمیدم که بسیار با تصوری که از آنها داشتم متفاوت بود. استاد بین این دو عالم گیر کردم. استاد شما راهنمایی دارید؟ فرض خود بنده این است که می تواند برای شناخت بهتر این عالم پذیرای موقت این افکار در درون خود باشم. به راهنمایی های مستدل و متنبهانه شما بسیار نیاز مندم. با سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که در جواب سؤال شماره‌ی ۲۶۱۸۲ و در بحث «جامعیت توحید و ظهور یوم الفصل» که در این هفته در جلسه‌ی «سُها» عرض شد، باید جهانی بود ولی با هویت فطرت الهی. عقلی که جهانی می‌اندیشد، ارزشمند است. مشکل وقتی است که از «احسن التّقویمِ» خود به جهت ردّ به سوی «اسفل السافلین» غافل بمانیم. ولی اگر در عین آن‌که ما در «اسفل السافلین» قرار داده شده‌ایم عهدِ خود را با «احسن التقویم» پایدار بداریم، انسانی می‌شویم فرا انسانِ دیروز، و فرا انسانِ غرب‌زده؛ و این قصّه‌ی انسان اصیل این دوران است. موفق باشید

نمایش چاپی