بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته. استاد جان در مورد روز قیامت، اینطوریه که کل اعمال و زندگی هر فرد فرضا روی چیزی مثل مانیتور یا صفحه نمایش می آید یا اینکه نه اینطور نیست و جسم قیامتی فرد برآیند شخصیت کلی اوست و نشانگر همه چیز است؟ متشکرم از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شخصیت او همه نیّات او را در بر می‌گیرد و از درون شخصیت او به ظهور می‌اید و اطراف او را نیز در بر می‌گیرد. موفق باشید

31167

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: امروز به لطف الهی کتاب سر الصلاه امام خمینی استاد ما این کتاب را شروع به تدریس نمودند. بین پرسش های کاربران هم پیشنهاد کار کردن این کتاب را دیدم. اگر این اتفاق بیافتد، ما از مباحث زیبا و روان شما همانند همیشه بهره خواهیم برد. ان‌شاء الله که روزی محقق شود.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را باید شکر کرد به اعتبار آنکه به قلب آن سالک واصل یعنی حضرت روح الله مطالب کتاب فوق را القا فرمود به امید آنکه رهروان راه حقیقت در ظلمات آخرالزمان دست خالی نباشند. موفق باشید

30850
متن پرسش
سلام علیکم: ضمن عرض خدا قوت بابت مباحث عالی و عالی و عالی از خداوند متعال عمری بلند همراه با عزت و سلامتی و درک زمان حضور حجت بن الحسن (عج) را خواهانیم. طبق گزارشات جدا شدن روح از جسم، بیان شده که مروری از کودکی تا جدا شدن روح را نشان می دهند و شخص به اعمال نیک و غیر نیک آگاه می شود. بنده خیلی نگرانم و خیلی مضطرب که با اون شرمندگی چکار کنم!؟ نگرانیم در مورد مرگ بیشتر از شرمندگیه که بندگی نکردم و نتونستم مورد رضای خالقم باشم. بسیار مشتاق مباحث معادم. این مسئله را چطور حل کنم؟ چکار کنم خداوند منان اون مرحله را ببخشد و یا نمایش ندهد؟ و سوال بعدی اینکه برای انس بیشتر با حیات ابدی سیر مطالعاتی وجود داره؟ می خواهم قبل مرگم علم و آگاهی هدفمند و منظم همراه با اُنس بیشتر داشته باشم. شرمنده مزاحم وقت شریف شمامیشیم. التماس دعا. «سوال خصوصی می باشد لطفا پاسخ صرفا ایمیل گردد»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث دل‌خوشی بیجا نیست، ولی فراموش نکنید که: «تو مگو ما را بدان شَه راه نیست / با کریمان کارها دشوار نیست». مائیم و خدایی که رحمت آن بیکرانه است. پیشنهاد می‌شود اگر با حوصله کتاب «شرح سوره جاثیه» را دنبال بفرمایید، إن‌شاءالله نکات ظریفی در رابطه با معاد روبه‌روی شما به ظهور می‌اید. موفق باشید

30761

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: توی سخنرای استاد طاهرزاده یک آقایی رو مثال می‌زد می‌گفت ایشون فهمیده بوده که قسمت اینه که خونه دار نشه و مستاجر بمونه. خوب ما باید از کجا بفهمیم قسمتمون چیه که تلاش بیخودی و اضافی الکی نکنیم تا وقتمون تلف نشه؟ اینطوری هر کسی کمی تلاش می‌کند و بعد که به نتیجه نرسید از روی تنبلی دنبال کار را نمی‌گیرد و می‌گوید صلاح نیست مثلا من خانه دار شوم. از کجا بدانیم تلاشمان کافی بوده است. و تنبلی نکنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این‌طور نیست که ما تلاش نکنیم. بحث در آن است که اگر بدون حرص تلاش خود را انجام دادیم و احساس کردیم گویا تقدیر دیگری برای ما رقم خورده، به همان تقدیر راضی باشیم به همان معنایی که در آخر دعای «ابوحمزه‌ی ثمالی» از خداوند تقاضا می‌کنیم: «اللَهُمَّ إنِّى أَسْأَلُکَ إیمَانًا تُبَاشِرُ بِهِ قَلْبِى، وَ یَقِینًا حَتَّى أَعْلَمَ أَنَّهُ لَنْ یُصِیبَنِى إلَّا مَا کَتَبْتَ لِى، وَ رَضِّنِى مِنَ الْعَیْشِ بِمَا قَسَمْتَ لِى؛ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

بار خدایا! من از تو مسألت دارم ایمانى را به من بدهى که خودت بواسطه آن ایمان در دل من بیائى و بالمباشره قلب مرا تصرّف نمائى، و یقینى را که با آن بدانم که هیچ گزندى و وارده‌اى به من نمى‌رسد مگر آنچه را که تو براى من مقدّر نموده‌اى، و مرا از زندگانى به مقدارى که براى من معیّن نموده‌اى و بهره داده‌اى راضى و خشنود گردانى؛ اى خداوند أرحم الرّاحمین! موفق باشید

30524

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: بنده معمولا وقتی توبه می‌کنم و به امور معنوی و اصلاح خویش می‌پردازم یا لااقل خودم فکرمی‌کنم دارم می پردازم و از دنیا کمی فاصله می گیرم هر چند وقت یک بار دلم می‌گیرد نمیدونم چرا طوری می‌گیرد که حس می‌کنم باید کمی به دنیا برگردم و مثلا فیلم ببینم و... و برخی اوقات کلا در طول هر سال چند باری حالتی بهم دست می‌دهد که دیگر از چیزی لذت نمی برم و جالب اینجاس که نه تنها از چیز های مادی بلکه از چیز های معنوی هم لذت نمی برم و ختی شاید حس گرسنگی و تشنگی ام رو هم از دست می‌دهم و صرفا چون می‌دانم که نیاز دارم غذا می خورم و آب. حال چه کنم این دل گرفتگی و بی قراری ها و این تغییر مزاج ها و از دست دادن لذت ها به طوری که دوست دارم مدتی به خواب بروم و هیجی حس نکنم و بعد مدت طولانی بیدار شوم و به حالت اغماء بروم این حالات آیا طبیعیست یا خیر و باید رفع بشود؟ مثلا وقتی دل گرفتگی پیش می آید به فیلم و... به بپردازم یا نه طبیعی است و این تغییر مزاج و بی قراری هم طبیعیست؟ لطفا اگر امکانش هست سریع تر پاسخ دهید. تشکر التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: وقتی سعی شود با معارف عمیق الهی، افق حضور خود را در عالم شکل دهیم، این امورات را می‌توان طبیعی دانست تا آرام آرام وجه روح قدسیِ انسان بر وجه طبیعیِ آن غالب شود. موفق باشید

30439

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم خدمت استاد عزیز: ان شاء الله که از برکات ماه مبارک رجب هرچه بیش تر بهره مند شوید. ببخشید استاد من بعد از یک سیر فلسفی و عرفانی، می خواستم به طور تفصیلی و تطبیقی در مورد عالم ذهن و خیال و مثال کار کنم، اگر لطف بفرمایید چند کتاب خوب در این زمینه معرفی بفرمایید. با تشکر از تماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید سیر مطالعاتی سایت بر همین اساس تنظیم شده. بالاخره باید از جایی شروع کرد. موفق باشید

30365

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: اسماء الهی به دو دسته کلی اسماء جلال و جمال تقسیم می‌شود و انسان می‌تواند مظهر هر دو دسته از اسماء باشد ولی بزرگی از عرفا می‌فرماید ما اسماء جلال را طلب نمی‌کنیم چر ا که آنها دهشت آور هستند منظور ایشان چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اگر انسان صرف اسم جلال باشد، همین‌طور است. ولی اولیای الهی در مقام جمع این دو اسم هستند یعنی: «أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَماءُ بَيْنَهُمْ». موفق باشید

30252

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در روایات آمده که زنا موجب عوارض های خاصی مثل فقر، از بین رفتن آبرو و نورانیت وجه و... میشه؟ آیا این اثرات تکوینا شکل می گیره؟ آیا بعد از توبه این اثرات که معلول گناه بوده از بین میره؟ آیا از بین رفتنش هم تکوینی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! آن عوارض، اموری است تکوینی و با توبه خود به خود جایگاه انسان تغییر می‌کند و در معرض آن مشکلات نخواهد بود. موفق باشید

30090

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با تشکر و عرض خسته نباشید در رابطه با سجده ملائکه در مقابل آدم طبق بیان قرآن کریم این سجده بعد از تسویه و نفخ روح بوده و کلمه من روحی آمده که از بزرگان شنیده شده که من روحی به آن معناست که جلوه هایی از آن روح اعظم در آدم دمیده شد حال آنکه بعضی دیگر می‌فرمایند که سجده در مقابل حقیقت آدم یا صادر اول بوده گدام‌یک درست است؟ و اگر سجده در مقابل مرتبه نازله ای از آن حقیقت آدمیت بوده که ظاهر آیه هم همین مطلب را می‌رساند آیا همین مرتبه نازله باز هم این شانیت را داشته که ملائکه و فرشتگان اعظم الهی در مقابل آن کرنش کنند؟ ضاهرا نوعی تعارض بین آیات و بیانات عرفا و حتی بعضی روایات دیده می‌شود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در مقام خلیفة اللّهی آدم و مظهریتِ کل اسماء است و سجده در مقابل مظهر اسمای الهی مطرح است. این حواشی، مطلب را به حجاب می‌برد. موفق باشید

30038

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد بزرگوار: این کلیپ را ببینید و جواب سید الشهدا اهل قلم را بدهيد. این آدم چه کرده با ما که اگر ناراحت باشم با روایت فتحش آرام می‌شوم؟ واقعا دلیلش چیست که باید هر شب قبل از خواب با صدای او بخوابم؟ https://www.aparat.com/v/ywn8T/%DB%8C%DA%A9_%D9%86%D9%81%D8%B1_%D8%A8%D9%87_%D8%B3%D9%88%D8%A7%D9%84_%D8%B4%D9%87%DB%8C%D8%AF_%D8%A2%D9%88%DB%8C%D9%86%DB%8C_%D9%BE%D8%A7%D8%B3%D8%AE_%D8%AF%D9%87%D8%AF_!!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: چون فرصت چنین کارهایی برای بنده نیست. در این موارد بهتر است که موضوع خودتان را در میان بگذارید. موفق باشید

30031

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیا میشه به خاطر مسائل سیاسی مسئله درمان مردم رو تحت الشعاع قرار داد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. موفق باشید

30017

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد، ان شا الله در پناه حضرت حق سلامت باشید. استاد انقدر هیجان زده ام که نمیدونم باید چیکار کنم؟ پدر من همیشه مخالف رهبری بودن، بعد از ۴۰ سال تارک الصلاه شده بودن، اما حالا چیز تازه ای دارم می‌بینم، کلا موضعشون به رهبر تغییر کرده و چقدر براشون احترام قائلن، از حرفاشون حمایت میکنن میگن چقدر ایشون دلسوز مردمن، حرف از اقتصاد بر مبنای توانایی داخلی میزنن، میخوان نمازشون رو دوباره بخونن، برادرم هم همینطور، کسایی رو می‌شناسم که اصلا اهل نماز نیستن ولی دیوونه میشن اگه کسی حرفی علیه رهبری بزنه،.. استاد اینا میتونه روزنه ی امیدی باشه از اینکه انقلاب اسلامی داره ثمره ی مقاومتش رو می‌بینه
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است. با افول آمریکا، جهان دیگری که انقلاب اسلامی متذکر آن است به میان می‌آید. موفق باشید

29606

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب استاد ارجمند: مسئله‌ای ذهن بنده رو شدید مشغول کرده. من مدتی به بعضی ذکرها آن‌هم اذکار عمومی مثل استغفار مداومت زیاد داشتم و از اونجا که ناشی بودم ذکر هام نفسانی بود و به هپروتی و بعدا به افسردگی دچار شدم. و یکی از مومنین به من گفت که خیلی ذکری نشو و سعی کن محبت رو زیاد کنی. استاد گرانقدر الان بر سر یک دو راهی گیر کردم. اگه تلاش کنم دائم الذکر بشم اگرچه گناه رو جلوشو می‌گیرم ولی خیلی به روحم فشار میاد و ترسِ برگشتِ بیماری روحی رو دارم. منظور حقیر از دائم الذکر بودن فقط ذکر لسانی نیست و هر توجه مدام رو میگم. و اگر هم ذکر مدام نداشته باشم واقعا از ترک بعضی گناهان عاجزم. راستش احساس می‌کنم که محال است کسی دائم الذکر نباشد و در عین حال حرام ها را یک‌به‌یک ترک کند. خواهشمندم حقیر رو راهنمایی کنید. با سپاس فراوان از مهرتان. یا علی
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در این مورد خوب است که سری به کتاب «ادب خیال و عقل و قلب» که روی سایت هست، بزنید. به نظر بنده نکاتی جهت فکرکردن و راه‌کاریافتن در این موضوع دارد. موفق باشید.

28953

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: انسان یک «من» دارد که گاهی به علل مختلف سوی خوبیها و گاهی بسوی بدی ها گرایش پیدا می‌کند و این «من» یک سری قوا نیز دارد. حال سوال من اینست که این «قلب» که در شرح جنود عقل و جهل امام فرمودند مانند بچه باهاش اذکار الهی رو کار کنیم دقیقا اشاره به چه وجهی از انسان است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان درجه‌ی قلبی انسان. زیرا نفس ناطقه‌ی انسان دارای مراتب و مراحل است. مرتبه‌ی اول را «نفس» گویند و بالاتر از آن «قلب» است و بالاتر از قلب، «روح» است و نفس ناطقه‌ی انسان در همه‌ی این ابعاد حاضر است. موفق باشید

28499

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خیلی معذرت میخوام که وقتتون را می‌گیرم شرمندم‌. استاد اگر یه اشتباهی انجام بدیم، و بعدش از مخاطبمون چندبار عذرخواهی کنیم ولی اون رابطه به حال اولش برنگرده، توبه هم بکنیم ولی مدت طولانی یاد این اشتباه و اون فرد در ذهنمون هر روز بیاد و شرمنده بشیم، ریشه ی این عذاب چیه؟ آیا خوبه که فکر کنه آدم به اون فرد و یا بده و غفلته؟ من خیلی ناراحتم استاد از این باب. اون اشتباه چیز خاصی هم نبود البته فقط یه حرف خوب ولی بی موقع بود.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال شما نباید در ذهن‌تان وقتی به یادتان می‌آید، دنبال کنید. موفق باشید

28102

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: این مطلب را شهید آوینی و متفکرین انقلاب اسلامی درباره غرب و مدرنیته فرموده اند که گفتمان مدرنیته و غرب معاصر، گفتمان توسعه است و توسعه، دین دنیای مدرن است و ادبیات توسعه، ادبیات پرستش مدرن هست. همچنین دنیای مدرن بشر را به سمت و سوی غیر توحیدی و نگرش و تمدن سازی مغایر با روح توحید و وحدانیت می‌برد و به دنبال تصرف در عالم به قصد تمتع گسترده تر است و این خود غفلت از توحید و اسباب عالم هست و حتی بشریت را می‌تواند درگیر نوعی از شرک کند و تربیت انسانی که غایتش ارضای درون خویشتن است و معرفت بشر را در حد تشکیک و عقل منهای قدسیت و معرفت وحیانی می آورد. شما بشخصه بعنوان شخصی که در این عرصه بحمدالله ورود داشته اید، آیا توسعه را دین دنیای مدرن می‌دانید و معتقدید سمت و سوی عالم مدرن و انسان مدرن با توحید متفاوت است و بشر را به سمت و سویی غیر وحدانی می‌برد و تصرف به قصد تمتع بیشتر را در شاخصه های خود قرار می‌دهد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً توسعه به معنی غربی آن همانی است که آن شهید بزرگوار آوینی «رحمت‌اللّه‌علیه» می‌گوید. ولی نظر به طبیعت و یافتن استعدادهای آن در راستای کشف جلوات الهی و نظر به مأوایی که خدا در آن عالم برای ما گشوده است، موضوع دیگری است که در بحث «عقل تکنیکی» عرایضی در این مورد شد. موفق باشید

27776
متن پرسش
سلام علیکم: پیش از این، اگر با کسی سر انقلاب و نظام بحثی پیش می آمد، برآشفته می‌شدم و حتی فشار جسمی و دل مشغولی پیدا می‌کردم و از اینکه سخنانم تاثیر ندارد، ابراز ناراحتی می‌کردم. چند وقتی هست که بتدریج الحمدلله در صحبت سر این مسائل، گویی ظرفیت و صبر و تحلیل ام با آرامش و تانی بیشتر است و ممکن است با بسیاری سخنان مخالفت کنم ولی دیگر سخنان خودم را حد تذکر و باز کردن مسیری برای تدبر و اینکه خواه فرد دریابد مفهوم سخنم را یا نه و اگر قبول هم نکرد، من ناراحت نشوم و با خود چالش نکنم که دوست داشتن انقلاب غلط است و جای دفاعی نیست و ظاهری عاری از روح انقلاب مانده و از این دست حرفها. البته امیدوارم این آرامش و اعتماد، از نوع چشم پوشی بر حقایق و توجیه گری و پافشاری های بیجا و بی جهت نباشد و نوعی از فرار پاسخ در برابر دفاع و دوست داشتن انقلاب باشد و کمی نگرانم به این حالت برسم و نکند این آرامش همین بی توجهی و چشم پوشی است و باعث می‌شود خود را در راه راست و هدایت که از بقیه فاصله گرفته و در مسیر می‌خواهد برود و همان فضا را دریابد، باشد. ولی استاد، واقعاً حتی اگر کمی حالتم و اصول اعتقادی و زیربناهای تعقل و تدبر ام درباره ارادت و دوست داشتن و حضور در انقلاب به هم بخورد و متزلزل شود و فکر کنم که دیگر انقلاب محبوبیتی ندارد و آن شمع سوزان، خاموش شده، باز به خودم می‌گویم راهی مگر غیر انقلاب اسلامی برای شناخت و تحقق عملی اسلام هست و مگر جایی غیر از ذیل مدیریت ولی فقیه، روند جامعه روند حریت و توکل و پذیرش ولایت الهی و اولیاء اش و نجات جان و نفس ما از سرگردانی می‌شود؟ واقعا گویی نفسم با انقلاب گره خورده و حس می‌کنم گسستنی نیست و نمی‌توانم رهایش کنم و بشدت می‌خواهم در آن راه باشم و اگر رهایش کنم غم بزرگی برای خودم هست که به نظر خودم انقلابی را رها کردم که بین الطلوعین تاریخ و نقطه عطف مبارزات انبیا و اولیا است و ثمر آن زحمات و خون دل خوردن ها و هدایتگری هاست و مگر می‌شود شریعت را بعنوان مسیر بزرگ زندگی انتخاب کرد و آنوقت انقلابی را با تمام جان نسبت به آن محبت و مودت نداشت که همان نور در آن است و صبح صادق همان طلوع تاریخی حق و بعثت تاریخی انسانها است. نمی‌دانم شاید این حرفهایم هم که نوعی تسکین خود باشد ولی واقعا از عمق وجودم برآمده و با تمام محبت گفتم و جانم واقعا گره خورده با انقلاب است. امیدوارم تسکین و به خود القا کردن و توجیه نباشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». به همان اندازه که نمی‌توانیم بدون خدا زندگی کنیم، با خدایِ مفهومی هم نمی‌توان به‌سر برد و باید با خدا در مظاهرش مأنوس بود و امروز، یکی از عالی‌ترین مظاهر حضرت محبوب، انقلاب اسلامی است و ملاحظه‌ کرده‌ایم و کرده‌اید چگونه شهدای عزیز برای درآغوش‌گرفتنِ خدا، خود را در این عالی‌ترین مظهر فدا کردند؛ یقیناً امروز تنها راهی که برای اُنس با خدا نمی‌توان از آن غفلت کرد، رجوع و نظر به انقلاب اسلامی است و همچنان که عرض شد: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم».

در رابطه با گفتگو با بقیه، ما متوجه‌ی راهی هستیم که به سوی حقیقت گشوده شده است و سعی می‌کنیم به عنوان چشم‌اندازی جهت تفکر در این زمانه متذکر آن باشیم. حال اگر «از همه محروم‌تر خفاش بود/که عدوی آفتابِ فاش بود» خود دانند! موفق باشید

26410
متن پرسش
با سلام: آیا می توان گفت که در قوس نزول ما یک روح انسانی داریم که این چند میلیارد نفر مصداق آن روح هستند اما در قوس صعود هر یک از این چند میلیارد مصداق، خودشان روحی مجزا از آن روح انسانی در قوس نزول هستند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کاملاً صحیح است. چون در قوس صعود، انسان‌ها با انتخاب‌های خود شخصیت خود را شکل می‌دهند و هرکس انتخاب خود و شخصیت خود را داراست. موفق باشید

25782
متن پرسش
سلام علیکم: آقای دکتر خسرو باقری می گویند که دو نوع تقوا داریم، یکی تقوای گریز و دیگری تقوای ستیز (حضور). اساسا تقوای ستیز (حضور) چیست!؟ و چگونه می توان به این سطح از تقوا دست یافت...!؟ با توجه به نحوه ی ارتباط امروزی در جامعه اگه طبق تقوای گریز بریم که باید منزوی و خونه نشین بشیم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقوای ستیز یعنی سردار حسن باقری، یعنی سلحشوری و در دلِ آن سلحشوری‌ها متوجه‌ی موانع حضور خود در تاریخِ توحیدی خود بودن و خود را از آن موانع مثل تکبّر و دروغ، آزادکردن، وگرنه برای نجات از این نوع رذائل باید جان بکَنیم. موفق باشید   

25463
متن پرسش
با سلام: شما نمی دانم منظور مرا درک کردید یا نه که پاسخ من را با سوال دادید (شماره سوال: ۲۵۴۵۰ تاریخ ارسال: چهارشنبه ۸ آبان ۹۸ آخرین تغییر: پنجشنبه ۹ آبان ۹۸ موضوع: پرسش و پاسخ، با سلام چرا در خواب با وجودی که معرفت ما حضوری است حضور حضرت حق را در صورت های خواب شهود نمی کنیم؟ باسمه تعالی: سلام علیکم: آیا اگر معرفت، حضوری شد باید حضور حق مشاهده شود؟ موفق باشید) شما می فرمایید: از طیق معرفت نفس به معرفت الله می رسیم. می فرمایید: از درک وجودی خودم به درک وجود (الله) می رسم. حال که در خواب من بنا بر نقل شما که با وجودم سروکار دارم چرا این وجود (الله) را درک (شهود- حضور) برایم انجام نمی شود؟ چرا در خواب حس توحیدی در صورت های خواب ندارم؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عرض شد مگر با درک وجودِ خود به صورت حضوری، باید درک وجودیِ حضرت حق به صورت حضوری در میان آید؟! آری! همان‌طور که در مباحث «صرف‌الوجود» سال‌های پیش بحث شد اگر این درک وجودی از خود را کامل کنیم و به صورت حضوری و قلبی متوجه‌ی عین ربط‌بودنِ خود نسبت به حضرت حق بگردیم، آن وقت است که در منظر جان خود نورِ حضرت حق را می‌یابیم. این فرق می‌کند که در محدوده‌ی معرفت نفس، که خود را به عنوان موجودی مجرد احساس می‌کنیم؛ آن حالت پیش آید. این اولِ کار است. موفق باشید 

25228
متن پرسش
سلام: جنس این حزنی که منع شده و مانع سلوک است، با آن حزن که در مونس العشاق بحث شد تفاوت دارد، درست است؟!!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حزنِ دوری از محبوب، صفای روحانی را به همراه دارد زیرا تلاش هرچه بیشتر است برای نفی خود. ولی حزنی که نوعی به اعتراض تقدیر الهی باشد، روح را خراب می‌کند. موفق باشید

24207

بدون عنوان:بازدید:

متن پرسش
سلام علیکم ناظر به سوال 24200 : منظورتان از برخورد درست با موضوع چیست ؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معلوم است برخوردی که دین خدا در مقابل ما قرار داده است برخورد درستی است. موفق باشید

24205
متن پرسش
سم الله الرحمن الرحیم استاد گرامی با سلام: درراستای سوال 23999 و اینکه فهمیدم با تقوا ، خداوند هر علمی را به بنده تعلیم میدهد. حالا سوالم این است فرضا در رابطه با حل مشکل ریاضی عقل از نور قلب نیرو میگیرد و مسله را حل میکند و یا اینکه نه خود قلب مستقیم به حل ریاضی میرسد . باتشکر از حوصله وصبرتان که وقت شریفتان را در اختیار ما میگذارید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید آن علمی که مورد نظر دین است علم کشف حقایق است در حالی که ریاضیات, نظر به کمیت های عالم ماده دارد هرچند می توان با تفکر ریاضی متوجه نظم ریاضی گونه عالم شد. موفق باشید

35065

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: ۱. آقای فاطمی نیا فرمودند: آقا مقدس نباشید، مقدس هارو نمیخرن، مشتی ها رو میخرن. سر بسته بگم؛ افعال نجاتتون نمیدن، صفات نجاتتون میدن. ۲. استاد در رابطه با هویت انسانی و طلبگی رجوعاتی بفرمایید ۳. بنده یک شخصیتی دارم که اهل حرف نیستم به خصوص که اطرافیان حرف مغز داری ندارند و به حرف های روز مره و سبک مشغولند، بسیار حساسم و جویای عقل و به همین جهت زیاد فکر می‌کنم، انقدر مشغول فکر و مطالعه و هدف و... هستم که اصلاً فرصت اینکه بخوام به رفاقت های سطحی بپردازم، ندارم. یه دوستی می‌گفت رفاقت بر روی هدف مشترک شکل میگیره. می‌خواستم بدونم ضرورت دوستی چی هست؟ در شرایطی که دوستی جز لغو گذرانی نیست و از طرفی ندرتاً پیش میاد که احساس تنهایی و نیاز به تعامل برایم اذیت کننده می‌شود ( نمی دانم می توانم منظورم را برسانم یا نه) آیا جز اینست که انسان باید نسبت به آگاهی های خود تلاش کند و برنامه ریزی کند و در این مسیر هر چه پیش راه آمده را بپذیرد و اکنون که موقع دوستی و رفاقت نیست بیخود، خود را خسته نکند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این که فعلاً خداوند میل شما را به مطالعه و عمق بخشیدن به عقایدتان سوق داده است، جای شکر دارد و نباید کوتاهی کرد و از آن طرف چنانچه شرایطی پیش آید که در جمع دوستان متوجه نکاتی شوید که نیاز است در مورد آن ها نیز فکر کنید، آن جمع و آن حضور را به فال نیک بگیرید و یا اگر پیش آمد که با افرادی روبرو باشید جهت رشد معرفتی آن ها، آن را نیز باید به فال نیک گرفت و میدانی دانست برای رشد شخصیت خودتان. موفق باشید

33981
متن پرسش

با سلام.استاد عزیز: در دو مورد خواستم عرض کنم که یکی در مورد اینکه خب شاید قبل از اتفاقات اخیر متعجب و نگران بودیم از اینکه بی حجابی ها چقدر داره زیاد میشه، ولی بعد از این اتفاقات اخیر شاید شرایط برای کشف حجاب خانم ها راحت تر بود و دیدیم که زن ایرانی حتی در این شرایط هم حجاب را انتخاب کرده و ذاتا عفت بیشتری نسبت به بعضی کشورها دارند در اینجا بود که این عبارت قلعه ی بی سکنه به ذهن می آید که، چقدر راحت و به سرعت بی حجابی همچون قلعه ی بی سکنه ی متروکی شد که طرفدارانش چه مُغرض و چه فریب خورده از این به بعد فهمیدن که با بی حجابی چیزی را فتح نمی کنند بلکه تنها می شوند و چه به سرعت بنیانش در ایران فرو ریخت، و در اینجا چقدر زیبا می شود برای تقریب به ذهن دید و فهمید که «یدالله فوق ایدیهم» در ورای همه ی قدرت به ظاهر مسلط غرب چگونه یک شبه کار ظهور حضرت قائم را فراهم کرده و تمدن غربی در مقیاس بزرگترِ قلعه ی بی حجابی چگونه بی سکنه می شود. ۲.  در مورد شهدای عزیزی که در این چند وقت شهید شدند شاید نسبت به بقیه شهدا برای ما واقعه ملموس تر بود که، به نظرم رسید که در برهه های ظهور اراده حق، جبهه استکبار فضای وهمی وارونه از حق در اذهان مردم جعل می کنه که اون فضا با بهره گیری از این خاصیت انسان که همانقدر که تشنه حق است می تواند ضد حق باشد، یک روز جبهه یزید در کربلا می سازد و یک روز بعضی صحنه های شهادت این شهدای اخیر. و جای تعجب اینکه به نظرم شاید برخی از این اغتشاشگران رو که بسیجی و روحانی و... را شهید کردند اگر در فضای بی طرفی در مواجهه با داستان کربلا قرار دهیم شاید در جبهه حق باشند اما امروز چطور شیطان جن وانس برایش حق را اشتباه معرفی می کنند که می توانند به راحتی وجدان و انسانیت را زیر پا گذاشته و یزیدی عمل کنند. استاد آیا جبهه های حق در طول تاریخ در هر مرحله به جهت وسیع تر شدن بوده که جبهه مقابلش و شاید مردم توان درک آن را نسبت به دین قبلی نداشته و تبدیل به جبهه تقابل می شدند با توجه به پیشینه وعبرت هایی که از تاریخ های قبل خود داشتند؟ با تشکر.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. حقیقتاً همین‌طور است که می‌فرمایید. آری! امروز بی‌حجابی در این شرایط که تاریخ انقلاب اسلامی همواره در طلوعی متعالی است، حقیقتاً قلعه بی‌سکنه‌ای است و یقیناً چنین افرادی خواسته یا ناخواسته گرفتار تنهایی و افسردگی و پوچی می‌شوند زیرا این بی‌حجابی که پیش آمده است، یک بی‌حجابیِ عادی نیست، بلکه مقابله با نظام مقدسی است که شهدای عزیز در بقای آن جان‌ها فدا کردند. ۲. به شرایط تاریخی آخرالزمان فکر کنید که تقابل جبهه ظلمانیِ نهایی از یک طرف، با جبهه نورانی نهایی از طرف دیگر به میان آمده است و دیگر حدّ وسطی در میان نیست. این‌جا است که می‌بینیم عده‌ای که تا دیروز گمان می‌کردیم و گمان می‌کردند انسان‌های متوسطی هستند، چه اندازه در ظلمات فرو افتاده‌اند در آن حدّ که می‌توانند آن جسارت‌ها را به آن بسیجی عزیز که نماد معنویت و روحانیت جوانان امروزینِ این تاریخ بود، بکنند. موفق باشید  

نمایش چاپی