بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
32688

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

«لولا الحجة لساخت الارض بأهلها» با توجه به حدیث فوق منظور از حجت کیست؟ آیا شامل همه ی پیامبران می‌شود مانند یوسف و... یعنی هر پیامبری حجت زمان خودش است؟ اگر چنین است حد فاصل تاریخی بین حضرت اسماعیل (ع) تا پیامبر اسلام که نه پیامبری بوده و نه امام چگونه توجیه می‌فرمایید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همیشه حجّت خدا در زمین بوده و در همان زمان هم حضرت موسی «علیه‌السلام» و جانشینان آن حضرت و حضرت عیسی «علیه‌السلام» و حواریون بوده‌اند. موفق باشید

32657
متن پرسش

سلام بر استاد عزیز: این تفکر و نوشتار درسته به نظرتون راجع به جبر خلقت و سعادت مندی و شقاوت فرد از طرف پدر و مادر؟ هدایت در مقام تشریع نیست هر چند شریعت از روی اعمال معصوم پایه گذاری و به صورت تئوری در اختیار ماست ولی این اعمال شریعت ذاتی است که تکوینا در برخی از بشر قرار داده شده بشری که از بدو تولد در محیطی شیعه با افکاری غیر از مدل فکری عامه مردم و قطعا با کسب حلال پدرانه که نیازی به «فالینظر الانسان الی طعامه» پیدا نکند که انسان کودک قابلیت فکری و عملی این نگاه به طعام را نخواهد داشت. از طرفی مدل بسته فکری خانواده شیعه که کودکی را پرورش می‌دهد، باعث این هدایت تکوینی از سمت ربش خواهد بود. و مذهب شیعه که از سلب پدر و مادری پاکیزه به فرزندی خوش شانس ارث برسد و رشد او را با غذای پاک در جسم و غذای پاک در تربیت مخلوط کند همان فرد فرزند است که هدایت خواهد شد و به مقصود خلقت خواهد رسید. این هدایت تکوینی است در آغاز خلقت هر فرد از بشر، همانطور که ذکریا وعده گرفت به یحیی «نُبَشِّرُكَ بِغُلَامٍ اسْمُهُ يَحْيَى» و نطفه هر پیامبر و معصومی منعقد شد به سلب پیامبری چرا اینها را باید فهمید چون افتخار به دین به مذهب به خوبی به پاکی ریشه در بسیاری از تکوین و جبر دارد و این افتخار و خود ستایی در مذهب و شیعه اگر در شخصی از شیعه باشد غرور و توهمی بیش نیست شیعه امروز بعد از ۱۴۰۰ سال شیعه مقتدری است که با حکومتی تحت عنوان تنها یک روایت فی زمان غیبتنا به ولی فقیه مراجعه می‌کند و هر چند کتاب‌ها در مورد ولی فقیه و حتی اصل و فرع آن نظریه پردازی شده و به امضای بزرگانی رسیده ولی حقیقت تاریخ منزوی بودن شیعه را در تمام طول این عمر عام ۱۴۰۰ ساله و خاص ۲۵۰ ساله معصومین اثبات می‌کند تا جایی که در تاریخ، در کتاب‌های قطور تاریخی و سرگذشت مسلمین بار اندکی از متون متعلق به فرهنگ امامت شیعه است حتی هر ۴۳ فرقه شیعه از زیدیه تا اسماعیلیه و واقفیه امام کاظم و ما جعفری های امام صادق علیه السلام همه و همه گوشه باریکی از این تاریخ مسلمین را به خود اختصاص داده ایم رفتار سنت الهی در مورد تمام امویان و عباسیان و مردم دورانی که تحت این حکومت‌ها مسلمانی کرده اند آیا ارتداد و ناحق بودن است؟ در فضایی که فرزندی در جامعه عباسیان متولد شده و بنابر جو حاکم زمان خود خلیفه را باعث حتی گردش ماه و خورشید می‌دانسته آیا مسلمان نیست و اشعری بودن و تفویضی بودنش حکم کفر دارد؟ قطعا اینطور نیست که این سنت و مدل حکومتی تا لحظه تکیه بر کعبه به همین منوال حداقلی شیعه خواهد گذشت باقی ادیان، تمامی فرق شیعه و سنی قطعا، که دین را از مادر به ارث برده اند تا زمانی که امامی از شیعه با تکیه بر کعبه به این بقیه الله نرسیده باشد بر حق خواهند بود و مسلمان زاده مسلمان است چه سنی چه شیعه چه افغان چه ایرانی.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: موضوعی که می‌فرمایید بسیار عمیق‌تر از آن است که در محدوده یک سؤال و جواب بحث شود. کتاب‌های خوبی در این مورد نوشته شده که از جمله آن‌ها بحث کتاب «شیعه» جناب پروفسور هانری کربن است و موضوع «حکومت در حکومت» شیعیان در طول تاریخ. و عملاً حاکمان دوران، ظاهرِ حکومت را در اختیار داشتند و به همین جهت ملاحظه می‌کنید که عموماً آن‌ها کمر به قتل ائمه «علیهم‌السلام» می‌بستند. در مورد این‌که اجتماع در تربیت انسان نقش دارد، باید متوجه شد بحثِ «ما فی الشرایط» غیر از بحث «ما فی الانسان» است که حضرت آیت الله حائری شیرازی در کتاب شریف «تعلیم و تربیت اسلامی» به‌خوبی مطرح می‌کنند. بدین معنا که آنچه بالاخره مبنای انتخابِ اصیل انسان است «مافی الانسان» یا فطرت او است و به همین جهت حضرت موسی «علیه‌السلام» در عین آن‌که در دربار فرعون رشد می‌کند، ولی فطرت الهیِ ایشان، شخصیت‌شان را شکل می‌دهد. و برعکسِ آن فرزند حضرت نوح «علیه‌السلام» است. به هر حال مسئله را باید با دقت مورد ارزیابی قرار داد. موفق باشید

32309

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام وعرض ادب و احترام: جناب استاد بنده واقعا دغدغه ظهور را دارم و به طور جدی تصمیم گرفته ام خود را برای ظهور آماده کنم. شاید اشتیاق بنده را به پای جوانی و... بگذارید اما بنده بارها روی این موضوع دقیق شده ام و فکر کرده ام و متوجه شده ام که نمی‌توان بیشتر از این بدون حضور شخص امام (عج) به زندگی ادامه داد. و وقتی دنیا از اساس مشکل دارد و انحراف دارد، و سبک‌زندگی و تفکرمان از پایه ایراد دارد، نمی‌توان بی تفاوت به زندگی ادامه داد و مشغول اهداف شخصی شد. جناب استاد بنده به لطف خدا رتبه سه رقمی در کنکور کسب کردم و اکنون در رشته و دانشگاهی درس می‌خوانم که آرزوی خیلی‌هاست. و اطمینان دارم اگر توفیق باشد و بر روی درس رشته خود متمرکز شوم، تا آخرین درجات می‌توانم پیش بروم. اما این اهداف و دغدغه‌ها در برابر دغدغه ظهور بسیار کوچک و ناچیزند... خلاصه بگویم، از آرزوهای شخصی خود گذشته ام اما نمی‌دانم چطور باید برای ظهور آماده شوم و مهمتر از آن، چطور در امر ظهور موثر باشم؟ البته بنده کسی نیستم و از حد معمول هم توانم کمتر نباشد، بیشتر نیست. اما می‌دانم اگر انسان خودسازی صحیحی داشته باشد، می‌تواند تا حد فوق‌العاده‌ای در اطراف و اطرافیان اثر بگذارد؛ مانند شهید بهشتی می‌تواند «یک ملت» باشد و مانند شهید سلیمانی «یک مکتب» . بیشتر از عمر و توان و استعدادم هم چیزی ندارم که در این راه بگذارم. اما همین‌ها را نمی‌دانم چطور به کار بگیرم که به درد ظهور آقا بخورد. بارها سیر مطالعاتی یا مراقبه جدی را شروع کرده ام اما از ترس اینکه مبادا راه را اشتباه بروم، متوقف شده ام. آن طور هم که شواهد نزدیک‌بودن ظهور را نشان می‌دهند، زمانی برای آزمون و خطا ندارم. متاسفانه در رشته سخت و پرکاری هم درس می‌خوانم و با اینکه نسبت به دروس دانشگاه بی‌اعتنا شده ام و به «پاس کردن» قناعت می‌کنم (تا بتوانم زمانم را صرف مطالعه و ... کنم) اما باز هم نمی‌توانم تمام وقتم را خالی کنم. به همین دلیل می‌ترسم کند پیش بروم و دیر شود... از خودخوری و سرگردانی خسته شده ام و آمدم از شما راهنمایی بگیرم. لطفا لطفتان را از بنده دریغ نفرمایید و بفرمایید که اکنون دقیقا باید چه کنم؟ مطالعه کنم یا ابتدا به مراقبه و خودسازی اخلاقی بپردازم؟ اگر بناست مطالعه کنم تا چه حد جلو بروم و اگر بنا به مراقبه است با چه روشی؟ و در مورد مطالعه، استاد بنده متوجه شده ام که استعداد کلامی و فلسفی دارم. به همین خاطر گفتم شاید بهتر باشد قبل از یک سیر مطالعه اسلامی، یک سیر مطالعه برای فلسفه اسلامی داشته باشم و با صوت تدریس اساتید پیش بروم. آیا شما این رویه را تایید می‌کنید؟ و از آنجایی که فلسفه خواندن به هر حال زمان می‌برد، به نظرتان برای ظهور «دیر نمی‌شود؟!» با سپاس فراوان از اینکه راهمان را روشن می‌کنید. اجرتان با خدا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده در دنبال‌کردن دقیق قرآن است با کمک‌گرفتن از تفسیر المیزان تا بستر حضور انسانی که تمام وجودش ظهور قرآن است، فراهم شود و او «فهم» گردد و تنها نماند. سیر مطالعاتی سایت می‌تواند مقدمه ورود به فهم تفسیر المیزان باشد. دنبال‌کردن کامل رهنمودهای رهبر معظم انقلاب به عنوان نایب امام بسیار کارساز است. موفق باشید

32020

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام و عرض ادب: بنده دانشجوی ارشد هستم و موضوع پایان نامه ام، تبیین بعد عاطفی دعای عرفه است. با توجه به اینکه این دعا شرح های زیادی نداره و اکثرا بعد سیاسی و عبادی دعا بررسی شده، میشه اگر کتاب، سخنرانی و منبعی در این زمینه سراغ دارید معرفی کنید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حضور ذهن ندارم. ولی آخر کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» قسمتی از فراز دوم آن دعا شرح داده شده است. موفق باشید

31660
متن پرسش
سلام خدمت استاد گرانقدر: مطلبی که در رسانه ها منتشر میشه می خواستم از نظر و دیدگاه شما تا جایی که مقدور است در این مورد مطلع شوم ‍اشتباه محاسباتی امام جمعه لواسان چه بود؟ مهدی نصیری برکناری امام جمعه لواسان باعث شگفتی عده ای خصوصا جوانان عدالتخواه شد، هر چند این گونه اخبار، دیگر برای اقشار وسیعی از مردم، شگفت آور نیست، چرا که به درستی دریافته اند که این تناقض‌ها و عملکردهای عاری از منطق، در بسیاری از نهادهای جمهوری اسلامی به قاعده تبدیل شده است. مردم دیگر اصلا تعجب نمی کنند که چطور با برخی امامان جمعه متنفذ که گاه و بیگاه با طرح مطالبی، موجب وهن دین و نظام می شوند و موجی رسانه ای ایجاد می کنند برخوردی صورت نمی گیرد اما امام جمعه ای که به وظیفه امر به معروف و نهی از منکر خود درباره مفسدان اقتصادی در حوزه امامت جمعه خود عمل کرده است، کنار گذاشته می شود تا مایه عبرت امامان جمعه دیگر شود و آنها حد و مرز خود را بشناسند. به خاطر می آورم که در اوایل دهه هشتاد یکی از جوانان دانشجوی عدالتخواه به سراغ من که در دهه هفتاد در نشریه صبح به طور جدی و پیگیر به مفاسد و تخلفات اقتصادی می پرداختم، آمد و از من خواست که به او در مورد فعالیت‌های عدالتخواهانه مشورت بدهم اما او در کمال تعجب با مخالفت صریح من مواجه شد. به او گفته بودم هرگز ورود به این عرصه را به شما و هیچ جوان دیگر توصیه نمی کنم چرا که در این مسیر با ناکامی ها و تناقضهایی مواجه می شوید که شما را نسبت به نظام و حکومت دینی مساله دار خواهد کرد بدون آن که به نتایج ملموسی برسید. اگر امام جمعه لواسان هم با من مشورت می کرد، انتهای این مسیر را به او می گفتم و برای او توضیح می دادم که نظام، عزم، اراده و جدیت لازم و کافی را در امر عدالتخواهی و مبارزه با مفسدان کلان و متنفذ اقتصادی از سال ۷۰ به این سو که زاویه فساد و رانت‌خواری و بریز و بپاش کم کم باز شد، نداشته و اگر شعارها و رهنمودهایی در باب عدالت و مبارزه با مفاسد مطرح می شود بخش مهم آن ناظر به درست کردن ویترین نظام است و نه مبارزه قاطع و فراجناحی با فساد. یکی از عوامل این تعلل و کوتاهی و ناتوانی نظام در برخورد با فساد گسترده اقتصادی که ایران را در یکی از بالاترین رتبه های جهانی فساد قرار داده، آلوده بودن افرادی از هر دو جناح در سه دهه اخیر بوده که باعث توافق نانوشته ای بین آنان در کوتاه آمدن در مبارزه بوده است اگر چه در یک دهه و نیم اخیر پای برخی افراد وابسته به نهادهای انقلابی و انتصابی به این گرداب هائل باز شده و دورنمای مبارزه بدون تبعیض با فساد را بیش از پیش تاریک کرده است. در چنین شرایطی طبیعی است که نهادهای بالادستیِ مسئول، به هیچ کس اجازه فراتر رفتن از یک چارچوب و حد و مرز مشخصی را در عرصه عدالتخواهی و فسادستیزی ندهند و راه او را با عزل یا تهدید و یا حتی محاکمه به ادله ای عجیب مثلا وجود یک کامنت توهین آمیز در پای نوشته یک عدالتخواه، سد کنند. بنا بر این لازم است همه افراد به خصوص جوانان آرمانخواهی که سودای عدالتخواهی و مبارزه با فساد مالی و اقتصادی را در جمهوری اسلامی دارند بدانند که باید باده این دو آرمان را به اندازه ای بنوشند که موجب حساسیت، رنجش و احساس خطر بالادستی ها نشده و عمدتا مایه ویترین آرایی نظام باشند و الا بهتر است از چنین اندیشه و آرمانی دست بکشند و به دین و دنیای خود بپردازند. به قول حافظ شیرین سخن: صوفی ار باده به اندازه خورد نوشش باد ور نه اندیشه این کار فراموشش باد!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده نباید به راحتی از شخصیت حاج آقا علی‌اکبری و اعتمادی که به ایشان باید داشت در مورد تصمیمی که گرفته شده؛ عبور کرد. ۲. موضوع عدالتخواهی باید در بستری بس عمیق‌تر انجام گیرد تا سنت‌های اصیل پایه‌گذاری شود به همان معنایی که نباید برای آبادکردن دهی، شهری را خراب کرد. تجربه‌ي سال‌های گذشته بنده آن است که با عمق‌دادن به روحیه جامعه و گشوده‌شدن جهان معنوی در کنار جهان مادی به آن نوع عدالت‌خواهی که مورد نظر اسلام است می‌توان رسید. ۳. روح نظام به سوی حضور در وجدان عمومی مردم است و هرچه بیشتر حساسیت‌ها را در کیفی‌کردن زندگی‌ها قرار دهیم، خود به خود حقارت طلب دنیا بیشتر روشن می‌شود و این، کار اساسی است و البته آری! باید قوانین طوری باشد که اهل دنیا نتوانند از آن استفاده کنند. ای کاش امام جمعه محترم لواسان با حکمت بیشتری کارهای عدالت‌خواهی را جلو می‌بردند. عنایت داشته باشید که حرکت عدالت‌خواهانه اگر با عمق معرفتی و توجه به نظام تکوینیِ عالم انجام نشود، آن‌چنان سطحی می‌گردد که جریان عدالت‌خواهی را در مقابل کلیّت نظام می‌برد. موفق باشید 

31466

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم و رحمت الله و برکاته. استاد جان در مورد روز قیامت، اینطوریه که کل اعمال و زندگی هر فرد فرضا روی چیزی مثل مانیتور یا صفحه نمایش می آید یا اینکه نه اینطور نیست و جسم قیامتی فرد برآیند شخصیت کلی اوست و نشانگر همه چیز است؟ متشکرم از شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! شخصیت او همه نیّات او را در بر می‌گیرد و از درون شخصیت او به ظهور می‌اید و اطراف او را نیز در بر می‌گیرد. موفق باشید

31167

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد گرامی: امروز به لطف الهی کتاب سر الصلاه امام خمینی استاد ما این کتاب را شروع به تدریس نمودند. بین پرسش های کاربران هم پیشنهاد کار کردن این کتاب را دیدم. اگر این اتفاق بیافتد، ما از مباحث زیبا و روان شما همانند همیشه بهره خواهیم برد. ان‌شاء الله که روزی محقق شود.
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: خدا را باید شکر کرد به اعتبار آنکه به قلب آن سالک واصل یعنی حضرت روح الله مطالب کتاب فوق را القا فرمود به امید آنکه رهروان راه حقیقت در ظلمات آخرالزمان دست خالی نباشند. موفق باشید

31110

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: وقتتون بخیر. جسمانیه الحدوث رو به جسم مادی بزنیم یا جسم برزخ نزول؟ اصلا انسان قبل به دنیا آمدن در برزخ نزول جسم برزخی دارد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در جمله مذکور منظور جسم مادی است که بستری خواهد بود برای قبول روح و در مسیر تبدیل قوه به فعل جسم، روح نیز به جهت تعلّقی که به جسم دارد مابه‌القوه‌هایش به مابه‌الفعل تبدیل می‌شود. موفق باشید

30998

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام و ضمن تشکر فراوان از خدای بزرگ بابت نعمت وجود شما استاد گرامی که هم توانمند هستید و هم به مباحث روز اشراف دارید. خدا به شما جزای خیر عطا فرماید. التماس دعا داریم. استاد گرامی در مورد صحبت‌های اخیر جناب آقای علم الهدی امام جمعه مشهد مقدس در مورد اینکه زوجهایی که از بارداری جلوگیری می‌کنند دچار فحشای باطنی هستند و یا اینکه نباید در خانه همسران اسم کوچک یکدیگر را صدا بزنند و حرفهایی از این جنس، چیست؟ ممنونم
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: البته اگر واقعاً این سخنان را گفته باشند، نوعی افراط در آن است. ولی تا خودتان صوت ایشان را نشنیده باشید، به راحتی نپذیرید. موفق باشید

30741

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد: در پاسخ به سوال ۳۰۷۰۴ پاسخی فرمودید: اما از نظر آماری نتیجه مثبت کاذب هم میتونه توی نتایج باشه. به این فکر کنیم که یک فرزند سندروم داون باشه و پزشک تشخیص بده با آزمایشات مکرر ولی به صورت قانونی اون فرد اجازه سقط نداره! و نتیجه اش چی میشه؟ فرد آیا دیگه سقط نمی کنه یا میره به صورت غیرقانونی این‌کار رو میکنه که عواقبش بدتره! در کل به جای حذف صورت مساله میتونن به بررسی آزمایش ها و صحت نتایجشون و کنترل اونها بپردازن! در هر صورت استرس اینکه نکنه بچه دچار مشکل به دنیا بیاد خیلی زیاد میشه.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان‌طور که عرض شد خود صاحب‌نظران معتقدند نمی‌توان به این نوع غربا‌لگری که فعلاً در میدان هست، اعتماد کرد. زیرا موارد نقض آن کم نبوده. حال آیا علم می‌تواند تا آن‌جا پیشرفت کند که از چنین ضعف‌هایی مبرّا شود؟ إن‌شاءالله. موفق باشید

30286
متن پرسش
با سلام خدمت شما استاد گرامی: ۱. آیا در بهشت هم ترفیع درجه داریم یا بعد از سپری کردن صراط هرکس وارد بهشت شد در همان مقامی که هست میمونه؟ ۲. آیا فرد در هر درجه ای از بهشت باشه به اون راضیه یا اینکه به مقامات بالاتر حسرت میخوره؟ ۳. اینکه در شرح حال غسل دادن حضرت زهرا توسط حضرت علی می‌شنویم که می‌گویند حضرت را از زیر لباس غسل دادن به چه دلیل هست؟ آیا بحث احترام به حضرت هست یا اینکه می‌گویند بعد از فوت همسر، مردش بر اونا محرم میشه؟ اساسا دلیل اینکه یک عمر با یک فرد با تمام عشق و علاقه زندگی کردی و پس از مرگ نامحرم بشی چی میتونه باشه؟ از شما سپاسگزارم
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرموده‌اند «الیوم، یومُ العمل و غداً یوم الحساب» بنابراین در بهشت، ترفیع درجه نداریم، ولی رفع حجاب، آری. ۲. در روایت داریم شرایطی برای اهل بهشت فراهم می‌کنند که او حسرتی نسبت به آنچه نیافته است، نداشته باشد. ۳. چیز خاصی در این مورد به نظر بنده نمی‌رسد. موفق باشید

29984

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: با توجه به نکته سوم کتاب ده نکته اینگونه برداشت می‌شود که هر چه روح را تقویت کنیم و مجردتر شود بیماری کمتر بر بدن غلبه پیدا می‌کند. ولی از نظر پزشکی هر چه جسم را تقویت کنیم به این معنی که جسم را از نظر موادی همچون ویتامین، پروتتین، کلسیم و... تغذیه کنیم بیماری کمتر بر بدن غلبه پیدا می‌کند. که این قضیه به تجربه ثابت شده است. لطفا راهنمایی بفرمایید. سوال دوم اینکه آیا این نکته ای که شما فرمودید فقط مربوط به بیماریهای میکروبی است؟بیماری های قلبی و عروقی که در اثر خوردن نمک زیاد یا چربی زیاد بر بدن عارض می‌شود چطور؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. اتفاقاً از نظر پزشکی هم ،نقش روح جهت پذیرش و یا عدم پذیرش بیماری بسیار مورد بحث قرار گرفته. ۲. در هر حال روح است که بر بدن حکومت می‌کند و آن را تدبیر می‌نماید. موفق باشید.

29595

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد: استاد میتونم بپرسم شخص سوال کننده در سوال 29586 به کدام صحبت یا سخنرانی های شما استناد می‌کند؟ اگر ممکنه صحبت هایی که در مورد قبض و بسط و سلوک عملی دارید را نام می‌برید؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مفصل این موضوعات، در شرح جلد اول کتاب «مقالات» از آیت الله محمد شجاعی مطرح شده است که صوت آن در اختیار رفقا هست. موفق باشید

29217

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: چرا وقتی مجلس خبرگان قانون اساسی برای تدوین قانون اساسی و به همه پرسی گذاشتن آن تشکیل شد، در آن مجلس خبرگان نفراتی که توده ای و عضو مجاهدین خلق و لیبرال مذهبی به اصطلاح بودند، حضور داشتند و توانستند در انتخابات شرکت کنند؟ مگر مردم در ۱۲ فروردین ۵۸ به جمهوری اسلامی که حکومتی اسلامی و متکی به ایمان اسلامی و تعهد مسئولین به اسلام و قانون گذاری مطابق شرایع اسلام و تطبیق با حدود و احکام و سنجه های اسلامی است رای نداده بودند، پس چگونه توده ای و مجاهد خلق و لیبرال مذهبی توانستند در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی که قرارست قانونی مطابق قوانین و شرایع الهی است تنظیم کند، نامزد بشوند و چند نفرشان هم رای بیاورند هر چند تعدادشان کم بود و اکثریت مجلس خبرگان قانون اساسی نیروهای انقلابی و خط امامی بودند ولی چندین توده ای و ملی مذهبی و مجاهد خلق هم حضور داشتند.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: یا باید به این فکر کنیم که آن افراد رویهمرفته در آن زمان انقلاب حضرت امام را پذیرفته بودند و یا به سعه‌ی اسلام فکر کنیم که برای دیگران نیز جای و جایگاه قائل است. موفق باشید

28424

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد خودشناسی چطور حاصل میشه؟ و اینکه آیا خودشناسی مدنظر علم روانشناسی همون خودشناسی مد نظر اسلام (من عرف نفسه فقد عرف ربه) است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. زیرا روان‌شناسی یک علم تجربی در رابطه با اطلاع از عکس‌العمل‌های بدن است. در این مورد پیشنهاد مطالعه‌ی کتاب «ده نکته در معرفت نفس» همراه با شرح صوتی آن که روی سایت هست، می‌شود. موفق باشید

28282

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: استاد سیر مطالعاتی شما رو با چند نفر از دوستان ادامه می‌دهیم. جلسات هفتگی خانگی تشکیل می‌دهیم و هم یک جمع بندی از مباحث می‌کنیم هم گفتگوهایی در زمینه های سیاسی ، جامعه و سبک زندگی و ...داریم، ‌یک‌جورایی می‌خواییم به دین هم کمک کنیم، حالا ۱. چون شما در کتاب آنگاه فعالیت های فرهنگی پوچ می می شود فرمودید مواظب فعالیت های فرهنگی مون باشیم، این نوع جمع شدن ها و تبادل نظرها مشکلی دارد بفرمایید؟ ۲. بنده در جمع هایی که مباحث دینی یا در کلاس های این نوع زیاد حرف می‌زنم، همش میخام چیزایی که از شما یاد گرفتم هرجا جاش بود بگم، این نوع حرف زدن ها هم شهوت کلامه؟ یا تلفنی زنگ میزنه در مورد مباحث دینی زیاد حرف می‌زنم اینقد مطالب شما برام نو و جدیده که انگار میخام همه بدونن، این خودنمایی است؟ جواب رو در کانال قرار بدید. اجرکم عندا...
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خیلی هم خوب است. عمده رویکردی است که باید مدّ نظر رفقا باشد و آن رویکرد، به سوی حقیقت است تا خداوند افق حضور انسان در هستی را در مقابل انسان بگشاید. ۲. به حکم اظهار حق و نوعی بسط‌دادنِ حقیقت، سخن گفته شود انسان احساس حضور در عالم را در خود پیدا می‌کند. موفق باشید

28116
متن پرسش
سلام علیکم: استاد گرانقدر چگونه می توان به فرموده شما انسان، جهانی شود بنشسته در گوشه ای؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این همان مأواگزیدن در توحید حضرت ربّ العالمین و حضور مطلق اوست در همه‌ی عالم، تا ما خود را در آغوش او احساس کنیم و عبادات را وسیله‌ی نزدیک‌شدن به خدایی بدانیم که ما را در برگرفته است، ولی ما از آن دربرگرفتگی غافلیم. موفق باشید

28053

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: خدا قوت: ببخشید بخشی از آیه ۱۸۹ بقره آیا ارتباطی با نحوهء رفتن به خواستگاری داره؟ میشه چنین چیزی استباط کرد؟ « ۗ وَلَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِهَا وَلَٰكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقَىٰ ۗ وَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوَابِهَا ۚ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ»
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شاید بتوان این‌طور نتیجه گرفت که در هرکاری باید از مسیری که بهترین و طبیعی‌ترین مسیر است، وارد شد و این نوعی تقوا به‌حساب می‌آید. موفق باشید

27697
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، من به نظر و تحلیل خودم که شاید تلقی شود تعبیرم، تعبیر تند و غیر منصفانه و کوته بینانه و یک تعبیر بدون طرح کلان است، معتقدم روح و سیر حاکم بر عالم و تمدن مدرنیته علی الخصوص در دوره معاصر، روحی و سیری است که حق و قدسیت در حجاب و تنگنا رفت و سیر تمدن مدرنیته، سیر ایجاد حجاب برای حق و عالم قدس و معناست و علیرغم اینکه متفکران و پدران عقل مدرن اعم از بیکن و دکارت و کانت و آگوست کنت سعی شان در جوامع غرب مبتنی بر ایجاد مسیر تفکر و تعقل و ایجاد یک روح تاریخی پس از دوره غرب مسیحی و دوره کلیسا و اعصار پیش از مدرنیته بود ولی مسیری که گشودند مسیر حجاب حق و عدم انس با عالم معنا و حتی نحوی از قناعت به آنچه در نظرش می‌رسد است و قرار گرفتن در گردونه ای است که با روح معرفت دینی فاصله دارد و الان هم که دیگر متفکرین مدرنیته رسما از پایان تاریخ و جنگ تمدنها می‌گویند و این بحث صریح‌تر شده است. این نظر و تحلیل شخصی من هست و همانطور که عرض کردم ممکن است تلقی شود دیدگاه جدلی و ایدئولوژیک منفی است و حتی تند و با نگاه سطحی است ولی به نظرم اگر نخ متصل کننده اجزای تمدن مدرن به هم که همان روح این تمدن و فرهنگ است را ببینیم، تاریخ و سیر مدرنیسم بسوی حجاب معرفت دینی و معرفت حکیمانه و حتی معتقدم اینکه متفکرین مدرن گفتند ما پیش از مدرنیته با دین عالم را تفسیر می‌کردیم و حالا دوره آن خبر و مکتب گذشته است و طرح انسان ابزارساز به قصد تصرف در طبیعت جهت ارضای حال درونی خویش و با رویکرد سوبژه شدن اتفاق افتاد دقیقا با روح معرفت و حکمت دین به تعارض می‌رسد و تقدم بر طرح کلان خداوند و انبیاء عظام است و دقیقا تقدم بر نبی طرح کلان نبی خدا است که در آیه اول سوره حجرات نسبت به آن تذکر و انذار داده شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سیر فرهنگِ مدرنیسم که غیر از عقل تکنیکی و روحیه‌ی تمدنی است، به گفته‌ی خود متفکران غربی، در دست شیطان قرار گرفت و جلو آمد و این غیر از تولد بشری است که می‌خواست «اَلِثیا» را به تاریخِ خود برگرداند تا استعدادهای عالَم را فراروی کند هرچند آن روح تا حدّی گرفتار گِشتل شده، ولی نباید آن تولد را نادیده گرفت، همان‌طور که جهان بشری تولد انسانی که در ایران بناست خداوند را به تاریخ برگرداند؛ نباید نادیده بگیرد. موفق باشید

26496

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام و احترام خدمت شما استاد ارجمند و با آرزوی سلامتی برای شما: الحمدلله رب العالمین در حال حاضر ایران اسلامی ما در علوم و فناوریهای پیشرفته ای مانند نانو، بیو، هوافضا، سلولهای بنیادی و غیره جایگاه ارزنده و والایی کسب کرده است و بنده هم با عنایت خدا در یکی از همین علوم تحصیل کردم. اما همانطور که جنابعالی فرمودید تکنولوژی غرب روح و فرهنگ خاص خود را به همراه دارد و اگر فرد یا جامعه شیعه ما با آرمانهای خود به این موضوع توجه نداشته باشد ممکن است در فرهنگ غرب حل بشود. چند سوال دارم. ۱. به عنوان یک شخص که در این حوزه کار می کنم چه راهکار عملی پیشنهاد می کنید؟ ۲. حالا که به لطف خدا و زحمت استاد فرهیخته ای چون شما از این موضوع آگاه شدم آیا تکلیفی برای بنده در قبال جامعه علمی و فناورانه ای که با آنها از نزدیک کار می کنم وجود دارد (با توجه به اینکه مسئولین ما با دیدن حرکت غرب به سمت مسائل اخلاقی فناوری در حال ورود به این بخش هستند و زمینه برای بنده هم فراهم است)؟ ۳. بنده فکر می کنم باید افق دیدم رو زمان ظهور امام زمان در نظر بگیرم و بر این اساس برنامه ها و طرحها رو تنظیم کنیم. یعنی با ظهور و تجلی منبع علم و فناوری هستی چه مسیری برای پیمودن و رسیدن به ۲۵ حرف باقیمانده از علم در اختیار بشر قرار می گیرد و ما از الان سعی کنیم در اون مسیر حرکت کنیم. آیا درست است؟ راه سختی است إن شاالله با مدد خدا و نگاه اهل بیت و دعای استاد بزرگ و چراغ نورافشانی چون شما برای فرزند کوچکتان بتوانم گامی هرچند کوچک در این راه بردارم. التماس دعا. با سپاس و احترام فراوان.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. روحیه‌ی انقلابی و رعایت تقوی اثر خود را در خنثی‌کردنِ حجاب‌های آن فرهنگ به میان می‌آورد. ۲. باید متوجه شد عقل تکنیکی، رویکردِ اصلی‌اش کشف استعدادهای طبیعت است از آن حیث که منجر به درک حقیقت می‌شود که بحث آن در موضوع «تذکر به عقل تکنیکی» شد. آدرس صوت آن  http://lobolmizan.ir/sound/1225  می‌باشد. ۳. در این مسیر خداوند الهاماتی به انسان می‌کند. موفق باشید

26084
متن پرسش
سلام علیکم: از بعضی ها در محافل و گفتگوهایی می شنوم که نظام و جبهه انقلاب با وجود گذشت ۴۱ سال از پیروزی انقلاب، هنوز تصور مسئولین و طرفداران انقلاب این است که جامعه امروز مانند جامعه سال ۵۷ است و مردم ایران بشدت مسلمان اند در صورتی که غالباً بصورت شناسنامه ای، مسلمان اند و رویگردانی و یا عدم تعهد کامل به دین وجود داره یا حتی بیشتر هم شده و جمهوری اسلامی نتونستنه واقعیت جامعه رو دریابد به ویژه اینکه چند نسل هم از نسلی که انقلاب کرد گذشته. به تعبیری میان اندیشه و تصورشان با واقعیت جامعه هیچ فاصله ای احساس نمی کنند. آیا این می توان چنین مطالبی را پذیرفت و قبول کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال حقایقِ تاریخی از پشت حجاب‌های جاهلیت دوران به مرور خود را می‌نمایاند. ملاحظه نکردید چگونه با تجلیل از سردار شهید مقاومت معلوم شد حیله‌های سال‌های متمادی دشمن نمی‌تواند حقیقت انقلاب اسلامی را به حجاب ببرد؟!! موفق باشید  

25965
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. آیا ممکن است کسی خودش را فریب بدهد؟ خود فریبی یعنی چه؟ ۲. معنای اینکه در قرآن آمده است که منافقان خودشان را فریب داده اند چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که می‌فرمایید. وقتی انسان، هدفِ حیات زمینی خود را که توحید، متذکر آن است و فطرت انسان را بر اساس آن سرشته‌اند؛ در افقِ جان خود احساس نکند و فطرت خود را که اصلِ اصیلِ هر انسانی است، در منظرِ خود قرار ندهد عملاً نسبت به تذکرات پیامبران بی‌تفاوت می‌شود و این به معنی فراموشیِ خود می‌باشد که به یک معنا «خودفریبی» است. موفق باشید

33642
متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم. سلام علیکم و رحمة الله و برکاته. استاد عزیزم برخی از دوستان ما اینطور فکر می‌کنند که فقط شیعه اثنی عشری مومن محسوب می‌شود و اهل سعادت و نجات است و منظورشان از شیعه، اطاعت از ائمه اثنی عشر نیست بلکه مقصودشان، محبت و اعتقاد به ولایت و امامت و خلافت بلافصل امیرالمومنین علی علیه السلام و یازده امام بعد از ایشان و بغض نسبت به خلفاء ثلاثه و سایر دشمنان آن حضرات است. و پیروان سایر ادیان و مذاهب و مکاتب را یا منکر و معاند می‌دانند که فرجامشان شقاوت و عذاب الهی است یا مستضعفینی می‌دانند که فرجامشان با خداست و سعادت و نجاتشان معلوم نیست. اما بنده فکر می‌کنم معصومین علیهم السلام در قله ایمان و سعادت هستند و سایر انسان‌ها به اندازه‌ای که از لحاظ فکری و عملی به آنان نزدیکتر باشند از ایمان و سعادت بهره‌مند خواهند بود. چه بسا کسی در ظاهر شیعه باشد یعنی اذعان به امامت ائمه اثنی عشر و بغض غاصبین حق آنان را داشته باشد ولی فرسنگ‌ها از خط فکری و عملی معصومین علیهم السلام فاصله داشته باشد یا حتی در تقابل با خط فکری آنان باشد مانند امثال شیرازی و یاسر الحبیب و غیره و چه بسا کسی شیعه نباشد اما از نظر خط فکری و عملی به معصومین علیهم السلام نزدیک باشد مانند شهدای غیر شیعه انقلاب اسلامی. البته مومن‌ترین و سعادتمندترین انسان‌ها بعد از معصومین علیهم السلام، شیعیان واقعی آن حضرات هستند همچون حضرت سلمان و امام خمینی رضوان الله تعالی علیهما لکن سایر انسان‌ها از هر دین و مذهب و مکتبی که باشند اگر نسبت به آنچه از حقیقت و آیات الهی که در زندگی برایش آشکار می‌شود، انکار و استکبار و تکذیب نداشته باشند و با جان و دل آن را بپذیرد و به آن پایبند باشند، اهل ایمان و سعادت و نجات خواهند بود اگرچه در پاره‌ای از مسائل مستضعف باشند. این فکر بنده است که دوستان آن را انحراف می‌دانند و اکنون که دستم از دامان پر مهر امام زمانم عجل الله تعالی فرجه الشریف به ظاهر کوتاه است و نمی‌توانم همچون اصحاب عصر ائمه علیهم السلام عقیده ام را بر آنان عرضه کنم و صحت و سقم آن را بفهمم خواهشم از شما که عمر خود را در تعلم و تعلیم معارف اهل بیت علیهم السلام گذرانده‌اید این است که نظر خود را نسبت به ایمان و سعادت و نجات اخروی غیر شیعه با اشاره به ادله‌ای که در خاطر شریف دارید بفرمایید و اگر اشتباه و انحرافی در فکر بنده ملاحظه فرمودید اصلاح بفرمایید. همواره ارادتمند و دعاگوی شما هستم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور است که جنابعالی متوجه شده‌اید. عنایت داشته باشید که ۴ امامِ اهل سنت در آموزه‌های خود تحت تعلیم حضرت امام باقر و امام صادق «علیهماالسلام» بوده‌اند و به‌جز وهّابی‌ها بقیه اهل سنت عملاً شیعه و محبّ اهل بیت‌اند. از طرفی وقتی رسول خدا «صلوات‌الله‌علیه‌وآله» می‌فرمایند: «اطلبوا العلم ولو بالصين» علم را طلب کنید ولو این‌که در دورترین مناطق یعنی در چین باشد. و این نشان می‌دهد که تا این اندازه باید اندیشه و فهم سایر ملل و ادیان و فرق دیگر را مدّ نظر داشت و قابل استفاده دانست. موفق باشید

33580

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: با توجه به سوال ۳۳۵۶۶ لطفا درخواست بنده را دقیق تر اجابت کنید. من از کجا بدانم که با شرح کتاب مقالات می توانم انس بگیرم؟ بنده پرسیدم آیا همان آثار امام خمینی (ره) که جنابعالی شرح کردید کافیه یا نه؟ شما حواله به روحیه داشتن انس با کتاب مقالات می کنید تازه اون هم مشروط که اگر روحیه اش را دارید. خوب من چکار کنم ببخشید اگر بی ادبی شد.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین‌طور که می‌دانید این نوع مسائل با تجربه پیش می‌آید و با انس اولیه‌ای که با کتاب می‌گیرید و چند وقتی با آن به‌سر می‌برید، می‌یابید که آیا جوابگوی طلب و مسائل شما هست یا نه؟ و از این جهت عرض شد باید با انس با کتاب مذکور به روحیه خود رجوع کنید و با تجربه‌ای که برایتان پیش می‌آید تصمیم بگیرید. و در همین رابطه گفته می‌شود هر کتاب خوبی برای هر انسان خوبی نمی‌تواند مفید باشد. موفق باشید

33420
متن پرسش

با سلام و عرض ادب و احترام: مقام معظم رهبری تاکید زیادی دارند که «دانشجو باید سیاسی باشد» و در سخنرانی‌های مختلف از دهه‌ها پیش تا کنون این موضوع را عنوان کرده‌اند. از جزئیات این دستور چند سوال از خدمتتان داشتم. اول اینکه برای دانشجویان رشته‌های سخت و پرکار چطور می‌توان تعادل را بین درس و تحقیق (که مطالبه دیگری رهبری از دانشجویان است) و سیاسی‌بودن برقرار کرد، درس تا کجا و سیاست تا کجا؟ دوم اینکه دقیقا چه مسیری را برای تحقق این هدف طی کنیم: از یک طرف باید ابتدا اصول را بشناسیم یعنی حداقل‌هایی از تفسیر قرآن و اندیشه‌های امام و رهبری بدانیم، از طرف دیگر این قضیه به هرحال زمان می‌برد مگر اینکه همزمان با مطالعه، فعالیت و کنشگری هم داشته باشیم که البته ریسک بزرگی ست و ناقص دانستن از ندانستن خطرناک‌تر است. از طرف دیگر اخبار را هم باید دنبال کنیم و چون خودمان توان تحلیل سیاسی نداریم (مخصوصا اگر دانشجوی علوم انسانی نباشیم) باید تحلیل‌های کانالهای انقلابی یا اشخاص شاخص را دنبال کنیم و به ناچار اعتماد کنیم و متاسفانه هرچه جلوتر می‌رویم و با مسائل و شبهات بیشتری مواجه می‌شویم، اختلاف‌نظر بین گروه‌های انقلابی بیشتر می‌شود و همه نظر خودشان را صحیح می‌دانند و بعضا دیگران را محکوم می‌کنند. و ما به ناچار باید یکی از اینها را درست و بقیه را افراط و تفریط بدانيم بدون اینکه قبلا معیارهای شناخت حق را کامل آموخته باشیم. این سریع‌ترین و شایع‌ترین راه ممکن برای کنشگر شدن در موضوعات سیاسی ست اما بسیار بی‌بنیان و ناپخته و خطرناک است. اگر هم بخواهیم دنبال اصول برویم، زمان می‌گذرد. این دو مسیر تفاوت اساسی دیگری هم دارند و آن این است که راه اول ذهن انسان را متمرکز و اهل تفکر می‌کند ولی راه دوم، یعنی پیگیری مداوم اخبار از منابع متعدد و تحلیل‌های گوناگون آنها، ذهن را آشفته و تنبل می‌کند و آخرش هم چیزی برایمان باقی نمی‌گذارد. جناب استاد لطف بفرمایید شیوه صحیح اطاعت از این دستور رهبری که «دانشجو باید سیاسی باشد» و حد اعتدال آن و چارچوب‌ها و خط‌ قرمزهایی که باید رعایت کنیم، به‌خصوص برای دانشجویانی که حجم بالای دروس دانشگاهی، خودبه‌خود وقت زیادی از آنها می‌گیرد و با علوم انسانی و مقدمات کار هم چندان آشنا نیستند، بفرمایید. با سپاس فراوان

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که اصل حضور در این تاریخ با فهم جایگاهی که نسبت به جهان استکبار با مبنای توحیدی دارد؛ موضوع بزرگی است و به همین جهت هنر ما آن است نسبت به مسائل کلی نظام، ذیل رهبر معظم انقلاب حساسیت‌های خود را سرزنده نگه داریم. بنا بر این نکته، کلیات حضور سیاسی را با رهنمودهای مقام معظم رهبری می‌توان حفظ کرد ولی همان‌طور که به خوبی مطلعید با معارف عالیه مثل قرآن و روایات و حکمت صدرایی، عمق حضور خود را در این جهان ذیل امام و رهبری بهتر می‌توان نهادینه کرد و اندازه حرکات سیاسی افراد را که در عین حال ذیل رهبری و انقلاب هستند برای خود مشخص نمود. موفق باشید            

نمایش چاپی