بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
31318

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم استاد بزرگوار: بنده مادری هستم که اعتقادی به آموزش و پرورش ندارم و تآکید دارم به روش مکتب خانه ای را برایرمردم کار شود و چون کسی را نمی یابم خود حقیر باید دست به کار شوم از کجا شروع کنم معارف توحیدی، اصول و فروع دین، مبارزه با نفس، ادب دربرابر ولی، تبری در درجه اول بعد تولی، برای بنده در صدر قرار دارد ولی به دنبال منبع موثق و کامل می‌گردم تا به فرزندم آموزش دهم. ممکن است راهنمایی بفرمایید خیر کثیر همواره روزی شما باد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به این فکر کنید که در دستورات دینی به ما فرموده‌اند فرزند زمان خود باشیم و به همین جهت باید در همین نظام آموزشی موجود، سعی کنیم به اهداف معنوی و توحیدی دست یابیم و این با دنبال‌کردن مدارسی که مسئولین متعهدی دارند تا حدّی قابل فهم است. موفق باشید

30774

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آقای طاهرزاده جمله ای رو نوشتن ظاهرا اراده کردن که از ذوات مقدسه اهل البیت سلام الله علیهم هست؛ به این عبارت که «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» این جمله اگر حدیث هست در کدام منبع ذکر شده؟ در منابع اهلبیت یا اهل بدعت؟ این حدیث از مشهورات جماعت صوفیه نیست؟ چطور اجازه میده استاد بخوننش؟ چطور به خودش اجازه میده کرسی داشته باشه و روح جوانان رو دست بگیرن و در صدد تربیت و تعلیم در بیان؟ امان از حب نفس و شهوت و شهرت و ریاست طلبی!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: این جمله به عنوان جمله‌ای که می‌توان روی آن فکر کرد، بیشتر مطرح است. نه آن‌که بحث در استناد آن به پیامبر و یا ائمه «علیهم‌السلام» باشد به همین جهت در جواب سوال 30739 عرض شد به این فکر کنید که به ما فرموده‌اند: «الطرق الی الله بعدد انفاس الخلائق» و نامی از امامان برده نشده. موفق باشید

30728

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام خدمت استاد گرامی: «ذَٰلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ ۛفِيهِ ۛهُدًى لِلْمُتَّقِينَ» در این تعبیرات اشاراتی هست که بنحو اجمال بانها |شاره می‌شود: ۱. تعبیر باسم اشاره بعید «ذلك» نه به کلمه «هذا»: برای تجلیل و تعظیم مقام قرآن است که از آفهام متوسط دور باشد. ۲. کتاب: به معنی تثبیت و ضبط و اظهار نیّت و مقصود است و حقیقت قرآن مجید همین است، یعنی آحکام و حقایق و معارفی است که از جانب خداوند متعال ظاهر و تجلّی کرده و در قلوب مومنین و در صفحات خارجی ثبت و ضبط می‌شود و این تثبیت از جانب خداوند متعال صورت می‌گیرد و اين تعبیر در اين مورد مناسبتر از کلام یا قرآن یا فرقان است زیرا نظر در کلمه قرآن بجهت تفّهم و ضبط تنها از طرف بنده باشد و در کلام بجهت تنها ظهور نیّت باطنی است و در فرقان به جهت جدا کردن حق از باطل باشد. پس مراد از کتاب همان معنی مصدری ثبت و ضبط کردن از جانب خداوند باشد نه بمعني اسم مفعول (ثبت شده) تعبیر به ریب مناسبتر از شک است: زیرا ریب دلالت می‌کند به توهم که تولید شک می‌نماید و از این تعبیر مأخذ و منشأً شک نیز منظور گشته و هر دو جهت نفي مي شود و چون کتاب را بمعنی تثبیت خداوند گرفتیم: نبودن ریب در آن کاملا روشن و قطعی خواهد شد زیرا که در تثبیت و فعل خدا شکی واقع نمی‌شود. ---------------- این مطلب از علامه مصطفوی رو مناسب دیدم برای شما ارسال کنم اگر نظری دارید بفرمایید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حرف خوبی است. إن‌شاءالله ایشان در اشاعه‌ی معارف اسلامی بیش از پیش موفق باشند. موفق باشید

30708

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
مریم خواهر هارون سلام: آیا حضرت مریم (س) مادر حضرت عیسی (ع) برادری به نام هارون داشته اند؟ چرا در آیه ۲۸ مریم ایشان به این طریق خطاب می شوند؟ نام پدر حضرت مریم (س) در انجیل یوآخیم joachim ذکر شده است در حالی که در سوره آل عمران آیه ۳۵ نام پدر ایشان عمران ذکر می شود. در تورات یک عمران amram هست که پدر حضرت موسی و هارون است و در ضمن دختری به نام مریم دارد. آیا در متن قرآن این دو مریم یکی گرفته شده اند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در جریان این نوع مباحث نیستم. یک کار تحقیقی است که بالاخره عده‌ای باید انجام دهند. موفق باشید

30654

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقت بخیر: أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذينَ يُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَکِّي مَنْ يَشاءُ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتيلاً معنی این آیه کریمه رو می خواستم به چند تفسیر مراجعه کردم --المیزان-------------- مگر کسانی که خود را به پاکی می ستایند نمی بینی، بلکه خدا هر کس را بخواهد پاک و تزکیه می کند و به هیچ یک از مردم حتی به اندازه دانه خردلی ستم نمی شوند)، (زکات) نموی است که از ناحیه برکت خدای متعال حاصل می‌شود و تزکیه نمودن انسان در مورد نفس خودش به دو وجه می باشد، یکی به عمل است، که بسیار پسندیده است و یکی دیگر تزکیه به زبان است که شخصی خودش را ستایش کند و این امری مذموم و ناپسند می باشد خدا هر کس را بخواهد تزکیه می کند و به مجرد ادعا نیست، چون اگر انسان به فضایل نفسانی آراسته گردد، همانا به فضل و یاری خدا به این مرحله رسیده، اما اگر برای نفس خود استغناء و استقلال قائل شود، همانا به خدا شرک ورزیده و در الوهیت و ربوبیت خود را شریک خدا قرار داده، در حالی‌که مقام انسان ناتوانی که حتی قادر نیست پشه ای را از خود دور کند، کجا و مقام خالق موجودات کجا؟ ---از تفاسیر دیگر ------------- در مجمع از حضرت باقر (ع) روایت نموده است که این آیه درباره یهود و نصارى نازل شده که مى گفتند ما پسران خدا و دوستان اوئیم و کسى داخل بهشت نمى شود مگر آنکه یهودى یا نصرانى باشد و قمى فرموده آنها کسانى بودند که خودشان را صدّیق و فاروق و ذو النورین نامیده بودند و حق آنست که جز خداوند کسى عالم بر ضمائر و سرائر نیست و کاملا نمى تواند تنزیه و تقدیس از کسى بنماید مخصوصا خود شخص که علاوه بر آنکه محاط است عاشق نفس خود است و از عیب معشوق آگاه نیست و تزکیه مرد خود را از اقبح قبائح است. --------------------------------------------- بنظرم می رسه اینجا باز هم نکته ای هست. در اینجا عموما تزکیه اول رو به معنای خودستایی می گیرند و تزکیه دوم را به معنای پاک کردن. آیا می شه برای مثال چنین برداشتی داشت؟ آیا به کسانی که در مسیر سلوک و تزکیه نفس هستند نگریسته ای؟ بله خداوند است که هرکس را که بخواهد پاک می کند و به اندازه ذره ای در اینجا ظلمی نیست. یعنی اینکه وقتی امر به دست خداست کسی بگوید من در مسیر تزکیه قدم گذاشتم و خداوند یاری نکرد و یا غیره ======================= غرض طرح موضوع بود تا از معارف این آیه صحبتی بفرمایید و یا اگر بیانات شفاهی و یا نوشتاری در این مورد داشته اید مرا رجوع دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه‌ی فوق «يُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ» اصطلاحی است حاکی از این‌که افرادی با خودستایی بخواهند خود را پاک و بی‌عیب نشان دهند و در ادامه می‌فرماید این خداوند است که با الطاف خود، انسان‌ها را پاک و برجسته می‌کند، نه این‌که هرکس خودش برای خودش دکان باز کند و خداوند به کسی کوچک‌ترین ظلمی روا نمی‌دارد از آن جهت که اگر شایسته‌ی بزرگی و پاکی است از او دریغ کند. موفق باشید

30445

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد وقتتون بخیر: اگه میشه اساتیدی که در زمینه انسان شناسی خوب کار کرده‌اند رو معرفی کنید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: شخص خاصی را به طور مشخص در ذهن ندارم. موفق باشید

30406

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام: شخصی دانشجور ترم آخر دانشگاه امیرکبیر تهران از بنده سوالی در مورد خواندن فلسفه ی صدرا در تهران که یک استاد فلسفه برای ایشون معرفی کنیم بنده شناختی نداشتم اگر می شناسید تا به این بنده خدا معرفی کنم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساتیدی مثل جناب آقای یزدان‌پناه و آقای امینی‌نژاد در قم هستند و دروس صوتی ایشان می‌تواند مفید باشد. در حال حاضر در ذهن بنده متأسفانه از اساتید تهران کسی را به یاد ندارم. موفق باشید

30253

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: ببخشید در کتاب ادب خیال و عقل و قلب، بعضی جملات رو زیاد توضیح ندادید و زود از روش رد شدید، مثلا صفحه ۳۵ فرمودید «چون قلب قـدرت دریـافتش بـالاتر از سـاحاتی اسـت کـه عقـل درك می‌کند» و بعد جمله ی بعدی بحث عوض شده. درسته که همه ی بحث سر اهمیت قلب هست ولی به نظرم هریک از این مطالب برای اینکه جا بیفته و مورد تصدیق قرار بگیره، نیاز به توضیح بیشتری داره. مثلا دقیق گفته بشه که با عقل چه ساحتی پوشش داده میشه و قلب دنبال چی هست که با عقل نمیتونیم بهش برسیم؟ منظورم این است که مثلا در یه جمله نگیم عقل نمیتونه به خدا وصل بشه، بلکه دقیق تر بگیم منظور از عقل چیه و به چه کاری میاد و چرا کافی نیست. الان این مسئله ی عقل توی دنیا هم خیلی مسئله شده بعضیا میگن با عقل نمیشه همه چیز رو اثبات کرد بعضیا میگن میشه، بعضیا میگن خود عقل چند مرتبه داره و عقل فقط عقل استدلالی نیست و ... در مجموع حس می‌کنم زود از روی مطالب رد می‌شید و فرصت کافی برای تأمل روی هر جمله از دست میره که سعی کردم یه نمونه مثال بزنم. با تشکر فراوان از اینکه اجازه میدید ما رایگان از نوشته های شما استفاده کنیم.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءالله همین‌ نکات موجب می‌شود رفقا برای فهم جایگاه عقلی و حضور در احوالات روحانی، سراغ کتاب «آن‌گاه که فعالیت‌های فرهنگی پوچ می‌شود» همراه با شرح صوتی آن بروند و عملاً در آن عمارت منزل گزینند. به نظر می‌آید منزل امنی باشد. موفق باشید

29119

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد دلسوز و مهربان: به عنوان یک خانم خانه دار و بچه دار تکلیف من در قبال دینم چیست؟ من خودم بسیار علاقه مند به خواندن دروس حوزوی و دینی هستم، اما هر وقت خواستم برم استخاره کردم و بد اومده، دیگه به این نتیجه رسیدم که تکلیفم تحصیل رسمی نیست. شما راهنمایی بفرمایید. سپاس فراوان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در سیر مطالعاتی سایت در کنار وظایف زندگی إن‌شاءالله شما را به نتایجی که می‌خواهید می‌رساند. موفق باشید

28445

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و عرض ادب سوال: ۱. تا الان مردم عادی میگفتن کرونا دروغه الان افراد تحصیل کرده و کسانی که به قولی خواص هستن و افراد سر شناس میگن کرونا دروغه!!!! نظر شما در این باره چیه؟ لطفا این کرونای نامهربان رو برامون تشریح کنید؟ واقعا آیا آزمایش الهی است؟ به نظرم به جای اینکه وجدان هایی بیدار شوند، وجدان ها به خواب رفتن!!! ۲. آیا تلگرام و.... کالای خارجی است و نباید استفاده کرد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به نظر بنده نظر مقام معظم رهبری در این مورد بی‌حساب نیست. ۲. فکر نمی‌کنم. موفق باشید

27773

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات: اینجانب حدود ۲۰ سال پیش و در دوران تجرد خوابی دیدم که بسیار به آن می اندیشم و جهت تعبیر آن به چند فرد هم مراجعه نمودم اما پاسخ مناسبی دریافت نکردم. چنانچه جنابعالی در تعبیر این خواب بنده را راهنمایی فرمایید سپاسگزار خواهم بود. در آن خواب خودم را دیدم که رو به بالا خوابیده ام و به آسمان نگاه می کنم و در آسمان چند ستاره نورانی بزرگ بود و در فاصله کمی از آنها یک ستاره خیلی کم نور هم بود. در طی این سالها اتفاق فوق العاده ای برایم رخ نداده که به آن خواب تعبیرش نمایم. لازم به ذکر است که اینجانب هنوز صاحب فرزندی نشده ام. به نظر شما تعبیر این خوابم فرزند عالم است یا آینده درخشان خودم یا تعبیر دیگر؟! پیشاپیش از وقتی که به بنده اختصاص می دهید سپاسگزارم. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بنده در این مورد صاحب‌نظر نیستم. اگر سؤالاتی در رابطه با مطالعه‌ی کتاب‌های معرفتی هست، و بتوانم جواب دهم، در خدمت هستم. موفق باشید

27291

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد عزیز. با توجه به آیات قرآن کریم، که خداوند می فرمایند، قرآن در کتاب مکنون است،۱. منظور از کتاب چیست و مقام قرآن با توجه به مراتب عالم کجاست؟ ۲. در قسمت آیات بعد که می فرمایند: «لایمسه الا المطهرون»، در مورد مَسّ قرآن توسط مطهرون چه نوع ارتباطی وجودی است؟ چگونه باید مس رو بفهمیم که آن مقام معصومین رو بفهمیم؟ ۳-. فرق وحی با مَسّ قرآن چیست؟ با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. مقام قرآن، مقام جامعیت اسماء الهی است که همان مقام انسان کامل است. ۲. چون حقیقت نوری است، نوعی اُنس در میان است و نه تعلیم. ۳. این دیگر، در حدّ فهم بنده نیست که نظر دهم. موفق باشید

26890

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با عرض سلام و ادب: کسی که مبتدی است و با اصول عقاید اصلا آشنا نیست می تواند بدون جلسات حضوری مطالب معرفت النفس و توحید شما را کار کند و بفهمد و گمراه نشود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن‌شاءاللّه امکان استفاده هست با کتاب «جوان و انتخاب بزرگ» شروع کنند. موفق باشید

26354
متن پرسش
با عرض سلام و ادب: ۱. اگر ممکن است لطفاً تبیین بفرمایید، مهمترین عامل پذیرش سبک زندگی غربی در میان جامعۀ مؤمنانۀ ما چیست؟ ۲. مهمترین عاملی که می تواند سبک زندگی اسلامی-ایرانی را در جامعه رواج دهد چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عقل مدرن وقتی وارد تاریخ ما شد که ما تقریباً از آن نوع زندگیِ اصیلِ خردِ ایرانی و شیعی خود در زمان قاجار غفلت کرده بودیم و لذا به جای برگشت به زندگی اصیل خود، زندگی غربی را که هیچ هماهنگی با روح ایرانی – اسلامیِ ما نداشت پذیرفتیم. راه‌کار شناخت روحی است که از دست رفته است. در این مورد عرایضی در کتاب «انقلاب اسلامی و جهانِ گمشده» که آرام‌آرام بنا است به زیورِ چاپ آراسته شود، شده است. موفق باشید

26340
متن پرسش
سلام علیکم: ۱. نظر کردن به خدا ار طریق قلب و در صحنه نگه داشتن قلب را لطفا راه کار عملی اش را بگویید؟ ۲. چه جوری خود را در حضور خدا نگه داریم؟ بنده در حال کار روزمره هستم مثلا ظرف شستن خیالات مرا به آینده و گذشته می برد چه جوری در حال باشم و اکنون؟ آیا ذکر خاصی را نه موقع عبادت بلکه راه رفتن یا کارهای دیگر اگه دائم بگوییم برای در صحنه نگه داشتن قلب موثرتره؟موقعی که خود رو در محضر خدا ببینیم آیا نظر به اسم خاصی از خدا کنیم چه جوری خود را در حضور نگه داریم بالاخره ذهن و قلب باید در آن حال روی یه چیزی تمرکز کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. راه‌کارِ عملی همان است که قلب را متوجه‌ی حضور حضرت حق به نور اسماء در همه‌چیز متذکر شوید. ۲. روغن چراغ را در عبادات خود و مستحباتی که انجام می‌دهید؛ به دست آورید، وقتی چراغ روشن باشد در هنگام ظرف‌شستن هم «دست در کار و دل با یار است». ذکر صلوات و «لا اله إلا اللّه» و سوره‌ی توحید، کارساز است. موفق باشید

26130

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و وقت بخیر: در دو سه مورد از بیانات شما به حجاب‌های جاهلیت دوران و رفعِ حجاب‌های غلیظ تاریخِ ظلمانیِ این زمانه اشاره کردید در این مورد توضیح بیشتری می خواستم. در فضای فکری و زندگی افرادی مثل ما به اصطلاح بچه مسلمون هایی که بسیجی و انقلابی هستند این حجاب های غلیط و حجاب های جاهلیت چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فکر می‌کنم کتاب «مدرنیته و توهّم» همراه با شرح صوتی آن در این مورد می‌تواند مفید باشد. موفق باشید

25583

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: استاد در جاهایی که لفظ واحد در قرآن بدون قهار آمده دلیلش چیست؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید به موردش نگاه کرد چون واحد، به تنهایی یعنی یک و یکی، آن‌جا که می‌گوید: «الهکم واحد» یعنی خدای شما یکی است. موفق باشید

33703

بدونه عنوانبازدید:

متن پرسش

با عرض سلام خدمت استاد بزرگوار: چرا ماها عهد الست را به خاطر نداریم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آنچه به صورت حضوری نزد انسان هست و به اصطلاح به آن علم حضوری می‌گویند و نه علم حصولی؛ مربوط به حافظه نیست که در حافظه بماند! موفق باشید

32813

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

خدمت استاد گرامی سلام علیکم: در خصوص فلسفه آفرینش انسان و تاثیر جبر محیطی در افعال انسان با عنایت به اراده اختیاری او در طول اراده الهی و علم اجمالی و تفصیلی خداوند به افعال و سرانجام انسان که شائبه عبث بودن خلقت را برای بعضی تداعی می کند لطفا پاسخ کوتاه عنایت فرمایید یا منبعی از آثار خودتان را برای جواب معرفی نمایید. ان شاءالله سلامت باشید

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: جناب ابن عربی در فصّ اسماعیلی از «فصوص الحکم» می‌فرماید: ] لذالک قال تعالی: «أَعْطى‏ كُلَّ شَيْ‏ءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدى‏» أي بيَّنَ أنَّهُ أعطى كلَّ شي‏ءٍ خلقَهُ،(طه/50) فَلا يَقْبَلُ النّقْصَ و لا الزّيادةَ. [

به همین جهت خداوند فرمود: عطا کرد هر موجودی را خلق مخصوصش را سپس هدایتش نمود. در این آیه بیان کرده که خلقتِ مخصوص هر موجودی را به آن مخلوق داده است. پس از این جمله برمی‌آید که نقصی و یا اضافه‌ای در آن مخلوق نبوده است. و در آیه‌ی 88 سوره‌ی نمل ملاحظه کردید که فرمود: صنع خداوند طوری است که هر موجودی متقن و بدون هر نقصی است.

با توجه به این امر از آن جهت که امکانِ هر شیئ و هر شخص، ذاتیِ آن شخص است پس عملاً خداوند خلقتِ او را به او می‌دهد. موفق باشید

32697
متن پرسش

با عرض سلام و وقت بخیر: می خواستم بدانم در شب قدر که تمام آسمانیان متوجه امام زمان (عج) هستند، ما چگونه متوجه ایشان باشیم؟ از همه ی این مفاهیم انتزاعی و امام زمان دانی خسته ام می خواهم ایشان را در زندگی ام حس کنم می خواهم با ایشان زندگی کنم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در شب قدر بحث در حسّ وجود خود و نسبتی که می‌توان با انسان کامل داشت، در میان است تا در انسانیت خود نوعی نسبت و حضور با آن حضرت داشته باشیم و از این جهت، شب قدر زمینه ‌این نسبت با حضرت بیشتر فراهم می‌شود و با عالَم آن حضرت در زندگی خود حاضر می‌شویم. لذا شب‌های قدر را باید شب‌های «امید» نامید برای حضوری بیشتر در عالمی که امام دریچه اُنس با فرشتگان برای ما می‌شوند. موفق باشید   

32012

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام: کسی که باردار باشد و فرزندش دختر باشد. خواب ببیند خانمی باحجاب به او اسمی را به مادر بچه بگوید برای بچه اش انتخاب کند در حالی که آن اسم مانند اسم مادر هست و آن خانم بگوید اگر این اسم را نگذاری اتفاق بدی برای بچه ات میافتد تکلیف چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: حتماً می‌دانید که نه این‌گونه خواب‌ها معتبر است و نه باید به آن‌ها عمل کرد!! موفق باشید

32010
متن پرسش

سلام استاد عزیز: استاد عزیز شخصیت حقیر طوری است که در کنار بحثهای فکری به کارهای اجرایی فرهنگی هم می پردازم ولی گاهی انسان با کوه مشکلات و موانع روبرو می‌شود که آدم کم می آورد از طرفی به حضرت آقا نگاه می کنیم می بینیم با این اطلاعات وسیعی که از مشکلات دارند خود را نمی بازند و به اصطلاح کم نمی آورند این رویکرد از چه طریقی حاصل می شود و چه باید کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! بسی مهم است که انسان وسعت خود را بشناسد بخصوص در این تاریخ که انسان، جهانی شده است و اگر به حضور جهانی خود فکر کند، می‌تواند در همه آن‌جاهایی که باید حاضر شود، حاضر گردد بدون آن‌که کاری او را از کاری باز دارد. گویا اگر تا دیروز ۵ پیامبر اولی‌العزم داشتیم، امروز بسیاری از انسان‌ها می‌توانند اولی‌العزم باشند. آیا به قول خودتان به رهبر انقلاب و حضرت امام و علامه طباطبایی نظر نکرده‌ایم که چگونه در جهان خود حاضر بودند؟ موفق باشید      

31849

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

سلام علیکم: وقت بخیر. در کلیپی از علامه حسن زاده (ره) نقل شد ایشان شهدا را بالاتر از اولیاالله می‌دانستند، می‌فرمایید این به چه معناست، و دقیقا منظور از اولیا در این بیان چیست؟ و اینکه این چگونه رخ داد؟ به لحاظ تاریخی برای ما هم امکان عشق بازی با حضرت حق تا آنجایی که دیگر بالاتر نیست وجود دارد؟ چون جایی علی الظاهر فرمودید اون امکان برای ما کمرنگ شده و می‌توانیم با راستی و دوستی نهایتا انسان های خوبی باشیم. ممنونم

متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: اصل بر آن است که حضرت استاد، شهدا را اولیای الهی می‌دانند یعنی کسانی که ذیل ولایت الهی به میان آمده‌اند و عمل می‌کنند و اگر گفته شده باشد هم که آن‌ها بالاتر از اولیای الهی هستند؛ شاید منظورشان عرفای معمول باشد که خود آن‌ها نیز خود را فقیر إلی الله می‌دانند. موفق باشید

31393
متن پرسش
به نام خدای حسین. با عرض سلام، ادب و احترام، محضر استاد گرانقدر در دوراهی بین عجب و عمل چه باید کرد؟ هنگام عمل به خیلی از مستحبات از عجب می‌ترسم. به اندازه ای که انجام آن مستحب منصرف می شوم. البته که شاید تنبلی در انصراف بنده موثر باشد ولی از جهت دیگر به تجربه بارها دیده ام با انجام عمل عجب به سرعت ظاهر می شود. از محضر استاد فاضل و عزیز، استدعا دارم این حقیر را از دعای خیر خود بی نصیب نگردانند. یا حق
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به گفته جناب مولوی: «وگر حرص بنالد، بگیریم کری‌ها». در مورد عُجب هم قصه همین طور است. آنچه وظیفه است انجام می‌دهیم و آن‌گاه که عجب سراغ‌مان آمد خطاب به خود خواهیم گفت: ای احمق! «هر عنایت که داری ای درویش / هدیه حق بُوَد نه کرده خویش». موفق باشید  

31237

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: آیه الله جوادی حفظه الله می‌فرماید که بخشي از كارهاي ما به علم و انديشه برمي‌گردد بخشي از كارهاي ما هم به انگيزه و عمل برمي‌گردد در درون ما دو متولّي وجود دارد كه يك متولّي يك شأن از شئون جان ما مسئوليّتش تصوّر و تصديق و قضاياي علمي است بخش ديگر مسئوليّتش درباره اراده و عزم و قصد و جزم و اخلاص و نيّت و امثال ذلك است. سپس انسانها را به ۴ دسته تقسیم می‌کنند: عالم با عمل و بی عمل، جاهل با اراده و بی اراده مورد سوال بنده قسم دوم هست یعنی كساني كه بخشهاي ادراكي آنها قوي است يعني چشمشان سالم است گوششان سالم است ولي دست و پاي آنها فلج است يا بيگانه آمده اين دست و پا را بست اين شخص مار را مي‌بيند عقرب را مي‌بيند ولي قدرت فرار ندارد چون آنكه بايد فرار بكند دست و پاست كه بسته است. حال سوال بنده که با وجود دنبال کردن مباحث، به نتیجه نرسیده ام این است که چنین افرادی که علم و حواس دارند اما به قول استاد دست و پایشان بسته است و اراده ی فرار از گناه را ندارند چه کنند؟ علم را می‌توان یاد گرفت یا به دیگری یاد داد ولی فردی که می‌داند اما توان فرار و اراده قوی ندارد، او باید چه کند؟ ممنونم از صبرتان
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: فرضی که می‌فرمایید با توهّم همراه است زیرا هر انسان در هر حال یا این یا آن نیست بلکه جمع آن دو است تا امکان ترجیح یکی برای دیگری برایش باشد هرچند ممکن است یکی از آن ابعاد، شدت بیشتری داشته باشد ولی دست بسته نیست. موفق باشید

نمایش چاپی