بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
29103

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد عزیزم: استادِ جان، با توجه به جایگاه نوری شروع انقلاب اسلامی، می‌توان گفت که در حال حاضر، توجه و عمل به رهنمود‌های مقام معظم رهبری، در هر موضوعی که مدنظرمان هست و در آن هستیم، همان توجه به جایگاه اصلی انقلاب اسلامی است؟ یا در این باره باید به جایگاه تاریخی انقلاب اسلامی نیز رجوع شود؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رهبر معظم انقلاب با نظر به جایگاه قدسی انقلاب اسلامی سخن می‌گویند و با دقت به نگاه ایشان می‌توان متذکر جایگاه اصیل و عمیق انقلاب اسلامی شد. موفق باشید

28657

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: اگه ممکنه ترتیب در نحوه ی مطالعه کتاب های استاد طاهرزاده را به بنده معرفی کنید. با تشکر از پشت کار و همت بلندتان
متن پاسخ

سمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که روی سایت هست. موفق باشید

27302

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد: بنده شخص مذهبی هستم ولی خونواده ام نه و به خاطر روحیات که دارند تو خونه خیلی اذیت میشم و اگر بخوام برم اردو جهادی یا زیارت یا انجام کارهای فرهنگی به شدت مخالفت می‌کنند بنده هم به خاطر اینکه احترام شون حفظ بشه با نظراتشون مخالفت نمی کنم ولی نرفتنم مثلا به زیارت خیلی اذیتم میکنه. چندین سال با این مشکلات روبه رو هستم تکلیفم چیه؟ حتی میتونم برم جای دیگه زندگی کنم ولی باز هم با اون نظر مخالف روبه رو میشم به خاطر دیر خوابیدن شون بعضی وقتها نماز صبحم قضا میشه و این اذیتم میکنه. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال با حفظ احترام به آن‌ها، نباید اسیر امیال آن‌ها شد. موفق باشید

26481

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: آیا همه روح ها وحدت دارد؟ یعنی روح ها یکی است؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. هر روحی با انتخاب‌های خود، شخصِ مخصوص به خود می‌شود و اگر هر انسانی ذیل روحِ امام معصوم انتخاب‌های خود را شکل دهد، با روح‌های دیگری که در همان وادی حاضر است، احساسِ نزدیکی می‌کند. آری در ابتدا اصل همه روح ها در قوس نزول یک منشا داشته اند. موفق باشید

26291
متن پرسش
سلام علیکم: به عقیده تان، مقابل فرهنگ مدرنیته و لیبرال_دموکراسی، جبهه اسلامی (بهتر بگویم تمدن اسلامی) به محوریت انقلاب اسلامی ایران رقیب مهمتر و عمیق تری است یا تمدن خاور دور به محوریت چین که رگه های تعالیم کنفوسیوس را هم در خود دارد؟ آینده را با توجه به علائم فعلی آیا می توان واقعاً افول لیبرالیسم و طلوع تمدن اسلامی دانست یا خیر؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آموزه‌های کنفسیوس پشتوانه‌ی قدسی ندارد و بیشتر یک فرهنگ است و در این دوران، بشر را قانع نمی‌کند. بشر امروز به آغازِ آغازها یعنی خدا و آموزه‌هایی که از طرف او صادر شود، نیازمند است. موفق باشید

25782
متن پرسش
سلام علیکم: آقای دکتر خسرو باقری می گویند که دو نوع تقوا داریم، یکی تقوای گریز و دیگری تقوای ستیز (حضور). اساسا تقوای ستیز (حضور) چیست!؟ و چگونه می توان به این سطح از تقوا دست یافت...!؟ با توجه به نحوه ی ارتباط امروزی در جامعه اگه طبق تقوای گریز بریم که باید منزوی و خونه نشین بشیم!
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تقوای ستیز یعنی سردار حسن باقری، یعنی سلحشوری و در دلِ آن سلحشوری‌ها متوجه‌ی موانع حضور خود در تاریخِ توحیدی خود بودن و خود را از آن موانع مثل تکبّر و دروغ، آزادکردن، وگرنه برای نجات از این نوع رذائل باید جان بکَنیم. موفق باشید   

24714

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: در مورد این جمله سوالی داشتم و می خواستم بدانم این جمله در کل درست هست و اگر بتوانید تفسیری بفرمایید از برداشت خودتان ممنون می شوم. همه مَنیم مَنیم همه یک جا خواب یک جا خواب آلود یک جا بیدار یک جا... لاجرم تو خواهی بیداری باید جمله جان شوی تا جانان شوی آری این جانان است که چنین در تکاپوست
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در یک کلمه می‌خواهد بفرماید باید وجهِ تجرد خود را در وجهِ مادی و دنیایی غلبه دهیم. کتاب‌های «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» می‌تواند راهنمای خوبی در این موضوع باشد. دن‌شاءاللّه. موفق باشید

32743

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: طاعات و عبادات مقبول در گاه احدیت. استاد در زمانه ای قرار داریم که روح پرسشگری در افراد خیلی زیاد شده و با هر کسی در هر سن سالی که صحبت می کنیم انگار روحشان مملو از پرسشهایی است که در طول سالیان به آنها فکر می کرده اند و الان به یکباره جوشش گرفته و دنبال پاسخ هستند، یکی از این پرسشها که مطرح شد را خدمتتان عرض می کنم شاید در نگاه اول موردی پیش پا افتاده باشه ولی به دنبالش سوالات دیگری را در ذهن می آورد که گاهی جنبه مبنایی پیدا می کند، چرا در دوران عادت ماهانه که یک تغییر فیزیولوژی در بدن و لازمه حیات بشر و نشانه سلامت ساختار فیزیکی اندام زنانه و تولید مثل است دختران وزنان از بعضی عبادات به خصوص نماز، (عبادتی که در هیچ‌ حالی جز این حالت از انسان ساقط نمی شود) محروم هستند؟ چرا در مکانهای مقدس مثل مساجد و حرمها نمی توانند رفت و آمد کنند؟ چرا این گونه با این مسئله طبیعی برخورد شده؟ به طوری که به خصوص دختران نوجوان و جوان در این ایام احساس تحقیر می کنند، احساس می کنند در موردتغییر جسمی که دخالتی هم در آن ندارند مورد اهانت و محرومیت قرار گرفته اند و می پرسند چرا این تغییر و حالت ناپاکی به حساب می آید؟ من نتوانستم پاسخی قانع کننده بدهم. استاد این گونه سوالات را چه طور باید پاسخ داد؟ چون اگر پاسخ اقنایی داده نشود کم کم با توجه به شبهاتی که امروزه فراوان القا می شود به اصل دین اسلام بعضا شک می کنند. لطفا راهنمایی فرمائید و پاسخ اقنایی به این سوال بدهید، سلامتی توفیق روز افزون استاد عزیز را از درگاه حضرت حق آرزو مندم. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید بحث در تفاوت روحیه‌های خانم‌ها در آن موقعیت است و رخصتی که خداوند در إزای چنین تغییراتی در آن مدت برای آن‌ها مطرح می‌کند از آن جهت که روح انسان‌ها در موقعیت‌های مختلف، احوالات مختلفی را در خود دارند؛ خداوند خواسته است تا خانم‌ها در آن شرایط به خود سخت‌گیری نکنند نه آن‌که تحقیری در میان باشد و از این جهت پاسداشتن و احترام‌گذاشتن به دستورات شرع مقدس در آن موقعیت، برکات و ثواب خاص خود را دارد. در این مورد اساتیدی مثل حاجیه خانم لطفی مطالب و نکاتی را مطرح فرموده‌اند که خوب است از طریق شاگردان ایشان آن مطالب را به دست آورید.[1] موفق باشید

[1] - https://www.hamgaman-institute.ir/teacher

32557

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

بسم الله الرحمن الرحیم .سلامک از آنجا که بنده حقیر ارادت خاص نسبت به استاد اصغر طاهرزاده دارم و در زمان سختی ها زمانیکه در تصادفی پدرم را از دست دادم با راهنمایی یک دوست و مطالعه سیر مطالعاتی کتب ایشان نگرشم به دنیا و زندگی تغییر کرد و ایشان را استاد و راهنمای خود می دانم در جهت شناخت هر چه بیشتر خود و خدای مهربان. چند سوال داشتم از استاد اصغر طاهرزاده عزیز، اگر لطف کنند و وقت بگذارند و به سوالات حقیر پاسخ دهند ممنون میشم. ۱. آیا می توان با جنس مخالف (نامحرم) در فضای مجازی و حضوری، ارتباط علمی و معرفتی اخلاق مذهبی داشت. همانطور که الان ممکن است در همین گروه هم زنان و نامحرمان سوال بپرسند و یا ارتباط حضوری پیدا کنند و طلب راهنمایی کنند، و شاید شوهرشان راضی نباشد. جواب سوال برام خیلی مهم است، چرا که دو خانم هر چند بنده خودم بسیار نیازمند هدایت و خودسازی هستم ولی ازم کمک خواستند و با معرفی آنچه عامل هدایت است به زعم خودم به ایشان من جمله نماز و نماز اول وقت و نماز شب و قرآن و ادعیه و ....دوست دارند که با هم در ارتباط معنوی و کلا مشوق یکدیگر در جهت قرب الی الله باشیم. چکار کنم که سر دو راهی گیر کردم؟ از طرفی می ترسم این ارتباط معنوی گناه باشه. و از طرف دیگه دلم نمی آید کسی را که دست کمک بسویم دراز کرده رها کنم هر چند خودم نیازمند بیشترین کمکم. لطفا استاد کمکم کنید تصمیمی بگیرم که فردای قیامت مواخذه نشم که چرا ارتباط داشتی و یا چرا دست کمک را رد کردی. با تشکر بنده حقیر، شاگرد چندین ساله شما در فضای مجازی

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این موارد بسیار احتیاط کرد زیرا ممکن است در ابتدای امر هیچکدام از طرفین قصد منفی نداشته باشند، ولی آرام‌آرام گرفتار نوعی از توهّمات شوند. و از این جهت اگر بنا است شما به ایشان کمک کنید باید شدیداً مواظب باشید زیرا ممکن است بعضاً در دل سؤالات معرفتی، نوعی ارضای جنسی و روحی نهفته باشد. موفق باشید

32076

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش

با سلام: من نقاشی کردن رو دوست دارم ولی نمی خوام عقلم رو از دست بدم نمیشه هر دو تا رو با هم داشت؟ یا این نقاشی باید تبدیل به چیز دیگه ایی بشه؟ مثلا شعر؟ من نمیخوام خیالم رها باشه ولی هنر اون رو تغذیه میکنه پس چرا نمی تونم ازش بگذرم؟ چرا درمن استعداد های متناقضی هست که هر کدوم هم رو نقض میکنن ولی نمی تونم هیچکدوم رو رها کنم یا فدای دیگری کنم؟ چرا دیگران انتخاب راحتری دارن؟! آیا این یک امتحانه یا همشون میتونن کاربردی بشن؟ من دوست دارم یک فرد علمی باشم اما نمی تونم از فکر نقاشی دربیام! آیا این یکی از مراحل سلوکه؟ این مساله همیشه من رو سرگردان می کرد گاهی عکاسی، خوشنویسی، نویسندگی و نقاشی، گاهی المپیاد و علوم دیگه والبته علاقه به مطالب دینی یه جورایی همه کاره و هیچکاره، میدونم باید شخصیتم توحیدی بشه ولی انگار صبر اون رو هم ندارم، چه کنم استاد؟!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در هنر نقاشی و شعر و هر هنری می‌توان افق‌هایی را به ظهور آورد که ابعاد گمشده انسان‌ها است و در همین رابطه بحث تخیّلِ خلاّق امر مهمی است. سعی می شود جزوه آن روی سایت قرار گیرد. بحث  جهان_گمشده_در_عالم_خیال  در کانال اشارت در تلگرام موجود است https://t.me/esharat موفق باشید

31985
متن پرسش

سلام استاد عزیز: می‌خواستم بدونم یک مومن تا کجا میتونه پل های پشت سرش رو خراب کنه؟ اگر شخصی مومن بوده و حتی مقام بالایی داشته ولی در حال حاضر بگونه ای کار رو خراب کرده [با غفلات] که با اینکه ته دلش میدونه خدا می‌بخشه ولی میدونه که دیگه آب از سرش گذشته. نمی‌دونم تونستم منظورمو برسونم یا نه. ولی سوال آخر اینکه الان که شخص پل های ماقبلش رو خراب کرده و مدتی به سبب آن بگونه ای از رحمت خدایی دور بوده چگونه با اینکه ضعیف النفس هست بتواند تمام گذشته را جبران کنه؟ گاهی دچار این میشم کا واقعا اعتقادم به «انت اکرم من ان تضیع من ربیت و الی اخر» رو از دست میدم. چون می‌بینم خیلی زحمت کشیدم ولی بازم خدا اونجوری که باید، راضی نشده. آهی می‌کشم و باز ادامه میدم. حال میخوام بگم شما راهی بس محکم و سریع به من نشان دهید که استارت بزنم و دیگر به عقب نگاه نکنم. التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرموده‌اند که هرگز از رحمت حضرت معبود مأیوس نباشید. فرموده‌اند: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم‏» بگو ای بندگان من که در مورد خود تندروی کرده‌اید و از مرز بندگی خدا خارج شده‌اید! از رحمت خدا مأیوس نگردید. به تعبیر «أَسْرَفُوا عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ» نظر بفرمایید تا روشن شود چه اندازه خداوند متوجه نحوه لغزش‌های ما می‌باشد و در همان راستا تذکر می‌دهد راه جبران بسته نیست. اسرافِ بر جان، یعنی روح و روان و جان خود را از تعادل و یگانگی خارج‌کردن. یعنی یک بُعدی‌شدن و در اموری که مهم نیست افراط و تفریط به خرج‌دادن. گاهی انسان نمی‌فهمد مشکلش چیست، وقتی خداوند به آن مشکل اشاره می‌کند تازه می‌فهمیم دردمان و مشکل‌مان و جهت و ریشه‌ی آن کجاست و چرا کارمان به انتخاب اموری کشیده شده که ربطی به شخصیت اصیل انسانی‌مان نداشته و عملاً گرفتار نوعی از خودبیگانگی شده‌ایم، در آن حدّ که نمی‌دانیم چگونه باید باشیم و چه نوع شخصیتی را در رابطه با خود باید دنبال کنیم؟ احساس می‌کنیم که نمی‌دانیم چه هستیم و آن انضباط قلبی را که راحت با آن با خدا بتوانیم ارتباط پیدا کنیم را گم کرده‌ایم. حسرت افرادی را می‌خوریم که در عالمِ روحانی خود به‌سر می‌برند و ما آن کیفیتی را که به کمک آن بتوانیم ماورای زمان، با روح تاریخی که اولیای الهی در آن زندگی می‌کردند، زندگی کنیم از دست داده‌ایم.

خداوند دقیقاً در آیه‌ی فوق به چنین انسانی پیغام می‌فرستد که ای پیامبر به همان‌هایی که در به کارگیری خود جانب افراط را طی کردند بگو راه بسته نیست و می‌توانید به همان نقطه‌ی کمالی که در طلب آن بودید برسید. مگر تحت تأثیر دام‌های دنیای مدرن زندگیت را خراب نکرده‌ای و انضباطی را که باید در بندگی داشته باشی از دست نداده‌ای؟ از رحمت الهی مأیوس نباش، باز هم آن حالات روحانی رزمندگان، باز مناجات‌های شبانه‌ی دلسوختگان، باز ایثار و محبت همه‌ی آنها در سعه‌ی رحمت الهی، در پیش است. چرا یأس؟

۲. ظرفیت انسان آن‌چنان گسترده است که راهزنانی چون فُضیل بن عیّاض‌ها را تا مرز اولیای الهی پیش می‌برد که خوب است سری به زندگی‌نامه او بزنید. موفق باشید              

31924
متن پرسش

بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام و احترام: بر اساس اندیشه صدرا در آخر الزمان، بشر یا در وجوه انسانی خود و یا در وجوه حیوانی خود کامل می‌شود. حال سوال اینجاست که اگر در حکومت مهدوی همه نسبت های حاکم در عالم توحیدی می‌گردد، چگونه باز عده ای در وجوه حیوانی خود کامل می‌شوند؟ و مگر پس از استقرار شکل گیری حکومت مهدوی الهی، بستر برای تبدیل به حیوان کامل شدن بسته نمی‌گردد؟ پس چگونه باز عده ای در وجه حیوانی به کمال می‌رسند؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در هر دوره‌ای حتی زمان حضرت مهدی «عجل‌الله‌تعالی‌فرجه» با همه ابعاد خود در صحنه است، هم با قوه‌های غضبیّه و شهویّه و هم با قوه فطری و الهی. و در هر زمانی باید بتواند هرکدام از وجوه خود را که خواست انتخاب کند و به همین جهت در زمان آن حضرت در مقابل بهترین انسان‌ها، شقی‌ترین انسان‌ها نیز در صحنه‌اند ولی حاکمیت و نظام ارزشیِ جامعه، نظام ارزشیِ کاملاً توحیدی است. موفق باشید 

31551

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم: ۱. استاد ببخشید اقتضای حکمت خداوند بر چه اساسی هست؟ آیا منبعی برای مطالعه در این مورد هست؟ ۲. اقتضای جلوه خداوند به اسم های متفاوت چگونه هست یعنی مثلا چگونه می شود که یک زمان اسم غنی عن العالمین ظهور می‌کند یک زمان اسم دیگری؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر می‌آید این مربوط به حضرت پروردگار است که صفات او عین ذات اوست. آری! بعد از تحقق اسماء و صفات، ما متوجه نحوه ظهور آن اسماء خواهیم شد. در واقع نظر به سنن الهی در این مورد کارساز است. موفق باشید

31511

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
استاد گرامی سلام: بنده برای هر یک از حاجات زندگی با اسم مرتبط با آن حاجت خدا را صدا می زدم مثلا خیر الرازقین، خیر المنزلین، خیر الحاکمین و... ولی به نظرم رسید این اسامی زیر مجموعه اسم خیرالحافظین است بنابراین بیشتر متوسل به این اسم می شوم. نظر جنابعالی چیه؟ خدا شما را حفظ کند التماس دعا
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. ولی از اسم الله که جامع جمیع اسمای الهی است نیز غفلت نفرمایید. موفق باشید

31155

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام خدمت استاد محترم: در کتاب آداب نماز امام خمینی دو مرتبه برای حضور قلب نوشته، مرتبه نازل تر را حاضر و محضر و مرتبه بالاتر را مشغول حاضر و جمال جمیل بودن توضیح می دهد _ در جایی دیگر هم خواندم که اگر جلال الهی آشکار شود فرد به رکوع می رود و اگر جمال الهی آشکار شود، فرد به سجده می رود. یعنی حضور قلب بالاتر همانی است که فرد را به سجده برساند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله. زیرا بالاترین حضور آن است که انسان از خود فانی و به حق باقی شود و این در حقیقت سجود پیش می آید. موفق باشید

30654

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام وقت بخیر: أَ لَمْ تَرَ إِلَي الَّذينَ يُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ بَلِ اللَّهُ يُزَکِّي مَنْ يَشاءُ وَ لا يُظْلَمُونَ فَتيلاً معنی این آیه کریمه رو می خواستم به چند تفسیر مراجعه کردم --المیزان-------------- مگر کسانی که خود را به پاکی می ستایند نمی بینی، بلکه خدا هر کس را بخواهد پاک و تزکیه می کند و به هیچ یک از مردم حتی به اندازه دانه خردلی ستم نمی شوند)، (زکات) نموی است که از ناحیه برکت خدای متعال حاصل می‌شود و تزکیه نمودن انسان در مورد نفس خودش به دو وجه می باشد، یکی به عمل است، که بسیار پسندیده است و یکی دیگر تزکیه به زبان است که شخصی خودش را ستایش کند و این امری مذموم و ناپسند می باشد خدا هر کس را بخواهد تزکیه می کند و به مجرد ادعا نیست، چون اگر انسان به فضایل نفسانی آراسته گردد، همانا به فضل و یاری خدا به این مرحله رسیده، اما اگر برای نفس خود استغناء و استقلال قائل شود، همانا به خدا شرک ورزیده و در الوهیت و ربوبیت خود را شریک خدا قرار داده، در حالی‌که مقام انسان ناتوانی که حتی قادر نیست پشه ای را از خود دور کند، کجا و مقام خالق موجودات کجا؟ ---از تفاسیر دیگر ------------- در مجمع از حضرت باقر (ع) روایت نموده است که این آیه درباره یهود و نصارى نازل شده که مى گفتند ما پسران خدا و دوستان اوئیم و کسى داخل بهشت نمى شود مگر آنکه یهودى یا نصرانى باشد و قمى فرموده آنها کسانى بودند که خودشان را صدّیق و فاروق و ذو النورین نامیده بودند و حق آنست که جز خداوند کسى عالم بر ضمائر و سرائر نیست و کاملا نمى تواند تنزیه و تقدیس از کسى بنماید مخصوصا خود شخص که علاوه بر آنکه محاط است عاشق نفس خود است و از عیب معشوق آگاه نیست و تزکیه مرد خود را از اقبح قبائح است. --------------------------------------------- بنظرم می رسه اینجا باز هم نکته ای هست. در اینجا عموما تزکیه اول رو به معنای خودستایی می گیرند و تزکیه دوم را به معنای پاک کردن. آیا می شه برای مثال چنین برداشتی داشت؟ آیا به کسانی که در مسیر سلوک و تزکیه نفس هستند نگریسته ای؟ بله خداوند است که هرکس را که بخواهد پاک می کند و به اندازه ذره ای در اینجا ظلمی نیست. یعنی اینکه وقتی امر به دست خداست کسی بگوید من در مسیر تزکیه قدم گذاشتم و خداوند یاری نکرد و یا غیره ======================= غرض طرح موضوع بود تا از معارف این آیه صحبتی بفرمایید و یا اگر بیانات شفاهی و یا نوشتاری در این مورد داشته اید مرا رجوع دهید. با تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیه‌ی فوق «يُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ» اصطلاحی است حاکی از این‌که افرادی با خودستایی بخواهند خود را پاک و بی‌عیب نشان دهند و در ادامه می‌فرماید این خداوند است که با الطاف خود، انسان‌ها را پاک و برجسته می‌کند، نه این‌که هرکس خودش برای خودش دکان باز کند و خداوند به کسی کوچک‌ترین ظلمی روا نمی‌دارد از آن جهت که اگر شایسته‌ی بزرگی و پاکی است از او دریغ کند. موفق باشید

30288

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام استاد گرامی: روزگارتون به خیر و سلامت و عافیت، استاد در این یک سال بخاطر وجود مساله کرونا و حواشی اون و خصوصا اخیرا بیشتر بخاطر فوت چهره های سرشناس ورزشی یه جو افسردگی و نامیدی در مردم دیده میشه و امید به زندگی در اونها کم شده، شما چه توصیه و راهنمایی برای همچین جوی دارین؟ تشکر از لطف شما
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در مقاله‌ی « نگاه الهیاتی ما به ویروس کرونا» عرض شد ما در این موارد باید تلاش کنیم حکمت این مسائل را بفهمیم. زیرا جهان از دست خداوند رها نشده و این‌طور نیست که خداوند از قبل این واقعه‌ها را نمی‌دانسته. موفق باشید

30221

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام علیکم: ۲۲ بهمن بعد از نماز مغرب و عشاء جلسه ای داریم در رهنان، مسجد امام محمد باقر علیه السلام معروف به مسجد درودگری. می‌خواستیم از استاد دعوت بگیریم تا در صورت امکان بعنوان سخنران جلسه خدمتشون باشیم. تشکر
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً از نظر سنی در شرایطی نیستم که بتوانم در سخنرانی‌های عمومی به عوان سخنران شرکت کنم. موفق باشید

30091
متن پرسش
سلام علیکم: در دروس معرفت النفس اشاره شده که قوای نفس به تناسب هر موطنی ظهوراتی دارد در همان موطن مثل اینکه قوه بینایی در چشم ظاهر می‌شود نه در گوش در مورد خداوند متعال مطلب به چه صورت است آیا باید درختی باشد تا اسم حی در آن موطن ظاهر شود یا درخت ظهور همان اسم حی است در عالم ماده و آیا خود آتش ظهور اسم قهار است یا آتش موطن و محل ظهور این اسم است؟ آیا می‌توان آلت بینایی را مرتبه نازله قوه بینایی نفس دانست؟ و در مورد سایر آلات هم هم همینطور؟ و از همین قیاس به خدا منتقل شد؟
متن پاسخ

 باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند هم در مظاهر اسماء‌اش به ظهور می‌آید مثل اعضای بدن که محل ظهور قوای نفس است. ۲. اعضای بدن نازله‌ی قوا نیستند، محل به ظهورآمدنِ قوای نفس می‌باشند. ۳. در مورد خداوند باید متوجه‌ی شدت و ضعف «وجود» شد و هرچیزی به اعتبار وجودش، نازله‌ای از وجود مطلق است. موفق باشید

29871

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
با سلام استاد: ۱. پیرو سوال ۲۹۸۵۸ دعای سحر رو سایت چیزی نبود باید چکار کرد؟ ۲. استاد جایی خوانده امام در مورد توحید یه چیزهایی گفتن نمیتونم درسته یا نه و اصلا این موضوع صحیحه یا نه که علم توحید هم ممکنه یه جاهایی ادمو.. و یا شنیدن توحید بدون کفر به طاغوت معنی نداره استاد اینا در بحث شرح دعا هست؟ ۳. استاد یه سوال دیگه اینکه در فضای اینترنت دیدم یه بچه هایی نشون میده وقتی بدنیا میان رو تنشون قرآن نوشته، اینا راسته استاد؟ استاد لطفا به ایمیلم اینا رو بفرستید.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «اسماء حسنی دریچه‌ی نظر به حق» که روی سایت هست. ۲. خوب است در این مورد مباحث «معرفت نفس» دنبال شود. ۳. نمی‌دانم. موفق باشید

29869

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
باسمه تعالی. سلام علیکم: استاد خدا قوت در مورد آقای امجد چه باید گفت آیا عرفان بدون بصیرت به اینجا می‌رسد؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به جواب سوال‌های شماره 29854 و 29816 و جلسه‌ی آخر «بنیان‌های حکمت حضور در جهان بین دو جهان» رجوع شود. موفق باشید

28609

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام: جایگاه ملی گرایی در نظام توحیدی که قرار است سراسر عالم را فراگیرد کجاست؟ چرا رهبر انقلاب چند بار از سردار سلیمانی بجای «اقتدار اسلام» از واژه «اقتدار ملی» یاد می‌کنند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای ملّت که در این نوع جملات به‌کار می‌رود غیر از ملّی‌گرایی است به همان معنی است که در قرآن تحت عنوان «ملت ابراهیم» مطرح است که آن عبارت است از هویت دینی دینیِ یک جامعه. موفق باشید

28384

بدون عنوانبازدید:

متن پرسش
سلام و احترام: وقت بخیر. ۱. ببخشید استاد می‌خواستم بپرسم از چه طریق باید فهم جامعی نسبت به دین پیدا کرد تا بتونیم با آیات و روایات برخورد درست و حقیقی داشته باشیم، به طور کل فهم جامع پیدا کردن از دین به چه صورت هست؟ ۲. یک کتاب خیلی کامل و خوب راجع به حق الناس می‌خواستم مطالعه کنم اگر ممکنه بهم معرفی کنید. ۳. راجع به این شعر هم می‌خواستم بدونم منظور شاعر چیست که میگه: از خود بطلب هر آنچه هستی که تویی، آیا منظور همان خلیفه الله بودن است یا قدرت های روحی را به رخ مخاطب می کشه؟ ۴. نظرتان راجع به اینکه انسان همه ی تفسیرها را مطالعه کند چیست؟ آیا باعث عمیق شدن می‌شود یا کار بر روی همان تفسیر شریف المیزان کفایت می‌کند؟
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که فعلاً سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید إن‌شاءاللّه در دل آن مباحث، جواب سؤال‌های خود را خودتان خواهید داد. موفق باشید

27776
متن پرسش
سلام علیکم: پیش از این، اگر با کسی سر انقلاب و نظام بحثی پیش می آمد، برآشفته می‌شدم و حتی فشار جسمی و دل مشغولی پیدا می‌کردم و از اینکه سخنانم تاثیر ندارد، ابراز ناراحتی می‌کردم. چند وقتی هست که بتدریج الحمدلله در صحبت سر این مسائل، گویی ظرفیت و صبر و تحلیل ام با آرامش و تانی بیشتر است و ممکن است با بسیاری سخنان مخالفت کنم ولی دیگر سخنان خودم را حد تذکر و باز کردن مسیری برای تدبر و اینکه خواه فرد دریابد مفهوم سخنم را یا نه و اگر قبول هم نکرد، من ناراحت نشوم و با خود چالش نکنم که دوست داشتن انقلاب غلط است و جای دفاعی نیست و ظاهری عاری از روح انقلاب مانده و از این دست حرفها. البته امیدوارم این آرامش و اعتماد، از نوع چشم پوشی بر حقایق و توجیه گری و پافشاری های بیجا و بی جهت نباشد و نوعی از فرار پاسخ در برابر دفاع و دوست داشتن انقلاب باشد و کمی نگرانم به این حالت برسم و نکند این آرامش همین بی توجهی و چشم پوشی است و باعث می‌شود خود را در راه راست و هدایت که از بقیه فاصله گرفته و در مسیر می‌خواهد برود و همان فضا را دریابد، باشد. ولی استاد، واقعاً حتی اگر کمی حالتم و اصول اعتقادی و زیربناهای تعقل و تدبر ام درباره ارادت و دوست داشتن و حضور در انقلاب به هم بخورد و متزلزل شود و فکر کنم که دیگر انقلاب محبوبیتی ندارد و آن شمع سوزان، خاموش شده، باز به خودم می‌گویم راهی مگر غیر انقلاب اسلامی برای شناخت و تحقق عملی اسلام هست و مگر جایی غیر از ذیل مدیریت ولی فقیه، روند جامعه روند حریت و توکل و پذیرش ولایت الهی و اولیاء اش و نجات جان و نفس ما از سرگردانی می‌شود؟ واقعا گویی نفسم با انقلاب گره خورده و حس می‌کنم گسستنی نیست و نمی‌توانم رهایش کنم و بشدت می‌خواهم در آن راه باشم و اگر رهایش کنم غم بزرگی برای خودم هست که به نظر خودم انقلابی را رها کردم که بین الطلوعین تاریخ و نقطه عطف مبارزات انبیا و اولیا است و ثمر آن زحمات و خون دل خوردن ها و هدایتگری هاست و مگر می‌شود شریعت را بعنوان مسیر بزرگ زندگی انتخاب کرد و آنوقت انقلابی را با تمام جان نسبت به آن محبت و مودت نداشت که همان نور در آن است و صبح صادق همان طلوع تاریخی حق و بعثت تاریخی انسانها است. نمی‌دانم شاید این حرفهایم هم که نوعی تسکین خود باشد ولی واقعا از عمق وجودم برآمده و با تمام محبت گفتم و جانم واقعا گره خورده با انقلاب است. امیدوارم تسکین و به خود القا کردن و توجیه نباشد.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». به همان اندازه که نمی‌توانیم بدون خدا زندگی کنیم، با خدایِ مفهومی هم نمی‌توان به‌سر برد و باید با خدا در مظاهرش مأنوس بود و امروز، یکی از عالی‌ترین مظاهر حضرت محبوب، انقلاب اسلامی است و ملاحظه‌ کرده‌ایم و کرده‌اید چگونه شهدای عزیز برای درآغوش‌گرفتنِ خدا، خود را در این عالی‌ترین مظهر فدا کردند؛ یقیناً امروز تنها راهی که برای اُنس با خدا نمی‌توان از آن غفلت کرد، رجوع و نظر به انقلاب اسلامی است و همچنان که عرض شد: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم».

در رابطه با گفتگو با بقیه، ما متوجه‌ی راهی هستیم که به سوی حقیقت گشوده شده است و سعی می‌کنیم به عنوان چشم‌اندازی جهت تفکر در این زمانه متذکر آن باشیم. حال اگر «از همه محروم‌تر خفاش بود/که عدوی آفتابِ فاش بود» خود دانند! موفق باشید

27697
متن پرسش
سلام علیکم: استاد عزیز، من به نظر و تحلیل خودم که شاید تلقی شود تعبیرم، تعبیر تند و غیر منصفانه و کوته بینانه و یک تعبیر بدون طرح کلان است، معتقدم روح و سیر حاکم بر عالم و تمدن مدرنیته علی الخصوص در دوره معاصر، روحی و سیری است که حق و قدسیت در حجاب و تنگنا رفت و سیر تمدن مدرنیته، سیر ایجاد حجاب برای حق و عالم قدس و معناست و علیرغم اینکه متفکران و پدران عقل مدرن اعم از بیکن و دکارت و کانت و آگوست کنت سعی شان در جوامع غرب مبتنی بر ایجاد مسیر تفکر و تعقل و ایجاد یک روح تاریخی پس از دوره غرب مسیحی و دوره کلیسا و اعصار پیش از مدرنیته بود ولی مسیری که گشودند مسیر حجاب حق و عدم انس با عالم معنا و حتی نحوی از قناعت به آنچه در نظرش می‌رسد است و قرار گرفتن در گردونه ای است که با روح معرفت دینی فاصله دارد و الان هم که دیگر متفکرین مدرنیته رسما از پایان تاریخ و جنگ تمدنها می‌گویند و این بحث صریح‌تر شده است. این نظر و تحلیل شخصی من هست و همانطور که عرض کردم ممکن است تلقی شود دیدگاه جدلی و ایدئولوژیک منفی است و حتی تند و با نگاه سطحی است ولی به نظرم اگر نخ متصل کننده اجزای تمدن مدرن به هم که همان روح این تمدن و فرهنگ است را ببینیم، تاریخ و سیر مدرنیسم بسوی حجاب معرفت دینی و معرفت حکیمانه و حتی معتقدم اینکه متفکرین مدرن گفتند ما پیش از مدرنیته با دین عالم را تفسیر می‌کردیم و حالا دوره آن خبر و مکتب گذشته است و طرح انسان ابزارساز به قصد تصرف در طبیعت جهت ارضای حال درونی خویش و با رویکرد سوبژه شدن اتفاق افتاد دقیقا با روح معرفت و حکمت دین به تعارض می‌رسد و تقدم بر طرح کلان خداوند و انبیاء عظام است و دقیقا تقدم بر نبی طرح کلان نبی خدا است که در آیه اول سوره حجرات نسبت به آن تذکر و انذار داده شده است.
متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سیر فرهنگِ مدرنیسم که غیر از عقل تکنیکی و روحیه‌ی تمدنی است، به گفته‌ی خود متفکران غربی، در دست شیطان قرار گرفت و جلو آمد و این غیر از تولد بشری است که می‌خواست «اَلِثیا» را به تاریخِ خود برگرداند تا استعدادهای عالَم را فراروی کند هرچند آن روح تا حدّی گرفتار گِشتل شده، ولی نباید آن تولد را نادیده گرفت، همان‌طور که جهان بشری تولد انسانی که در ایران بناست خداوند را به تاریخ برگرداند؛ نباید نادیده بگیرد. موفق باشید

نمایش چاپی