باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! رهبر معظم انقلاب با نظر به جایگاه قدسی انقلاب اسلامی سخن میگویند و با دقت به نگاه ایشان میتوان متذکر جایگاه اصیل و عمیق انقلاب اسلامی شد. موفق باشید
سمه تعالی: سلام علیکم: سیر مطالعاتی که روی سایت هست. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هر حال با حفظ احترام به آنها، نباید اسیر امیال آنها شد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: نه. هر روحی با انتخابهای خود، شخصِ مخصوص به خود میشود و اگر هر انسانی ذیل روحِ امام معصوم انتخابهای خود را شکل دهد، با روحهای دیگری که در همان وادی حاضر است، احساسِ نزدیکی میکند. آری در ابتدا اصل همه روح ها در قوس نزول یک منشا داشته اند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: آموزههای کنفسیوس پشتوانهی قدسی ندارد و بیشتر یک فرهنگ است و در این دوران، بشر را قانع نمیکند. بشر امروز به آغازِ آغازها یعنی خدا و آموزههایی که از طرف او صادر شود، نیازمند است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: تقوای ستیز یعنی سردار حسن باقری، یعنی سلحشوری و در دلِ آن سلحشوریها متوجهی موانع حضور خود در تاریخِ توحیدی خود بودن و خود را از آن موانع مثل تکبّر و دروغ، آزادکردن، وگرنه برای نجات از این نوع رذائل باید جان بکَنیم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در یک کلمه میخواهد بفرماید باید وجهِ تجرد خود را در وجهِ مادی و دنیایی غلبه دهیم. کتابهای «جوان و انتخاب بزرگ» و «ده نکته در معرفت نفس» میتواند راهنمای خوبی در این موضوع باشد. دنشاءاللّه. موفق باشید
با سلام و ارادت خدمت استاد بزرگوار: طاعات و عبادات مقبول در گاه احدیت. استاد در زمانه ای قرار داریم که روح پرسشگری در افراد خیلی زیاد شده و با هر کسی در هر سن سالی که صحبت می کنیم انگار روحشان مملو از پرسشهایی است که در طول سالیان به آنها فکر می کرده اند و الان به یکباره جوشش گرفته و دنبال پاسخ هستند، یکی از این پرسشها که مطرح شد را خدمتتان عرض می کنم شاید در نگاه اول موردی پیش پا افتاده باشه ولی به دنبالش سوالات دیگری را در ذهن می آورد که گاهی جنبه مبنایی پیدا می کند، چرا در دوران عادت ماهانه که یک تغییر فیزیولوژی در بدن و لازمه حیات بشر و نشانه سلامت ساختار فیزیکی اندام زنانه و تولید مثل است دختران وزنان از بعضی عبادات به خصوص نماز، (عبادتی که در هیچ حالی جز این حالت از انسان ساقط نمی شود) محروم هستند؟ چرا در مکانهای مقدس مثل مساجد و حرمها نمی توانند رفت و آمد کنند؟ چرا این گونه با این مسئله طبیعی برخورد شده؟ به طوری که به خصوص دختران نوجوان و جوان در این ایام احساس تحقیر می کنند، احساس می کنند در موردتغییر جسمی که دخالتی هم در آن ندارند مورد اهانت و محرومیت قرار گرفته اند و می پرسند چرا این تغییر و حالت ناپاکی به حساب می آید؟ من نتوانستم پاسخی قانع کننده بدهم. استاد این گونه سوالات را چه طور باید پاسخ داد؟ چون اگر پاسخ اقنایی داده نشود کم کم با توجه به شبهاتی که امروزه فراوان القا می شود به اصل دین اسلام بعضا شک می کنند. لطفا راهنمایی فرمائید و پاسخ اقنایی به این سوال بدهید، سلامتی توفیق روز افزون استاد عزیز را از درگاه حضرت حق آرزو مندم. با تشکر
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید بحث در تفاوت روحیههای خانمها در آن موقعیت است و رخصتی که خداوند در إزای چنین تغییراتی در آن مدت برای آنها مطرح میکند از آن جهت که روح انسانها در موقعیتهای مختلف، احوالات مختلفی را در خود دارند؛ خداوند خواسته است تا خانمها در آن شرایط به خود سختگیری نکنند نه آنکه تحقیری در میان باشد و از این جهت پاسداشتن و احترامگذاشتن به دستورات شرع مقدس در آن موقعیت، برکات و ثواب خاص خود را دارد. در این مورد اساتیدی مثل حاجیه خانم لطفی مطالب و نکاتی را مطرح فرمودهاند که خوب است از طریق شاگردان ایشان آن مطالب را به دست آورید.[1] موفق باشید
[1] - https://www.hamgaman-institute.ir/teacher
بسم الله الرحمن الرحیم .سلامک از آنجا که بنده حقیر ارادت خاص نسبت به استاد اصغر طاهرزاده دارم و در زمان سختی ها زمانیکه در تصادفی پدرم را از دست دادم با راهنمایی یک دوست و مطالعه سیر مطالعاتی کتب ایشان نگرشم به دنیا و زندگی تغییر کرد و ایشان را استاد و راهنمای خود می دانم در جهت شناخت هر چه بیشتر خود و خدای مهربان. چند سوال داشتم از استاد اصغر طاهرزاده عزیز، اگر لطف کنند و وقت بگذارند و به سوالات حقیر پاسخ دهند ممنون میشم. ۱. آیا می توان با جنس مخالف (نامحرم) در فضای مجازی و حضوری، ارتباط علمی و معرفتی اخلاق مذهبی داشت. همانطور که الان ممکن است در همین گروه هم زنان و نامحرمان سوال بپرسند و یا ارتباط حضوری پیدا کنند و طلب راهنمایی کنند، و شاید شوهرشان راضی نباشد. جواب سوال برام خیلی مهم است، چرا که دو خانم هر چند بنده خودم بسیار نیازمند هدایت و خودسازی هستم ولی ازم کمک خواستند و با معرفی آنچه عامل هدایت است به زعم خودم به ایشان من جمله نماز و نماز اول وقت و نماز شب و قرآن و ادعیه و ....دوست دارند که با هم در ارتباط معنوی و کلا مشوق یکدیگر در جهت قرب الی الله باشیم. چکار کنم که سر دو راهی گیر کردم؟ از طرفی می ترسم این ارتباط معنوی گناه باشه. و از طرف دیگه دلم نمی آید کسی را که دست کمک بسویم دراز کرده رها کنم هر چند خودم نیازمند بیشترین کمکم. لطفا استاد کمکم کنید تصمیمی بگیرم که فردای قیامت مواخذه نشم که چرا ارتباط داشتی و یا چرا دست کمک را رد کردی. با تشکر بنده حقیر، شاگرد چندین ساله شما در فضای مجازی
باسمه تعالی: سلام علیکم: باید در این موارد بسیار احتیاط کرد زیرا ممکن است در ابتدای امر هیچکدام از طرفین قصد منفی نداشته باشند، ولی آرامآرام گرفتار نوعی از توهّمات شوند. و از این جهت اگر بنا است شما به ایشان کمک کنید باید شدیداً مواظب باشید زیرا ممکن است بعضاً در دل سؤالات معرفتی، نوعی ارضای جنسی و روحی نهفته باشد. موفق باشید
با سلام: من نقاشی کردن رو دوست دارم ولی نمی خوام عقلم رو از دست بدم نمیشه هر دو تا رو با هم داشت؟ یا این نقاشی باید تبدیل به چیز دیگه ایی بشه؟ مثلا شعر؟ من نمیخوام خیالم رها باشه ولی هنر اون رو تغذیه میکنه پس چرا نمی تونم ازش بگذرم؟ چرا درمن استعداد های متناقضی هست که هر کدوم هم رو نقض میکنن ولی نمی تونم هیچکدوم رو رها کنم یا فدای دیگری کنم؟ چرا دیگران انتخاب راحتری دارن؟! آیا این یک امتحانه یا همشون میتونن کاربردی بشن؟ من دوست دارم یک فرد علمی باشم اما نمی تونم از فکر نقاشی دربیام! آیا این یکی از مراحل سلوکه؟ این مساله همیشه من رو سرگردان می کرد گاهی عکاسی، خوشنویسی، نویسندگی و نقاشی، گاهی المپیاد و علوم دیگه والبته علاقه به مطالب دینی یه جورایی همه کاره و هیچکاره، میدونم باید شخصیتم توحیدی بشه ولی انگار صبر اون رو هم ندارم، چه کنم استاد؟!
باسمه تعالی: سلام علیکم: در هنر نقاشی و شعر و هر هنری میتوان افقهایی را به ظهور آورد که ابعاد گمشده انسانها است و در همین رابطه بحث تخیّلِ خلاّق امر مهمی است. سعی می شود جزوه آن روی سایت قرار گیرد. بحث جهان_گمشده_در_عالم_خیال در کانال اشارت در تلگرام موجود است https://t.me/esharat موفق باشید
سلام استاد عزیز: میخواستم بدونم یک مومن تا کجا میتونه پل های پشت سرش رو خراب کنه؟ اگر شخصی مومن بوده و حتی مقام بالایی داشته ولی در حال حاضر بگونه ای کار رو خراب کرده [با غفلات] که با اینکه ته دلش میدونه خدا میبخشه ولی میدونه که دیگه آب از سرش گذشته. نمیدونم تونستم منظورمو برسونم یا نه. ولی سوال آخر اینکه الان که شخص پل های ماقبلش رو خراب کرده و مدتی به سبب آن بگونه ای از رحمت خدایی دور بوده چگونه با اینکه ضعیف النفس هست بتواند تمام گذشته را جبران کنه؟ گاهی دچار این میشم کا واقعا اعتقادم به «انت اکرم من ان تضیع من ربیت و الی اخر» رو از دست میدم. چون میبینم خیلی زحمت کشیدم ولی بازم خدا اونجوری که باید، راضی نشده. آهی میکشم و باز ادامه میدم. حال میخوام بگم شما راهی بس محکم و سریع به من نشان دهید که استارت بزنم و دیگر به عقب نگاه نکنم. التماس دعا
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. به ما فرمودهاند که هرگز از رحمت حضرت معبود مأیوس نباشید. فرمودهاند: «قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم» بگو ای بندگان من که در مورد خود تندروی کردهاید و از مرز بندگی خدا خارج شدهاید! از رحمت خدا مأیوس نگردید. به تعبیر «أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ» نظر بفرمایید تا روشن شود چه اندازه خداوند متوجه نحوه لغزشهای ما میباشد و در همان راستا تذکر میدهد راه جبران بسته نیست. اسرافِ بر جان، یعنی روح و روان و جان خود را از تعادل و یگانگی خارجکردن. یعنی یک بُعدیشدن و در اموری که مهم نیست افراط و تفریط به خرجدادن. گاهی انسان نمیفهمد مشکلش چیست، وقتی خداوند به آن مشکل اشاره میکند تازه میفهمیم دردمان و مشکلمان و جهت و ریشهی آن کجاست و چرا کارمان به انتخاب اموری کشیده شده که ربطی به شخصیت اصیل انسانیمان نداشته و عملاً گرفتار نوعی از خودبیگانگی شدهایم، در آن حدّ که نمیدانیم چگونه باید باشیم و چه نوع شخصیتی را در رابطه با خود باید دنبال کنیم؟ احساس میکنیم که نمیدانیم چه هستیم و آن انضباط قلبی را که راحت با آن با خدا بتوانیم ارتباط پیدا کنیم را گم کردهایم. حسرت افرادی را میخوریم که در عالمِ روحانی خود بهسر میبرند و ما آن کیفیتی را که به کمک آن بتوانیم ماورای زمان، با روح تاریخی که اولیای الهی در آن زندگی میکردند، زندگی کنیم از دست دادهایم.
خداوند دقیقاً در آیهی فوق به چنین انسانی پیغام میفرستد که ای پیامبر به همانهایی که در به کارگیری خود جانب افراط را طی کردند بگو راه بسته نیست و میتوانید به همان نقطهی کمالی که در طلب آن بودید برسید. مگر تحت تأثیر دامهای دنیای مدرن زندگیت را خراب نکردهای و انضباطی را که باید در بندگی داشته باشی از دست ندادهای؟ از رحمت الهی مأیوس نباش، باز هم آن حالات روحانی رزمندگان، باز مناجاتهای شبانهی دلسوختگان، باز ایثار و محبت همهی آنها در سعهی رحمت الهی، در پیش است. چرا یأس؟
۲. ظرفیت انسان آنچنان گسترده است که راهزنانی چون فُضیل بن عیّاضها را تا مرز اولیای الهی پیش میبرد که خوب است سری به زندگینامه او بزنید. موفق باشید
بازخوانی هویت دینی و ملی محضر طربناک استاد سلام و احترام: بر اساس اندیشه صدرا در آخر الزمان، بشر یا در وجوه انسانی خود و یا در وجوه حیوانی خود کامل میشود. حال سوال اینجاست که اگر در حکومت مهدوی همه نسبت های حاکم در عالم توحیدی میگردد، چگونه باز عده ای در وجوه حیوانی خود کامل میشوند؟ و مگر پس از استقرار شکل گیری حکومت مهدوی الهی، بستر برای تبدیل به حیوان کامل شدن بسته نمیگردد؟ پس چگونه باز عده ای در وجه حیوانی به کمال میرسند؟
باسمه تعالی: سلام علیکم: انسان در هر دورهای حتی زمان حضرت مهدی «عجلاللهتعالیفرجه» با همه ابعاد خود در صحنه است، هم با قوههای غضبیّه و شهویّه و هم با قوه فطری و الهی. و در هر زمانی باید بتواند هرکدام از وجوه خود را که خواست انتخاب کند و به همین جهت در زمان آن حضرت در مقابل بهترین انسانها، شقیترین انسانها نیز در صحنهاند ولی حاکمیت و نظام ارزشیِ جامعه، نظام ارزشیِ کاملاً توحیدی است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: به نظر میآید این مربوط به حضرت پروردگار است که صفات او عین ذات اوست. آری! بعد از تحقق اسماء و صفات، ما متوجه نحوه ظهور آن اسماء خواهیم شد. در واقع نظر به سنن الهی در این مورد کارساز است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: کار خوبی است. ولی از اسم الله که جامع جمیع اسمای الهی است نیز غفلت نفرمایید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: إن شاءالله. زیرا بالاترین حضور آن است که انسان از خود فانی و به حق باقی شود و این در حقیقت سجود پیش می آید. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: در آیهی فوق «يُزَکُّونَ أَنْفُسَهُمْ» اصطلاحی است حاکی از اینکه افرادی با خودستایی بخواهند خود را پاک و بیعیب نشان دهند و در ادامه میفرماید این خداوند است که با الطاف خود، انسانها را پاک و برجسته میکند، نه اینکه هرکس خودش برای خودش دکان باز کند و خداوند به کسی کوچکترین ظلمی روا نمیدارد از آن جهت که اگر شایستهی بزرگی و پاکی است از او دریغ کند. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: همچنان که در مقالهی « نگاه الهیاتی ما به ویروس کرونا» عرض شد ما در این موارد باید تلاش کنیم حکمت این مسائل را بفهمیم. زیرا جهان از دست خداوند رها نشده و اینطور نیست که خداوند از قبل این واقعهها را نمیدانسته. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: اساساً از نظر سنی در شرایطی نیستم که بتوانم در سخنرانیهای عمومی به عوان سخنران شرکت کنم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. خداوند هم در مظاهر اسماءاش به ظهور میآید مثل اعضای بدن که محل ظهور قوای نفس است. ۲. اعضای بدن نازلهی قوا نیستند، محل به ظهورآمدنِ قوای نفس میباشند. ۳. در مورد خداوند باید متوجهی شدت و ضعف «وجود» شد و هرچیزی به اعتبار وجودش، نازلهای از وجود مطلق است. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. کتاب «اسماء حسنی دریچهی نظر به حق» که روی سایت هست. ۲. خوب است در این مورد مباحث «معرفت نفس» دنبال شود. ۳. نمیدانم. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: خوب است در این مورد به جواب سوالهای شماره 29854 و 29816 و جلسهی آخر «بنیانهای حکمت حضور در جهان بین دو جهان» رجوع شود. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: معنای ملّت که در این نوع جملات بهکار میرود غیر از ملّیگرایی است به همان معنی است که در قرآن تحت عنوان «ملت ابراهیم» مطرح است که آن عبارت است از هویت دینی دینیِ یک جامعه. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: پیشنهاد بنده آن است که فعلاً سیر مطالعاتی سایت را دنبال بفرمایید إنشاءاللّه در دل آن مباحث، جواب سؤالهای خود را خودتان خواهید داد. موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: گفت: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم». به همان اندازه که نمیتوانیم بدون خدا زندگی کنیم، با خدایِ مفهومی هم نمیتوان بهسر برد و باید با خدا در مظاهرش مأنوس بود و امروز، یکی از عالیترین مظاهر حضرت محبوب، انقلاب اسلامی است و ملاحظه کردهایم و کردهاید چگونه شهدای عزیز برای درآغوشگرفتنِ خدا، خود را در این عالیترین مظهر فدا کردند؛ یقیناً امروز تنها راهی که برای اُنس با خدا نمیتوان از آن غفلت کرد، رجوع و نظر به انقلاب اسلامی است و همچنان که عرض شد: «شکر بسیار که ما عاشق این انجمنیم».
در رابطه با گفتگو با بقیه، ما متوجهی راهی هستیم که به سوی حقیقت گشوده شده است و سعی میکنیم به عنوان چشماندازی جهت تفکر در این زمانه متذکر آن باشیم. حال اگر «از همه محرومتر خفاش بود/که عدوی آفتابِ فاش بود» خود دانند! موفق باشید
باسمه تعالی: سلام علیکم: مسلّم سیر فرهنگِ مدرنیسم که غیر از عقل تکنیکی و روحیهی تمدنی است، به گفتهی خود متفکران غربی، در دست شیطان قرار گرفت و جلو آمد و این غیر از تولد بشری است که میخواست «اَلِثیا» را به تاریخِ خود برگرداند تا استعدادهای عالَم را فراروی کند هرچند آن روح تا حدّی گرفتار گِشتل شده، ولی نباید آن تولد را نادیده گرفت، همانطور که جهان بشری تولد انسانی که در ایران بناست خداوند را به تاریخ برگرداند؛ نباید نادیده بگیرد. موفق باشید
