بسم الله الرحمن الرحیم
گروه فرهنگی لب المیزان
به لب المیزان خوش آمدید.
گروه فرهنگی المیزان
آرشیو پرسش و پاسخ ها
تعداد نمایش
شماره پرسش:
نمایش چاپی
شماره عنوان پرسش
35241
متن پرسش

با سلام: با توجه به مباحث حضور و ظهور در معرفت نفس سوالی داشتم. آیا انسان می تواند به حضور خداوند برسد؟ اگر جواب مثبت است، چگونه؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همین که انسان وجود خود را که عین ربط به حضرت حق است، درک کند؛ عملاً متوجه حضور حق می‌شود و ربطی که با او دارد. البته این امر، امر فکری نیست که با سوال حل شود. موفق باشید

35240
متن پرسش

با سلام: اینکه در معرفت نفس می‌گویند: حضور نفس به خودش است، این به خودش است را کمی توضیح دهید! با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به همان معنایی که انسان وجود خود را احساس می‌کند؛ می‌تواند در نزد خود باشد. همچنان که عرض شد این موارد، مواردی است که با توجه برای انسان روشن می‌شود و با سوال کردن انسان، از حوزه توجه به این امور به حوزه دانایی نسبت به این امور که امری است غایبانه، منتقل می‌گردد. موفق باشید

35239
متن پرسش

با سلام: می خواستم بدانم که با توجه به اینکه در معرفت نفس، بین ظهور و حضور فرق است، می‌خواهم بدانم که الله ظهور حق است یا حضور حق؟ با تشکر!

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بستگی به توجه ما دارد که رابطه ما با فکر و استدلال باشد یا قلبی. زیرا وجود حضرت «الله»، عین حضور و ظهور است ولی انسانها نسبت به او می‌توانند نسبت متفاوت داشته باشند. موفق باشید

35238
متن پرسش

بسمه و رحمته و رضوانه سلام علیکم: آوینی، مرگ نهیلیسم را در حیات شهادت می داند. مکتبی که شهادت و شهید دارد به مرگ نهیلیسم نمی میرد بلکه به حیات عند ربی اش زنده است در تاریخ و شاید این باشد راز امیدواری رهبر انقلاب از آینده ی پیش روی مکتب خمینی و جوانان آن. شهادت، گذر از پوچی و حضور در زنده ترین حیات تاریخی است که انسان می تواند در آن حاضر شود.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! راز امیدواریِ رهبر معظم انقلاب مربوط به نور توحیدی این انقلاب است و حضرت امام که به تعبیر رهبر انقلاب، نه امکان فراموشی او در تاریخ هست و نه امکان تحریف او. موفق باشید

35237
متن پرسش

سلام: در مورد انتخابات دور دوازدهم مجلس چه پیش بینی ای دارید؟ وقتی بهش فکر می‌کنم می‌بینم دور قبلی که شرایط مردم این جوری نبود، ۴۲ درصد مشارکت بود. این دفعه چی میشه؟ از سخنرانی ای که رهبر در ۱۴ خرداد امسال‌ داشتن این جوری برداشت کردم که یه فتنه سر این انتخابات در پیشه، مخصوصا که روحانی هم گفته میخام بیام.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحمدلله مطمئن باشید مسیر انقلاب به سوی هر چه بیشتر حاضرشدن در جهان است با هویتی قدسی. و در این رابطه است که باید امیدوار به رحمت الهی بود و نیروهایی که از نسل حاج قاسم سلیمانی هستند به همان صورتی که ملاحظه می‌کنید رئیس جمهور محترم با همان روحیه در صحنه می‌باشد. مطمئن باشید مردم از آنهایی که زمانی مسئولیت داشتند ولی به تعبیر مقام معظم رهبری در مقابل دشمنان کوتاه آمدند و موجب مشکلات امروزین ما شدند، به خوبی عبور خواهند کرد. موفق باشید

35236
متن پرسش

سلام علیکم و رحمه الله: در راستای جریان های اخیر شهر اصفهان و اختلافات پیش آمده، ما دانشجویان بر آن شدیم تا جویای مسئله از مسئولین شهری باشیم. پس از گفت و گوهای بسیار، بیانیه ای در این راستا جمع آوری شد که مشتاق هستیم نظر جنابعالی را در این رابطه جویا شویم و ما را در این راه مساعدت فرمایید. ▪️بیانیه جامعه اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان در خصوص اتفاقات اخیر شهر اصفهان 1⃣. بخش اول بسم الله الرحمن الرحیم إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُواْ بَینْ أَخَوَیکمُ وَ اتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکمُ تُرْحَمُونَ 🔸 در راستای جریان های چند ساله موجود در شهر اصفهان که با اتفاقات چند ماهه اخیر تشدید شد و بیشتر به منصه ظهور رسید بر آن شدیم تا به نوبه خود شناخت بیشتری نسبت به این جریانات و تاثیرات آن در بعد اجرایی مدیریت استانی و شهری پیدا کنیم. پس از گفت و گو با مسئولین و چهره های سیاسی شهر و استان در جریان اتفاقات و مناسباتی قرار گرفتیم که با آموخته هایمان از مکتب امام (ره) فاصله داشت. 🔹 چه خوب است از خود سوال کنیم: آیا متوجه‌ هستیم که چه بار عظیمی بر دوشمان است؟! و دیگر چه فرصتی مهیا تر از این برای خدمت؟! زمین و زمان مهیاست تا شب و روز نشناسیم برای دوا کردن دردی از این مردم و این نظام مقدس! لابد نمی‌شنویم صدای درد مردم در زیر فشار های اقتصادی را! لابد نمی‌بینیم انواع و اقسام معضلات فرهنگی فرزندان این سرزمین را! لابد نمی‌شنویم فرمان های جهاد ولی فقیه را! و لابد نمی‌بینیم که همه اشرار عالم به صف شده اند تا ما را زمین بزنند و آرمان هایمان را نابود کنند! و وای بر ما اگر این ها را می‌بینیم و می‌شنویم ولی باز هم تن می‌دهیم به اختلاف انگیزی در میان خودمان و مانع تراشی بر سر کار یکدیگر! به راستی ما را چه شده است و چرا آنقدر دنیایمان کوچک شده است که همدیگر را در مقابل هم یافته ایم؟! 🔸 با اینکه تفاوت آرا و نظرات، طبیعت هر زمانی است لکن نباید به این اختلافات شکل مبنایی و عقیدتی بدهیم. مگر همگی ما پیرو شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی نیستیم؟ مگر همگی ما خواستار تمدن اسلامی نیستیم؟ امام خمینی (ره) به خوبی در «منشور برادری» به صراحت به این موضوع پرداخته اند. 🔹 ضروری است با رجوعی دوباره به این پیام تاریخی و تامل جدی و دقیق در آن، راهی جدید و افقی نو در پیشبرد امور کشور بگشاییم. بخش هایی از این پیام را می‌خوانیم: «.... اگر آقایان از این دیدگاه که همه می خواهند نظام و اسلام را پشتیبانی کنند به مسائل بنگرند، بسیاری از معضلات و حیرتها برطرف می گردد ولی این بدان معنا نیست که همه افراد تابع محض یک جریان باشند. با این دید گفته ام که انتقاد سازنده معنایش مخالفت نبوده و تشکل جدید مفهومش اختلاف نیست. انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه می شود. انتقاد اگر به حق باشد، موجب هدایت دو جریان می شود. هیچ کس نباید خود را مطلق و مبرّای از انتقاد ببیند. البته انتقاد غیر از برخورد خطی و جریانی است. اگر در این نظام کسی یا گروهی خدای ناکرده بی جهت در فکر حذف یا تخریب دیگران برآید و مصلحت جناح و خط خود را بر مصلحت انقلاب مقدم بدارد، حتماً پیش از آنکه به رقیب یا رقبای خود ضربه بزند به اسلام و انقلاب لطمه وارد کرده است. در هر حال یکی از کارهایی که یقیناً رضایت خداوند متعال در آن است، تألیف قلوب و تلاش جهت زدودن کدورتها و نزدیک ساختن مواضع خدمت به یکدیگر است. باید از واسطه هایی که فقط کارشان القای بدبینی نسبت به جناح مقابل است، پرهیز نمود. شما آن قدر دشمنان مشترک دارید که باید با همه توان در برابر آنان بایستید، لکن اگر دیدید کسی از اصول تخطی می کند، در برابرش قاطعانه بایستید.» ۲. ادامه - بخش دوم «... اما شما باید توجه داشته باشید تا زمانی که اختلاف و موضعگیریها در حریم مسائل مذکور است، تهدیدی متوجه انقلاب نیست. اختلاف اگر زیربنایی و اصولی شد، موجب سستی نظام می شود و این مسأله روشن است که بین افراد و جناحهای موجود وابسته به انقلاب اگر اختلاف هم باشد، صرفاً سیاسی است و لو اینکه شکل عقیدتی به آن داده شود، چرا که همه در اصول با هم مشترکند و به همین خاطر است که من آنان را تأیید می نمایم. آنها نسبت به اسلام و قرآن و انقلاب وفادارند و دلشان برای کشور و مردم می سوزد و هر کدام برای رشد اسلام و خدمت به مسلمین طرح و نظری دارند که به عقیده خود موجب رستگاری است. اکثریت قاطع هر دو جریان می خواهند کشورشان مستقل باشد، هر دو می خواهند سیطره و شرّ زالوصفتان وابسته به دولت و بازار و خیابان را از سر مردم کم کنند. هر دو می خواهند کارمندان شریف و کارگران و کشاورزان متدین و کسبه صادق بازار و خیابان، زندگی پاک و سالمی داشته باشند. هر دو می خواهند دزدی و ارتشا در دستگاههای دولتی و خصوصی نباشد، هر دو می خواهند ایران اسلامی از نظر اقتصادی به صورتی رشد نماید که بازارهای جهان را از آنِ خود کند، هر دو می خواهند اوضاع فرهنگی و علمی ایران به گونه ای باشد که دانشجویان و محققان از تمام جهان به سوی مراکز تربیتی و علمی و هنری ایران هجوم آورند، هر دو می خواهند اسلام قدرت بزرگ جهان گردد. پس اختلاف بر سر چیست؟ اختلاف بر سر این است که هر دو عقیده شان است که راه خود باعث رسیدن به این همه است. ولی هر دو باید کاملًا متوجه باشند که موضعگیریها باید به گونه ای باشد که در عین حفظ اصول اسلام برای همیشه تاریخ، حافظ خشم و کینه انقلابی خود و مردم علیه سرمایه داری غرب و در رأس آن امریکای جهانخوار و کمونیسم و سوسیالیزم بین الملل و در رأس آن شوروی متجاوز باشند. ▪️ ... در حکومت اسلامی همیشه باید باب اجتهاد باز باشد و طبیعت انقلاب و نظام همواره اقتضا می کند که نظرات اجتهادی- فقهی در زمینه های مختلف ولو مخالف با یکدیگر آزادانه عرضه شود و کسی توان و حق جلوگیری از آن را ندارد ولی مهم شناخت درست حکومت و جامعه است که براساس آن نظام اسلامی بتواند به نفع مسلمانان برنامه ریزی کند که وحدت رویه و عمل ضروری است و همین جا است که اجتهاد مصطلح در حوزه ها کافی نمی باشد بلکه یک فرد اگر اعلم در علوم معهود حوزه ها هم باشد ولی نتواند مصلحت جامعه را تشخیص دهد و یا نتواند افراد صالح و مفید را از افراد ناصالح تشخیص دهد و به طور کلی در زمینه اجتماعی و سیاسی فاقد بینش صحیح و قدرت تصمیم گیری باشد، این فرد در مسائل اجتماعی و حکومتی مجتهد نیست و نمی تواند زمام جامعه را به دست گیرد.» جامعه_اسلامی_دانشجویان 🆔 @jadiut

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: متوجه نشدم نسبت به این نکات کلی، چه موضوعاتی را مدّ نظر دارید؟ در حالیکه به هر حال به گفته رهبر معظم انقلاب ما کوتاهی‌هایی داشتیم و باید به لطف الهی با روحیه «ما می‌توانیم» از آن مشکلات با روشی حکیمانه و عالمانه عبور کنیم و ان شاءالله ریشه آن مشکلات را بسوزانیم. موفق باشید

35235
متن پرسش

بسمه تعالی. سلام علیکم: خدا قوت استاد یک کتاب یا... جامع در ارتباط با شهوت معرفی می‌کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: هر اندازه انسان نسبت به معارف حقه رشد بیشتری بکند، از شهوات به عنوان غلبه توهّمات، آزاد می‌شود. موفق باشید

35234
متن پرسش

سلام و عرض ادب وقتتون بخیر: من از اساتید مذهبی دانشگاه صنعتی اصفهان هستم. چند وقتی است یک سوال از طرف دانشجویان ذهن من را درگیر کرده است. نظریه داروین و یا نظریه فرگشت دیگر به طور قطعی اثبات شده و شواهد بسیار زیادی برای اهل علم در اثبات آن وجود دارد. حتی طبق این نظریه پیشبینی هایی انجام شده و پس از مدتی صحت پیشبینی ها اثبات شده است. سوال من راجع به اثبات بودن یا نبودن خدا طبق این نظریه نیست. بلکه تناقض این نظریه با یکی از آیات قران است. اکنون اثبات شده است که انسان خردمند در یک جهش ژنتیکی و حدود ۲۰۰ هزارسال پیش و در آفریقا ایجاد شده است. و پس از آن حدود ۶۰۰ نفر از آنها به قاره های آمریکا و آسیا سفر کرده اند و تمام انسانهای فعلی از نسل آنها هستند. در صورتی که بحث حضرت آدم و حوا متعلق به ۷۰۰۰ سال پیش است و اینکه طبق آیه صریح قرآن حضرت آدم پدر نداشته اند (در آیه ای که حضرت عیسی خود را شبیه پدرشان آدم می‌دانند که پدر ندارد). خوب این آیه تناقض کامل به نظریه فرگشت دارد. چون طبق نظریه فرگشت حضرت آدم حتما پدر و مادر داشته اند. این تناقض را چگونه می‌توان پاسخ داد. این نکته را هم در پرانتز عرض کنم که بنده خودم شدیدا مذهبی هستم و بارها و بارها در جلسات شما شرکت کرده و فیض برده ام و اکنون در مقابل سوالات دانشجویان حول این مساله مستاصل شده ام. خواهش من این است که بدون خدشه به صحت نظریه فرگشت این تناقض را حل کنید چرا که ایراد گرفتن به نظریه فرگشت دقیقا مثل ایراد گرفتن کلیسا به نظریه گرد بودن زمین توسط گالیله است که پس از مدتی اثبات شد و باعث شد بعد از آن مردم احترام بیشتری برای علم و احترام کمتری برای کلیسا قائل شوند. و همین نگرانی اکنون برای اسلام وجود دارد. دیر یا زود علمای اسلام به صحت نظریه فرگشت پی خواهند برد و تا دیر نشده باید به تناقض های فرگشت و قرآن جواب داد. با تشکر

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: عنایت داشته باشید که رشته بنده نیز زمین‌شناسی است و یکی از موضوعاتی که در این رشته مورد بررسی قرار می‌گیرد، تکامل است. در آنجا از نظر فسیل شناسان به خوبی ثابت شده است هیچ دلیلی بر صحت نظر آقای داروین نسبت به آنکه انسانها از نظر نسلی به میمونها مربوط باشند، نداریم. در مورد  فَرگَشت به‌معنی تغییر در خصوصیت‌های وراثتی جانداران در طول نسل‌های متوالی است امری نیست که به این نتیجه برسیم که مثلاً حضرت آدم، پدر و مادر داشته باشند و اساساً میدان علم و تجربه تا چنین مراحلی نیست. موفق باشید

35233
متن پرسش

سلام و ارادت خدمت استاد گرامی: ببخشین از کجا متوجه شیم تو کدوم مرحله ی تزکیه نفس هستیم و چقدر رشد واقعی داشتیم؟! دعاهایی مثل دعای ندبه و کمیل رو میشه بصورت چهل شب یا روز بصورت پیوسته خوند؟! اذکاری مثل ذکر یونسیه رو میشه در حال انجام کارهای روزمره خوند و آیا اثری در رشد و تربیت ما داره؟! قبلا بابت راهنمایی تون متشکرم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. هر اندازه انسان حجابهای بین خود و حضرت حق را کمتر کند، راحت‌تر متوجه مراحل سلوکی خود می‌گردد. ۲. نه! لازم نیست. ۳. به هر حال این ذکر باید در حالتی خوانده شود که انسان مانند حضرت یونس «علیه‌السلام» خود را در تاریکی شکم نهنگ و در میان دریا حس کند یعنی تا این اندازه از همه چیز منصرف و ناامید باشد مگر به لطف خداوند. موفق باشید

35232
متن پرسش

با سلام: در صورت امکان می‌خواستم بدونم دهه کرامت حرم امام رضا بودید؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! موفق باشید

35231
متن پرسش

با سلام و احترام: استاد من چند وقت هر روز یس را صبح و گاهی غروب می خوانم. سوره فتح را هم یک سالی هست می خوانم. کسی هم بهم نگفته بخوان. بخاطر حل مشکلم این کار را کردم. انتخاب یس برای این بود که دیدم خیلی منافع داره. ولی سوره فتح را بخاطر اسمش انتخاب کردم. گفتم خدایا بحق اسم سوره گره کارم را باز کن. حالا مطلبی شنیدم که این همان سرخود ، تلاوت کردن است و گرفتاری میاره. درسته؟ استاد لطفا راهنمایی بفرمایید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نه! به هر حال رجوع به قرآن و سوره‌های آن به امید گشوده شدن رحمت الهی همیشه و برای همه کس مفید است. موفق باشید

35230
متن پرسش

سلام علیکم استاد بزرگوار: کسی که صوت های شما رو دنبال می کند شاگرد شما محسوب می‌شود در نزد خداوند منان؟ سوال دیگرم اینکه جناب علامه حسن زاده آملی رحمت الله علیه فرمودند خدایا همه از تو چیزی خواهند حسن از تو می‌خواهد که چیز نخواهم، این چگونه با ادعونی استجب لکم جمع می‌شود؟ ممنونم

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: منظور استاد، دنیاخواستن است و آنچه که در آیه فوق مطرح است متذکر آن است که او را بخوانیم که در نیایش‌هایمان او را با نظر رحمتش مدّ نظر قرار می‌دهیم. موفق باشید

35229
متن پرسش

سلام و ارادت جناب استاد طاهرزاده ی بزرگوار: ببخشین ۱. میشه نماز یکشنبه ذالقعده رو هرروز خوند؟ ۲. میشه کلا نمازش رو بدون غسل خوند؟ ۳. میشه روز قبلش مثلا شنبه غسلش بگیریم و بعد یکشنبه نمازش رو بخونیم؟ ۴. بنده شاغلم اذان صبح ساعت ۲:۲۹ من اگر بخوام نماز شب بخونم و نماز صبح دیگه کششی برای بیداری بین الطلوعین ندارم باید چیکار کنم؟ ممنون بابت راهنمایی تون

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: ۱. ظاهراً فقط در یکی از روزهای یکشنبه این ماه باید خوانده شود. حال اگر هر یکشنبه آن ماه رجاءً خوانده شود ان شاءالله برکات خود را دارد. ۲. آری! در امور مستحب چنین اجازه‌هایی هست.۳. نیاز نیست ۴. ارحج، نماز واجب صبح است. موفق باشید

35228
متن پرسش

سلام و عرض احترام: استاد به دنبال چند منبع معتبر و موثق و هم چنین یکسری کتب برای مطالعه بیشتر راجع به معرفت النفس و مبانی این موضوع هستم برای نوشتن مقاله پایانی سطح ٢ حوزه لطف می فرمایید از راهنمایی تون بهره مند شوم. با توجه به اینکه بیشتر مبانی این موضوع شهودی هست آیا بنده می توانم در حد یک مقاله کوتاه، مطالب نظری با ذکر منابع و عدله های اثبات شده گرد آوری کنم؟ پیشنهاد شما چیست؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مباحث معرفت نفسِ آیت الله حسن‌زاده و کتاب «عیون نفس» ایشان و جلد هشتم اسفار جناب ملاصدرا در این مورد می‌توانند کمک کنند. موفق باشید

35227
متن پرسش

با سلام و ادب: ۹ ماه پیش برای طلب حل مشکلم به زیارت قبر یکی از علما رفته بودم. آنجا با آقای حدود ۶۰ ساله آشنا شدم که تقریبا ۲ ساعتی که آنجا بودیم او هم آنجا مشغول عبادت بود. با او در مورد مشکلم صحبت کردم و گفت که شاگرد یکی از عرفا بوده و اگر دستوراتی را که می گه برای ۸ ماه عمل کنم زمینه حل مشکل مهیا می شه. دستورات در حد بیداری بین الطلوعین و تلاوت قرآن بود و ذکر و ورد این ها نبود. پولی هم از ما نخواست. چند وقت یکبار هم زنگ می زد و خبر ما را می گرفت در حد آرامش تون چطوره و ... حرف خاصی نمی زد. تا اینکه بعد از۸ ماه گفت که اگر اجازه بهش بدن(؟؟؟) میاد منزل ما و باید قربانی کنیم و اطعام بدیم و مجلس روضه بگیریم. و انجام شد. شب روضه به ما گفت که مهمان ها در راه هستند و باید در آپارتمان را باز بگزاریم و حضرت زهرا سلام الله علیها در این مجلس وارد می شود. و خودشان یک سخنرانی کوتاه کردند بعد یک زیارت عاشورا و یک روضه کوتاه و اطعام و مجلس تمام. وقتی مهمان ها می خواستند بروند به یکی که فرزند کوچک داشتن گفته بود با شما حرف خصوصی دارم و بهشون گفته بود در مجلس حضرت زهرا بر سر فرزند شما دست کشیده و او جزو یاران خاص hقا امام زمان عج الله خواهد بود. بعد هم همسر آن خانم ناراحت شده که چرا با همسرم حرف زدی. بعد از روضه به ما گفتند که انرژی بعضی از مهمان ها آنقدر منفی بود که زمینه شفا و اثر بخشی از جلسه رفت! بعد هم خداحافظی کرد و فرداش رفت. در این ۲ روزی که در منزل ما بودند سیگار پشت سیگار. تا اینکه پسرم که ۹ سال داره بهشون گفت آقا سیگار خوب نیست و گفتند برای دفع استرس می کشند! هر کس هم منزل ما می آمد سریع صفات او را می گفتند. و به قول خودشان لازم نبود حرف بشنوه، ذهن را می خواند. می گفتند تهمت جن‌گیر بهشون زدند ولی این اثرات نور اعمال خوب است. نمازشان را می خواندند و خیلی به اهل بیت ارادت داشتند. ولی به نظرم یک جای کار می لنگه. بهشون گفتم اینکه انرژی بعضی پائین بود که دلیل نیست خلاصه انسان معصوم زاده که ندارم چرا جلسه خصوصی برگزار نکردید؟ ولی حرف درستی نزدند. استاد احساس می کنم طرف مریض روانی بود که با این ژست ها می خواستند ادای آدم های بزرگ را دربیاورند ولی همسرم معتقدند من اشتباه می کنم. لطفا راهنمایی مان کنید. واقعا حیرت زده ام که این کی بود؟ جن‌گیر، مریض؟ از طرفی فهمیدیم انگار خانواده هم طردشون کرده و آخرش شغل او را هم نفهمیدم ولی از هر شغلی حرف می زدی، تجربه داشت. ما چقدر خسارت روحی خوردیم که ۸ ماه به حرف او بودیم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال این افراد از مسیری که مسیر اهل بیت و علمای راستین است، فاصله گرفته‌اند. ممکن است توانایی‌هایی یا از طریق نفس خود و یا جنیّان منحرف پیدا کنند، ولی ما چرا راه و روش اسلام را دنبال نکنیم و در سختی‌ها که ممکن است برایمان پیش آید شکیبایی و صبر پیشه نکنیم تا در شخصیت خود متعالی شویم؟ موفق باشید

35226
متن پرسش

خیلی جلوی خودمو گرفتم نگم اما بهترین لحظه لحظه حیرت بزرگیه که با جذبه الهی برای سالک پیش میاد باور نکردنی ترین حالت که هیچ مانندی نداره و بی اختیاریه که جذبه الهی فقط به اراده الهیه و نه به اراده غیر، اینطور نیست کسی بخواد جذب حق تعالی بشه این والاترین فقط به امر و اراده اوست و اینطور نیست کسی فکر کنه با اعمالش به چنین چیزی میرسه چون مطلقا به اراده خداست، حتی جناب سعدی شیرازی با اون همه سعی و کوششی که کردند هیچ وقت عارف نبودند. جناب مولوی در حالت عجیبی که در جذبه داشتند سرودند: چه دانستم که این سودا مرا زین سان کند مجنون - دلم را دوزخی سازد دو چشمم را کند جیحون - چه دانستم که سیلابی مرا ناگاه برباید - چو کشتی ام دراندازد میان قلزم پرخون - زند موجی بر آن کشتی که تخته تخته بشکافد - که هر تخته فروریزد ز گردش‌های گوناگون - نهنگی هم برآرد سر خورد آن آب دریا را - چنان دریای بی‌پایان شود بی‌آب چون هامون - شکافد نیز آن هامون نهنگ بحرفرسا را - کشد در قعر ناگاهان به دست قهر چون قارون - چو این تبدیل‌ها آمد نه هامون ماند و نه دریا - چه دانم من دگر چون شد که چون غرق است در بی‌چون - چه دانم‌های بسیار است لیکن من نمی‌دانم - که خوردم از دهان بندی در آن دریا کفی افیون.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: و در همین رابطه خداوند به پیامبر خود فرمود به همه انسانها: «قُلْ بِفَضْلِ اللَّهِ وَبِرَحْمَتِهِ فَبِذَٰلِكَ فَلْيَفْرَحُوا هُوَ خَيْرٌ مِمَّا يَجْمَعُونَ» بگو ای پیامبر آنچه موجب شادی و دلگرمی شما خواهد شد فضل و رحمت الهی است پس لازم است به امید فضل و رحمت او قدم در راه گذارید و بدان شاد باشید، این برای شما بسیار بهتر است از آن چیزهایی که جمع می‌کنید و می‌خواهید با آنها دلخوش باشید. موفق باشید

35225
متن پرسش

شب که راز بودنت را پوشید - باد که ساز دیدنت را سر داد - ابر که شوق خنده ات را بارید - من که شعر ماندنت را خواندم - لبهایم را می خندیدی چشمانم را می باریدی - در رویایت می چرخیدم آوازم را می رقصیدی - ما در انتظار مهتاب ماندیم - ما شبیه هم ترانه ای خواندیم. خدایا ما را از شاکرین زندگی که داری عطا می کنی، قرار ده و با جذبه ات ما را حیران ساز و عشق را معنا فرما . اصحاب عشق را رنجی عظیم در پیش است 💌

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! اصحاب عشق را رنجی در راه است وقتی پای در مسیر تواضع می‌گذارند تا از کمترین بودن‌هایی که آنها را جدا از حضرت محبوب نگه داشته؛ آزاد شوند. موفق باشید

35224
متن پرسش

سلام استاد: در صوت برهان صدیقین فرمودید بعد از اینکه عقل انسان متوجه معقول شد، آرام آرام با یکسری ادب و آدابی آماده‌ی ارتباط با حقیقت می‌شود. می‌شود آن ادب و آداب را بفرمایید چیست‌؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: همان رعایت تقوا از یک طرف، و توجه نکردن به توهّمات از طرف دیگر و میدان‌ندادن به آنها می‌باشد. موفق باشید

35223
متن پرسش

سلام علیکم: من واقعا به بن بست رسیدم، از طرفی میدونم اسلام حقه! از طرف دیگه عاشق گناهم! در دوران بچگی وقتی ۶ سالم بود، توسط یک خانم مورد آزار جنسی قرار گرفتم، مدت زیادی این عمل طول کشید، به بلوغ زود رس دچار شدم، شرایط خوبی رو از اونموقع تا الان ندارم، واقعا بریدم! یکی کمکم کنه، چطور میشه عشق به اهل بیت در دل آدم باشه ولی از اون طرف دنبال گناه؟ اصلا میشه درست بشم؟ هی میام اینور بعد یه مدت بخاطر ضعفم میرم اونور، در چند سال اخیر به یک حد از پستی رسیدم ک میخوام تصمیم بگیرم اونوری بشم، چون دیگه نا امید شدم از خودم... واقعا بیش از هزاران بار در حال این رفت و آمدم، مسخره ام، نا میزونم! نمیدونم چیکار کنم، از این ور نمیتونم حق رو انکار کنم، چند روزی ک میخوام بیخیال بشم واقعا عذاب می‌کشم و نمیتونم انکارش کنم، اهل بیت و نمیتونم خدا رو نمیتونم اسلام رو نمیتونم انکار کنم، دید فسلفی طوری به زندگی دارم ولی عمل کمی! ناچیز نا مقدار! خیلی دچار گناه شدم...، لطفا چاره ای راهی جلوی پام بذارید! من نمیدونم باید چیکار کنم...، این رو میدونم پتانسیل خوبی دارم... و میتونم کمکی بکنم در این راه ولی تا وقتی خودم پستم چطور؟ لطفا کمکم کنید.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال، همین که بحمدلله متوجه آثار تخریبی گناه می‌باشید که چگونه ما را از حضور متعالی خود در نزد خود از یک طرف، و از حضور در محضر حضرت حق باز می‌دارد؛ جای امیدواری است جهت حضور در جاده‌ای که سراسر صفا و اطاعت  است تا آنجایی که به لطف الهی، انسان از گناه متنفر می‌شود.
 چگونه ممکن است که انسان تا آن جا راه را رها کند و به بیراهه قدم  زند که ستایش گر قاتل عمر خود شود، وقتی هر آنچه معنای زندگی را از او می رُباید را دوست می دارد؟ مشتاق اموری می‌شود که بر سرگردانی او می‌افزاید و خواهان چیزهایی است که نیست، آری! چیزهایی که نیستند و جاودانگی را از او می‌رُبایند و چون احساس جاودانگی را از دست داد، چه اندازه در بودن خود احساس پوچی می‌کند. این‌جا است که همه راه‌ها برای او بن‌بست است، زیرا اصیل‌ترین راه که تماشای خود می‌باشد به عنوان بنده، حضرت ربّ العالمین را گم کرده است، راهی که هم اکنون او را تا بیکرانه ترین حضور حاضر می کند و معنا می‌بخشد و با حضور در آن ساحت  به جای آن که از رفتن فرار کند به راحتی رنج رفتن را که همه زندگی است به جان می‌خرد. رنجی که در هر قدمی که برمی‌دارد زندگی را به او نشان می‌دهد. دوریِ این رفتن ها چه اندازه دردناک است هرچند با راحتی و رفاه همراه باشد. راحتی‌های پوچ و بی‌ثمر. این است راز نیست‌انگاری، راز بودن‌های سرد و بی‌ثمر به جهت فرار از رفتن که شأن حضور در حقیقت است. این‌جا است که باید با حضور در تاریخ توحیدی که با انقلاب اسلامی شروع شد و احساس و شور معنوی که به سراغ انسان می‌آید، از نیست‌انگاریِ این دوران عبور کرد.
موفق باشید

 

35222
متن پرسش

سلام وعرض خدمت استاد گرامی: استاد پسری ۱۴ ساله دارم که در خانواده نسبتا مذهبی بزرگ شده. بلاخره اهل نماز وهئیت و مسجد هست و کلیات اخلاقیش خوبه الان که به ظاهر ما می‌بینیم گرایشات مذهبی و اخلاقی خوبی داره و علاقه مند به پایه های دینی، از اونجا که استاد بالاخره در دنیای الان و شرایط الان داریم زندگی می‌کنیم میل به این هم داره که مثلا در جشن تولد های دوستانش هم شرکت کنه و یا با دوستانش بیرون و تفریح بره ولی خوب پدرشون خیلی موافق نیستند و هدفشون اینه که پسرمون رو انسان بزرگی پرورش بدن، من با ایشون موافقم ولی خوب دنیای بچه های الان با ما فرق می‌کنه، بچه‌ های الان با اینکه میدونن تولد فرهنگ غربه و ریشه دینی ندارد این مکان  ودورهمی رو دوست دارند من هم اصلا دوست ندارم پسرم یواشکی دور از چشم پدر کارهایی انجام بده دلم میخواد با پدرش بیش از این رفیق باشه و پنهان کاری نباشه .گاها میگه مامان به بابا چیزی نگو ولی من این رفتارو دوست ندارم وقتی هم به همسرم میگم مخالفت میکنن واقعا به نظرم زشته یه پسر در سن بلوغ مثلا به خاطر فلان رفتار پدر گریه کنه و دلخوری بشه. پسر من با پدرش خیلی رفیقه با هم باشگاه و هئیت و مسجد و مکانهای مذهبی و تفریح خانوادگی می‌رود ولی خوب گاها نوجوان‌ها این دورهمی تولد دوستانه رو هم دوست دارند. بلاخره نمیشه به دوستانش بگم تولد نگیرید ودعوتش نکنید. لطفا میشه راهنمایی کنید من باید چه کنم؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: به هر حال باید در عین آگاهی دادن به نوجوانان نسبت به حضورشان در چنین جوامعی که بعضاً روح غربی در آن حاضر است؛ نمی‌توان چندان مانع احساسات آنها و حضور در چنین اجتماعاتی شد. باید به آنها آگاهی داد تا خودشان با حضور در چنین اجتماعاتی آنچه برایشان گفته شده است را تصدیق کنند و یا لااقل به فکر فرو روند تا به مرور برایشان روشن شود. موفق باشید

35221
متن پرسش

سلام علیکم و رحمة‌ الله جناب استاد، این روزها که پرده از انواع فساد جامعه بیش از پیش کنار رفته و این پرده‌دری در فحشای بیّن ظهوری بس شهوت‌انگیز یافته است، شخصا نفرتی عمیق نسبت به اغلب جامعه در خود حس می‌کنم و این سؤال را از خود می‌پرسم که آیا به راستی شرع مقدس من را مکلف نموده که باید خلق الله را دوست داشته باشم؟ تا کی باید مشغول مخلوق ماند و از خود غافل شد؟ چرا نوح‌وار به ساخت کشتی نجات خود نپردازیم و از این جماعت پرشکایت گریان روی برنتابیم؟ در شرایطی که جرأت مقابله با فساد از بین رفته و مرتبه نهی از منکرمان از انزجار قلبی، تجاوز نمی کند، چگونه می‌توان الفاظ وحدت! و همبستگی و جامعه مسلمین را فهم کرد؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: تصور بنده آن است که واقعاً اینطور نیست. اکثر مردم جامعه ما انسانهای خوبی هستند و باید برخورد ما با آنها دلسوزانه و صمیمی باشد. ملاحظه کردید که رهبر معظم انقلاب در مورد افراد ضعیف الحجاب که هیچ، حتی در مورد آنهایی که کشف حجاب کرده‌اند فرمودند؛ قضیه را نمی‌دانند وگرنه آن کار را نمی‌کردند. موفق باشید

35220
متن پرسش

«یا غفور یا رحیم» سلام استاد بزرگوار: برخی بر این عقیده هستند که بهترین مدل حکومتی این هست که دیندار و غیردیندار در اجتماع آزاد باشند. هر کسی با هر عقیده ای و با هر سبک زندگی آزاد و محترم باشد. مسجد و میخانه آزاد باشد. هر کسی که خواست عبادت کند، به مسجد و حسینیه و... برود، و هر کسی هم که خواست عیش و نوش کند به میخانه‌ و امثال ذلک برود. مذهبی ها محجبه باشند و غیرمذهبی ها بی حجاب. بدون اینکه مزاحم هم باشند. این ها به حکومت های سکولار و لیبرال غربی نظر دارند و برای چنین حکومت هایی جوامع غربی را مثال می زنند. خواستم نظر حضرتعالی را در این رابطه جویا بشم. آیا در چنین جوامعی امکان تجلی امر قدسی و ادامه دینداری حقیقی وجود دارد؟ التماس دعا

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: بحث در این جا است که وقتی افرادی با اکثریت حضورشان در جامعه، بنا داشتند جامعه‌ای را بر مبنای افکار و عقاید خود شکل دهند و مطابق همان افکار و عقاید، قوانینی را تصویب کردند، این حق را دارند که مثلاً افراد مذهبی از آن جهت که متوجه هستند لاابالی‌گری محیط جامعه آنها را جهت ادامه حیات دینی مختل می‌کند؛ مانع آن نوع لاابالی‌گری همان چیزی که اسلام در جامعه اسلامی اعمال می‌کند و مثلاً مانع شراب خواریِ علنی شوند. موفق باشید

35219
متن پرسش

با سلام و احترام: استاد می‌خواستم ازتون یک سوال بپرسم. ببخشید اگه من مجرد فیلم های خارجی مثلا کره‌ای ببینم باعث میشه دچار مشکل بشم یا اینکه ایمانم کم بشه؟ چون وقتی فیلم کره‌ای نگاه می‌کنم احساس گناه می‌کنم و وقتی میخوام نماز بخونم یا یکیو توی یک کاری راهنمایی کنم باعث میشه از خودم خجالت بکشم و دیگه اون کارو نکنم و همینطور نمازهامم بی فایده میشه.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: نمی‌دانم چرا با چنین احوالی روبرو می‌شوید؟ در حالیکه هر فیلمی در هر فرهنگ و قومی که ساخته شود مقصد و هدفی را دنبال می‌کند و ما بر اساس اهداف و مقاصد و فرهنگ خود با آنها مواجه می‌شویم، یا می‌پذیریم و یا ردّ می‌کنیم. مهم آن است که با نظر به مسائل و فرهنگ خود با آنها مواجه گردیم تا صرفاً خود را در اختیار آن فیلم‌ها و سریال‌ها قرار ندهیم. موفق باشید

35218
متن پرسش

با سلام: در مطالعه کتاب ارزشمند از برهان تا عرفان حضرتعالی هستم در بخش حرکت جوهری «موضوع انتقال تخت ملکه سبأ» اشاره فرمودید با وقوف بر حرکت جوهری، جدید بودن عالم ماده مکشوف می‌شود که خداوند هر لحظه عالم ماده ایجاد می‌فرماید، حال انسانی که در حال تزکیه نفس است با وحدت به مبادی عالم کثرت نزدیک می‌شود و در آن تصرف می‌کند. حال سوال اینست که استقرار در وحدت، _طبق برهان حرکت جوهری _مگر جایی برای حضور کثیر باقی می‌گذارد؟ معلوم است که جنابعالی در بیان این نکته به افق بس بالاتر توجه دارید و به ما نیز نمایان می‌کنید؟ چون وحدت، کثرت باقی نمی‌گذارد! منظور از تصرف همین موضوع است؟

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: آری! کثرت‌ها همین اموری می‌باشند که مطابق امکاناتی که در ذات خود دارند؛ به ظهور آیند هرچند واسطه و تعلّقی نسبت به مبانی خود دارند و هر اندازه بتوانیم در مبادیِ آنها حاضر شویم، کثرت‌ها در اختیار ما خواهند بود. موفق باشید

35217
متن پرسش

سلام: نظر شما در مورد مستند عجیب بانو قدس و این تحلیل از مستند چیست؟ تحلیل مستند: مستند بانوقدس تصویر متفاوتی از خانواده امام خمینی ارائه می‌دهد. تفاوت همسر امام در مذهب و سیاست به وضوح توسط مستندساز تبلیغ می‌شود. بانو مذهبی بود اما نه آنقدر که قم و نجف را دوست داشته باشد و بلکه به قول عروسش مدرن بود و بیشتر علاقمند به تهران و پاریس بود. بانو نسبت به انقلاب هم دیرباور و کم‌اشتیاق است. فرزند امام، سید مصطفی هم شباهت‌هایی به مادر دارد؛ آنجا که وقتی امام اعتراضات به مصطفی به خاطر تحصیل دخترش در مدارس جدید را بیان می‌کند، پاسخ می‌شنود که من مصطفی هستم و ایشان روح‌الله! همسر مصطفی هم مانند بانو از خانواده‌ای مرفه است و جلوی دوربین غیرچادری است. اما این تنها نکته مهم مستند نیست. نکته مهم دیگر تسلیم بودن بانوست. صدای او در مستند شنیده می‌شود که اصلاً دعا نمی‌کردم! این ویژگی نه از مذهبی نبودن او بلکه از تسلیم بودن اوست که سالها برخلاف میلش با تسلیم زندگی کرد. در مستند می‌شنویم که ایشان بعد از ارتحال امام و وفات سید احمد مدام تکرار می‌کرد: دیدی آن قهقهه کبک خرامان حافظ که ز سر پنجه شاهین قضا غافل بود خواست مصطفی رزاق‌کریمی بیان شفاف تفاوت‌هاست و تحمل تفاوت‌ها به دلیل حاکمیت عشق. عشق زیاد میان بانو و امام و بين مصطفی و همسرش. آنچه که راز باقی ماند این است که اصرار و اشتیاق امام برای این ازدواج چه بود؟ اما در هر حال با دیدن این مستند می‌بینیم که چگونه عشق تفاوت‌ها را نادیده می‌گیرد و سختی‌ها را آسان کرده و انسان را تسلیم می‌کند.

متن پاسخ

باسمه تعالی: سلام علیکم: مستند مذکور را ندیده‌ام. ولی اینطور که شما می‌فرمایید باید قابل تأمّل باشد از آن جهت که حضرت امام خمینی بنا نداشتند که به جهان جدید پشت کنند، بلکه بنا داشته‌اند با هویت قدسی در همین جهان حاضر باشند. موفق باشید

نمایش چاپی